مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی نوع نگرش و رفتار زنان متاهل دارای روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی است. روش: روش پژوهش پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بود. اعتبار ابزار تحقیق از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید شد. جمعیت تحقیق را 87 نفر از زنان متأهل شهرهای بهشهر، بابل و بابلسر در سال 1400 تشکیل داده اند که دارای روابط فرازناشویی بوده اند. چارچوب نظری تحقیق، نظریه انتخاب عقلانی و متغیرهای مستقل تحقیق، برگرفته از این نظریه بود. روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی بود. نوع نگرش به روابط فرازناشویی در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری بررسی شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد 35/6 درصد پاسخگویان نگرش میانه، 33/3 درصد نگرش مثبت و 31 درصد نگرش منفی نسبت به روابط فرازناشویی دارند. همچنین از میان متغیرهای نظریه انتخاب عقلانی، متغیرهای لذت-هیجان و نیاز منفعت گرایانه رابطه معناداری داشتند. متغیرهای مستقل تحقیق توانستند 72/6 درصد تغییرات متغیر وابسته رفتار فرازناشویی و 50/3 درصد تغییرات متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی را تبیین کنند. بحث: معنادار شدن متغیر لذت-هیجان یعنی با افزایش انگیزه لذت و هیجان، کنجکاوی، آزادی و ماجراجویی در روابط جدید، نگرش مثبت زنان متاهل به روابط فرازناشویی افزایش یافته و ارتکاب رفتار فرازناشویی بیشتر می شود. همچنین معناداری متغیر نیاز منفعت گرایانه یعنی هرچه هزینه های روابط فرازناشویی کم تر از منافع آن بوده و هزینه ها درازمدت و کم اثر باشند، احتمال ارتکاب آن افزایش می یابد. بررسی و تبیین نوع نگرش به روابط فرازناشویی و نیز میزان رفتار فرازناشویی در میان زنان متاهل دارای روابط فرازناشویی در پرتو نظریه انتخاب عقلانی از جمله نوآوری های این تحقیق می باشد.