مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جانشینی
حوزه های تخصصی:
حافظ از تکرار معنی برخلاف تکرار لفظ در سطح بیت، ابایی نداشته است؛ شاهد ما در اثبات این ادعا، استفاده او از واژگان و عبارات مترادف است. ریزبینی و نکته سنجی حافظ در توجه به اختلاف های معنایی واژگان مترادف مثال زدنی است. وی علاوه بر هم معنایی و ترادف، به اختلاف ها و حتی گاه تضاد های معنایی این واژگان به ظاهر مترادف نظر داشته و هر واژه را در بافت معنایی مناسب به کار گرفته است. نکته قابل توجه دیگر، آرایش واژگان و عبارات مترادف در ابیات اوست؛ حافظ مفاهیم مترادف را به صورت گروه کلمه و به دنبال یکدیگر نمی آورد؛ بلکه واژه دوم را در جمله مستقل دیگری، جانشین واژه یا عبارت نخست می کند. این روش، شگرد جادویی او در آمیختن معانی و آفریدن معانی شگفت و تازه است. آرایش واژگان مترادف، توجه به جزییات معانی آن ها و به کار بردن آن ها در بافت های متناسب با معنایشان، به حافظ توانایی فراوان در آفرینش معانی بدیع و تصاویر هنری شگفت بخشیده است. او با این مترادف سازی ها، علاوه بر ایجاد تناسبات لفظی و معنوی، پارادوکس های بدیع، طنزهای ملیح و مخفی و... می آفریند و بر ابعاد و گستره معنی در هر بیت می افزاید. در حدود 5درصد از ابیات حافظ، مفاهیم مترادف جانشین یکدیگر شده اند. حافظ در آفرینش این مفاهیم علاوه بر مفردات زبان، از معانی کنایی عبارات، روابط مجازی واژگان و ساختن ترکیب های تازه سود جسته است.
بدل بلاغی و انواع آن در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۳۳-۵۳
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های سبکی غزل حافظ تکرارِ بخشی از معنی مصراع نخست در مصراع دوم است. شناخت او از روابط بلاغی و معنایی واژگان به او این امکان را داده که بتواند، بدون گرفتارشدن در قید تکرار لفظی، معنی را تکرار کند. یکی از روش هایی که او را در رسیدن به این هدف یاری بخشیده ، جانشین کردن مفاهیم در دو پاره از بیت، با توجه به روابط بلاغی بین آنهاست. مفهوم جایگزین شده، علاوه براینکه بر مفهوم نخست (مبدل منه) یا قسمتی از معنی آن دلالت دارد، معنی اصلی خود را نیز حفظ می کند. این روش را اصطلاحاً "بدل بلاغی" نامیده ایم. در این پژوهش، روابط مختلفی که میان طرفین جانشینی وجود دارد، با استناد به سه مبحث سنتی معانی، بیان و بدیع در علم بلاغت دسته بندی شده است. نحوه چینش بدل های بلاغی در ابیات حافظ متنوع است. گاهی چند مفهوم را در بیت جانشین یکدیگر کرده و چندین بدل بلاغی آفریده است. گاهی میان دو مفهوم چندین رابطه بلاغی ایجاد کرده و بر دامنه معنی افزوده است و گاهی نیز یک مفهوم را جایگزین چند مرجع کرده که این ارجاعات متعدد سبب ایهام و چندمعنایی شده است. در ادامه، تعدد و تنوع بدل های بلاغی در ابیات حافظ، با ذکر نمونه هایی، دسته بندی و تشریح شده است. بسامد روابط بلاغی در طرفین جانشینی در سه حوزه علم بلاغت به این ترتیب است: معانی 3%، بیان 69% و بدیع 28%. حدود یک سوم از ابیات حافظ دارای بدل بلاغی است. این بسامد بالا این شگرد را به مثابه یکی از ویژگی های سبکی حافظ معرفی می کند.
