مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
تفسیر
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
61 - 82
قرن نوزدهم برای مسلمانان شبه قاره هند دورانی پراز آشوب و فتنه بود، آنان در این دوره به زوال و انحطاط سیاسی دچار شدند. استعمار انگلیس برای ضربه زدن به مسلمانان از هر نوع ابزاری استفاده کرد، مبشران مسیحی زیر سایه استعمار انگلیس، برای تضعیف عقاید و افکار مسلمانان به اصول اساسی دین اسلام حمله می کردندو دانشمندان مسلمان را به مناظره می کشاندند. از سویی دیگر به علت پیش رفت علوم تجربی، گرایش به این که هرچیزی را با تجربه بسنجند بوجود آمد، از طرفی دیگر استعمار انگلیس جریان نوپدید قادیانیه را بوجود آورد. غلام احمد قادیانی ادعاهای گوناگونی داشت و برای اثبات آنها به آیات و روایات متوسل شدو در تفسیر قرآن، برخی از اصول را جعل کرد که از میان اینها وحی و مکاشفه را اساس اصلی قرار داده است؛ بنابراین مفسران قادیانیه طبق این اصل قرآن را براساس الهامی که مدعی بودند، تفسیرکرده اند. غلام احمد و پیروان وی در تفسیر آیات به شیوه هایی که به اثبات ادعاهای غلام احمد کمک می کرد، استمداد جسته اند. یکی از این شیوه ها، بهره گیری از علم جدید است. لذا غلام احمد و مفسران قادیانیه آیاتی را که بر هدف آنان دلالت داشت، براساس علم جدید تفسیر کرده اند. بنابراین هدف اصلی و مساله بنیادین نوشتار حاضر مورد تحلیل و نقد قرار دادن تأثیرپذیری مفسران قادیانیه از علم جدید در تفسیر قرآن کریم و روش نگارش این مقاله، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است.
حریم ممنوع علم کجاست ؟ تاملی در حوزه معنایی و دلالت چهار واژه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر که در تلاش برای پیشرفت و سلطه بر جهان پیرامون، گاهی مقهور موانع زمانی، مکانی و معرفتی شده است در مقام مقایسه با میزان پیشرفت انسانهای نخستین، خود را موفق و بعضا در نقطه پایان و مرز نهایی پیشرفت می داند حال آن که گذر زمان و کشف و کسب دانسته های جدید همواره با پدیدار شدن مجهولات تازه همراه بوده است؛ از این رو بشر در سیر تلاش و تکاپوی پیوسته، خود را در مقابل این پرسش می بیند که کدام حریم علم است که از دسترس او خارج است و دیگر نباید برای ورود در آن ساحت، خود را به زحمت بیاندازد. این پرسش محور بحث در این گفتار قرار گرفته است و با اتکاء به معرفت قرآنی و بررسی معناشناسانه حوزه معنایی واژگان قرآنی و التفات به مباحث فلسفه علم به این برونداد منتهی شده است که بجز علوم خاص ذات حق تعالی و علومی که به اذن الهی برای همیشه در پرده غیب قرار گرفته است، سایر علوم بالقوه در دایره تسخیر بشر قرار دارد و انسان به اقتضای «مقام خلافت» و «امر به استعمار زمین» برای تحقق اراده خداوند متعال باید تلاش خود را برای دستیابی به آن علوم به کار بگیرد.
نقد دیدگاه تفسیری محمد مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
99 - 121
حوزه های تخصصی:
محمد مجتهد شبستری با تکیه بر دیدگاه هرمنوتیکی و تفسیری خود، قرآن کریم را «کلام نبوی» و قرائت توحیدی پیامبر اسلام از جهان در پرتو وحی می داند. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای به نقد دیدگاه تفسیری او پرداخته ایم تا با نشان دادن نقاط ضعف این دیدگاه، سستی نظریه او درباره «کلام نبوی بودن قرآن» بیش از پیش آشکار شود. علاوه بر اینکه نظریه تفسیری وی به انکار نبوت و دین می انجامد، نقاط ضعف دیگری در آن به چشم می خورد که عبارتند از: عدم توجه به معنای دیگر تفسیر؛ عدم توجه به اقسام پیش دانسته ها؛ عدم توجه به مراتب فهم و مدلول ها؛ جمع کردنِ دو دیدگاه و نیز دو روش غیرقابل جمع؛ همگانی دانستن مقبولات عصر مدرنیته و نیز نظریه هرمنوتیک فلسفی؛ خلط میان جزء و کل؛ عدم پایبندی به یکی از مبانی خود؛ معرفی معیار سستی به عنوان معیار تنقیح و سنجش پیش دانسته ها و غفلت از مهم ترین کاربرد زبان..
