آینه معرفت

آینه معرفت

آینه معرفت سال 22 تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 71) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تبیین معنای صفات اربعة الهی"الاول و الاخر و الظاهر و الباطن" دررویکرد عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اول آخر ظاهر باطن صفات الهی وحدت حقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
در اسلام اصل توحید به عنوان اساسی ترین اصل از اصول دین و معرفت به آن نیز والاترین شناخت معرفی شده است.گرچه در الهیات و حکمت اسلامی شناخت ذات الهی مقدور انسان نبوده و عنقاء است که دسترسی به آن امکان ندارد ولی باب خداشناسی بسته نشده و درک و فهم توحید از راه شناخت صفات الهی میسور بوده و توصیه شده است. از این رو هم در آیات قرآن کریم و هم در سنت (اعم از روایات و ادعیه) نامیده شدن خداوند به این اسما و صفات بسیار تکرار گردیده و به تبیین معنای این اسما وصفات پرداخته است. خداوند خود را به چهار صفت "اولیت،آخریت، ظاهریت وباطنیت" در ابتدای سورة حدید متصف کرده و در روایات فهم عمیق این صفات را برای اهل فهم و تعمق در آخر الزمان دانسته است. با توجه به رویکردهای مختلف نقلی، عقلی وشهودی درتبیین معنای صفات الهی این مقاله درصدد است تا با توجه به میراث عظیم رویکرد عقلی و فلسفی به تبیین معنای این صفات اربعه در این رویکرد بپردازد. در این رهگذر اولیت و آخریت نه به معنای اول وآخر زمانی بلکه به معنای ذاتی دانسته شده و در چارچوب اندیشة فلسفی به عنوان علت فاعلی وغایی یا اولیت درقوس نزول وآخریت درقوس صعود معنا شده است. البته درحکمت متعالیه این صفات حاکی از وحدت مطلقه و حقه بوده که همة صفات الهی را دربردارد. ظاهریت و باطنیت نیز یا به صفات دیگری از جمله علم الهی ارجاع شده یا ظاهریت به معنای ظهور الهی به آیات بوده و نیز در حکمت متعالیه با تشبیه به نور که بذاته آشکار و مظهرغیر است، به دلیل شدت وعلو مرتبه مخفی و پنهان است.
۲.

بررسی تطبیقی زیبایی عالم و مسئلة شرور از دیدگاه فلوطین و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئلة شرور فلوطین مولوی زیبایی عالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
زیبایی عالم و چالش آن یعنی مسئلة شرور از مسائل بسیار مهم فلسفی،کلامی است. فلوطین و مولوی به عنوان دو اندیشمند برجسته در جهان نسبت به این مسئله بی تفاوت نبوده و هر دو کوشیده اند به این چالش پاسخ دهند. بسیاری از پاسخ های آنها به این موضوع، مشترک است مانند نسبی و ضروی بودن شر، ناشی از جزیی نگری و اختیار بشر و مقدمة خیر و لازمة تعالی روح دانستن آن. برخی از پاسخ ها فلسفی بوده و تنها از سوی فلوطین مطرح شده اما از آنجا که این مسئله موجب نارضایتی عاطفی برای بشر است، نمی تواند او را قانع کند، مانند عدمی و عرضی دانستن شر،  اما راه حل هایی که صبغة عرفانی دارد تا حدود زیادی قانع کننده است مانند ضروری دانستن شرور برای تعالی روح که توسط هر دو آنها مطرح شده است اما مولوی تکمیل کرده و بسیار مفید و قانع کننده است مانند حل کردن مسئلة شر به کمک رابطه عاشقانه دو سویه بین انسان و خداوند و پاسخ هایی که برآمده از آیات و روایات اسلامی دارد مانند موجب تنبه و رحمت و تطهیر روح و نشانه محبت دانستن آنها. در این مقاله  با روش توصیفی - تحلیلی و اسنادی و کتابخانه ای به این نتیجه رسیدیم که هرچند با توجه به اینکه بسیاری از پاسخ ها و افکار این دو اندیشمند مشترک است، بسیاری به تأثیر فلوطین بر مولوی قایل شده اند اما با توجه به اختلافات بین این دو اندیشمند، تشابهات نیز می تواند ناشی از منبع شهود عرفانی باشد که میان آن دو مشترک است و ناشی از توارد افکار آنها باشد.
۳.

