مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
تفسیر
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۲
53-82
حوزههای تخصصی:
حقوق دانان به درستی مهم ترین دستاورد منشور ملل متحد را «منع توسل به زور» ذیل ماده (۴) ۲ منشور دانسته اند. تنها استثنای پیش بینی شده در منشور، توسل به زور ذیل ماده ۵۱، در چارچوب «دفاع مشروع» است؛ لکن تحقق این حق صراحتاً موکول به وقوع تجاوز نظامی شده است. در عین حال، حقوق بین الملل عرفی پیش دستی کشورها برای دفاع در برابر یک حمله قریب الوقوع و اجتناب ناپذیر را نیز پذیرفته است. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و گسترش تهدید فرامرزی تروریسم، برخی کشورها در روندی فزاینده تلاش نموده اند با اطلاق عنوان «تروریستی» به گروه های مخالف خود، به استناد ماده ۵۱ منشور علیه این گروه ها حتی در قلمرو سایر کشورها متوسل به زور شوند. گروهی از حقوق دانان برای توجیه حقوقی این اقدام دولت ها، نظریه «دفاع مشروع پیشگیرانه» را در قالب تفسیر موسع از ماده ۵۱ منشور برای مقابله با یک تهدید غیرفوری تروریستی ارائه نموده اند. پرسش این است که آیا این نظریه در پرتو رویه و اصول و روش های تفسیر حقوقی قابل دفاع است؟ پاسخ مقاله حاضر آن است که برآیند نظریه های تفسیر این رویکرد حقوقی را تأیید نمی کند و رویه مدونی هم نزد دولت ها یا نهادهای بین المللی در حمایت از این نظریه شکل نگرفته است. اما این ارزیابی به معنی نادیده گرفتن ضرورت ارائه یک راه حل حقوقی برای مبارزه با تروریسم نیست. لذا پژوهش حاضر معیار سه گآن های را بعنوان راه حل حقوقی برای مسئله مبارزه با تهدید تروریستی ارائه می نماید.
مبانی تفسیر تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۷
185 - 202
حوزههای تخصصی:
باسمه تعالی مبانی تفسیر تربیتی قرآن محمد حسین خوانین زاده1،محمدد انصاری راد2،معصومه واسعی3 چکیده قرآن کتاب جاویدان است که برای هدایت بشر نازل شد. این کتاب آسمانی با سبک مختلف قابل تفسیر است که یکی از آنها تفسیر تربیتی است که می تواند دست آوردهای مهمی داشته باشد. از تفسیر تربیتی چند نوع برداشت می شود؛ الف: بیان و تفسیر آیاتی است که مستقیماً به مسأله تربیت و ابعاد و اهداف و مبانی و روش ها و عوامل و موانع آن اشاره دارد. ب: استخراج نکات، نظریه ها، یا نظام جامع تربیتی از آیات قرآن است. ج: نگاه برون متنی به قرآن به این معنا که ببینیم گزاره ها و نظریات علمی ثابت شده در علوم تربیتی تا چه میزان به کار تربیت می آید. مرحوم علامه طباطبائی بیان می دارد:تمامی آیات قرانی که نازل شده اند،اعم از محکمات ومتشابهات،عام وخاص،مطلق ومقید،مجمل ومبین،ناسخ ومنسوخ و...همگی آیات الهی برای هدایت بشر نازل شده اند. در آیات قران کریم برخی ایات آمده که بیانگر جنبه هدایتی قران است .مانند:هدی للناس،هدی للمتقین،هدی للمومنین :قرآن باعث هدایت همه انسانها،باعث هدایت پرهیزکاران و باعث هدایت انسانهای مومن است. واژه های کلیدی:مبانی،تفسیر،قرآن،تربیت،تفسیر تربیتی 1-دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی khavaninzadeh@atu.ac.ir 2-ددانشجوی دکتری علوم قران وحدیث دانشگاه تربیت مدرس dr.ansarirad@gmail.com 3-کارشناس ارشد علوم وتحقیقات تهران vasei_h@yahoo.com
استفاده از داده های اولیه فرهنگی برای تفسیر : نگاهی به تورهای پرنده نگری
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۳
15 - 22
حوزههای تخصصی:
