مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تفسیر ادبی
حوزه های تخصصی:
از کهن ترین گرایش هاى تفسیری، تفسیر ادبى است که با تمرکز بر علوم ادبی (لغت، صرف، نحو و بلاغت) به دنبال فهم صحیح آیات قرآن کریم می باشد. «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی (د. ۵۴۸ ه .ق) از جمله تفاسیر جامع اجتهادی و از حیث ادبی از غنی ترین آن به شمار می آید. طبرسی در این کتاب با طرح جنبه های معناشناسی واژه ها، إعراب آیات، تحلیل های صرفی، قرائت های قرآنی و مباحثی از این دست، به این علم، خدمت شایانی کرد. نگارنده این سطور، رویکرد مؤلّف را در استفاده از اشعار و امثال عربی برای ارائه یک تفسیر جامع بررسی نموده است. پژوهش حاضر بیان گر آن است که مفسّر ارجمند برای تأیید یا تبیین یا ردّ مباحث و دیدگاه های لغوی، صرفی، نحوی، بلاغی، اعتقادی و وجوه قرائات به ابیات و مثَل های عربی استشهاد کرده است. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.
بررسی واژگان اشتقاق کبیر در قرآن و تأثیر آن بر تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
145-168
حوزه های تخصصی:
اشتقاق از مباحث واژه شناسی و راهی برای درک دقیق مفاهیم کلمات، شناخت و تولید گونه های مختلف واژگان است، اشتقاق کبیر یکی از انواع اشتقاق بوده و در واژگانی یافت می شود که تعداد و نوع حروف اصلی شان یکسان اما در ترتیب آن متفاوتند. ازآنجا که واژه شناسی قرآن مقدمه ای برای فهم آیات است و اشتقاق کبیر نیز یکی از مباحث واژه شناسی است، از این رو، مقاله حاضر در صدد آن است تا وجود یا عدم وجود این نوع واژگان را بررسی کند و در صورت وجود، ارتباط معنایی میان آنها را مورد تحقیق قرار دهد و در صورت وجود رابطه معنایی بین آنها، دامنه تأثیر آن را بر تفسیر و فهم کلام الهی بررسی نماید. از بررسی آمار و تحقیق انجام یافته نتایج زیر به دست آمده است: واژگان اشتقاق کبیر در قرآن 348 ماده است که از این تعداد 234 ماده دارای دو مشتق، 82 ماده دارای سه مشتق، 23 ماده دارای چهار مشتق، 7 ماده دارای پنج مشتق و 2 ماده دارای مشتقات ششگانه است. در بیشتر موارد وجود رابطه معنایی میان واژگان مشهود بوده و در تعدادی از واژگان ارتباط معنایی مشهودی در قرآن یافت نگردید. کشف ارتباط معنایی، به یافتن گوهر معنایی واژه در آیه کمک نموده و در موارد اختلافی میان مفسران، راهی در جهت گزینش نظر صحیح تر ارائه می نماید.
بررسی رویکرد لغت شناسان به کاربرد واژگان اضداد در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
223 - 250
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات قابل بررسی در بحث اشتراک لفظی در زبان عربی، کلماتی هستند که بر دو معنای متضاد دلالت دارند. برخی محققان از قدما و متاخران از وجود این کلمات در زبان عربی دفاع کرده و برخی دیگر در صدد انکار یا محدود نمودن دایره آن ها برآمده اند. از آنجا که وجود چنین کلماتی در قرآن کریم به جهت اشتمال بر دو معنای متضاد می تواند موجب برداشت های متفاوتی از آیه گردد، توجه به نقش تفسیری آن ها و رویکرد مفسران ادیب و لغت شناس، از نظر قبول یا رد، دارا بودن معنای ضد، ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، رویکرد نظری لغت شناسان راجع به این کلمات را بررسی و ضمن معرفی کلمات مشهور در کتب اضداد، نقش تفسیری و معانی لغوی هر یک از آنها را مورد بررسی قرار داده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که لغت شناسان تعداد قابل توجهی از این کلمات را با طرح دلایل ادبی و لغوی از دایره کلمات اضداد خارج می نمایند. بر اساس نظر محققان و نیز با توجه به بررسی لغوی و تفسیری این کلمات در آیات قرآن کریم، می توان گفت که "پیدایش ضدیت در معانی کلمات اضداد"، پدیده ای است که در اثر عوامل مختلفی به کلمه عارض شده و توجه به کاربرد کلمه در جمله و قراین و سیاق موجود در کلام، نقش مهمی در دریافت مقصود چنین کلماتی دارند.
