از آنجا که امروزه صنعت گردشگری، اهمیت بسیار زیادی در توسعه نظام اقتصادی جوامع دارد و کشورها در جذب گردشگران بین المللی به رقابت می پردازند، پرداختن به بازاریابی و به ویژه موضوع انتخاب بازار هدف، از جمله مسائل مهم هر مقصد گردشگری به شمار می رود. هدف این پژوهش، شناسایی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر بازارهای هدف صنعت گردشگری ایران و اولویت بندی بازارهای هدف است. این پژوهش، نوعی رویکرد تصمیم گیری فازی ترکیبی شامل فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و روش شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) را برای اولویت بندی بازارهای هدف به کار می گیرد و از متخصصان حوزه گردشگردی به منظور شناسایی و مقایسه عوامل تأثیرگذار بر انتخاب بازار هدف، بهره می برد. یافته ها نشان می دهد روش تحلیل توسعه ای به کار رفته در FAHP ممکن است به تصمیم های اشتباهی منجر شود. از این رو در این پژوهش از روش وانگ و چن به منظور محاسبه وزن شاخص ها در FAHP فازی استفاده شد. نتایج نشان داد تصویر ذهنی، روابط سیاسی و میزان خرجکرد گردشگران، مهم ترین عوامل مؤثر در انتخاب بازار هدف است. بر این اساس کشور چین از بین بازارهای هدف در رتبه اول و هلند در رتبه آخر قرار گرفت.