مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
اسطوره
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
43 - 66
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی تحلیل دریافت افراد دارای معلولیت جسمی – حرکتی از تصاویر بازنمایی شده از آنها در سه فیلم: میم مثل مادر اثر رسول ملاقلی پور،شهر زیبا به گارگردانی اصغر فرهادی و زمانی برای دوست داشتن ابراهیم فروزش است. مخاطبان مورد نظر در این تحقیق شامل معلولین جسمی – حرکتی ای هستند که توان دیداری و شنیداری را توأمان دارند، و این مخاطبان شامل نابینایان، ناشنوایان، معلولین ذهنی و سایر معلولینی که این ویژگی را ندارند، نمی شود. تحقیق پیش رو در چارچوب مطالعات فرهنگی و با رویکرد تحلیل دریافت، سعی در پی بردن به دریافت مخاطبان از این فیلم ها را دارد، فیلم هایی که درباره معلولیت است و یا بخشی از فیلم به بازنمایی معلولیت پرداخته است. به این ترتیب به دنبال پاسخگویی به این سوال کلی بودیم که افراد دارای معلولیت چه دریافتی از این فیلم ها دارند. روش به کار برده شده در این تحقیق، روش کیفی است که البته برای انسجام بخشیدن به یافته ها از روش نظریه زمینه مبنا نیز برای کدگذاری و مقوله بندی آنها یاری جستیم؛ در این راستا از دو تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از سوی مخاطبان خوانش های متفاوتی از فیلم ها صورت گرفته است، البته این تفاوت میان زنان و مردان بیشتر نمایان است. نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر فعال بودن مخاطبان در عرصه دریافت است. در پایان، نتایج حاصل از یافته ها به صورت مقوله هایی ازقبیل ترحم، عدم امکان ازدواج، همجواری معلولیت با امور مقدس و غیره، قرار داده شده است.
حیات اجتماعی گونه متأخر موسیقی خیابانی به عنوان پدیده ای شهری در تهران: پژوهشی کیفی روی نوازندگان گونه ای نوظهور از موسیقی خیابانی با استفاده از استراتژی داستان زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
63 - 87
حوزه های تخصصی:
موسیقی خیابانی پدیده ای شهری است. در این معنا برای فهم معنای آن به مثابه کنشی اجتماعی باید تولیدکنندگان آن موسیقی را در ارتباط با شهر به عنوان زمینه تولید آن کنش مورد بررسی قرار داد. در شهر تهران به عنوان شهری با ساختار فرهنگی آمیخته، گونه ی متفاوتی از این پدیده شکل گرفته است که با گونه قدیمی تر تفاوت هایی دارد. در این موسیقی خیابانی نوظهور علاوه بر آن که پدیده ای شهری است، هنری خیابانی در معنای مدرن نیز محسوب می شود، سازها و آواهایی نواخته می شود که تا پیش از آن سابقه نداشت و برای نواختن آن نیز به تخصص نیاز است. به نظر می رسد این برداشت که پیدایش این گونه ی نوظهور که ما در این مقاله از آن به گونه متاخر نوازندگی خیابانی یاد کرده ایم، نتیجه ی تحول گونه ی متقدم است، نیاز به بررسی عمیق تری دارد. این مقاله در جریان این بررسی عمیق که با توصیف شرایط وجودی این گونه آغاز شده و با تحلیل تأملی داده های ناشی از روایت داستان زندگی برخی نوازندگان خیابانی گونه متأخر پایان می یابد، سعی دارد به این سوال پاسخ گوید که آیا میان موسیقی و نوازندگی خیابانی گونه ی متقدم و گونه ی متأخر نسبتی وجود دارد؟ به عبارت دیگر، آیا گونه ی متأخر این پدیده، گونه ی تحول یافته ی نوازندگی خیابانی به شیوه ی گذشته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهند این گونه تفاوت های عمیق و ماهوی با گونه متقدم دارد. سعی در منحصر به فرد بودگی، توجه به مخاطب و محتوای موسیقایی، تجربه ی حرفه ای در زمینه ی موسیقی و مقاومت در مقابل ترحم دیگران در گونه ی متأخر همگی نشانگر تفاوت های بنیادین میان این دو گونه از موسیقی و نوازندگی خیابانی در شهر تهران است.
