مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
طبقه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
انسان برایتأمیننیازهای خود وابسته به جامعه است، از سوی دیگر جامعه نیزضوابطی را برای افراد تعیین و بوسیله فرهنگ معرفی می کند.هر طبقه اجتماعی، فرهنگ خاص خود را دارد که از توافقات تاریخی- اجتماعی افراد آن طبقه نشأتمی گیرد. یکی از عناصر اساسی فرهنگ «ارزش هایاجتماعی» است. ارزش هایاجتماعی، مقاصد و هدف هایمطلوبی است که افراد جامعه برایدستیابی به آن ها فعالیتمی کنند تا بدینوسیلهنیازها و خواسته های خود را برآورده سازند. این تحقیق به منظور مطالعه ارزش های رایج در طبقات مختلف جامعه در شهر شیراز انجام شده است. در این راستا تعداد 383 پرسشنامه محقق ساخته در میان والدین خانوارهای شیراز از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی، توزیع گردید. بر اساس چارچوب نظری زاهد (1384) و تقسیم بندی نوینی که از ارزش های جامعه به عمل آمد، روابط قابل توجهی بین انواع ارزش ها با طبقات بالا، متوسط و پایین جامعه بدست آمد. بر اساس نتایج رابطه معناداری بین ارزش های بنیادی مدرن، ارزش های تخصصی مدرن، ارزش های عمومی اسلامی و ارزش های عمومی مدرن با طبقات اجتماعی وجود دارد. اما بین ارزش های بنیادی اسلامی و ارزش های تخصصی اسلامی با طبقات اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد.
تحلیلی بر رابطه طبقه اجتماعی وساختار قدرت خانواده در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برابری جنسیتی و نابرابری های طبقاتی همواره دو نمود بارز تمایزات اجتماعی در جوامع مختلف بوده اند. هدف تحقیق حاضر، براساس یک رویکرد منسجم، رابطه متقابل ساختار قدرت در خانواده و پایگاه اقتصادی- اجتماعی را مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد.این تحقیق حاصل یک پژوهش پیمایشی است که در بینزنان همسردار ساکن در مناطق منتخبی شهر اصفهان با نمونه ای342 نفری که با شیوه طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند انجام شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای است که به روش محتوایی، اعتبار آن و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن به دست آمده است. متغیرهای اصلی این پژوهش، ساختار قدرت در خانواده با پایگاهاقتصادی –اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و میزانمهریه سن بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که خانواده از شکل سنتی پدر سالار خارج شده و زنان قدرت بیشتری نسبت به گذشته به دست آوردهاند وخانواده شکل متعادل تری به خود گرفته استهمچنینبا توجه به مجموع نمرات گویه های سه بعدساختار قدرت درخانواده های ساکن درشهر اصفهان 7/22 درصد زن سالار، 3/74 درصد متعادل، 3 درصد مردسالار هسنتد. از طرفی دیگربرحسب نتایج می توان اذعان داشت کهخانواده های اصفهانی بیشتر دموکراتیک هستند وازالگوهای تصمیم گیری دوسویه بهره می گیرند تایک سویه.به طور کلی می توان گفت نتایج تحقیق حاضر با تئوری تضاد (نظریه رندال کالینز)ونظریه منابع (بلاد وولف)منطبق است.
شناخت میزان گرایش جوانان به معنویت های نوظهور و عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر آن (دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش برسی میزان گرایش دانشجویان به جنبش های نوین معنوی برای شناخت بهتر شرایط و چالش های موجود و نیز میزان تأثیرپذیری این متغیر از عوامل اجتماعی چون مصرف کالاهای فرهنگی، روابط اجتماعی، نحوه هویت یابی و طبقه اجتماعی گروه مورد بررسی است. برای مبانی نظری از نظریات اندیشمندانی چون مارکس، کنت، دورکیم، برگر و دیوی استفاده شده است. روش مطالعه پیمایش بوده و بعد از تعیین حجم نمونه پرسشنامه توسط 384 نفر از جمعیت مورد مطالعه توسط نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمون TوF انجام شده است. بر اساس نتایج حاصل شده رابطه مصرف کالاهای فرهنگی، روابط اجتماعی و نحوه هویت یابی جوانان با گرایش آنها به معنویت های نوظهور مستقیم و معنی دار است. اما طبقه اجتماعی جوانان، جنسیت و وضعیت تأهل رابطه معناداری با گرایش به معنویت های نوظهور ندارد.
