مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیگری


۱۶۱.

دیگری و استکمال نفس در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دیگری استکمال نفس سعادت شقاوت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۱
مسئله این تحقیق، دیگری و تأثیر آن در استکمال نفس از دیدگاه حکمت صدرایی است. برخی از متفکران معاصر در غرب به بحث دیگری و انواع مناسبات انسانی پرداخته اند و هر یک از زاویه ای آن را بررسی نموده اند. استکمال نفس از مسائلی است که ملاصدرا به واسطه دو اصل «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس و «حرکت جوهری»، آن را توجیه عقلانی کرده است. کمال آدمی بر به کارگیری دو قوه نظری و عملی و رسیدن به مرتبه عقل مستفاد و تخلیه نفس از رذائل اخلاقی وابسته است. از منظر ملاصدرا، استکمال نفس تنها از رهگذر نشیءه دنیوی و حیات اجتماعی قابل تحقق است. بی تردید در حیات اجتماعی نیز آدمی با دیگران ارتباط دارد و سعادت و شقاوت نفس تا حد زیادی در گرو نحوه تعامل با آنهاست. مصادیق دیگران، توده مردم، استاد و ولی جامعه است. سالک در سفر چهارم نیز ناگزیر با دیگران، مرتبط است و از این رهگذر نه تنها در هدایت آنان رهگشاست، بلکه این ارتباط در سیر صعودی او نیز اثربخش است. در این مقاله با روش تحلیلی، نحوه اثربخشی دیگران در استکمال نفس بررسی خواهد شد.
۱۶۲.

«دیگری» در تذکره الاولیاء عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی نقد ادبی تذکره الاولیا عطار نیشابوری دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
یکی از جنبه های مهم هر متن روایی، بررسی چگونگی حضور دیگر شخصیت ها و عوامل تأثیرگذار در متن است که از آن به عنوان «دیگری» یادمی شود. مفهوم «دیگری»، مفهوم وسیعی است و شخصیت های انسانی و عناصر غیرانسانی همچون طبیعت یا امور ماورایی را نیز دربرمی گیرد. تذکره الاولیاء عطار از برجسته ترین متون عرفانی است که در آن شرح حال عارفان و تجربیات و کرامات ایشان بیان شده است. با مطالعه این کتاب از منظر مفهوم «دیگری» متوجه می شویم که یک عارف در سیر و سلوک عارفانه خود با عوامل گوناگون در رویارویی و تقابل قرارمی گیرد و همین امر موجب تعالی وجودی و درک بهتر از «من» عارف می گردد. دیگری در این اثر به صورت خداوند، دیگر عارفان، مردم عادی، شیطان و نفس خود عارف، حیوانات و اشیا ظاهرشده است که هرکدام به گونه ای خاص در پی آگاهی بخشی به عارف یا آگاه کردن دیگران از جایگاه وی است. براساس یافته های این پژوهش اگرچه دیگری در تقابل با خود عارف قرارمی گیرد، شاهد هیچ گونه ستیزه میان عارف و دیگری نیستیم، بلکه تمامی این روابط تقابلی موجب آگاهی عارف از جایگاه خویش می گردد و دیگری کارکردی هدایتگر پیدامی کند. در مواردی که شخص عارف خود را در جایگاه برتری می پندارد، بلافاصله بر اثر حادثه ای متوجه این غرور و خودبینی می شود و در این جا نیز دیگری کارکردی هدایتگرمی یابد که موجب شناخت بیش تر عارف از خویشتن می شود.
۱۶۳.

