مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
تفسیر
منبع:
الاهیات قرآنی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
9 - 27
حوزه های تخصصی:
زبان قرآن از مؤلفه های اصلی متن قرآنی است و تشخیص این امر که زبان قرآن چگونه زبانی است، به نحو بنیادین در فهم و تفسیر قرآن اثرگذار است. از این رو، پرسش از زبان قرآن، امروزه از جمله مباحث مهم در حوزه فهم و تفسیر قرآن کریم است. پرسش اساسی در این پژوهش آن است که منطق و شیوه زبان قرآن چیست؟ و خداوند در ابلاغ پیام هدایت انسان از چه سبک و شیوه ای استفاده کرده و این پیام الاهی دارای چه ویژگی هایی است؟ در این پژوهش که با روش تحقیق تحلیلی توصیفی انجام پذیرفته است، نظرگاه دو قرآن پژوه معاصر؛ آیت الله خویی(ره) و آیت الله معرفت(ره) در باب زبان قرآن مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. به باور این دو قرآن پژوه، زبان قرآن از حیث مخاطب با مراتب تشکیکی خود همه انسان ها، اعم از عامیان و فرهیختگان را در بر می گیرد همچنین این زبان، همه طیف های آدمیان با فاصله های گوناگون اعتقادی و رفتاری، اعم از گمراهان و ایمانیان متوسط تا مقربان و برگزیدگان خدایی را فرا می گیرد. هدف غایی زبان قرآن در یک نگاه کلی، «رهنمونی» و «هدایت گری» است. در عین حال قرآن همانند هر صاحب اصطلاحی زبان ویژه خود را دارد، واژه ها و تعبیرات را در مفاهیمی استعمال می کند که خود اراده کرده است.
نقدی بر هرمنوتیک به عنوان روشی برای فهم متون دینی و روان شناسی
هرمنوتیک را هنر تفسیر متن دانسته اند و روش هرمنوتیکی می تواند روشی برای فهم و تفسیر هر متنی از جمله متون دینی و علمی باشد. در نوشته حاضر به روش های هرمنوتیکی به لحاظ سیر تاریخی و کاربردی (هرمنوتیک متنی و فلسفی) پرداخته شده و از جهت دسترسی به ذهنیت مؤلف و معنای متن به دو نوع شیوه تفسیر دستوری و روان شناختی (فنی) اشاره شده است. همچنین با توصیف دیدگاه امثال شلایرماخر ، دیلتای ، هایدگر و گادامر رویکرد هرمنوتیکی آن ها نقد و بررسی شد؛ همان گونه که به نگاه امثال ویگوتسکی و آزوبل درباره رفتار و ویژگی های انسان به عنوان یک متن پژوهشی پرداخته شد. همچنین از مسائل مورد توجه در حوزه هرمنوتیک، تفاوت «تأویل یا تفسیر قرآن کریم» با سایر متون حتی با متن کتاب مقدس است. اندیشمندان علوم قرآنی و نیز مفسران در سامان دادن بحث تأویل قرآن کریم و روشمندکردن آن سهم بسزایی داشته اند؛ از جمله اینکه برای تفسیر و تأویل قرآن ضوابط و معیارهایی وجود دارد تا مفسر را یاری رساند تا در ورطه تفسیر به رأی نیفتد. اما می توان گفت محدودیت هایی چون تفسیر به رأی و نسبی گرایی هم در تفسیر متون دینی و هم علمی از جمله در حوزه تعلیم و تربیت و مباحث روان شناختی وجود دارد. هدف این پژوهش «نگاهی نقادانه به هرمنوتیک به عنوان روشی برای فهم متون دینی و روان شناسی» است. به این منظور با بررسی برخی منابع و متون مرتبط با موضوع و با روش توصیفی-تحلیلی، نوشته حاضر به دنبال پاسخی برای پرسش های زیر است: 1- با توجه به متون روان شناسی و حوزه تعلیم و تربیت، اگر مجموعه زندگی انسان به مثابه «متنی» است با قابلیت تفسیر، این تفسیر چگونه و با چه ویژگی هایی امکان پذیر است؟ 