مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
زن
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
151 - 174
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئلة زن و جایگاه هستی شناختی او، یکی از مباحث مطرح در حوزة اندیشه و علوم اجتماعی است. این مسئلة نوظهور اگرچه در اندیشة متفکران چند سدة گذشته از جمله ملاصدرا، مسبوق به سابقه نیست، اما عبارات اندک و موجزی از برخی اندیشمندان وجود دارد که با تکیه بر آن ها می توان به «ارزش انسانی زن» نزد ایشان پِی برد. در فلسفة صدرالمتالهین افزون بر برخی از عبارات (چهارده عبارت) دربارة زنان، مبانی فلسفی وی نیز می تواند در خصوص دیدگاه ملاصدرا کمک کننده باشد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی نگاشته شده، می کوشد بدین پرسش که «آیا ملاصدرا نسبت به جایگاه انسانی زن، نگاهی حداقلی داشته است؟» پاسخ دهد. حاصل تلاش های صورت گرفته بر اساس دو نحوة بررسی عبارت محور و مبنا محور، آن است که عباراتی که از صدرالمتالهین در انتساب نقصان عقل به زن وجود دارد، نه معنایی که عُرف از قصور عقل می فهمد را دارد و نه به جنس زن اختصاص دارد بلکه عبارات مزبور بیان گر مرتبه ای از مراتب انسان، خواه زن و خواه مرد است؛ مبانی فلسفی او نیز به طور مطلق جنسیت پذیری نفس را نفی و به این ترتیب برابری هویت انسانی زن و مرد را اثبات می کند، همچنین در اثنای این پژوهش به چند اشکال احتمالی و پاسخ آن ها، پیرامون عدم جنسیت پذیری نفس اشاره شده است.
دیدگاه محمدباقر میرزا خسروی به زنان در رمان "شمس و طغرا"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه در ایران سرآغاز تحوّلات فرهنگی- اجتماعی گسترده ای بود. پیدایش نگاهی نو به "زن" به عنوان انسان و توجه به وجوه مختلف زندگی ایشان در آثار شاعران و نویسندگان از پیامدهای این تحوّلات بوده است. "محمّدباقر میرزا خسروی" نویسنده نخستین رمان تاریخی کشور که از مشروطه خواهان منطقه غرب نیز بود، در کتاب خود به نام "شمس و طغرا" به نقش آفرینی زنان پرداخت. او در رمانش ضمن بیان برخی از باورهای مردم عهد قاجار در مورد زنان، ایشان را به سه گروه اشراف، کنیزکان و زنان عامی و بیابان نشین تقسیم کرد و به بیان ویژگی های هر طبقه از این زنان پرداخت. از آنجا که محمّدباقر میرزا تحت تأثیر حوادث سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه بوده، محتمل است که نگاه وی به زنان و حقوق انسانی آن ها، نگاهی متفاوت و متمایز از افراد عادی جامعه آن روزگار بوده است. یافته های این پژوهش توصیفی- تحلیلی حکایت از آن دارد که خسروی ارداتی خاص به طبقه اشراف داشته و تنها زنان این طبقه را شایسته تعلیم و تربیت و مصاحبت دانسته است. نکته درخور توجه اینکه تحولات مختلف فرهنگی و اجتماعی پس از مشروطه خواهی و معاشرت با روشنفکران کوچکترین تأثیری در اندیشه خسروی و تغییر نگرش او نسبت به زنان نداشته است.
خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در تبیین دو مقوله «زن» و «صلح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شاهنامه فردوسی، به خصوص از منظر دو مقوله «زن» و «صلح»، مورد خوانش هایی به غایت متضاد قرار گرفته است. بی توجّه به اعصار شکل گیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانه آثار فمینیستی می برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زن ستیز می خواند؛ یکی صرفاً بر پایه تأملاتِ راوی شاهنامه را اثری در نکوهش جنگ می داند و دیگری بر پایه شواهد ساختگیْ آن را اثری نه فقط در ستایش جنگاوری که طرف دار کشتار جمعی می شمارد. این جستار با نام گذاری «خوانشِ دوقطبی» بر این نوع نقد متن و به دست دادنِ تعریف، آشکارکردنِ روش ها و راه کارها و سبکِ ویژه آن، به این گونه خوانش ها از وجه بیرونی و درونی آن و نیز به علل پدیداریشان می پردازد و به این نتیجه می رسد که خوانش های دوقطبی اگرچه در بادی امر به نظر متضاد و نامرتبط می رسند، اما بواقع از دل یک وضعیت واحد بیرون آمده اند، شباهت های عمده ای با هم دارند، تالی فاسد یک دیگر و پدیدآورنده یا برانگیزاننده یک دیگر ند. آن ها ماهیتاً نه قادر به گفت وگو با هم اند و نه با متنی که مورد نقد قرار داده اند، و صرفاً در چنبره نوعی تسلسل باطل به دور خود می چرخند. این جستار نشان می دهد که خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در اصل جنگی نیابتی را پیش می برند و به جای آن که کاشف حقیقتی از متن باشند، تلویحاً وضعیتی خاص و تجربه ای مدرن از ایران معاصر را بازنمایی می کنند؛ وضعیت و تجربه ای که به تناسب و فراخورِ خوانش های دوقطبیِ شاهنامه مبتنی بر نظرگاه و جهت گیری ای دوقطبی اند: ایمان به حقیقت و کارآمدی سنت و انکار آن، ایران را یک پارچه و متحد خواستن و غیر آن، باور به حقیقت تاریخی ایران متحد و عکسِ آن. خوانش های دوقطبیْ برآمده از منش عاطفی و ذهنی جامعه ای دوقطبی است که قدمتش از یک سو و تجربه مواجهه با دوران جدید از سوی دیگر، او را متشائل کرده است، یا متشائل بودنش موجبات دوقطبی شدنِ مواجهه اش با جهان و متن را فراهم آورده است. و در نهایت این جستار با بیان این که چرا خوانش های دوقطبی بیش از هر متنی به شاهنامه معطوف بوده اند، و بر سر چه معنایی از شاهنامه اجماع داشته اند، درک معنای تازه ای از ماهیت فرهنگی و جای گاه بی همتای این اثر در فرهنگ ایران به دست می دهد.
تمثیل های متناقض نمای زن در لابه لای اصول تعلیمی تربیتی مثنوی معنوی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
112 - 130
حوزه های تخصصی:
زن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بررسی نمایان ساختن نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی صورت گرفته است. بر پایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر نقش های مثبت زن، عناصر سمبلیک دیگری مانند: مکر، شهوت، عقل و ... در آشکار کردن تمثیل های منفی ذهنی بسیار سهم داشته که مولانا به صورت تمثیلی از این موضوع جهت بیان مقاصد خود و تفهیم نقطه نظرات خود استفاده می کرده است. نویسنده این پژوهش، تمثیل های مثنوی در مورد زنان را در دو جایگاه متفاوت و برپایه منسجم تری از مفاهیم یافته است.
جستاری در برابری دیه زن و مرد
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 99
حوزه های تخصصی:
مقدار دیه در فقه اسلامی از طرف شارع، معین شده است. تعیین آن نیز مطابق قواعد سه گانه خاص خود است. اما مقدار آن حسب جنسیت مجنی علیه، خود مورد اختلاف فقها است. نظر مشهور، مؤید برابری دیه زن و مرد صرفاً تا ثلث است و بیش از آن موجب سقوط مقدار دیه تا نصف می شود. طبق دیدگاه مخالف، در قرآن کریم، فقط در یک آیه از دیه نام برده شده و در آن هم اسمی از زن و مرد و تفاوت دیه آنها به میان نیامده است. احادیثی که مورد استناد مشهور فقها است نیز علاوه بر اضطراب در متن خلاف عقل سلیم است. با این حال بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد ادعای اجماع شده است.
