مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
بلاغت قرآن
حوزه های تخصصی:
فراهنجار به معنی شکستن شیوه ی متداول زبان با نگرش هنرمندانه که به موجب آن عناصر زیبا شناختی و ادبی کلام مجال ظهور پیدا می کنند. گاهی اوقات زبان به شکلی ماهرانه از فرم معیار و متداول خود خارج شده و وارد عرصه ی جدیدی می شود. این خروج از روند عادی زبان سبب رستاخیز واژگان شده و ترکیبهای زبانی جدید را به وجود می آورد. نمونه والای این هنرمندی در کلام حضرت حق وارد شده است. عادت برای انسان، نابینایی ذهنی به بار می آورد و قرآن حتی در شیوه سخن گفتن نیز سنت عادت را در هم می شکند تا درس حرکت رو به جلو را به انسان بیاموزد. در سوره ی مبارکه ی مریم (س) هم چون دیگر سوره های این کتاب آسمانی جلوه های زیبایی از این هنرمندی حضرت حق وجود دارد که چگونگی اجرا و شیوه پیاده شدن آنها موضوعی است که این پژوهش به دنبال بیان گوشه ای از آن است. از جمله نتایج حاصل از این پژوهش آن است که فهم موضوع فراهنجار و کم و کیف به کار گیری آن در قرآن می تواند حلاّل برخی از مشکلات بشر و جوامع انسانی در حیطه های مختلف باشد.
تحلیلی فرامتنی بر مبالغه در قرآن (با تکیه بر آیه40 سوره اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
بخشی از اعجاز قرآن به زیبایی های ادبی و هنری کلام الهی اختصاص دارد، که همواره دانشمندان بلاغت قرآنی در آن اختلاف نظر دارند. بعضی چون ظاهرگرایان افراطی که تنها به ظاهر الفاظ قرآن بسنده می کنند، وجود هر نوع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و ... را در آیات انکارمی کنند و بعضی چون تأویل گرایان افراطی با نفی ظاهر الفاظ، برای آیات محکم با معنای صریح و روشن نیز، به دنبال تأویل باطنی هستند. از میان شاعران زبان فارسی ناصر خسرو و مولانا جلال الدین به دلیل رویکرد تأویل گرایانه نسبت به آیات قرآن، بیش از دیگر شاعران وجود زبان مجازی و استعاری را بر مبنای اعجاز بلاغی باور دارند. در حوزه بلاغت قرآن اختلاف نظر اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی و استعاری قرآن به ساحت مقدس کلام الهی خدشه وارد می کند؟ و چرا برخی وجود زبان مجازی در قرآن را نفی کرده اند؟ آیه 40 سوره اعراف، برجسته ترین آیه ای است که نوعی مبالغه را نشان می دهد و مطالعه تفاوت نظر مفسرین در ارائه شرح این آیه و راه یافتن بعضی مثل های زبان عرب در قرآن برای بیان مفاهیم متعالی، تحلیلی فرامتنی را لازم دارد. در این جستار کوشش شده است به دنبال طرح بحث اولیه و بیان آراء و اندیشه هایگوناگون به این پرسش ها پاسخ داده شود و تحلیلی فرامتنی بر آیه ذکر شده، ارائه کند.
مقایسه و تطبیق سبک جملات در ترجمه های روسی قرآن بر مبنای سوره های الرحمن، واقعه، الحدید و حشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معجزه پیامبر اسلام خلاف معجزات دیگر پیامبران، کتاب بود و این کتاب در میان مردمی فرستاده شد که به فصاحت و بلاغت شهرت داشتند. اعجاز بلاغی یکی از ابعاد اعجاز این کتاب آسمانی است. این کتاب جاودانه با فصاحت و بلاغت خاص به بیان حقایق می پردازد؛ حقایقی که به زیباترین شکل آراسته شده است و در روح شنونده تأثیر می گذارد. همگان باید از محتوای قرآنآگاه گردند و راه دستیابی به چنین هدفی ترجمه هر چه دقیق تر این کتاب آسمانی است؛ بنابرین اهمیت ترجمه قرآنبه دلیل اهمیت و ویژگی های آیین اسلام است. هدف پژوهش حاضر آن است که با بررسی دقیق ترجمه های قرآنبه زبان روسی، امکان دستیابی به معنا و مقصود دقیق تر آن فراهم شود. در این پژوهش سعی شده است تا از میان انواع صنایع ادبی و ساختارهای زبانی که در فرایند ترجمه باید به آن توجه شود، به برخی از جنبه های ساختارهای بلاغی و آوایی قرآنبپردازیم. بدین منظور، مثال هایی از قرآنآورده شده است تا در بحثی مقایسه ای با رویکرد زبان شناسی مقابله ای، مشکلات ترجمه آن ها را بررسی کنیم.