مفهوم قرآنی استیناس: ارزیابی اقوال تفسیری با رویکرد تاریخ واژه نگاری و ریشه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه استیناس که خود بازگشت به ماده " أ ن س " دارد، دوبار در قرآن کریم به کار رفته است؛ یک بار در قالب فعل " تستأنسوا " (نور/27) و بار دیگر در قالب اسم فاعل " مستأنسین " (احزاب/53). در حالی که در باره کاربرد دوم به هر دلیل، در میان مفسران مناقشه خاصی دیده نمی شود، در کاربرد نخست معنای استیناس به اندازه ای چالش برانگیز بود که از همان سده های نخست به پیدایی اقوال تفسیری متعدد انجامید. مسئله پژوهش حاضر آن است که تنش معنایی موجود در استیناس که منجر به اختلاف اقوال تفسیری گشته، ناشی از چیست و در ادامه مشخص شود کدام یک از این اقوال قابل ترجیح هستند. روش مورد استفاده در این پژوهش، در بخشی از کار تاریخ واژه نگاری است، بدین معنا که روند تعریف های ارائه شده از واژگان مربوط در کتب لغت، در گذر زمان و تغییرات رخ داده در آن مطالعه می گردد. در بخشی دیگر هم از روش های متداول در زبان شناسی تاریخی برای ریشه شناسی سامی بهره گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش افزون بر حل مسئله خرد، نشان دادن آن است که چگونه دو رویکرد تاریخ واژه نگاری و ریشه شناسی می توانند در ارزیابی اقوال تفسیری به کار گرفته شوند و چگونه می توان نتایج حاصل از این دو رویکرد را همگرا ساخت.
بررسی چگونگی بهره گیری تفسیر مجمع البیان از تضمین نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
389 - 377
حوزه های تخصصی:
گاهی یک لفظ در لفظ دیگری درآمیخته می گردد و دو معنا را با خود همراه می سازد که نحویان و مفسرین به آن تضمین نحوی گفته اند. این پدیده نحوی به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر قرآن دارد، همواره در ذیل تفسیر آیات شریفه، مورد توجه مفسران و پژوهشگران قرآنی قرارگرفته است. در این مقاله پدیده تضمین نحوی بنابر جایگاه، کارکرد و نقش آن در تفسیر مجمع البیان در سه نوع فعلی، اسمی و حرفی مورد بررسی قرارگرفته است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی همچون نحویان، تضمین را پذیرفته و از آن به عنوان تعلیل نحوی در لازم و متعدی بودن افعال و همین طور بالعکس، نوع اعراب توابع مشتقات و مبنی بودن اسماء فعل و ادات شرط در تفسیر خود استفاده کرده است؛ ولی اصطلاح تضمین نحوی را اصلاً به کار نمی گیرد، بلکه از اصطلاحات جایگزین یعنی «أی، معنا»، برای این پدیده نحوی استعمال کرده است. ناگفته نماند که این مفسر بزرگ تنها به تضمین نحوی برخی آیات اشاره کرده و برخی از مصادیق تضمین نحوی در تفسیر از دید تفسیری او پنهان مانده است که این خود خطای تفسیری را به همراه دارد.
