مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
توسعه منابع انسانی
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
659 - 686
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد حکمرانی خوب در تبیین توسعه منابع انسانی ادارات ورزش و جوانان استان کرمان بود. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که به شکل میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمان بودند (252=N) که از بین آنها 151 نفر به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پس از تأیید روایی و پایایی از پرسشنامه های حکمرانی خوب و توسعه منابع انسانی استفاده شد. داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. نتایج نشان داد که شش مؤلفه حکمرانی خوب یعنی نتیجه گرایی، اثربخشی نقش ها و وظایف، ارتقای ارزش ها، شفاف سازی، ظرفیت سازی و پاسخگویی بر توسعه منابع انسانی ادارات ورزش و جوانان تأثیر مستقیم و معنادار دارد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به مسئولان ادارات ورزش و جوانان توصیه می شود که بسترهای لازم را برای پیاده سازی اصول الگوی حکمرانی خوب به منظور توسعه منابع انسانی در این ادارات فراهم آورند.
بسط نظریه توسعه منابع انسانی به زمینه قضایی؛ چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
49 - 67
نظریه توسعه منابع انسانی، توسعه انسان سازمانی در معنای عام را بازنمایی می کند؛ ازاین رو با رویکردی میان رشته ای، زمینه های سازمانی متنوع را شامل می شود. ادبیات نظری حاکی از بسط تدریجی نظریه به زمینه های سازمانی کسب وکار خصوصی، دولتی و غیرانتفاعی است. در این مقاله بسط نظریه به زمینه قضایی بررسی می شود.هدف مقاله نیل به چارچوب نظری توسعه منابع انسانی در زمینه قضایی است. روش مطالعه عبارت از بررسی ادبیات تحقیق، مصاحبه با 9 نفر از خبرگان دانشگاهی و قضایی و تحلیل تماتیک داده ها می باشد. نتایج تحلیل نشان از آن است که الگوهای راه حل یابی حقوقی درونمایه حرفه قضاوت را بازنمایی می کند و شامل چهار الگوی راه حل یابی انطباقی، زمینه ای، نهادی و انتقادی است.الگوهای راه حل یابی حقوقی در دو پیوستار اهمیت مسئله قضایی (عادی تا مهم) و پیوستار هدف حل مسئله قضایی (بازگشت به نظم حقوقی کنونی تا ایجاد نظم حقوقی نوین) قرار می گیرند؛ بنابراین در چهار طبقه انطباقی، زمینه ای، نهادی و انتقادی دسته بندی می شوند. این طبقه بندی رهنمودی به چارچوب نظری توسعه منابع انسانی قضایی است. چارچوب نظری شامل انسان قضایی تثبیت گرا، انسان قضایی تکامل گرا، انسان قضایی نهادگرا و انسان قضایی تغییرگراست.
بررسی مؤلفه های مؤثر اخلاق در یادگیری الکترونیکی در راستای توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مؤلفه های مؤثر اخلاق در آموزش الکترونیکی در راستای توسعه منابع انسانی انجام شده است. روش: روش تحقیق ترکیبی(کمّی و کیفی) از نوع اکتشافی بود و از طرح پژوهش تلفیقی اکتشافی و تبیینی به منظور تبیین جنبه اصلی موضوع مدّ نظر استفاده شد. مؤلفه ها و ابعاد موضوع به صورت مطالعه اسناد و مصاحبه مورد بررسی و در قالب گویه های مؤثر در اخلاق آموزش الکترونیکی تدوین شده است. برای تحلیل داده های کیفی از روش مقوله بندی و از روش تحلیل عاملی برای داده های کمّی استفاده شد. در نهایت، مؤلفه های مؤثر اخلاق بر آموزش الکترونیکی شناسایی و اعتباریابی شدند. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی، خبرگان حوزه آموزش الکترونیکی به صورت نمونه گیری هدفمند به تعداد 15 نفر و در مرحله کمّی شامل کارکنان دستگاههای اجرایی استان اردبیل مشتمل بر 363 نفر بود که نمونه گیری در مرحله کمّی به صورت طبقه ای تصادفی متناسب با ساختار سازمانی بوده است. در مرحله کیفی، مؤلفه های مؤثر اخلاق بر آموزش الکترونیکی در چندین مرحله شناسایی و اصلاح شدند. هر یک از مؤلفه ها نیز دارای تعدادی زیرمؤلفه اند که در اخلاق آموزش الکترونیکی برای توسعه منابع انسانی می توانند مبنای عمل قرار گیرند. داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری باز و داده های کمّی از روش توصیفی- تحلیلی و روشهای MADM برای وزن دهی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های آموزش الکترونیکی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که در چندین مرحله ویرایش و اصلاح شده است. طبق ادبیات و پیشینه پژوهش، مؤلفه ها شناسایی شدند و به منظور پی بردن به متغیّرهای زیربنایی عوامل مؤثر بر اخلاق آموزش الکترونیکی از روش دلفی استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج دلفی، چهار عامل مشخص شده با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد آزمون قرار گرفت؛ که مؤلفه موضوعات قانونی با بار عاملی 0.83 در بالاترینرتبه و مؤلفه تأثیرات سیاسی اجتماعی با بار عاملی 0.81 در رتبه دوم قرار داشتند. نتیجه گیری: مطابق نتایج کسب شده، مؤلفه های شناسایی شده شامل شکاف دیجیتال، آداب رفتاری، تأثیرات سیاسی و اجتماعی و موضوعات قانونی می باشد.
ارائه الگویی از استراتژی های رسانه ای در توسعه منابع انسانی سازمان های نفتی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی جوامع وابسته به سرمایه، دولت و منابع انسانی می باشد، تحقیقات نشان داده است نقش منابع انسانی در توسعه انسانی بسیار اهمیت دارد اما عوامل متعددی مانند رسانه که رسالت آگاهی بخشی دارند می توانند بر آن مؤثر باشد، توسعه انسانی با استفاده از رسانه نیازمند به راهبرد است ولی در کشور ما خلاً تحقیقات در این زمینه مشاهده می شود، ازاین رو در این پژوهش، پژوهشگران اقدام به ارائه الگویی برای توسعه انسانی با استفاده از رسانه ها نمودند، در این راستا با استفاده از نظریه داده بنیاد و مصاحبه با مدیران فعال در این زمینه مدلی مبتنی بر رویکرد اشتراوس و کوربین ارائه شد. روش پژوهش حاضر داده بنیاد بوده است. نحوه گردآوری اطلاعات مصاحبه با 12 نفر از خبرگان صنعت نفت و رسانه، بوده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که برای توسعه منابع انسانی سازمان های نفتی باید راهبردهای منبع یابی، عاطفی و بهبود مستمر را ، استفاده نمود.
طراحی مدل توسعه استراتژیک منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن بررسی مفاهیم توسعه منابع انسانی ، به دنبال طراحی، ارائه و آزمون مدلی برای توسعه استراتژیک منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران می باشد. به این منظور الگو های متعددی در حوزه هماهنگی استراتژیک و توسعه منابع انسانی بررسی گردید و در نهایت چارچوب نظری ابتدایی پژوهش شکل گرفت. جامعه مورد بررسی در این پژوهش، کلیه مدیران و روسای ستادی و عملیاتی شرکت ملی نفت ایران می باشد. در پژوهش حاضر، برای آزمون مدل در محیط واقعی گروه کانونی متشکل از کارشناسان و روسای متخصص در حوزه توسعه منابع انسانی تشکیل گردید تا براساس داده های واقعی شرکت مدل آزمون گردد. برای تحلیل، ابتدا تحلیل توصیفی داده ها انجام گرفت. در مرحله بعد، ترکیبات هماهنگ و ناهماهنگ استراتژی های مختلف توسعه مشخص گردید. سپس با استفاده از آزمون T ، مشخص شد که بین ترکیبات هماهنگ استراتژی ها و سایر ترکیبات مشاهده شده، تفاوت معناداری وجود دارد . سپس، میانگین عملکرد کارکنان دارای ترکیبات هماهنگ استراتژی های مختلف ، با عملکرد کارکنان دارای سایر ترکیب ها مقایسه گشت و این نتیجه به دست آمد که کارکنان دارای ترکیبات هماهنگ استراتژی های مختلف نسبت به سایر ترکیبات، از عملکرد بهتری برخوردارند .
