مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
منطق مکالمه محصول اندیشه میخاییل باختین، نظریه پرداز حوزه علوم انسانی در قرن بیستم است. این دیدگاه بر برقراری تعامل دائمی میان نظرگاه های متن، مؤلّف و مخاطب تأکید می کند و این که شناخت واقعی تنها از لابه لای شراکت ها، تفاوت ها و نقیضه های معانی این سه عنصر حاصل می شود. از نظر او، سخن سرشت مکالمه ای دارد و این مکالمه گرایی نیز به شکل تام در گونه ادبی رمان بازتاب مییابد؛ زیرا رمان، عرصه بازتاب زبان ها، صداها و سبک های گوناگون است. بنابر این رمان ماهیتاً چندمفهومی است. از این رو زمینه اصلی مطالعات باختین است. در این جستار تلاش شده که تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی، بنا بر سرشت رمان گونه آن در گستره منطق مکالمه مورد پژوهش قرارگیرد. روش پرداختن به این پژوهش، اثباتی-تحلیلی است و به مؤلّفه های شاخص مکالمه ای همچون دوصدایگی، دگرمفهومی، کرونوتوپ و ذکر مصادیق آن؛ ازجمله پوشیده گویی، محاکات و دیالکتیک پرداخته می شود.
بی اعتمادی در دستگاه مسعود غزنوی و دلایل آن در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
با مطالعه تاریخ بیهقی، روابط تیره چهره های طراز اول غزنویان و فضای غیرشفاف حاکم بر دربار مسعود غزنوی بخوبی مشهود است. بی اعتمادی، فریبکاری، تظاهر و دروغ ویژگی تقریباً مشترک بین ارکان حکومت سلطان مسعود است. جناح بندی درباریان و منازعه محمد و مسعود در جانشینی محمود، خودبینی و خودرایی سلطان، جاسوسی ، دورویی و تظاهر، تهمت، انتقام و فساد در نظام اقتصادی و اجتماعی، از مهم ترین مصادیق بی اعتمادی در دستگاه مسعود غزنوی بوده است. بی اعتمادی در میان لایه های مختلف دربار، موجب از هم گسیختگی و عدم انسجام ارکان حکومت و شکست ها و ناکامی های دوران سلطنت مسعود غزنوی است.
حدیث «گذشته شدن» در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به بررسی و تحلیل «درگذشت» شخصیت های تاریخ بیهقی و بحث درباره مسائل پیرامون آن اختصاص دارد. همان گونه که نقش آفرینان این تاریخ از لحاظ شخصیتی با یک دیگر متفاوتند، مرگ و درگذشت آنان نیز از جهات مختلف چون حسّاسیّت، کیفیّت و پیامدهایی که به دنبال دارد، از یک دیگر متمایز است. در بخش نخست تحت عناوین: «مرگ های ویژه و حساس»، «مرگ های معمولی»، «مرگ های حماسی» و «مرگ های سیاسی ـ مذهبی» مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش دوم از «شیوه های مرگ» اشخاص در تاریخ بیهقی سخن می رود. «قتل»، «مرگ طبیعی»، «مرگ مفاجات» و «مرگ نامعلوم»، عناوین قسمت های مختلف این بخش است: بخش سوم دربرگیرندة دو مرحله است: «شخصیت ها پیش از مرگ» و «شخصیت ها پس از مرگ». بخش چهارم به ذکر و شرح ملزومات مرگ چون «وصیت»، «تدفین» و «تعزیت» و بخش پنجم به موضوع «مرثیه« اختصاص یافته است.