کاربست اعتبارسنجی روایات و منقولات تاریخی در نق د خوانش ادبی مع اصر از قصص قرآن با تأکید بر دیدگاه ادبی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های قرآن در مواضع و سیاق های گوناگون ذکر شده است. این پراکندگی و تفاوت سبک های بیان قصص در گفتمان آیات، شبهه راهیابی تعارض به متن قرآن را در ذهن مخاطب تداعی می نماید؛ این در حالی است که با بهره گیری از قراینی می توان ضمن پاسخ گویی به شبهاتی چون تاریخ مندی و متن ادبی و بلاغی بودن قرآن، در رد ادعای مذکور مبادرت ورزید. روایات منتسب به معصومین از جمله قراین ناپیوسته ای به شمار می روند که نقش مؤثری در تبیین آیات الهی ایفا می نمایند. لکن با عنایت به احتمال ورود اسرائیلیات به منابع روایی، ارجاع به این مصادر را با مشکل مواجه ساخته و زمینه را برای ادبی و بلاغی دانستن قصه های تاریخی قرآن می گشاید. از سویی از آنجا که موارد گوناگونی از اشتراک میان داستان های قرآن و نقل های تاریخی مشاهده می شود، با نظر به اینکه گاه حلقه های مفقود قصص در تاریخ یافت می شود، کاربست داده های تاریخی در تفسیر داستان های قرآن نافع می نماید و کمک شایانی نیز در پاسخ گویی به شبهاتی که، تنها روش فهم قرآن را روش ادبی و تحلیل متن می داند، خواهد نمود. بر این اساس پژوهش حاضر از رهگذر تأمل در آرای اندیشمندان مسلمان به ویژه آیت الله جوادی آملی و با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به این پرسش کلیدی که «کارکرد روایات و منقولات تاریخی در نقد خوانش ادبی معاصر از قصص قرآن چگونه ارزیابی می شود؟» پاسخ داده است.
جایگاه ادب عربی در تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی از پدیده های نوظهور عصر حاضر است، که با توجه به ویژگی هایی هم چون جذابیت و تنوع گسترده علاوه بر نفوذ در میان اقشار مختلف جامعه، به منبع هویت ساز جدیدی مبدل شده که موجب تعارض ارزشی و بروز آسیب ها و چالش های جدیدی در هویت دینی جوامع گردیده است؛ مقوله ای که می تواند به تضعیف گرایشات دینی منجر گردد.در این میان، نهادهای دینی به عنوان یکی از ارکان اساسی جوامع در مواجهه با حرکت شتابنده فضای مجازی با فرصت ها و چالش های سهمگینی روبرو هستند؛ از سویی باید از هنجارهای دینی و ملی خود محافظت نمایند؛ و از سوی دیگر در تعامل با فضای مجازی، از آن برای پیشبرد اهداف دینی و مقابله با ناهنجاری های ضد دینی کمک بگیرند.این در حالی است که فرصت ها و چالش های نهادهای دینی در فضای مجازی بطور کامل و دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است؛ لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی فرصت ها و چالش های نهادهای دینی در فضای مجازی با تأکید بر آموزش پرداخته شده است.تفسیر گرانقدر المیزان، با روش تفسیر آیه به آیه معروف و مشهور است و این جنبه مهم آن آنچنان جایگاهی یافته که بسیاری را از توجه به ویژگی های فراوان دیگر آن غافل نموده است، یکی از خصوصیات برجسته دیگر این تفسیر، بعد ادبی آن می باشد که بسیار قابل توجه است، آنگونه که با ملاحظه آن به دقّت و ارزش علمی هر چه بیشتر این مجموعه واقف می گردیم، مولّف دانشمند آن در پرتو عظمت علمی و دانش گسترده و از جمله آگاهی وسیع خویش در حوزه علوم ادبی، آنچنان – به مناسبت – فنون مختلف ادبی عربی – همچون فقه الله، صرف و نحو معانی و بیان – را به خدمت گرفته است که در کنار همه ویژگی های علمی خود از این نظر نیز به برجستگی قابل توجه ای دست یافته، آنگونه که می توان در جای خود آن را تفسیری ادبی نیز محسوب نمود.