بررسی عوامل اجتماعی – اقتصادی مرتبط با مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت مشارکت زنان در زندگی سیاسی تحت تأثیر ساخت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی و پایه های ایدئولوژیکی روابط اجتماعی می باشد. با توجه به این که زنان دارای نقش دوگانه ای در حوزه های تولیدی و بازتولیدی می باشند، اما هنوز مشارکت آنها در ساختار رسمی سیاسی و فرایندهای آن، جایی که تصمیمات با در نظر گرفتن استفاده از منابع اجتماعی تولید شده به وسیله مردان و زنان گرفته می شوند، مهم تلقی نمی شود. بنابراین، بررسی جایگاه زنان در سیاست، مستلزم توجه به کلیت سیستم و ساختار اجتماعی و دگرگون نشدن روابط ساختاری می باشد. روش پژوهش این مقاله پیمایش بوده و اطلاعات از راه ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری زنان 18 سال به بالای شهر برازجان می باشد. تعداد 273 نفر با استفاده از جدول لین به عنوان نمونه به شیوه تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویه ها استفاده شد .میزان آلفای کرونباخ برای مشارکت سیاسی 86% می باشد. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و روش رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که محل تولد، تحصیلات، شغل، طبقه اجتماعی، جهت گیری مذهبی، درآمد، استفاده از رسانه های جمعی، سیاسی بودن خانواده، سیاسی بودن دوستان و علاقه به برنامه های سیاسی با مشارکت سیاسی زنان رابطه معناداری دارند. بین سن، وضعیت تأهل و قومیت با مشارکت سیاسی رابطه معناداری مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پنج متغیر جهت گیری مذهبی، سیاسی بودن دوستان، علاقه به برنامه های سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی و تحصیلات در مجموع 47 درصد از تغییرات در متغیر وابسته را تبیین کردند
استعاره دستوری به مثابه تنوع نحوی از منظر دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابه گونه های استعاری در نظر گرفته است که با نظریه تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونه ها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایه بالاتر قابل توصیف است. گونه های صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- دستور هستند. در پژوهش حاضر صورت های متجانس و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد آزمودنی ها جمعاً 47 نفر هستند که بر اساس متغیرهای جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی انتخاب شده اند. پرسش های پژوهش عبارت است از: 1 )چه تأثیراتی متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری دارند؟ 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های استعاری وجهیت، اسم سازی و گذرایی چگونه است؟ داده های پژوهش نشان می دهد که متغیر جنسیت بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری و همچنین کاربرد انواع استعاره دستوری گذرایی، وجهیت و اسم سازی تأثیر ندارد. اما متغیرهای تحصیلات و طبقه اجتماعی تأثیر زیادی در کاربرد صورت های استعاری و متجانس و همچنین در کاربرد انواع استعاری دستوری (بجز عدم تأثیر جنسیت بر استعاره دستوری گذرایی) در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. پدیده قابل ملاحظه در پژوهش حاضر تصحیح افراطی آماری است. طبقه متوسط (بر اساس تقسیم بندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعاره دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقه متوسط در کاربرد استعاره دستوری در تقلید از طبقه بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقه مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده می شود.