مواجهه با «دیگری» و ظهور صلح بنیادین در نهادِ سوژه امپریالسیت از منظر امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چهره دیگری سوبژکتیویته صلح لویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
موضوع این تحقیق، بررسی و تحلیل صلح بنیادین است که در پرتو مواجهه با «دیگری» در نهاد سوژه امپریالیست رخ می دهد. لویناس سوژه ای را به نمایش می گذارد که در راستای بنیان بهشتی زمینی خواسته هایش را بر جهان تحمیل نموده و به بلعیدن اغیار و فروکاستن آنها به خویش سرگرم است. سوژه خودکامه که هویتش را با خشونت و در ارتباط با اغیار شکل داده، با «دیگری» مواجه می شود که در برابر تمامیت خواهی او مقاومت می کند. ایده لویناس جهت پایان خشونت، ریشه در سوبژکتیویته ای دارد که غیرقابل فروکاست به آگاهی است و مسئولیتی نامتناهی بر سوژه تحمیل می کند. مواجهه با چهره «دیگری» از ابتدا صلح آمیز است. چهره، با متنبه ساختن سوژه برای صلح و همبستگی، او را بر انجام وظیفه بر می انگیزد و پیش از هر پرسش و انتخاب، سوژه را شخصا مسئول صلح با «دیگری» می کند؛ مسئولیتی که پیش از این در آن مستقر شده است و نمی تواند خود را از آن کنار بکشد. صلح موردنظر لویناس صلح بنیادین، اصیل و فراتر از صلح و جنگ متعارف است.
۱۶۴.

نقش بینا سوبژکتیویته در تکوین مابعدالطبیعهٔ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه دیگری مابعدالطبیعه بیناسوبژکتیویته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۰
هگل دریافت که نقدهای جدی به فلسفه کانتی، فلسفه را چنان در موقعیت دشواری قرار داده است که تنها راه برای نجات شناخت آدمی از آن ها تحول در مبنای کانت است. از نظر کانت برای تأمین اعتبار شناخت، ابژکتیویته باید سوبژکتیو می شد؛ اما ناقدان او معتقد بودند که چنین چیزی عملاً منجر به گرفتاری سوژه درون سپهر خود می شود. ما معتقدیم هگل با تحول در مبنای سوبژکتیویته از رهگذر تغییر من به روح و ابژکتیو کردنِ سوبژکتیویته توانست تا ضمن غلبه بر شکاف ها و بحران های فلسفه کانتی، از متافیزیکی غیرجزمی، تاریخی و انضمامی سخن بگوید. این مقاله تلاش کرده تا نشان دهد که تحول بنیادین در مبنای متافیزیک در اصل معادل ظهور بیناسوبژکتیویته نزد هگل است. ازاین رو ادعای اصلی ما در این مقاله آن است که میان بیناسوبژکتیو شدن فلسفه و ابژکتیو شدن سوبژکتیویته نسبت کاملاً مستقیمی برقرار است؛ به طوری که میزان موفقیت و رضایت بخشی تلاش های پساکانتی در سنت ایدئالیسم آلمانی را از این زاویه می توان ارزیابی کرد
۱۶۵.

نسبت «خود» با «دیگری» در اندیشۀ دکارت و پاسکال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت پاسکال خود دیگری خودآیینی دگرآیینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۹
دکارت می کوشد با به کارگیری راهکار شک و به یاری روش تحلیل، نخست هستی خود را اثبات کند و سپس چیستی «خود» را در مقام جوهر اندیشنده معلوم سازد. او پس از روشن کردن تکلیف «خود» در دو تأمل نخست است که از ره گذر تصورات واضح و متمایزی که از «دیگری» (اعم از خداوند و موجودات دیگر) در خود می یابد، دربارة هستی و چیستی «دیگری » حکم صادر می کند. او سرانجام، با استفاده از حقایق مکشوف با نور طبیعی عقل است که به سراغ اصول تنظیم کنندۀ مناسبات با دیگری می رود. اما پاسکال در ضمن اعتراف به عدم امکان کشف «خود» از طریق درون نگری، فرآیند ابتکاری دکارت در تأملات را وارونه می سازد و کشف «خود» را در گرو رابطه اش با «دیگری» و متأخر از آن می داند. بدین ترتیب سوژۀ اندیشندۀ آزاد و خودآیین دکارتی که «دیگری» را جز در مقام متعلق شناخت خود به رسمیت نمی شناسد و هستی و چیستی «دیگری» را در گرو تصوری می پندارد که «خود» از او دارد، درست در برابر انسان مجبور و دگرآیین پاسکالی قرار می گیرد که هستی و چیستیِ خود او نیز بر دو محور پیش و پس از هبوط، از سویی، و پیش و پس از دریافت فیض الهی، از دیگر سو، وابسته است که در هیچ کدام ارادة آدمی مطلقا نقشی ندارد. تنها تغییر وضعیت وی پیش و پس از دریافت فیض الهی، در تجربۀ نحوه های متفاوتی از دگرآیینی و عدم امکان تجربۀ هر گونه خودآیینی است و سرانجام، تنظیم مناسبات با «دیگری» نیز تنها در پرتو ارجاع به یک «ابردیگری» که خداوند باشد میسر می گردد.
۱۶۶.