دگردیسی معنایی «دالِ استبداد» و برآمدن گفتمانِ «استبداد ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دگرگونی معنایی دال استبداد از دوره صفویه تا برآمدن گفتمانِ استبداد ایرانی در دوران قاجار است. بدین ترتیب با روش دیرینه شناسی تلاش خواهیم کرد این دگرگونی را در نسبت با بسترهای مادی کردوکارِ گفتمانی بررسی نماییم. با بررسی معنای استبداد در برخی از متونی پیشا مدرن ایران نشان خواهیم داد که «استبداد» در ایران پیشا مدرن نه به مثابه یک وضعیتی سیاسی-فرهنگی که مثابه یک خصیصه اخلاقی تئوریزه شده است. چرخش مفهومی استبداد به نامی برای تمامی آشفتگی های موجود در ایران و برآمدن گفتمان پرقدرت «استبداد ایرانی» محصول بروز رخداد هایی تاریخی است که در بروز جنگ، وبا و قحطی به اوج رسیده و از یک سو نظمی جدید را طلب می کند و از دیگر سو موانع شکل گیری نظم جدید را به مثابه «استبدادی» تئوریزه می کند. در این بستر است که معنای یک دال در نسبت با یک دگرگونی تاریخی تغییر یافته و بدل به دالی مرکزی در گفتمانی می شود که از سده گذشته تا کنون بر مطالعات تاریخی ایران سایه انداخته است و بدل به بتواره ای مفهومی گشته است که میباید تاریخ خود را به یاد آورد.
اسطوره پردازی در کویر دکتر علی شریعتی
حوزه های تخصصی:
دکتر علی شریعتی یکی از بزرگترین روشنفکران دینی در تاریخ معاصر ایران است که آراء و اندیشه هایش جذابیت و تأثیر عظیمی برای قشر روشنفکر و جوان ایران داشته است. علت این همه گرایش به آثار شریعتی علاوه بر عالمانه و زمان شناسانه بودن محتوای آنها، ویژگی های ادبی و قلم افسونگر اوست. یکی از پرجلوه-ترین و هنرمندانه ترین تمهیدات هنری و ادبی شریعتی، اسطوره پردازی و بازتولید و بازآفرینی اساطیر است. به نظر می رسد که او با استفاده از شیوه ای هنرمندانه و خلاقانه و با شناخت علمی و دقیق از اسطوره های اقوام گوناگون و آگاهی نسبت به کارکرد ها و قابلیت های مختلف اساطیر برای پرورش بعد ادبی و توسع بار معنایی آثار ادبی، شخصیت ها و روایات دینی و غیر دینی ملل مختلف را برای بیان مفهوم کهن الگویی «بازگشت به خویشتن» در کنار هم قرار می دهد؛ مضمونی که مسلط ترین اندیشه در کل کویریات دکتر شریعتی است. در بعضی جاها او اساطیر یونانی و اسلامی و دیگر فرهنگ ها را در کنار هم قرار می دهد و برای بیان مفهوم مورد نظرش به شکلی خاص به کار می گیرد. این نوع کاربرد بهترین شکل اسطوره پردازی یعنی اسطوره پردازی مبتنی بر ترکیب و انطباق اساطیری است. نگارنده در این جستار عواملی را که بسترساز ظهور اسطوره در کویر شده-اند، بررسی کرده و سپس شیوه های او برای اسطوره پردازی و اسطوره آفرینی خلاقانه و هنرمندانه را مورد مداقّه و تحلیل قرار داده است. روش تحقیق این جستار توصیفی- تحلیلی است و چون محور اساطیر انعکاس یافته در کویر مفهوم کهن الگویی بازگشت است، نگارنده در نگاه به اسطوره بیشتر به نظر میرچا الیاده توجه داشته است. کلیدواژه ها: کویر، اسطوره، کهن الگو، شریعتی، بازگشت
بازشناسی مفهوم خودسازی در اساطیر هندی، اسطوره ی آفرینش و مهابهارات
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است نشان دهد که در اسطوره و بویژه اساطیر هندی (آفرینش و مهابهارات) حماسه را دو رویه است. یکی حماسه به معنای شناخته شده آن که داستان دلاوری و تکاوری پهلوان یا مردانی بزرگ در نبرد با هر آن کس است که حرمت حریم سرزمین یا مردمان یا هستی کسی یا چیزی ارزشمند را درهم شکسته باشد؛ که در این رویه، حماسه بسامدی از رخ نمودن آداب جنگاوری و بی باکی است. دیگری آنکه حماسه چندان اوج و عمق می گیرد که از رویه ظاهر جنگی خویش می گذرد و به ژرفای جوانمردی دست می یابد. در این حالت دیگر حماسه یک داستان رزم نیست؛ بلکه برنامه ای هدفمند و الگویی توانمند برای بازسازی درونی کسانی است که در خود، تعلقی به پرورش اخلاق انسانی در چهارچوب حماسه می بینند. در این معنا تلاش قهرمان حماسه تنها جهاد اصغر نیست؛ که جنگ در بیرون است. بلکه پهلوان داستان می کوشد تا به پیروی از الگوهای دینی که نمایه های جاویدان هستی هستند، به جهاد اکبر که جنگ در درون است، دست یازد؛ که کوششی است برای دگرگون کردن ((نبرد تن با تن)) به ((نبرد تن با من)). می توان روزی را به دیده آورد که دست کم در هنگامه ای کوتاه، نبرد تن با تن رخ ندهد؛ اما نمی توان هیچ گاه تصور کرد که نبرد تن با من روی ندهد. اساطیر هندی مورد بررسی داستان همین نبرد است. رزمی که انسان برای همیشه هستی گیتیانه خویش با آن درگیر است. این از بزرگ ترین دلایل ماندگاری اسطوره های دینی است.