تعامل نحو و زبانشناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریه تنوعات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل نحو و زبان شناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریة تنوعات زبانی لباو ابراهیم رضاپور [1] تاریخ دریافت: 21/4/93 تاریخ تصویب: 24/12/93 چکیده جامعه شناسان زبان تنوع زبانی را یکی از ویژگی های ذاتی زبان ها در نظر می گیرند.آنها معتقدند که عوامل اجتماعی نظیر جنسیت، طبقة اجتماعی، تحصیلات، سن و قومیت در ایجاد و وقوع تنوع زبانی نقش اساسی دارند. در این تحقیق، تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، طبقة اجتماعی و تحصیلات بر بسامد تنوع نحوی در زبان فارسی در دو گفتمان محاوره ای روزمره و علمی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در گفتمان روزمره، مردان نسبت به زنان بسیار بیشتر از قلب نحوی، ساخت اسنادی و قیود تأکید استفاده کرده اند و در گفتمان علمی بر عکس، زنان نسبت به مردان در کاربرد قلب نحوی و ساخت اسنادی تا حدود زیادی پیشتاز بوده اند. در گفتمان روزمره، طبقة بالای اجتماعی از ساخت قلب نحوی بیشتر از طبقات متوسط و پایین استفاده کرده است و همچنین طبقة پایین جامعه هم در کاربرد ساخت اسنادی و قیود تأکید تا حدی نسبت به طبقات اجتماعی دیگر پیشتاز بوده است. در گفتمان علمی، طبقة بالای اجتماعی در کاربرد قلب نحوی نسبت به طبقات دیگر اجتماعی بسیار پیشتاز بوده است. در گفتمان روزمره، افراد با تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در کاربرد قلب نحوی نسبت به افراد دیپلم و پایین تر پیشتاز هستند و افراد دیپلم و پایین تر در کاربرد ساخت اسنادی نسبت به دو گروه دیگر تحصیلات پیشتاز بوده اند. همچنین در گفتمان علمی، قلب نحوی نسبت به ساخت اسنادی و قیود تأکید بیشترین کاربرد را دارد که توسط افراد با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مطالعات زبانی علاوه بر استفاده از رویکرد زایشی، لحاظ کردن ملاحظات جامعه شناسی زبان در مطالعات زبان ضروری است. وجود تنوعات نحوی در گفتار گویشوران فارسی در بافت ها و سبک های مختلف اجتماعی اعتبار و ارزش نظریة تنوع را در مطالعات زبانی دو چندان می سازد. در این تحقیق وجود سه ساخت نحوی بازنمایی کنندة معنای اصلی و همچنین معنای گفتمان یکسان حکایت از آن دارد که رویکرد زایشی در تحلیل سه ساخت مذکور ناتوان است و این گونه تنوع ساختی و توزیع آنها در دو گفتمان تنها از طریق نظریة تنوع قابل تحلیل است. نتایج تحقیق حاضر هم سو با تحقیقات کینگ (2005) در زمینة تنوع صرفی نحوی در گونة فرانسوی آکادین و همچنین تحقیقات بابیرز (2005) در زمینة تنوع ترتیب واژه در گونة هلندی است. واژه های کلیدی: نظریة تنوع، قلب نحوی، ساخت اسنادی، قیود تأکید، طبقة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت، گفتمان 1 استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه سمنان؛ Abrahim_rezapour@profs.semnan.ac.ir
آگاهی از طبقه اجتماعی، ابعاد و پیامدهای آن در میان دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به منظور تحلیل آگاهی و نگرش دانشجویان درباره طبقه و اهمیت آن، داده های دو پیمایش نگرش ها و آگاهی های دانشجویان ایرانی در سال 1382 و سال 1394 به کار گرفته شده است. هدف پژوهش، تحلیل میزان آگاهی دانشجویان از طبقه اجتماعی شان، نگرش پاسخگویان به تأثیرگذاری طبقه اجتماعی در دستیابی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی و میزان تطابق شاخص عینی طبقات و ذهنیت افراد به طبقه است. داده ها براساس نظریه وبر تفسیر شدند. نتایج نشان می دهد بیشتر دانشجویان خود را متعلق به یک طبقه اجتماعی می دانند و بر این باورند که افراد جامعه نیز از تفاوت طبقاتی در جامعه آگاهی دارند. بین پایگاه اجتماعی-اقتصادی و آگاهی طبقاتی دانشجویان همخوانی وجود دارد. مطابق یافته ها، بیشتر دانشجویان خود را متعلق به طبقه متوسط می دانند. علاوه براین، اکثر پاسخگویان معتقدند طبقه در دستیابی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار است. با وجود این، بیش از نیمی از آن ها امید دارند پس از پایان تحصیلات و شاغل شدن، طبقه اجتماعی بالاتری داشته باشند.