طبیعت بکر ایران همواره توسط ایرانیان باستان مورد احترام بوده است و تا چند دهه پیش، به زندگی شهرها همچنان مسلط بود، اما این روزها رنگ و رونق قدیم را ندارد. زندگی شهری و بلعیده شدن حیات طبیعی، گونه های متفاوت جانوری و گیاهی را به نابودی کشانده است. اکوتوریسم که یکی از محبوب ترین انواع گردشگری است در سال های اخیر مورد توجه ویژه گردشگران قرار گرفته است. <br />مشاهده پرندگان بدون آزار رساندن به آنها را پرنده نگری می نامند که یکی از زیرشاخه های اکوتوریسم است. پرنده به عنوان بخش مهمی از پوشش جانوری طبیعت ایران، جلوه ای از زیبایی و معنا بوده است. این موجود پای در زمین و بال در آسمان دارد و همواره ذهن و چشم گردشگران را به خود مشغول کرده است. اما آیا معرفی و شناسایی ظاهر و رفتار پرندگان، داده های کافی برای علاقمندان به پرنده نگری است؟ سؤال پژوهش این است که چگونه می توان از دیدگاه عامه، ادبیات، شعر، اسطوره و ارتباط بین انسان و پرنده، لایه های تفسیری ارایه کرد. این مطالعه با استفاده از مطالعات کتابخانه ای برای شناخت مفاهیم اولیه و مصاحبه با خبرگان برای معرفی روش تفسیر انجام شده است. نتایج نشان می دهد تقابل بین نگاه عامه با حقایق و حرکت از داده های جزئی به مفاهیم کلی، امکان دستیابی به گونه ای خاص از تفسیر را ممکن خواهد ساخت.<br />
آسیب شناسی کاربرد استعاره در فرایند نظریه پردازی فرمالیسم مکانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارمغان نظریه های ادبی تحلیل نظام مند ماهیّت ادبیات است. نخستین مرحله از تکامل فرمالیسم روسی «فرمالیسم مکانیکی» یا «فرمالیسم تقلیل گرایی» نام دارد. این نظریه در ژرف ساخت اندیشگانی خود برای تبیین ماهیت ادبیات از اسم انگاشت «ادبیات ماشین است» بهره می برد. هر چندتبیین ماهیّت ادبیات از طریق استعارهماشین زمینه بروز خلاقیت و تسهیل در توضیح و تبیین نظریه را برای نظریه پرداز فراهم می کند ولی پژوهش های معاصر نشان می دهد که استعاره ها فرایند ادارکی نظریه پرداز و در نتیجه فرایند مطالعه موضوع و فرمول بندی نهایی نظریه را نیز تحت تأثیر قرار می دهند و به نوبه خود در بحث انتقال نظریه ادبی به سایر فرهنگ ها، کژکارکردهایی نیز خواهند داشت. چرا که ادراک هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی همه فرهنگ ها از حوزه مفهومی استعاره «ماشین» یکسان نیست. ازین رو، شاهد ظهور نوعی مطالعات فرمالیستی در زبان های مقصد، مانندزبان فارسی هستیم که تلقی خاصی از روش شناسی فرمالیستی دارند. بنابراین این نوشتار در صدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی کارکردها و کژکارکردهای استعاره ماشین را در تبیین ماهیت اثر ادبی در فرایندنظریه پردازی فرمالیسم مکانیکی و نیز انتقال آن بررسی کند. برای این منظور ضمن بررسی ریشه های فکری و اندیشگانی اندیشه جهان ماشینی به نقش تقلیل گرایی دکارتی در شکل گیری سطوح مختلف نظریه فرمالیستی می پردازیم و سپس بر پایه علل اربعه ارستویی به مقایسه ماشین و ادبیات می پردازیم و تفاوت های ادراکی «ماشین» را در زبان های روسی، انگلیسی و فارسی به شکل مختصر بررسی می کنیم. بررسی ها نشان می دهد که تبیین ماهیت ادبیات بر مبنای استعاره مکانیکی، در مرحله نظریه پردازی موجب شده است نظریه پرداز در فرمول بندی نظریه برای رسیدن به یک روش شناسی خلاق و سازگار با اثر ادبی ناکام بماند، و در مرحله انتقال نیز تفسیر و کاربست آن با نوعی بدفهمی مواجه شود.