بررسی تقابل حقیقت و واقعیت در تاریخ بیهقی بر مبنای تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان یا گفتمان های جامعة عصر ابوالفضل بیهقی با امکانات گستردة زبانی (گفتار و نوشتار) و غیرزبانی (زمینه ها و عوامل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و...) تأثیر همه جانبه ای بر افکار، اعمال و سخنان شخصیت های حاضر در تاریخ بیهقی داشته اند. ابوالفضل بیهقی با وجود آن که راوی رویدادهای آن دوره است، یکی از افراد حاضر در گفتمان تاریخ بیهقی است و افکار و سخنانش تحت تأثیر گفتمان های آن دوره بوده است. دقت در افکار و سخنان بیهقی در نگرش به حاکمیت غزنویان و شخص سلطان، نشان می دهد در کلام او دوگانگی وجود دارد. در این مقاله، برای تبیین نقش بیهقی در گفتمان تاریخ بیهقی، با محوریت وجود دوگانگی در سخنان بیهقی، تقابل حقیقت و واقعیت در کلام بیهقی و وجود این تقابل در نگرش او به حکومت و شاه بررسی می شود. در این بررسی، نحوة استفادة بیهقی از ایدئولوژی در مشروعیت بخشی به حاکمیت غزنوی و نقش ذهن خودآگاه و ناخودآگاه او در نگرش به شاه و منصب او تحلیل می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد دوگانگی در کلام بیهقی ناشی از «فراخوانی» و تأثیرپذیریِ او از جانب دو گفتمان متضاد است.
تحول «داغ دیدن» از فعل ساده به مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، اصطلاح «داغ دیدن» به معنی مصیبت دیدن و درباره مرگ عزیزان، به ویژه فرزند به کار میرود. با توجه به شواهدی از متون ادبی و تاریخی مانند تاریخ بیهقی (قرن پنجم) و تاریخ الوزرای ابو الرجای قمی (قرن ششم)، به نظر میرسد این ترکیب در گذشته، به معنی دیدنِِ داغ بوده است؛ به عبارت دقیق تر، در گذشته، «داغ دیدن» فعل ساده بوده و «داغ»، مفعول فعل «دیدن» به شمار می رفته است. از قرن یازدهم هجری به بعد، «داغ دیدن» به معنی مصیبت دیدن و مرگ عزیزان، در شعر شاعرانی مانند صائب و دیگران، زیاد به کار رفته است.
بررسی انتقادی واژه «خضرا» در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی یکی از شاهکارهای نثر فارسی است که ابوالفضل بیهقی توانسته است در آن، ضمن پردازش بی پیرایه بخش مهمی از تاریخ این مرز و بوم، نثری سخته و استوار را به نمایش گذارد. بررسی تاریخ بیهقی گویای آن است که این اثر ارزشمند با وجود اهمیت وافر ادبی – تاریخی، مورد بی مهری های فراوانی، چه از جانب نسخه نویسان و چه از جانب مصححان قرار گرفته است؛ به طوری که تا کنون نه نسخه معتبری برای استناد به آن در دست است و نه چاپ های منقح آن خالی از اشکال؛ اگرچه تصحیح حاذقانه استاد علی اکبر فیاض، اندکی از این بی مهری ها را کاسته است و تا حد زیادی خلاء موجود را پر کرده است اما هنوز تا رسیدن به نسخه ای درخور و قابل اعتماد، راه درازی در پیش است؛ به گونه ای که هنوز بسیاری از اماکن جغرافیایی و حتی نام برخی از شخصیت های این کتاب بر ما پوشیده است. در این جستار نگارندگان با توجه به قرائن موجود درون متنی و برون متنی و بررسی آثاری چون تاریخ طبری، تاریخ الفی، تاریخ سیستان، تجارب الامم، دفتر تاریخ مجموعه اسناد و منابع تاریخی، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران و اخبار سلاجقه روم و... و نیز آثار بسیاری از شاعران- از جمله عنصری که شاعر دربار غزنوی بوده است- به این دریافت رسیده اند که بر خلاف دیدگاه شارحان و مصححان تاریخ بیهقی، واژه « خضرا» در معنای چمن و سبزه زار نیست بلکه نوعی سکو، صفه، پیشخوان، مکانی خاص یا ایوانی بلند بوده است که پادشاه بر فراز آن به شادخواری و تماشا و نظاره یا انجام مراسمی ویژه می پرداخته است.