رابطة مفاهیم «فرّه» و «خویشکاری» براساس متون پهلوی و کارکرد اجتماعی آنها در اندیشة سیاسی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از واژه هایی که در متون پهلوی به کار رفته است، فارغ از معانی انتزاعی و نظری شان، کارکردی عمل گرایانه در صحنة اجتماعی ایران باستان داشته اند. از مهم ترین این واژه ها، «فرّه» و «خویشکاری» می باشند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و در معنای عملی خود، از کارکردی یکسان برخوردارند؛ متون پهلوی با تأکید بر دینکرد نشان می دهند که این دو واژه نسبت مستقیمی با یکدیگر دارند. درواقع، خویشکاری در هر فرد ظرفیتی از فروغ ایزدی و روشنایی مطلق می باشد که همان فره یزدانی است و به هر آفریده ای به اندازه تاب و توان و انجام خویشکاری آفرینشی او، اعطا می گردد. این نور یا روشنایی، از بهترین نوع خویشکاری از سوی هر فردی حاصل می شود که فرد در جایگاه خویش و در ساختار طبقاتی اش از بهترین کارکردها در جهت نیرومند ساختن عوامل حیات و زندگی بهره می برد و به موجودات مینوی مانندتر می شود و بدین ترتیب، شایسته لقب «فرّه مند» می گردد. شیوه پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و هدف آن که با بررسی منابع دست اول پهلوی و مطابقت آن با ساختار اجتماعی ایران باستان انجام شده، نشان دادن پیوند این دو مفهوم است که در حقیقت، آمیزه ای میان نظر و عمل در نزد فرزانگان ایران باستان بوده است تا از این طریق بتوان بیشترین بازده و نتایج عینی را از فعالیّت های مردم در جهت پایداری و ثبات بنیان قدرت به دست آورد.
بررسی نقش آگهی های بازرگانی تلویزیون در ترویج سبک زندگی مطالعة موردی: آگهی های بازرگانی شبکة جم در زمستان 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی تبلیغات تجاری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی ماهواره
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه سبک زندگی و رسانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی تلویزیون قالب های محتوای تلویزیونی سبک زندگی تلویزیون
هدف از این مقاله بررسی نقش آگهی های بازرگانی تلویزیون در ترویج سبک زندگی می باشد.در این راستا پس از مطالعه تحقیقات پیشین در این حوزه، از مولفه های سبک زندگی بوردیو به منظور ارزیابی مولفه های ترویج سبک زندگی استفاده شده است.مولفه های مورد بررسی در این مدل با تمرکز بر سه طبقه اجتماعی بالا، پایین و متوسط با تکنیک تحلیل محتوای کمی مورد بررسی قرار گرفته اند. جامعه آماری این تحقیق کلیه پیام های بازرگانی پخش شده شبکه جم در زمستان 1394 می باشد.نتایج بررسی نشان داد که هر چهار مقوله مورد بررسی(لوازم داخلی محیط خانه، محیط بیرون خانه، ورزش ها و تفریحات و نقش های منزلتی) سبک زندگی مرتبط با طبقات بالای اجتماعی را ترویج می نمایند.همچنین نتایج بررسی نشان داد که تمرکز اصلی این تبلیغات بر ترویج سبک زندگی منطبق با طبقات بالای اجتماعی در دو مقوله "لوازم داخلی محیط خانه"و" محیط بیرون خانه" می باشد