بررسی تکرار معنوی آیات از دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن اثری مقابله ناپذیر با ساختاری شگرف است که از آن به عنوان شاهکاری ادبی یاد می شود، بر این اساس است که قرآن خالی از عیوب سخن و آسیب هایی مانند «حشو متوسط و قبیح» است که در بلاغت «حشو مذموم» نامیده می شود. با این حال در پاره ای از آیات و عبارت های قرآنی ترکیب هایی یافت می شود که در نگاه ظاهری با وجود تفاوت لفظی اما تکرار بی فایده معنای مطالب پیشین و مصداق حشو مذموم است. هدف پژوهش حاضر بررسی چنین مواردی از تکرار معنوی در آیات قرآن است که توهم معنای غیرمفید و اضافه بودن یکی از بخش های جمله را ایجاد می کند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس دیدگاه مفسران، جایگاه معنایی این گروه از مکررات غیرلفظی موهم حشو مذموم در پردازش آیات قرآن تبیین گردد و خواننده بر این نکته رهنمون شود که حشو در آیات وحیانی قرآن به کار نرفته و اجزای آیات موهم حشو در جای مناسب خود قرار دارند و تکرار در معانی صورت گرفته، دارای فواید بلاغی مانند تأکید، تبیین، تکثیر و مبالغه است که جزء صنایع ادبی و موجب جذابیت سخن است.
بررسی تأثیر بلاغت بر انتقال پیام در داستان بنی اسرائیل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اعجاز قرآن، جنبه فصاحت و بلاغت آن است. در همین حال داستان بنی اسرائیل یکی از داستان های مهم قرآنی و سرشار از نکات اخلاقی و تربیتی است که در بسیاری از سوره های قرآن مطرح شده است. سٶال این است که استفاده از فنون و صنایع بلاغی و به طور خاص در داستان بنی اسرائیل در قرآن، چه تأثیری بر انتقال پیام یا محتوا دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، تأثیر این فنون و صنایع را در برخی آیات مرتبط با داستان بنی اسرائیل در قرآن بررسی کرده است. با بررسی این آیات مشخص می شود که قرآن فنون و صنایع بلاغی را به صورتی اعجازآمیز به خدمت گرفته است تا پیام و محتوا را به مٶثرترین شکل ممکن به مخاطبان منتقل کند. استفاده از این فنون، زیبایی، لطافت و تأثیر پیام های قرآنی را چند برابر کرده است. از اسلوب به کاررفته در قرآن می توان دریافت که استفاده از فنون و صنایع ادبی به ویژه برای بیان امور اخلاقی، تأثیر سخن را بر مخاطبان بسیار افزایش می دهد و پذیرش پیام آن را برای آنان آسان می کند.
آسیب شناسی استفاده از صنعت تضمین در ترجمه های فارسی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
49 - 78
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم معجزه جاودان ادب و بلاغت است. در مباحث بلاغی، ایجاز از اهمیت خاصی برخوردار است. تضمین نوعی از ایجاز است که کلمه، ضمن حفظ معنای خود، به شیوه استعمالِ کلمه دیگر ازنظر تعدّی و لزوم به کاررفته و معنای آن کلمه را نیز به معنای خود اضافه می کند و به این ترتیب به شکلی موجز بر هر دو معنا دلالت می کند. تضمین از نوع حقیقت است نه مجاز، چراکه در این اسلوب، واژه ای حذف شده و معنای محذوف و مذکور هردو مدّ نظر گوینده می باشد. قیاسی بودن تضمین با رعایت شرایط آن می تواند قابل قبول باشد. در موارد متعددی از آیات قرآن اسلوب تضمین به کاررفته که در صورت عدم توجه به آن هنگام ترجمه، می توان گفت ترجمه دقیقی از آیه ارائه نشده است. این نوشتار با روش توصیف و تحلیل در پی پاسخ به این سؤال است که ترجمه های فارسی قرآن در چنین آیاتی از چه میزان دقتی برخوردارند. بررسی های انجام شده نشان داد، بیشتر این ترجمه ها جز در موارد اندک، به معنای تضمین شده در کلمه به کاررفته در آیات موردبحث، بی توجه بوده اند.
ارتباط متقابل فرم و محتوا در سبک شناسی جدید و بلاغت سنتی قرآن: بررسی آسیب شناسانه چند جستار نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه متقابل فرم و محتوا یکی از اصول اولیه هم در سبک شناسی مدرن غربی و هم در بلاغت سنتی اسلامی، به ویژه در نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی، است. طبق این اصل، فرم و محتوای متن نه دو عنصر مجزا بلکه دو جنبه از پدیده ای واحدند، که همان «متن» باشد. صناعت ها و شگردهای زبانی-ادبی را نباید صرفاً به «آرایه»های متن فروکاست، زیرا آن ها بخش مهمی از فراگرد معناپردازی متن اند و، از آن جا که از منظر زبان شناسی هیچ دو فرمی هم معنا و هم تأثیر نیستند، کوچک ترین تغییر در فرم متن موجب تغییر در محتوای آن خواهد شد. در این جستار، ابتدا ایده یگانگی فرم و محتوا از سه دیدگاه تحلیل و تشریح می شود: دیدگاه فلسفی، دیدگاه نقادانه و زبان شناسانه، و دیدگاه بلاغی. سپس، با تأکید بر ضرورت نگاه آسیب شناسانه به پژوهش های صورت گرفته در حوزه بلاغت و سبک شناسی قرآن، برای نمونه، سه مقاله علمی-پژوهشیِ مرتبط با ایده وحدت فرم و محتوا در قرآن بررسی و ارزیابی می شوند تا مشخص شود چقدر با پژوهش اصولی و صحیح و مفید در این زمینه فاصله داریم.