روش شناسی فهم اندیشه سیاسی: اشتراوس و اسکینر (مقایسه ای انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از تفسیر اندیشه سیاسی در کانون این مقاله قرار دارد. برای تفسیر اندیشه سیاسی چند شیوه مسلط وجود دارد؛ از جمله: کشف سازه منطقی متن، تحلیل گفتمان و روش های هرمنوتیکی. روش های هرمنوتیکی نیز خود به دو دسته کلان رویکردهای متن گرا و بافت گرا تقسیم می شوند. در بُعد نظری، مقاله کوشیده است تا با تمرکز بر روشِ تفسیر هرمنوتیکیِ متن، روش دو تن از مفسرین شاخص معاصر (اشتراوس و اسکینر) را با یکدیگر مقایسه انتقادی کند و ضمن شرح آرای روش شناختی-تفسیری اشتراوس، از مکتب تفسیری متن گرایی، انتقادات اسکینر علیه مکتب متن گرایی، عموماً و اشتراوس،خصوصاً را برشمارد و در نهایت توصیفی از روشِ اسکینر را ارائه کند. مقاله برای فهم بهتر انتقادات اسکینر علیه مکتب اشتراوس نمونه ای از تاریخ نگاری اشتراوسی اندیشه را از آرای تفاسیری طباطبایی ذکر کرده و چگونگی کاربرد روش اشتراوس و معایب احتمالی آن را مختصراً نشان داده است. هدف مقاله توصیف نظری و مقایسه تطبیقی دو شیوه تفسیر اندیشه سیاسی است، کاری که برای تاریخ نگاری اندیشه اهمیت به سزایی دارد. مقاله نهایتاً به این جمع بندی رسیده که در قرائت متن گرا از آرای سیاسی کاستی هایی وجود دارد که می توان با کاربست روش اسکینری برخی از آن ها را جبران کرد.
ابهامات معرفت شناسانه خوانش فوکویی از فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی این نوشتار، بررسی خوانشی خاص از فلسفه سیاسی فارابی است که با بهره گیری از روش شناسی میشل فوکو و استفاده از تحلیل گفتمان در نگاه به تاریخ اندیشه سیاسی در دوره ی میانه، در تلاش بوده است تا به آشکارسازی و فهم بخشی از ابعاد پنهان و ناگفته ی دانش سیاسی اسلامی دست یابد؛ ابعادی که از ارتباط و نسبت مستقیم «قدرت» و «دانش» و تقدم «عمل» بر «نظر» در حوزه ی جوامع اسلامی از جمله ایران می بایست خبر دهند. بر مبنای چنین خوانشی از تاریخ اندیشه سیاسی در ایران، ما با تفسیری از فلسفه سیاسی فارابی به عنوان بخشی از جریان تفکر سیاسی در جوامع مسلمان روبه رو می شویم که بر ماهیت «اقتدارگرایانه ی» ایده ی «مدینه فاضله» تأکید داشته است؛ ایده ای که در نهایت نه در راستای نقد درونی ساخت قدرت سیاسی موجود در عصر فارابی، بلکه در راستا و درست در هماهنگی با آن شکل گرفته است. در این نوشتار، تلاش شده است تا مبانی معرفتی و روش شناختی چنین خوانشی مورد پرسش و بررسی قرار گیرند. این بررسی در دو بخش اصلی پی گرفته شده است. در بخش نخست، ابهامات موجود بر سر ابعاد «ایدئولوژیک» فلسفه سیاسی فارابی و در بخش دوم ابهامات در کاربست روش شناسی فوکو مورد واکاوی قرار گرفته اند.
رؤیاانگاری وحی؛ از کارآمدی تعبیر قرآن تا انکار تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
25-40
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در دو موضع به بررسی و نقد مبنای رویا انگاری وحی پرداخته است. بخش عمده ای از این مبنا مدلل به شواهد تاریخی ای است که حالات خاص پیامبر در هنگام دریافت برخی آیات را به خواب و رویا احاله نموده است. درحالی که طبق دیدگاه فریقین، خواب سهمی ناچیز در بین حالات شش گانه پیامبر در حین نزول دارد. بخشی از مدعای ناکارآمدی تفسیر نیز مبتنی بر تکلف تفسیر المیزان در دو موضع راندن شیاطین با شهاب های آسمانی و انشقاق ماه است. واکاوی تفسیر المیزان نشان می دهد مدعای تکلف در این مواضع نه تنها صائب نبوده بلکه تاکید علامه طباطبائی بر ارائه تفسیری است که فاقد تعارض با موازین عقلی و فلسفی باشد. به نظر می رسد مبنای رویاانگاری وحی به جهت فقدان ادله و همچنین وجود تعارضات درونی نمی تواند به عنوان نظریه ای جدی مطرح گردد و نهایتاً می توان آن را به عنوان نقدی قابل ملاحظه در این حوزه لحاظ نمود.