حذف هم خوان پایانی در گفتار فارسی زبانان در مناطق تهران و شهرری: رویکردی اجتماعی زبانی براساس نظریه بازیل برنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان پدیده ای است اجتماعی و هر زبان گوناگونی ها و تنوعاتی گسترده دارد که به سبک ها و گونه های اجتماعی متفاوت اشاره دارند. پژوهش حاضر به مقدار حذف هم خوان پایانی کلمات در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع اول ابتدایی شهرری و نیز شهر تهران پرداخته و در واقع گونه زبانی دانش آموزان دو طبقه اجتماعی پایین و بالای شهر را بررسی کرده است. در این شاخص برای تعیین طبقه اجتماعی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و عواملی مانند محل سکونت، تحصیلات و شغل والدین استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در یک جامعة آماری شامل 200 دانش آموز دختر و پسر از دو منطقه جنوب و شمال شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش، متغیرهای مستقل طبقه اجتماعی و جنسیت اند و متغیر وابسته متغیر زبانی است و تمام مباحث برپایه نظریه بازیل برنشتاین است. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه ای 60 سئوالی گردآوری و با استفاده از آزمون لون (Leven )، t و آمار توصیفی تحلیل کمّی و کیفی شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن هستند که در تمام موارد حذف های پایانی دانش آموزان مناطق پایین شهر بیش از دانش آموزان مناطق بالای شهر بوده و به طور کلی پسران(هر دو منطقه) بیش از دختران(هر دو منطقه) عمل حذف را انجام می دهند.
سنجش اثرگذاری عوامل اجتماعی- فرهنگی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری (مورد شناسی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برند مقصد در مرکز راهبردهای بازاریابی سازمان های مدیریت مقصد قرار گرفته است، زیرا تعهد مصرف کننده به توصیه دیگران نسبت به سفر به آن مقصد یا بازگشت مجدد گردشگر به مقصد است. عوامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار در مدل رفتار مصرف کننده معرفی شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزانِ اثرگذاری چهار عامل فرهنگ، خانواده، گروه های مرجع و طبقه اجتماعی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری مورد بررسی شامل گردشگران ورودی به شهر اصفهان و حجم نمونه در این پژوهش 242 نفر بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS، آزمون t مستقل و معادلات ساختاری، میزان اثرگذاری هفت متغیّر مستقل (شامل خانواده، گروه های مرجع، طبقه اجتماعی و چهار بُعد فرهنگی «هافستد» شاملِ مردسالاری در مقابل زن سالاری، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، شاخص اجتناب از عدم اطمینان در مقابل ریسک پذیری و قدرت) بر متغیّر وابسته وفاداری به برند مقصد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهند، فقط چهار متغیّر از هفت متغیّر مستقل بر وفاداری به برند مقصد تأثیرگذارند. در این میان، گروه مرجع با ضریب تأثیر 74 دارای رتبه اول، طبقه اجتماعی با ضریب تأثیر 35 دارای رتبه دوم، فرهنگ مردسالاری در مقابل زن سالاری با ضریب تأثیر 33 در رتبه سوم و خانواده با ضریب تأثیر 26 در رتبه چهارم است. همچنین نتایج نشان می دهد، طبقات بالا و بالای متوسط نسبت به طبقات پایین و پایین متوسط به برند مقصد وفادارتر هستند.
