مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
توسعه منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورها توجه خاصی به کارآفرینی و کارآفرینان می شود و تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها و به ویژه جوامعِ در حال توسعه به شمار می آید. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در بخش تعاون در پهنه ی جغرافیایی استان فارس می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 48 نفر از کارآفرینان برتر استان فارس طی سال های 92-1388 بود که اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از جامعه آماری جمع آوری گردید. روایی ابزار اندازه گیری از طریق مصاحبه صاحب نظران موضوعی و پایایی آن نیز از طریق یک آزمون مقدماتی با تکمیل 30 پرسشنامه و ارزیابی مقدار آلفای کرونباخ سؤالات پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روش های آماری مختلف نظیر ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که متغیرهای مورد بررسی پس از چرخش در 7 عامل تلخیص شدند. به بیانی دیگر تعداد عامل هایی که از لحاظ آماری معنی دار بود و مقدار ویژه آنها بیشتر از 1 بود 7 عامل بودند که این عامل ها در مجموع 743/88 درصد واریانس مشترک بین متغیرها و عامل های مورد نظر را تبیین کردند. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که «عامل قانونگذاری» تأثیرگذارترین عامل در توسعه کارآفرینی بوده و این عامل به تنهایی بیش از 16 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید. در مقابل «عامل فرهنگی» با تبیین 822/8 درصد از واریانس کل، کم اهمیت ترین عامل بود.
مطالعه عوامل و مولفه های اثرگذار بر توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه عوامل و مولفه های موثر بر توسعه مدیریت الکترونیکی منابع انسانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی که جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان و مدیران دانشگاه اصفهان در سال 93 به تعداد 850 نفر بود. بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 260 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه؛ عوامل موثر بر توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی و توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی است که پایایی آنها به ترتیب 973/0 و 884/0 محاسبه گردید. داده های حاصله در پژوهش حاضر به کمک نرم افزار آماری SPSS 22 و با استفاده از شاخصه هایی نظیر فراوانی، میانگین، میانه، مد و انحراف معیار و هم چنین آزمون رگرسیون چندگانه با روش گام به گام تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد:
از بین عوامل چهارگانه مورد مطالعه، عوامل سازمانی و راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات منابع انسانی بر توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی تاثیر معناداری دارند. همچنین مولفه های هریک از عوامل چهارگانه مورد مطالعه جداگانه وارد مدل شدند که نتیجه آزمون حاکی از آن بود که از بین مولفه های عامل سازمانی، مولفه های مدیریت ارشد، ارتباطات سازمانی و فنآوری ارتباطات و اطلاعات سازمان، از بین مولفه های عامل محیطی، مولفه های اجتماعی- فرهنگی و بخش خصوصی، از بین مولفه های عامل راهبری فنآوری اطلاعات و ارتباطات منابع انسانی، مولفه ی تدوین استراتژی ها، و نهایتاً از بین مولفه های عامل طراحی سیستم مدیریت الکترونیک منابع انسانی، هر دو مولفه ی کیفیت اطلاعات و کیفیت سیستم تاثیر معناداری در توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی دارند.
جایگاه مدیریت استعداد در مدیریت منابع انسانی سازمان ها
از آنجا که در سالهای اخیر مفهوم منابع انسانی جای خود را به سرمایه انسانی داده است، جذب و استخدام نیروی انسانی مستعد و شایسته و جانشین پروری در سازمان ها اهمینت مضاعفی پیدا کرده است. هدف از این مقاله بررسی جایگاه مدیریت استعداد در مدیریت منابع انسانی و چگونگی به کارگیری آن در جذب و پرورش کارکنان اثربخش و با استعداد است. اینکه چگونه می توان به بهترین شکل ممکن از آن در سطح سازمان بهره برد و شامل چه فرایندها و چه حوزه هایی است.در این مقاله مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج باحداکثر بهره وری تعریف شده است. ، می توان دریافت که مباحث مرتبط به مدیریت استعداد در تمامی فرایندهای مدیریت منابع انسانی قابل استقرار است.
