هدف: هدف این مقاله بررسی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه استراتژی کسب وکار و عملکرد سازمانی در شرکت های حوزه فناوری اطلاعات است. برای رسیدن به این هدف، محدودیت هایی وجود دارد که به منظور فائق آمدن بر آنها، در این مقاله از رویکرد مقایسه ای برای سنجش استراتژی، رویکرد کارت امتیازی متوازن برای سنجش عملکرد سازمانی و در نهایت از طبقه بندی سازوکارهای فنی و غیرفنی برای سنجش سازوکارهای مدیریت دانش که تا کنون در ادبیات موضوع از آن استفاده نشده، بهره برده شده است. روش: روش پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و از نظر گردآوری داده ها توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را شرکت های فعال در حوزه فناوری اطلاعات تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 250 پرسش نامه توزیع و در نهایت 181 پرسشنامه بازگشت داده شد. برای ارزیابی مدل مفهومی پژوهش، از رویکرد تحلیل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: گرایش استراتژیک سازمان هم به طور مستقیم بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد و هم به طور غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی سازوکار های مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: گرایش استراتژیک یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است که نقش میانجی مدیریت دانش در این رابطه نیز تأیید شد. نتایج پژوهش در حوزه مباحث استراتژیک و مدیریت دانش، نوآوری های تئوریکی به همراه دارد و به مدیران در درک چگونگی تأثیرگذاری هر یک از ابعاد گرایش استراتژیک بر ابعاد عملکرد در عصر دانش کمک می کند.