2- آیا از روش هرمنوتیک می توان به عنوان روش تحقیق و پژوهش در مطالعات دینی بهره برد؟ 3- محدودیت ها و کاستی های روش هرمنوتیک در رویکردهای دوگانه دینی و روان شناسی کدام است؟
سبک شناسی سوره تکویر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس سبک شناسی به بررسی آواشناسی و ساختارهای صرفی و نحوی و بلاغی سوره تکویر می پردازد. موسیقی آیات سوره تکویر دارای نظم شگفت انگیز است و ارتباط بسیار دقیق با معانی و مقاصد آیات دارد همنشینی واژه ها، نظام آوایی و معنایی این سوره متن زیبای ادبی را به وجود آورده است. هم چنین انتخاب واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های سوره تکویر به گونه ای هدف مند است که هر واژه با ساختار صرفی اش در جایگاه خود در جمله قرار گرفته است. به علاوه، کلمات نیز دارای فصاحت و عاری از عیوب بلاغی می باشد. در سوره تکویر چیدمان کلمات و عبارات و نظم و موسیقی آنها، با معنا و مفهوم آیات، متناسب و هماهنگ است، به طوری که با خواندن آن می توان تصویر برخی از حوادث را در آستانه قیامت و بعد از آن دریافت کرد.
تصحیح انتقادی رساله لوامع جامی و ویژگی های سبکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره بیستم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
113 - 137
حوزه های تخصصی:
رساله لوامع یکی از متون ادبی فارسی است که افزون بر مضامین بلند عرفانی، ارزش های ادبی هنری حایز اهمیتی را داراست. این دو ویژگی سبب شده است که از دیرباز مورد توجه عرفا و ادبا قرار گیرد. در گذشته برخی رسالات جامی از قبیل اشعّه اللمعات و فوائد الّضیائیه فی شرح الکافیه جزءِ منابع درسیِ حوزه های علمیه بوده است. وجود نسخه های خطی فراوان از رسائل و اشعار جامی نیز نشان دهنده توجه ویژه عالمان و اندیشمندان به آثار او بوده است. جامی در این رساله برای تسهیل بهره مندی از نفایس و گنجینه های عرفانی، اشعار فاخر ابن فارض را ترجمه و شرح نموده و اثر خود را «لوامع انوارالکشف والشهود علی قلوب ارباب الذوق و الوجود» نامیده است. هدف: این مقاله علاوه بر معرفی مختصر نسخه های ارزشمند خطی موجود در کتابخانه های ایران، سعی در نمایان ساختن ویژگی های سبکی جامی در نگارش این رساله دارد. روش: شیوه مقابله و مداقه در متن رساله. یافته ها: جامی یکی از نویسندگان تأثیرگذار تاریخ ادب فارسی است که توانایی دخل و تصرف در ساختار جملات را داشته و از این طریق نوشته خود را از دیگر نوشته ها متمایز ساخته است. نتیجه: لوامع جامی یکی از متون بسیار درخشان در حوزه تفسیرعرفانی است که می تواند الگوی مناسبی برای تفسیرهای امروزی نیز باشد.