نابرادری عرصه ستیز (تحلیل مناسبات نابرادران در گفتمان شاهنامه)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تحقیقات روانشناسان و جامعه شناسان معاصر پیرامون نهاد خانواده، سنت چندهمسری یا تعدد زوجات عامل ایجاد تنش و اختلال در ساختار خانواده است. از منظر تاریخی تبار این سنت به اعصار کهن و جوامع اولیه انسانی مرتبط می شود و علی رغم مغایرت و عدم سازگاری با سرشت و طبیعت انسانی، مناسبات اجتماعی و شرایط خاص اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، اقتضای حضور چنین امری را تأیید می کرده است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که این مسئله به صورت مشخص در شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از مهمترین متون به جا مانده که منبعی بسیار غنی و معتبر برای مطالعات اجتماعی و فرهنگی به شمار می آید، بروز و ظهور یافته است و به نحوی بر کنش های کاراکترهای داستانی تأثیرگذار بوده است. درگیری مرگبار نابرادران در شاهنامه به صورت الگویی تکرار شونده نمایان می شود به طوری که در هر موضع که چنین روابط خویشاوندی شکل گرفته است، بدون استثنا به مرگ یکی از برادران ناتنی منجر شده است. در واقع این مقاله مدعی است که وضعیت رفتاری و سلامت روانی فرزندان خانواده های چندهمسری در شاهنامه فردوسی چندان بهنجار و مطلوب نیست؛ بنابراین با برجسته کردن این مطلب و ردیابی آن در شاهنامه به ایضاح زوایای مختلف آن پرداخته است و برآیند تحقیق صحت فرضیه مذکور را تأیید کرده است.
تکوین مهر در اسطوره و تحوّل چهره آن به جمشید در حماسه بر اساس نظریه دگرگونی
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های کلّی در مورد قهرمانان این است که در گذر زمان دچار تحوّل می شوند و با معیارهای انسان هایی که در شرایط تاریخی و جغرافیایی با شرایط فکری گوناگون می زیند، شکل خاص خود را به دست می آورند. از محورهای فکری آریایی های هند و ایرانی، گرایش به رویدادهای طبیعی بوده است که مهرپرستی به عنوان یک پدیده در ذهن این اقوام در دوره های گوناگون کارکردهای خاصی به خود گرفته است. حال این پرسش مطرح است که مهر در اسطوره ها با گذر زمان دچار چه تحوّلی می شود و با پدیدآمدن حماسه، مهر چه شکل و شمایلی به خود گرفته است؟ نگارنده سعی کرده است با توجّه به الگوهای اسطوره ای و حماسی جواب درخوری به این پرسش دهد. بر این مبنا ابتدا چگونگی هستی یافتن مهر در اسطوره های هند و ایران بررسی شده و کم کم تحوّل او در اسطوره های ایرانی و مرزهای خارج از ایران باز نموده می شود و سپس، چگونگی تبدیل این ایزد به چهره حماسی جمشید با ارائه دلایل مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است.نتیجه پژوهش حاضر این است که مهرپرستی با فتوحات ایرانیان پا به غرب می گذارد و پس از پذیرفتن بعضی کارکردهای خدایان خورشیدی، با چهره جدیدی به شکل انسان در اساطیر ایرانی به روند تکاملی خود ادامه می دهد. میترا در حماسه ملّی ایران، با توجّه به شکل قبلی خود و تحوّلی که در پدیده ها به وجود آمده، در شکل جدیدتر با چند پدیده ترکیب شده، در جلوه جدیدِ الگوی قهرمانی، در چهره شخصیّتی به نام جمشید پدیدار می گردد. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا مبنای تکوین و تحوّل مهر در اسطوره و حماسه بررسی خواهد شد.
