مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مترادف
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
گسترش علوم و گوناگونى اطلاعات، بشر را واداشته تا امکانات علمىاى فراهم آورد که اطلاعات، سریع و دقیق براى جویندگان به دست آید. یکى از این نوع امکانات دائرةالمعارفنگارى است, و دیگرى اصطلاحنامهنویسی؛ تا در آن، ساختار و هندسه یک علم و نیز جایگاه یک اصطلاح در ساختار آن علم و روابط آن با اصطلاحات دیگر روشن شود. در این مقاله، اصطلاحنامه منطق معرفى مىشود و با تأمل در کاستىهاى آن پیشنهادهایى ارائه مىگردد.
مباحث دائرة المعارف نویسی و تخصص های مرتبط با آن: معرفی و بررسی موسوعة کشاف اصلاحات الفنون ((مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم یکی از کتابهای معتبر در شناخت اصطلاحات علوم مختلف است. نویسندة آن شیخ محمد علی تهانوی از عالمان هند در سدة دوازدهم است. وی در این کتاب میکوشد اصطلاحهای رایج و پر کاربرد علوم را توضیح دهد. او افزون بر معنای لغوی، تعریفهای اصطلاحی را نیز به تفکیک علوم مختلف آورده است. استفاده از منابع معتبر، تعریف صحیح اصطلاحها و بیان تعریفهای مختلف آن در یک علم، از نقاط مثبت این کتاب است. در این کتاب، برخی ضعفها و کاستیها نیز دیده میشود. ضعف در چینش اصطلاح، استفاده از منابع درجه سوم، نبود آدرسهای دقیق، نبود شیوه واحد در تبیین اصطلاحها، نداشتن سیستم ارجاعی کارا، استفاده از اصطلاحات غیرمرجح در برخی از مترادفات، تفکیک نشدن دقیق مباحث اصطلاحات و تکرار برخی از مباحث از ضعفهای این کتاب است.
معرفی و نقد «موسوعة مصطلحات علم الکلام الاسلامی»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
موسوعهْْ مصطلحات علم الکلام الاسلامی فرهنگنامهای در علم کلام اسلامی تألیف آقای دکتر سمیح دغیم است. نویسندة محترم هدف خود را عرضة علم کلام اسلامی در قالب فرهنگنامه با استناد به آثار کلامی دو فرقة اشعریه و معتزله دانسته است. هرچند این فرهنگنامه به گفتة مؤلف محترم آن، از ویژگیهایی همچون تنوع منابع، انتخاب موضوعات اساسی و اصلی و ارائة تعاریف عمده دربارة هر اصطلاح برخوردار است، ضعفهایی نیز دارد که برخی از آنها بدین قرارند: غفلت از آثار مهم مذاهب مختلف، عدم جامعیت در قیاس با اصطلاحات کلام اسلامی، بهکارگیری غیر اصطلاح به جای اصطلاح، عدم ارجاع اصطلاحات مرتبط با یکدیگر، فقدان نظم منطقی متون، تکرار متن، و مطالب بیارتباط.
معناشناسی شبهه و کاربرد آن در احکام فقهی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"شبهه" یا تصور غلط از چیزی با وجود کاربرد صحیح اولیه و دلالت قرآنی و مستند روایی، رفته رفته در اثر متداول شدن در محاورات، در معنی ظن و گمان به کار رفته است. همچنین از طرفی موجب برداشت غیرصحیح فقهی و از طرف دیگر توسط لغویون در فرهنگ¬ها استفاده شده است که نمی¬تواند درست باشد. این مقاله با ارائه مستندات محکم، معنی حقیقی لغوی "شبهه" را مدنظر قرار داده است تا از این طریق کاربرد فقهی ـ قانونی و در نهایت قضایی آن در مسیر صحیح خود قرار گیرد و با روش عقلا و مبانی دین مبین اسلام که از عقلانیت کامل برخوردار است منطبق شود.
بررسی مشکلات زبان آموزان ایرانی در نحوه بیان علت به زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبب یا علت انجام کاری در زبان روسی در بسیاری از موارد با آنچه که در زبان فارسی وجود دارد فرق می کند ، این تفاوت ها وقتی رونمایی می شوند که علت به کمک حروف اضافه بیان شود. حروف اضافه در زبان روسی علاوه بر ویژگی مکانی و هدفی، دارای ویژگی سببی هستند که هنگام گفتگو به زبان روسی و ترجمه از فارسی به روسی از اهمیت خاصی برخوردارند و زبان آموزان ایرانی در طول دوره فراگیری زبان به طور سطحی با آن ها آشنا می شوند و آنطور که باید و شاید به آن ها آموزش داده نمی شوند، در زبان روسی یک حرف اضافه معین برای بیان علت خاصی بکار می رود به گونه ای که حرف اضافه دیگر نمی تواند جایگزین آن شود بار معنایی اسامی و افعالی که حروف اضافه سببی با آن ها به کار می روند و همچنین نتیجه ای که علت باعث بوجود آمدن آن شده است، در تعیین حرف اضافه سببی مربوطه نقش اساسی دارند. از این رو زبان آموزان ایرانی همواره در بیان علت دچار مشکل می شوند. این مقاله به بررسی مشکلات زبان آموزان ایرانی و اثبات این گزاره می پردازد.
