مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دانشگاه لرستان
حوزههای تخصصی:
سازمان ها همواره به دنبال استفاده از همة امکانات برای رسیدن به موفقیت و اثربخشی اند و برای تحقق این هدف علاوه بر دستیابی به عوامل مختلف، بحث به کارگیری افرادی با ویژگی های خاص ذهنی و مهارت بیشتر، مورد توجه قرار گرفته است. یکى از این ضرورت ها در عرصة انسان شناسى، توجه به بعد معنوى انسان از دیدگاه دانشمندان، به ویژه کارشناسان سازمان بهداشت جهانى است. با این وصف، هدف از این پژوهش بررسی رابطة هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان در دانشگاه لرستان بود. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی- همبستگی است و جامعة آماری آن را همة کارکنان دانشگاه لرستان تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای220 نفر انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه ها روش محتوایی و صوری به کار گرفته شد و برای بررسی پایایی آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج نشان داد وضعیت هر دو متغیر در جامعة مورد مطالعه بالاتر از میانگین آماری است. همچنین، بین هر یک از مؤلفه های هوش معنوی با مهارت های اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. کارکنان مرد هوش معنوی بالاتری نسبت به کارکنان زن دارند ولی مهارت های ارتباطی و هوش معنویکارکنان در گروه های مختلف سنی، تحصیلی و سابقة خدمت یکسان است.
تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان برای توسعه قابلیت ها و فعالیت های کارآفرینی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه واکنش موفقیت آمیز و پویای هر سازمانی در گستره رقابت ها و تغییرات جهانی، مستلزم تغییر در فعالیت های سازمانی، چگونگی اداره آنها و به ویژه رهبری است؛ رهبرانی که با ژرف نگری، تزریق ارزش ها، و پیونددادن علائق فردی و جمعی، سازمان را یاری رسانده و همچنین با حمایت از افکار و ایده های جدید، زمینه را برای توسعه و بهبود فعالیت ها و قابلیت های کارآفرینی فراهم می سازند. پژوهش حاضر به تبیین تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان برای توسعه قابلیت ها و فعالیت های کارآفرینی در سازمان پرداخته است. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری براساس فرمول کوکران 254 نفر از بین جمع کارکنان دانشگاه لرستان (اعضای هیئت علمی و کارمندان به تعداد750 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه بوده که روایی آن از روش اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای بررسی و آزمون فرضیه ها از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سطح خطای 05/0 رهبری تحول گرا تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندسازی روان شناختی و کارآفرینی سازمانی دارد. به علاوه می توان گفت که در سطح خطای 05/0، توانمندسازی روان شناختی، نقش متغیر میانجی در تأثیر رهبری تحول گرا بر کارآفرینی سازمانی دارد.
بدبینی سازمانی به سوی رفتار انحرافی در محیط کار: تأکید بر نقش رفتار شهروندی و ادراک سیاست سازمانی (موردمطالعه: کارمندان دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها همواره از کارمندان و اعضا انتظار دارند وظایف و مسئولیت های خود را به درستی اجرا نمایند و از رفتارهای مضر برای سازمان ها که منجر به زیان رساندن به کارمندان و مشتریان می شود، دوری گزینند. ازاین رو انتظار می رود تا با کاهش رفتارهای سیاسی کارکنان، رفتارهای شهروندی و عملکرد سازمان افزایش یابد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر رفتار انحرافی کاری از طریق رفتار شهروندی و ادراک سیاست سازمانی است. تحقیق ازنظر هدف پژوهش کاربردی، ازنظر رویکرد و ماهیت پژوهش علی-معلولی، ازنظر روش جمع آوری داده توصیفی پیمایشی و ازنظر نوع داده کمی و جامعه آماری پژوهش نیز شامل کارمندان دانشگاه لرستان است. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 201 نفر برآورد شد. چهار فرضیه این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به نتایج می توان گفت که بدبینی سازمانی بر رفتار انحرافی تأثیر مثبت و معنادار دارد، رفتار شهروندی نمی تواند نقش میانجی منفی و معناداری در تأثیرگذاری بدبینی بر رفتار انحرافی کارمندان بازی کند، ادراک سیاست سازمانی نقش میانجی مثبت و معناداری در تأثیرگذاری بدبینی سازمانی بر رفتار انحرافی دارد، رفتار شهروندی نقش میانجی منفی و معناداری در تأثیرگذاری ادراک سیاست سازمانی بر رفتار انحرافی دارد.
