مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مسعود غزنوی
ساختار و عملکرد سپاه غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به رابطه ساختار و عملکرد، این مقاله بر آن است تا تأثیر ساختار سپاه غزنوی را در عملکرد آن تبیین کند. تبیین مسأله بر این فرضیه مبتنی است که سپاه غزنوی از همان ابتدای تأسیس گرفتار تعارضهای نهفته ساختاری شد. این تعارضها در برهههای مختلف چه در قالب شورشهای داخلی، جنگهای خارجی، جنگ قدرت خاندان حکومتی و رقابت ستیزهجویانه نخبگان حکومتی و بروز دستهبندیهای سیاسی خود را عینیت بخشیده، شالودههای نظم و هماهنگی درونی سپاه را در هم ریخته و تاکتیکها و برنامههای آن را برای برون رفت از بحران، دچار ناکارامدی ساخته است. این تعارض از زمان الپتکین تا خسروملک آخرین فرمانروای این خاندان 351 ـ 582ق گرفتار نهاد سپاه بوده است. بدیهی است در دوره محمود و مسعود به دلیل جایگاه بالای سپاه، تجلی تعارض بیش از دورههای پس و پیش آن بود.
سیاست اقتصادی در دوره نخست غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
غزنویان از نظر اقتصادی حکومتی ثروتمند بودند. خزانه سلاطین غزنوی، به ویژه محمود و مسعود، از طریق درآمدهای گوناگون، سرشار از ثروت بود. آنان درآمدهای اقتصادی مختلفی داشتند که مهم ترین این درآمدها، مالیات و خراج اراضی بود. غزنویان با همدستی کارگزاران اداری و ماموران مالیاتی، این مالیات ها را دریافت می کردند. اینان به دلیل اینکه مالیات ها را به طور منظم به خزانه حکومتی می فرستادند، مورد حمایت سلاطین غزنوی بودند. بنابراین، زیاده ستانی هایی به نفع خود انجام می دادند و بر رعایا و کشاورزان سخت گیری می کردند. بر این اساس، دوران غزنویان از نظر رفاه و رونق اقتصادی، همچون دوره های دیگر تاریخ ایران، دوران خوبی برای اقشار پایین جامعه نبود.
سیاست اجتماعی در عصر نخست غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکومت و سیاست در ایران عصر غزنوی همچون دوره های قبلی تاریخ ایران با خودکامگی پیوند خورده است. در دیدگاه سلاطین غزنوی حکومت حق الهی آنان بود. به همین دلیل در مقابل مردم که آنان را رعایای خود می پنداشتند، پاسخگو نبودند. آنان در واقع مردم را در حکم مایملک و دارایی خود به شمار می آوردند و بر این مبنا سیاست اجتماعی خود را تنظیم می کردند. بر این اساس سلاطین غزنوی برای مردم حرمت و حقوقی قائل نبودند و مردم را ابزاری جهت پیشبرد اهداف حکومتی خود می دانستند. اینان هر گونه واکنش و اعتراضی را از جانب مردم بر نمی تابیدند و وظیفه مردم به عنوان رعایای حکومت، اطاعت، تولید و پرداخت مالیات به حکومت بوده است. با در پیش گرفتن این سیاست حکومتی و اجتماعی بود که شاید غزنویان آغازگران و پدید آورندگان روش های استبدادی و خودکامگی در ایران بعد از اسلام به شمار می روند.
سیاست مذهبی در دوره نخست حکومت غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مهم حکومت غزنویان به ویژه در دوره نخست، سیاست مذهبی آنان بود که در ساختار حکومتی آنان تاثیر گذاشت و به آن جهت داد. به نظر می رسد که دوره نخست غزنوی، آغاز تکوین بهره گیری از مذهب در جهت گیری های سیاسی و حکومتی است که در دوره های بعدی یعنی سلجوقی و خوارزمشاهی و حتی مغول و تیموریان و به خصوص صفویان به اوج می رسد. غزنویان با ملتزم نشان دادن ظاهری خود به مذهب سنت حنفی و سپس شافعی که محمود آن دو را مذهب نیک می دانست؛ به اهداف دوگانه ای دست یافتند. از یک سو با سرکوب جریان های مخالف داخلی با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون امپراتوری غزنوی حفظ کردند و از سویی دیگر به تنظیم مناسبات گرم و نزدیک خود با خلافت عباسی مبادرت ورزیدند و مشروعیت دینی و سیاسی خود را از مقام معنوی و دینی خلیفه عباسی کسب کردند. ظاهرا غزنویان به عنوان آغازگران روشی در تاریخ ایران بعد از اسلام به شمار می آیند که پیوند نزدیک و عمیقی بین دین و دولت برقرار ساختند و از مذهب به عنوان دستاویزی بر دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی سود بردند.
