آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

دان کیوپیت هرگونه واقعتى مستقل از ذهن و زبان انسانى را نفى مى‏کند و جهان را محصول افکار انسان مى‏داند. به اعتقاد وى عناصر «ضرورت»، «تغییرناپذیرى» و «خداوند» که اساس فلسفه و الهیات بودند از جهان ما رخت بربسته‏اند و دین نیز باید تحولى اساسى پیدا کند تا قابلیت حیات داشته باشد.

متن

هیچ واقعیت عینى، ثابت و معقولى در بیرون وجود ندارد تا احیاناً در زبان ما انعکاس یابد و به مدد آن بتوانیم نظریه‏هایمان را بیازماییم. ما پى‏برده‏ایم که جهانمان مخلوق موجودى دیگر نیست؛ بلکه محصول نمادها و تضارب آرا و ادله است. در دیدگاه پیشا - نقدى، مردم گمان مى‏کردند که برداشتهاى فرهنگى، بخشى از نظم طبیعى اشیا هستند و بسیارى از وقایع به علل ماوراى طبیعى نسبت داده مى‏شد. در دیدگاه پیشا - تاریخى، زندگى تحت سلطه و سیطره سنت بود و سنت، کالبد متصلبى از دانش بود که از نیاکان به ارث رسیده و از آسمان نازل شده بود؛ بنابراین، ایمان جزمى بود و آدمیان را به یک مجموعه از حقایق و یک نحوه زیست که از دوران بدوى تا پایان تاریخ بنا نبود تغییر کند، متعهد و ملزم مى‏کرد.
در چنین زمینه‏اى، فلسفه و الهیات، هر دو معطوف به «ضرورت»، «تغییرناپذیرى» و «کمال ایده‏آل» بودند. فرهنگ مسیحى کهن از این حیث که به یک وجود عینى، سرمدى، واجب، معقول و کامل معطوف بود، شدیداً واقع‏گرا بود؛ ایمان، جزم‏محور و در تمناى ملکوت آسمان بود و راهب، والاترین الگوى انسان بود؛ بدن، زمان، فرهنگ، اختلاف‏نظر، تاریخ و حیات زیست‏شناختى، همگى مورد غفلت قرار مى‏گرفتند یا تحقیر مى‏شدند.
اینک وضع یکسره معکوس شده است. جهان ماورا و امور مطلق رخت بربسته‏اند. تمام معیارها در فرهنگ و زبان قرار دارند. ما تاریخمان را مى‏سازیم؛ ما هنجارهایمان را شکل مى‏دهیم، پس اگر دین هم بخواهد بماند، باید چیز دیگرى بشود. اکنون خداوند در حیات این جهانى ما حل شده است و در درون تک‏تک ماست. جهان، تنها یک جهان است و آن همین جهان؛ جهانى که ما ساخته‏ایم؛ زیست جهان انسان، جهان زبان. هر کلمه ابزارى است براى انجام کارى؛ نه یک دستگاه زیراکس که از آنچه کلمه نیست، رونوشتى به‏دست مى‏دهد. زندگى بشر در رسانه زبان جریان دارد؛ لذا نباید درکى اسطوره‏اى از زبان داشته باشیم و گمان کنیم که این زبان، تصویرى از جهان خارج از ما ترسیم مى‏کند. تنها یک جهان وجود دارد، جهان‏مشهود، جهان زبان، جهان سیاست و اقتصاد و این جهان، «بیرون» ندارد و به هیچ‏وجه به چیزى ماورایى وابسته نیست و این جهانى است که دین هم در آن به شکل ناواقع‏گرا وارد مى‏شود.
‏اشاره
1. دان کیوپیت در این مقاله بیشتر موضعى اعلامى دارد تا استدلالى، بنابر این به او اشکال نمى‏کنیم که چرا براى سخنانش استدلال نیاورده است.
2. نه پژوهشهاى فلسفى و نه تحقیقات علمى، هیچ کدام تاکنون نشان نداده‏اند که جهان مخلوق موجودى دیگر نیست. بلکه برعکس، استدلال فلسفى اثبات مى‏کند که جهان نمى‏تواند قائم به ذات یا بى‏نیاز از خالق باشد.
3. از سوى دیگر، واقعیت عینى، ثابت و معقولى در بیرون وجود دارد تا از طریق آن بتوانیم نظریه‏هایمان را بیازماییم، چنان‏که در مسائل تجربى این کار را مى‏کنیم، در مسائل دینى و فلسفى نیز امکان آزمون نظریه‏ها وجود دارد. البته هر زمینه‏اى شرایط ویژه خود را دارد و نباید انتظار داشت که آزمون نظریه‏ها در همه موضوعات به شیوه واحدى باشد.
4. اشکالات دیگر مقاله کیوپیت را استیون دیویس در مقاله «علیه ایمان ناواقع‏گرایانه» بیان کرده است. خلاصه‏اى از آن مقاله نیز در این مجموعه آمده است.
کیان، ش 52

تبلیغات