جایگاه آموزش در توسعه منابع انسانی سازمان های عصر حاضر
حوزههای تخصصی:
امروزه هیچ سازمانی بدون توجه به نیروی انسانی و نقش سازنده آن در ارائه خدمات، قادر به ادامه حیات نیست. در واقع میزان توانایی سازمان ها و شرکت ها ، آموزش در شناسایی و حفظ نیروی کاری واجد شرایط می باشد، و از عوامل مورد توجه در اتخاذ این توانایی پرورش و توسعه سرمایه انسانی است. سرمایه و توسعه نیروی انسانی به توانایی قابلیت های سازنده و کارآمد افراد اشاره دارد. توانایی ها و قابلیت ها شامل دانش، مهارت ها و تجربه می شود که دارای ارزش اقتصادی هستند. توسعه منابع انسانی و به کارگیری درست از آن درسازمان ها و موسسات آموزشی، فنی، اقتصادی و کشاورزی و سایر علوم مستلزم تامین نیروی انسانی کارآمد و ماهر آموزش دیده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش توصیفی و کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای و ﺑﺎ بررسی اسناد و مدارک ﻣﻮﺟﻮد ضمن بررسی اهمیت توسعه نیروی انسانی به نقش و تاثیر استفاده از آموزش در توسعه نیروی انسانی برای ایجاد ثبات در سازمان ها و افزایش اعتماد به نفس در جهت توانمندی کار و رشد و پرورش شغلی در راستای نیل به اهداف سازمانی پرداخته است.
طراحی الگوی مدیریت عملکرد با رویکرد توسعه منابع انسانی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته تطبیق و به کارگیری روش های مدیریت عملکرد جهت بهبود ارائه خدمات و کسب پیامدهای کلیدی از اجزاء اصلی تغییرات مهم در توسعه منابع انسانی دولت ها شده است. با توجه به وضعیت نظام اداری کشور در خصوص مدیریت عمکرد کارکنان و با عنایت به اینکه مدلی که امروز اجرا می شود، در عمل توانایی ارزیابی عملکرد صحیح کارکنان و به دنبال آن توسعه منابع انسانی را ندارد، هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مدیریت عملکرد با رویکرد توسعه منابع انسانی در بخش دولتی طرح ریزی شد. این تحقیق با روش تحلیل محتوای کیفی در بخش استخراج مدل و بر پایه پیمایشی میدانی برای ارزیابی آن اجرا شده است که منجر به طراحی الگوی مطلوب مدیریت عملکرد برای توسعه منابع انسانی در دستگاه های دولتی کشور شد. ابعاد اصلی این مدل شامل تاثیرپذیری استراتژی سرمایه انسانی از استراتژی سازمانی و اسناد بالادستی، همخوانی و هماهنگی فرایند پاسخگویی، ارتباط مسئولیت و اختیار با شاخص های ارزیابی عملکرد کارکنان؛ تاثیر استراتژی های ارزیابی بر فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان؛ وجود رابطه معنادار ویژگی های فردی کارکنان با فرایند ارزیابی عملکرد آنان و در نهایت تاثیر ویژگی روابط کاری فی مابین بر مدیریت عملکرد کارکنان است.
مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرایند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان که شامل ۵۶۰ نفر کارمند بودند که ۲۲۸ با استفاده از فرمول کوکران نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرآیند مدیریت دانش شکرزاده (۱۳۹۱)، الگوی انتقال آموزش هالتون و بیتس ورونا(۲۰۰۰)، عوامل سازمانی منوس (۲۰۰۴)، توسعه منابع انسانی نجفی و همکاران (۱۳۹۱)استفاده شد، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد، پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0؛ 89/0؛ 89/0 و 91/۰ گزارش شده است. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تأثیر غیر مستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تأثیر غیر مستقیم دارد.