تحرک اجتماعی در رمان فارسی از سال 1300 تا 1350 شمسی (مطالعه در چهار رمان نمونه)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح تحرک اجتماعی (Social Mobility) به جابه جایی افراد از پایگاهی اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر اطلاق می شود. این تحرک به دو شیوه عمودی و افقی اتفاق می افتد. پرسش اصلی این پژوهش بازتاب چگونگی تحرک طبقات اجتماعی در رمان فارسی در دوران مورد بحث است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با در نظر گرفتن نمونه های موفق رمان های این دوره بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از سال های1300تا 1325 شمسی، طبقه اجتماعی اشراف و کارمندان و طبقه اداری و شهرنشین در رمان فارسی بیشترین بازتاب را داشته است. در این دوره انتقاد از فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی ناسالم، از مهم ترین مسائل طرح شده در رمان هاست. طبقه متوسط در حال شکل گیری و تحرک اجتماعی بیشتر از نوع تحرک عمودی است. از سال های 1325 تا 1350ش. طبقه اجتماعی متوسط شهرنشین و به ویژه طبقه محروم روستانشین، کارگران و دهقانان در رمان بیشتر بازتاب داشته است. در این دوره، تحرک اجتماعی اغلب در میان طبقات متوسط و محروم و از نوع تحرک افقی است، یعنی جابه جایی در مشاغل فرودست مثل تبدیل روستایی و کشاورز بی زمین به حاشیه نشین شهری را شاهد هستیم. مسئله استفاده تکنیکی از تجدد در سطح صنعتی مانند استفاده از ابزارهایی چون ماشین و تراکتور و در سطح فرهنگی مانند استفاده از کفش، کلاه و لباس فرنگی بدون زیرساخت مناسب و فرهنگ مصرف آن، تبعاتی در ایجاد فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی به وجود آورد که در رمان های این دوره بازتاب یافته و تحلیل شده است.
جایگاه و نقش نیروها و طبقات اجتماعی در ایران (1380-1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
247 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت سیاسی و اقتصادی نیروها و طبقات اجتماعی در ایران در سال های 1380-1360 است. نویسنده این بحث را با تکیه نسبی به تئوری پولانزاس مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. این مقاله می گوید در سال های فوق برخی از اقشار و طبقات مانند بورژوازی تجاری و طبقه متوسط سنتی به دلیل برخورداری از منابع سیاسی و اقتصادی بیشتر، قوی تر از دیگر گروها بودند. تحت چنین شرایطی در این سال ها دولت جمهوری اسلامی ایران تحت کنترل لایه ها و اقشار مزبور به صورت متناوب قرار گرفت؛ در دهه 1360 از نقطه نظر اقتصادی دولت از طبقه حاکم تجاری به صورت نسبی استقلال پیداکرد؛اما در دهه 1370 دولت تا حدودی به عنوان نیروی ابزاری عمل کرد و به دفاع از مناسبات سرمایه و سوداگری بیش از دوره قبل برخاست.
جامعه شناسی زمانمندی زندگی روزمره در گروه های اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو درباره زمان و زمانمندی در زندگی روزمره است که به تبیین تفاوت های موجود در زمانمندی گروه های طبقاتی و سنی می پردازد. برای تحلیل این تفاوت ها از روش شناسی دیالکتیکی گورویچ در تحلیل مقیاس های زمانی طبقات اجتماعی و نظریه شکاف نسلی کارل مانهایم استفاده شد. روش پژوهش، از نوع پیمایشی است که طی آن 586 نفر از شهروندان 20 تا 55 ساله اصفهانی بررسی شدند. برای انتخاب جامعه نمونه، از دو شیوه نمونه گیری خوشه ای (تفکیک طبقاتی مناطق و محله های شهر) و نمونه گیری سهمیه ای استفاده شد. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای صورت گرفت که نگارندگان تهیه کردند. گروه های طبقاتی و سنی در 19 بعد زمانی و سپس در 2 گونه عمده زمانی (زمانمندی توسعه مدار و زمانمندی توسعه ستیز) مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد میانگین زمانمندی توسعه مدار با ویژگی هایی چون حرکت پیوسته، سرعت متعادل، قطعیت در تعیین هدف ها و مسیر زندگی و جهت گیری معطوف به آینده، در طبقات بالا و متوسط، بیشتر از طبقات پایین و در نسل میانسال، بیشتر از جوانان است. قشرهای پایین جامعه و جوانان به دلیل تجربه ناامنی های اقتصادی، بیش از دیگر گروه ها در معرض گسستگی ها و بی نظمی های زمانی (زمانمندی توسعه ستیز) اند.