بررسی جایگاه زن در دوره ساسانی و مقایسه آن با تمدّن ایلام
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
13-32
حوزه های تخصصی:
حکومت ساسانی با پشتیبانی موبدان زرتشتی توسط اردشیر پاپکان در قرن سوم میلادی روی کار آمد. سلسله پادشاهی که او ایجاد کرد، حدود 400 سال دوام آورد و در نهایت با حمله اعراب برای همیشه از صحنه تاریخ حذف شد. ایلام نیز از قدیمی ترین حکومتهای فلات ایران است که حدود سه هزار سال از تاریخ جهان را به خود اختصاص داده است. در واپسین روزهای این تمدّن کهن، آریاییان کوچرو که نیاکان ساسانیان محسوب میشوند، به تدریج وارد فلات ایران شدند و سرانجام پس از قرنها سکونت، موفق گردیدند بر تمامی این سرزمین استیلا یابند. بیتردید در هر یک از این دو دوره با توجه به مدت زمان حکومت، جایگاه زن یکسان نبوده و در گذار روزگار، تغییر و تحولاتی را به دنبال داشته است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر داده های کتابخانه ای به بررسی و مقایسه جایگاه زن در هریک از دوره های مهم تاریخی مزبور پرداخته شده و سپس تأثیر ورود آریایی ها بر زندگی زنان جامعه ایلامی مورد تحلیل قرار گرفته است.
زندگی اجتماعی چادر در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
151-191
حوزه های تخصصی:
سرنوشت پر فراز و نشیب چادر در زندگی زنان ایرانی، موجب شده است که معانی فراوان و متعارضی در آن پنهان شود: عقب نگاه داشتن زنان از تمدن، مقاومت در برابر زن فرنگی مآبِ خودباخته، عدالت خواه بودن، پوشش قشر حزب اللهیِ همرنگ با حکومت، فراهم آورنده زیبایی برای زن محجبه متجدد. این تعابیر که از حدود 150 سال پیش بر روی چادر بار شد، با تغییرات در کالبد آن همراه بودند؛ از تنوع در مدل دوخت گرفته تا همنشینی با دیگر اشیا. در مقاله حاضر با به کارگیری رویکرد مطالعات فرهنگ مادی، و استفاده از اسناد و شواهد مکتوب، چهار دوره زندگی اجتماعی چادر در عصر جدید را نشان می د هیم: نماد عقب ماندگی، ابزاری انقلابی و رهایی بخش، نشانه حکومتی بودن، کالایی ادغام شده در بازار مد. دوران پهلوی اول، چادر به مثابه پوششی دور از تمدن و از خلال تعارضات امر سنتی با مدرن به سخن درآمد. دوره دوم، چادر در خدمت انقلاب و مبارزه در برابر فرهنگ مصرف گرای غرب قرار گرفت. در دوره سوم، چادر شکلی از سلطه فرهنگی-سیاسی را همراهی کرد. در دوره چهارم، چادر مدهای خود را آفرید تا زیبایی های بصری صاحبش را نه تنها پنهان نکند، بلکه آن ها را هرچه بیشتر آشکار سازد. واژگان کلیدی: زندگی اجتماعی چادر، لباس، مطالعه فرهنگ مادی، زن، اشیا.