«نظم پریشان»؛ بازیابی اصطلاحی در قلمرو شعر و نثرِ گذشته و تأویل معاصران از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
36 - 19
حوزه های تخصصی:
معنای مفاهیم و اصطلاحات در طول زمان دگرگون می شوند؛ از همین رو نباید برداشتِ امروزی خود را از آن ها الزاماً برابرِ با برداشتِ پیشینیان بدانیم. اگر در پیِ تفسیرِ یک اصطلاح هستیم، ناگزیر از بازگشت به سیر تطور آن خواهیم بود. در عوض چنانچه بر آن باشیم تا صرفاً تأویلی از آن به دست دهیم می توانیم به گذشته آن رجوع نکنیم. یکی از اصطلاحات مربوط به قلمرو شعر و نثر و به طورکلی سخن، «نظم پریشان» و ترکیب های هم خانواده اش همچون «سخن پریشان»، ارقام پریشان» و... بوده است. این اصطلاحات در میان گذشتگان معنای ویژه ای داشته که عبارت بوده از: شعر یا نثر یا به طور کلی سخنی که ناسنجیده و بی کیفیت است. برخی از پژوهشگران و مفسرانِ معاصرِ ما از این اصطلاح، برداشتی متفاوت دارند. آن ها با عنایت به کاربردِ آن در شعر حافظ معتقدند که «نظم پریشان» به معنای آن است که شعر حافظ در ظاهر دارای پراکندگی است، اما در باطن از نظمی قوی برخوردار است. بدین ترتیب محققانِ امروز معنایی کاملاً متفاوت از آنچه قدما از آن درمی یافته اند به دست می دهند. در این مقاله کوشش شده است تا نخست پیشینه این اصطلاح در شعر و نثر گذشته آشکار شود و سپس برداشتِ معاصران از آن، به سنجش درآید.
نقش زبان استراتژیک در تفسیر اسناد و متون حقوقی بین المللی
منبع:
سازمان های بین المللی سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹
147-168
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده استراتژیک از زبان برای تفسیر متون و اسناد در حقوق بین الملل مورد مطالعه پژوهشگران و محققان مطالعات میان رشته ای قرار گرفته است. در این راستا می توان کاربردی بودن فریم های شناختی- پراگماتیکی را در مطالعه تولید و تفسیر متون در حقوق بین الملل دخیل دانست. در مقوله فریم های شناختی، پرسشی که مطرح می شود این است که آیا می توان میان زبان استراتژیک و متن حقوقی بین الملل نسبتی یافت؟ پژوهش حاضر ضمن بررسی این پرسش، مدعی است که فریم های ذهنی و زبان استراتژیک در فرایند تفسیر اسناد در حقوق بین الملل دخیل هستند؛ چنان که وقتی از اصطلاح «دیوار حائل» به جای «حصار امنیتی» استفاده می شود یا «آزادسازی» به جای «مداخله نظامی» مورد بحث قرار می گیرد. موضوعی که نشان می دهد دولت ها قادرند فریم مثبت یا منفی را به ذهن مخاطبان خود انتقال دهند و به نوعی متن و سند حقوقی بین المللی را از تصمیم خود متأثر کنند.
رؤیاانگاری وحی؛ از پاشانی چینش آیات قرآن تا پرش و گسست قصص قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۷
185 - 203
حوزه های تخصصی:
مطالعه پیش رو دربردارنده نقد ادله و شواهد قرآنی ای است که در جهت تبیین مبنای رؤیاانگاری وحی ارائه شده است. بخش اول نقد به روش مؤلف مربوط است. نویسنده محترم بر خلاف مدعای رویکرد پدیدارشناختی، نگرشی تحویل نگر به قرآن دارد. بر خلاف نظر ایشان قرآن اگر بر هر خواننده بی طرفی عرضه شود، وجه خطابی آن آشکار خواهد شد. بر خلاف مدعا پاشانی چینش آیات قرآن مستلزم رؤیاگون بودن آن نخواهد بود. پراکندگی آیات برخی سوره های قرآن همانند مائده و احزاب یا نور می تواند مؤید ناکارآمدی برخی انواع تفسیر قرآن در قبال این گونه آیات باشد؛ آن چنان که در بین مفسران بزرگ بدان تصریح شده است. تکرار قصص قرآنی مصداق حقیقی تکرار نیست و در هر بار مشتمل بر مفاهیم جدیدی است. با فرض پذیرش تکرار، این تکرار بی هدف نیست و به جهت اهداف تربیتی و اخلاقی است. پرش و گسست زمانی موجود در قصص قرآنی نافی وجه خطابی آن نیست؛ زیرا قرآن صرف کتاب داستان نیست و اینکه برخی داستان های آن دارای گذشته نگری و گسست هستند، کاملاً متلائم با ادبیات داستانی پرطمطراق بوده و مؤید جامعیت حداکثری آن خواهد بود.
