اصلاحات، خانه ای با ستون های شنی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
آنچه میخوانید بخشی از سخنرانی محمدرضا تاجیک مشاور سیدمحمد خاتمی مربوط به آسیبشناسی اصلاحات است که معتقد است گفتمان اصلاحات، ستونهای بسیار زیبا، اما تهی و از جنس ماسه داشت.
فقدان مانیفست اصلاحطلبی، مشکلات تشکیلاتی و در کنار آنها، ایدئولوژی زدایی عواملی است که سرنوشت اصلاحطلبان را به تاریخ گره زد. وقتی فرهنگ اصلاحات را نداریم، فقر تئوریک هم در ما ایجاد میشود. هر مرحله سیاسی، مقتضای متفاوتی دارد که نیاز مانیفست و گفتمان متفاوت است و شاید یکی از علل ناکامی اصلاحطلبان نیز این بود که گفتمانشان در زمان ماند و زمان رفت. نخبگان اصلاحات دچار ساده اندیشی و سطحی نگری روشنفکری شدند. ناکامی اصلاحات تا حد زیادی متوجه کسانی است که متولی تئوریپردازی میشدند و به وظیفه خود عمل نمیکردند؛ تا این که در سایه این عملکرد، یک جنبش به یک نظام تبدیل شد و مردان فکر و اندیشه به مردان سیاست و قدرت تبدیل شد و طفل اصلاحات، رشد دیالکتیکی کرد. ما مشکل تشکیلاتی همه داشتیم و نتوانستیم یک سازمان سیاسی تشکیل دهیم.
همه در بدنه اصلاحات مدعی بودند و میخواستند گفتمان آنها مسلط باشد. هر کس میخواست وارد این جنبش میشد و احیانا در فضای ژورنالیستی، هر حرفی که میزدند بر پیشانی اصلاحات ثبت میشد. مشکل دیگر، حرکت سینوسی ما بود که باعث شد از سوپر مذهبی به سوپر آمریکایی تبدیل شویم. ما باید طرف مردم برویم نه این که بخواهیم مردم به طرف ما بیایند و به همین علت ما مشکل ارتباطی با همه داشتیم.
فقدان مانیفست اصلاحطلبی، مشکلات تشکیلاتی و در کنار آنها، ایدئولوژی زدایی عواملی است که سرنوشت اصلاحطلبان را به تاریخ گره زد. وقتی فرهنگ اصلاحات را نداریم، فقر تئوریک هم در ما ایجاد میشود. هر مرحله سیاسی، مقتضای متفاوتی دارد که نیاز مانیفست و گفتمان متفاوت است و شاید یکی از علل ناکامی اصلاحطلبان نیز این بود که گفتمانشان در زمان ماند و زمان رفت. نخبگان اصلاحات دچار ساده اندیشی و سطحی نگری روشنفکری شدند. ناکامی اصلاحات تا حد زیادی متوجه کسانی است که متولی تئوریپردازی میشدند و به وظیفه خود عمل نمیکردند؛ تا این که در سایه این عملکرد، یک جنبش به یک نظام تبدیل شد و مردان فکر و اندیشه به مردان سیاست و قدرت تبدیل شد و طفل اصلاحات، رشد دیالکتیکی کرد. ما مشکل تشکیلاتی همه داشتیم و نتوانستیم یک سازمان سیاسی تشکیل دهیم.
همه در بدنه اصلاحات مدعی بودند و میخواستند گفتمان آنها مسلط باشد. هر کس میخواست وارد این جنبش میشد و احیانا در فضای ژورنالیستی، هر حرفی که میزدند بر پیشانی اصلاحات ثبت میشد. مشکل دیگر، حرکت سینوسی ما بود که باعث شد از سوپر مذهبی به سوپر آمریکایی تبدیل شویم. ما باید طرف مردم برویم نه این که بخواهیم مردم به طرف ما بیایند و به همین علت ما مشکل ارتباطی با همه داشتیم.