بررسی انتقادی نسبت تجرد ادراک با ثبات تغیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجرد ادراک ثبات تغیر علم به تغیر پارادوکس تناقض علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
علامه طباطبایی در توجیه مباحث معرفتی گره خورده به تجرد، از جمله توجیه تجرد ادراک های حسی و توجیه سریان علم در جهان ماده و چگونگی معلوم واقع شدن امور مادی، ثبات تغیر را پیش می کشد و در استدلال خود می گوید تغیر در تغیر خود ثابت است. هدف اصلی این نوشتار آن است که بکوشد به گونه ای جامع به بررسی انتقادی همین تعبیر پارادوکسیکال ثبات تغیر و نسبت آن با تجرد ادراک بپردازد. ما در این مقاله بیش تر به نقدها و اشکال های خاص خود بر ثبات تغیر خواهیم پرداخت: تفاوت معنای تجرد با معنای ثبات در امور مادی ثابت؛ مجرد شدن سکون؛ مجرد شدن کل جهان مادی؛ از میان رفتن یکپارچگی و اتصال در یک ثبات واحد؛ خلط همیشه بودن حرکت/تغیر با حرکت/تغیر همیشگی؛ مثال نقضی در مورد نیاز به تجرد در ادراک و صور ذهنی؛ و در نهایت مشکل تسلسل. و از آن جا که برخی از معاصران نیز تعبیر پارادوکسیکال ثبات تغیر را ناخوش آیند یافته اند، به نقدها و بررسی های آن ها نیز اشارة کوتاهی خواهیم داشت.
۴.

قوای ادراکی باطنی در حکمت متعالیه؛ از پنجگانه انگاری تا یگانگی با نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قوای ادراکی باطنی قوای پنجگانه ادراکی مراتب نفس وحدت نفس وحدت قوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۹
ادراک که یکی از آثار حیاتی نفس انسانی است، محصول قوای ادراکی است که نفس به واسطة آن قوا این آثار را حاصل می کند. در انسان شناسی فلسفی مشایی، پنجگانه بودن قوای ادراکی که عبارت اند از حس، خیال، وهم، حافظه و عقل و نیز مادیت قوای ادراکی حیوانی و مادیت ادراکات سه گانة حاصل از آنها امری مسلم است. در آثار ملاصدرا در عین اینکه تجرد همة قوای ادراکی و نیز تجرد تمامی صور ادراکی صراحتاً بیان شده است اما در خصوص ماهیت قوای ادراکی و تعداد آنها سخنانی به ظاهر ناسازگار به چشم می خورد. او در مواردی همچون مشاییان از قوای پنجگانه سخن می گوید، گاهی واهمه را انکار می کند، در برخی آثار حس مشترک و خیال را مراتب شدید و ضعیف قوة واحد می خواند و در مواردی نیز از وحدت نفس و قوا دم می زند. در این مقاله به منظور تبیین نظریة نهایی ملاصدرا در باب قوای ادراکی باطنی و نیز پی بردن به وجود یا عدم وجه جمعی میان سخنان به ظاهر ناسازگار او، با روش تحلیلی- توصیفی علم النفس حکمت متعالیه را کاوید ه ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که با نگاهی جامع به همة آثاری که ملاصدرا در آنها در باب قوای ادراکی سخن گفته، مشخص می شود که او برای رسیدن به نظریة نهایی خویش چند مرحله را می پیماید و هر کدام از نظرات به ظاهر ناسازگار مربوط به یکی از مراحل رسیدن به آن است.
۵.

چالش دوگانگی وحدت یا کثرت نوعی انسان در آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت نوعی وحدت نوعی تنوع نفوس کثرت اکتسابی عوالم مختلف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
ملاصدرا انسان ها را در نشئة دنیایی، نوعی واحد قلمداد می کند و در عین حال، باطناً آنها را متکثر و متفاوت معرفی می کند و این تنوع باطنیِ انسان را آن به آن دانسته است. این بیانِ دوگانة وی در باب وحدت و کثرت انسان ها، شائبة التقاط در نظراتش را به همراه داشته و جمع این دو نظر را دشوار ساخته است. وی ملاک رایج بین حکماء برای رسیدن به نوع جدید را می پذیرد و وجود کمال اولی مانند نطق برای انسان را ملاکی برای پذیرش نوع واحد برای همة افراد انسانی نشان می دهد، اما از طرفی به دلیل حرکت جوهری، در هر لحظه انسان ها را دارای نوع جدید می داند. این ابهام در تعریف نوع که به واسطة عدم شکل گیری علم منطقِ مبتنی بر حکمت متعالیه است،کار را برای روشن ساختن ملاک نوع از نظر ملاصدرا دشوار کرده است. نویسنده برای یافتن پاسخ روشن به این مسئله بر اساس مبانی و تصریحات وی به عوامل کثرت نوع از نظر صدرا پرداخته است تا وجه جمعی بین این دوگانه بیابد، اما در نهایت می توان گفت هرچند ایدة کثرت نوعی انسان، طرحی روشن برخاسته از مبانی حکمت متعالیه است اما نمی توان این ایده را با تأکید ملاصدرا بر وحدت انسان ها در نشئة دنیا به وجه جمع مدللی رساند. وی نوع انسان را ناشی از افعال انسان، متکثر دانسته و در ابتدای خلقت واحد معرفی می کند اما در موارد دیگری انسان را پیش از خلقت کثیر می داند. همچنین وی به وحدت ظاهری در دنیا قائل بوده و کثرت را به یوم حشر حواله می دهد و این در حالی است که اگر باطن و حقیقت انسان یعنی نفس را در نشئة دنیا در نظر نگیریم، ملاک وحدت امری جز بدن عنصری نخواهد بود که در نظام صدرایی، قائل بودن به وحدت انسان ها مبتنی بر بدن عنصری، وجه معقولی به نظر نمی رسد.
۶.