گسست معرفت شناختی و واسازی سوبژکتیویسم در فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش نیچه از واسازی مفهوم سوبژکتیویسم، بر گسستِ معرفت شناختی از فهم های سنتی و مدرن در باب معرفت، حقیقت، زبان و آگاهی استوار است. او چهارچوبی جدید برای بازتفسیر موجود انسانی به عنوان موجودی دائماً متغیر در شبکه فرایندهای تن کردشناسانه ارایه می دهد و پدیده هایی چون معرفت، حقیقت، زبان و اندیشه را از نو تفسیر و ارزشیابی می کند. هدف نیچه کنارگذاشتن معرفت و خواست حقیقت مطلق به عنوان رانه اصلی آن، و طرح رانه دیگری است که شناخت را همچون ابزار به کار می گیرد. وی همچنین توهم کشف حقیقت در دوره مدرن را ناشی از تمرکز بر دو جزء جدایی ناپذیر سوژه یعنی زبان و اگاهی قلمداد می کند. نیچه به جای آرمان شناخت و به جای کشف حقیقت، مفاهیم تفسیر و ارزشیابی را می نشاند. تفسیر، معنای پدیده را که همیشه جزئی است، تعیین می کند و ارزشیابی، ارزشِ سلسله مراتب معانی را مشخص می سازد و به اجزاءا کلیت می بخشد، بی آنکه کثرت شان را از میان بردارد. پرسش اصلی مقاله این است که نیچه چگونه با گسست از وجوه معرفت شناختی سوژه مدرن به واسازی این مفهوم پرداخته است؟ مدعای اصلی مقاله این است که واسازی سوژه در نیچه تنها زمانی قابل فهم است که نقد وی از مفاهیمی چون حقیقت، معرفت، زبان و آگاهی را دریابیم.
تبیین جهان شمولی امر به معروف و نهی از منکر بر پایه آیات قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
121-140
حوزه های تخصصی:
یکی از آموزه هایی که قرآن کریم مردم را به آن فراخوانده است امر به معروف و نهی از منکر است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به آراء مفسران قرآن در پی آن است که جهان شمولی امر به معروف و نهی از منکر و نیز آثارجهانی آن را مورد بررسی قرار دهد. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن تنها شامل امت اسلامی می باشد یا در تمام ادیان جریان دارد.یافته های پژوهش حاضر نشان داد که این اصل، ریشه در فطرت انسان ها دارد و در میان اقوام گذشته و ادیان پیش از اسلام نیز وجود داشته است مانند: مذمت امت های گذشته، نفرین حضرت داود و عیسی (ع)، و مذمت قرآن نسبت به احبار و رهبان اهل کتاب، توصیه لقمان به فرزندش در عمل به این اصل.هم چنین اطلاق آیاتی که با خطاب «ای انسان» به این فریضه فراخوانده است جهان شمولی آن را نشان می دهد.عمل به این اصل و ترک آن برخی پیامدهایی فراگیر و جهان شمول دارد. به عنوان مثال: «تعالی جامعه»، «نجات از عذاب عمومی الاهی» و «نجات از خسران حتمی». همان طور که «دچار شدن به لعنت خدا و انبیاء»، «عذاب سخت جهنم» و «شریک بودن در جرم مجرمان»، ازجمله آثار عمومی ترک این واجب الاهی است.
