روابط دوستانه دانشجویان با جنس مخالف و تعمیق روزافزون آن در سطح دانشگاههای کشور، امروزه به عنوان یک امر فرافردی بروز یافته و وجوه خانوادگی و جامعوی نیز یافته است. به نظر می رسد روابط دوستانه با جنس مخالف در میان دختران و پسران دارای معانی، ابعاد، آثار و پیامدهای گوناگونی است. مقاله حاضر با هدف کنکاش جنسیتی این پدیده با تأکید بر ادراک و انگیزه ها، پیامدها، الگومندی و... این پدیده در میان دختران و پسران، به مطالعه آن در میان دانشجویان دانشگاه خوارزمی پرداخته است. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل ۲ گروه از دانشجویان دختر و پسر بود که با ۱۵ نفر از دانشجویان دختر و ۱۵ نفر از دانشجویان پسر مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بر اساس نمونه گیری هدفمند با استراتژی گلوله برفی و معیار اشباع نظری برای رسیدن به حجم نمونه انجام شد. برای تحلیل داده ها، از تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) استفاده شد. یافته ها: دانشجویان دختر و پسر درک و تجارب متفاوتی از رابطه با جنس مخالف داشته و درعین حال با انگیزه های متفاوتی وارد این رابطه شدند. عوامل زمینه ساز متفاوت ازجمله جو خانوادگی، فضای دانشگاه، فضای خوابگاه، فضای مجازی و گروه همالان در تجربه دانشجویان دختر و پسر از رابطه با جنس مخالف نقش ماهوی داشته اند. دانشجویان دختر درکِ رمانتیک و عاشقانه ای از رابطه با جنس مخالف داشته و درک دانشجویان پسر از این رابطه مبتنی بر ذائقه لذت گرایی و جنسی بود. ویژگیهای خاص دوستی در بین دانشجویان پسر شامل ناپایداری، تنوع طلبی و بی تعهدی در روابط و در مقابل در بین دانشجویان دختر شامل غوطه وری در عشق، پنهان کردن خود واقعی، آمادگی برای ناپایداری روابط و آگاهی از پوچی رابطه بود. بحث: یافته ها دلالت می کنند که دانشجویانِ دختر بیشتر به دنبال روابط عاطفی، ازدواج محور و اقتصادی بوده و دانشجویانِ پسر بیشتر سکسوالیه خواه و لذت گرا بوده اند.