تحلیل فرایند «تفسیر» و «تطبیق» قرآن بر اساس کارکرد «سیاق» و «شأن نزول»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، متنی است که مخاطبانش به منظور دریافت مُراد آن نیاز به «تفسیر» دارند. پس از دریافت مُراد، نوبت به فرایند «تطبیق» یا همان بهره بری از مُراد در جهت هدایت می رسد. مسأله آن جاست که فهم تفسیری و پس از آن، دخول در فرایند تطبیق نسبت به «سیاق» و «شأن نزول» آیه چگونه تصویر می شود. این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی و با بهره بری از ابزار کتابخانه ای به نگارش درآمده است، در تحلیل فرایند تفسیر بدین نتیجه دست یافت که با توجه به نوشتاری یا غیرنوشتاری بودن متن، مفهومی به نام «مقامات تفسیری» مطرح می شود که فهم مراد، تنها در آن مقامات امکان پذیر است. این مقام ها عبارتند از: «سباق»، «شأن و فضای نزول آیه»، «سیاق سوره»، «فضای نزول سوره»، «قرآن در قرآن نوشتاری» و «قرآن در قرآن غیرنوشتاری». در واقع، هیچ یک از مقام ها با دیگری تعارضی ندارد و شکل متکامل تفسیر، تنها با کنار هم نهادن تمامی مقامات ممکن است. امّا نتایج حاصل از تحلیل فرایند تطبیق عبارتند از: اوّلًا فرایند تطبیق در گستره ی تمامی آیات و برای همه ی مخاطبان تعریف می شود؛ ثانیًا از حیطه ی «مدلولات لفظی» و حوزه ی «تفسیر» بیرون می آید؛ ثالثًا تنها با تعیین «مناسبت» و «غایت» به صحنه می آید؛ رابعًا با تشکیل قیاسی استثنایی برای نقوش مطرح در یک آیه تصویر می شود؛ خامسًا تعارض با مقام «سباق» یا «شأن نزول آیه» شرط دخول در فرایند تطبیق است، اما تطبیق نسبت به چهار مقام دیگر همین آیه، مهمل یا لابشرط است؛ سادسًا تطبیق یک آیه آن گاه مقبول می افتد که با مقامات شش گانه در محدوده ی آیات دیگر متعارض نباشد.
نقد و بررسی دیدگاه های مفسران در باره آیه 71 سوره مریم
حوزه های تخصصی:
آیه71 سوره مریم «إن منکم الا واردها ... » است که مفسران در باره آن دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند، چالش اصلی این آیه تعیین مخاطبان در "منکم" است. بسیاری از مفسران، همه جن و انس و برخی دیگر با تکیه بر روایاتی همه انسانها را مخاطب آیه دانسته اند. در نتیجه ورود همه اعم از مؤمنان و خطاکاران به جهنم را حتمی می دانند، اما این نظر با آیات دیگر متعارض است؛ برخی فقط منکران معاد و کفار را مخاطب دانسته اند که با دیدگاه بسیاری از مفسران و روایاتی که اشاره به ورود همه انسانها به جهنم دارند ناسازگار است. به نظر می رسد بی توجهی به آیات هم مضمون و ناتوانی در درک سیاق آیات باعث بروز دیدگاه های متفاوت شده است . این نوشتار پس از بررسی دیدگاه ها در تفاسیر فریقین؛ با استناد به دیگر آیات قرآن و بهره گیری از سیاق نشان داده است که آیات مردم را در قیامت به دو دسته تقسیم و سرنوشت هر دسته را بیان کرده است: نخست کفار و پیروان آنان و سپس مؤمنان. بنابراین مقصود از ضمیر«کم» در آیه همه انسانها و یا همه جن و انس نیست بلکه مراد مشرکان و منکران معاد است.