ابن سینا و نقش متافیزیک در هرمنوتیک دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
69 - 94
حوزههای تخصصی:
«ابن سینا و نقش متافیزیک در هرمنوتیک دینی»، یک بررسی میان رشته ای است که بین دانش متافیزیک، هرمنوتیک و متون دینی (کتاب و سنّت) ارتباط برقرار می کند. مسئله این مطالعه، نقش متافیزیک در فهم کتاب و سنّت و معضلات مربوط به آن است. این مطالعه بنیادی، تاریخی، تحلیلی است که به روش کتابخانه ای با استفاده از منابع معتبر انجام شده است. یافته های این پژوهش، این است که به نظرِ ابن سینا نفش اصلی در فهم و هرمنوتیک کتاب و سنّت نه با متن و نه با مؤلف متن، بلکه با مفسّر متن است. به نظرِ او مفسّر متن تنها با پیش فرض های عقلانی خود قادر به نزدیکی به افق مؤلف و افق متن دین می شود و از آن تفسیر و فهم شایسته از متن پیدا می کند. ابن سینا با پیش فرض های متافیزیکی در فهم مباحث مربوط به مبدأشناسی، جهان شناسی، فرجام شناسی، نبی شناسی وارد جریان فهم متن شده است. او براساس این پیش فرض ها به نتایجی دست یافته است که با نگرش رسمی از ظاهر متن دین هم خوانی ندارد؛ ولی با این حال او راهکار خود را از فهم دین، راهکاری بایسته می داند.
نقدهایی بر نظریه های معنا در فلسفه تحلیلی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
61 - 83
حوزههای تخصصی:
قصدگرایی و ضد-قصدگرایی دو نظریه اصلی در فلسفه تفسیر ادبی هستند که هر یک موضع گیری مشخصی درباره نسبت قصد مؤلف با معنای اثر دارند. داشتن نظریه ای درباره چگونگی شکل گیری معنا از لوازم هر یک از این دو موضع فلسفی است. آنها باید به این پرسش پاسخ دهند که معنای یک قطعه ادبی چگونه قوام می یابد؟ برای یافتن پاسخ درست، تمرکز بر فلسفه زبان و نظریات معنا مفید خواهد بود. بعضی از رقبای قصدگرایان، از جمله ضد-قصدگرایان، اغلب مجبور شده اند تا تفسیر ادبی را از تفسیرهای معمول در زندگی روزمره جدا کنند، اما نتوانسته اند چرایی این جدایی را توجیه کنند. در نقطه مقابل، پاسخ قصدگرایان نیز، که مبتنی بر نظریه معنای گرایس بوده، قانع کننده نیست؛ نظریه معنای ایشان فقط قسمتی از معناهای موجود در متن را پوشش می دهد. در این مقاله پاسخ دو تن از قصدگرایان میانه رو معاصر، رابرت استکر و پیسلی لوینگستون به این پرسش نقد میشود. در انتها، نگارنده نظریه ربط را به عنوان نظریه ای جایگزین برای توضیح معنای آثار ادبی پیش می نهند و نتایج این جایگزینی را تبیین می کند. نگارنده نتیجه می گیرد که نظریه ربط امتیازاتی بر نظریه گرایسی معنا دارد که استفاده از آن را در بحث از تفسیر ادبی موجه می سازد.