کارکرد بلاغی آرایش واژگانی در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة آرایش واژگانی چه در دانش سنتی «معانی النحو» و چه در زبان شناسی معاصر اهمیت اساسی دارد؛ اما در زبان فارسی تاکنون تحقیق مستقلی بر آرایش واژگانی متون ادبی و تاثیر بلاغی آن انجام نشده است. این مقاله ابتدا جایگاه آرایش واژگانی در دستور و بلاغت را بررسی می کند و به نقد پیشینة تحقیقات معطوف به آن می پردازد. سپس کارکرد بلاغی آرایش واژگانی در تاریخ بیهقی را ذیل دو سرفصل پیش آیی و پس آیی عناصر اصلی و فرعی جمله بازمی نماید و با استناد به نمونه های آرایش واژگانی و رجوعِ همزمان به بافت موقعیتی و اقتضای حال، هنر بیهقی را در استفادة بلاغی از این هنرسازه نشان می دهد. برای تبیینی روشن تر از تاثیر این هنرسازه در تاریخ بیهقی، از متن سلجوقنامة ظهیری نیشابوری برای مقایسه استفاده می شود.
بیهقی را می توان نقطة عطف بلاغت آرایش واژگانی به شمار آورد. او از آرایش واژگانی آزاد حداکثر بهره را برده است. انواع آرایش های نشان دار را می توان از تاریخ بیهقی استخراج کرد که غالباً کارکرد بلاغی دارند. برای مثال بیهقی همة عناصر جمله را بنا بر دلایلی که تنها با رجوع به بافت بیرونی متن آشکار می شود برای برجسته سازی در آغاز جمله قرار می دهد. برخلاف پیش آیی که بیشتر بر بافت موقعیتی اثر متکی است، پس آیی، غالبا با هدف تسهیل در پردازش جمله، تنظیم هارمونی خبری و نیز خلق ریتم رخ می دهد.
نقد نسخ تاریخ بیهقی با تکیه بر آرایش واژگانی و اقتضای حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که آرایش واژگانی در تاریخ بیهقی برخلاف نثر امروز بسیار منعطف است و نیز گاه بنا بر اقتضای حال تغییر می کند، می توان از آن به عنوان ابزاری بسیار ویژه در تصحیح انتقادی متن بیهقی و متون نظیر آن که آرایش واژگانی منعطف دارند بهره برد. برای این منظور ابتدا باید ساختار جمله ای را که از حیث آرایش واژگانی در دو نسخه متفاوت است، تعیین کرد و با آمارگیری در کل متن به آرایش واژگانی معیار برای آن جمله پی برد، ضمن این که باید اقتضائات حال را نیز در نظر آورد و آن گاه تصمیم گرفت که ساخت جمله در کدام نسخه به شیوة معمول نویسنده یا به اقتضای حال نزدیک تر است. این شیوه در تصحیح انتقادی تاکنون لااقل به شکل رسمی سابقه نداشته است. برای نشان دادن کاربرد آرایش واژگانی در تصحیح انتقادی، نمونه هایی از جملات در چاپ یاحقی و سیدی با چاپ فیاض مقایسه خواهد شد.
بررسی لحن در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی ازجمله متون برجسته نثر کلاسیک فارسی است که با وجود آن که نام تاریخ بر خود دارد، به دلیل رویکرد ادبی و هنری نویسنده به تاریخ، به حوزه ادبیات راه یافته است. سرشت اثر، زبان و رهیافت زیبایی شناسانه آن، لحنی خاص بر این اثر حاکم کرده است.