دیگریِ تهدیدکننده و دیگریِ معنابخش در شعر معاصر، مطالعه موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم انسان گرایی پدیدارشناسی دیگری سارتر شمس لنگرودی فلسفه ی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۵
علاوه بر اینکه انسان گرایی از رویکردهای اصلی اگزیستانسیالیسم است و انسان شأنی معنابخش در آن دارد، دیگریْ به عنوان باشنده ای که او نیز از وجود خویش آگاه است، در اگزیستانسیالیسم و ادبیات حضوری چندگانه پربحث و گسترده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که هم مجموعه ای از مفاهیم مربوط به یکی از رویکردهای اگزیستانسیالیستی به مفهوم دیگری که در نظریات متفکرینی چون سارتر به چشم می خورد و در کل نگاهی است بدبینانه، در شعر شمس لنگرودی بازتاب قابل توجهی داشته است و هم نگاه انسان گرایانه و معنابخش به دیگری در اشعار وی دارای مثال های متعدد است. مطالعه ی اشعار نشان می دهد که شاعر در نگاه انتقادآمیز به دیگری، موضوعاتی مانند محدودکردن اختیار و امکان مندیِ دیگری، سلطه جویی، توده سازی و توده شدگی و تنزل و سقوط رابطه ی اصیلِ من-تو به من-آن مطرح کرده است و در نگاه خوش بینانه و انسان گرایانه به حضور معنابخش و محوری انسان پرداخته که سبب تعالی است و حتی بر نحوه ی آشکار شدن پدیده ها بر شاعر تأثیر زیادی دارد. از شواهد مثال پرتعداد می توان ادعا کرد که هر دو رویکرد را می توان از مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیستی حاضر در اشعار شمس لنگرودی دانست که حاکی از دغدغه های وجودی شاعر است و در چارچوب شعریت و منطق هنری منعکس شده است. 
۱۶۷.

مبناهای هویتی سیاست گذاری در آموزش عالی ایران؛ زمینه های عملی و نظری تقویت همبستگی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبنای امکانی پدیدارشناسی دیگری انسجام سیاست گذاری اجتماعی سیاست هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۷۵
اجرای برنامه های مرتبط با سیاست گذاری اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، مبناهای امکانی سیاست هویتی یعنی امکان خودِ سوژه و زمینه ابراز هویتی سوژه و متعاقب آن، بازتولید دیگری را ذیل سیاست اجتماعیِ انسجام دچار مشکل کرده و به این ترتیب، سیاست گذاری اجتماعی و مزیت های مترتب بر آن ازجمله تقویت همبستگی ملی را با مسئله مواجه کرده است. مهم ترین وجه این برنامه ها، طرح بومی گزینی است که اجرای آن این پرسش را مطرح کرده که چه نسبتی میان اجرای این سیاست، انسجام اجتماعی و همبستگی ملی وجود دارد؟ این مقاله این فرض را مطرح می کند که سیاست بومی گزینی با تولید کلیت های اجتماعی و از طریق ایجاد انسجام میان امر صنفی، فرهنگی و اجتماعی، سوژه را دچار زمینه زدودگی کرده و امکان تولید خود و بازتولید دیگری را با چالش مواجه کرده است. این پژوهش با تکیه بر اهمیت سیاست هویت و نقش سوژگی کنشگران در بازصورت بندی هویت اجتماعی و نقش سوژه ها در ارتقای هویت و همبستگی ملی، با بررسی گفتارهای متنوع سیاست گذاران آموزش عالی ایران طی دو دهه اخیر و با تکیه بر منطق ارزیابی سیاستی، مفصل بندی این فرضیه را در روشی کیفی و با استفاده از انگاره های پدیدارشناسانه صورت بندی کرده است.
۱۶۸.