نقش عرف لفظی در تفسیر قرارداد در حقوق موضوعه با رویکرد فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق مدنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرارداد به معنی تشخیص مفهوم مقررات آن است و هدف از آن روشن شدن مضمون و مفاد عقد است. برای رسیدن به این مق صود، عرف اثر مهم و غیرقابل انکاری در قوانین به خصوص در حوزه حقوق مدنی و در حوزه قراردادها دارد. در همین راستا با تبیین مفهوم و اقسام عرف، به بیان مبانی حقوقی و فقهی عرف لفظی و جایگاه و آثار استعمال عرفی الفاظ در پرتو ماده 224 قانون مدنی پرداخته شده که برآمد این پژوهش با توجه به مبانی فقهی، حقوقی، حجیت عرف لفظی و نیز ارشادی (به تعبیر اصولی) و تکمیلی (به زبان حقوقی) بودن غالب قواعد مربوط به معاملات مالی و جریان کلی اصل اباحه و همچنین اصل آزادی قراردادها، این نکته است که در تعارض میان معانی عرفی الفاظ و حقیقت قانونی آنها در قراردادهای مالی که شارع (قانون گذار) آنها را امضا نموده است (به غیر از اوامر و نواهی جزئی) عرف موجود میان مردم را تصدیق نموده است و باید معانی عرفی الفاظ را که نزدیک تر به قصد مشترک طرفین است، ترجیح داد و از بار کردن احکامی که مورد نظر طرفین نبوده است بر روابط آنها جلوگیری کرد.
شاخصه های آزاداندیشی علامه طباطبائی با تأکید بر تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبائی در آثار علمی و سیره عملی خود شاخصه های آزاداندیشی را متبلور ساخته است. تحقیق پیش رو با روش کتابخانه ای و با محوریت المیزان شاخصه های آزاداندیشی در تفسیر را از منظر علامه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که مهم ترین اشکال دیگر مفسران از منظر علامه نبود آزاداندیشی است. هر چند علامه از تعبیر آزاداندیشی برای بیان مقصود خود استفاده نکرده است، اما با تعابیری مشابه، نظر خود را در اشکال عمده تفاسیر بیان کرده است. از نظر علامه تفاسیر روایی از نظرات صحابه متاثر بوده است و تفاسیر کلامی نیز بیشتر از این که تفسیر قرآن باشند آینه اعتقادات مذهبی مفسراند. از نظر علامه، انس انسان به عادت و محسوسات و علم زدگی از موانع بزرگ آزاداندیشی است. علامه ارائه تطبیق و تأویلات ناروا را به جای تفسیر قرآن از لوازم ترک آزاداندیشی می داند. سیره عملی علامه نیز نشانگر شاخصه های آزاداندیشی است؛ شاخصه هایی از قبیل: حقیقت گرایی و حق محوری، شجاعت نقد، دقت نظر، احاطه علمی، دقت، منشأیابی و بیان مبانی و لوازم، تفکیک علوم و عرصه های علمی از همدیگر و استقبال از نقد دیگران.
بررسی مفهوم سبع سموات در قرآن با تأکید بر آراء علامه طباطبائی و شیخ طنطاوی
حوزههای تخصصی:
یکی از تعابیری که در قرآن به کار رفته و از دیرباز مورد توجه مفسران و محققان بوده و در مورد آن نظریات مختلف ارائه شده است، موضوع هفت آسمان می باشد که به کرّات در قرآن به آن اشاره شده است این ظهور مکرر عبارت «هفت آسمان» در قرآن باعث شد که مترجمان و محققان تلاش کنند تا از مدت ها قبل از آن به کاوش در مورد آن بپردازند. بنابراین، بسیاری از نظریه ها در مورد «هفت آسمان» مطرح شده اند تحت تأثیر نجوم در هر دوران بوده است . بر این اساس مقاله بر آن است که با استفاده از روش توصیفی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای، در یک فرآیند تدریجی به لحاظ معنای وضعی، مفهوم و معنای عرفی متداول در عصر نزول قرآن و پس از آن با نگرش فراگیر به کل متن قرآن، به تحلیل و بازیابی سبع سموات از دو دیدگاه تفسیری علامه طباطبائی و شیخ طنطاوی بپردازد. در خصوص بافت قرآن کریم باید گفت این واژه از نظر این دو دیدگاه تفسیر متفاوت پیدا می کنند. بر این اساس سبع سموات اشاره به تمامی گستره آسمان ها است که یکی از آن ها سماءالدنیا است.