تحلیل استعاری مفهوم سازی فعالان زن ایرانی از «زن بودگی» در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه عبارات استعاری در یک زبان در خصوص زن و زن بودگی می توان به شناخت نظام ادراکی حاکم بر ذهن گویشوران آن زبان در این خصوص دست یافت. با تشدید روندهایی همچون شبکه ای شدن و گسترش روزافزون بهره گیری از رسانه های اجتماعی، فعالان زن نیز از این رسانه ها در جهت اهداف خود بهره می گیرند. هدف این مقاله، تحلیل استعاری مفهوم سازی فعالان زن ایرانی از «زن بودگی» در اینستاگرام و چگونگی ادراک تجربه زن بودگی توسط ایشان از طریق شناخت استعاره های محوری است که معانی آن را با یکدیگر مرتبط می سازد. برای دستیابی به هدف مذکور، با بهره گیری از رویکردهای زبان شناسی شناختی، به پرسش های ذیل پاسخ داده شده است؛ 1، مقوله مفهومی زن و تجربه زن بودگی چگونه توسط فعالان زن ایرانی در اینستاگرام معناسازی شده است و برساخت معنایی این فعالان زن از مفهوم زن چیست؟ فعالان زن چگونه درباره مفهوم زن می اندیشند و بر مبنای آن به کنش می پردازند؟ چه معنایی از زن بودگی را با مخاطبان خود در اینستاگرام به اشتراک می گذارند؟ با تحلیل مضامین و محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط 40 فعال زن در اینستاگرام، 160 استعاره مفهومی استخراج شد. این استعاره های مفهومی حول سه محور عمده شکل گرفته است: بازنمایی وضعیت کنونی زنان در جامعه ایرانی و گفتمان مسلط مردسالاری، نفی سنت های مردسالارانه در جامعه ایرانی و مفهوم سازی سلبی از زن بودگی و نیز معنادهی به تجربه زن بودگی به صورت عمومی.
رُجولیّت در مرجعیّت بر اساس قرآن و روایات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
5 - 25
حوزه های تخصصی:
در خصوص مرجعیت یکی از شرایطی که برای تصدی مقام افتاء و مرجعیت در نظر گرفته شده است شرط رجولیت است از آن جایی که در احکام فقهی زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد این امرباعث شده است که درباره این شرط نظرات متفاوتی مطرح بشود از این رو عده ای رجولیت را برای تصدی این مقام شرط می دانند و عده ای دیگر رجولیت را شرط نمی دانند به عنوان نمونه موافقین وجود شرط رجولیت به آیه 34 سوره نساء خداوند مردان را قیم زنان قرار داده که لازمه ی این قیمومت تبعیت زن از مرد می باشد از این رو می توان گفت آیه مذکور به زندگی مشترک زن و شوهر و حقوق هر یک از آن دو نسبت بر دیگری مربوط است اشاره دارد و روایاتی نظیر صحیحه ابی خدیجه که دلالت بر پرهیز از امر داوری نزد حکام جور دارد که در این خصوص به مردی از میان خودشان رجوع کننداز این رو می توان گفت تمسک به مفهوم رجل در این روایت در نزد اصولیین حجیت ندارد استناد کردند که این آیات و روایات به عنوان ادله مطرح شده از سوی آنان نا تمام است .روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده است.
«مهریه» در فرهنگ جاهلی و شیوه مواجهه قرآن با آن با تأکید بر زمینه های معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهریه، یکی از مسائل مطرح ازدواج در طول تاریخ است. با توجه به وجوه اشتراک و افتراق «مهریه» در جاهلیت و بعد از نزول قرآن، بررسی این امر جهت تبیین تفاوت نگاه مکتب اسلام و فرهنگ جاهلیت، ضروری می نماید. از این روی، هدف اصلی نوشتار حاضر قرار گرفته که با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اصیل و تطبیق و تحلیل آثار موجود بر آمده و در نهایت بدین نتیجه رسیده است؛ زن در دوران جاهلیت، کمترین حقوق را دارا بود؛ یکی از حقوق مالی که می توان برای زن در نظر گرفت مهریه بود که قبل از ازدواج به جهت ولایت مطلق و ناروای پدر نسبت به دختر، موضوعیت پیدا نمی کرد و اگر مهریه ای هم متصور بود، در قبال بهره کشی اقتصادی مرد از زن بود که البته آن هم به بهانه هایی توسط شوهر از تملک زن بیرون آورده می شد و در نهایت بعد از فوت شوهر، خود زن و اموال او مثل سهم الارث در اختیار ورثه شوهر قرار می گرفت. در کل زن در جاهلیت، در تعیین مهریه «معقود علیها» بود؛ در ازدواج، طرفین عقد، ولىّ زن و زوج بودند و متعلق عقد، خود زن بود، لکن دین اسلام با ارج نهادن به زن، خود او را طرف عقد قرار داده و رسوم جاهلیت در این زمینه را منسوخ کرده و بضع زن را حق الله شمرده و مهریه را عطیه نامید و آن را با توجه به تدابیر ماهرانه که در متن خلقت برای تعدیل روابط زن و مرد به کار رفته بود، برگردانده است.