هستی شناسی شریعتی و مواجهه «خود» و «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود دیگری هستی شناسی انسان شناسی دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۶
انسان و نوع مواجهه او با هستی، اهمیت و جایگاه بسیار والایی در اندیشه شریعتی دارد. اساسا هستی شناسی و انسان شناسی شریعتی در پیوند مستحکمی با یکدیگر قرار دارند. بر این اساس می توان پرسید که هستی شناسی شریعتی چه دیدگاهی را درباره انسان و رابطه اش با «دیگری» ارائه می کند؟ نتیجه حاصل، رسیدن به دوگانه توحید و تضاد، به عنوان مهم ترین مسئله لاینحل در هستی شناسی شریعتی است. این مسئله سبب سیطره دیالکتیک بر اندیشه شریعتی می شود. محوریت حرکت دیالکتیکی در هستی شناسی شریعتی، او را به مساوی دانستن انسان با عصیان و تقابل با مذهب رایج و دنیای مدرن وا می دارد و این موضوع «درجهان بودگی» انسان را تحت الشعاع شوق رهایی قرار می دهد و امکان های مواجهه مطلوب با «دیگری» را از بین می برد. شریعتی، گاه امکان های ناپیوسته ایی را که حاکی از سوژگی انسان و نگرش مطلوب به «دیگری» است، فراهم می کند، اما در کلیت نظام فکری وی، این امکان ها فرو می ریزند و در بهترین وضعیت، مواجهه مطلوب با دیگری در اندیشه او وضعیتی فاقد صورت بندی خواهد بود.
۱۶۹.

مطالعه تطبیقی نقد پدیدارشناختی به رویکرد لیبرال حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناس حقوق بشر لویناس برناسکونی دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۵
نگارندگان این مقاله با رویکرد پدیدارشناسانه از طریق تفسیر و شرح اهمیت مفهوم «دیگری» در فلسفه حقوق بشر، رابطه میان حقوق بشر و مفهوم «دیگری» را بررسی می کنند تا مقدمه ای بر نقد رویکرد لیبرال به حقوق بشر را پیش کشند. سپس به بررسی این مفهوم و ارتباط آن با حقوق بشر در اندیشه امانوئل لویناس و رابرت برناسکونی می پردازند تا بر دریچه ای به نقد رویکرد لیبرال به حقوق بشر دست یازند. اگرچه لاک و پیروانش با فرد انتزاعی و منزویِ خارج از جامعه آغاز می کنند، اما به بیان برناسکونی، برای پدیدارشناس، نقطه شروع، وجود انضمامی است (وجود انسان در بطن واقعیت). برناسکونی سعی کرده است با استناد به آثار هگل، هوسرل، هایدگر و سارتر، رویکرد لیبرالیستی به حقوق بشر را نقد کند. محورهای نقد برناسکونی بر سنت لیبرالی که در دامنه اندیشه جان لاک قرار دارد، فردگرایی، انتزاعی بودن، برساختی بودن و مضیق بودن و انحصارگر بودن و متناقض بودن است. وی با رویکرد پدیدارشناسانه به مقوله حقوق بشر سعی دارد ضمن نقد و اصلاح زبان حق ها که به نظر او ارزش ابزاری و زمانی دارند، از مشکلات سنت لیبرالی فراتر رود و به واقع ادبیات حقوق بشر را برای حل مشکلات آسیب دیده ترین اقشار توانمند سازد. از منظر برناسکونی حقوق بشر در وضعیت کنونی، هم به واسطه سنت فلسفی لیبرالیستی و فردگرایانه و هم به واسطه حواشی سیاسی، ناکارا و نا توان است. حقوق بشرِ لیبرال علی رغم ادعایش محدود به یک سنت فکری و تنگ نظر است.
۱۷۰.

