مطالعات داستانی

مطالعات داستانی

مطالعات داستانی سال چهارم پاییز و زمستان 1395 شماره 2 (پیاپی 14)

مقالات

۱.

نقش زبان در بازتاب نگرش مردسالارانه (بررسی موردی نمایشنامه روزنه آبی اثر اکبر رادی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جلوه طبیعی خشونت خشونت زبانی نگرش مردسالاری نمایشنامه روزنه آبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۴۶۳
روابط نابرابر زن و مرد همواره قدرت را در خانواده و اجتماع در قبضه مردان نگه داشته و به رسمیت شناخته است. زن علاوه بر اینکه خود آن را می پذیرد، در نهادینه کردن و پذیرش آن توسط فرزندان نیز سعی می کند. یکی از زمینه های تجلی روابط نابرابر بین زن و مرد، خشونت کلامی است که در گفتار مردان و در راستای همسو کردن همسر و فرزندان مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل خشونت کلامی مردان در نمایشنامه روزنه آبی اثر اکبر رادی می پردازد و از این رهگذر سعی دارد به این دو پرسش اساسی پاسخ دهد که 1. زبان چگونه به تداوم نظام مردسالار کمک می کند؟ و 2. در این راستا چه استراتژی هایی برای پنهان کردن خشونت کلامی به کار گرفته می شود؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که خشونت کلامی زبان مردان به ابقای تفکر و نگرش مردسالارانه کمک می کند و همچنین برای پنهان داشتن خشونت کلامی مردان، استراتژی طبیعی جلوه دادن چنین رفتارهایی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.
۲.

بررسی و مقایسه رمان های شازده احتجاب هوشنگ گلشی ری و نام ها و سایه های محمدرحیم اخوت براساس نظریه جفری لیچ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنجارگریزی رمان شازده احتجاب نام ها و سایه ها جفری لیچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۳۸۴
روش تحلیلی  که جفری لیچ برای بررسی زبان یک متن در پیش می گیرد، در حقیقت یک روش زبان شناختی است. او معتقد است که اثر در درون خود ویژگی های برجسته ای دارد که شاعر یا نویسنده آنها را گزینش کرده و همین نظام سبب تمایز آثار مختلف با یکدیگر می گردد. لیچ در تقسیم بندی خ ود، فراهنج اره ا را ب ه دو ن وع زبانی و معنایی دسته بندی کرده که گونه زبانی آن شامل هنجارگریزی های واژگانی، دستوری، نوشتاری، گویشی، سبکی و زمانی است. در این پژوهش، با استفاده از نظریه لیچ و وارد کردن شاخص های ادبیت مکتب فرمالیسم، دو رمان فارسی با فاصله زمانی چهل ساله بررسی شده است تا ویژگی های ادبی آنها استخراج شود. ویژگی های این آثار در حیطه هایی همچون میزان حرکت در معیارهای ادبیت متن، واژگان خارج از زبان معیار مانند به کارگیری واژگان قدیمی، واژگان بومی و خلق واژگان جدید بررسی شده است. حاصل مطالعات نشان می دهد که در رمان شازده احتجاب، هوشنگ گلشیری بیشتر به دشوارنویسی روی آورده، در حالی که اخوت در رمان نام ها و سایه ها به روان نویسی گرایش داشته است. در حیطه واژگانی در دو نسل، نویسندگان اغلب به واژگان زبان معیار وفادار مانده اند. در زمینه خلق واژگان جدید تفاوتی در دو نسل دیده نمی شود. از نظر مقایسه بین دو نسل می توان گفت که نسل دوم (دهه80)  نسبت به نسل اول (دهه40)، نقض قواعد هنجاری را به شیوه متعادل تری دنبال می کند، تا کمتر در جهت دشوارسازی زبانی باشد.
۳.

تحرک اجتماعی در رمان فارسی از سال 1300 تا 1350 شمسی (مطالعه در چهار رمان نمونه)

کلیدواژه‌ها: رمان رئالیستی فارسی پایگاه اجتماعی طبقه اجتماعی تحرک اجتماعی 1300 تا 1350

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۵۳۵
اصطلاح تحرک اجتماعی (Social Mobility) به جابه جایی افراد از پایگاهی اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر اطلاق می شود. این تحرک به دو شیوه عمودی و افقی اتفاق می افتد. پرسش اصلی این پژوهش بازتاب چگونگی تحرک طبقات اجتماعی در رمان فارسی در دوران مورد بحث است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با در نظر گرفتن نمونه های موفق رمان های این دوره بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از سال های1300تا 1325 شمسی، طبقه اجتماعی اشراف و کارمندان و طبقه اداری و شهرنشین در رمان فارسی بیشترین بازتاب را داشته است. در این دوره انتقاد از فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی ناسالم، از مهم ترین مسائل طرح شده در رمان هاست. طبقه متوسط در حال شکل گیری و تحرک اجتماعی بیشتر از نوع تحرک عمودی است. از سال های 1325 تا 1350ش. طبقه اجتماعی متوسط شهرنشین و به ویژه طبقه محروم روستانشین، کارگران و دهقانان در رمان بیشتر بازتاب داشته است. در این دوره، تحرک اجتماعی اغلب در میان طبقات متوسط و محروم و از نوع  تحرک افقی است، یعنی جابه جایی در مشاغل فرودست مثل تبدیل روستایی و کشاورز بی زمین به حاشیه نشین شهری را شاهد هستیم. مسئله استفاده تکنیکی از تجدد در سطح صنعتی مانند استفاده از ابزارهایی چون ماشین و تراکتور و در سطح فرهنگی مانند استفاده از کفش، کلاه و لباس فرنگی بدون زیرساخت مناسب و فرهنگ مصرف آن، تبعاتی در ایجاد فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی به وجود آورد که در رمان های این دوره بازتاب یافته و تحلیل شده است.
۴.