مؤلفه های هویّت ملّی و اساطیری درآثار فرّخی یزدی
حوزه های تخصصی:
زبان و ادب فارسی در شکل گیری هویّت ایرانی بسیار اهمّیّت داشته و با بن مایه های وطن خواهی، مهرورزی، خردگرایی و دین محوری آمیخته شده است. سپس شاعران ادبیّات سیاسی مشروطیت از این سرمایه ها در خدمت آرمان های مردمی استفاده کرده اند. هر چند آزادی خواهی و اندیشه های ناسیونالیستی از درون مایه های اصلی مشروطیت بود، امّا به دلایلی هر کدام از روشنفکران برداشت خاصّی از آن ها داشتند؛ مثلا : آزادی در دیدگاه فرّخی علاوه بر مفاهیم دموکراسی و آزادی های اجتماعی و قانون گرایی، با مفاهیم عناصر اساطیری، ملّی و مذهبی، نوگرایی، جهان وطنی و صلح عمومی و چاشنی اندیشه های سوسیالیستی آمیخته شده است. فرّخی یزدی، بیش از دیگر شاعران مشروطه، عناصر اساطیری و تاریخی را برای آرمان های اجتماعی و سیاسی به کار می گیرد، امّا در این راه هرگز دچار باستان گرایی و شووینیزم افراطی نمی شود. نگارنده می کوشد، به شیوه ی توصیفی و تحلیلی این مسائل را با تجزیه و تحلیل و مقایسه ی اشعار و مقالات فرّخی یزدی و با بهره جستن از تألیفات و تحقیقاتی که در باره ی زندگی، شعر و اندیشه ی وی صورت گرفته، بحث و بررسی کند.
مقایسه تطبیقی داستان سیاوش و رامایانا با توجه به بن مایه های مشترک
حوزه های تخصصی:
اسطوره، تفکر و واکنش نخستین انسان، در برابر وقوع حوادث طبیعی است و چون این مردم در شناخت عوامل این حوادث دچار ابهام بودند، عکس العمل آن ها نسبت به آن وقایع، همراه با ترس بوده است. همین ترس آنان را انگیخت تا برای هر پدیده ای خدایی فرض کنند و با پناه بردن به آن، از شرّ حوادث ایمن شوند. شکل گیری اسطوره ها در جوامع بشری بر مبنای همین اصل استوار بوده است و به همین دلیل در اسطوره های ملل ،شباهت هایی دیده می شود. درمیان اسطوره های ملل، اساطیر ایران و هند به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی، دارای بیشترین شباهت ها هستند و این تأثیر پذیری ها در آثار ادبی دو ملّت از جمله اساطیر و داستان های حماسی بسیار بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه ی فردوسی و حماسه ی رامایا در دو شخصیت سیاوش و راما، به تحلیل بن مایه های مشترک میان این دو داستان پرداخته است. ظهور و بروز همانندی های اسطوره ای در دو قهرمان اصلی ، نبرد میان خوبی و بدی، وفاداری به پیمان و عهد، داوری آتش برای اثبات گناهکاری و بی گناهی، نیروی جنگاوری و دلیری، سیطره ی تقدیر بر سرنوشت قهرمانان، عشق، نفرت، نقش دسیسه و توطئه های نامادری و سپردن تربیت هر دو قهرمان به دیگری در نوجوانی، در کنار جاودانگی ابدی روح نیمه خدایی قهرمانان داستان از بن مایه های مشترک این دو داستان اسطوره های است .روش بررسی در این پژوهش بر مبنای یافته های کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی تحلیلی است. یافته ها و دستاورد های تحقیق نشان می دهد که وجود مشابهت های بسیار در اسطوره ی راما و سیاوش دلیل محکمی است بر تأثیر ریشه دار عقاید آریایی بر شکل گیری این دو داستان.
رابطه متقابل دین و اسطوره در پدیدارشناسی دینی الیاده و روانشناسی تحلیلی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
111 - 126
حوزه های تخصصی:
از مفاهیم اساسی در روانشناسی تحلیلی یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، کهن الگوها و اساطیر مشترک در ضمیر ناخودآگاه تمامی انسان هاست. از دیدگاه یونگ، دین تجربه قدسی است که در ضمیر ناخودآگاه جمعی شکل می گیرد و همین بخش از ناخودآگاه است که کهن الگوها را نیز در خود جای می دهد. یونگ معتقد است اگر دین معنایی داشته باشد، باید این معنا را در اتصال آن با اسطوره ها جست وجو کرد. او زبان دین را زبانی نمادین می داند که برای کشف حقیقت آن باید این نمادها را رمزگشایی کرد. میرچا الیاده نیز با رویکردی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی به بیان اسطوره و نماد می پردازد. او بر این باور است که دین به تجربه امر قدسی اشاره دارد و عملکرد دین به ظهور امر مقدس کمک می کند تا در ظرف طبیعت، مظاهر طبیعی و تاریخ آشکار شود. از دیدگاه او، اسطوره با آفرینش در ارتباط است. او اسطوره را الگویی برای اعمال دقیقاً دینی می داند که برای یافتن منشأ دین باید سراغ آن رفت؛ بنابراین، ارائه تعریفی واحد و پذیرفته شده همگان از اسطوره، امری دشوار است. با وجود این، اسطوره را روایتی از تاریخ قدسی در نظر می گیرد و آن را مرتبط با حادثه ای قرار می دهد که در زمان ازلی اتفاق افتاده و جوهر و خمیرمایه اصلی دین است. در این مقاله با رویکردی توصیفی تطبیقی رابطه دین و اسطوره از دیدگاه یونگ و الیاده به تصویر کشیده شده است.
