آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

دوره تیموری عصر شکوفایی انواع هنرها در حوزه نگارگری و معماری است. در این دوره نگاره هایی مصور شدند که ویژگی بارز آن ها پیروی از قواعد هندسی در ایجاد فضاهای خارجی و داخلی یک بنا و تزیینات به کار رفته در معماری آن ها بود. سرنمون نگارگری در این مکتب، کمال الدین بهزاد است. به تصویر کشیدن فضاهای خاص معماری و ترسیم تزیینات مختلف بناها به وسیله هندسه نقوش، از ویژگی های منحصر به فرد آثار او به شمار می رود. اهداف مقاله پیش رو الف- شناسایی هندسه نقوش به کار رفته در نگاره های بهزاد و تکرارپذیری آن ها در نگاره و نمود آن ها در معماری، ب- شناسایی هنر قدسی به واسطه حضور هندسه نقوش در آثار بهزاد است. لذا سؤال های این تحقیق عبارت اند از: 1- بهزاد تا چه اندازه از نقشمایه های هندسی در نگاره هایش بهره جسته است؟ 2- در کدام یک از نگاره های بهزاد، هندسه نقوش به صورت مستقل عمل کرده و برای نشان دادن ذات اقدس الهی به طور بصری بیان شده است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بر مبنای استدلال تطبیقی بوده و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات، کیفی و با رویکرد استقرایی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای- اسنادی به دست آمده و چارچوب نظری تحقیق بر آراء فلاسفه سنت گرا و عرفا تکیه دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد هر جا نگاره ای که مفهومی الهی و یا عارفانه در خود دارد، آکنده از هندسه است. در این نگاره ها، هندسه اهمیت بیشتری پیدا می کند به طوری که لزوم وجود هندسه، مهیای ظهور می شود. پس آن وجهی از معماری که در نگارگری بهزاد آمده است، جنبه ی قدسی بودن معماری اسلامی را نشان می دهد. با این اوصاف می توان نگاره های «گریز حضرت یوسف(ع) از زلیخا» و «حضرت محمد (ص) و صحابه هایش» را از لحاظ آکنده بودن از نقوش هندسی و مستقل بودن این هندسه نقوش، نوعی هنر قدسی دانست.  

تبلیغات