فره مندی در شاهنامه فردوسی و بحران جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله جانشینی و ولیعهدی شاهان در شاهنامه فردوسی، یکی از مشکلات اساسی در ساختار سیاسی آن دولت به شمار می رفت که در مقاطعی دولت و کشور را با بحران و جنگ داخلی مواجه می ساخت. پادشاهان و بزرگان کشور، بر اساس قاعده ی داشتن فرّه ایزدی و نژاد(فرّه شاهی)، دست به انتخاب جانشین می زدند. با وجود این قاعده، اختلاف و ستیز بین شاهزادگان، گروه بندی در بین درباریان، پهلوانان و نظامیان به عنوان عوامل موثر در این مسأله را به دنبال می آورد و در مقاطعی با تردید در شیوه انتخاب ولیعهد و جانشین، باعث تشدید بحران و نیز جنگ داخلی گردید. سوال اصلی و عمده این پژوهش در راستای مسأله اساسی تحقیق بر محور انگیزه ها و دلایل و عوامل موثر در پدیده جانشینی شاهان در شاهنامه فردوسی و تبعات و نتایج آن استوار است. روش فهم ما برای استخراج شیوه انتخاب جانشین و تبعات آن، بازخوانی متن شاهنامه فردوسی همراه با توصیف است که در این خوانش متن بایسته های جانشین، طریقه گزینش و بحران های این انتخاب ها را بررسی می کنیم.
«منطقِ جانشینی» در رویکرد ژاک دریدا و ژاک رانسیر به مبادی فلسفه ی سیاسی: «نوشتار و سیاست»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افلاتون در همپرسه ی فایدروس با تأکید بر گفتارِ لوگوس محور، نوشتار را درحاشیه قرارداده و آن را چونان جانشینی خطرناک برای گفتارِ زنده که حامل معنا و حقیقت است، معرفی می کند. ژاک دریدا با اشاره به «منطق جانشینی»، فرودستیِ نوشتار در سنت افلاتونی را توجیه ناپذیر دانسته و بواسطه ی منطقِ دیفرانس، معنا را امری به تعویق افتاده و همواره متفاوت می داند. منطقِ جانشینی که از ادبیات ژان ژاک روسو وام گرفته شده، در اندیشه ی ژاک رانسیر نیز هویدا شده است. «سیاست»، برخلاف بداهت طبیعی و ضرورتی که در فلسفه ی سیاسی باستان داشت، برای رانسیر موضوعی است «ممکن» و مترادف دموکراسی که بواسطه ی آشکارگیِ دموس (demos) قابلیت وجود می یابد. در این بازنگری، تحقق سیاست/دموکراسی منوط به گذر از پلیس (police )به مثابه دغدغه ی فلسفه ی سیاسی کهن است. در جستار حاضر این سؤال مطرح است که «کاربستِ منطق جانشینی در کار دریدا و رانسیر به چه نحو بوده و کدام نکات، مشترک یا متفاوت هستند؟». بعنوان نتیجه ی بحث می توان بیان نمود «جانشینی برای هر دو متفکر، بازنگرش در ابعادی مهم از فلسفه ی سیاسی را ممکن می سازد. درعین حال، درحالی که نزد دریدا، ابتدا تشریح کننده ی فرودستیِ نوشتار است و سپس بواسطه ی عملکرد دیفرانس و بازی، بی معنا می نُماید، نزد رانسیر، به مثابه فضایی تهی، منش خلاقه داشته و شرطی تاریخی برای ساختِ سیاست/دموکراسی است.»
تحلیل عناصر معنایی واژه اخلاقی ایثار در قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی واژه های اخلاقی قرآن یکی از پژوهش های جدید در عرصه تحقیقات قرآنی است که با مطالعه ای روشمند و موشکافانه درصدد کشف لایه های جدید از معانی الفاظ قران است . در نوشتار حاضر تلاش شده تا واژه اخلاقی ایثار با نگاه جزیی نگر و با رویکردی معنا شناسانه، به عناصر و اجزاء ذاتی مؤلفه های معنایی خود تجزیه شود و فرای ریشه شناسی این واژه، روابط بینامتنی آن شامل روابط همنشینی، جانشینی و سیاق در سطح آیات و سورهای قران مورد مداقه واقع شود . حاصل آنکه معنای ایثار در ق رآن مفهومی ت ک لایه نیست بلکه دارای مرزهای در هم تنیده است. این واژه در سیر تکامل معنایی خود با حفظ معنای اساسی «انتخاب کردن» وارد نظام معنایی قران شد و مؤلفه هایی از جمله عدم واسطه ،اختیار ، گزینه های مختلف ،مطلوبیت و بار ارزشی مثبت و منفی را در بر گرفت . این واژه در فرایند انتقال به نظامهای پس از قرانی بتدریج دچار تخصیص معنایی گشت به طوری که آنچه امروز از معنای ایثار به ذهن متبادر می شود با مفهوم آن در قران ،رابطه عموم و خصوص مطلق دارد.