پل فایرابند؛ اسطوره ستیز اسطوره ساز از نقد جهان شمولی علم و دین تا پلورالیسم و رأی اکثریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل کارل فایرابند با نمایش نواقص و کاستی های علم، مطلق بودن آن را زیر سوال می برد و خواستار جدایی جامعه از علم می شود، به همان سان که در دوره ای به مدد خود علم، جامعه از کلیسا جدا شد. فایرابند خواهان استقرار آزادی و پلورالیسم در جامعه است و پلورالیسم مورد نظر خود را از جان استوارت میل الهام گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد نشان دهد پلورالیسم مورد نظر میل با پلورالیسم آرمانی فایرابند یک تفاوت اساسی دارد و آن اینکه پلورالیسم برای میل یک ابزار برای کشف حقیقت است، اما برای فایرابند یک غایت است که در آن توقف می کند و جامعه آرمانی خود-جامعه آزاد- را بر اساس آن بنا می کند. همچنین نشان می دهیم فایرابند که با هر گونه معیار جهانشمول مخالف است و این امر را مبنای نقد علم قرار می دهد، هنگامی که می خواهد درباره بایدها و نبایدها و جهت حرکت جامعه آرمانی خود سخن گوید، یک اسطوره جدید به نام «رای اکثریت» می آفریند.
تصویر سازی و تصویر آرایی فریب کاری در شاهنامه فردوسی و کلیله دمنه نصرالله منشی (مغول و تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
347 - 367
حوزه های تخصصی:
فریب و نحوه رفتاری فریبکاران در دو کتاب شاهنامه و تاریخ بیهقی که از آثار وزین ادب و هنر فارسی هستند، به وضوح نمایان است. نیرنگ در بخشهای حماسی اسطورهای و تاریخی شاهنامه به کار رفته است که به نظر می رسد در بخش حماسی آن با انگیزه واهداف شخصی و انسانی و ملی ، بیشترین کاربرد را دارد. برخلاف معنای متعارف نیرنگ که مفهومی منفی دارد؛ در شاهنامه جنبه ها و مفاهیم مثبت آن را می توان مشاهده کرد. آیا فریب بر اثر رفتار شخصیّت های بانفوذ سیاسی چون: محمود، مسعود و بوسهل ... است که در دوره ای بر اریکه ی قدرت و هدایت جامعه تکیه زده، به حکمرانی پرداخته، به فریب روی آورده و توانسته اند از بروز آشوب جلوگیری کنند یا اینکه محمودیان با تضریب و فریب سبب عزل طرفداران مسعود شده و نوعی بی ثباتی و اضطراب را گسترش داده اند. در این دو اثر ادبی گاهی فریبکاری ها موجب هلاک عامل آن شده و در مواقعی نیرنگ های افراد به حالت خنثی درآمده و زیانی نداشته است. وقتی به درستی و حق بینانه به حقایق می نگریم، درمی یابیم که انسان هایی بوده اند که به انجام اعمال و غدرشان توجه نکرده و اگر اندیشیده اند، به ضرورت و بی تاثیر بوده است. در این نوشتار سعی می شود به نوع فریب و حیله و هدف نیرنگ بازان پرداخته شود. نگارنده بنا به اقتضای هر خدعه ای نکات اخلاقی، معرفتی، سیاسی و اجتماعی را برای حظّ و تنبّه درج کرده تا چراغ راه هدایت رهروان حقیقت باشد.