نقدهای علامه طباطبایی بر نظریه های مفسران دیگر در تفسیر آیات مربوط به مسائل اجتماعی با تأکید بر نظریه اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نوآوری های علامه طباطبایی، نظریه اعتباریات است. این نظریه بر آراء ایشان در زمینه های مختلف تأثیر گذاشته است. یکی از این موارد، تفسیر آیات مربوط به مسائل اجتماعی است. علامه در این راستا حین بحث از مسائل اجتماعی به نظریه اعتباریات توجه داشته و بسیاری از آن ها را بر همین مبنا توجیه و تفسیر کرده است. این تحقیق با روش جستجوی کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی – تحلیلی) به بررسی تأثیر نظریه اعتباریات علامه در تفسیر آیات مربوط به مسائل اجتماعی در تفسیر المیزان پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ایشان، در تبیین مسائلی چون پیدایش زندگی اجتماعی انسان، روابط اجتماعی چون اخوت و بنوت و زوجیت، کلام و زبان، قوانین اجتماعی و عقد و عهد و قسم، نظریه اعتباریات را دخالت داده و در برخی موارد دیدگاهی نو و برخلاف دیدگاه های مفسران ارائه کرده است.
رویکرد اخفش به قرائت در کتاب معانی القرآن با تأکید بر روایت حفص از عاصم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش دانش قرائت و تاثیر مستقیم آن در تفسیر آیات قرآن کریم انکارناپذیر است و از این رو مساله قرائات همواره مورد توجه قرآن پژوهان قرار داشته است. یکی از ابعاد مهم در مساله قرائت، بررسی رویکرد علماء سده های نخست هجری به قرائت، به ویژه رویکرد آنان نسبت به قرائت رایج امروزی (روایت حفص از قرائت عاصم) می باشد که می تواند بیانگر رویکرد تاریخی به این قرائت تلقی گردد. اگر چه اخفش از بزرگان ادبیات عرب است و روند کلی حاکم بر کتاب معانی القرآن وی، اهتمام به مباحث ادبی است اما وی در راستای مباحث ادبی، به صورت گسترده به مساله قرائت نیز توجه داشته است که با تحقیق در آن می توان به مبانی او در مساله قرائت و معیارهای وی در پذیرش یا گزینش قرائت دست یافت. بررسی عملکرد اخفش در مواجهه با روایت حفص از عاصم نیز نشان می دهد که اولاً وی در ترجیح و گزینش قرائت، بارها قرائتی مغایر با روایت حفص را برگزیده است و ثانیاً برداشت برخی نویسندگان از تعابیری چون «قرائه العامه» در کتاب اخفش که آن را به عنوان قرائتی رایج و مستقل بین مردم تفسیر کرده اند، برداشتی نادرست و بر خلاف گزارش های صریح تاریخی است افزون بر آنکه اینگونه تعابیر گاه بر خلاف قرائت امروزی (روایت حفص از عاصم) به کار رفته اند.
جستاری تطبیقی در تبیین ویژگی های اهل بیت پیامبر(ص) در آیینه حدیث صلوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
95-116
حوزه های تخصصی:
تلاش متکلمان شیعه در همه اعصار، اثبات جایگاه علمی و معنوی اهل بیت رسول اکرم2 به عنوان جانشینان برحق ایشان بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. در این خصوص، استناد به آیات قرآن کریم و روایات نبوی، متفق علیه به عنوان میراث مشترک فریقین، حجتی قاطع محسوب می شود. از جمله مواردی که شایسته تأمل و عنایت بیشتر است، تبیین ویژگی های خاندان رسالت بر اساس آیه 56 سوره احزاب است. تحقیق تطبیقی در متون تفاسیر جامع سنی و شیعی، نشان از آن دارد که در این خصوص، توجه لازم صورت نگرفته است. پیامبر گرامی اسلام2 در تفسیر چگونگی صلوات بر ایشان حدیث صحیح و متفق علیه ذکر فرمودند که بررسی آن بر اساس آیات قرآن کریم و دیگر روایات صحیح، در اثبات معتقدات کلامی شیعه، نقش اساسی ایفا خواهد کرد. هدف پژوهش حاضر که با رویکرد تطبیقی، به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، رمزگشایی از این حدیث تفسیری و اثبات جایگاه علمی معنوی و مصادیق حقیقی عترت پیامبر2 می باشد. در پایان شبهات ابن تیمیه بر حدیث مذکور که به قصد انکار فضیلت امیرالمؤمنین علیR و رد عقاید شیعه مطرح شده، مورد بررسی و نقد قرار گرفته و بطلان ادعاهای او ثابت شده است.