شناسایی اولویت های حوزه منابع انسانی در صنعت نفت ایران به منظور استفاده در برنامه ریزی هاب پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط پر تلاطم و رقابتی عصر حاضر سازمانی قادر به حفظ بقای خویش است که علاوه بر شناسایی خود و عوامل محیط موثر، قابلیت سازگار شدن با تحولات محیط بیرونی را کسب کرده و تلاش کند با بهینه سازی نقاط قوت و استفاده از فرصتهای موجود و همچنین، با غلبه برضعف ها و تهدیدهای محیطی، شرایط را به بهترین نحو ممکن مدیریت نماید. اما نکته مهم آن است که شناسایی مستمر چالش های موجود، مهمترین گام در این فرآیند می باشد. چرا که برنامه ریزی گامهای بعدی بدون این شناخت کامل نخواهد شد. در همین راستا، پژوهشکده مدیریت و منابع انسانی موسسه مطالعات بین المللی انرژی بعنوان اتاق فکر و هاب پژوهشی صنعت نفت در حوزه مدیریت و منابع انسانی، وظیفه خود می داند که با پایش مستمر چالش ها و تحولات حوزه منابع انسانی بتواند گام مفید و موثری در این راه برداشته و اقدامات آتی خود را نیز بر اساس نیازهای روز صنعت نفت در این حوزه برنامه ریزی نماید. برای این منظور، در این مطالعه ابتدا برای شناسایی چالش های پیش رو و نیازهای پژوهشی حوزه منابع انسانی در سطح صنعت نفت ایران از روش مطالعه اسناد کتابخانه ای، بررسی کیفی اسناد و مدارک و تحلیل محتوای اسناد استفاده شده و پس از استخراج عناوین مورد تاکید در این منابع و نتایج مصاحبه با مدیران صنعت نفت، محورهای کلی توسط خبرگان حوزه منابع انسانی در صنعت نفت احصاء و در شش طبقه دسته بندی گردیده است
مدل شایستگی مورد نیاز مدیران و متخصصان منابع انسانی در شرکت گاز استان آذربایجان شرقی با استفاده از تکنیک ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک مهمترین مزیت رقابتی سازمانها در دنیای تغییرات سرسام آور امروزی داشتن عامل انسانی شایسته ومتفاوت می باشد. این مهمترین عامل استراتژیک است که به راحتی قابل تقلید کردن نیست و می تواند باعث موفقیت و توسعه پایدار سازمانها گردد. لذا موفقیت سازمان ها وابسته به توسعه منابع انسانی می باشد و توسعه منابع انسانی در هر سازمان و حتی در هر کشوری بدون درک و کشف قابلیت ها، توانمندی ها و شایستگی های این سرمایه عظیم و بالقوه میسر نخواهد شد. به همین دلیل نظریه ها و الگوهای نظام شایستگی بسیاری در حوزه منابع انسانی، طراحی و استقرار یافته اند. چرا که باور داریم پشت هر موفقیتی مهارت و شایستگی خاصی نهفته است و به همین دلیل مدیران ارشد سازمان های موفق، ضمن شناسایی شایستگی های کلیدی و بارز سازمان خود، تلاش کرده اند تا آنها را توسعه دهند و در همین راستا توسعه منابع انسانی را پایه و اساس مدل شایستگی خود مد نظر قرارداده اند. از طرفی بدلیل جایگاه خاص و استراتژیک مدیران منابع انسانی، که در کنار مدیرعامل، با تمامی کارکنان و مدیران سازمان ارتباط و تعامل دارند نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور طراحی مدل و الگوهایی که بتواند با توسعه ی شایستگی های مدیران منابع انسانی، پاسخگوی نیازهای مختلف سازمان در شرایط متلاطم امروزی باشد، ضرورت می یابد. در پژوهش حاضر بعد از شناسایی شایستگی مورد نیاز مدیران و متخصصان منابع انسانی در شرکت گاز استان آذربایجان شرقی با نظرخواهی از مدیران منابع انسانی و مدیران غیرمنابع انسانی و با استفاده از تکنیک ISM رتبه بندی گردید. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران شرکت تشکیل می دهند که بر اساس آمار کسب شده تعداد آنها 60 نفر می باشد. مدیران و سرپرستان سطوح عالی، میانی و عملیاتی سازمان انتخاب شده اند. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، کل جامعه در نظر گرفته شده است لذا نمونه گیری صورت نگرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که از بین بیست عامل استخراج شده از ادبیات تحقیق در این تحقیق براساس پرسشنامه توزیع شده، ده عامل به عنوان شایستگی مورد نیاز مدیران و متخصصان منابع انسانی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی کشور شناسایی شده است. سپس از تکنیک جهت شناسایی ارتباط بین عوامل موثر بر اجرای توانمند سازی کارکنان از تکنیک ISM استفاده شده است.