مطالعه پنجره های آشپزخانه های محلۀ کیانشهر با دو رویکرد عکاسی و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمای زنان ایرانی در تلویزیون های اروپا؛ مطالعه موردی مستندهای تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با مطالعه سه مستند تلویزیونی ساخته شده برای تلویزیون های اروپا درباره ایران، چگونگی تصویرپردازی از زن ایرانی در این مستندها، بازخوانی و از روش تحل یل نشانه شناختی برای تحلیل مستندهای منتخب، استفاده شده است. در مجموع، دو گونه تصویر از زن ایرانی در این مستندها ارائه شده است. در تصویر اول، به بازتولید کلیشه های شرق شناسانه رسانه ای در خصوص ایران پرداخته شده؛ فضایی مطلقاً سیاه از وضع زن ایرانی تولیدشده که برخی مختصات آن عبارت اند از حیات در فضای سیاه اجتماعی، فرودستی مطلق، و تقابل رویکردهای رسمی کشور با آزادی و حیات خودمختار زن ایرانی. در تصویر دوم، برخی تصاویر خاکستری از زن ایرانی ارائه شده است. برای نمونه، دختران نوجوانی که احساس اجباری در مورد پوشش و آرایش خود ندارند یا زن عکاس خبری، فیلمساز و تاجری که به فعالیت های فرهنگی، هنری و اقتصادی پررنگی در جامعه می پردازند.
نشانه شناسی تصویر زن در سینمای اصغر فرهادی (تحلیل نشانه شناسانه فیلم های سینمایی رقص در غبار، درباره الی و گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه های نمایش تصویر زنان در آثار یک کارگردان از نسل جدید کارگردان های ایرانی و چگونگی بازنمایی شخصیت های زنانه و مردانه در این فیلم ها، موضوع این پژوهش است. سوال اصلی این تحقیق آن است که آیا تغییر ملموسی در شیوه های قدیمی بازنمایی زنان در مقایسه با مردان در سینما و استفاده از اسطوره های پیشین طبیعی جلوه دهنده نقش های اجتماعی آن ها رخ داده است یا نه؟ فرضیه ابتدایی تحقیق این بود که احتمالا در آثار سینمایی اصغر فرهادی به عنوان یک کارگردان نسبتا مدرن-که موفقیت های بین المللی به دست آورده و آثارش بعضا توسط منتقدان صاحب نام جهانی تمجید شده است- در مقایسه با دیگر کارگردان های ایرانی از بازنمایی نقش های اجتماعی زنان و مردان به شیوه های قدیمی خبری نباشد، اما نتایج تحقیق نشان دهنده ردشدن این فرضیه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در پس زمینه آثاری که از فرهادی در این پژوهش مطالعه شده است نیز، علی رغم نشان دادن تغییرات ایجاد شده در نقش های اجتماعی زنان و مردان و سپردن نقش های کلیدی به زنان، همچنان باورهای قدیمی درباره خصوصیات ذاتی جنسیت ها وجود دارد و مورد تاکید قرار می گیرد.
