کاهش هزینه های مرتبط با موجودی از مهم ترین استراتژی های هر بنگاه اقتصادی برای بقا و سوددهی در شرایط رقابتی امروزی است. در این راستا مدل های موجودی کلاسیک برای کاهش این هزینه ها مطرح شده اند؛ اما مدل های کلاسیک در کنار مزایای فراوان دارای فرضیه های محدودکننده ای هستند. در این پژوهش، یک زنجیره سه سطحی لجستیکی شامل یک تولیدکننده، یک توزیع کننده و یک خرده فروش در نظر گرفته می شود و مسئله بهینه سازی مدل موجودی برای توزیع کننده موردبررسی قرار می گیرد. در مسئله موردنظر، توزیع کننده محصولات موردنیاز خود را از تولیدکننده درخواست می کند؛ اما به علت عدم امکان ارسال محصولات درخواستی هر دوره به صورت یکجا، تولیدکننده محصولات را به صورت گسسته در چند مرحله ارسال می کند؛ به عبارت دیگر از استراتژی دریافت چندگانه استفاده می شود؛ همچنین تقاضای خرده فروش گسسته بوده و برابر مقدار ثابتی در فاصله های زمانی برابر است. در چنین حالتی، توزیع کننده در نظر دارد مقدار بهینه هر بار سفارش و مقدار بهینه ارسالی هر مرحله تولیدکننده را به گونه ای تعیین کند که هزینه های سیستم حداقل شود. درنهایت با بیان یک مثال عددی مسئله پیشنهادی بررسی و تحلیل شده و نتایج با مدل کلاسیک موجودی مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد با افزایش هزینه های نگهداری و سفارش دهی، مدل پیشنهادی دارای کارایی بهتری است.