بررسی تفسیر آیاتی از قرآن کریم بر پایه پدیده جایگزینی نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
77-96
حوزه های تخصصی:
تعویض یا جایگزینی، یکی از سنت های رایج زبان عربی در آیات قرآن مجید پربسامد است و در مواردی از قبیل جایگزینی فعل امر با مصدر در « فَضَرْبَ الرِّقَابِ »، مصدر با اسم فاعل در « لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَهٌ » و مفعول مطلق با صفت در « وَعدَ اللهِ حَقًّا » نمود دارد. این نوع جایگزینی که به عدول و تعویض نحوی تعبیر می شود، در دلالت معنایی، مفاهیمی فراتر از معنای ظاهری الفاظ را می رساند؛ ازاین رو در تفسیر آیات قرآن توجه ویژه مفسران را برانگیخته و عمده ترین کاربست تفسیری آن، در شرح اعجاز بیانی قرآن کریم متبلور است . این جستار، به استناد منابع تفسیری و با روش توصیفی استنتاجی، به شناسایی نمونه هایی از این تعویض ها در آیات برآمده است. ازجمله نتایج این پژوهش آن است که در قرآن کریم انواع جایگزینی ها به کار رفته است و مفسران؛ به ویژه فخرالدین رازی در مفاتیح الغیب به دلالت معنایی این جایگزینی ها پرداخته و نشان داده اند که این تعویض ها گاهی در ایجاد فواصل هماهنگ و خلق موسیقای متناسب با مفهوم آیات کارآمدند و اغلب دارای سایه معناهایی از قبیل مبالغه، تشویق، تعظیم و تعلیل به وصف جایگزین می باشند.
تحلیل تطبیقی کارکردهای سیاق در تفاسیر المیزان و نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
197-218
حوزه های تخصصی:
قاعده سیاق یکی از قواعد تفسیری پرکاربرد است که نقش بسزایی در قرآن پژوهی دارد. برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی و آیت الله مکارم شیرازی به میزان زیادی از آن بهره گرفته اند. این جستار پس از تبیین سیاق و اعتبار و شرایط تحقق آن، به جایگاه، بسامد و کارکردهای دوازده گانه آن در تفاسیر المیزان و نمونه پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد این قاعده 394 بار در تفسیر نمونه و بیش از پنج برابر آن در تفسیر المیزان مورد استفاده قرار گرفته است. این نسبت در کارکرد تبیین مفهوم آیات که پربسامدترین کارکرد در هر دو تفسیر نیز هست، تقریباً حفظ شده است. پس از آن، ارزیابی آراء مفسران، تعیین معنای واژه، تبیین قواعد ادبی، ارزیابی روایات، تاریخ گذاری قرآن، تشخیص مرجع ضمیر، تشخیص مخاطب، تبیین مبهمات، ارزیابی قرائات و تقیید مطلقات جایگاه بعدی در هر دو تفسیر را از آنِ خود کرده اند. تنها کاربردی که برخلاف روند سایر کاربردها، در تفسیر نمونه فراوانی بیشتری دارد، استخراج احکام فقهی است که به روشنی تأثیر توانایی، علاقه و هدف مفسّر را در میزان بهره گیری او از قاعده سیاق نشان می دهد.