تأثیر فضیلت سازمانی بر خودانگیختگی سازمانی؛ آزمون نقش میانجی هویت سازمانی مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم فضیلت سازمانی ادراک شده بر خودانگیختگی سازمانی است. بدین منظور اثر غیرمستقیم فرض شده از دیدگاه هویت اجتماعی (شناسایی سازمانی، افتخار و احترام)، شناسایی سازمانی و افتخار و احترام به منزله واسطه های رابطه فضیلت سازمانی و خودانگیختگی بررسی می شوند. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی، و با توجه به روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری را کارکنان دانشگاه لرستان تشکیل داده اند. نمونه آماری پژوهش بر مبنای فرمول کوکران 220 نفر تعیین شد و شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه استاندارد بود که روایی آن با روایی صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS.23 و Smart PLS.3 استفاده شد. این پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت بین فضیلت سازمانی و خودانگیختگی سازمانی وجود دارد. نتایج حاصل از مطالعات میدانی نشان می دهند افتخار به طور سریال و متوالی، رابطه بررسی شده (رابطه بین فضیلت سازمانی و خودانگیختگی) را ازطریق شناسایی سازمانی میانجی گری می کند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر شکل گیری اینرسی دانشگاهی با استفاده از رویکرد ترکیبی مدل سازی ساختاری تفسیری- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
53 - 77
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل جامع اینرسی سازمانی در دانشگاه لرستان انجام گرفته است. پژوهش ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ، در زﻣﺮه ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﯿﻔ ﯽ- ﮐﻤ ﯽ است. داده ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری-فازی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. در گام اول، عوامل ایجادکننده اینرسی سازمانی از ادبیات نظری، استخراج شد و به وسیله مصاحبه با 23 عضو هیئت علمی گروه های آموزشی مختلف که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مورد تأیید قرار گرفت. خروجی این مرحله استخراج 12 عامل اصلی بود. در گام بعدی به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد و ارائه مدل ساختاری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در محیط فازی به منظور رفع ابهامات زبانی قضاوت های خبرگان، بهره گرفته شد. سطح بندی عوامل مؤثر در شکل گیری اینرسی در دانشگاه لرستان طی یازده مرحله انجام گرفت که نتایج تحقیق به طراحی مدل یکپارچه اینرسی سازمانی در پنج سطح منجر شد. نبود فضای رقابتی و ارزیابی عملکرد تساوی محور به عنوان سنگ زیربنای مدل و مؤثرترین عوامل در ایجاد اینرسی سازمانی شناسایی شدند و در خوشه مستقل ماتریس هدایت-وابستگی با قدرت هدایت بالا و قدرت وابستگی کم، جای گرفتند.
طراحی الگوی انعطاف پذیری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگوی انعطاف پذیری منابع انسانی با رویکرد TISM فازی در دانشگاه لرستان انجام گرفته است. روش: تحقیق براساس هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات آمیخته کمی و کیفی است. داده ها از طریق روش مدل سازی ساختاری تفسیری کل فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی، گروهی از خبرگان، متشکل از اساتید دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه لرستان که گرایش و تخصص آنان در حوزه مدیریت منابع انسانی بود، در نظر گرفته شد. شاخص های انعطاف پذیری منابع انسانی از طریق ادبیات نظری و مصاحبه با 7 نفر ازصاحب نظران این حوزه که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند، شناسایی شدند. که در نتیجه ی آن 12 شاخص استخراج شد. در بخش کمی پرسشنامه مقایسات زوجی شاخص ها توسط افراد نمونه تکمیل شد. سپس، برای ایجاد ارتباط و توالی بین عوامل و ارائه الگوی ساختاری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در محیط فازی استفاده گردید. یافته ها: سطح بندی شاخص های انعطاف پذیری منابع انسانی طی سیزده مرحله انجام گرفت که در نهایت منجر به شکل گیری مدل انعطاف پذیری منابع انسانی در چهار سطح شد. شاخص های توانش حل مسئله، اقدام مؤثر در شرایط مبهم، فنون مدیریت دانش در بالاترین سطح قرار گرفتند و بالاترین قدرت وابستگی را دارند