پرسش از معنای تفسیر در «اخلاق تفسیر» و سنجش کارآمدی تعریف تفسیرپژوهان مسلمان از «پدیده تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث تفسیری مسلمانان ساحت متکثر، متنوع و سیالی است. شناخت و تبیین روشمند، عینی و آکادمیک از این ساحت متکثر و گونهگون بر عهده تفسیرپژوهی است. یکی از است. مفسران و « پدیده تفسیر » اضلاع و جنبههای تفسیرپژوهی، تبیین درست داشتهاند، « تفسیر » تفسیرپژوهان مسلمان در طول تاریخ تلقیهای متنوع و متکثری از پدیده با کاستی هایی « تفسیر » اما آنچه بهنظر میرسد این است که تلقیهای تفسیرپژوهان از نشان میدهد که آنان در بحث از « تفسیر » مواجه است. مطالعه در غالب این تلقیها از روی آوردهاند و « تفسیر » چیستی تفسیر، بهجای تبیین پدیده تفسیر، به تحلیل واژگانی پاسخگوی پرسشها و نیازهای « غیرتفسیر » و « تفسیر » کوشش آنها در تمایزبخشی میان کامیاب و کارآمد نبودهاست. « تفسیر » امروز نیست و این تعاریف در تبیین واقعیت در ساحت تفسیرپژوهی مسلمانان، واژه تفسیر بهواسطه چندوجهیبودنش در معانی مختلف بهکار رفتهاست. این در حالیست که غالباً این معانی در هم می آمیزد؛ یعنی در گفتمان تفسیرپژوهی مسلمانان این تفکیکها چنانکه باید لحاظ نشده و کاربست واژه تفسیر در معانی گفتهشده بهدرستی تمایز نمییابد. اخلاق » از آنجا که پیش از پرداختن به پژوهشهای میانرشتهای مرتبط با تفسیر مانند داشت، در این پژوهش با تلقی ها و « تفسیر » باید تصور و درک درستی از پدیده « تفسیر تصوراتی که تفسیرپژوهان و مفسران مسلمان از مقوله تفسیر دارند آشنا میشویم و آنها را میسنجیم.پرسشهای اصلی این پژوهش این است که تعاریف مفسران و تفسیرپژوهان تا چه کامیاب و کارآمد بوده است؟ تفسیرپژوهان در فهم، « تفسیر » میزان در تبیین واقعیت دارند؟ در این « پدیده تفسیر » چه راهی رفتهاند و چه درکی از « تفسیر » بازشناسی و تبیین راه چه ساز و کار و قواعدی را بهکار بستهند؟ ترمینولوژی و مجموعه مفاهیمی که بهمثابه ابزارهای معرفتی برای تحلیل و تبیین تفاسیر تدارک دیدهاند، چه میزان روشن و کارآمد کدام است؟ « اخلاق تفسیر » در « تفسیر » است؟ تلقی اهمیت پژوهش حاضر در آشکارساختن کاستیهای راهبردی و رخنهها و آسیبهای روششناختی و معرفتشناختیِ ناظر به یکی از اضلاع و جنبههای تفسیرپژوهی؛ یعنی است.
مفهوم شناسی تطبیقی-تحلیلی «رسول» و «نبیّ» در لغت و روایات اهل بیت (علیهم السلام)
حوزههای تخصصی:
«رسول» و «نبیّ» از واژگان کلیدی و پربسامد قرآن اند که در آیات کریمه گاه در کنار هم و گاه جداگانه به کار رفته اند. اینکه این دو واژه مترادف اند یا معنایی متفاوت دارند؟ دیدگاه های گوناگونی در میان مفسّران مطرح شده است. از جمله آنها نظریّه تفسیری اهل بیت علیهم السلام است که با برخورداری از پشتوانه زبان شناختی و نگاه واقع گرایانه، معنای بدیع و متمایزی را درباره این دو واژه قرآنی ارائه نموده است. در تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام مفهوم «نبیّ» و «رسول» اخصّ از معنای لغوی و رابطه آن دو واژه، «عامّ» و «خاصّ» مطلق است. در نظریه تفسیری عترت، نبوّت تقدّم رتبی بر رسالت و از جهت شرافت، بعد از جایگاه رسالت قرار دارد. ثمره تفسیری این نظریه آن است که واژه «نبیّ» در آیاتی که قرینه ای بر مأموریت پیام رسانی وی ذکر نشده، متفاوت با «رسول» معنا می شود. پژوهش لغوی و نسبت سنجی «رسول» و «نبیّ» پیش نیاز فهم دیدگاه تفسیری اهل بیت علیهم السلام درباره این دو واژه است که این نوشتار به واکاوی آن می پردازد.