ملاصدرا و روش شناسی انتقادی فهم ظاهرگرایانه از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر ظاهرگرایانه و سطحی از دین همواره در تاریخ اجتماعی دین جریان داشته و بعضی از این تفسیرها سبب ظهور جریانهای متحجر و تکفیری و در نتیجه بروز چهره یی خشن، خشک و متعصب از دین شده است. ملاصدرا یکی از فیلسوفانی است که نقد این نوع تفاسیر، یکی از محورهای اساسی اندیشه» او بوده است. این پردازش نقادانه تا آنجا است که دستکم دو مورد از آثار خود کسر اصنام الجاهلیه و رساله سه اصل را بطور کامل بدان اختصاص داده است. این نقد در اندیشه ملاصدرا ساحتهای مختلفی دارد که کمتر به آن توجه شده، بنابرین نوشتار حاضر از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه به طرح و بررسی آنها پرداخته است. این ساحتها عبارتند از: بررسی عوامل زبانی، عوامل عقلانی و عوامل نفسانی در فهم دین. بررسی مجموع عوامل در این ساحتهای سه گانه نشان میدهد که ظاهرگرایی میتواند موجب بروز جمودگرایی دینی، شکلگیری گفتمان خشونت، دنیاگرا شدن علما، پیدایش شبه علما بجای عالمان واقعی و شکلگیری فرهنگ ریا و نفاق شود.
روش شناسی کشف سایه های معنای آیات قرآن در متون تفسیری ( مطالعه موردی تفسیر مفاتیح الغیب)
حوزه های تخصصی:
در آیات قرآن، گذشته از تعبیراتی که ظاهر الفاظ آن ها بیان مقصود را می رساند، پاره ای تعبیرات، بر مفهومی فراتر از این الفاظ دلالت دارند، مفاهیمی که با عنوان سایه های معنا معادل ظلال المعنی یاد می شوند و نشانه هایی از قبیل جایگزینی برخی از واژگان، تقدیم و تأخیر، واژگان متضاد، پژوهشگر قرآنی را به تدبر در آن ها و تبیین این مفاهیم سوق می دهد؛ از این رو در روش تفسیری مفسران، استناد به این نوع از بیان ها و تفسیر آیات شریفه قرآن پربسامد است. در این جستار با رویکرد به تفسیر فخر رازی و با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی، روش مفسر در کشف سایه های معنای برخی از آیات و تعابیر واکاوی شده و مستندات وی تبویب شده است. از جمله نتایج این پژوهش آن است که فخر رازی به استناد نشانه های غیر لفظی، مانند جایگزینی واژگانی یا نحوی، تقدیم و تأخیر، سایه معنای نهفته در برخی از آیات را بیان کرده است. هم چنین استناد به پدیده جایگزینی در روش کشف سایه معنای تعبیرات، پربسامدتر است.
بررسی نظریه کارآمدی در رویکردهای تفسیری با تمرکز بر فهم قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
کارآمدی، امری نسبی است که با توجه به اهداف، امکانات و موانع خاص هر پدیده تغیر می کند. این معیار مورد توجه خاص مکاتب و نظریات مختلف قرار گرفته است. اگرچه نظریه کارآمدی مورد نظر این مکاتب با مسایل دینی ما سازگاری ندارد، اما کارآمدی، به معنای محوریت داشتن سودمندی حداکثری در اموری چون رویکردهای تفسیری قرآن کریم و یا مطالعات ادبی متن آن موجب کارآیی و پایداری و حتی کنش اجتماعی این نظریات خواهد شد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که یک رویکرد تفسیری بر اساس معیارهای کارآمدی، به چه معنا و در رویکردهایی قابل اجرا است. بررسی تحلیلی توصیفی این مسئله حکایت از آن دارد که نظریه کارآمدی در رویکردهای ناظر به متن، مؤلف، و مفسر با پیروی از معیارهای مهم در هر یک از این رویکردها، می تواند موجب ارایه نظریه کارآمدی در رویکرد تفسیری گردد و باعث گسترش کمی و کیفی فهم کتاب الهی شود؛ به گونه ای که تنوع رویکردها و دیدگاه های تفسیری سر از نسبیت در نیاورد.