یادگیری واژگان زبان دوم: ریشه شناسی یا لغات مترادف ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
105 - 120
حوزه های تخصصی:
تجربه تدریس نشان می دهد که گاه ریشه شناسی می تواند یادگیری واژگان زبان دوم را بهبود بخشد و بعضی اوقات دانستن واژه های مترادف به افزایش دانش واژگانی زبان آموزان کمک می کند. از آنجا که این دو روش از روش های متداول آموزش زبان هستند بنابراین موضوع این پژوهش ارزیابی نقش آموزش ریشه شناسی در مقایسه با ارائه واژه های مترادف آشنا در یادگیری واژگان می باشد. از آنجا که میزان توانایی زبان آموزان در استفاده از واژه ها در فواصل مختلف زمانی پس از یادگیری از اهمیت بسزایی برخوردار است، تأثیر این دو روش بر حافظه کوتاه مدت و بلندمدت زبان آموزان سطوح مختلف مهارت زبانیبررسی شد. شرکت کنندگان 120 زبان آموز دانشگاه الزهرا(س) در تهران، ایران بودند. بر اساس نتایج آزمون PET، آنها به دو سطح مبتدی و پیشرفته مهارت زبانی تقسیم شدند. واژگان از دو طریق ریشه شناسی و ارائه واژه های مترادف به آنها تدریس شد. نتایج این بررسی نشان دهنده تأثیر قابل توجه ریشه شناسی واژه ها در افزایش دانش واژگانی در حافظه کوتاه مدت و بلندمدت زبان آموزان سطح پیشرفته مهارت زبانی است.
ساختار واژگانی التفهیم و دانش نامه
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
58 - 27
حوزه های تخصصی:
سده چهارم هجری مصادف با دوره فرمانروایی خانواده بلخی الاصل سامانی در خراسان و ماورأالنهر است. زبان فارسی دری در سده چهارم و پنجم بر اثرآمیزش بیشتر با زبان عربی و قبول تعدادی از اصطلاحات جدید علمی، ادبی، دینی، سیاسی و به کار بردن آنها برای مضامین و مفاهیم مختلف شعری، نسبت به سده سوم، تکامل و توسعه بیشتری یافت. اگر زبان شاعران و نویسند گان این عهد را با ادوار ادبی بعد بسنجیم، تعداد واژ گان عربی را کمتر و واژ گان اصیل فارسی دری و حتی نفوذ زبان پهلوی را در آن بیشتر می بینیم و شاعران و نویسندگان این عهد، قواعد زبان فارسی را بیشتر رعایت می کردند. سامانیان به نثر و نظم فارسی شایق بودند و به ایجاد منظومه هایی مثل شاهنامه یا ترجمه کتاب ها، فرمان هایی مستقیم صادر می کردند یا همچون ابوالفضل بلعمی، مشوّق شاعران در نظم داستان ها و کتاب ها می شدند یا وزیرانی چون ابوعلی بلعمی خود به تألیف کتاب به زبان فارسی همت می گماشتند. بسیاری از دانشمندان کوشیدند که آثار خود را به زبان فارسی نوشته و یا برای واژه های عربی معادل هایی فارسی به کار برند. از آن جمله ابوریحان البیرونی و ابن سینای بلخی اند که به آوردن واژه های فارسی دری در آثار خود روی آوردند.
جانشین سازی واژگان مترادف در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ از تکرار معنی برخلاف تکرار لفظ در سطح بیت، ابایی نداشته است؛ شاهد ما در اثبات این ادعا، استفاده او از واژگان و عبارات مترادف است. ریزبینی و نکته سنجی حافظ در توجه به اختلاف های معنایی واژگان مترادف مثال زدنی است. وی علاوه بر هم معنایی و ترادف، به اختلاف ها و حتی گاه تضاد های معنایی این واژگان به ظاهر مترادف نظر داشته و هر واژه را در بافت معنایی مناسب به کار گرفته است. نکته قابل توجه دیگر، آرایش واژگان و عبارات مترادف در ابیات اوست؛ حافظ مفاهیم مترادف را به صورت گروه کلمه و به دنبال یکدیگر نمی آورد؛ بلکه واژه دوم را در جمله مستقل دیگری، جانشین واژه یا عبارت نخست می کند. این روش، شگرد جادویی او در آمیختن معانی و آفریدن معانی شگفت و تازه است. آرایش واژگان مترادف، توجه به جزییات معانی آن ها و به کار بردن آن ها در بافت های متناسب با معنایشان، به حافظ توانایی فراوان در آفرینش معانی بدیع و تصاویر هنری شگفت بخشیده است. او با این مترادف سازی ها، علاوه بر ایجاد تناسبات لفظی و معنوی، پارادوکس های بدیع، طنزهای ملیح و مخفی و... می آفریند و بر ابعاد و گستره معنی در هر بیت می افزاید. در حدود 5درصد از ابیات حافظ، مفاهیم مترادف جانشین یکدیگر شده اند. حافظ در آفرینش این مفاهیم علاوه بر مفردات زبان، از معانی کنایی عبارات، روابط مجازی واژگان و ساختن ترکیب های تازه سود جسته است.