در سال های اخیر، استفاده از فنون شش سیگما گسترش زیادی داشته است. در دنیای رقابتی امروز شش سیگما می تواند برگ برنده شرکت ها برای بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها باشد؛ اما نکته مهم این است که این ابزار باید در سازمان هایی به کار گرفته شود که آمادگی لازم را برای اجرای آن را داشته باشند. آماده نبودن برای اجرای شش سیگما به ناامیدی کارکنان، مقاومت و مخالفت در سطوح مختلف سازمانی و درنهایت شکست پروژه منجر می شود؛ بنابراین در این پژوهش مدلی برای ارزیابی آمادگی شرکت ها برای اجرای شش سیگما ارائه می شود؛ بدین منظور ابتدا شاخص های ارزیابی آمادگی برای اجرای شش سیگما شناسایی و روابط بین این شاخص ها از طریق مدل سازی ساختاری تفسیری تعیین می شود؛ سپس درجه اهمیت و وزن شاخص های تعیین و درنهایت ابعاد ارزیابی آمادگی اجرای شش سیگما رتبه بندی می شود. نتایج نشان می دهد که به ترتیب ابعاد «رهبری و چشم انداز»، «انتخاب درست» و «مدیریت بهبود و فرایند» دارای اهمیت بیشتری هستند.