واکاوی مفهومی تأویل با تکیه بر نظر علامه طباطبایی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
117 - 141
حوزه های تخصصی:
تأویل یکی از مباحث مهم علوم قرآن و علم کلام است که در فهم قرآن و روایات به ویژه برخی آیات مربوط به اسما و صفات، نقش کلیدی و کاربردی دارد. یکی از محورهای اصلی تأویل، مرتبط با صفات خبریه خدواند در آیات متشابه است که معنای ظاهری این صفات با تنزیه خداوند سازگار نیست و تأویل آن با ارجاع به آیات محکم امری ضروری است و عدم پذیرش آن افتادن در دام تشبیه و تجسیم است. از صدر اسلام، مذاهب اسلامی و دانشمندان مسلمان، در رابطه با تأویل متون مقدس، آرای مختلف داشته اند. اولین اختلاف در مورد ماهیت و چیستی تأویل است. نوشتار پیش رو ب ه روش توصیفی تحلیلی سه نظریه اصلی پیرامون ماهیت تأویل یعنی «مفاهیم»، «عینیت مصداقی» و «عینیت تکوینی» را، مورد واکاوی و ارزیابی قرار می دهد و «حقیقت مشککه» بودن ماهیت تأویل را به عنوان نظری جدید نتیجه می گیرد. «حقیقت مشککه» در قالب سه مرحله که جامع همه ی نظرات است، تبیین می شود. مرحله اول آن حدوسط ظاهر و باطن است، مرحله دوم با باطن قرآن مترادف است و مرحله نهایی، تأویل واقعی و حقیقی است که مطابق با نظر علامه است. این پژوهش پس از مقدمه و پیشینه تاریخی تأویل، به معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، و قلمروی تأویل می پردازد؛ و در ادامه ماهیت تأویل را موردبررسی قرار داده و نتیجه گیری می نماید.
تحلیل دیدگاه سید مرتضی(ره) پیرامون آگاهان به تاویل بر اساس آیه 7 سوره آل عمران با رویکرد ادبی و کلامی
حوزه های تخصصی:
آیه 7 سوره آل عمران که از آیات کلیدی به شمار می آید؛ قرآن را به محکم و متشابه تقسیم می کند و فهم متشابهات بر همگان آشکار نیست مگر کسانی که «تاویل» آن را می دانند. مفسرین بسیاری از قرون نخستین نزول قرآن تا کنون معنای «تاویل» را مورد بررسی قرار داده اند. ضروری است که در تحلیل و بررسی هر تفسیری ابتدا مباحث ادبی آن، مورد توجه قرار گیرد و هدف از پژوهش حاضر، آن است که با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و پردازش آن ها با روش توصیفی _تحلیلی، ابتدا مفهوم «تاویل» از دیدگاه سید مرتضی را تبیین کند و سپس به تحلیل و بررسی آیه فوق با رویکرد ادبی و کلامی از منظر وی بپردازد. نتایج حاصل از این نوشتار حاکی از آن است که: «تاویل» از دیدگاه سید مرتضی(ره) معنایی خلاف ظاهر آیه می باشد و تبیین مفهوم «تاویل» ارتباط مستقیمی با نقش «واو»، «الا» و ضمیر«ه» در جمله«وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ» دارد. سید مرتضی(ره) دیدگاه سومی که ارائه می کند، با توجه به اعتقادات کلامی که دارد با نظر نهایی ایشان سازگار تر است و در نتیجه از نظر او «واو» در آیه استیناف است نه عاطفه و تاویل متشابهات که قیامت و اوصاف آن را شامل می شود مفصل و معین آن را جز خداوند متعال کسی نمی داند.