لحن در هر اثر ادبی، برایند عناصر متعددی همچون فضای روایی، فضای زبانی و فضای گفتمانی است. در تاریخ بیهقی نیز لحن متأثر از عناصر مختلف روایت ادبی مانند صحنه پردازی، فضاسازی، شخصیت پردازی، ... و شگردهای زبانی همچون واج آرایی، به گزینی واژه، ترکیب سازی و جابه جایی متنوع و سیال اجزای جمله و البته فضای فکری حاکم بر ایران قرن پنجم است. در این مقاله، به شیوه تحلیلی اثباتی، ضمن بررسی عوامل لحن ساز، چگونگی هماهنگی این عوامل با یکدیگر مطالعه و نتیجه گرفته شده که لحن مسلط در تاریخ بیهقی، لحنی فاخر و حماسی است که هم بر ماهیت اثر منطبق است و هم به دغدغه نویسنده و خواننده پاسخ می دهد.
بررسی متن نامة مسعود غزنوی به ارسلان خان در تاریخ بیهقی با روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان انواع آثار منثور مکاتبات درباری از جهات گوناگون شایستة تحقیق و مطالعه هستند. در این جستار یکی از مکاتبات سیاسی مسعود غزنوی به ارسلان خان قراخانی که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته و در کتاب وی نسخة کامل آن ثبت شده است، با استفاده ازسه مؤلّفة فرکلاف تحلیل و توانایی نویسنده در پردازش مناسبات قدرت بررسی شده است. بیهقی در این نامه با گزینش دقیق واژه ها و به کارگیری ساخت معلوم و مجهول و وجهیّت اخباری سعی دارد قدرت مسعود غزنوی را - حتّی در شرایط بحرانی پس از شکست دندانقان- نشان دهد. تحلیل این نامه بسیاری از شگردهای زبانی بیهقی را در تبیین روابط سیاسی روشن می سازد.
نقد کتاب گزیدة تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزیدة تاریخ بیهقی، با شرح و توضیح نرگس روان پور، یکی از کتاب های موفقی است که استادان و دانشجویان رشتة زبان و ادبیات فارسی برای تدریس در مقطع کارشناسی به آن توجه بسیاری داشته اند. اهمیت تاریخ بیهقی و توجه روزافزون به گزیدة مذکور و نقش این گزیده در آشنایی دانشجویان زبان و ادبیات فارسی با این اثر ارزش مند، نگارندگان را بر آن داشت تا افزون بر ذکر مزایا و نقاط قوت گزیده، پاره ای از کاستی های آن را ارزیابی کنند و پیشنهادهایی جهت بهترشدن کتاب، از نظر ساختار و محتوا، ارائه دهند. در این مقاله، علاوه بر توجه به اشتباهات چاپی و اشکالات نگارشی، سعی شده است مواردی که نویسنده از آن ها با عنوان مشکلات ناگشودة متن نام می برد، بررسی شود و نکات مبهم متن برای مخاطبان گزیده و شرح داده شود؛ البته ضروری بود بخش هایی از تاریخ بیهقی آورده می شد تا خط سیر منطقی حوادث منجر به سقوط و اضمحلال پادشاهی قدرت مند غزنوی نشان داده می شد که گزیده فاقد آن هاست
کاربرد آیات و احادیث در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صبغه ادبی و هنر سبکی که بیهقی در نوشتن کتابش به کار برده، آن را در میان تمام آثار تاریخی زبان فارسی ممتاز کرده است. این کتاب هم از حیث نثر پارسی و هم تاریخ نویسی مزیّت های فراوانی دارد و کتابی اخلاقی و آموزنده است. از آن جا که یکی از خصیصه های مهم نثر دوره بیهقی استفاده از آیات و احادیث است، سعی نگارندگان در این مقاله بر آن بوده تا هنر سبکی بیهقی و بلاغت او را از حیث کاربرد آیات و احادیث به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهند. لذا دو پرسش اصلی مطرح می شود: الف) با توجه به نوع کاربرد آیات و احادیث در نثر آن دوره، بیهقی بیشتر از چه شیوه هایی بهره برده است؟ ب) آیا آیات و احادیث کاربرد و استفاده های دیگری نیز داشته اند و تا چه اندازه این کاربرد بر اهمیت و هنر سبکی بیهقی افزوده است؟ نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که از آیات و احادیث علاوه بر بهره گیری به عنوان رکنی زینتی که مرسوم آن دوره بوده، برای کاربردهایی سیاسی، اخلاقی و تعلیمی، تحلیل شخصیت افراد، تعلیق و... نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق به نمونه هایی از کاربرد آیات که بی هیچ گونه فاصله به رشته نثر می پیوندند و کاربرد اخلاقی و پندآموز دارند، به عنوان برجسته ترین شیوه بهره گیری از آیات اشاره شده است.