نمایشی از آن دیگری: بررسی مردسالاری و زن ستیزی با خوانشی فمنیستی در سه نمایش نامه بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردسالاری از مفاهیم کلیدی گرایش های فمنیستی به شمار می آید. فمینیست ها معتقدند که درجامعه مردسالار، مردها قدرت و حاکمیتی برتر نسبت به زن ها دارند. آن ها علت فرودستی زنان را در جامعه مردسالار، دسترسی بیشتر مردان به مزایای ساختارهای قدرت، تقسیم نابرابر امتیازات اجتماعی و روابط نادرست مرد و زن می دانند. مسأله مردسالاری در متون ادبی بازتاب چشم گیری دارد. آثار زیادی به ویژه در حوزه نمایش نامه نویسی با این رویکرد خلق شده اند. نخستین اعتراض و نقدها به این نابرابری را، زنان وارد حوزه ادبیات کردند؛ اما همراه آن ها نویسندگان مردی هم به این جنبش پیوستند و از این نابرابری سخن گفتند. در ایران و در حوزه ادبیات نمایشی، بهرام بیضایی از جمله این نویسندگان است و اغلب نمایش نامه های او با محوریت نقش زن نوشته شده است. هدف این مقاله، تبیین موقعیت زن در اندیشه و بستر مردسالاری، در دنیای نمایش نامه های اوست. بدین منظور نمایش نامه های پرده خانه، ندبه و مرگ یزدگرد بیضایی انتخاب و به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که بیضایی، نشانه ها و مؤلفه های مردسالاری و عوامل مؤثر بر پیدایی و گسترش آن را در آثار یاد شده ترسیم می کند. مقاله حاضر عناصر این یافته ها را بازیابی و تحلیل کرده است.
مطالعه ی موضوعی و محتوایی مجسمه های زنانه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
109 - 124
حوزه های تخصصی:
نصب مجسمه در شهر تهران از زمان حکومت قاجار متداول شد و پس از انقلاب اسلامی با سرعتی رو به رشد ادامه یافت. در این میان، موضوع زن در مجسمه سازی از لحاظ محتوایی و ساختاری از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و میدانی، به دنبال مطالعه و دسته بندی موضوعی و محتوایی مجسمه های شهری زنانه ی تهران و پاسخگویی به این سؤال است که موضوع زن از نظر کیفی چگونه مورد توجه هنرمندان و سفارش دهندگان بوده است و کدام ابعاد وجودی و هویتی زن مورد توجه و تأکید بیشتری قرار گرفته است. نتایج تحقیق مبین آن است که در مجسمه های زنانه شهر تهران، علاوه بر الزامات شرعی، فرهنگی و دوری از برهنگی، از لحاظ موضوعی مضمون مادر بیشترین وجه هویتی را به خود اختصاص داده است که از منظر اجتماعی، نموداری از پذیرش عام این تصویر از زن در جامعه و از سوی دیگر جنبه تبلیغاتی آن توسط سفارش دهندگان آثار است و سایر هویت ها و جنبه های مرتبط با زنان نظیر جنبه های اجتماعی، همچون تصویر مفاخر و مشاهیر زن ایرانی کمتر مورد توجه هنرمندان و سفارش دهندگان قرار دارد. از لحاظ فرمی نیز، اکثر این آثار سبک واقع گرایانه را به خود اختصاص داده اند.
نقش آفرینی زنان در نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی با تکیه بر آموزه های اسلامی و بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی
منبع:
قرآن و عترت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
119 - 140
باوجود آنکه بانوان مسلمان در شکل گیری و تداوم نهاد مقدس خانواده و جامعه اسلامی، همواره نقشی اساسی در فرهنگ سازی داشته باند، اما گاه نگاه جنسیتی، منجر به غفلت از نقش بانوان در نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی شد است؛ از این رو با امکان نظر به اهمیت مسئله سبک زندگی اسلامی، مقام معظم رهبری همچون دیدبانی حکیم و خیرخواه، به ضرورت زدودن غفلت از آن توجه نشان داده اند و گام های موثری در این راستا برداشته اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی ضمن بهره گیری از توصیه های حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران در خلال بیانیه گام دوم می کوشد تا با تحلیل مضامین به تبیین نقش بانوان مسلمان در دو حوزه خانواده و اجتماع بپردازد. مضامین حاصل از پژوهش این است که قشر عظیم بانوان، در حوزه هایی همچون تحکیم خانواده روان و عاطفه تربیت درست پویایی جامعه سیاست همگون با طراز آموزه های اسلامی و گرایش و تثبیت دین باوری در خانواده ها و جامعه، قش کلیدی دارند.