تحلیل نشانه شناسانه از مؤلفه های مؤثر بر تفسیر و شکل گیری مفهوم جهت کاربست در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات هستی شناسی کم توجهی به فرایندهای شکل گیری معنا در ذهن انسان است. هستی شناسی دارای ساختار ارجاعی است و تنها با برقراری روابط بین مفاهیم سعی دارد معنا را بازیابی کند؛ اما به مسئله شناخت و فرایندهای تفسیر و شکل گیری مفهوم در ذهن و خلق معنا در انسان توجهی ندارد. هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از الگوی سه وجهی نشانه پیرس و تمرکز بر مؤلفه تفسیر این الگو، مؤلفه هایی را که در شکل گیری مفهوم در ذهن انسان و خلق معنا تأثیر دارند شناسایی و برای کاربرد در هستی شناسی معرفی کند. برای رسیدن به این هدف از عاشورا به عنوان یک چندمعنایی استفاده شده است. روش: این پژوهش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، صفحات شخصی اینستاگرام پنج گروه (افراد پرطرفدار، مداحان، پدیدآورندگان آثار عاشورایی، مردم عادی، و افرادی با نگاه متفاوت) به عنوان جامعه پژوهش، انتخاب و یادداشت های منتشرشده در صفحات ایشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در گام دوم 10 نفر از پدیدآورندگان آثار عاشورایی درزمینه های نقاشی، ادبیات، خوشنویسی، فیلم و کاریکاتور انتخاب و تجربه زیسته آنها در خلق آثار با روش پدیدارشناسی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 29 مقوله اصلی و 292 مقوله فرعی از تحلیل محتوای کیفی، 6339 یادداشت صفحات اینستاگرام در گام نخست و 8 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی از تحلیل مصاحبه های پدیدآورندگان آثار عاشورایی در گام دوم، شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: تفسیر فردی از یک واقعه و تشکیل مفهوم و الگوهای ذهنی در وی به سه جهان ( جهان شخصی، جهان اجتماع و جهان فناوری) وابسته است که تجربه ها و پیش داشته های ذهنی و همچنین بافتی که فرد در آن قرار دارد را شکل می دهند. مفهوم، بافت محور است و تفسیر آن فقط به تفسیرگر فردی بستگی ندارد؛ بلکه وابسته به بافت اجتماعی است. ترجیح شخصی انسان، تنها راه تفسیر نشانه ها وعامل تعیین کننده اصلی در شکل گیری نظام های معنایی مانند هستی شناسی ها نیست. بافتی که انسان در آن به سر می برد، قواعد اجتماعی و همچنین عادت ها، محدودیت هایی را برای تفسیر ایجاد می کند. براین اساس، استفاده از نظام ارجاعی و قواعد منطق و همچنین به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و علوم رایانه به تنهایی نمی تواند در هستی شناسی به بازنمایی معنا کمک کند؛ بلکه ویژگی های فردی، بافت، پیش داشته های ذهنی و مؤلفه های موجود در سه جهان شخصی، اجتماعی و فناورانه در شکل گیری مفهوم و ساخت معنا مؤثر، و توجه به آن ها در هستی شناسی به ویژه در موضوع های چندمعنایی و بافت محور مانند عاشورا ضروری است.
بررسی و تحلیل مفهوم تجربه دینی در آثار تئودور داستایفسکی با رویکرد به رمان های «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
111 - 129
حوزه های تخصصی:
داستایفسکی در آثار خود به انعکاس تجربه های دینی اش می پردازد و غالب آرای اعتقادی و ایدئولوژیک خود را در آن ها شرح می دهد. تجربه دینی انواع گوناگونی دارد، اما نگاهی به رمان های «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» نشان می دهد که داستایفسکی تنها به نوع تفسیری آن علاقه داشته است. تجربه تفسیری او به واسطه دو عامل بیرونی (دعوت از جانب پدربزرگ و راهبان به مسیحیت) و درونی (خلوت با خود در زندان در جوانی) ایجاد شده بود. او این تجربه تفسیری را ابتدا به صورت تقلیدی و سنتی آموخته بود، اما در مرحله بعدی آن را به صورت بازنمایی اندیشه های انتقادی و چالشی نشان داد. هدف داستایفسکی، تخریبی و برآمده از عقده های روانی نبود، بلکه برای بهبود شرایط اعتقادی و دینی مردم، چنین نقدهایی را روا می دانست. این مقاله با استناد به منابع کتاب خانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده و در آن به این مسأله اساسی پرداخته شده است که سیر تطور تجربیات دینی داستایفسکی در رمان های مذکور به چه ترتیب بوده است
نقش اعدادی «قوانین طبیعی» و «دلایل» در تعین پدیده های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
یکی از مسائل مهم فلسفه علوم اجتماعی توضیح رابطه رویکرد تبیین گرایی با تفسیرگرایی در فهم پدیده های اجتماعی است که عموماً در پرتو تمایز میان علت و دلیل بیان می شود. تبیین یک پدیده اجتماعی توضیح چرایی وقوع آن رویداد براساس علل وقوع است؛ اما هدف در تفسیر، فهم عمیق یک کنش اجتماعی براساس دلایل و قصد کنشگر است. در این مقاله، براساس تقریری از دیدگاه متفکران معاصر نوصدرایی درباره تمایز علیت طبیعی و علیت الهی، نشان داده می شود که تمام پدیده های عالم طبیعت دچار تعین ناقص هستند و رابط طبیعی اشیا تنها زمینه ساز تحقق رویدادهای طبیعی و انسانی است. در حوزه پدیده های انسانی و اجتماعی نیز ارادهْ علت قریب برای تعین پدیده های اجتماعی است، ولی به سبب امکان تخلف اراده از شوق و دلایل برانگیزاننده آن، دلایل نیز تنها زمینه ساز کنش های انسانی و اجتماعی هستند.