مدیریت استعداد با رویکرد جهانی
منبع:
چالش های جهان سال اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
127-142
حوزههای تخصصی:
مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است ، در این مقاله سعی شده است ضمن ارائه تعاریفی از استعداد و مدیریت استعداد، تدبیری تحت عنوان مدیریت استعداد با رویکرد جهانی بیان شود. موفقیت سازمان های قرن بیست ویکم به استفاده مؤثر از افراد مستعد بستگی دارد .سازمان های استعدادگر دائما در جستجوی استعداد های جدید است. تغییرات جدید، استعدادها یا دارایی نامحسوس سازمانها را از اهمیت بیشتری برخوردار کرده است. مهمترین این تغییرات تلاش برای افزایش دارایی نامحسوس واستعداد- محور سازمانها است . مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است. تعدادی از شرکت های چند ملیتی (MNEs) دارای سیستم و مکانیزم های در حال اجرا برای شناسایی استراتژیک و توسعه استعداد و ذوق آن ها هستند.
مدل BOM؛ طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری توسط ارائه دهندگان خدمات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشی می تواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیت ها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائه دهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر امکانات رایانش ابری به منظور آموزش و یادگیری منابع انسانی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته و روش مورد استفاده، پژوهش نظریه ای می باشد. برای شناسایی عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری با متخصصین حوزه های آموزش سازمانی و کسب و کار مصاحبه های نیمه ساختار یافته سازماندهی شد. شرکت کنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. مصاحبه ها با روش کدگذاری باز سازماندهی شدند. در این پژوهش به منظور محاسبه پایایی کدگذاری های انجام شده در مصاحبه های تخصصی، از روش پایایی بازآزمایی استفاده شد. سطح توافق (PAQ) مساوی با عدد 0.83 می باشد که نشان دهنده سطح بالایی از توافق درونی دارد. در مرحله دوم برای انسجام بخشی به داده ها و تعیین ارتباط عناصر مدل از ساختار و روش مدیریت تعاملی (IM) و نرم افزار الگوسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. و در بخش سوم که مرتبط با بخش کمی پژوهش می باشد از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار (Expert Choice) برای وزن دهی به عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری استفاده گردید. براساس نظر اجماعی مدل جامعی موسوم به BOM برای ارائه خدمات یادگیری مبتنی بر رایانش ابری ارائه گردید که عناصر اصلی مدل به ترتیب اهمیت و وزن عناصر در مدل، شامل ابزارها و مکانیزم های یادگیری فناورانه (0.215)، استقرار نظام برنامه ریزی درسی (0.208)، طراحی خدمات یادگیری (0.151)، خدمات پشتیبانی یادگیری (0.105)، ارزیابی عملکرد نظام یادگیری (0.074)، مکانیزم ها و ابزارهای انگیزشی بهره برداری از فضای ابر برای یادگیری (0.068)، ابعاد حقوقی بهره برداری از فضای ابر (0.046)، مدیریت کسب و کار خدمات یادگیری (0.040)، ارزشیابی برنامه درسی (0.038) و بازاریابی، تبلیغات و فروش خدمات یادگیری (0.033) می باشد.
واکاوی اثر مؤلفه های یادگیری زدایی در سازمان بر توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز همواره سازمان ها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، برای انطباق با این تغییرات به یادگیری و به کارگیری دانش و فناوری جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنه شده و دارای اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و اقدامات مناسبی را جهت کاهش یا حذف میزان وابستگی به آن انجام دهند. هدف اصلی پژوهش تأثیر یادگیری زدایی بر توسعه کارکنان سازمان کار و رفاه اجتماعی استان البرز است. مؤلفه های یادگیری زدایی شامل آگاهی، توقف توسعه دانش منسوخ، ترک کردن، ایزوله کردن، یکپارچه سازی، ترغیب استفاده از دانش جدید است که در این پژوهش به بررسی اثر این مؤلفه ها بر توسعه و توسعه کارکنان پرداخته شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی - همبستگی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل سرپرستان، مدیران و کارکنان در سازمان کار و تأمین اجتماعی استان البرز به تعداد 1230 نفر است. به منظور تعیین حجم نمونه در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد که بر اساس تعداد جامعه آماری، حجم نمونه موردنظر بر مبنای جدول مورگان 293 نفر برآورد شده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری ایموس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که یادگیری زدایی و ابعاد آن بر توسعه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجادکننده فلات زدگی شغلی در سازمان های دولتی با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجادکننده فلات زدگی شغلی در سازمان های دولتی بوده است. این پژوهش از نظر روش ترکیبی و از نظر نوع پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مدیران منابع انسانی سازمان های دولتی شهر خرم آباد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 25 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردیده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از ترکیب روش کمی و کیفی، ابتدا با استفاده از داده های کیفی به دست آمده از مطالعات اکتشافی شامل بررسی متون اکتشافی و انجام مصاحبه های اکتشافی عوامل ایجادکننده فلات زدگی شغلی مشخص می شود؛ سپس با استخراج عوامل، آن ها از طریق پژوهش زمینه یابی مورد ارزیابی قرار داده می شوند. نتایج پژوهش مشتمل بر دو بخش است، که در بخش نخست، مجموعه ای از عوامل ایجادکننده فلات زدگی شغلی شناسایی و در بخش دوم، میزان اهمیت و اولویت این عوامل مشخص می شود. نتایج پژوهش نشان می دهند که نبود انگیزه کافی در میان کارکنان، عدم امکان بهبود شرایط محیط کار، فرصت های اندک برای ارتقا، چالشی نبودن شغل، ابهام در شغل و تغییر ساختار سازمانی مهم ترین عوامل ایجاد فلات زدگی شغلی هستند.