تبیین جامعه شناختی رابطه بین انواع مشارکت سیاسیِ با طبقات اجتماعی در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، «تبیین جامعه شناختی رابطه بین انواع مشارکت سیاسی با طبقات اجتماعی در شهر مهاباد» می باشد. در پژوهش حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شهروندان 18 سال به بالای شاغل در شهر مهاباد در سال 1397 می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر برآورد گردید. نمونه گیری از بین واحدها به صورت خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری از داخل خوشه ها به صورت تصادفی سیستماتیک صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشارکت سیاسی است که ضریب پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد و جهت سنجش مفاهیم آن از طیف لیکرت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت سیاسی(این میزان در طیف لیکرت از حداقل 1 تا حداکثر 5 متغیر بوده است) در میان افراد واقع در طبقه پایین شهر مهاباد به ترتیب با میانگین های 3/86 و 3/66 از نوع عام و خاص و مشارکت سیاسی طبقه بالا با میانگین 2/95 از نوع منفعل در بالاترین سطح قرار دارد.
عوامل مرتبط با خشونت خانگی علیه زنان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
37 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی وضعیت و انواع خشونت خانگی و عوامل مرتبط با آن در بین زنان جوان متأهل شهر تهران است . داده ها از طریق اجرای پیمایش کمّی و شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با حجم نمونه 405 نفر از زنان متأهل زیر 30 سال در مناطق مختلف شهر تهران گردآوری و با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و رگرسیون چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. از نظریه های ترکیبی که بر چندبُعدی بودن خشونت و تأثیرپذیری آن از تعامل بین عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی تأکید دارند، استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد زنان مورد بررسی در طول زندگی زناشویی خود تجربه پنج شکل خشونت خانگی شامل؛ خشونت جسمی، روانی، کلامی، جنسی، و اقتصادی داشته اند. در این میان، خشونت کلامی بیشترین و خشونت جنسی کمترین شیوع را داشته است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد شیوع خشونت در ازدواج های نامطلوب (ازدواج در سنین پایین، ترتیب یافته، و بدون شناخت)، ساختار غیرمشارکتی قدرت در خانواده، طبقه پایین اجتماعی، و بیکاری به طور معناداری بیشتر بوده است. آموزش و مشاوره زوجین در امر همسرگزینی و دسترسی زنان به منابع و حمایت های اجتماعی رسمی و غیررسمی جهت کاهش خشونت خانگی علیه زنان پیشنهاد می شود. واژه های کلیدی: خشونت خانگی، ازدواج ترتیب یافته، ساختار قدرت، طبقه اجتماعی، ساختارهای اجتماعی.
بررسی مشارکت سیاسی در طبقه متوسط جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد که میان مشارکت سیاسی افراد و طبقه اجتماعی که بدان تعلق دارند، ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر در میان افراد متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص می توان الگوهای رفتاری مشابهی را در زمینه مشارکت سیاسی جست وجو کرد که قابل تعمیم به کل آن طبقه است. در این میان طبقه متوسط شهری، از جمله طبقاتی است که شناخت رفتار سیاسی و نوع مشارکت سیاسی آن به واسطه اهمیت این طبقه در نظام های دموکراتیک مدرن، اهمیتی دوچندان دارد. طبقه متوسط شهری در ایران نیز در فواصل مهم تاریخی و در رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی کشور به ویژه در دوران پس از مشروطه، نقش مهمی ایفا کرده است. در این مقاله با بررسی مشارکت سیاسی طبقه متوسط شهری در ایران مشخص می شود که آگاهي سياسي بالا در ميان اعضاي طبقه متوسط در كنار تحصیلات بالا و پايگاه شغلي بالاي آنان به كاهش مشاركت سياسي و شكل گيري نارضايتي سياسي در ميان اعضاي طبقه متوسط انجاميده است. در نتایج این تحقیق ملاحظه مي شود كه در مواجهه با دولت، مسئله اصلي طبقه متوسط، مسئله سياسي است. در واقع طبقه متوسط جديد در ايران با توجه به وضع اقتصادي نسبتاً مناسبي كه دارد، بيشترين بي قدرتي را در حوزۀ سياست احساس مي كند.