تحلیل روابط برون زبانی در روایت بیهقی از بردارکردن حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد ارتباط از اهداف اصلی زبان است. ارتباط زبانی معمولاً با سایر شیوه های ارتباطی مانند رفتارهای حرکتی همراه می شود که به آن ارتباط غیرکلامی یا برون زبانی می گویند. رفتارهای غیرزبانی افراد سبک ارتباطی و ویژگی های شخصیتی آنان را نشان می دهد، از این رو داستان پردازان و تاریخ نگاران تلاش می کنند تا کمیت و کیفیت ارتباطات غیرکلامی شخصیت ها را در روایت خود بازتاب دهند.
این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و نگاهی میان رشته ای، به بازخوانی ماجرای بردارکردن حسنک وزیر از تاریخ بیهقی بپردازد و نشان دهد که چگونه بیهقی با دقت در رفتارهای برون زبانی و روایت آن ها، موفق به مجسم سازی، عینیت بخشی و تصویر گری رویدادهای دوران غزنویان شده و بر ظرفیت نمایشی متن تاریخی افزوده است. این تحقیق نشان می دهد که بیهقی ارتباطات غیرکلامی را بیشتر برای کامل کردن پیام ارتباطات کلامی به کار گرفته است، اما آن ها در بسیاری از موارد جایگزین رفتار کلامی می شوند یا رفتارهای کلامی را کنترل می کنند.
تحلیل شخصیّت شناسانه ابوالفضل بیهقی بر اساس تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی اثر ادبی که محصول ذهن آدمی است، می توان از روان شناسی به منزله علمی که به مطالعه ذهن آدمی و فراورده های آن می پردازد، استفاده کرد. از آنجا که تاریخ بیهقی دربرگیرنده بخش مهمی از وقایع زندگی شخصی، حرفه ای و اجتماعی بیهقی است می توان آن را یک زندگی نامه خودنوشت دانست و با تحلیل روان شناسانه آن به جنبه های مهمی از شخصّیت بیهقی دست یافت. در این مقاله سعی کرده ایم بر اساس نظریّه آبراهام مزلو پدر انسان گرایی نوین در روان شناسی کمال یا سلامت، به شناخت علمی تر و ثابت شده تری از شخصیّت نویسنده تاریخ بیهقی برسیم.
بررسی نگارش نامه های دیوان رسالت در عصر غزنوی، با تکیه بر تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی شیوة نگارش نامه های اداری در دورة غزنوی و ویژگی های خاص آن، براساس منابع مکتوب٬ به ویژه تاریخ بیهقی پرداخته است. همچنین، مقایسه ای بین مکاتبات دورة غزنوی با دوره های قبل و بعد از آن صورت گرفته و نیز به موضوع تشابه نثر و مکاتبات غزنوی از لحاظ دستوری با نثر عربی یا فارسی قدیم پرداخته شده است.
