مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان خودشکوفا


۱.

تحلیل شخصیّت شناسانه ابوالفضل بیهقی بر اساس تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ بیهقی ابوالفضل بیهقی آبراهام مزلو روان شناسی شخصیت انسان خودشکوفا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۰۳
برای بررسی اثر ادبی که محصول ذهن آدمی است، می توان از روان شناسی به منزله علمی که به مطالعه ذهن آدمی و فراورده های آن می پردازد، استفاده کرد. از آنجا که تاریخ بیهقی دربرگیرنده بخش مهمی از وقایع زندگی شخصی، حرفه ای و اجتماعی بیهقی است می توان آن را یک زندگی نامه خودنوشت دانست و با تحلیل روان شناسانه آن به جنبه های مهمی از شخصّیت بیهقی دست یافت. در این مقاله سعی کرده ایم بر اساس نظریّه آبراهام مزلو پدر انسان گرایی نوین در روان شناسی کمال یا سلامت، به شناخت علمی تر و ثابت شده تری از شخصیّت نویسنده تاریخ بیهقی برسیم.
۲.

انسان خود شکوفا؛ بررسی تطبیقی شخصیت در پیر چنگی و شعبده باز نتردام بر اساس کهن الگوهای یونگ و الگوی روانشناسی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیر چنگی شعبده باز نتردام مزلو انسان خودشکوفا کهن الگو یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
داستان پیر چنگیاز مثنوی مولوی حکایتی به نظم با مضامین عرفانی است که در دفتر اول این اثر ادبی آمده است. بین این داستان و داستان شعبده باز نتردام نوشته آناتول فرانس نویسنده فرانسوی شباهت های بسیاری از نظر محتوا و شکل وجود دارد. شخصیت اصلی این داستان، شعبده بازی به نام «بارنابا» از جهات بسیاری به شخصیت اصلی داستان پیر چنگی شباهت دارد. در این مقاله که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام گرفته است سعی شده تا با بهره گیری از کهن الگوهای یونگ به عنوان بن مایه ناخوداگاه در بررسی و مقایسه تطبیقی این دو شخصیت و نیز بر اساس اصول روانشناسی انسانگرایانه آبراهام مزلو برای ارائه الگویی از یک انسان خودشکوفا خوانشی تطبیقی و انتقادی انجام گیرد. همچنین با طرح این سؤال که قهرمانان این دو داستان تا چه حد منطبق بر ویژگی های ارائه شده توسط مزلو برای افراد خودشکوفا بوده اند به این مسأله بپردازیم که نقش و جایگاه جامعه و جهان بینی حاکم بر آن به عنوان امری مؤثر در تحول روحی و روانی انسان ها تا چه حد در مورد شخصیت های این دو داستان مصداق دارد و اینکه در نهایت پیر چنگی توانسته با پا گذاشتن بر هوای نفس خود موجبات رضای خداوند را جلب کند یا خیر؟؛ یا شعبده باز توانسته به چه میزان از تعالی روحی در توجه به معنویات نائل شود؟!