هویت زنانه دیگری در رمان "رقص در آینه شکسته" از مهری یلفانی با تکیه بر نظریه پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت دیگری پسااستعمار رقص در آینه شکسته یلفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۴
مردمحوری و امپریالیسم اشکال مشابهی از سلطه را علیه زنان که زیردست و غیر تلقی می شوند، به کار می برد که در بسیاری از ابعاد، مشابه و موازی یک دیگرند. رمان "رقص در آینه شکسته"، اثر مهری یلفانی، نویسنده زن مهاجر ایرانی، سعی دارد جامعه سنتی ایران و جامعه مدرن میزبان خود؛ یعنی کانادا را متقاعد به شنیدن صدای مخالف خود کند. او که همیشه و در طول حیات خود از سوی خانواده و جامعه، عنصری دست دوم، بیگانه، فرودست و دیگری تلقی می شده به طرح این مقوله در رمان خود می پردازد و رویکردی انتقادی نسبت به هر دو جامعه سنتی و مدرنِ میزبان دارد. در این مقاله، پاسخ به سوالِ چگونگی جلوه های "دیگری" و هویت زن مهاجر از دو منظر کلی در این رمان مورد تحلیل تاویلی و توصیفی قرار گرفته است و نشان می دهد که نه تنها در جامعه  مرد سالار سنتی، مرد تصمیم گیرنده اصلی در همه امور برای زنان است و زن به عنوان دیگری، هویت انسانی خود را از دست می دهد بلکه در جامعه مدرنِ میزبان نیز، به مهاجران اعم از زن و مرد و به زن به طور اخص به عنوان فرودست نگریسته می شود و آنان باید تابع نظام و فرهنگی باشند که از سوی جامعه غربی مورد تایید و تاکید قرار می گیرد و در میان این دیگر انگاری ها است که شخصیت و هویت دوگانه زنان مهاجر شکل می گیرد که آن ها را به نوعی ندامت گزیرناپذیر از مهاجرت می کشاند.
۱۷۱.

بررسی تطبیقی زیست جهان کودکی در فیلم «نان و کوچه» و داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» از منظر بازنمایی «دیگری»

تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۷
در مقاله پیش رو، داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» (1968/1347 ش)، به قلم "جودیت کر" و فیلم «نان و کوچه» ساخته عباس کیارستمی (1349) از منظر مطالعات «دیگری» با هم مقایسه شده اند. علاوه بر نزدیک بودن زمان، مضمون هردو اثر نیز با هم شباهت دارد. این شباهت، امکان مقایسه و بررسی تطبیقی را برای محقق فراهم می کند. موضوع هردو اثر نحوه مواجهه کودک با امر غیرمنتظره است. در داستان "جودیت کر"، امر غیرمنتظره، یک ببر است که سوفی در را برایش بازمی کند. موضوع فیلم کیارستمی نیز مواجهه پسر داستان با امر غیرمنتظره است. در فیلم کوتاهِ بدون دیالوگ او، امر غیرمنتظره یک سگ است که کودک ناگهان با او رویارو می شود. موضوع مقاله حاضر بررسی چگونگی بیان پیام فیلم و داستان و نیز تصور پدیدآوران داستان و فیلم از چگونگی رویارویی با امر غیرمنتظره است. در این مقاله از منظر رابطه تقابلی ِ«خود» و «دیگری»، به امر غریبِ بازنمایی شده در فیلم و داستان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که موضع داستان دربرابر امر غریب؛ آرمانی، اخلاقی، همدلانه و خوشایند بوده است، اما موضع فیلم؛ تقابلی، توصیفی، تاریک و دور بوده است.
۱۷۲.

خود بازتابی و بازنمایی اخلاقی دیگری در فرا فیلم های سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرا فیلم دیگری تحلیل انتقادی گفتمان خود بازتابی سینمای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۹۰
در فیلم های جریان اصلی سینما یک واقعیت خیالی و درواقع یک ساختارایدئولوژیکی، طبیعی نشان داده می شود؛ اما فرافیلم ها با پرداختن به مسائل فیلم سازی، تخیلی یا تصنعی بودن خود را برجسته می کنند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی، اهمیت مطالعه نسبت خود و دیگری را در آن ها به خوبی نمایان می کند. در تاریخ فلسفه در رابطه با این نسبت دو نگاه کلی حاکم است که توسط سارتر و لویناس نمایندگی می شود؛ سارتر هم ستیزی را روح حاکم بر نسبت خود و دیگری می داند. در این دیدگاه «خودآیینی» حاکم است. در مقابل، لویناس از احساس مسئولیت نامتناهی در مقابل «دیگری» و «دیگرآیینی» اخلاقی صحبت می کند. سینمای ایران دارای تعداد زیادی فرافیلم است که اغلب مشکلات کارگردان در فرایند خلق فیلم و نسبت او با دیگر عوامل ساخت فیلم را به نمایش گذاشته اند. با توجه به کارکردهای خودبازتابانه، آیا این آثار توانسته اند به ساختاربندی مجددی از نظم گفتمانی حاکم بر جامعه در نسبت خود و دیگری دست یابند؟ برای پاسخ به این پرسش ، فرافیلم های زیر درختان زیتون (1373) عباس کیارستمی، میکس (1378) داریوش مهرجویی، بوی کافور عطر یاس (1378) بهمن فرمان و وقتی همه خوابیم (1378) بهرام بیضایی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتیجه ی تحقیق آنکه در فرافیلم های کیارستمی و بیضایی دیگرآیینی مشهود است اما نظم گفتمانی حاکم بر فرافیلم های مهرجویی و فرمان آرا در نسبت با دیگری، علی رغم ظاهر انتقادی و روشنفکرانه ، بازتولید گفتمان حاکم است، چراکه خودبازتابی در فرافیلم ها تنها در صورتی می تواند باعث دیگرآیینی اخلاقی شود که حاوی خودانتقادی بوده و خودارجاعی آن، از لاک خودشیفتگی و محافظه کاری بیرون باشد.
۱۷۳.