انتخاب گزینه های استراتژیک توسعه منابع انسانی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندشاخصه (مورد مطالعه: صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت منابع انسانی و توسعه آن در پیشرفت سازمان ها و جوامع بر کسی پوشیده نیست. مدیران برای توسعه این منابع به عنوان مهم ترین عامل تأمین کیفیت و بهره وری در سازمان های دولتی و بازرگانی و زیربنای اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید استراتژی های صحیح و بهینه را اتخاذ کنند. در این مقاله با استفاده از روش های مختلف تصمیم گیری چندشاخصه شامل روش های AHP ، SAW ، TOPSIS و ELECTRE ، گزینه های استراتژیک توسعه منابع انسانی در صنعت نفت کشور بررسی شده است. به این منظور، یازده گزینه استراتژیک برای توسعه منابع انسانی توسط خبرگان تعیین شده و این گزینه ها تحت تأثیر چهار شاخص زمان، هزینه، مقاومت کارکنان و مقبولیت مدیر اولویت بندی شده اند. از روش بردا برای تلفیق و رتبه بندی نهایی گزینه های استراتژیک استفاده شده است. نتایج نشان داد گزینه های استراتژیک برنامه ریزی درست و اصولی، گردش شغلی و جابجایی کارکنان، افزایش حقوق و تسهیلات کارکنان در یک بازه زمانی از اولویت بالاتری برخوردار هستند.
طراحی چارچوب مفهومی رفتار خودتوسعه ای کارکنان؛ مطالعه ای در شرکت گاز خراسان رضوی، شمالی و جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم رفتار خودتوسعه ای و توسعه دواطلبانه ی کارکنان، در ادبیات رفتار سازمانی و مدیریت منابع سازمانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اندیشمندان و صاحب نظرانِ مدیریت، نظرات متفاوتی در این باره ارائه نموده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی رفتار خودتوسعه ای کارکنان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل 425 نفر از کارکنان شرکت گاز خراسان رضوی، شمالی و جنوبی بود و از روش نمونه گیری هدفمند برای نمونه گیری استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 21 نفر از کارکنان این شرکت بود که دارای آگاهی تئوریک و تجربه عملی در زمینه رفتار خودتوسعه ای بودند و از مصاحبه نیمه ساختاریافته ی عمیق برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، رفتار خودتوسعه ای در قالب ده مقوله کلیدیِ تعهد سازمانی، خودآگاهی، خود کارآمدی، خود سامانی، توانمندی، خود شکوفایی، انعطاف پذیری، یادگیری خود هدایتی، تاب آوری و خوش بینی دسته بندی گردیدند . پیشایندهای رفتار خودتوسعه ای نیز در سه دسته فردی، سازمانی و فراسازمانی دسته بندی شدند. نتایج رفتار خودتوسعه ای نیز در سه دسته فردی، سازمانی و فراسازمانی شناسایی گردیدند.