تأمّلی بر روایت ابن سعد از مسئلة جانشینی رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوعبدالله محمدبن سعدبن مَنِیع (۱۶۸–۲۳۰ ق / ۷۸۴–۸۴۵ م) مشهور به ابن سعد مورخ و سیره نویس، صاحب تألیف مفصل و کم نظیر طبقات الکبری است. وی در میان دانشمندان و مورخین بعد از خود، به مورد اعتماد بودن در نقل روایات شهرت داشت و به همین دلیل مورخین بعد از او بسیار به او ارجاع داده اند؛ اما در این میان مسئله جانشینی رسول خدا صلی الله علیه واله وسلمدر کتاب طبقات الکبری ابن سعد به گونه ای گزارش شده است که آشکارا دیدگاه نویسنده را در برجسته کردن اعتقاد خود نشان می دهد. در این گزارش ها ابن سعد به خواننده القا می کند که تنها نامزد مورد علاقة رسول خدا صلی الله علیه واله وسلمبرای جانشینی پس از خود، کسی جز ابوبکر نبوده؛ این در حالی است که گزارش های مخالف و همچنین روایات پیامبر دربارة مقام و موقعیت ممتاز علی علیه السلام را نادیده می گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی قصد دارد از حقیقت گزارش های جانبدارانه، گزینشی و تحریف شدة نویسندة طبقات در خصوص مسئلة جانشینی رسول خدا صلی الله علیه واله وسلمپرده بردارد.
از تئوری تا واقعیت: خودآیینی کانت بدیلی برای اخلاقِ دیگرآیین لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
47 - 73
حوزه های تخصصی:
کانت و لویناس، هر دو کار خود را با نقد سنت غربی قبل از خود آغاز می کنند؛ کانت از سنتی انتقاد می کند که اعتبار را به عین، در مقابل ذهن، می دهد و در نهایت باعث فراگیر شدن فضای شک در حوزه معرفت شناسی و اخلاق می شود. کانت با طرح انقلاب کپرنیکی و اعتبار بخشیدن به فاعل شناسا، چه در حوزه اخلاق و چه در حوزه معرفت شناسی، به نوعی سعی می کند اعتبار شناخت را از یک سو و قابل اجرا بودن قوانین اخلاق را{که خود فاعل اخلاق در وضع آن ها دخیل است}، از سوی دیگر تضمین کند. در لویناس نیز تلاشی از این دست مشاهده می شود؛ لویناس در انتقاد از سنت فلسفی که همواره تکیه را بر «همان» و «خود»، در مقابل «دیگری» و «غیر» گذاشته است، غیر و دیگری را اولویت می بخشد و سعی می کند متافیزیکی مبتنی بر نسبتی که ما با غیر {به معنای اعم} و دیگری {به معنای اخص} داریم، بنا کند. لویناس در اخلاق، که محور بحث ما در این پژوهش است، در مقابل «خودآیینی»، که اساس فلسفه اخلاق کانت را شکل می دهد؛ «دیگرآیینی» و نسبتی که ما با دیگری داریم را اساس اخلاق قرار می دهد. ادعای ما در این مقاله این است که اخلاق خودآیین کانت، که به نوعی بر عقلانیت مشترک بین انسان ها تأکید دارد؛ در برابر اخلاق دیگرآیین لویناس، که بر احساس و عاطفه انسان ها تکیه دارد، ضمانت اجرایی بهتر و بیشتری در جوامع انسانی دارد.
