کنترل و نظارت از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
در این مقاله بعد از تبیین ضرورت و مفهوم کنترل و نظارت به موانع و مراحل و آثار کنترل و نظارت پرداخته شده و نظارت از دیدگاه امام علىعلیه السلام مورد بررسى قرار گرفته است و اهمیت مسائلى چون ارزشیابى، نظام تشویق و تنبیه، اهداف نظارت و کنترل و برخى وظایف کارگزارانه در رفتار با مردم از دیدگاه امام علىعلیه السلام تبیین شده است.متن
بازرسى و نظارت براى سالم ماندن نظام از مهمترین امور در هر سازمانى است. سازمان براى بقاى خود باید از تغییرات محیطى آگاه شود و هماهنگىهاى لازم را با آنها به عمل آورد. وسیله این آگاهى کنترل است.
مفهوم کنترل و نظارت
کنترل و نظارت فعالیتى است که ضمن آن عملیات پیشبینى شده با عملیات انجامشده مقایسه مىشوند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست، به رفع و اصلاح آنها اقدام مىشود. نظارت و کنترل همواره همراه هم مورد بررسى قرار گرفتهاند. در نظام مدیریتى اسلام کنترل و نظارت محدود به مدیر نمىشود، بلکه بخش عمدهاى را به ایمان و وجدان مردم واگذار مىنمایند.
مراجع کنترل و نظارت از دیدگاه مدیریت اسلامى
1. خدا؛
2. وجدان؛
3. نظارت همگانى مردم؛
4. مدیر.
حضرت علىعلیه السلام در بسیارى از نامههاى خویش خطاب به فرمانداران خود مىفرماید: «حساب خود را براى من بفرست و بدان که حسابرسى خداوند مهمتر از حسابرسى مردم است.»
مراحل اساسى کنترل در سازمان
1. تعیین هدف و انتخاب موازینى براى ارزشیابى نتایج عملیات
2. مقایسه نتایج عملیات انجامیافته با هدفها و موازین پیشبینى شده
3. اقدام به منظور جلوگیرى از وقوع یا تکرار انحرافات
آثار نظارت و کنترل
1. ارتقاى عملکرد کارکنان؛
2. بهبود کیفیت کار و خدمات؛
3. کاهش تخلفات؛
4. جلوگیرى از سوءاستفادههاى مالى.
نظارت و کنترل از دیدگاه امام علىعلیه السلام
شیوه نظارتى که امام علىعلیه السلام به آن فرمان مىدهد شیوهاى غیرمستقیم و غیرعلنى و مخفى است: «چشمهاى [ مخفى ]بر کارگزاران و کارکنان بگمار، اعمال آنان را زیر نظر داشته باش و بازرسان و مراقبان صادق و باوفا براى آنان معین کن».
ویژگىهاى شیوه مخفى: 1. نقشى پیشگیرىکننده از خلاف دارد؛ 2. گزارشکنندگان در محذورهاى شیوه مستقیم نیستند؛ 3. امکان مخفى کردن امور و ظاهرسازى وجود ندارد؛ 4. به سرعت مىتوان جلوى کجى را گرفت.
راه و رسم امیر مؤمنانعلیه السلام
امیرمؤمنان در حسابرسى پس از مراقبت و بازرسى هیچگونه ملاحظهاى روا نمىداشت. وى در نامهاى به عثمان بن حنیف که در یک میهمانى شرکت کرده بود نوشت آنچه در آن میهمانى خورده آیا حلال بوده یا شبههناک و اینکه به پیشواى خود تأسى کند و مراقب زندگى و رفتار خود باشد.
ارزشیابى
ارزشیابى کارگزارانه و فرق گذاشتن میان نیککرداران و بدکرداران از امور مهم در یک نظام ادارى است. حضرت علىعلیه السلام در عهدنامهاى به مالک اشتر نوشت: «مبادا که نکوکار و بدکردار در نزدت یکسان باشند، که آن رغبت نکوکار را به نیکى کم کند و بدکردار را به بدى وادار نماید.»