بررسی عوامل توسعه ای اثرگذار بر استقرار نظام مدیریت کیفیت سازمانی دانشگاه ها (با تأکید بر توسعه منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعه ای اثرگذار بر استقرار نظام مدیریت کیفیت سازمانی دانشگاه ها با تأکیدبر توسعه منابع انسانی به روش کیفی داده بنیاد انجام شد. بر این اساس با تعداد 27 نفر از صاحبنظران این عرصه در قالب سه گروه اساتید، تصمیم گیرندگان و افراد کلیدی حوزه کیفیت دانشگاهی که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به کمک نرم افزار MAXQUDA 12 انجام شد. جهت روایی داده ها از تکنیک های مشارکتی بودن پژوهش، چک کردن اعضاء، خودبازبینی محقق و شاخص پایایی بین دو کدگذار استفاده گردید. مطابق یافته های پژوهش مؤلفه های موثر بر استقرار نظام مدیریت کیفیت دانشگاهی در قالب 9 مقوله اصلی و 35 مقوله فرعی قابل توصیف است که عبارتند از (1) دست آوردهای مورد انتظار از آموزش عالی (3 مقوله فرعی)، (2) آموزش دانشگاهی (3 مقوله فرعی)، (3) منابع و امکانات ( 3 مقوله فرعی)، (4) نظام ارزیابی دانشگاه (3 مقوله فرعی)، (5) مدیریت دانشگاه (4 مقوله فرعی)، (6) راهبری کلان آموزش عالی (5 مقوله فرعی)، (7) بین المللی سازی دانشگاه (6 مقوله فرعی)، (8) شرایط حاکم بر جامعه (4 مقوله فرعی)، (9) ارتباط متقابل صنعت و دانشگاه (4 مقوله فرعی).
مؤلفه های توسعه منابع انسانی سازمان های کوچک و متوسط (SMEs) برای دستیابی به عملکرد بهتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های توسعه منابع انسانی به منظور ارتقای عملکرد SMEs ایران در سه بعد رفتاری، ساختاری و زمینه ای صورت پذیرفته است. نوع پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و روش آن براساس نحوه گردآوری داده ها، کمی کیفی بود. در فاز کیفی با مرور ادبیات و پیشینه تحقیق وگفتگو با صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی و SMEs، مؤلفه های سه بعد رفتاری، ساختاری و زمینه ای استخراج و سپس با تشکیل پانل دلفی متشکل از 25 خبره در چهار دور، مؤلفه های نهایی شناسایی شد و در فاز کمی براساس جدول مورگان، 375 مدیر SMEs انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. مدل تحقیق در قالب 74 نشانگر در 12 متغیر مکنون برای دستیابی به سه متغیر مستقل مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحلیل ساختاری نشان داد، هر سه بعد، نقش معنی داری در توسعه منابع انسانی SMEs دارند و مبتنی بر آزمون فریدمن، اولویت بندی هر سه بعد مشخص شد. لذا نتیجه تحقیق نشان داد مؤلفه های ابعاد ساختاری، رفتاری و زمینه ای مؤثر بر توسعه منابع انسانی، به افزایش دانش و مهارت، بهبود نگرش و انگیزه کارکنان و درنتیجه افزایش عملکرد مالی و عملیاتی SMEs منجر شده است.