تحلیل و نقد بنیان های اندیشه نواعتزالی در نظریه تفسیری امین خولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بنیان های نظریه تفسیر ادبی امین خولی، اندیشه های نواعتزالی است. این مقاله با رویکرد تحلیلی-انتقادی مبتنی بر داده-های اسنادی، ضمن معرفی نظریه خولی، مختصات جریان فکری نومعتزله را در نظریه خولی که در رهیافت های تفسیری بعد او، موثر بوده، آشکار و نقد کرده است. از امتیازات مبانی نواعتزالی خولی، رویکرد تفسیر اجتماعی نظریه اوست. در مقابل کاستی های ناشی از جریان نومعتزله، چالش هایی را متوجه آن ساخته ازجمله نگاه نوآورانه در تمام ابعاد دین، گسست پیوند با سنت تفسیری، نسبی بودن فهم ها از قرآن و غلبه متن محوری در تفسیر. همچنین فقدان نگاه وحیانی به عقل از آسیب های این نظریه است؛ ضمن اینکه توجه افراطی به فهم مخاطبان اولیه و غفلت از فرهنگ سازی قرآن، زمینه ساز گرایش به تفسیر فرهنگی خواهد شد. بنیان های نواعتزالی نظریه خولی همچون عدم تنقیح مبانی فهم متن و تبیین جهان بینی، آن را فردمحور کرده است. در نگاه نومعتزله قرآن به عنوان متنی زنده فارغ از جنبه های الهیاتی، موضوع پژوهش قرار گرفته، در نتیجه هویت وحیانی آن سلب می شود. نظریه خولی نیز از این آسیب در امان نبوده و این مساله در آثار شاگردان و متاثران از نظریه او مشاهده می شود.
بررسی تفسیری «فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ * فَقالَ إِنِّی سَقیم» از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از اصطلاحات پیچیده علمی و کلامی عرب به دور است. این امر باعث جاودانگی و قابل فهم بودن آن برای همگان در تمامی اعصار شده است. قرآن دارای محتوای فراحسّی و فراطبیعی نیز هست که این محتوا در قالب الفاظی که برای محسوسات وضع شده اند، به شکل های مختلف، مانند: تمثیل، قطعه هایی از تاریخ، محاوره و جدال احسن یا موعظه و پند و اندرز، انذار و تبشیر یا برهان و محاجّه علمی به صورت پراکنده بیان نموده است . ازجمله آیاتی که معرکه آراء مفسران است، مفهوم آیات « فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ * فَقالَ إِنِّی سَقیم » است. این آیات باعث پیدایی سؤال های متعددی گشته است. مقاله حاضر بر پایه تفاسیر فریقین و با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا نظرهای مختلف مفسران را واکاوی نماید. در باره مفهوم آیات مورد بحث سه احتمال وجود دارد. بهترین دیدگاه درباره «نظر به نجوم» نظر به ملکوت یا نظر به تنجیم یا نظر به تکلیف، است و نیز مقصود از «سقیم» پریشان حالی حضرت و نه بیماری جسمی ایشان است.
تحلیل پیوند تاریخ و تفسیر ادبی (فرهنگی) معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفسیر ادبی (فرهنگی) از رویکردهای معاصر و نوین، تفسیری است که از سوی امین الخولی نواندیش مصری نظریه پردازی شد و توسط شاگردان و قرآن پژوهان بعدی ادامه و توسعه یافت. در تفسیر ادبی معاصر، تبارشناسی مفردات قرآنی و گزارش های تاریخی ناظر به عصر جاهلی و زمان نزول، رکن اصلی به شمار می آید و نتایج آن در دو محور «بازشناسی تاریخ عصر جاهلی» و «تفسیرِ دقیق تر آیات» قابل پیگیری است. این مقاله به روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی تبیینی و با تمرکز بر آثار قرآن پژوهان مکتب تفسیر ادبی معاصر تلاش کرده تا گونه های پیوند تاریخ و فرهنگ عصر نزول و تفسیر ادبی معاصر را در محور دوم نشان دهد. حاصل اینکه معنایابی تاریخی واژگان قرآن، تصحیح تفسیر برخی آیات، بازتفسیر قصص قرآن و نقد کاربست گزارش های تاریخی نادرست در تفسیر، از آثار پیوند تاریخ با تفسیر ادبی است که می تواند به صورت الگویی به کار گرفته شود. در عین حال انحصار معنای قرآن در بافت تاریخی نزول و متأثر، دانستن قرآن از فرهنگ زمانه و تمسک به گزارش های ضعیف تاریخی، از انحرافات تفسیر ادبی در بهره مندی از تاریخ است.