طراحی مدل کوچینگ سازمانی در سازمان های دولتی ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
529 - 550
حوزههای تخصصی:
امروزه در توسعه منابع انسانی یکی از نقش هایی که مدیریت منابع انسانی می تواند بر عهده بگیرد و سازمان ها می توانند به کمک آن توانایی و انگیزش و فرصت های کاری کارکنان را برانگیزانند الگوی مدیر در جایگاه کُوچ یا کوچینگ سازمانی است. بر این اساس، هدف از این پژوهش ارائه مدلی جامع برای کوچینگ سازمانی در سازمان های دولتی ایران بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کدگذاری انتخابی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۳ نفر از کوچ های بین المللی ICF دارای حداقل 5 سال سابقه در حوزه سازمان های دولتی ایران و از طریق نمونه گیری نظری تا رسیدن به نقطه اشباع جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان دهنده استخراج 132 کد و 66 مفهوم و 17 مقوله اصلی بود که در قالب الگویی شامل کوچینگ سازمانی به منزله پدیده محوری، شرایط علّی (شرایط و ویژگی های سازمان، شرایط و ویژگی های فرد)، عوامل زمینه ای (فرهنگ سازی کوچینگ، محیط و جوّ سازمان، حمایت سازمانی)، عوامل مداخله گر (ویژگی های کوچ، ویژگی های مُراجع، مدل های کوچینگ)، راهبردها (تغییر رفتاری، تغییر رویکرد، خودآگاهی، شفافیت نقش، چابکی سازمانی، اعتماد سازمانی، یادگیری سازمانی)، پیامدها (توسعه فردی و توسعه سازمانی) قرار گرفته اند.
طراحی الگوی توسعه منابع انسانی در جهت ارتقای اثربخشی سازمان های دولتی (مطالعه موردی: استانداری کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به توسعه منابع انسانی، از اولویت های ضروری هر سازمان به شمار می رود. در نظر گرفتن این ضرورت در ارتقای میزان اثربخشی سازمان ها حائز اهمیت است. از این رو ضروری است که ضمن مطالعه استراتژی های توسعه منابع انسانی، به ارائه الگویی مناسب که ضامن ارتقای اثربخشی سازمانی است پرداخته شود. این پژوهش با هدف طراحی مدل بومی برای سازمان های دولتی، تحول منابع انسانی را مورد ارزیابی قرار می دهد و به طراحی الگوی مناسب توسعه منابع انسانی در جهت ارتقا اثربخشی سازمان های دولتی می پردازد. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته کمی و کیفی به منظور تبیین مدل استفاده گردید. در بخش کیفی پژوهش، به منظور استخراج عوامل از تکنیک دلفی فازی با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند توسط خبرگان استفاده شد. همچنین در بخش کمی، تعداد 247 نفر شامل( مدیران، معاونین، رؤسای استانداری، فرمانداری ها و بخشداری ها و همچنین کارشناسان برنامه ریزی نوسازی و تحول اداری) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. به منظور بررسی روایی سازه (روایی همگرا، تشخیصی و منطقی) و جهت سنجش پایایی ابزار تحقیق و برآورد مدل اندازه گیری پژوهش، از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل نهایی تحقیق مشتمل بر سه بُعد اصلی: فردی (توسعه شایستگی، دانش و تسهیم اطلاعات، تعهد، اعتماد متقابل)، سازمانی( آموزش کارکنان، عدالت سازمانی، نظام جبران خدمات، شایسته سالاری، مدیریت استعداد) و محیطی (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی-اجتماعی) می باشد.
شناسایی و اولویت بندی راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: مطابق با گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال 2019، ایران از نظر رقابت پذیری گردشگری در وضعیت مناسبی قرار ندارد. آمارهای موجود نیز رقم سالیانه قابل ملاحظه ای از گردشگر خارجی بازدیدکننده را نشان نمی دهد. از طرفی، امروزه منابع انسانی و نحوه مدیریت و توسعه آن، یکی از عوامل کلیدی موفقیت در استفاده از گردشگری به عنوان عامل توسعه اقتصادی پایدار و افزایش فرصت های اشتغال، کسب درآمد و سود حاصل از عملیات گردشگری در هر منطقه است. هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری اصفهان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع پیمایشی محسوب می شود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی جهت شناسایی و استخراج راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری استفاده شد و سپس با توزیع پرسشنامه بین 20 نفر از خبرگان حوزه گردشگری و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از روش تاپسیس این راهکارها اولویت بندی شدند. نتایج: یافته های پژوهش نشان از 11 راهکار در 3 بُعد راهکارهای اجرایی، آموزشی و تشویقی دارد که مطابق با نتایج روش تاپسیس، راهکارهای ارائه آموزش های همگانی، غنی سازی و هدفمندسازی دوره های کارآموزی، طراحی دوره-های بازآموزی و توسعه مستمر مهارت های حرفه ای، تهیه و تدوین نقشه شایستگی های منابع انسانی در صنعت گردشگری و توسعه و نظارت بر مراکز علمی دولتی و خصوصی صنعت گردشگری در استان مهمترین راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری در استان اصفهان است. نوآوری: در این پژوهش برای نخستین بار راهکارهای توسعه منابع انسانی در صنعت گردشگری استان اصفهان با استفاده از تحلیل محتوای کیفی شناسایی و دسته بندی و با بکارگیری تکنیک تاپسیس اولویت بندی شدند.