بررسی نماد گاو یکتا آفریده و ماهیت سیاوش در شاهنامه و انعکاس آن در سنگ برجسته های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
7 - 27
حوزه های تخصصی:
اساطیر نشان دهنده ی فرهنگ و نحوه ی تفکر مردمان در دوران های کهن است؛ زبانِ گویای تاریخی است از دوران های پیش از تاریخی؛ سخنگویِ بازمانده های گرانبهایی است که از دل خاک ها بیرون کشیده می شود، یا در دل سنگ ها و کوه ها یافت می گردد. اساطیر نماینده ی تداوم زندگی فرهنگی یک ملت و به نوعی تاریخ آن است (آموزگار،1388 :1). شاعران و نویسندگان، اسطوره ها و باورهای کهن اقوام خود را پرورانده و آثار ایشان پیوندی تنگاتنگ با اسطوره ها دارد. گاو یکتا آفریده در کیهان شناسی زرتشتی، نام نخستین گاو آفریده شده و یکی از شش آفرینش ازلی اهورامزدا در جهان مادی و پدرِ اساطیریِ همه حیوانات سودبخش است. این گاو در افسانه آفرینش کشته می شود و از اندام و چهره ی او جهان دوباره پر از جانداران می شود. آن گونه که سیاوش نیز شخصیت مثبتی است، روح آزاده و جوانمردی دارد و مظلوم و بی گناه می میرد. از خون او گیاه مقدّس خون سیاوشان می روید که با رویش و زایش ارتباط دارد. در پهنه ی گسترده ی ایران نقوش برجسته، سنگ برجسته و سنگ نگاره در کنار ادبیات برای حفظ اساطیر قدمتِ زیادی دارد. بر همین اساس در تخت جمشید نیز از سنگ برجسته های بسیاری استفاده شده است. نماد گاو در نقوش برجسته ی تخت جمشید به وفور و با معانی مختلف به کار رفته است. معنای نهفته در لایه های ژرف تر سنگ برجسته ها و تطبیق آن با موارد مشابه در ادبیات می تواند تصویر درست تری از باورهای اسطوره ای و فرهنگی ایران زمین باشد. اهداف پژوهش ۱- بررسی اسطوره ی گاو یکتا آفریده و داستان سیاوش در شاهنامه از اهداف این پژوهش است. ۲- از دیگر اهداف این پژوهش انعکاس اساطیر درنقوش برجسته ی تختِ جمشید و شاهنامه ی فردوسی است. سوالات پژوهش ۱- اسطوره گاو یکتا آفریده چه کارکردی در نقش سیاوش در شاهنامه ی فردوسی و نقوش برجسته ی تخت جمشید داشته است؟ ۲- گاو یکتا آفریده در قالب شخصیت سیاوش چه مفاهیمی را به مخاطب القاء می نماید؟
بازتاب نمادها و نشانه های ماندالا در داستان مصور کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
328 - 343
حوزه های تخصصی:
ماندالا یکی از مهم ترین کهن الگوهای یونگ است که با برخی اعداد، اشکال هندسی و مفاهیم ارتباط دارد. مهم ترین مضمون آن وحدت و برجسته ترین شکل هندسی آن، دایره می باشد که می توان نمود آن را در هنر و ادبیات مشاهده کرد. نویسندگان داستان های کودک و نوجوان از کهن الگوهای اساطیری به عنوان ابزاری برای غنای داستان های خود بهره برده اند. ماندالا یکی از این کهن الگوهاست که در داستان های کودک و نوجوان مورد استفاده قرار گرفته است. با توجّه به این که نویسندگان کودک و نوجوان گرایش زیادی به اساطیر دارند و لازم است با دیدی علمی به استفاده از این ابزار کارآمد پرداخته شود، در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی-تحلیلی بازتاب ماندالا در داستان های کودک و نوجوان بررسی شود. به همین منظور ابتدا ماندالا به صورت مختصر تعریف شده و سپس این نوع کهن الگو در داستان های کودک و نوجوان مورد تحلیل قرارگرفته است. به نظر می رسد ماندالا در داستان های کودک و نوجوان در قالب نمادهایی مانند زمان، ماه، خورشید، غار، چشمه، اعداد و دایره بیان شده است. اهداف: 1.ارائه تحلیلِ الگوهای ماندالا در ادبیات داستانی کودک و نوجوان 2.بررسی کارکرد ماندالا در ادبیات کودک و نوجوان سؤالات 1.ماندالا به چه شکل هایی در ادبیات داستانی کودک و نوجوان بروز یافته است؟ 2.حضور ماندالا در ادبیات کودک و نوجوان چه کارکردی دارد؟