واکاوی توسعه معنایی در آیه «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۱۴۱-۱۶۲
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم که از جانب خدای حکیم نازل شده، درصورت دارا بودن ویژگی فرازمانی و فرامکانی، قابلیّت بهره گیری برای عموم مخاطبان در همه اعصار و امصار را خواهد داشت. این قابلیت در گرو توسعه و تعمیم دلالت ها و معانی آیات قرآن کریم است. بدین سان، لازمه دریافت هرچه بیشتر پیام های قرآن و محروم نشدن از مضامین نو به نو آن، پذیرش مقوله توسعه معنایی آیات قرآن است. فرایند و عوامل توسعه معنایی آیات قرآن کریم گاهی برخاسته و به مدد خود الفاظ آیات است و گاه از رهگذر متون یا علوم و دانستنی های دیگر. در این راستا، پژوهش حاضر به بازکاوی عوامل و اسباب توسعه معنایی در آیه: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها» پرداخته است. نتیجه به دست آمده در این پژوهش،که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عوامل درون متنی، مانند: معنای دقیق و جامع «تَجْرِی» معانی حرف «لام» در «لِمُسْتَقَرٍّ» معنای ریشه «مُسْتَقَرٍّ» و صیغه «مُسْتَقَرٍّ» و عوامل برون متنی، مانند: دانش نجوم و هیئت جدید، موجب توسعه در مفهوم و دلالت آیه مورد بحث شده است.
تحلیل واژگان کاوی در تفسیرهای ادبی قرآن (با تأکید بر مکتب تفسیر ادبی معاصر)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۹)
105 - 126
حوزه های تخصصی:
تفسیر ادبی قرآن، تفسیری مبتنی بر علوم ادبی است که در دوران معاصر به وسیله امین الخولی، به شکل یک مکتب درآمد. این مکتب، یکی از رکن های خود را «واژگان کاوی» قرار داده است از آن روی که کشف معنای درست مفردات قرآن، نخستین گام برای فهم آن است. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی- تحلیلی، واژگان کاوی را در تفسیرهای ادبی معاصر و گذشته بررسی کرده، نتیجه آنکه مکتب معاصر، واژگان کاوی را بر مبانیِ «دگرسانی معنایی واژگان» و «تطابق زبان قرآن با زبان عربی» استوار ساخته و بر این پایه، کشف معنای دقیق کلمه را منوط به کشف معنای عصر نزولی آن نموده است، و کشف این معنا را در گرو استمداد از مولفه هایِ «تشخیص معرّب از عربی»، «تکیه به معنای حسّی»، «بهره گیری از ذوق عربی» دانسته است. از نگاه این مکتب، بعد از کشف معنای عصر نزولی، باید کاربردهای واژه را در قرآن کاوید تا معنای قرآنی آن به دست آید، و در گام پایانی- با تکیه بر مبنای عدم ترادف- معنایی ویژه بیان گردد. بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد که بیشتر آنها در تفاسیر ادبی کهن نیز استفاده شده و تفاوت آن با مکتب معاصر، از ابعادِ «عدم پایبندی به مؤلفه ها»، «عدم پیوند میان مؤلفه ها» و «عمیق تر نبودن تحلیل ها» در تفسیرهای گذشته است.
بازخوانی ادبی آیه 61 توبه با تأکید بر فراز «قُل أذُنُ خیرٍ لَکُم» همراه با نقد ترجمه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به روایات تفسیری در ذیل آیات، تشکیل «خانواده حدیث» و نیز دقت در نوع دستوری عبارات و واژگان در زبان عربی و نقش آن ها در جمله، از جمله راهکارهای فهم دقیق آیات قرآن کریم است. یکی از این موارد، دقت در ترکیبات اضافی (مضاف و مضاف الیه) در زبان عربی است که انواع مختلفی دارد و گاهی ظاهر الفاظ، به دلایل گوناگون از جمله إعراب تقدیری و اضافه موصوف به صفت، مخاطب را در صورت عدم دقت به چنین مواردی، دچار اشتباه ساخته و از فهم مراد دقیق متن باز می دارد. این مطالعه سعی دارد تا با کاربست این موارد در آیه 61 سوره توبه و با تکیه بر تعبیر «... قل أذن خیر لکم ...» کارآیی آن ها را در ترجمه و فهم متون دینی روشن تر سازد. بر این اساس, تعبیر «أذن خیر» نوعی ترکیب اضافی (اضافه موصوف به صفت) است که به معنای خوش بین بودن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله ) نسبت به افراد جامعه می باشد و مراد از آن با توجه به روایات، ارتباط تنگاتنگ ایشان با امیرالمؤمنین (علیه السّلام) و توجه ویژه نسبت به آن حضرت است.