دیگری و سیاست دوستی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۸
سیاست دوستی با هویت، غیریت و دگرپذیری ارتباط دارد. دیگری انواع مختلف دارد که پذیرش آن ها در سیاست داخلی و سیاست خارجی می تواند سیاست دوستی ایجاد کند؛ همان سان که توسعه میدان دیگری با اصل ضدیت و غیریت می تواند به سیاست دشمنی و عدم مدارا بینجامد. در این جستار، از نظریه های مطرح سیاست دوستی و جرح و تعدیل و متناسب سازی آن با فضای ذهنی امام خمینی (ره) بهره گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی دیگری و دیگرپذیری در اندیشه سیاسی ایشان است. پرسش اصلی آن است که «مفاهیم خود و دیگری و پذیرش انواع دیگری در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) چگونه منجربه سیاست دوستی می شود؟» یافته پژوهش این است که پذیرش دیگری در انواع دیگریِ دینی، مذهبی، سیاسی، قومی، زبانی و نژادی و نیز مهار خود منفی و فقدان خودشیفتگی می تواند برای تولید سیاست دوستی، فضاگشایی کند. روش جمع آوری داده ها اسنادی کتابخانه ای است و در تجزیه وتحلیل هم از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک تحلیل محتوای رندانه استفاده شده است.
۱۷۴.

نقش شرق شناسان در ایجاد «دیگری» در دو گفتمان ناسیونالیسم ایرانی و کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۲
حدود یک قرن است که برخی از احزاب کرد با تناقض «حفظ یکپارچگی ایران» و «احترام به هویت کرد» مواجه شده اند. پژوهش های تاریخی حاکی از آن است که این مسئله در گذشته ایران وجود نداشته و هم زمان با استیلای غرب و آغاز مطالعات شرق شناسانه شکل گرفته است. این مسئله باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در عرصه سیاست گذاری های کلان کشوری شده است و پژوهش های عمیقی را در این حوزه می طلبد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که شرق شناسان چه نقشی در ایجاد «دیگری» در دو گفتمان ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم کردی داشته اند؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که مطالعات شرق شناسانه به برساخته شدن ناسیونالیسم ایرانی در یک کلیت منسجم قومی یعنی «آریایی ها» انجامید. در واکنش به این موضوع، یک هویت کردی شکل گرفت که ویژگی اصلی آن استقلال طلبی بود. این شرایط، فضای مناسبی را برای رقابت دو گفتمان و تعریف طرف مقابل به عنوان «دیگری» فراهم کرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شرق شناسان نقش مهمی در تعریف هر یک از طرفین به عنوان «دیگری» داشته اند. در مطالعات شرق شناسان، هویت ایرانی با تأکید بر نژاد آریایی و زبان فارسی تعریف شد و دیگر هویت های نژادی و زبانی به عنوان عناصر عارضی مطرود واقع می شدند؛ بنابراین، تلاش برای یکسان سازی فرهنگی که حاصل مطالعات شرق شناسانه و دخالت های خارجی بود، یکی از دلایل اصلی تعریف هویت ملی به عنوان دیگری هویت محلی و بالعکس محسوب می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه به تحلیل مسائل خواهد پرداخت. جمع آوری اطلاعات با به کارگیری ابزار کتابخانه ای اسنادی انجام پذیرفته و به روش توصیفی تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.
۱۷۵.