چالش های ترجمۀ متون نقد ادبی عربی معاصر نقدی بر کتاب الشعر العربی المعاصر قضایاه و ظواهره الفنیة و المعنویة(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از کتاب های مهمی که در عرصة شعر معاصر عربی نگاشته شده است الشعر العربی المعاصر قضایاه و ظواهره الفنیة و المعنویة اثر عزالدین اسماعیل، منتقد نام دار ادبیات عربی، است. این کتاب با ترجمة سیدحسین سیدی و با عنوان بررسی جنبه های هنری معنایی شعر معاصر عرب به چاپ رسیده است. این پژوهش ازمنظر روابط جانشینی و هم نشینی که سوسور، زبان شناس معروف، از آن سخن به میان آورده است، به نقد و بررسی این ترجمه پرداخته است. در مقالة پیش روی از ره گذر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات ترجمة توصیفی محصول مدار به پاره هایی از ترجمة این کتاب پرداخته ایم و آن ها را زیر ذره بین نقد و تحلیل قرار داده ایم و سپس، ترجمه ای پیش نهادی ارائه کرده ایم. به طور کلی، باید گفت که ترجمة این کتاب باوجود تلاش ها و زحمات فراوان مترجم در انتقال مطالب از زبان مبدأ به زبان مقصد با اشکالاتی روبه روست که می تواند ناشی از ناآشنایی یا نداشتن دقت کافی مترجم درمورد دو زبان مبدأ و مقصد و نیز اصطلاحاتی باشد که در حوزة واژگانی و اصطلاحی این زبان ها کاربست مناسب و به جای خود را دارد.
بازکاوی مرگ کمبوجیه و بردیا و تأثیر آن بر چگونگی روی کار آمدن داریوش هخامنشی
حوزه های تخصصی:
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دوره ی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر می گیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زمانی با توجه به منابع اصلی آورده شود، سپس به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات منابع تاریخی درباره مرگ معما آمیز کمبوجیه و همچنین قتل بردیا پرداخته شود. آن چه به عنوان نتیجه در بخش پایانی مقاله ارائه شده ناظر بر این مسئله است که نه تنها بردیا بر اساس توطئه هفت خاندان به رهبری داریوش از پای درآمده است، بلکه با توجه به اطلاعات منابع موجود، نمی توان مرگ کمبوجیه را اتفاقی دانست؛ چرا که سیاست های کمبوجیه و بردیا بر تحکیم قدرتشان در برابر اشراف استوار شده بود. بنابراین اشراف و خاندان های بزرگ نمی خواستند، امتیازاتشان از دست برود، به همین خاطر نسبت به آن واکنش نشان دادند و با قتل آن ها پادشاهی را از شاخه کورش گرفتند.
مفهوم «جانشینی دولت ها در زمینه تعهدات ناشی از ارتکاب اَعمال متخلفانه بین المللی»: مطالعه تطبیقی آموزه های حقوقی و رویه محاکم بین المللی در گذار زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جانشینی دولت ها در زمینه مسئولیت بین المللی به عنوانِ پیامدی از جانشینی مطرح است که بنیان آن به تعهدات ناشی از ارتکاب اَعمال متخلفانه بین المللی بازمی گردد. در رویکرد سنتّی، عدم جانشینی بر چنین تعهداتی، اصل دانسته شده که نتیجه مستقیم و عملی آن، فقد مسئولیت دولت جانشین است. جستار حاضر، از رهگذر کنکاش و مطالعه تطبیقی منابع فرعی حقوق بین الملل (آموزه های حقوقی و آرای قضایی و داوری بین المللی) که ابزار شناخت منابع اصلی هستند، پی به تحول مفهومی آن، در گذر ادوار، برده و نشان داده که رویکردی نوین در مقابل گفتمان سنتّی شکل گرفته است و آن، اصل بودن جانشینی بر چنین تعهداتی است. نگرش سنتّی، متأسی از «واقعیت» و رویکرد نوین، بیشتر، متأثر از «حقیقت» است. پژوهش پیش رو، در رویارویی با تِز و آنتی تِز یادشده، سَنتِزی را مطمح نظر قرار می دهد که با آن بشود از معایب هریک احتراز کرد؛ رویکردی بینابین که مطلق و محض بودن، محلی از اِعراب نیابد.