تحلیل داستان سارای از دیدگاه نشانه شناسی بارت

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی اسطوره بارت داستان سارای فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۵۹۰
داستان سارای یکی از افسانه های معروف آذربایجان است که در آن قهرمان داستان با تکیه بر نیروی عشق، تدبیر شجاعانه ای اندیشید که همین اراده او را در زمره اسطوره های معروف آذربایجان قرار داد. اسطوره شناسی بخشی از دانش گسترده نشانه شناسی است که هدف آن یافتن اندیشه نهفته در اساطیر و شالوده فرهنگ یعنی باورها، ارزش ها و روحیات هر قوم است. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه نشانه شناسی بارت (1392) و شیوه تحلیلی – استنباطی، اسطوره سارای را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و به نتایجی دست یافته است. براساس یافته های پژوهش، تأمل در عناصر اسطوره ای نهفته در لایه های زیرین این داستان همانند وفاداری، شهامت، پاکدامنی و آزادگی قهرمان آنکه در پایان داستان با سپردن جسم خویش به آرپاچای خود را جاودانه کرد، راز ماندگاری اسطوره سارای بوده و مبین فرهنگ و روحیات مردم این منطقه است و نشان می دهد که چطور برخی باورها در داستان تقویت شده و متعالی جلوه داده می شوند و چگونه برخی باورها تضعیف می گردند.
۵.

سبک زبان داستان نویسی کامل الکیلانی در داستان کودک (بررسی موردی: داستان های اصدقاء الربیع و الافیل الابیض)

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر عربی داستان کودک کامل الکیلانی سبک داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۵۸۱
هر اثر ادبی که خلق می شود، ویژگی های خاص خود را دارد و سبک و روش ارائه افکار و خلاقیت های نویسندگان، با توجه به تفاوت فکری و روانی شان، متفاوت است. زبان روایت داستان مقوله ای است که باید متناسب با مخاطب و نوع داستان باشد. این ویژگی در داستان کودک با حساسیت و ظرافت ملموسی همراه است که نویسندگان کودک باید بسیار نکته سنج و آگاه باشند و از واژگان و عباراتی استفاده کنند تا زبان داستان برای کودک ساده و قابل فهم باشد و کودک بتواند حوادث و مفهوم داستان لمس کند. هدف نوشتار حاضر این است که با شیوه توصیفی تحلیلی، شگرد و سبک نویسندگی کامل الکیلانی را در نمونه داستان های مذکور مورد بررسی قرار دهد. بررسی ها و مطالعات انجام شده در داستان های مورد پژوهش، حاکی از آن است که کامل الکیلانی با استفاده از تکرار واژه ها و عباراتی کوتاه و ساده، زبان داستان هایش را با سطح درک و فهم کودکان متناسب نموده است. او همچنین بیشتر افعال این عبارات را از زمان ماضی گرفته تا بتواند به داستان رنگ واقعی داده و حوادثش را برای مخاطب خردسالش ملموس و عینی نماید.
۶.

نام شناسی شخصیت در داستان های مجموعه سه تار از جلال آل احمد

کلیدواژه‌ها: سه تار جلال آل احمد نام شناسی شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۶۰۱
قدرت هم ذات پنداری مردم با قهرمانان داستان ها بسیار زیاد است. قهرمانان داستانی همان اشخاص جامعه اند و مخاطب در خوانش اثر، خود را در جایگاه قهرمان می بیند. از این رو، تحلیل شخصیت ها و قهرمانان داستان ها ضروری است. یکی از روش های شناخت بهتر قهرمانان داستان، نام شناسی شخصیت هاست. نویسنده با استفاده از نام های مختلف، داستان یا شخصیت های داستان را معرفی می کند. شناختن شخصیت های کنشگر در اثر، به نوبه خود به شناسایی لایه های درونی اثر کمک می کند. از این رو، نام شناسی کاربردی اساسی در تحلیل و نقد داستان دارد. هرچند داستان نویسی در ایران و ادبیات فارسی سابقه ای طولانی ندارد، در قرن اخیر نویسندگانی در این حوزه فعالیت کرده اند. جلال آل احمد در شمار این نویسندگان قرار می گیرد. از آن جهت که جلال از نویسندگان صاحب سبک ایرانی است و ایدئولوژی های خاصی دارد، نام شناسی شخصیت های داستانی او در تحلیل داستان هایش بسیار پراهمیت است. در این مقاله سعی شده است که به نام شناسی شخصیت های داستانی در  مجموعه سه تار پرداخته شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