مقدمه در سه دهه گذشته، تحقیق درموردِ اثر متقابل معنویت و مذهب و متغیرهای روان شناختی، به طور چشمگیری افزایش یافته است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سطح تحمل مادران کودکان آموزش پذیر با نارسایی هوشی تحولی، براساس نگرش های مذهبی آنان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع هم بستگی است. بدین منظور، ۱۲۳ نفر از مادران کودکان با نارسایی هوشی تحولی مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهرستان فیروزه، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و سپس پرسش نامه اندازه های مذهبی (محمدی، ۱۳۸۵) و پرسش نامه تحمل مراقبت کننده از بیمار (نوواک و گست ، ۱۹۸۹) را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده بااستفاده از هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد بین نگرش های مذهبی و سطح تحمل، هم بستگی بالا (۷8/۰ r=) وجود دارد و باتوجه به ضریب تعیین می توان بیان کرد که حدود 60 درصد از تغییرات سطح تحمل مادران، باتوجه به نگرش های مذهبی قابلِ تبیین است؛ درواقع، متغیرهای پیش بین قادرند سطح تحمل مادران را به طور معنادار (۰۰۰۱/۰P<) تبیین کنند (۲۷۱/۳۴F=). بحث می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی مرتبط با نگرش های مذهبی، ضمن افزایش سطح آگاهی مادران و ارتقای نگرش مذهبی، میزان تحمل آنان را ارتقا بخشید و از مشکلات آتی پیشگیری نمود.