بدل بلاغی؛ شگردی برای تلفیق تشبیه و استعاره در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
34 - 58
حوزه های تخصصی:
در کلام حافظ، حقیقت و مجاز، زشتی، زیبایی و... به هم آمیخته است. یکی از روش هایی که به حافظ امکان ترکیب حوزه های معنایی مختلف و متضاد را داده، جانشین کردن مفاهیم در دو مصراع از بیت با استفاده از بدل بلاغی است. یکی از انواع بدل بلاغی، جانشینی دو واژه یا دو مفهوم با رابطه تشبیه است. بدل یکی از طرفین تشبیه (مشبه یا مشبهٌ به) است که جانشین طرف دیگر می شود. حافظ در این ساختار امکانات تشبیه و استعاره را به هم می آمیزد و تصاویر بدیع و معانی شگفت می سازد. ارجاع مفاهیم به یکدیگر، گاه آشکار و روشن و گاهی پنهان و کنایی است. بدل در جمله ای مستقل از مبدلٌ منه قرار می گیرد؛ ازاین رو، استقلال معنایی خود را نسبت به مبدل منه تا حدودی حفظ می کند. این ویژگی سبب می شود که بدل در ارجاع به مبدلٌ منه معنای مجازی داشته باشد، اما بدون در نظر گرفتن رابطه جانشینی، معنی اصلی خود را حفظ کند. حافظ از این شگرد برای آفریدن مضامین شعری، ایجاد نمادهای عرفانی، ایجاز در بیان مفاهیم عرفانی، تصویری کردن مفاهیم انتزاعی، خلق ایهام، ایجاد طنز و آفرینش سایر شگردهای ادبی استفاده می کند.
دلالت های معنایی نگاره سرو مبتنی بر رابطه جانشینی ، همنشینی و بافت موقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره سرو یکی از پرکاربردترین درختان در نگارگری و ادبیات و هنر ایرانی است. این جایگاه وامدار پیشینه بسیار دیرینه و کهنی است که در متون اساطیری، دینی و عرفانی جهان ریشه دارد. معانی و مفاهیم نمادین نگاره ها را در فرهنگها و بسیاری از کتابهای موجود در زمینه نمادها می توان فهرست وار یافت، اما دو مقوله در این میان اغلب نادیده گرفته می شود: نخست رابطه همنشینی و جانشینی این نمادها و دوم نقش بافت موقعیت و فرهنگی که این نگاره ها در آن قرار دارند . در این تحقیق برآنیم نقش این مقوله ها را در فهم دلالتهای نمادین سرو در متون ادبی و نقوش موجود در ظروف، فرش و بناها بررسی کنیم. برای این منظور از مبحث رابطه همنشینی(Syntagmatic relationship) و جانشینی (paradigmatic relationship) در زبانشناسی که سوسور آن را مطرح ساخت کمک گرفته ایم. جهت فهم مدلولها و مفاهیم در مورد تک نگاره ها بافت موقعیت ( Contex of situation) را لحاظ نمودیم. بررسی ده ها نگاره نشان داد که سرو در رابطه همنشینی با انسان، خورشید و سیمرغ، درختان، حیوانات مفاهیمی چون راست قامتی، پاکدامنی، جاودانگی، قداست و سرسبزی، مقاومت را با خود دارد. همچنین نگاره سرو به تنهایی با توجه به بافت موقعیت مفاهیمی چون جاودانگی، سوگواری و مرگ و اتصال به آسمان را با خود دارد . این تحقیق چند رشته ای در حوزه زبانشناسی، ادبیات و هنرهای تجسمی و با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و در پایان پیشنهاداتی در جهت درک بهتر مفهوم نگاره ها ارائه شده است.