مرور نظام مند مفهوم و نظریات توسعه منابع انسانی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه و بررسی ادبیات موجود در حوزه توسعه منابع انسانی انتقادی می باشد که منجر به ایجاد چارچوبی شامل مفاهیم، نظریات و تئوری های مربوط به این حوزه شود. به این منظور، این پژوهش مبتنی بر روش مرور نظام مند یا سیستماتیک بر روی تحقیقات موجود در این حوزه نگاشته شده است. ابتدا تعداد انبوهی از مقالات با عنوان Human Resource Development (HRD) از پایگاه های اطلاعاتی معتبر نظیر SAGE، Emerald insight، Google Scholar، ScienceDirect انتخاب و سپس از میان آنها مقالات دارای کلید واژه Critical یا perspectives انتخاب و مابقی کنار گذاشته شدند. پس از مطالعه مقالات باقیمانده، ۶ مقاله دارای ادبیات غنی تر جهت بررسی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که رویکرد توسعه منابع انسانی انتقادی به این معناست که فعالیت های مربوط به یادگیری و توسعه با آگاهی کافی از روابط قدرت، عواطف و سیاست سازمانی در قالب مفهوم یادگیری انتقادی دنبال شود. همچنین تئوری های مربوط به این رویکرد شامل تئوری های خود و کار، یادگیری در کار و احساسی می باشند. در انتها جهت اجرای توسعه منابع انسانی انتقادی بایستی زمینه های سازمانی، ذینفعان، روش ها و فرآیندها در هر یک از چهار حوزه درگیر در توسعه منابع انسانی انتقادی شامل ایجاد رابطه، یادگیری، تغییر و سازماندهی مورد بررسی قرار گیرد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در صنعت خودروسازی (مورد مطالعه: گروه خودرو سازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
307-333
حوزههای تخصصی:
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحی الگوی آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. این پژوﻫش از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که از روش آمیخته از نوع اکتشافی به عنوان روش پژوﻫش استفاده کرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تج زیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی از نرم افزار excel و کمی از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی)در بخش کمی از روش تحلیل مسیر، ﻫمبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوﻫش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش کمی تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی آموزش راهبردی بر توسعه منابع انسانی بود. یافته ﻫای این پژوﻫش می تواند دﻻلت ﻫای کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
تدوین الگوی توسعه منابع انسانی آموزش محور مبتنی بر حکمرانی خوب در دانشگاه های علوم پزشکی کشور (مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه توسعه منابع انسانی جزء مهمترین مباحث برنامه ریزی راهبردی سازمان ها بوده و کارآمدسازی نیروی انسانی از کلیدی ترین ابزارهای موفقیت سازمانها میباشد. یکی از مفاهیمی که در راستای توانمندسازی کارکنان مطرح میشود، توسعه منابع انسانی است. حاکمیت خوب به عنوان کلید معمای توسعه مطرح گردیده است. هدف از انجام پژوهش تدوین الگوی توسعه منابع انسانی آموزش محور مبتنی بر حکمرانی خوب در دانشگاه های علوم پزشکی بود. روش ها: پژوهش از نوع کیفی بوده و داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد از طریق بررسی متون و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 12نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی در وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی با روش نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع نظری جمع آوری و تحلیل داده ها با انجام مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و برای شناسایی شاخص های نهایی از رویکرد دلفی فازی در 2مرحله استفاده گردید. نتایج: مدل توسعه منابع انسانی آموزش محور مبتنی بر حکمرانی خوب شامل ده عامل در شش طبقه: عوامل علی(پاسخگویی-شفاف سازی)، مقوله محوری(ظرفیت سازی حکمرانی-توسعه)، عوامل زمینه ای(نگرش-هویت بخشی)، عوامل مداخله گر(هماهنگ سازی)،راهبردها(نتیجه گرایی-اثربخشی نقش ها-وظایف) و پیامد ها(توسعه فرهنگی-اجتماعی، توسعه فردی، توسعه آموزشی)بود و ارتباط بین عوامل یاد شده در دیاگرام نظریه داده بنیاد ارائه گردید. نتیجه گیری: پاسخگویی، شفافیت، نگرش و هویت بخشی، هماهنگ سازی، نتیجه گرایی، اثر بخشی نقش ها و وظایف در مسیر توسعه منابع انسانی مبتنی بر حکمرانی خوب منجر به توسعه فرهنگی-اجتماعی، توسعه فردی و توسعه آموزشی میگردد.