توسعه منابع انسانی پایدار : اثرات کانال مدیریت دانش و عوامل سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ، مدل یابی توسعه منابع انسانی پایدار در راستای اثرات کانالهای مدیریت دانش وعوامل سازمانی بوده است . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی هر مزگان بودند که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد۲۲۸ نفر انتخاب شدند، ابزار اندازه گیری سه نوع پرسشنامه توسعه منابع انسانی ، عوامل سازمانی و فرایند مدیریت دانش بود که پایایی آنها بوسیله آلفای کرونباخ محاسبه شد و به ترتیب، ۹۱/۰، ۸۹/۰ و ۹۳/۰ گزارش گردید و روایی پرسشنامه ها براساس تحلیل عاملی تاییدی نشان از روایی مطلوب سازه بود ، داده ها پس ازجمع آوری توسط نرم افزار Spss20, Lisrel8.54تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تاثیر مثبت، مستقیم و معنادار؛ فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تاثیر مثبت، مستقیم و معنادار؛ عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی اثر مثبت ، مستقیم و معنادار؛ و عوامل سازمانی به واسطه فرآیند مدیریت دانش برتوسعه منابع انسانی تاثیر غیر مستقیم ، مثبت و معناداری دارد، لذا الگوی تجربی بدست آمده منطبق بر الگوی مفهومی پژوهش بود و نتیجه گیری کلی حاکی از ارتباط عوامل سازمانی با توسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش در میان کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی هرمزگان بود.
سنجش سرمایه های فکری به منظور توسعه منابع انسانی در شرکت های خودرو سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده برنامه ریزی به منظور مدیریت سرمایه های فکری جهت تولید ارزش افزوده رویکردی است که مورد توجه مدیران و فعالان بخش دولتی و خصوصی قرار گرفته، علی رغم اهمیت روز افزون این بخش از سرمایه های سازمانی، معدود سازمان هایی برای اندازه گیری و مدیریت سرمایه های فکری تلاش کرده اند. پژوهش حاضر با هدف تدوین اهداف توسعه منابع انسانی بر اساس سنجش سرمایه های فکری در شرکت های خودرو سازی و ارائه راهکار جهت ارتقاء آنها انجام شده است. بدین من ظور برای ارزیابی ابعاد و مولفه های سرمایه فکری ( سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری یا رابطه ای )، تحقیقی به روش توصیفی – پیمایشی اجرا شده است. از میان جامعه آماری که تعداد آن 2200 نفر بود 219 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای از رده های سازمانی مختلف انتخاب و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بنیتس استفاده شده است. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی چون فراوانی، آزمون t تک نمونه ای و آزمون ANOVA با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین وضعیت موجود(میانگین نمونه) و وضعیت مطلوب ( میانگین نظری) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت در ابعاد و مولفه های سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری وضعیت موجود بالاتر از وضعیت استاندارد است ولی در بعد سرمایه مشتری یا رابطه ای وضعیت موجود پایین تر از وضعیت استاندارد است. کلید واژه ها: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری ، سرمایه مشتری یا رابطه ای، توسعه منابع انسانی
الگوی توسعه منابع انسانی در بخش دولتی استان کرمان در 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
135 - 155
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که در دنیای امروز منابع انسانی تنها منبعی است که مزیتِ رقابتیِ پایدار ایجاد می کند؛ لازم است امر توسعه منابع انسانی همواره در سازمان ها اعم از خصوصی و دولتی مورد توجه قرار گیرد. به دلیل کاستی های موجود در این زمینه در این پژوهش سعی شد، مدل بومی برای توسعه منابع انسانی استان کرمان طراحی شود. روش پژوهش تفسیری و جامعه آماری آن را اسناد بالادستی، خبرگان منابع انسانی دانشگاه های معتبر و خبرگان منابع انسانی بخش دولتی این استان تشکیل می دهند. برای انتخاب خبرگان و اسناد بالا دستی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شده است. با استفاده از تحلیل محتوا، داده های حاصل از بررسی اسناد و مصاحبه ها تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در هر مرحله (ورود، فرآیند و پیامد) متغیرهایی در توسعه منابع انسانی دخیل هستند که مرحله ورود از دیگر مراحل بااهمیت تر است. البته بستر این استان در توسعه منابع انسانی نقش حیاتی و اساسی دارد. در حالی که متغیرهای شناسایی شده پژوهش برای توسعه منابع انسانی بخش دولتی استان کرمان هستند، متغیرهای آن می تواند برای بخش خصوصی و دیگر استان ها مفید و مثمرثمر باشد.