رهیافتی تاریخی به مفهوم کلمه «ولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زعامت و رهبری امت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا(ص) از جنجالی ترین مسائل جامعه اسلامی از گذشته تاکنون بوده است. این که رسول خاتم(ص) برای استمرار دعوت اسلام در آینده چه سازوکاری را اندیشیده و به انجام رسانده است، با نگرش هایی چند قابل بررسی است. در نگرش نقلی، آیاتی از قرآن و انبوهی از روایات به لحاظ تفسیری و تاریخی قابل توجه است. پژوهش پیشرو بامحور قرار دادن این حدیث رسول اکرم(ص): «إِنَ عَلِیا مِنِّی، وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَلِی کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی» و با تمرکز بر اصطلاح «ولی» می کوشد با عنایت به سخنان، استنادات و ارجاعات خلفای مسلمان و به ویژه سه خلیفه نخست به آن، از نقطه نظر تاریخی و به روش تحلیلی، از این اصطلاح قرآنی معناشناسی دقیقی در راستای مسئله جانشینی رسول اعظم(ص) ارایه نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، کاربرد این اصطلاح در سخنان و استنادات سه خلیفه نخست صراحت در مفهوم اولویت در تصرف، زعامت، جانشینی و سرپرستی جامعه دارد چنان که فهم مردم آن زمان نیز در مواجهه با سخنان خلفا به روشنی بر همین امر تاکید و گواهی می دهد.
معناشناسی «سلطان» در قرآن با تأکید بر روابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واژگان پراهمّیت در حوزه علوم قرآنی کلمه «سلطان» است. بیشتر دانشمندان معتقدند که در قرآن به جای کلمه «معجزه» از واژه های «آیه، بیّنه، برهان و سلطان» استفاده شده است. امّا تاکنون هیچکس مصداق این الفاظ را مشخص نکرده است، بگونه ای که اگر سوال شود سلطان چه نوع معجزه ای است کسی نمی تواند به آن پاسخ دهد؟ در تفاسیر نیز اغلب این کلمه را به معنای حجّت و دلیل معنا کرده اند. اهمّیت موضوع از آنجا دوچندان می شود که درمورد اصالت، ریشه لغوی و معنای این کلمه نیز اتّفاق نظر وجود ندارد. یکی از علومی که توسّط آن می توان به این مهم رسیدگی کرد، معناشناسی است. در این علم تحوّلات معنایی واژگان در گذر زمان و درون متن براساس روابط همنشینی و جانشینی بررسی می شود. در این مقاله کلمه «سلطان» در سه حوزه معنایی مختلف؛ «حکومت سیاسی، حجّت و برهان، معجزه» مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت معنای اصلی/ لغت نامه ای که برای آن درنظر گرفته شد عبارت است از: «مانعی مسلّط بر دیگران است، که آن ها را از مقصودشان منصرف گرداند» و معناهای نسبی که بر اساس آن معنای اصلی در دستگاه معناشناسی قرآن برای سلطان بدست آمدند، عبارتند از: شکافته شدن دریا توسّط حضرت موسی(ع) - داشتن عذر موجّه یا سند معتبر - قدرت و استطاعتی که انسان بر مایملکش دارد - قدرت و اختیاری که ولیّ دمِ مقتول برای کشتن قاتل دارد.
«جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی: دو رویکرد متفاوت در مواجهه با دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله این تحقیق مقایسه «جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی به مثابه دو رویکرد در مواجهه با دیگری است. فرضیه مقاله این است که علی رغم اشتراکات جانشینی در منظر لویناس و جایگزینی در همدردی، اختلافی اساسی با یکدیگر دارند. همدردی به عنوان یکی از موضوعات اخلاقی، نحوه ای توجه و درک پریشانی، نگرانی یا نیاز دیگران است که آگاهانه و با شناخت و جایگزینی دیگری رخ می دهد. جانشینی در لویناس نیز در نسبت با «دیگری» است و محدوده مسئولیت سوژه را در قبال او ترسیم می کند. در بدو امر، سوژه لویناس با خودکامگی، هر غیری را به خود فرو می کاهد، اما در مواجهه با «دیگری»، به فروکاست ناپذیری و وابستگی قوام ذاتش به آن عنایت می یابد. از این رهگذر، مسئولیت بی کران در قبال «دیگری» هویدا می شود؛ مسئولیتی که پیش از هر سنخ آگاهی و خودآگاهی و در فضایی منفعل تر از هر انفعالی شکل می گیرد و محدوده اش تا جانشینی «دیگری» و تقاص پس دادن به جای او گسترش می یابد. در سایه این مسئولیت بی حد و مرز، جانشینی از جایگزینی همدردانه و همدلانه متمایز می شود.