تأملی در رأی شماره 308 مورخ 1394/3/18 هیئت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص مفهوم و مرجع تفسیر
منبع:
فصلنامه رأی دوره سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۹)
39 - 56
حوزه های تخصصی:
بررسی رویکرد هرمنوتیکی در پژوهش های تفسیری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
41 - 53
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک به دلیل اینکه توجه خاصی به زبان و تفسیر متون دارد در مرکز توجه معاصرین قرار گرفته و آنچه حائز اهمیت است؛ داشتن نقش محوری مقوله فهم در مباحث هرمنوتیک است که نمی توان به راحتی از آن گذشت. فهم هرمنوتیکی برخلاف ادّعای برخی مبنی بر ابتکار آن از سوی غربیان، از دیرباز روش هایی از آن توسّط اندیشمندان مسلمان به کار گرفته شده است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته لذا این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی اجمالی فهم روشمندانه، نه صرفاً هرمنوتیکی از کلام الهی در تحقیقات موجود پرداخته و به این نتیجه دست یافته؛ به موازات گسترش بحث های قرآنی، عالمان از فقیهان گرفته تا فیلسوفان و عارفان، از قرآن به فراخور فکر و دانش خود، برداشت های مختلفی داشته اند و موضع اصلی تفاوت برداشت ها را باید در روش مفسران جستجو کرد؛ زیرا روش های گوناگون، آراء تفسیری متفاوت را به وجود آورده است و تحقیق حاضر ادعا دارد با وجود روش های تفسیری موجود اعم از نقلی و عقلی که توانسته سطحی از معنا و مراد آیات را بدست آورد، هنوز پژوهشی مستقل در درک مفاهیم قرآن با رویکرد هرمنوتیکی به عنوان روش ثابت و مستقل تدوین نگردیده است.
بازخوانی روایات اسباب نزول آیات نخست سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
7 - 35
حوزه های تخصصی:
روایات اسباب نزول از دیرباز کانون توجه مفسران و اندیشمندان قرآنپژوه و از ابزارهای فهم مراد الهی به شمار آمده است. با اینحال آسیبهایی مانند وجود تعارض سندی روایات تفسیری با یکدیگر یا ناسازگاری محتوایی آنها با سیاق و تاریخ و اندیشه سلیم نیز متوجه این بخش از روایات است که موجب سلب اعتماد از آنها میگردد. در این پژوهش روایات ناظر بر سبب نزول پنج آیه نخست سوره حجرات در بوته نقد قرار گرفته است. این روایات صرفنظر از اختلاف تعابیر و تفاوت راویان بالغبر چهارده گونه روایت متفاوت است که برخی نزول هر پنج آیه را مسبب از حادثهای خاص معرفی نموده و برخی دیگر برای دو یا چند آیه، سببی مجزا ارائه دادهاند؛ لذا در این پژوهش در کنار بررسی اسناد این روایات با ملاک قراردادن ظاهر و سیاق آیات به ارزیابی محتوایی هرکدام از آنها نیز پرداخته و به این نکته رهنمون شده است که هیچیک از این روایات چهاردهگانه بهطور مشخص ناظر به سبب نزول واقعی این آیات نیست هرچند با توجه به مضمون آیات، بیتردید نزول آنها در پی وقوع جریانی خاص رخداده که بهدرستی در روایات سبب نزول گزارش نشده است. همچنین برخی روایات بهگونهای است که احتمال تصحیف یا تحریف آنها بر اساس انگیزههای کلامی دور از ذهن نیست.