و امیر مؤمنانعلیه السلام به مالک اشتر سفارش مىکند در ارزشیابى خود معیارش عملکرد اشخاص باشد، نه حسب و نسب: «مبادا بزرگى کسى موجب شود که رنج اندک او را بزرگ شمارى و مبادا پایینى رتبه کسى سبب شود که کوشش سترگ وى را خوار به حساب آرى».
از دیگر معیارهاى مهم در ارزشیابى مدیران و مسؤولان، نظرخواهى از مردم و افراد تحت سرپرستى آنان است و امیر مؤمنانعلیه السلام این معیار را در نظر داشتند، چنانچه وقتى دهقانانفارس و بحرین که غیرمسلمان بودند از رفتار و نوع سرپرستى عمرو بن سلمه ارحبى شکوه کردند، آن حضرت براساس نظر و قضاوت ایشان به کارگزار خویش توصیههایى نمود.
تشویق و تنبیه، قدردانى و مجازات
از مهمترین مختصات یک نظام ادارى سامان داشتن نظام تشویق و تنبیه است و امیر مؤمنان در این رابطه به مالک اشتر مىفرماید که رنج کسانى را که کوشش کردهاند بر زبان آرد؛ چراکه این امر دلیران را بیشتر برمىانگیزاند و از کارماندگان را به کوشش مایل مىگرداند و لذا خود حضرت، بنابر نقل ابن ابىالحدید معتزلى، پس از فراغت از جنگ جمل از انصار قدردانى فرمودند.
هدف نظارت و کنترل از دیدگاه امیر مؤمنان علىعلیه السلام
1. زدودن بدىها و رشد دادن خوبىها «به وسیله خوبى با بدى بستیزید»، «گنهکار را به وسیله پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن»؛
2. بهبود رفتار کارگزاران و کارکنان؛
3. ارتقاى بینش کارگزاران نسبت به کارگزارى. (اینکه کارگزاران مسؤولیت و مدیریت خود را طعمه و شکارى به چنگ آمده ندانند)؛
4. دقت و سرعت در کار.
برخى وظایف کارگزاران در رفتار با مردمان
1. خود را به واقع خدمتگزار مردم دانستن؛
2. مدارا با مردم؛
3. پذیرا بودن در شنیدن انتقاد؛
4. پرهیز از رفتار خلاف کرامت و حرمت؛
5 . پرحوصله بودن و پرهیز از تأخیر در انجام امور؛
6. رعایت حقوق ارباب رجوع و پاسدارى از عدالت؛
7. رعایت مساوات و پرهیز از خلافکارى.
جمهورى اسلامى، 13/9/79
مفهوم کنترل و نظارت
کنترل و نظارت فعالیتى است که ضمن آن عملیات پیشبینى شده با عملیات انجامشده مقایسه مىشوند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست، به رفع و اصلاح آنها اقدام مىشود. نظارت و کنترل همواره همراه هم مورد بررسى قرار گرفتهاند. در نظام مدیریتى اسلام کنترل و نظارت محدود به مدیر نمىشود، بلکه بخش عمدهاى را به ایمان و وجدان مردم واگذار مىنمایند.
مراجع کنترل و نظارت از دیدگاه مدیریت اسلامى
1. خدا؛
2. وجدان؛
3. نظارت همگانى مردم؛
4. مدیر.
حضرت علىعلیه السلام در بسیارى از نامههاى خویش خطاب به فرمانداران خود مىفرماید: «حساب خود را براى من بفرست و بدان که حسابرسى خداوند مهمتر از حسابرسى مردم است.»
مراحل اساسى کنترل در سازمان
1. تعیین هدف و انتخاب موازینى براى ارزشیابى نتایج عملیات
2. مقایسه نتایج عملیات انجامیافته با هدفها و موازین پیشبینى شده
3. اقدام به منظور جلوگیرى از وقوع یا تکرار انحرافات
آثار نظارت و کنترل
1. ارتقاى عملکرد کارکنان؛
2. بهبود کیفیت کار و خدمات؛
3. کاهش تخلفات؛
4. جلوگیرى از سوءاستفادههاى مالى.