خلود در جهنم بر اساس روابط همنشینی وجانشینی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
109 - 85
حوزه های تخصصی:
شبکه معنایی واژ گان خلود 79 بار درقرآن آمده که 38 بار در مورد دوزخیان که 28 بار آن ( کفارمعاند ) و10بار آن (مؤمنین عاصی) است. این پژوهش با کمک دانش معناشناسی و ادبیات عرب و سیاق آیات همنشین و جانشین با آیات خلود به این نتیجه می رسد که نخست خلود یک مفهوم فرازمانی است چون مربوط به جهان آخرت است وزمان مربوط به دنیا می باشد..دوم خلود در ادب عربی به دو معنای واقعی(ابدیت وجاودانگی) و لغوی یا نسبی (طول اللبث ومدت طولانی( کاربرد دارد..سوم با بررسی های به عمل آمده اکثریت گنهکاران خلودشان لغوی یا نسبی است وبعداز پاکسازی از جهنم و عذاب نجات می یابند اما اقلیتی از کفار معاند که سیاه وعین گناه شده اند،خلودشان در جهنم واقعی وجاودانه است. .چهارم روش این پژوهش اثبات معنای واقعی یا لغوی خلود در جهنم است.پنجم پرسش اصلی این پژوهش جاودان یا زمان داربودن در دوزخ است.
معناشناسی هم زمانی واژه «قانت» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۲۹۳
61-71
حوزه های تخصصی:
واژه «قانت» از واژگان مهم و کلیدی در نظام معنایی قرآن کریم است که بسامد تکرار نسبی آن نماد اهمیت و جایگاه معنایی مهم آن در شبکه مفهومی کتاب خداوند است. این نوشتار می کوشد ضمن تحلیل جایگاه واژه «قانت» در قرآن کریم با استفاده از روش معناشناسی توصیفی و هم زمانی، مفهوم این واژه را تبیین و مؤلفه های معنایی آن را از قرآن کریم استخراج کند. حاصل این تحقیق نشان می دهد که قانت در کاربرد وحیانی بر محور هم نشینی با واژه هایی مانند الله، اسلام، ایمان، صالح، شرک و نشوز رابطه معنایی دارد و در بخشی از مؤلفه های معنایی با برخی از آنها تقابل معنایی دارد. بر محور جانشینی نیز با واژه هایی مثل اوّاب، تسلیم، اطاعت، عبودیت، خشوع و اخبات در یک حوزه معنایی قرار گرفته است. مفهوم محوری در تحلیل مؤلفه ای این واژه، «اطاعت» است که در کنار آن می توان از مفاهیم دیگری مانند «اختصاص به خداوند»، «تسلیم»، «عبودیت»، «خشوع»، «عدم تکبر» و... یاد کرد.
نقدی بر دیدگاه «مادلونگ» درباره خلافت امام علی (ع) درکتاب «جانشینی حضرت محمد (ص)»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳
107 - 128
حوزه های تخصصی:
ویلفرد مادلونگ نویسنده کتاب «جانشینی حضرت محمد(ص)» مستشرقی آلمانی است که مسئله جانشینی پیامبر اکرم(ص)را با رویکرد ویژه ای مورد بررسی قرار داده است. دیدگاه وی نسبت به دیگر مستشرقان، منصفانه تر و عالمانه تر است، اما به خاطر محدودیت های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که داشته موفق به تبیین درست مسئله نشده است. مادلونگ در مقدمه کتاب، دیدگاه قرآن کریم را درباره جانشینی پیامبر اکرم(ص)تبیین کرده و معتقد است قرآن درباره جانشینی پیامبر هیچ آیه ای ندارد، اما نسبت به رعایت حال خاندان و بستگان ایشان، سفارشات زیادی دارد. وی شیوه پیامبران پیشین را نیز درباره تعیین جانشین بیان کرده که نشان می دهد آنان معمولاً از ذریه خود کسی را برای جانشینی انتخاب کردند و بر این عقیده است که از این آیات می توان استنباط کرد که پیامبراکرم, نیز به این مهم توجه داشته و مایل بوده فردی از خاندان و ذریه خودش را به جانشینی برگزیند، اما قبل از این که بتواند به این امر اقدام کند، مرگش به طور ناگهانی فرا رسیده و موفق به عملی ساختن این قصد نشده است. علاوه بر این، وی آیاتی را که معمولاً درباره فضائل اهل بیت(ع)مطرح می شود، مورد بررسی قرار داده و دلالت همه آنها را رد کرده است. این مقاله درصدد است اولاً دیدگاه وی درباره مسئله جانشینی پیامبر, را تبیین و سپس به طور منصفانه و مستند، نقد نماید.