تبیین مدل توسعه منابع انسانی به منظور دستیابی به شهرت رسانه ای (مورد مطالعه: واحد مرکزی خبر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
139 - 156
حوزههای تخصصی:
عصر امروز را عصر اطلاعات می نامند. عصری که نفوذ انواع مختلف ابزارهای اطلاع رسانی در جامعه موجب شده است تا در کمترین زمان ممکن اطلاعات در سراسر دنیا منتشر گردد. بنابراین، موجب شده است تا رسانه ها تلاش نمایند تا در این فضای رقابتی (رقابت رسانه ای) سهم مخاطب بیشتری را به خود جلب کنند. این امر ممکن نیست مگر اینکه رسانه در جامعه نقشی فعال و متمایز ایفا نماید. آنچه می تواند رسانه ها را در فضای رقابتی متمایز سازد، شهرت آن هاست. مهم ترین متغیر در این بین که منبع مزیت رقابتی نیز محسوب می گردد، منابع انسانی رسانه است. لذا، تحقیق حاضر با هدف مطالعه نقش توسعه منابع انسانی، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر شهرت رسانه ای در واحد مرکزی خبر انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. بر این اساس مدل ساختاری از چگونگی روابط میان متغیرهای اصلی پژوهش در نرم افزار لیزرل اجراشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بین این متغیرها رابطه معناداری وجود دارد و اعتبار مدل پیشنهادی پژوهش تأیید می گردد.
طراحی و تبیین مدل توسعه منابع انسانی کتابخانه های دانشگاهی (مطالعه موردی: کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
437 - 456
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدلی برای توسعه مطلوب منابع انسانی در کتابخانه های دانشگاهی است. برای دستیابی به این هدف، کتابخانه دانشگاه تهران به منزله نمونه موردی مطالعه شده است. با در نظر گرفتن چهار متغیر مستقل ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، رهبری و چشم انداز راهبردی سازمان و سه متغیر میانجی نگرش، رفتار و خلاقیت کارکنان، مدل توسعه منابع انسانی در این سازمان بررسی شده است. با استفاده از پرسشنامه و پخش آن میان کلیه کارکنان کتابخانه به تعداد 108 نفر و پس از اجرای آزمون های تک نمونه ای و همبستگی، رابطه هر یک از متغیرها با توسعه منابع انسانی مشخص شد. در پایان با استفاده از تحلیل مسیر، میزان اثرگذاری هر یک از متغیرها بر متغیر وابسته، یعنی توسعه منابع انسانی سازمان به دست آمد. در نهایت به پژوهشگران پیشنهاد شد که برای گسترش این مدل، به تکمیل آن از طریق بررسی متغیرهای جدید روی آورند.