تحلیل روش تفسیری قاضی نورالله شوشتری در «کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل؛ حاشیه القاضی نورالله التستری علی تفسیر البیضاوی»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
41 - 61
حوزه های تخصصی:
قاضی نورالله شوشتری از جایگاه علمی و مقام معنوی ویژهای برخوردار بوده و در بیش از بیست علم از علوم عقلی و نقلی از جمله تفسیر قرآن کریم تخصص داشته است. یکی از موضوعاتی که درباره تفسیر قرآن مطرح است، روششناسی تفسیر و روش مفسر است که مورد توجه پژوهشگران قرآنی است. یکی از تفاسیر قابل توجه و مهم در قرن یازدهم هجری کتاب کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل است که حاشیه قاضی نورالله شوشتری بر تفسیر بیضاوی ( أنوار التنزیل و أسرار التأویل ) از سوره حمد تا مائده است. در این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی سعی شده است تا روش و گرایش تفسیری این مفسر بررسی شود، هرچند گرایش ایشان به کلام سبب شده است از روش تفسیر قرآن به عقل بیشتر بهره ببرد؛ اما نمونههایی از روش تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به سنت نیز در تفسیر وی وجود دارد. درنتیجه میتوان گفت روش تفسیری ایشان، روشی نسبتاً جامع در تفسیر قرآن کریم است.
حقوق زنان در خوانش مقاصدی «طاهر الحدّاد»
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
180 - 159
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، فلسفهی شریعت و چگونگی تعامل شریعت(امر ثابت) با مسائل اجتماعی(در بیشتر موارد امر متغیرِ متحول) و نیز تقسیمبندی دین و شریعت، از جملهی مهمترین دغدغهها و دلمشغولیهای نواندیشان مسلمان است. بدیهی است چگونگی خوانش از نص(متن دینی) و توجه به مبانی و روح و مقاصد آن، در شیوهی ارتباط دین و شریعت با امر واقع اثرگذار است. طاهر حدّاد با درک ضرورت وجودی اجتهاد و نیز تأکید بر نقش اساسی شریعت اسلامی در حمایت از حقوق بشر، به بازخوانی رویکردهای پیشین در ارتباط با این موضوع میپردازد. مقالهی حاضر با هدف معرفی رویکردی نو در اجتهاد فقهی-مقاصدی و بازپژوهی برخی اجتهادات در حوزهی حقوق بشر، با استفاده از روش توصیفی-تفسیری، به تبیین آموزههای طاهر حداد پرداخته است. وی با خوانش خاصی از نظریهی مقاصدی، دیدگاههای مبتنی بر صورتگرایی و ظاهرگرایی فقهی را نقد کرده است و میان روح دین و شریعت و مقاصد آن، با ظاهر احکام تمایز جوهری قایل شده و بیان از آن دارد که برخی احکام در طول زمان، باتوجه به مبانی و روح حاکم بر آن میتواند متحول شود و در این میان، ثوابت دین را از متغیرات آن بازمیشناسد. در ارتباط با حقوق زنان، او قائل به برابری حقوق زن و مرد است؛ چه اینکه هدف و روح دین اسلام، در راستای تحقق آزادی و برابری میان انسانها بوده و بر همین اساس، ضمن توجه به تفسیر و خوانشی مقصدمحور، تمامی صورتهای مبتنی بر نابرابری میان انسانها را مغایر روح و مقاصد دین و شریعت میداند.