نقش پیامبر در ابلاغ وحی و کمیت آن از منظر صاحب نظران فریقین
حوزههای تخصصی:
پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن کریم، فرمان ابلاغ دریافت کرد؛ اما در این مسئولیت چه میزان نقش ایفا کرده است. آیا در فرآیند ابلاغ به تبیین محصول وحی پرداخته و اگر به تبیین دست زده به چه میزان و کیفیتی بوده است؟ رویکرد قرآن به نقش پیامبر در ابلاغ وحی دوگونه است: الف)دلالت آیات بر انحصار نقش پیامبر در ابلاغ وحی؛ ب)دلالت آیات برکیفیت نقش داری پیامبر و کمیت آن. آنچه باعث می شود پیامبر دستاورد وحی را به مردم برساند و در راه رساندن آن، همه مرارت ها را به جان بخرد ایمان کامل او به منبع وحی و نتیجه آن است. او این دستاورد را با کمال صحت و سلامت روحی و جسمی، بدون کم و کاست یا افزودن در زمان معین به مخاطبان ابلاغ می کند و در مرحله پایانی به تبیین و تفسیر آن می پردازد. نوشتار حاضرکیفیت و کمیت نقش های پیش گفته را با بهره گیری از آیات قرآن و به روش توصیفی-تحلیلی هم چنین با استفاده از دیدگاه اندیشمندان فریقین تبیین کرده است.
تحلیل درصد بهره مندی تفاسیر قرآن از روایات اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
163 - 183
حوزههای تخصصی:
تولید علم به جای توزیع علم، در گرو تعیین مرزهای دانش در موضوع مورد پژوهش است. در زمینه روایات تفسیری نیز ابتدا باید وضعیت تفاسیر از لحاظ میزان اقناع مخاطب و فراوانی روایاتِ استقصاء شده، بررسی شود. پژوهش حاضر پس از مقایسه تفاسیر، با روش تطبیقی تاریخی به توصیف و تحلیل نتایج به دست آمده می پردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل 94 تفسیر از تفاسیر موجود در نرم افزار جامع التّفاسیر و تفسیر های مهم دیگری چون البیان، الجواهر، تسنیم و تفسیر اهل بیت(ع) است. گزینش این منابع، بر اساس میزان فراوانی روایات و اقتباس سایر منابع از آن ها صورت گرفته است. این بررسی به صورت موردی و حول 175 آیه از سور ه های نساء، مائده و آل عمران انجام شده است. براساس این بررسی ها، دو آسیب مهم روایات تفسیری عبارتند از استقصاء ناقص و نیز پراکندگی روایات تفسیری در منابع روایی به طوری که در بازه مورد مطالعه، تعداد 529 روایت جدید از منابع روایی (بیش از 60 درصد کل روایات جدید قرن15)، توسط پژوهشگر از منابع روایی یافت شد. همچنین حدود 45 درصد از روایات موجود در ذیل آیات، در 11 تفسیر برتر (شیعی و سنّی) این تحقیق موجود است.
ترجیح اراده درونی بر اراده ظاهری در تفسیر قراردادهای تجاری مبتنی بر توجیه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرارداد یکی از حوزه های مشکل در قراردادها است. اصول زیادی برای تفسیر قرارداد ارائه شده است. در نظام های مختلف حقوقی تقریباً اصول تفسیر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از اصول ارائه شده برای تفسیر قرارداد، کشف حقیقت بر اساس اراده طرفین است. مرسوم است بین اراده اشخاص (دورنی و بیرونی) در حوزه قراردادها، تعارض بوجود می آید. تعارض بوجود آمده از اراده واقعی و اعلام شده اشخاص نشأت می گیرد. در غالب سیستم های حقوقی تفسیر قرارداد و حل تعارض با ترجیح اراده درونی و واقعی می باشد به نوعی که اگر ثابت شود قصد واقعی طرفین غیر از آن چیزی بوده است که بیان نموده اند، اراده واقعی مرجح خواهد بود، چیزی که اخلاق نیز آن را می پذیرد. و این موضوع در فقه، حقوق ایران و حقوق اتحادیه اروپا مورد پذیرش قرار گرفته است. از طرفی حقوق انگلستان رویکردی متفاوت از سیستم های فوق دارد هر چند این احتمال وجود دارد که در بعضی موارد اخلاق این تفسیر را نپذیرد. در پژوهش حاضر صرف نظر از نظرات محققین در این حوزه، اراده واقعی و درونی با توجیه اخلاقی، بر اراده ابراز شده ترجیح داده شده است.