شهر زنان در سام نامه و پیگیری رد پای آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تالستان ۱۳۹۹شماره ۸۴
211 - 242
حوزه های تخصصی:
در روایات و منظومه های داستانی ادبیات فارسی از زنانی جنگ جو و مستقل یاد شده است که به صورت گروهی در کنار هم و به دور از مردان می زیسته اند و اداره امور زندگیشان در دست خودشان بوده است. از این زنان در بیشتر اسکندر نامه ها اثری دیده می شود. در سام نامه نیز اشاره مختصری بدان وجود دارد. این مقاله در صدد است تا با نگرشی تطبیقی، داستان شهر زنان را که درونمایه و مضمونی مکرر در ادبیات داستانی است در متون مختلف در کنار سام نامه واکاود؛ بدین منظور می کوشد تا با بررسی چهره و نمود این شهر در میان آثار موردنظر و تحلیل ویژگی ها و بنیادها و مضامین مطرح شده در آن ها و مقایسه این موارد با خصایص و بن مایه های تبیین شده در سام نامه؛ تفاوت ها و شباهت ها و سرچشمه آن ها همچنین یکسانی یا تفاوت منشأ این روایات را روشن سازد. در نهایت آنچه را فرا دست می آید، می توان به گونه ای مختصر چنین نگاشت که در شهر زنان سایر متون (اسکندر نامه ها) تمایلی برای کامجویی از پهلوان و قهرمان داستان دیده نمی شود، لیک در شهر زنان، سام نامه تمایلات کامجویانه از سوی زنان و پریان این شهر مبالغه آمیز است. می توان پیگیری منشأ و ریشه های این داستان را در جایی بیش از اسکندر نامه ها و آمازون ها در اساطیر یونان و روم پیشنهاد و به تبع آن، بنیاد این داستان را در اساطیر ایرانی پی جویی کرده و یا در نهایت آن را تلفیقی از اساطیر ایران و یونان در نظر گرفت که هر دو مورد قابل بحث هستند.
بازتاب ادب تعلیمی در اساطیر کهن با نظر به داستان زال و سیمرغ و ماجراهای تِلِماک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر و نقش آن در تربیت، سابقه ای به قدمت تاریخ کهن دارد. اساطیر کهن در لفافه ای از ماجراهای عبرت آموز، راه را برای زندگی درست و عاقلانه هموار می کنند. ادبیات تعلیمی از آبشخور داستان ها و اساطیر گرفته شده است. مجموعه های حماسی اسطوره ای از مهم ترین اسوه های ادب تعلیمی هستند. در این میان، داستان زال و سیمرغ با وجود تقابل های فراوان از دید ادب تعلیمی با دیگر داستان های حماسی به ویژه ماجراهای تلماک نوشته فُرانسوا فنلون قابل مقایسه و قیاس است. مانتُور در ماجراهای تلماک و سیمرغ در داستان زال، هر دو موجودی اسطوره ای، دارای خرد ایزدی و تعلیم دهنده هستند. مانتور تلماک را که روزی به جای پدر قهرمانش، اُولیس، بر اریکه قدرت در سرزمین ایتاک خواهد نشست تعلیم می دهد و سیمرغ زال را که روزی به جای پدر پهلوانش، سام، حاکمیت سیستان را بر عهده خواهد گرفت، می پرورد. هر دو اثر حماسی رویدادهای خود را در بستری از ادبیات تعلیمی پیش برده اند. با توجه به نقشی که اسطوره ها در این دو شاهکار حماسی ایفا می کنند، بر این بنا استوار است که خدایان اساطیری به لطف خرد ایزدی خود، در خصوص پرورش معنوی انسان ها دارای خویشکاری هستند. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و رویکردی تطبیقی به بررسی و بازتاب ادب تعلیمی در شناخت اسطوره ها پرداخته است. نتیجه این پژوهش حاکی از این است که ویژگی مشترک بنیادین در هر دو اثر، بازتاب خردورزی به منظور خودسازی و رشد معنویت درونی است، با این تفاوت که در داستان زال و سیمرغ، بیشتر به جنبه حماسی و در تلماک، بیشتر به آیین حکومت داری پرداخته شده است.