تحلیل و نقد بنیان های اندیشه نواعتزالی در نظریه تفسیری امین خولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بنیان های نظریه تفسیر ادبی امین خولی، اندیشه های نواعتزالی است. این مقاله با رویکرد تحلیلی-انتقادی مبتنی بر داده-های اسنادی، ضمن معرفی نظریه خولی، مختصات جریان فکری نومعتزله را در نظریه خولی که در رهیافت های تفسیری بعد او، موثر بوده، آشکار و نقد کرده است. از امتیازات مبانی نواعتزالی خولی، رویکرد تفسیر اجتماعی نظریه اوست. در مقابل کاستی های ناشی از جریان نومعتزله، چالش هایی را متوجه آن ساخته ازجمله نگاه نوآورانه در تمام ابعاد دین، گسست پیوند با سنت تفسیری، نسبی بودن فهم ها از قرآن و غلبه متن محوری در تفسیر. همچنین فقدان نگاه وحیانی به عقل از آسیب های این نظریه است؛ ضمن اینکه توجه افراطی به فهم مخاطبان اولیه و غفلت از فرهنگ سازی قرآن، زمینه ساز گرایش به تفسیر فرهنگی خواهد شد. بنیان های نواعتزالی نظریه خولی همچون عدم تنقیح مبانی فهم متن و تبیین جهان بینی، آن را فردمحور کرده است. در نگاه نومعتزله قرآن به عنوان متنی زنده فارغ از جنبه های الهیاتی، موضوع پژوهش قرار گرفته، در نتیجه هویت وحیانی آن سلب می شود. نظریه خولی نیز از این آسیب در امان نبوده و این مساله در آثار شاگردان و متاثران از نظریه او مشاهده می شود.
تحلیل نمونه هایی از بخش «کتاب التفسیر» از مسند امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
35 - 64
حوزه های تخصصی:
نکته های ارزشمندی در توضیح و تأویل بعضی از آیات قرآن کریم در منابع و تفاسیر روایی شیعه آمده که قسمتی از آن ها در بخش «کتاب التفسیر» کتاب «مسند الإمام الرّضا(ع)» گردآوری شده است. در این مقاله نخست چهارده نکته تفسیری از آن ها انتخاب و سپس آرای مفسّران و قرآن پژوهندگان معروف درباره هر یک از آن نکته ها آمده است؛ تا مجال و امکان تطبیق و مقایسه میان نظر معصوم(ع) و دیگران از میان نرود. و سپس پانزده نکته تفسیری دیگر از فرموده های حضرتش(ع) گزارش شده و از پرداختن به نظرهای مفسّران دیگر خودداری شده است تا حجم مقاله گسترده و دراز دامن و ملال انگیز نباشد.