سخن سردبیر: زن در کانون خانواده و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه نقشی بسیار مهم و حیاتی در سلامت روان خانواده و جامعه بر عهده دارند؛ زنان دارای ابعاد وجودی گسترده و چند جانبه ای هستند و در نقش های گوناگون مادری، همسری، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و مدیریتی در انجام رسالت مسئولیت های خویش توانمندی ها و قابلیت های بی شماری از خود نشان داده است؛ از این رو و با توجه به نقش حساس زنان در سلامت و موفقیت یک خانواده و در نهایت پویایی یک جامعه، باید به نیازهای جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و معنوی آنان توجه ویژه داشته و نسبت به تأمین این نیازها عنایت کافی مبذول شود. زن نماد مهر و محبت و عشق و ایثار و محور اصلی کانون خانواده است. تجلی گاه این ویژگی ها در نقش مقدس مادری معنا می شود. مادر نه تنها به عنوان انتقال دهنده فرهنگ، آداب و رسوم، رفتار اجتماعی و ارزش های اخلاقی و دینی از نسلی به نسل دیگر است؛ بلکه احیا کننده و محافظ فرهنگ و ارزش های مطلوب جامعه نیز است. از این رو بارها در ادبیات کهن ایرانی از ستایش زنان و مادران سرودها نقل شده است و فردوسی شاعر بزرگ ایران برای زن و مادر، جایگاهی فراتر از پرورش فرزند و عشق به همسر قائل است و آن احترام به خِرد مادر است؛ این نوع نگاه به زن را به ندرت در متون ادبی و تاریخی جهان می توان یافت؛ اما در این میان توجه چندانی به حضور جدی زنان به عنوان یکی از مهم ترین ارکان توسعه نشده است. رسیدن به هدف های توسعه اندیشه و اقدامی جدی در جهت رفع نیازهای انسانی افراد به ویژه زنان را می طلبد و ضروری است تا در جهت سازمان دهی مناسب وضعیت زنان، توانمند ساختن آنان و توجه به منافع و سهم آن ها در جریان توسعه جامعه برنامه ریزی های لازم صورت پذیرد. بدون تردید امروز یکی از شاخصه های درجه توسعه یافتگی هر کشور، میزان مشارکت در نقشی است که زنان در آن کشور عهده دار هستند؛ زنان زیادی در جامعه ما هستند که با مشارکت اجتماعی نسبت به سرنوشت جامعه در کشور خود بسیار حساس بوده و احساس مسئولیت می کنند. خداوند را شاکریم که با توفیق انتشار مجموعه مقالات با محوریت «زنان» را در شماره زمستان 1401 به نشریه «خانواده درمانی کاربردی» عطا فرموده است تا از عهده رسالت سنگین فرهنگی خود در ارتباط با نشر یافته های پژوهشی، گزیده های علمی در چارچوب ارزش های معنوی و مطلوب نظام در حوزه زنان و با توکل بر خداوند منان برآئیم.
روش شناسی انتقادی تبیین نظام خانواده و حقوق زن از منظر محمد مجتهدشبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
356 - 373
هدف: خانواده به عنوان مهم ترین کانون اجتماعی در سال های اخیر دچار تحولات مختلفی شده است؛ به تبع تحولات کانون خانواده، جایگاه زن و مرد نیز دچار تغییر و تحول شده است. مجتهدشبستری از جمله نواندیشان دینی است که در این زمینه ایده هایی مطرح کرده و از منظر هرمنوتیک و پارادایم تفسیری در علوم انسانی، احکام و وظایف و جایگاه زن در تفاسیر موجود از متون دینی را به چالش کشیده و خواهان بازخوانی و تفسیر جایگاه و وظایف و حقوق خانواده و زن براساس فرهنگ، سنت و فضای فرهنگی حاکم بر جوامع شده است. روش پژوهش: تحقیق حاضر، بر اساس روش شناسی بنیادین و با استمداد از روش تحلیل محتوا انجام شد. یافته ها: در این مطالعه مبانی معرفتی مجتهد شبستری را تحلیل کرده و بنیان های هرمنوتیکی قرن نوزده و از جمله هرمنوتیک شلایرماخر و دیلتای را در نظریه شبستری نشان داده، از منظر حکمت اسلامی، خلأهای معرفتی، وجودی و اجتماعی اندیشه ایشان ترسیم شده است. از این منظر، براساس تفکر شبستری، هیچ حکم ابدی، دائمی، ازپیش معین و به عبارتی وضع طبیعی و تکوینی وجود ندارد؛ بلکه به تناسب فرهنگ و فضای اجتماعی می توان احکامی جدید صادر شود. نتیجه گیری: مبنای نظریه شبستری را می توان در نظریه تفسیری، دیدگاه وحی شناسی و دیدگاه اسلام فقاهتی وی رهگیری کرد.