نظارت و کنترل از دیدگاه امام علىعلیه السلام
شیوه نظارتى که امام علىعلیه السلام به آن فرمان مىدهد شیوهاى غیرمستقیم و غیرعلنى و مخفى است: «چشمهاى [ مخفى ]بر کارگزاران و کارکنان بگمار، اعمال آنان را زیر نظر داشته باش و بازرسان و مراقبان صادق و باوفا براى آنان معین کن».
ویژگىهاى شیوه مخفى: 1. نقشى پیشگیرىکننده از خلاف دارد؛ 2. گزارشکنندگان در محذورهاى شیوه مستقیم نیستند؛ 3. امکان مخفى کردن امور و ظاهرسازى وجود ندارد؛ 4. به سرعت مىتوان جلوى کجى را گرفت.
راه و رسم امیر مؤمنانعلیه السلام
امیرمؤمنان در حسابرسى پس از مراقبت و بازرسى هیچگونه ملاحظهاى روا نمىداشت. وى در نامهاى به عثمان بن حنیف که در یک میهمانى شرکت کرده بود نوشت آنچه در آن میهمانى خورده آیا حلال بوده یا شبههناک و اینکه به پیشواى خود تأسى کند و مراقب زندگى و رفتار خود باشد.
ارزشیابى
ارزشیابى کارگزارانه و فرق گذاشتن میان نیککرداران و بدکرداران از امور مهم در یک نظام ادارى است. حضرت علىعلیه السلام در عهدنامهاى به مالک اشتر نوشت: «مبادا که نکوکار و بدکردار در نزدت یکسان باشند، که آن رغبت نکوکار را به نیکى کم کند و بدکردار را به بدى وادار نماید.»
و امیر مؤمنانعلیه السلام به مالک اشتر سفارش مىکند در ارزشیابى خود معیارش عملکرد اشخاص باشد، نه حسب و نسب: «مبادا بزرگى کسى موجب شود که رنج اندک او را بزرگ شمارى و مبادا پایینى رتبه کسى سبب شود که کوشش سترگ وى را خوار به حساب آرى».
از دیگر معیارهاى مهم در ارزشیابى مدیران و مسؤولان، نظرخواهى از مردم و افراد تحت سرپرستى آنان است و امیر مؤمنانعلیه السلام این معیار را در نظر داشتند، چنانچه وقتى دهقانانفارس و بحرین که غیرمسلمان بودند از رفتار و نوع سرپرستى عمرو بن سلمه ارحبى شکوه کردند، آن حضرت براساس نظر و قضاوت ایشان به کارگزار خویش توصیههایى نمود.
تشویق و تنبیه، قدردانى و مجازات
از مهمترین مختصات یک نظام ادارى سامان داشتن نظام تشویق و تنبیه است و امیر مؤمنان در این رابطه به مالک اشتر مىفرماید که رنج کسانى را که کوشش کردهاند بر زبان آرد؛ چراکه این امر دلیران را بیشتر برمىانگیزاند و از کارماندگان را به کوشش مایل مىگرداند و لذا خود حضرت، بنابر نقل ابن ابىالحدید معتزلى، پس از فراغت از جنگ جمل از انصار قدردانى فرمودند.
هدف نظارت و کنترل از دیدگاه امیر مؤمنان علىعلیه السلام
1. زدودن بدىها و رشد دادن خوبىها «به وسیله خوبى با بدى بستیزید»، «گنهکار را به وسیله پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن»؛
2. بهبود رفتار کارگزاران و کارکنان؛
3. ارتقاى بینش کارگزاران نسبت به کارگزارى. (اینکه کارگزاران مسؤولیت و مدیریت خود را طعمه و شکارى به چنگ آمده ندانند)؛
4. دقت و سرعت در کار.
برخى وظایف کارگزاران در رفتار با مردمان
1. خود را به واقع خدمتگزار مردم دانستن؛
2. مدارا با مردم؛
3. پذیرا بودن در شنیدن انتقاد؛
4. پرهیز از رفتار خلاف کرامت و حرمت؛
5 . پرحوصله بودن و پرهیز از تأخیر در انجام امور؛
6. رعایت حقوق ارباب رجوع و پاسدارى از عدالت؛
7. رعایت مساوات و پرهیز از خلافکارى.
جمهورى اسلامى، 13/9/79