تحلیل عرفانى تمثل در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمثل رؤیا تجسم اعمال قرآن کریم عرفان اسلامى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
قرآن کریم همواره سرچشمه و مهم ترین منبع حکمت برای عارفان مسلمان بوده است و بسیاری از موضوعات عرفانی می تواند از نظر قرآنی بررسی شود، همچون تمثل که حق تعالی در قرآن از آن یاد کرده و در چند سوره به تمثل تصریح کرده است. در این پژوهش سعى شده با روش تحلیلی توصیفی تمثّلی که در عرفان مطرح است با مراجعه به قرآن کریم بررسی شود تا از رهگذر شناخت دقیق تر تمثل و اقسام آن، ابعاد معرفت شناختی و هستی شناختی تمثل نیز روشن تر شود. حاصل آنکه پس از مطالعه، تحلیل و مراجعه به تفاسیر آیات مرتبط با مسئله، نتایجی که به دست آمده حاکی از این است که تمثل منحصر در تمثل فرشتگان نیست و اموری دیگری همچون رؤیا، تمثل شیطان، معراج رسول اکرم (ص) و ... نیز که در قرآن ذکر شده اند می توانند در قالب تمثل تفسیر شوند. افزون بر این دیدگاه قرآن دربارة چیستی و چگونگی تمثّل، نحوة ارتباط آن با عوالم هستی و جنبه های معرفتی انسان به زبان وحی نیز قابل بررسی است. چه اینکه عارفان همواره با تحلیل نمونه های تمثل در قرآن کریم در پی دستیابی به شناخت عمیق تری از این مسئله بوده اند.
۷.

ارزیابی نگاه حداقلی به زن در عبارات ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا زن حیوان نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
امروزه مسئلة زن و جایگاه هستی شناختی او، یکی از مباحث مطرح در حوزة اندیشه و علوم اجتماعی است. این مسئلة نوظهور اگرچه در اندیشة متفکران چند سدة گذشته از جمله ملاصدرا، مسبوق به سابقه نیست، اما عبارات اندک و موجزی از برخی اندیشمندان وجود دارد که با تکیه بر آن ها می توان به «ارزش انسانی زن» نزد ایشان پِی برد. در فلسفة صدرالمتالهین افزون بر برخی از عبارات (چهارده عبارت) دربارة زنان، مبانی فلسفی وی نیز می تواند در خصوص دیدگاه ملاصدرا کمک کننده باشد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی نگاشته شده، می کوشد بدین پرسش که «آیا ملاصدرا نسبت به جایگاه انسانی زن، نگاهی حداقلی داشته است؟» پاسخ دهد. حاصل تلاش های صورت گرفته بر اساس دو نحوة بررسی عبارت محور و مبنا محور، آن است که عباراتی که از صدرالمتالهین در انتساب نقصان عقل به زن وجود دارد، نه معنایی که عُرف از قصور عقل می فهمد را دارد و نه به جنس زن  اختصاص دارد بلکه عبارات مزبور بیان گر مرتبه ای از مراتب انسان، خواه زن و خواه مرد است؛ مبانی فلسفی او نیز به طور مطلق جنسیت پذیری نفس را نفی و به این ترتیب برابری هویت انسانی زن و مرد را اثبات می کند، همچنین در اثنای این پژوهش به چند اشکال احتمالی و پاسخ آن ها، پیرامون عدم جنسیت پذیری نفس اشاره شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