مزیت رقابتی سازمان ها در عصر حاضر بیش از هر چیزی به دسترسی آنها به منابع دانشی بستگی دارد. تحول سریع دانش و گستردگی منابع دانشی بین شرکت های مختلف، دسترسی به دانش را برای یک سازمان به تنهایی دشوار ساخته است. این موضوع سازمان ها را وادار کرده که برای دسترسی به دانش مورد نیازشان به همکاری با یکدیگر روی بیاورند. آمارها نشان از افزایش همکاری های میان سازمانی با هدف کسب دانش، علی الخصوص در صنایع دانش بنیانی مانند صنعت داروسازی دارد. ادبیات گسترده ای در زمینه عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش و یادگیری در همکاری ها وجود دارد و هر یک از اندیشمندان این حوزه، از دیدگاه خودشان به تعدادی از عوامل اشاره کرده اند اما تاکنون یک پژوهش فراگیر درباره روابط میان این عوامل و اهمیت آنها انجام نشده است. این پژوهش سعی در شناسایی عوامل اثرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال دانش و یادگیری در همکاری میان سازمانی و سنجش اهمیت این عوامل و همچنین روابط آنها دارد. در این راستا ده عامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش از ادبیات استخراج می شوند و در دو دسته عوامل سطح سازمان، عواملی که در کنترل سازمان هستند، و عوامل سطح همکاری، عواملی که در تعامل دو سازمان معنا پیدا می کنند، دسته بندی می شوند. سپس با استفاده از نظر سنجی از مدیران شرکت های دارویی که شرکت های آن ها در همکاری های صنعت داروسازی درگیر بودند، روابط میان عوامل و اهمیت آنها تحلیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که استراتژی سازمان تاثیرگذارترین عامل و سرمایه اجتماعی مهم ترین عامل از میان تمامی عوامل می باشد. شناسایی عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش و اهمیت آنها می تواند به مدیران، در مدیریت بهتر فرآیند انتقال دانش و موفقیت در همکاری های دانشی کمک کند.