احمد عبدالصمد از نگاه بیهقی و منوچهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقام صدارت عظمی در تشکیلات حکومت غزنویان همواره از برترین جایگاه سیاسی و علمی و گاه نظامی برخوردار بود و سلاطین غزنوی برای گردش چرخ این امپراتوری عظیم به جهت آن که به بهره گیری از تدابیر هوشمندانه وزرای خود- که بالاترین مقام پس از مقام سلطان را دارا بودند- نیاز داشتند، سعی می کردند کسانی را به این منصب برگزینند که علاوه بر اشتهار به کیاست و فراست و فضل و ادب، دارای توان مندی هایی نیز در عرصه نظامی باشند.در این مقاله از احمد عبدالصمد مشاور آلتونتاش خوارزمشاه که پس از احمدحسن میمندی به وزارت مسعود غزنوی رسید، سخن گفته شده است و کاردانی های وی در مقام کدخدایی آلتونتاش و نیز کفایت ها و تدابیر هوشمندانه این وزیر در امور دیوانی و نظامی بویژه در حساس ترین برهه تاریخ آن دوره که هجوم ترکمانان سلجوقی از یک سو و بی کفایتی و استبداد روزافزون مسعود از سوی دیگر، دولت مقتدر غزنوی را به سقوطی حتمی می کشانید، بر اساس مندرجات تاریخ بیهقی مورد تحلیل قرار گرفته است و نیز سعی بر این رفته است بازتاب شخصیت این وزیر ادب پرور و شاعر نواز در دیوان منوچهری دامغانی نمایانده شود.
لحن، صحنه پردازی و فضا ابزار انتقاد و اعتراض بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاه تأویل گرانه به عناصر داستانی، صحنه پردازی، فضاسازی و لحن شخصیت ها در تاریخ بیهقی و با کمک گرفتن از تداعی معانی و مفاهیم در محور عمودی و افقی کلام، این فرضیه را اثبات کنیم که ابوالفضل بیهقی از طریق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاریخ و داستان پردازی و زینت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوی و فضای غیرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس می توان ادعا کرد که قلم بیهقی، صرفاً محافظه کار نیست؛ بلکه قلم وی توأم با انتقاد است، انتقاد از مفاسدی که منجر به شیوع بی اعتمادی در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادی زیرکانه و همراه با رعایت شأن پادشاه.
بی اعتمادی در دستگاه مسعود غزنوی و دلایل آن در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
با مطالعه تاریخ بیهقی، روابط تیره چهره های طراز اول غزنویان و فضای غیرشفاف حاکم بر دربار مسعود غزنوی بخوبی مشهود است. بی اعتمادی، فریبکاری، تظاهر و دروغ ویژگی تقریباً مشترک بین ارکان حکومت سلطان مسعود است. جناح بندی درباریان و منازعه محمد و مسعود در جانشینی محمود، خودبینی و خودرایی سلطان، جاسوسی ، دورویی و تظاهر، تهمت، انتقام و فساد در نظام اقتصادی و اجتماعی، از مهم ترین مصادیق بی اعتمادی در دستگاه مسعود غزنوی بوده است. بی اعتمادی در میان لایه های مختلف دربار، موجب از هم گسیختگی و عدم انسجام ارکان حکومت و شکست ها و ناکامی های دوران سلطنت مسعود غزنوی است.