Transzendente Weisheit als Methode der Exegese oder Kommentar zu Kulainīs Kitāb al-Kāfī(مقاله علمی وزارت علوم)
Abū Ǧaʻfar Muḥammad b. Yaʻqūb b. Isḥāq al-Kulainī ar-Rāzīs (gestorben 328 oder 329 n. H. /zwischen 939 und 941 n. Chr.) Kitāb al-Kāfī stellt eine der wichtigsten Sammlungen schiitischer Hadithe dar. Das Werk, für dessen Vervollständigung al-Kulainī rund 20 Jahre benötigte, besteht aus drei Teilen - uṣūl (grundlegende Regeln oder Prinzipien), furūʻ (nachgeordnete Regeln oder „Zweige“) und rawḍa („Garten“ oder Verschiedenes). Der Abschnitt uṣūl beschäftigt sich mit Theologie, einschließlich Prophetentum und Imamatslehre; der Abschnitt furūʻ mit fiqh und der Abschnitt rawḍa mit allgemeinen Themen. Ṣadrās Kommentar, der zwischen 1035 und 1044 n. H./1625 und 1634 n. Chr. geschrieben wurde, behandelt nur drei (von acht) Büchern des Abschnitts uṣūl - Kitāb al-ʻaql wa faḍāʼil al-ʻilm, Kitāb at-tawḥīd und Kitāb al-ḥuğğa (der Kommentar zu Letzterem ist nicht vollständig).
Das Autobiografische im Werk von Franz Kafka(مقاله علمی وزارت علوم)
Es gibt wohl keinen Leser, der die Texte Franz Kafkas liest und sich nicht fragt, was der Autor eigentlich damit sagen möchte, der also keinen anderen Sinn hinter diesen Texten sucht, als ihren augenscheinlichen. Die hoffnungslosen Labyrinthe, in denen sich die Helden verirren; die bis zur vollkommenen Absurdität grotesken Charaktere und Verhaltensweisen der Gegenspieler dieser Helden; die bei Kafka typische, vom Leser nicht für möglich gehaltene und diesen immer wieder überraschende Verschärfung äußerst extremer Lagen und Umstände; die mehr als verwundernden und kaum nachvollziehbaren Beziehungen zwischen verschiedenen Figuren; die unerwarteten Zeiten und noch mehr die unerwarteten Orte der Geschehnisse; die Atmosphäre und vieles mehr in den Geschichten Kafkas zeigen dem Leser deutlich, dass diese Geschichten schon von ihrer Logik her nicht irgendeine mögliche Wirklichkeit „wirklichkeitsgetreu“ wiedergeben. Zu dieser Schlussfolgerung gelangt man schon bei der Betrachtung solcher Texte Kafkas, die immerhin nicht auf reinen Fiktionen basieren; von Fällen wie beispielsweise Die Verwandlung, wo sich ein Mensch in so etwas wie einen Käfer, in einen „ungeheueren Ungeziefer“ verwandelt, ganz zu schweigen.
روز سَبّت و حدود دین در اندیشه حکیم ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم روزهای آفرینِش، که در روز مُقدّس هَفتم یا سَبّت، به منتهای اوج خود نیل می یابد، در هرسه مذاهبِ ابراهیمی حضور گسترده ای دارد. با وجود این که شماری از مؤمنان استنباط موثق و صحیحی از این روزها داشتند، دیگر متورعان اِبرام می ورزیدند که این آموزه، معنای باطنی ژرفی داشته است. به واقع، در سُنّت اسلامی، کسانی که از نقش عقل برای مکاشفه ایمان و کتاب مقدس پشتیبانی می کنند، از کاربرد تأویل نیز حمایت می نمایند. به عبارتی دقیق تر، واژه عربی تأویل، دلالت به بازگشت یا رجعت به مبدأ یا منبع چیزی دارد. اسماعیلیان، در مقام یکی از دو شُعَب اصلی شیعیان، از سرآمدان و حامیان شاخص و برجسته تأویل محسوب می شوند. در این راستا، مقاله حاضر به بررسی چگونگی وقوع آفرینش و رابطه آن با سلسله مراتب دین (حدود دین)، در مقام پیشوا و هادی مؤمنان به سوی رستگاری غایی، در اندیشه حکیم ناصر خسرو، شاعر شهیر فارسی و یکی از بزرگان و رجال اسماعیلی، می پردازد.