زمانه پسااستعماری و بازاندیشی در هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعمار شالوده شکنی دیگری هویت شرق شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رهیافت پسااستعماری و ظرفیت سنجی امکانات نظری آن برای بازاندیشی و تأمل در هویت ایرانی در دوران معاصر است. روش مطالعه: مطالعه حاضر از نوع کیفی و بر اساس تحلیل انتقادی و مقایسه ای نظریه پسااستعماری با تأکید بر هویت و در خصوص مسائلی که در دوران متأخر هویت ایرانی را همپای دیگر جوامع به موضوعی مسأله ساز تبدیل کرده، است. گستره مطالعه نیز با نگاهی به مهم ترین ابعاد نظریه پسااستعماری، بخشی از آرا و نظریات مهم در حوزه هویت معاصر در ایران را که از حیث دغدغه های مشترک قابل تطبیق و مقایسه هستند، دربرمی گیرد. یافته ها: با آنکه ایران جزو معدود کشورهایی است که به طور مستقیم مستعمره نشده، فارغ از معضلات دوران استعمار نبوده و در هویت یابی دوران اخیر کمابیش با همان معضلاتی مواجه بوده که در رهیافت پسااستعماری مطرح شده اند. نظر به هویت چندلایه و نسبت همواره بغرنج ارتباط آن ها، موضوع مهم در این مطالعه، کیفیت برقراری نسبتی بین اجزای هویت ایرانی با یکدیگر از یک سو و در عین حال، مواجهه با دیگری در وضعیت جدید است. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد پسااستعماری، بازتعریف هویت ایرانی مستلزم بازاندیشی نوینی در اقتضائات هویتی نوظهوری است که از سویی نیازمند اتخاذ موضعی نقادانه در قبال سیطره مفروضات گفتمان شرق شناسی و تمایل منفعلانه نسبت بدان بوده و در عین حال، باید تلاش نماید از گرایش به قطب سلبی محتمل در این خصوص یعنی بومی گرایی واکنشی و منفعلانه نیز اجتناب ورزد. بدین ترتیب در متن زمانه و زمینه پسااستعماری به دور از دوگانه سازی های ذاتی معرفتیِ، امکان طرح تأسیس نظام دانایی جدیدی بر اساس باور به برساخته بودن و نیز ترکیبی و به اصطلاح هیبریدی بودن هویت مسأله مهم بازتعریف هویت ایرانیان در دوران جدید است به ویژه اینکه چنین بازاندیشی جدیدی برای تعامل فعالانه در جهان کنونی و اتخاذ موضعی فراتر از حبّ و بغض های تاریخی ضرورت دارد.
۱۷۶.

نگاهی جامعه شناسانه به مواجهه خود و دیگری بر پایه نظریه هورتون کولی (مطالعه موردی: رمان أَقودُك إلی غيري از عائشة أَرناؤوط)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود دیگری هورتون کولی عائشه أرناؤوط رمان «أَقودُک إلی غیری»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۵
بی تردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایده پردازی های متفاوت تری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوه ها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورت بندی های جدید جامعه شناسان از آن می باشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعه شناس آمریکایی، از نظریه پردازانی است که این موضوع را با نگاه متمایزی نسبت به ایده پردازان این حوزه نگریسته است. او با شیوه «درون نگری همدلانه» اش، خود را در پیوندی دائمی با جامعه تعریف می کند و جز در بافتار جامعه و آیینه اذهان دیگران، راهی برای کشف و فهم آن قائل نیست. کولی این پیوستار را در چهار شکل که مشتمل اند بر «پیوند ارگانیک»، «پنداربودگیِ دیگری»، «خودآیینگی» و «خود-دیگری گروهی»، با مختصاتی ویژه دسته بندی کرده است. این رویکرد جدید به خود و دیگری در پژوهش حاضر به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل رمان «أَقودُک إلی غیری» از عائشه أرناؤوط انتخاب شده تا به محوری ترین مسئله اش که از پیشانی نوشت آن هویداست، نگاهی علمی بیندازد. نتایج حاصل از این جستار نشان می دهد که نویسنده سوری-آلبانیایی این رمان، بی توجه به نگره جامعه شناختی کولی و صورت های ارائه شده او در پیوند خود و دیگری نبوده است. او با طرحی که از وجود نامرئی «ساروس»  -عنصر مهم قصه اش- ریخته، مواجهه با دیگریِ خیالی یا «پنداربودگیِ دیگری» را به شکل پرنمودی تجسم بخشیده است. همچنین از رهگذر ارتباط متمایز و عمیقی که مریم - قهرمان داستانش - با شخصیت های متنوع داستان می سازد، جلوه پرواضحی از پیوند ارگانیک، خودآیینه سان و خود-دیگری گروهیِ کولی را تداعی کرده است؛ امری که جزئیات آن در لابه لای این پژوهش، با ذکر شواهدی از رمان به اشاره درآمده است.
۱۷۷.