آسیب شناسی عملکرد نظام آموزش عالی با محوریت توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با 45 نفر از خبرگان، نخبگان، سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران استانی، متخصصان و کارشناسان منابع انسانی استان که به نوعی در فرایند توسعه منابع انسانی استان یزد دخیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم به شیوه استراوس و کوربین انجام شد. بر اساس یافته های این مطالعه، اصلی ترین آسیب های وارد بر عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه نیروی انسانی استان یزد، ضعف منابع و کارکرد آموزشی موسسات آموزش عالی استان، نامناسب بودن سیاست های توسعه علم و فناوری و عدم توجه به آمایش در نظام آموزش عالی بود. بر این اساس مهم ترین راهکارها در جهت کاهش میزان آسیب های نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد، برقراری سازوکارهایی به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و بخش های اقتصادی استان، اجرای مطالعات آمایش در نظام آموزش عالی و بازنگری در شیوه-های آموزشی پیشنهاد شده است.
الزامات توسعه منابع انسانی سازمان های نظامی در افق 1410 و تأثیر آن بر توسعه دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال اول زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
35 - 62
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی در سازمان های نظامی، به عنوان یکی از زیرساخت های توسعه سازمان، بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد. این تحقیق باهدف تبیین الزامات توسعه منابع انسانی در سازمان های نظامی و تأثیر آن در توسعه دفاعی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر روش جزء تحقیقات اکتشافی آینده پژوهانه می باشد که در دو مرحله انجام شده است. جامعه آماری فاز اول تحقیق (دلفی) برای شناسایی شاخص ها تعداد 20 نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی سازمان های نظامی می باشند که به روش هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری مرحله دوم تحقیق، کارشناسان سازمان های نظامی می باشند که با استفاده از جدول مورگان، بر اساس چهار طبقه به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، گروه نمونه ای برابر 156 نفر انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو مرحله، از روش تحلیل محتوای کیفی و آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که؛ الزامات توسعه منابع انسانی در چهار بعد؛ الزامات فردی، سازمانی، مدیریتی و محیطی تعیین گردیدند و همبستگی مثبت و معنی داری معادل 726./ بین الزامات توسعه منابع انسانی و توسعه دفاعی به دست آمد.
مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی: جریانهای فکری و آموخته های کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی به منظور شناسایی جریانهای فکری و آموخته های کاربردی در تاریخ 28 ساله نظریه پردازی است. در این تحقیق روش کالاهان (۲۰۱۰) برای جمع آوری داده ها و روش کرسول (۲۰۰۸) برای بررسی تماتیک ادبیات تحقیق اجرا شده است. داده های تحقیق شامل مقالات و فصول کتابِ منتشر شده بین سال های ۱۹۹۰ الی ۲۰۱۸ در حوزه نظریه پردازی توسعه منابع انسانی می باشد. ملاک انتخاب داده ها شامل الف) نظریه پردازی، ب) نقش رشته های علمی در نظریه و ج) توسعه نظریه بوده است. انتخاب داده ها با روشِ جستجو در پایگاه های اطلاعات علمی و گزینش محقق بوده است. در مجموع، تعداد ۱۸۳ مقاله و فصل کتاب گزینش شده است. یافته ها شامل ۳۴۱ تم می باشد؛ که با روش کدگذاری تماتیک و کشف الگوی ارتباطی میان مفاهیم، تحلیل شده است. نتایج تحلیل تماتیک شامل الف) جریان های فکری، ب) انتظارات از نظریه و ج) چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل است. معیار تحلیل تم ها عبارت از نظریه تحول فکری جامعه علمی تولمین (به منظور نیل به جریانهای فکری)، الگوی کریستوفر مابی (به منظور نیل به انتظارات از نظریه در عمل) و چهار گام ابتدایی الگوی دوبین (به منظور نیل به چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل) می باشد. نتایج تحلیل، شامل جریانهای فکری (ایجاد و حفظ بهره وری، ارتقاء بهره وری، انسان ترقی خواه، نهاد ترقی خواه و هویت اجتماعی)، انتظارات از نظریه در عمل (نهادسازی تفکر توسعه، تطابق با عقلانیت مسلط، هویت انتقادی، انطباق با تنوع، هم افزایی هدفمند، عملیاتی بودن و عاملیت اخلاقی) و چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل (مبنای توسعه، رهیافت توسعه، روش شناسی توسعه و برنامه توسعه) می باشد.
اثر آموزش کارکنان بر بهره وری سازمان آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
در گذشته سرمایه های مهم یک سازمان سرمایه های فیزیکی آن بودند. مدیران بر آن باور بوده اند که سرمایه ها و دارایی های فیزیکی آنها مهم ترین کلید برای بهروری و اثربخشی است و منبعی مهم برای کسب مزیت رقابتی است. اما با گذشت زمان و پیدایش مفاهیم جدیدی چون سرمایه های انسانی منابع اصلی رقابتی سازمان به انسان ها و وجود و عملکرد شان در سازمان تغییر یافت. در زمان کنونی هیچ سازمان موفقی را نمی توان یافت که برای منابع انسانی و توسعه و بهره وری آن برنامه و رویه مشخص نداشته باشد. انسان ها مانند روحی هستند که به سازمان زندگی می بخشند و منحصربه فرد ترین عامل رقابت هستند. سازمان های آموزشی که مهم ترین آنها آموزش پرورش است بیش از هر سازمان دیگری با توجه به ماهیت آن وابسته به نیروی انسانی و عملکرد و بهروری آن است. جوامع هوشمند توسعه آموزش و پرورش را به عنوان پیش نیاز برای تحول و پیشرفت جامعه خود می داند. یکی از مهم ترین ارکان توسعه نیروی انسانی، آموزش و بهسازی کارکنان است که باید به نحوی اجرا شود که به بهبود سازمان و ایجاد حداکثری بهره وری منجر شود. در این پژوهش به صورت مروری و توصیفی به بررسی اثر آموزش کارکنان بر بهره وری سازمان آموزش و پرورش می پردازیم.
طراحی مدل توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری اصفهان مبتنی بر فرآیند مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری استان اصفهان مبتنی بر فرآیند مدیریت دانش است. جامعه آماری را خبرگان صنعت گردشگری استان اصفهان تشکیل می دهند که با روش هدفمند وابسته به ملاک انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه از آن ها نظرخواهی به عمل آمد و داده ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری و ماتریس اهمیت –عملکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مدل استخراج شده شامل 9 شاخص است که مطابق با فرآیند مدیریت دانش در 4 بُعد ایجاد دانش، حفظ و نگهداری دانش، تبدیل و انتقال دانش و به کارگیری دانش و در 5 سطح قرار گرفتند و روابط بین آن ها مشخص گردید. نتایج نشان داد در پایین ترین سطح شاخص های «طراحی مدل شایستگی های مشاغل صنعت گردشگری» و «طراحی نظام اطلاعات منابع انسانی» بیشترین تأثیر را بر دیگر شاخص ها دارند و در واقع مهم ترین شاخص های توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری استان اصفهان محسوب می شوند و در بالاترین سطح شاخص «تعریف و اعطای جوایز تعالی مدیریت منابع انسانی صنعت گردشگری» قرار گرفت که دارای بیشترین وابستگی بود. همچنین نتایج ماتریس اهمیت عملکرد شاخص های توسعه منابع انسانی نشان داد که همه 9 شاخص شناسایی شده در منطقه کانون توجه یا حیطه ضعف قرار گرفتند که نشان می دهد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.