جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی زمستان 1398 شماره 207 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی دغدغه های وجودی در داستان های مصطفی مستور (پیکره پژوهش: داستان های روی ماه خداوند را ببوس، استخوان خوک و دست های جذامی، من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل داستان چندصدایی دغدغه های وجودی مصطفی مستور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۴۱
بیان دغدغه های وجودی از مهم ترین موضوعاتی است که در داستان های مصطفی مستور دیده می شود. در این داستان ها موضوعاتی همچون عدم قطعیت در باورها و اعتقادات، اضطراب و تنهایی آدمیان، ترس از مرگ، معناداری یا بی معنایی زندگی مطرح می شود. مستور در داستان هایش شخصیت هایی را روایت می کند که در جست وجوی معنا و مقصودی برای زندگی خود هستند؛ شخصیت هایی که از پوچی و بی حاصلی زندگی هراس دارند و درک درستی از  مرگ ندارند. در آثار او بروز بیماری ها و درد و رنج و فقر، نمود بسیار دارد و یکی از پرسش های شخصیت های داستانی او چرایی وجود شر و بدبختی در زندگی انسان هاست. مستور پس از مطرح کردن این پرسش ها در آثار خود، با خلق شخصیت هایی دین مدار و عارف مسلک، قطب دیگری از هستی انسان را به تصویر می کشد که معتقدند با عشق به خداوند و ایمان راسخ به او می توان به آرامش دست یافت. آثار مستور بیش از آن که رنگ و بوی دینی به معنای سنتی آن داشته باشد، بیانگر نوعی نگاه عرفانی است. وی با ایجاد چندصدایی در آثار خود موجب تقابل میان اندیشه های خداناباور در برابر اندیشه های عرفانی شده است و اگرچه صدای ایمانی و عرفانی از تأثیرگذاری بیشتری در داستان های او برخوردار است، شخصیت های داستان های او تا پایان با پرسش ها و دغدغه های خود به سرمی برند.
۲.

بررسی تأثیر جنسیت و زمان بر استعاره های مفهومی غم در آثار پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران به قلم احمد محمود و سیمین دانشور؛ از دیدگاه اجتماعی- شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی شناختی استعاره مفهومی غم جنسیت زمان ادبیات معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۳۸۷
این پژوهش به بررسی استعاره های مفهومی حوز ه غم می پردازد و تأثیر زمان و جنسیت را بر کاربرد این استعاره ها نشان می دهد. هدف این مقاله آن است که دریابیم که چگونه مفهوم غم در ساخت استعاره های مفهومی درک می گردد و برمبنای کدام مفاهیم در حوزه مبدأ شکل می گیرد و تغییر زمان و جنسیت در کاربرد استعاره های مفهومی مربوط به احساس غم در آثار مذکور چگونه نشان داده شده است. به این منظور دوازده اثر منتخب به قلم احمد محمود و سیمین دانشور در پیش و پس از انقلاب اسلامی -که در متن مقاله به صورت دو دوره ابتدایی و متأخّر نامگذاری شده است- با روش تحلیل محتوا مطالعه شده اند. از نتایج حاصل از این مطالعه، 317 استعاره مفهومی در 45 نام نگاشت و 45 حوزه مبدأ از آثار احمد محمود و 733 استعاره مفهومی در 63 نام نگاشت و 63 حوزه مبدأ از آثار سیمین دانشور استخراج گردید. همچنین نویسندگان مذکور با استفاده از واژگان و فرهنگ سازی، غم را عادی تر از قبل جلوه داده اند و به سمت کاهش بیان غم و اصطلاحات منفی پیش رفته اند. اگرچه کلاً در آثار متأخرشان بسامد غم کم شده است، اما به عقیده احمد محمود، تأثیر منفی آن شدیدتر و قدرت تخریبی آن بیشتر شده است. دانشور، اگرچه در دوره ابتدایی احساسی از خفقان و انفجار درونی را دارد، ولی با ابراز هر چه بیشتر غمش، این بار غم را به دوره دوم زندگی نمی برد؛ بلکه در دوره متأخر احساس آرام تری در برخورد با این احساس در خود می یابد.
۳.

سال های سرودن شاهنامه و ستایش محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سن فردوسی ستایش محمود بخشش خراج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۲۵۲
فردوسی از سال 370 ه.ق سرودن شاهنامه را آغاز کرد و تا سال 384 ه.ق، تدوین نخست خود را به پایان برد. سپس همزمان با قدرت گرفتن محمود غزنوی در سال 387 ه.ق، به تدوین دوم شاهنامه مشغول شد و آن را تا سال 400 ه.ق به اتمام رساند. او در تدوین دوم، در ابتدا و انتهای برخی از داستان ها به سن و سال خود اشاره می کند و محمود غزنوی را می ستاید. پژوهشگران اشاره های شاعر به سن و سالش و همچنین ستایش محمود را به سال های پایانی سرودن شاهنامه نسبت می دهند. برخی سال 394 ه.ق را سالی می دانند که فردوسی تصمیم نهایی خود را برای اهدای کتاب به محمود غزنوی گرفته و تا سال 400 یا 401 ه.ق و یا سال ها بعد از آن، محمود را مدح گفته و شاهنامه را به دربار فرستاده است و برای آن دلایلی چون فتح هندوستان یا بخشش خراج را ذکر می کنند. از این رو این پرسش مطرح می شود که فردوسی در چه سالی، چه داستانی را به نظم درآورده و در چه سالی محمود غزنوی را مدح گفته است و این دو موضوع چه ارتباطی با یکدیگر دارد؟ در این مقاله که به روش تحلیلی-اسنادی نوشته شده است، کوشش شده تا تاریخ سرودن داستان های تدوین دوم همراه با ستایش محمود غزنوی مشخص شود. در پایان می توان دید که ستایش محمود به پیش از سال 400 ه.ق بازمی گردد و نباید آن را به سال های بعد نسبت داد.
۴.

بررسی و تصحیح دو نویسش از شاهنامه فردوسی («ندید و» یا «ندیدو»؛ «برسان شیر» یا «بسطام شیر»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه تصحیح نویسش ندیدو بسطام شیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۲۸
تصحیح بی چندوچونِ شاهنامه و رساندنِ این متن، در همه جوانب، به آنچه دقیقاً سروده فردوسی است، با امکاناتِ کنونی کاری دشوار و حتی غیرممکن می نماید. با وجود این، مصحِّحان شاهنامه در دهه های اخیر کوشیده اند با تکیه انتقادی بر دستنویس های این کتاب و استفاده از روش / روش های علمی، این متن را به اصلِ سروده شاعر نزدیک کنند.باوجوداین، پژوهش در متنِ شاهنامه، به هیچ روی، به پایان نرسیده و دقّت در همه جوانبِ این کتاب زمینه پژوهشی پرکاری برای پژوهشگران این حوزه از مطالعات ایرانی به وجود آورده است. اکنون که متنی انتقادی از شاهنامه فراهم آمده که می توان آن را متنِ «فعلاً» نهایی این کتاب دانست، دقّت و درنگ در نویسش ها و نسخه بدل های آن می تواند نویسش هایی را که نیازمندِ بازنگری اند، به ریختی نهایی و پذیرفتنی برساند. بر همین اساس، در این جستار، نویسشِ «ندید و» در بیتِ «به گلشهر گفت آنک خرّم بهشت/ ندید و نداند که دهقان چه کشت» از داستان سیاوش و نویسش «برسان شیر» در بیتِ «شه غرچگان بود برسان شیر / کجا پشت فیل آوریدی به زیر» از داستان جنگ بزرگ کیخسرو بررسی شده اند. سپس، علاوه بر نقدِ نظریاتِ پیشین درباره این نویسش ها، با دقّت در رسم الخطِ شاهنامه، شیوه داستان سرایی فردوسی، منطق داستان و با کمکِ دستنویس های شاهنامه صورت های «ندیدو» و «بسطام شیر» به جای دو نویسشِ مذکور پیشنهاد شده است.
۵.

طبلِ باز: یک ابزار و دو کاربرد (با تکیه بر بیتی از شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی طبلِ باز باز شکار نبرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۰ تعداد دانلود : ۳۱۴
این نوشتار کوششی برای دریافت مفهوم دیگری از واژه «طبلِ باز» بوده که در فرهنگ ها وارد نشده است. هرچند که در لغت نامه ها به معنا و کاربرد «طبلِ باز» به عنوان ابزاری برای شکار پرندگان، پرداخته اند، امّا جای گیری این واژه در بیت زیر از شاهنامه فردوسی و ابهاماتی که برای شارحان شاهنامه به وجود آورده بود، بهانه ای شد که نگارنده جستاری تازه را درباره این واژه پی گیرد و ضمن بررسی معنای مضبوط در واژه نامه ها، با ارائه شواهد گوناگون از آثار نظم و نثر متون فارسی و عربی، بیان کند که «طبلِ باز» تنها در شکارگاه استفاده نمی شده است و می توان کاربرد دیگری از این ابزار را در صحنه های نبرد متون حماسی، تاریخی و داستان ها مشاهده کرد. فردوسی می گوید:  چو خورشید بر چرخ بگشاد راز/سپهدار جنگی بزد طبلِ باز
۶.

تشخیص واژه های مفرد و مرکب از روی دال و ذال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دال و ذال پدید یا بدید پدرود یا بدرود ستوذان یا ستودان کندرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۳۲۷
در واژه های فارسی دری، همیشه حرف دال یا در آغاز واژه است یا پس از صامت و حرف ذال همواره پس از مصوت قرار می گیرد. این قاعده مخصوص واژه های بسیط است؛ اما در واژه های مرکب حرف آغازینِ بخشِ دوم نمی تواند ذال باشد و فقط می تواند دال باشد؛ چراکه مصوت ماقبل جزئی از خودِ تکواژ نیست بلکه متعلق به تکواژ پیشین است. بنابر این بخش دوم واژه های مرکب تابع همان قاعده واژه های بسیط است. بر اساس این قاعده واژه های مفردی همچون باذه و نبیذ دارای حرف ذالند و واژه های مرکبی همچون پاداش و ستودان دارای حرف دال.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