روش/رویکرد تحقیق: نوع تحقیق، بنیادی-کتابخانه ای بوده و روش آن توصیفی است که با مراجعه به منابع دست اول تاریخی و بر پایة منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
یافته ها/ نتیجه گیری: در دورة غزنوی، دبیران ایرانی، پس از سال ها عربی نویسی، شروع به نگارش متون به زبان فارسی نمودند و نهضت نگارش متون ادبی، علمی، و فلسفی آغاز شد. دیوان رسالت، یکی از دیوان های برجستة غزنوی بوده و دبیری در این دوره، ویژگی های خاصی نسبت به دوره های قبل داشته است. نثر فارسی، که از اوایل قرن پنجم به شیوة مرسل عالی شکل گرفته بود، در متون این دوره، به خصوص در تاریخ بیهقی به کمال رسیده است. مکاتبات و نامه های معمول در دیوان رسالت در دورة پیش گفته، مشتمل بر موضوعات متفاوتی می باشد که نمونه های آن، براساس تاریخ بیهقی بررسی شده است.
تاریخ بیهقی؛ کتابی از میان رفته یا آرزویی شکل نگرفته (نظریّه ای دربارة حجم و محتوای تاریخ بیهقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی از جمله آثار گرانسنگ نثر فارسی است که با توجّه به موضوع آن، در دو حوزة ادبیّات و تاریخ، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. یکی از مهم ترین پرسش هایی که در باب این کتاب مطرح است، میزان حجم و محتوای این کتاب است. موضوع تاریخ بیهقی، چنان که امروزه در دست ماست، روایتگر چگونگی به قدرت رسیدن مسعود غزنوی و حوادث دوران زمامداری وی تا اندکی پیش از مرگ اوست. ظاهراً بیهقی در پی تکمیل تاریخ خویش تا پایان دوران مسعود و نوشتن تاریخ جانشینان مسعود نیز بوده است. عدّه ای از پژوهشگران بر اساس پاره ای از مطالب کتاب و نیز سخنان ابن فندق و اشارات چندی که در بعضی از کتاب ها آمده است، چنین استنباط کرده اند که حجم این کتاب، بسی فزون تر از آن چیزی است که امروزه در دسترس است. در مقالة حاضر، با طرح پرسش ها و فرضیه ها و نیز آوردن مطالبی از خود متن تاریخ بیهقی، نشان داده ایم که تاریخ بیهقی کتابی فراتر از آنچه امروزه در دسترس همگان است، نبوده است و حدّاکثر چیزی که می توان بیان کرد، این است که بیهقی در پی طرحی کلان برای نوشتن تاریخ محمود، مسعود و دیگر جانشینان ایشان بوده که بنا به دلایل نامعلوم از انجام آن بازمانده است.
بررسی تطبیقی اصول روایت در تاریخ بیهقی و تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بلعمی (از تاریخ های عمومی عالم) و تاریخ بیهقی (از تاریخ های خصوصی دورة غزنویان) از شاه کارهای تاریخی و ادبی ایران زمین به شمار می روند. به رغم پژوهش های فراوانی که درباره آن ها انجام شده، از دید تطبیقی و از ابعاد مختلف تاریخی و ادبی، نظیر سبک و اسلوب تاریخ پردازی، اصول روایت، و زبان، تا کنون کم تر بدان ها توجه شده است. این دو اثر، که از برجسته ترین نمایندگان دورة نخستین تاریخ نگاری و از آثار مهم سبک نثر مرسل و بینابین ادبیات منثور ایران اند، به سبب برخی تجانس های انکار ناپذیر، از جمله کاربرد آگاهانه یا ناآگاهانه اصول روایت و داستان پردازی، ظرفیت مطالعه تطبیقی را دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با مطالعه و بررسی ویژگی های روایی و داستانی تاریخ بلعمی و تاریخ بیهقی از جمله زاویه دید، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، لحن، و فضا، برخی شباهت ها و تفاوت های این دو شاه کار را از این حیث به دست دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنوع زاویه دید در تاریخ بیهقی بیش از تاریخ بلعمی است. در تاریخ بیهقی به شخصیت ها بیش از کنش ها و حوادث پرداخته شده و این اثرْ تاریخی شخصیت محور به شمار می آید، اما تاریخ بلعمی بیش تر تاریخِ کنش محور است. بیهقی در صحنه پردازی موفق تر از بلعمی است. هم چنین، عناصر لحن، فضا، و رنگ در تاریخ بیهقی پرداخته تر و ماهرانه تر از تاریخ بلعمی است و مجموعه این عوامل باعث جذابیت بیش تر آن شده است.