توسعه منابع انسانی با بهره گیری از طرح توسعه فردی در سازمان های پروژه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
15 - 32
حوزههای تخصصی:
اغلب پژوهش های انجام شده در زمینه توسعه منابع انسانی با به کارگیری طرح توسعه فردی، بر صنایع آموزش و سلامت متمرکز بوده است. هدف این پژوهش، تبیین فرایند توسعه منابع انسانی در سازمان های پروژه محور با بهره گیری از طرح توسعه فردی، برای درک بهتر و شناسایی عوامل اثرگذار بر آن است. بدین منظور، با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، داده های حاصل از مصاحبه های باز و عمیق با 12 نفر از کارکنان بخش منابع انسانی شرکت نصب نیرو، گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند. انتخاب این افراد، براساس نمونه گیری نظری صورت گرفت. نتایج نشان می دهد عوامل فردی، تیمی و سازمانی متفاوتی نظیر توسعه جویی، مسابقه برای پیشرفت، دریافت بازخورد عملکردی و اجبار به توسعه موجب می شود افراد و سازمان ها برای توسعه شایستگی های فردی تلاش کنند. طرح توسعه فردی، ابزاری کارآمد در هماهنگ کردن این تلاش هاست که پیامدهایی مطلوب، نظیر ارتقای قابلیت استخدام و بهبود عملکرد فردی و سازمانی یا نامطلوب مانند بروز تعارض های عدالت خواهانه به دنبال دارد.
واکاوی نقش داستان سراییِ سازمانی در توسعه منابع انسانی؛ کنکاشی در ادبیات پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
181 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله آن است که با معرفی اثربخشی بالقوه داستان سرایی برای توسعه منابع انسانی، به تقویت دامنه انتخاب مسئولان توسعه منابع انسانی در برآورده کردن اهداف آن بپردازد. در این مقاله، با رویکرد مرور ادبیات تم محور کرسول (2008) اطلاعات موجود در ادبیات پژوهشی، تحلیل و ترکیب و شواهدی از اثربخشی داستان سرایی برای توسعه منابع انسانی ارائه می شود. در پژوهش حاضر، 111 مقاله مرتبط، از پایگاه های معتبر علمی براساس معیار مشخصی انتخاب و بررسی شد. مطابق یافته ها، پژوهشگران در حوزه های علمی مختلف (16 حوزه) که اشتراک های ویژه ای با توسعه منابع انسانی دارند، به اثربخشی داستان سرایی در فعالیت های مختلف (30 فعالیت)- که به اهداف و فعالیت های توسعه منابع انسانی مربوط می شود- توجه کرده اند. این درحالی است که بعضی از مطالعات، به آثار منفی داستان سرایی در سازمان، مانند استفاده از آن برای دستکاری عقاید اشاره کرده اند. درنتیجه، مسئولان توسعه منابع انسانی باید مهارت داستان سرایی را فراگیرند و این ابزار را به مجموعه رویکردها و ابزارهای خود بیفزایند.
تحلیل متون راهبرد های توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی گفتمان حاکم بر متون مربوط به راهبردهای توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری است که واقعیت آموزش و یادگیری در این صنعت را بازنمایی می کنند. در واقع این پژوهش در پی آن است که علاوه بر شناسایی نوع گفتمان حاکم بر متون مورد نظر، مفاهیم کلیدی در نظم گفتمانی را بررسی کند. روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای این پژوهش انتخاب شده است. چارچوب نظری که فرکلاف معرفی می کند، دربرگیرنده مفاهیمی متنوع است که باتوجه به هدف پژوهش از آنها استفاده شد. فرکلاف این مفاهیم را در یک الگوی سه بعدی تحلیل می کند. براساس این الگو، متون انتخاب شده که فصل نهم قانون مدیریت خدمات کشوری بخشنامه «نظام آموزش کارمندان دستگاه های اجرایی»، «نظام جامع آموزش و توسعه منابع انسانی بانک» و مقاله های فارسی با موضوع توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری می باشند، به صورت مفصل و دقیق در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که گفتمان حاکم بر متون از راه عناصر گفتمانی دیدگاه یکپارچه در نظریه های خود و کار، رویکرد مبتنی بر عملکرد در نظریه های یادگیری در کار و فرایند یادگیری هدایت شده در نظریه های یادگیری مفصل بندی شده است و نظم گفتمانی بر کلیت این گفتمان حاکمیت دارد.