بررسی تفسیری آیات 95 سوره بقره و 7 سوره جمعه بر پایه نقش معنایی دو حرف نفی «لن» و «لا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
۹۰-۶۷
در قرآن کریم برخی آیات مشابه در دو یا چند سوره تکرار شده است. در مواری این تکرار با اختلاف بسیار جزئی همراه است. مانند آیه «... فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَدا ً...» و آیه «... فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ وَ لایَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدا ً...». در این دو آیه که خطاب به یهود است تنها اختلاف جزئی، در دو حرف نفی «لن» و «لا» است. این تغییرِ جزئی و اختلاف به ظاهر ناچیز به یقین دارای نکته ای است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی و تحلیلی در بیان چرایی آمدن «لن» در آیه نخست و «لا» در آیه دوم به بررسی دیدگاه های تفسیری مفسران و ادیبان در این زمینه پرداخته است که حاصل آن در سه دیدگاه قابل جمع بندی است: فرقی بین «لن» و «لا» نیست؛ هر دو برای نفی است، با این تفاوت که «لا» برای نفی عادی به کار می رود و «لن» با تأکید نفی همراه است؛ دیدگاه سوم «لا» برای نفی حال و آینده استعمال می شود، اما «لن» برای تأبید و دوام نفی استفاده می شود. بسیاری از مفسران معتقدند که چون در سوره بقره ادعای یهود سنگین تر بوده و مربوط به آخرت و بهشت جاویدان است، نفی آرزوی مرگ و ابطال ادعای آنها با حرف «لن» که برای تأبید است صورت پذیرفته و در سوره جمعه که ادعای آنها کوچکتر و مربوط به دنیا و دوستی با خداست، با حرف «لا» که نفی عادی است انجام شده است. از نظر سیاقِ آیاتِ سوره بقره، ذکر «لن» مناسب تر است، به خلاف سیاق سوره جمعه.
تحول معنایی «فضل» در آیه 34 سوره نساء در تفاسیر منتخب از قرون 2 تا 15(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
۲۵۰-۲۲۷
دامنه معنایی «فضل» و مشتقات آن، به عنوان یکی از واژه های پرکاربرد قرآن کریم که بیش از 90 بار در آیات مختلف به کار رفته بسیار گسترده است. از آن میان، معانی ارائه شده در تفاسیر برای فضل در آیه 34 سوره نساء، خاستگاه طرح پرسش های جدی در این زمینه شده است. در این مقاله، با استفاده از الگوی معناشناسی تاریخی، ضمن بررسی روند تغییرها در حوزه معنایی این واژه از خلال 40 تفسیر از نخستین آثار تفسیری تا دوران معاصر، کوشیده است با مقایسه و تحلیل این اطلاعات و داده ها و تعیین میزان هم گرایی و واگرایی آنها، زمینه یک گونه شناسی انتقادی را فراهم سازد و با تکیه بر قرائنی درون متنی، مانند: معنای لغوی، سیاق و دیگر آیات، زمینه دستیابی به معنای درست این واژه را فراهم آورد. نتیجه بررسی ها نشانگر آن است که کاربست «فضل» در این آیه، بیشتر ناظر به امور مادی و در گرو تلاش و کوشش انسان است و امتیاز ذاتی برای مردان نیست.