بررسی کلامی و تطبیقی هبوط حضرت آدم(علیه السلام) در دو تفسیر الجوهر الثمین و تیسیر الکریم الرحمن
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۵
39 - 29
حوزه های تخصصی:
قرآن، کتاب قصه و داستان و تاریخ نیست، اما در برخی آیات به زیباترین اسلوب و بهترین بیان، داستانی را ذکر می کند تا هدف خود را در میان کلام به مخاطب برساند. در این مقاله سعی شده است؛ به یکی از پرچالش ترین داستان های قرآنی، که همان هبوط آدم و حوا (علیهم السلام) است اهتمام ورزیده شود. پژوهش حاضر با تکیه بر تفسیر «التیسیر الکریم الرحمن» نوشته ی شیخ عبدالرحمن آل سعدی (م1376ق) از دانشمندان عامه و «الجوهر الثمین» نوشته ی سید عبدالله شبر (م1224ق) از علمای امامیه به بررسی داستان حضرت آدم و حوا در سوره بقره می پردازد. تلاش بر این است که تحلیلی از تفسیر هبوط، با نظر به آیات قرآن کریم ارائه داده شود. لذا نگارنده، با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای - اسنادی، مسائل مربوط به هبوط حضرت آدم (علیه السلام) را مورد بررسی قرار داده است و به تحلیل و بررسی نظرات هر دو مفسر، تصحیح خطاها و ذکر مشترکات و تا حد امکان، ریشه یابی نظرات این دو مفسر پرداخته شده است. در مقایسه این دو تفسیر نگاشته شده، هر دو در بسیاری موارد راه به صواب برده و در برخی موارد نیز دچار خطا شده اند، گاهی مشترکاتی داشتند و در اکثر مطالب، تفاوت دیدگاه و افتراقاتی بین آن دو مشاهده شده است.
تطبیق و تأویل از نظر مکتب تفکیک
حوزه های تخصصی:
مدعای تفکیکیان آن است که تأویل قرآن به هر معنایی که بوده باشد، اختصاص به خداوند متعال دارد و حتی پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام هم به تعلیم خداوند متعال از تأویل قرآن اعم از معانی باطنی با مراد واقعی غیرظاهری اطلاع پیدا می کنند و راسخان در علم به معنای کسانی که در علمشان اختلافی نباشد اختصاص به اهل بیت علیهم السلام دارد و این بدان جهت است که آنان علمشان را از خداوند متعال اخذ کرده اند. در این مقاله با ارائه ی معنای لغوی تأویل و موارد استعمال آن در آیات قرآنی و روایات معصومان علیهم السلام به صورت روشن و واضح اثبات خواهیم کرد که تأویل های فلسفی و عرفانی و نیز تأویل های روشنفکری از آیات قرآن و متون دینی نه تنها از ناحیه ی معصومان علیهم السلام مورد نهی اکید قرار گرفته است بلکه چنین امری در نظر هر عاقل منصفی باطل است و به هیچ وجه قابل اسناد به معارف دینی نمی باشد.
بررسی تأثیر عرفان یهودی- مسیحی بر تفاسیر عرفانی اسلامی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
52-67
حوزه های تخصصی:
خاستگاه و منشأ تفاسیر عرفانی که به نحوی با مکتب عرفان اسلامی پیوند خورده است، یکی از مباحث مهم در شناخت سبک و شیوه تفسیر عرفانی و عناصر بنیادین آن و به ویژه تأثیر و تأثر های این مکتب و شیوه تفسیر قرآنی از آموزه ها و منابع غیراسلامی است. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، ضمن تحلیل و بازخوانی اندیشه های عرفانی در یهود و مسیحیت، در پی پاسخ به پرسشِ «رابطه تفاسیر عرفانی با مکاتب عرفانی یهودی مسیحی» می باشد. مهم-ترین حاصل بررسی این تحقیق آن است که اثرگذاری آموزه های مکاتب عرفانی از جمله عرفان مسیحی و یهودی بر عرفان اسلامی و تفاسیر عرفانی، تنها در جهت تکمیل یا غنی تر ساختن آموزه های این مکتب و شیوه تفسیری بوده است. همین طور، فرض این مسئله که عرفان و تفسیر عرفانی ناگزیر باید یک منشأ و سرچشمه غیراسلامی داشته باشد، سخنی غیرموجّه و نامقبول است، اگرچه در طول سالیان، اندیشه های فلسفی و دینی گوناگونی در این جریان وارد گردیده است.