مقایسه سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه با نوح، انسان کامل تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
107-127
حوزه های تخصصی:
سیاوش و نوح(ع) در شاهنامه و تورات، همسان و هم روزگار نیستند اما هر دو از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ یعنی کامل و آرمانی اند، دو شاخصه قدسی و مینوی که همواره مطلوب بشر کمال طلب بوده است. کمال طلبی، گاه در قامت سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه فردوسی، و در روایتی اسطوره ای و حماسی ترسیم می شود و گاه در قالب نوح، انسان کامل تورات و ضمن روایتی تاریخی مذهبی ظهور و بروز می یابد. معیارهایی که شاهنامه به عنوان منبعی سرشار از نکته های اخلاقی و تربیتی از انسان آرمانی ارائه می دهد، با شاخصه های انسان کامل تورات به عنوان متنی تاریخی مذهبی، چندان تفاوتی ندارند؛ زیرا فردوسی به عنوان حکیمی خردورز تلاش می کند چهره ای الهی و جاودانه از سیاوش ارائه دهد که هم با دیدگاه اسطوره ای منطبق باشد و هم از نظر مذهبی قابل پذیرش و مقبول؛ بر همین مبنا، داستان سیاوش با وجود نقل در متون مهری و مزدیسنی پیش از شاهنامه، همواره مورد توجه ایرانیان مسلمان نیز بوده است. با مقایسه سیاوش و نوح(ع) و واکاوی برخی از ویژگی های شخصیتی و اخلاقی و تعلیمی دو انسان اسطوره ای و دینی، دریافت می شود که وجه مشترک هر دو، اخلاق و معیارهای تربیتی و آموزه های تعلیمی است و ارزش ها و ملاک های ارزشی در تورات و شاهنامه بسیار به هم نزدیک اند.
تحلیل اسطوره شناختی تطبیقی نماد غار و بررسی نمودهای آن در شعر منوچهر آتشی با تکیه بر دیدگاه های میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی اسطوره شناختی تطبیقی غار به عنوانِ یک نماد کهن، از سویی می تواند جنبه هایی کمتر شناخته شده از کارکردهای این نماد را آشکار سازد و از دیگر سو امکان درک دقیق تر چراییِ به کار بستن این نماد را فراهم می کند. نگارندگان با روش تحلیلی تطبیقی در بررسی اسطوره شناختی نمود های غار و کارکرد های آن در متون مختلف، کوشیده اند به یک دسته بندی جامع و مانع از نمود های غار دست یابند. همچنین بر پایه این دسته بندی چهار کارکرد برای این نماد تعریف و تبیین کرده اند که عبارتند از: 1. زهدان زمین مادر؛ 2. دنیای درون و ناخودآگاه؛ 3. جایگاهِ نمادین آیین تشرف؛ 4. دنیا. بر پایه این دسته بندی جدید، امکان بررسی نمودهای اسطوره ای نماد غار در شعر منوچهر آتشی، با تکیه بر تمایزها و تعاریف هر کارکرد، فراهم گردید؛ بررسی این نماد در شعر نو پارسی از جمله این شاعر نوپرداز، از سویی نشان دهنده میزان نفوذ شیوه تفکر اسطوره ای در ذهن بشر مدرن است و از دیگرسو می تواند پربسامدترین کارکردهای بازمانده از این نماد در شعر این شاعر نو سرای فارسی را آشکار سازد. بررسی ِ شعر منوچهر آتشی نشان از آن دارد که کارکردهای نمادین غار که در پیوند با «دنیای درون و ناخودآگاه» و نیز «نوزایی و تجدد» هستند، در سروده های وی با بسامد افزون تری قابل مشاهده هستند.
بررسی و تحلیل اسطوره پدرکُشی در شاهنامه و اساطیر جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
89-111
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از عناصر شکل دهنده ی فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع بشری بوده است. بعضی از اسطوره شناسان آن را دینِ تمدن های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می دانند. اساطیر ملل مختلف جهان با همدیگر همسانی و مشابهاتی دارند . قرار گرفتن اساطیر در مقابل یکدیگر و نبرد سخت و صعب آنان با همدیگر در داستان هایی که امروزه به ما منتقل شده ، با تفاسیر متعدد و متفاوتی روبه روست . در شاهنامه فردوسی، شخصیت های اسطوره ای هم دارای اعتباری ویژه هستند و هم در کتب اوستا و پهلوی جنبه فرا طبیعی دارند . این مقاله با پرداختن به اسطوره نخستین پدرکشی در شاهنامه می خواهد نشان دهد، اتفاقات منجر به پدرکشی در میان اساطیر شاهنامه و جهان زوایای پیدا و پنهان زیادی دارد، هرچند پدرکشی اساطیر را باید یکی از جنبه های فرا طبیعی آنان دانست . با کنکاش در انگیزه های پدرکُشی و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیت ها ی اساطیری ، حماسی و تاریخی ایران و جهان به نظر می رسد که رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیش ترین بسامد است . خدایان در پدرکشی های جهان غرب دخالت های آشکاری دارند ولی در جهان شرق این پدیده به دلیل تقدس پدر به ندرت اتفاق افتاده است . همچنین از دلایل دیگر می توان به جادو ، عشق ، تحریکات مادرانه و عمدی و غیرعمدی بودن پدرکشی ها اشاره کرد .
بررسی و تحلیل شعر و نثر مهدی اخوان ثالث «م.امید»
حوزه های تخصصی: