مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
تسهیم دانش
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
45 - 76
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر صنعت بانکداری یکی از مهم ترین و استراتژیکی ترین صنایع کشور محسوب می شود و بانک ها برای بقا در عصر رقابتی و پویای بازار به بهره گیری از قابلیت های پویای نوآوری دوسوتوان نیازمند می باشند. بنابراین این پژوهش باهدف تعیین تأثیر تسهیم دانش بر نوآوری دوسوتوان با نقش میانجی سرمایه فکری و تعدیل گری نوآوری باز انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کمّی، از منظر هدف از نوع کاربردی و روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی_پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش بانک های دولتی، خصوصی و قرض الحسنه استان گلستان بوده است که در سطح سازمانی به اداره مرکزی همه آن ها (۲۶) بانک مراجعه شد و در هر بانک نیز بین ۵ نفر از کارکنان پرسشنامه توزیع شد که درمجموع ۱۳۰ پرسشنامه در قالب ۲۶ بانک جمع آوری شد. به طورکلی در این پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل فرضیات استفاده شد؛ یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که تأثیر تسهیم دانش بر نوآوری دوسوتوان، تأثیر تسهیم دانش بر سرمایه فکری، تأثیر سرمایه فکری بر نوآوری دوسوتوان و تأثیر تسهیم دانش از طریق نقش میانجی سرمایه فکری بر نوآوری دوسوتوان مورد تأیید است. بااین حال تأثیر تسهیم دانش از طریق تعدیل گری نوآوری باز بر نوآوری دوسوتوان مورد تأیید نیست.
تسهیم دانش و انگیزش شغلی معلمان: نقش میانجی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
93 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تسهیم دانش با انگیزش شغلی معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی بود. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تبریز بودند.که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 330 نفر با استفاده از روش خوشه ای تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد یادگیری سازمانی نیفه (2001)، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004) و انگیزش شغلی لوداهل کیچنر (2004) بود. داده ها از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و T تک نمونه ای و با استفاده از نرم افزار SPSS 26 تحلیل گردید. همچنین برای محاسبه الگوسازی معادله ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده گردید. در این پژوهش طبق جدول ماتریس همبستگی بین تسهیم دانش، یادگیری سازمانی و انگیزش شغلی معلمان همبستگی مستقیم و معنادار وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل عاملی تأییدی و شاخص های ارزیابی، الگوهای اندازه گیری از برازش مطلوبی برخوردار بودند. با توجه به ضرایب استاندارد یادگیری سازمانی بر انگیزه شغلی (37/0β=)؛ تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی (59/0β=) و تسهیم دانش بر انگیزه شغلی (16/0β=) تأثیر مستقیم و معنادار وجود داشت. از طرفی تسهیم دانش با نقش میانجی یادگیری سازمانی، اثر مثبتی بر انگیزش شغلی معلمان دارد.
همرقابتی: راهبردی برای تسهیم دانش و توسعه نوآوری در بخش سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تسهیم دانش و استفاده از آن در خلقِ رویکردها و روش های نوآورانه برای ارائه خدمت و تولید محصولات، همواره به عنوان یکی از چالش های اصلی و هدف اساسی در بخش سلامت مطرح بوده است [1]. یکی از استراتژی های سازمانی که می تواند به این هدف کمک کند راهبرد همرقابتی (Coopetition) است. همرقابتی به همکاری بین دو سازمان رقیب برای دستیابی به منافع مشترک اشاره دارد [2] که می تواند به دوشکل صورت گیرد؛ همرقابتی بین دو سازمان با خدمات و محصولات مشابه مانند مشارکت دو شرکت داروسازی با هم و یا همرقابتی بین دو شرکت در فرایند زنجیره تأمین سلامت، مانند مشارکت آزمایشگاه های تشخیصی و شرکت های تولید دستگاه های پزشکی برای ساخت یک دستگاه پزشکی. بر اساس تئوری مشارکت، همکاری بین سازمان های رقیب به کمیت و کیفیت فعالیت های نوآورانه آن ها کمک کرده و رشد عملکرد این شرکت ها را تسهیل می کند [3]. امروزه، راهبرد همرقابتی در بخش سلامت منجر به بهبود کیفیت خدمات درمانی، تسریع در توسعه روش های جدید درمانی [4]، کاهش هزینه ها و ریسک های تحقیق و توسعه [5]، افزایش کارایی و اثربخشی فرایندهای درمانی و بهبود اثربخشی اقدامات بالینی [6] از طریق اشتراک گذاری کلان داده های (Big Data) دو شرکت رقیب، شناسایی بهترین روش ها و رویه های درمانی [4]، ایجاد هم افزایی دانشی از طریق تسهیم و ترکیب دانش، تجربیات، توانمندی ها و تخصص های مختلف [7]، اشتراک گذاری منابع، فناوری ها و زیرساخت ها [8] و در نهایت بهبود ارزش برند شده است. نمونه ای از همرقابتی در زمینه تحقیقات مربوط به درمان های جدید برای سرطان بین دو شرکت Bristol-Myers Squibb و Merck بود که این همکاری به پیشرفت های مهمی در درمان های سرطان و عرضه محصولات جدیدی در این حوزه منجر شد. مصداق دیگر همرقابتی بین سامانه های سلامت IBM Watson Health و Medtronic است که به طور مشترک بر کاربرد هوش مصنوعی به منظور تحلیل داده های پزشکی مشارکت کردند. این همکاری منجر به توسعه ابزارهای پیشرفته ای برای تحلیل داده های پزشکی و پیش بینی پیامدهای درمان ها شد. به عنوان نمونه دیگر از همرقابتی در توسعه فناوری های جدید در بخش مراقبت های سلامت می توان به همکاری بین
پیش بینی کیفیت یادگیری بر اساس آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای با نقش واسطه ای تسهیم دانش دبیران متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی کیفیت یادگیری بر اساس آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای با نقش واسطه ای تسهیم دانش دبیران متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش از حیث گردآوری داده ها از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دبیران متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد آن ها با رجوع به آموزش و پرورش 1800 نفر برآورد شده است. 320 نفر از دبیران مورد مطالعه، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های کیفیت یادگیری جینز و همکاران (2007)، آموزش مجازی یداللهی و همکاران (1400)، خودکارآمدی رایانه ای مورفی و همکاران (1989) و تسهیم دانش کیم و لی (2013) بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و سلسله مراتبی) استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای به طور معنی دار قادر به پیش بینی کیفیت یادگیری می باشند و نقش واسطه گری معنی دار تسهیم دانش در رابطه بین متغیرهای آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای با کیفیت یادگیری تایید شد. همچنین می توان این فرض را که آموزش مجازی، خودکارآمدی رایانه ای و تسهیم دانش قادر به پیش بینی کیفیت یادگیری می باشند را با 99 درصد اطمینان، تأیید کرد.
تأثیر رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
121 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بود، که از میان آنها 210 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی تدریس (اسچانن و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (دوستدار و همکاران، 1395)، تسهیم دانش (جاکوبز و گرت روود، 2007) و فرهنگ مدرسه دانش محور (فیگوایردو، 2016) جمع آوری گردید و از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش دارد و در آن رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور تأثیر معناداری دارد.
بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر هوش سازمانی با نقش تعدیلگر تسهیم دانش در قوه قضاییه
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
121 - 136
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین میتواند هوش سازمانی را دگرگون نمایند و نقش اساسی در بکارگیری حداکثری از توانمندی های سازمانی داشته باشند و با شناسایی منابع انسانی و بکارگیری آنها در یک فرآیند مدیریتی و رهبری صحیح مبتنی بر تسهیم دانش، میتوانند تطبیق پذیری سازمان با محیط را افزایش دهند. در این مقاله، تأثیر رهبری تحول آفرین بر هوش سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر تسهیم دانش در ستاد قوه قضاییه شهر تهران بررسی شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه میباشد که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است، جهت آزمون فرضیات و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار پارامتریک با استفاده از نرم افزار pls استفاده شده است. جامعه آماری کلیه کارکنان ستادی قوه قضاییه در شهر تهران بوده که از میان آنها حجم نمونه ۳۰۰نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است.نتایج بررسی فرضیه های تحقیق از طریق معادلات ساختاری و تحلیل مسیر نشان داد رهبری تحول آفرین و نیز تسهیم دانش بر هوش سازمانی تأثیر دارد لیکن تسهیم دانش به عنوان نقش تعدیلگر نمیتواند در رابطه بین رهبری تحول آفرین و هوش سازمانی تأثیر داشته باشد.
بررسی نقش عوامل فردی و فناوری اطلاعات بر تسهیم دانش معلمان تربیت بدنی آموزشگاه های خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
158 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: تسهیم دانش یکی از فرآیندهای اساسی مدیریت دانش می باشد. اگرتسهیم دانش به خوبی انجام گیرد سبب توسعه و افزایش کیفیت ارائه خدمات در سازمان ها بخصوص در سازمان های دولتی می شود هدف این پژوهش، بررسی نقش عوامل فردی و فناوری اطلاعات بر تسهیم دانش معلمان تربیت بدنی آموزشگاه های خراسان رضوی بود.روش شناسی: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه معلمان تربیت بدنی آموزشگاه های خراسان رضوی، برابر با 2587 نفر بودند که تعداد 334 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استاندارد تعدیل شده سلیمانی و همکاران( 1392) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار 21 spss استفاده شد؛ وبرای آمار توصیفی، شاخص های فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و برای آمار استنباطی، ضریب چولگی و کشیدگی، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق، رابطه مستقیم و معنی داری را بین کلیه عوامل فردی و فناوری اطلاعات و تسهیم دانش نشان داد؛ و همچنین تحلیل نتایج رگرسیون حاکی از آن است که متغیر تسهیم دانش بر اساس متغیر های عوامل فردی و فناوری اطلاعات قابل پیش بینی است.نتیجه گیری: از نظر معلمان تربیت بدنی آموزشگاه های خراسان رضوی با تغییر در مشخصه های شخصیت، انگیزش، اعتماد و آگاهی کارکنان،کیفیت تسهیم دانش نیز در میان آن ها تقویت می گردد و در نتیجه عوامل فردی کارکنان می توانند بر کیفیت تسهیم دانش در میان معلمان تربیت بدنی آموزشگاه های خراسان رضوی تاثیر بسزایی داشته باشد.