تحلیل مفهوم دیگری در اندیشه گادامر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گادامر لویناس دیگری اخلاق فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
در نوشتار حاضر ما با دو فیلسوف پدیده شناس مواجه هستیم که در دو سنت فکری متفاوت یعنی هرمنوتیک و پدیده شناسی به مفهوم «دیگری» به مثابه امکان های بنیادین فرد اشاره داشته اند. دیگری، به عنوان مفهومی هستی شناختی و مشترک در اندیشه گادامر و لویناس، نقطه عطف شرط امکان فهم و اخلاق است. این نوشتار با تمرکز بر مفهوم دیگری، ضمن پرداختن به نکات افتراق و اشتراک میان دیدگاه گادامر و لویناس، نشان خواهد داد دلمشغولی لویناس، به عنوان فیلسوف دیگری، رجوع به بنیادهای اخلاق است و شرط امکان بنیادهای اخلاق مواجهه با دیگری است. در هرمنوتیک فلسفی گادامر، دیگری نقطه عطف تعین امکان های فهم در روابط دیالکتیکی و گفتگومحورانه است. بدون دیگری در اندیشه لویناس اخلاق و امر اخلاقی، و در اندیشه گادامر فرایند فهم در قالب امتزاج افق ها رخ نخواهد داد. بنابراین، این مقاله نشان می دهد که دیگری مفهومی مشترک بین این دو فیلسوف است که هر دو در تحلیل های فلسفی خودشان از اخلاق یا فرایند فهم گریز و گزیری از آن ندارند.
۱۷۸.

تحلیل جایگاه «زن» به مثابه «دیگری» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر نظریه سپهر نشانه شناختی فرهنگِ یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ ضرب المثل مردسالاری زن دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۷
ضرب المثل ها ابزاری فرهنگی هستند که به دلیل فشردگی زبان و الگوهای آوایی و ادبی ویژه، می توانند مقاومت فکری مخاطبان را تقلیل دهند و نوعی خاص از معنا و مفهوم را بر آنها تحمیل کنند. نشانه شناسی فرهنگی ضرب المثل های فارسی نشان می دهد که تبعیض جنسیتی و تقلیل جایگاه زنان ممکن است در هنجارهای فرهنگی ریشه داشته باشد. در بسیاری از ضرب المثل ها، زنان «دیگری» و حاشیه نشین و مردان «خود» و مرکزنشین تلقی شده اند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی و کیفی، به بررسی انتقادی تعدادی از ضرب المثل های جنسیتی پرداخته است تا ضمن آسیب شناسی نشان دهد که تقابل دوگانه «مرد» و «زن»، چگونه مؤلفه هایی چون «مردسالاری»، «ازدواج»، «تولید مثل»، «زیبایی ظاهری»، «اقتصاد مردانه»، «قدرت ذهنی»، «رهبری و مدیریت» را تحت تأثیر قرار داده و زن را در حاشیه و مرد را در مرکز متن فرهنگ نشانده است. تحلیل نشانه شناختی فرهنگی ضرب المثل ها نشان می دهد که «زن»بودن محصول ایدئولوژی مردسالار است؛ تفکری که آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال آن است تا زن «دیگری» باشد. این تفکر با مراقبت و کنترل پنهان، زنان را از متن اصلی اجتماع کنار می گذارد و درنهایت به دنبال «انکار نمادین» آنها است.