بررسی تطبیقی رویکرد قرآن پژوهی «آمنه ودود» و «عایشه بنت الشاطی» (با تأکید بر مبانی و روش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
3 - 28
حوزه های تخصصی:
شناخت رویکردهای قرآن پژوهی مفسران، زمینه فهم، تحلیل و نقد آرا و نظرات ایشان را فراهم می سازد؛ زیرا متون تفسیری، متأثر از جهان بینی و انگاره های ذهنی مفسر و نیز بازتابی از اقتضائات فرهنگی و اجتماعی عصر اوست. تأثیر عنصر جنسیت نیز در فهم متون دینی از جمله مقولاتی است که اخیراً در حوزه فهم و تفسیر قرآن، موضوعیت یافته است. از این رو، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در یک بستر تطبیقی به بررسی گرایش، مبانی و روش های تفسیری «آمنه ودود» و«بنت الشاطی»، دو تن از بانوان قرآن پژوه پرداخته است. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که گرایش تفسیری آمنه ودود، اجتماعی، فراجنسیتی و عدالت محورانه است. او در این راستا از روش هرمنوتیکی و تحلیل های فلسفی در تبیین گفتمان های قرآن بهره برده است. جهت گیری مبانی و روش ها در فهم قرآنیِ آمنه ودود در تفسیر اجتماعی اش، او را به احکام اسلامی در حوزه زنان می کشاند تا خوانشی نو و عصری از آن ها ارائه دهد. اما گرایش تفسیری بنت الشاطی، ادبی کلامی در راستای اعجاز بیانی قرآن است. او تلاش دارد تا از نگاه زبان شناسانه، بر اعجاز بیانی قرآن تأکید کند و آرایی همسو با جریان تفسیر بیانی را مطرح نماید.
پژوهشی تطبییقی در چیستی تفاسیر زیبایی شناختی و بلاغی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
25 - 48
حوزه های تخصصی:
تفسیر زیبایی شناختی از رویکردهای به نسبت جدید در تفسیر قرآن است. این گونه تفسیری که در شش نوع گرایشی، روشی، درون سوره ای (ساختاری)، فراسوره ای، بین سوره ای و فراقرآنی تعقیب می شود، با نگاه توصیفی به تفاسیر بلاغی، با تفسیر بلاغی رابطه عموم و خصوص مطلق، و با نگاه دانشی به آن، رابطه عموم و خصوص من وجه دارد. بیشتر تفاوت این دو گونه تفسیری افزون بر تفاوت از حیث مفهوم شناسی، از نگاه هرمنوتیکی و قصد گوینده و نیز از جهت قلمرو می باشد. از میان انواع یادشده تفسیر زیبایی شناختی، دو نوع گرایشی و درون سوره ای (ساختاری) مورد توجه مفسران و قرآن پژوهان قرار دارد، اما گونه های دیگر، به ویژه انواع روشی و بین سوره ای، کمتر مورد توجه بوده و می توان آن دو را رویکردهای غایب در فرایند تفسیری غالب تفاسیر قلمداد کرد. نکته مهم در این حوزه مطالعاتی، حضور تفسیر زیبایی شناختی روشی در جایگاه قرینه تفسیری است که با تکیه بر آن، می توان به فهم صحیح از متن دست یافت و یا به نقد و بررسی احتمالات تفسیری روی آورد. مقاله حاضر می کوشد انواع تفاسیر زیبایی شناختی را تشریح کرده و نسبت آنها را با تفسیر بلاغی از ابعاد مختلف بررسی نماید.
بررسی کاربست تحلیل های روان شناختی و جامعه شناختی در تفسیر ادبی، با تمرکز بر دیدگاه امین خولی و بنت الشاطی
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۶
31 - 58
حوزه های تخصصی:
از موّلفه های روش پیشنهادی خولی در تفسیر ادبی معاصر، تحلیل های روان شناختی و جامعه شناختی است. نظر به نوآوری های دیدگاه خولی، در این دو بخش و نیز تاثیر آن در تعامل علوم انسانی با اسلامی، هدف اصلی این مقاله، تحلیل آراء خولی در این دو محور است که این مهم، به روش تحلیلی مبتنی بر داده های کتابخانه ای و آثار تفسیری خولی و تفسیر بنت الشاطی تجزیه و تحلیل خواهد شد. برآیند نوشتار حاضر این است که خولی به دلیل اشکالات مکتب تفسیری اهل سنت، ضمن مرجعیت دادن به قرآن با تفسیر موضوعی و استفاده از تحلیل های روان شناختی و جامعه شناختی، قصد فهم دقیق تر قرآن و اثبات توانمندی قرآن در رفع مشکلات امروزی و تطابق فهم ادبی قرآن با نیازهای روز جامعه را داشت که نقطه قوت دیدگاه اوست و اشکالات غایی و روشی دیدگاه خولی، در تحلیل های جامعه شناختی آن، تاثیر منفی نداشته است. در تحلیل های روان شناختی نیز صرف نظر از ایده اسطوره ای دانستن قرآن خلف الله، اشکالی متوجه این نوع تحلیل ها در خود آثار خولی نیست؛ ضمن آنکه کارکردهای مثبت تحلیل های روان شناختی در تفسیر بنت الشاطی قابل مشاهده است. این امر نشان می دهد اصل این دیدگاه در این دو محور قابل توجه است و بسته به نوع کاربرد آن در تفسیر باید اعتبارسنجی شود. با لحاظ ضوابط و قواعد صحیح تفسیری، کاربست گزاره های دیدگاه خولی در این دو محور، فهم دقیق تر و کاربردی تر از آیات به دست می دهد.