فیض کاشانی و تفسیر به رأی در مقایسه با آرای برخی مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ و ۵
291 - 314
در این نوشتار ابتدا آیات و روایات مرتبط با شیوه نکوهیده تفسیر به رأی مطرح شده، سپس با بیان برداشتهایی در این زمینه، این امر از دیدگاه مرحوم فیض کاشانی و برخی بزرگان بررسی شده است. فیض با تبیین مراد احادیث تفسیر به رأی و اخبار ضرب قرآن و نیز اخبار دالّ بر منع تفسیر به غیر نص، در رفع تعارض و تناقض ظاهری میان اخبار فوق با دیگر آیات و روایاتِ توصیه به تدبّر در قرآن و روایات عرضه احادیث و اخبار به قرآن و ...، تلاش نموده و میان آنها را به نوعی جمع نموده است. از دیدگاه او تفسیر به رأی، اعمال رأی و اندیشه مبتنی بر هوای نفس است که ممکن است از روی علم و یا جهل صورت گیرد. بر این اساس و در راستای دوری از تفسیر به رأی، شایسته است که در تبیین آیات، اتکا و ارجاع به اقوال معصوم(ع) نمود، البته پس از جستجو در شواهد و محکمات قرآنی، چرا که آیات قرآن اولین مفسر خود میباشد. چنان که متشابهات قرآن را نیز میبایست با اتکا به قول اهل حق، به محکمات قرآنی ارجاع داد. جز خداوند، راسخان در علم نیز عالم به تأویل متشابهات اند و گرچه مصداق اتم و اکمل راسخان در علم، معصومین(ع) میباشند، جایز و ممکن است که غیر معصومین(ع)، نیز بر متشابهات قرآن آگاه شده و از راسخان در علم به شمار آیند، همانان که در راه اطاعت مخلصانه خداوند قدم گذاشته و سلمان وار از اهل بیت به شمار آمده اند و خود را در معرض وزش نسیمهای رحمانی قرار داده و نهایتاً در جرگه راسخان در علم واقع شده اند، تفسیر و تأویل آیات از سوی غیر معصوم(ع)، لزوماً به معنای تفسیر به رأی نخواهد بود و باب تدبّر و تفکّر در آیات قرآن، همچنان به روی همه گشوده است.
بررسی انتقادی روش تأویل گرایانه کمال الدین عبدالرزاق کاشانی در «التأویلات»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
3 - 24
تأویل القرآن یا التأویلات، یکی از مهم ترین تألیفات کمال الدین عبدالرزاق کاشانی (متوفی 725/ 730 ه .ق) است که به اشتباه به محیی الدین عربی نسبت داده شده است. مؤلف این اثر در تأویل آیات، گرفتار نوعی تعسّف گردیده به گونه ای که حتی اشیای محسوس و حتی اشخاصی که وجود خارجی و عینی داشته اند، خاصه انبیا و اولیا را تأویل نموده است. وی حروف مقطعه را اشاره و کنایاتی به حقایق و مراتب دانسته و معجزات پیامبران را نیز مورد تأویل قرار داده است. نویسنده در این مقاله، ضمن اثبات انتساب این اثر به کمال الدین عبدالرزاق کاشانی، به تحلیل و بررسی انتقادی آن پرداخته و با بیان چگونگی سبک و شیوه مؤلف در تأویل آیات قرآن، به میزان تأثیر آن بر سایر مفسّران و اندیشمندان اسلامی و جایگاه این کتاب اشاره کرده است.
رهیافت های علامه نراقی در گونه شناسی مشکلات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
127 - 146
در میان عالمان علوم اسلامی گذشته، کسانی به دلیل نبوغ ویژه خود، در شاخه های مختلف علمی تبحر داشته اند. این احاطه از دانش های عقلی و ریاضی و فلسفی گرفته تا آگاهی بر دانش های نقلی و تاریخی را شامل می شده است. مرحوم علامه محقق مولی محمدمهدی نراقی از جرگه این عالمان به شمار می رود. به دلیل وسعت آگاهی علمی او، اثری در خور توجه در این زمینه از ایشان باقی مانده که به مشکلات العلوم نامبردار است. از دیدگاه این عالم، گونه شناسی مشکلات علمی در شاخه های گوناگون نشان می دهد دانش های تفسیر، حدیث، ریاضیات و ادبیات گستره وسیعی از دشواری هایی است که باید بدان اهتمام ورزید. این مقاله، کاوشی است در بررسی طرح و تنوع مشکلات مذکور از دیدگاه علامه نراقی. بررسی ها نشان می دهد نراقی در برخی موارد پاسخ های ابتکاری به این مشکلات داده و در بسیاری از مواضع نیز پاسخ های او در لابلای آثار پراکنده اندیشمندان دیگر نهفته است.