بررسی و تحلیل آراء مفسران پیرامون آیات مشتمل بر اسلوب ادبی بلاغی «ما أَدْراک... » و اعجاز بیانیِ آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
یکی از اسلوب های ادبیِ قرآن، «ما أَدْراک... » است که در عصر نزول به کار می رفته و مردمان آن زمان با کارکردهای آن آشنا بوده اند و بعدها خیلی مورد توجه نبوده است. از آنجا که یکی از وجوه اعجاز قرآن، وجهِ بیانیِ آن است، تبیین معنای این اسلوب بیانی، اهمیت این پژوهش را نمایان می سازد. این اسلوب که تنها در سور مکی قرآن و آن هم سیزده بار ذکر شده، دارای کارکردهای بلاغی متعددی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی، به بررسی معنایی و نیز تحلیل صرفی و نحوی «ما أَدْراک... » و بسامد قرآنی آن پرداخته و دیدگاه های مفسران در ابعاد مختلف اینگونه آیات و از جمله اینکه خطاب به پیامبر (ص) است یا مطلق انسان و... را تبیین نموده و آن را بسته اصطلاحی ادبی خاص قرآن دانسته که برای جلب توجه شنونده، هنگام تفخیم و تعظیم مطلب، به هنگام بیان مباحثی بسیار مهم و تاکید بر آنها، همچون قیامت و شب قدر استفاده می شود و از نشانه های اعجاز ادبیِ قرآن است که بهترین اسلوب های بلاغیِ عرب را طبق اهداف خود به کار برده است.
تفسیر آیه 103 سوره انعام در تفاسیر فریقین با بهره گیری از بلاغت ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۲۲۸-۲۱۳
حوزه های تخصصی:
مفسّران در تفسیر «لا تُدْرِکُهُ الأبْصارُ» در آیه 103 سوره انعام اختلاف کرده اند. برخی، ظاهر آیه را ناظر به نفی رؤیت ظاهری خدا تفسیر کرده اند و برخی دیگر بر پایه مذهب کلامی خودشان، دلالت آیه را بر این مطلب منکرند. گذشته از نگاه کلامی، تفسیر درست این آیه بر پایه اصول تفسیر ادبی آیه کدام است؟ نقش مهمّ این آیه در مباحث اعتقادی، تفسیر فرامذهبی آن را ضروری می نماید. در این میان، نقش اساسی گزینش واژگان و بلاغت جمله در فهم گسترده آیات قرآن نشان داده می شود. در این نوشتار، تفسیر این آیه با روش تحلیلی – انتقادی و با رویکرد ادبی انجام شده است. با توجه به واژه پژوهی و نیز با استناد به قواعد ادبی به کارگرفته شده در این آیه و ساختار ویژه آن، هم ادراک و رؤیت ظاهری خدا و هم ادراک عقلی و وهمی، نفی می شود. نه بصر به معنای خصوص چشم و نه ادراک بصر تنها به معنای دیدن ظاهری است؛ بلکه ادراک بصر یعنی رسیدن و دریابیدن هر آنچه در انسان و مانند او سبب ظهور و بروز می شود، چه با چشم سر و قوّه بینایی ظاهری باشد، چه با چشم دل و نیروی باطنی روح که عبارت است از عقل، وهم و قلب.مفسّران در تفسیر «لا تُدْرِکُهُ الأبْصارُ» در آیه 103 سوره انعام اختلاف کرده اند. برخی، ظاهر آیه را ناظر به نفی رؤیت ظاهری خدا تفسیر کرده اند و برخی دیگر بر پایه مذهب کلامی خودشان، دلالت آیه را بر این مطلب منکرند. گذشته از نگاه کلامی، تفسیر درست این آیه بر پایه اصول تفسیر ادبی آیه کدام است؟ نقش مهمّ این آیه در مباحث اعتقادی، تفسیر فرامذهبی آن را ضروری می نماید. در این میان، نقش اساسی گزینش واژگان و بلاغت جمله در فهم گسترده آیات قرآن نشان داده می شود. در این نوشتار، تفسیر این آیه با روش تحلیلی – انتقادی و با رویکرد ادبی انجام شده است. با توجه به واژه پژوهی و نیز با استناد به قواعد ادبی به کارگرفته شده در این آیه و ساختار ویژه آن، هم ادراک و رؤیت ظاهری خدا و هم ادراک عقلی و وهمی، نفی می شود. نه بصر به معنای خصوص چشم و نه ادراک بصر تنها به معنای دیدن ظاهری است؛ بلکه ادراک بصر یعنی رسیدن و دریابیدن هر آنچه در انسان و مانند او سبب ظهور و بروز می شود، چه با چشم سر و قوّه بینایی ظاهری باشد، چه با چشم دل و نیروی باطنی روح که عبارت است از عقل و وهم.