زیرساخت های تفسیری ادبی سبک زیبایی شناسی سید قطب در تفسیر قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
345 - 376
حوزه های تخصصی:
سید قطب به عنوان ادیب معاصر و مفسّر قرآن کریم با نگاه متفاوتی به تفسیر ادبی قرآن کریم روی آورده و به ابعاد جدیدی از زیبایی های بیانی این کتاب ارزشمند پرداخته است. اما با توجه به تفکرات اسلام شناسانه سیدقطب و شهرت افکار اصلاحی او در مصر، نظرات تفسیری و ادبی او مورد غفلت واقع شده است. از این رو ضرورت داشت تحقیقی جامع در مورد نوع نگاه زیبایی شناسی او به قرآن کریم با تکیه برگرایش های تفسیری و ادبی ایشان که زیربنای نگاه متفاوت اوست، صورت بگیرد. براین اساس تحقیق پیش رو با روش تحلیلی به این نتیجه می رسد که گرایش های تفسیری ایشان در قالب تفسیری ادبی و اجتماعی قرار گرفته که البته در بعد ادبی، ایشان به عنوان محور کار ادبی خود به شکل هنری و زیبایی شناسی به تحلیل قرآن کریم می پردازد. اصول کلی او در این زمینه نگاه کلی و فراگیر، عملی و کاربردی و بدون دخالت پیش فرض های عقلی و علمی در فهم قرآن کریم، اهتمام به زیبایی شناسی قرآن کریم برای اهداف تربیتی، تفکیک کاربرد سوره های مکی و مدنی و عدم تمرکز بر آیات الاحکام است. البته این گرایش ها مبتنی بر اصول ادبی ایشان است که تحت عنوان جامع نگری به عناصر ادبی، نگاه به القاء تجربه ی عاطفی به عنوان قوام کار ادبی، عدم کفایت دلالت معنویه ی الفاظ در اجرای ادبی، تأثیرگذاری متن ادبی بر محیط و اتخاذ منهجی تلفیقی از هنر، تاریخ و روان شناسی در ارزیابی ادبی است.
تحلیل انتقادی عوامل شکل گیری نظریه تفسیر ادبی امین خولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، واکاوی عوامل شکل گیری نظریه تفسیر ادبی امین خولی، نواندیش مصری بود. وی، قرآن را متنی ادبی و در عین حال وحیانی و مقدس می دانست که باید همانند متون ادبی انسانی فهم شود. او هدفِ نزول قرآن را هدایت و هدفِ تفسیر را فهم ادبی و آن را مقدّم بر تمامی فهم ها معرفی کرد. این شیوه موجب شد وی میان قرآن پژوهان مصری و ایرانی، طرفداران و منتقدانی داشته باشد. نواندیشان، وی را متعصب به سنّت می دانند و سنّتیان، وی را به نواندیشی و سنّت گریزی متهم می کنند. این چالش، ضرورت بررسی عوامل شکل گیری این نظریه را روشن کرد. روش: مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی، عوامل پیدایش نظریه امین خولی را بررسی کرد. یافته ها: خولی تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی، جنبش ادبی مصر و رومانتیسیسم عربی، با الهام از آرای عبده و طه حسین، از مطالعات زبان شناسی غربی و پژوهشهای عهدینی بهره گرفته و در طراحی نظریه تفسیر ادبی، با در نظر داشتن آثار جاحظ، جرجانی و شاطبی، ریشه این نظریه را در اندیشه متقدمان نشان داده است. نتیجه گیری: شناسایی عوامل شکل گیری این نظریه و بعضاً بیان اشکالات مرتبط با آن، موجب شد زمینه برای نقد علمی و منصفانه میسّر شود.