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری الگوی ارتباطی بیمار بیماران مبتلا به سرطان، مغز و اعصاب و قلب و عروق در بیمارستان های شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های فراوانی موضوع رابطه پزشک – بیمار و اثر آن بر رضایت بیماران از درمان و کمک به بهبود بیماران را بررسی کرده اند؛ اما به رابطه سرمایه اجتماعی، به منزله متغیر مهم اجتماعی، با نوع رابطه بیماران با پزشکان توجه چندانی نشده است. به همین منظور در این پژوهش این رابطه با استفاده از روش پیمایش از نوع توصیفی – مقطعی بررسی می شود. در این پژوهش با استفاده از نظریه های سرمایه اجتماعی چلبی (1393)، بوردیو (1986)، کلمن (1377) و پاتنام (1995)، سرمایه اجتماعی شبکه ای و ترکیب آن با الگو های رابطه پزشک – بیمار، چارچوب نظری مناسبی برای بررسی موضوع پژوهش فراهم شد. جامعه آماری پژوهش را همه بیمارانی (سرطان، مغز و اعصاب و قلب و عروق) تشکیل می دهد که در طول دوره پژوهش به بیمارستان های شهر رشت مراجعه می کردند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده و درنهایت، 372 پرسش نامه توزیع و جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان دادند بین متغیرهای طبقه اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی یعنی شبکه تعاملات، مشارکت در جامعه محلی، تعاملات شغلی و ارزش زندگی با متغیر الگوی رابطه بیمار، رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهند متغیرهای ارزش زندگی، عاملیت اجتماعی، مشارکت در جامعه محلی، طبقه اجتماعی و تعاملات شغلی 4/82 درصد متغیر رابطه بیمار را تبیین می کنند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان دادند متغیر مشارکت در جامعه محلی، بالاترین اثر مستقیم (520/0) را بر الگوی رابطه بیمار دارد؛ اما متغیر ارزش زندگی در مجموع با اثر مستقیم و غیرمستقیم (824/0)، بالاترین سهم را در تبیین واریانس الگوی رابطه بیمار دارد.
بررسی جامعه شناختی رابطه حاشیه نشینی، فرهنگ فقر و امنیت اجتماعی در نقاط شهری ایران (مورد مطالعه: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که حاشیه نشینی از حیث فراهم نمودن بستر مناسب برای ارتکاب جرائم مورد توجه کارشناسان انتظامی، حقوقی، قضایی و جرم شناسان می باشد. این پژوهش در پی بررسی پدیده های اجتماعی تأثیرگذار بر تهدید امنیت اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شهری می باشد. به عبارتی، رابطه حاشیه نشینی و امنیت اجتماعی را در شهر همدان مورد مطالعه قرار می دهد. برای این منظور، از رویکرد جامعه شناختی استفاده شده است. به این منظور، با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه پرسشنامه، داده ها گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق کلیه حاشیه نشینان شهر همدان بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 383 نفر از بین آنان انتخاب شده است. پردازش داده ها در سه سطح توصیف، تحلیل دو متغیره، و تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد بین محرومیت نسبی و امنیت اجتماعی رابطه وجود داشته و با امکان ارتقای پایگاه اجتماعی افراد میزان کنش های اعتراضی آنان نیز افزایش می یابد، همچنین، با افزایش مدت سکونت در مناطق حاشیه نشین احتمال بروز رفتارهای مخل امنیت اجتماعی نیز افزایش می یابد. لیکن فرهنگ فقر و احساس ازخودبیگانگی ارتباط معنادار با امنیت اجتماعی ندارد. بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاداتی جهت استفاده سازمان های مسئوول ارائه شده است.