نادرستی های عمده در برگردان عربی تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
مقصود از این نوشتار، طبقه بندی، اصلاح، تصحیح و توضیح برجسته ترین اشتباه ها و غلط هایی است که در ترجمة عربی تاریخ بیهقی به قلم یحیی الخشاب و صادق نشأت رخ داده است. این ترجمه بر اساس نسخة قاسم غنی و علی اکبر فیّاض انجام پذیرفته است. ترجمة عربی تاریخ بیهقی به عنوان ترجمة تاریخی که از نظر ادبی و علمی در جهان، ممتاز شناخته شده روشن است و از آنجا که فهم درست متون فارسی به شناخت ادب و فرهنگ ایرانی یاری می رساند، اطمینان از ترجمة درست آن ها برای غیر فارسی زبانان بر ایرانیان فرض است. از سوی دیگر، به سبب موضوع تاریخی و اجتماعی این کتاب، صحّت ترجمة آن برای پژوهشگران عربی زبان امری مهم تلقّی می گردد و نیز به همین سبب، برای خواستاران زبان و ادب پارسی که زبان مادریشان عربی است، راهگشاست. در این مجال می کوشیم این ترجمه را از دیدگاه های گوناگون بررسی کرده، این بررسی را در چند محور «افزوده های مترجمان»، «کاسته های مترجمان»، «خطا در معادل یابی واژگان، اصطلاحات و عبارات»، «خطا در انتقال مضمون» پی می گیریم. علاوه بر این، پس از نقد هر نمونه، بر آنیم تا معادل مناسب تری برای آن پیشنهاد کنیم.
تحلیل سیاسی زبان بدن در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان بدن به معنای عبور از کلام و ایجاد ارتباط از طریق عناصر غیرکلامی یا زبان خاموش است. این زبان مجموعة وسیعی از رفتارها و پدیده های اشاری و حرکتی را شامل می گردد و در سیاست، به طور مستقیم یا غیرمستقیم کاربرد دارد. یک سیاست مدار می تواند نقش و نیّت واقعی خود را در پسِ واژه ها و جمله ها پنهان کند، امّا قادر به نهان داشتن زبان بدن نیست. از این رو، با تحلیل حرکات و اشارات بدنی سیاست مداران می توان به مکنونات ذهنی، فکری و اهداف سیاسی آنها پی برد. مصادیق زبان بدن را به عنوان یکی از ابزارهای ارتباط غیرکلامی در تاریخ بیهقی می توان به چهار دسته تقسیم کرد: 1) حرکات و حالات چهره. 2) اشارات و حالات سر و تن. 3) حرکات و اشارات دست. 4) سایر رفتارهای حرکتی. حالات چهره، نمودار مهارت یک سیاست مدار در مقوله هایی نظیر خویشتنداری، تمایل به ایجاد ارتباط و بی اعتنایی است و بر مفاهیمی چون تأیید، تکذیب، تأسّف، تمسخر و ظاهرسازی دلالت می نماید، همان گونه که حرکات دست می تواند دالّ بر احترام، پیمان، وفاداری یا قتل و دستگیری باشد. نکتة مهم اینکه بسیاری از موضوعاتی را که امکان طرح آنها در ارتباط کلامی وجود ندارد، یا به مصلحت نیست، می توان با زبان بدن مطرح کرد. باری، زبان بدن را باید یکی از انواع فرازبان دانست که اگرچه پیامش به نافذترین شکل انتقال می یابد، امّا هیچ گونه ردّ و نشان قابل استنادی به جا نمی گذارد و به همین دلیل، در حوزة سیاست بسیاری از ناگفتنی ها را با زبان بدن می گویند.