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزه های تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
بررسی متن نامة مسعود غزنوی به ارسلان خان در تاریخ بیهقی با روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان انواع آثار منثور مکاتبات درباری از جهات گوناگون شایستة تحقیق و مطالعه هستند. در این جستار یکی از مکاتبات سیاسی مسعود غزنوی به ارسلان خان قراخانی که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته و در کتاب وی نسخة کامل آن ثبت شده است، با استفاده ازسه مؤلّفة فرکلاف تحلیل و توانایی نویسنده در پردازش مناسبات قدرت بررسی شده است. بیهقی در این نامه با گزینش دقیق واژه ها و به کارگیری ساخت معلوم و مجهول و وجهیّت اخباری سعی دارد قدرت مسعود غزنوی را - حتّی در شرایط بحرانی پس از شکست دندانقان- نشان دهد. تحلیل این نامه بسیاری از شگردهای زبانی بیهقی را در تبیین روابط سیاسی روشن می سازد.
نقش تمثیل های بیهقی در تبیین بی اعتمادی در دربار مسعود غزنوی
حوزه های تخصصی:
در تاریخ بیهقی به کارگیری ابزارها و امکانات هنری و ادبی، از جمله تمثیل، تنها برای زینت و بخشیدن زیبایی هنری به اثر نیست، بلکه این ابزار در ژرف ساخت خود اهداف خاص نویسنده را نیز می پروراند؛ به عبارت دیگر، نویسنده گاه مجبور می شود با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی خود یا حال و مقام اشخاصی که موقعیت های مختلف اثرش را می سازند، اندیشه ها و مقاصد خود را با استفاده از شیوه های غیرمستقیم همچون به کارگیری تمثیل ها و حکایات مناسب و... برای خواننده آشکار کند. به این ترتیب، خواننده پس از کنار زدن حجاب ظاهر تمثیل و حکایت می تواند به معنای تازه و جالبی دست یابد که به دلیل آمیختگی آن با هنجارهای ادبی مؤثرتر واقع می شود. هدف این مقاله آن است که با بررسی برخی حکایات و تمثیل های تاریخ بیهقی نشان دهد چگونه ابوالفضل بیهقی برای نشان دادن محیط و زمانه فتنه زا و آشوب ساز خود و نیز تحلیل بی اعتمادی های موجود در دربار مسعود غزنوی از شیوه بیان غیرمستقیم و قابل تفسیر تمثیل استفاده کرده است.
سوگواران سفیدپوش(بررسی ریشة سفیدپوشی در سوگواری های تاریخ بیهقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی به عنوان آینة فرهنگ هر ملت موثق ترین منبعی هستند که ناخودآگاه، آداب و رسوم و باورهای هر قوم را در خود منعکس می کند. تاریخ بیهقییکی از آثار گرانسنگ زبان فارسی است که علاوه بر ویژگی های منحصربه فرد تاریخی خود یکی از منابع فرهنگی زبان فارسی است که بیانگر بعضی از آداب و رسوم زمان خود است. یکی از مواردی که در نگاه اول ذهن خواننده را به خود معطوف می دارد، حوادث و وقایع و مراسم... حکومت مسعود غزنوی است. در همین بخش است که بیهقی در ذکر مراسم سوگواری محمود، برخلاف آیین مرسوم آن روزگار و حتی دوره های پیشین، به استناد متون ادبی معاصر خودش ازجمله دیوانفرخی از سپید پوشی مسعود و درباریانش در سوگواری محمود غزنوی و خلیفه القادربالله سخن می گوید. رسمی که کاملاً با توصیفات سوگواری سایر متون ادب فارسی، حداقل تا روزگار نویسنده در تضاد است. در این پژوهش ابتدا به رنگ های سوگواری در ملل شرق و غرب و ایران قبل و بعد از اسلام پرداخته شده، سپس علت رنگ سپید پوشیدن مأمون در شهادت امام رضا (ع) و سلطان مسعود در مرگ محمود غزنوی و خلیفه بغداد بررسی شده است و به نظر می رسد که عمل مأمون بیشتر جنبه سیاسی و حکومتی و عمل سلطان مسعود تقلیدی از مأمون بوده است.