معناشناسی واژه «إحصان» در قرآن با تکیه بر روابط هم نشینی و جانشینی
حوزه های تخصصی:
دانش معناشناسی یکی از ابزار معتنابه برای فهم معنای واژگان بر اساس نظام معنایی و چینش منسجم الفاظ قرآن است. از جمله واژگان برجسته در حوزه احکام دین، «إحصان» است که به دلیل کارکردهای مختلف در مباحث فقهی، به ویژه مبنا بودن تحقق آن در «رجم»، فهم معنای آن در بافت قرآنی قابل تأمل خواهد بود. بدین منظور در مقاله حاضر، ابتدا تمامی مشتقات واژه مذکور از ریشه «حصن» در آیات قرآن احصا شد که پنج بار در قالب فعلی ذکر شده اند-أُحْصِنَّ، أَحْصَنَت(2بار)، تُحْصِنُونَ و لِتُحْصِنَکُمْ - که غالبا در باب افعال است و 13 بار نیز در قالب اسمی به کار رفته که اکثر آن ناظر به جنس مؤنث- الْمُحْصَناتِ(4بار)، الْمُحْصَناتُ(3بار)، مُحْصَناتٍ، تَحَصُّناً – است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و معناشناسی به تبیین رابطه مشتقات واژه «احصان» با واژگان همنشین(شامل «نکح»، «مومن»، «فرج»، «قری»، «لبس»، «حلل»، «رمی» و «منع»)، جانشین(شامل «عفف» و «حفظ») و دارای تقابل معنایی(«أیم»، «فتی»، «فاحشه»، «مسافحه»، «بغی») با آن در قرآن پرداخته شد. بر اساس نتایج پژوهش، «احصان» فارغ از شرایط حداقلی آن در فقه(ازدواج و اسلام) و حداکثری آن در اخلاق(تقوا و عفت ورزی) حالتی در انسان ایجاد می کند که به صورت خودمراقبتی از هرگونه عبور از حریم های الهی به ویژه در زمینه مسائل جنسی پرهیز نماید و مانند یک زره، مانع از رسیدن آسیب های ناشی از انحرافات و به تبع آن، تهمت های مرتبط با آن به انسان گردد.
شخصیت،عملکرد وتاثیرگذاری سعد بن عباده خزرجی بر جریان سقیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعد بن عباده صحابی بزرگ پیامبر اسلام (ص) و از نخستین کسانی بود که از اهل یثرب به رسول خدا (ص) ایمان آورد. او رئیس قبیله خزرج و از امرا و بزرگان یثرب در دوره جاهلیت و همچنین اسلام به شمار می رفت. در بیعت عقبه رئیس قبیله خزرج بود و در اکثر غزوه های پیامبر (ص)به عنوان پرچمدار انصار در سپاه اسلام شرکت داشت. پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه مهم صحابه رسول اکرم (ص) در وقایع صدر اسلام و خصوصا حوادث و رویدادهای پس از رحلت پیامبر (ص) صورت گرفته است. از این رو به واکاوی نقش مهم و پررنگ این شخصیت به عنوان یکی از نخبگان جامعه عصر مورد نظر و تاثیر آنان بر روند امور و حوادث پرداخته و نقش اورادر واقعه سقیفه بنی ساعده مورد بررسی قرار داده است. ماجرای سقیفه بنی ساعده از گرانیگاه های تاریخ اسلام است که با انتخاب جانشین، سرنوشت اسلام پس از رسول اکرم(ص) در آنجا رقم خورد. در این میان سعد بن عباده خزرجی نقش مهمی در شکل گیری این جریان ایفا کرد.این پژوهش با رویکری توصیفی تحلیلی به تبیین این رویداد می پردازد.