جایگاه خواسته و نیاز زنان در ادبیات ایران و اسپانیا (مطالعه موردی: داستان کوتاه "لاک صورتی" جلال آل احمد و نمایشنامه "یرما" فدریکو گارسیا لورکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
در ادبیات جهان تا به امروز صرف نظر از اینکه نویسندگان یا شاعران از کدام اقلیم جغرافیایی باشند و به کدام دوره از تاریخِ کدام کشور تعلّق داشته باشند؛ همواره از دنیای زنان نوشته اند و چه بسا اندیشه هایی یکسان و مشابه را نیز در خلق آثارشان متجلّی ساخته اند. در این پژوهش تطبیقی در وهله نخست جایگاه، نقش و ویژگی های زنان و سپس نیازها و خواسته های آنان در جامعه و خانواده در ادبیات ایران و اسپانیا مورد بررسی قرار می گیرد. در جهت محدود ساختن حوزه مطالعاتیِ پژوهش به داستان کوتاه"لاک صورتی" جلال آل احمد و نمایشنامه "یرما" از فدریکو گارسیا لورکا به عنوان دو اثر از دو نویسنده صاحب نام و صاحب نظر در هر دو کشور اکتفا شده است. در آغازِ جستار برای آشناییِ بیشتر با گرایش هایِ فکریِ هر دو نویسنده به معرّفی اجمالی تاریخ زندگی و فعالیّت های سیاسی- اجتماعی- فرهنگی ایشان پرداخته شده؛ در ادامه با تکیه بر متن دو داستان و تحلیل محتوای آن، درباره نیاز و خواسته زنان که در این پژوهش درونمایه اصلی داستان قلمداد شده سخن به میان آمده است. اینکه در این دو داستان چگونه این خواسته ها و نیازها در ارتباط با مردان، خانواده، جامعه و سنّت های آن توصیف و تعریف شده است و اینکه چگونه با توجه به تفاوت مردان و زنان با یکدیگر به این خواسته ها و نیازها پاسخ داده می شود از جمله مباحثی است که در این پژوهش بررسی گردیده است.
تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های تفسیری آیت الله جوادی آملی و بن باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
240 - 259
با وجود تمام اختلاف های زن و مرد، هر دو در ذیل نوع واحدی به نام انسانیت قرار می گیرند؛ با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده است. هدف از این پژوهش، تأثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظر گاه امامیه (به نمایندگی از تلقی دوم) و وهابیت (به نمایندگی از تلقی اول) با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. بر این اساس، بن باز در وهابیت از جمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن، فعلیت انسانی او را بی پاسخ گذاشته است و به بهانه حرمت اختلاط با مرد، او را از حضور در اجتماع بازمی دارد. در مقابل، آیت الله جوادی به نمایندگی از تفکر امامیه، مهم ترین بعد انسان را روح می داند که جنسیت در آن معنا ندارد و زن و مرد با تقوا پیشگی می توانند مراحل فعلیت خود را بدون هرگونه تبعیض، طی کنند. از دیگاه علامه جوادی فعالیت اجتماعی نیز برای زن، با رعایت حدود اسلامی، جایز و در برخی موارد، لازم و ضروری است. این نگاه، افزون بر مطابقت با عقل، برگرفته از آیا ت قرآن و روایات است.