فلسفه دین

فلسفه دین

فلسفه دین سال بیستم بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 54) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تبیین مایکل آلمیدا درباره تقریر پاسخ داده نشده مسئله منطقی شر در دفاع اختیارگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۰۸
مشهورترین و مقبول ترین دفاع فلسفی در مقابل مسئله منطقی شر دفاع اختیارگرایانه آلوین پلنتینگا است. مایکل آلمیدا، در مقام یکی از منتقدان این دفاعیه، معتقد است که گرچه دفاع اختیارگرایانه پاسخ مناسبی به بسیاری از تقریرهای مسئله منطقی شر داده است، جان مکی قرائت هایی مطرح کرده که با توضیحی خاص می تواند مسئله منطقی شرِ احیاشده نام بگیرد. انتقاد آلمیدا، که مانند پلنتینگا خداباور و قائل به ناسازگاری جبر علّی معلولی با اختیار خدا و انسان هاست، به طور مشخص متوجه یکی از مقدمات بحث برانگیز این دفاعیه، یعنی انگاره «شرارت فراجهانی همگانی»، است که به ادعای پلنتینگا احتمال دارد ویژگی ذاتی همه فاعل ها بین مخلوقات باشد. از نظر آلمیدا، این انگاره ناممکن است. زیرا علم مطلقِ پیشین الهی، بر اساس دیدگاهی نزدیک به مولینیزم، امکان فعلیت بخشی به جهان کامل اخلاقی را برای خداوند مهیا می کند، بدون اینکه منجر به نفی اختیار انسان ها شود. از نظر آلمیدا می توان به این مسئله پاسخ داد و از وجود خداوند دفاع کرد. البته، بیان راه حل او از اهداف این نوشتار نیست.
۲.

بررسی تطبیقی برهان وجودشناختی بر اساس تقریر آنسلم و نراقی و خاستگاه معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
برهان وجودی آنسلم از براهین بحث انگیز اثبات وجود خداوند است که مورد توجه فیلسوفان غربی و اندیشمندان اسلامی واقع شده است. در این پژوهش، با تلاش برای نسبت سنجی میان تقاریر ارائه شده در غرب و میان مسلمانان، اولین تقریر منسجم از هر دو گروه، یعنی آنسلم و نراقی، با یک دیگر مقایسه شد و مشابهتی تام در هر دو تقریر یافت شد. تلقی از خداوند در مقام موجودی که بزرگ تر و برتر از او نمی توان تصور کرد نقطه عزیمت صورت بندی این برهان است و مورد پذیرش نراقی نیز قرار گرفته است. پژوهش در جست وجوی مبنای مشترک معرفتی میان دو اندیشمند، که منتج به مشابهت تقاریر شده، نشان داد وجود خداوند برای هر دو و به شکل پیشینی به منزله حقیقتی ثابت و تردیدناپذیر بوده و قبول همین معرفت فطری به خداوند در تثبیت مقدمه برهان نقش کلیدی داشته است. بنابراین، می توان پاره ای از اشکالات افرادی همچون گونیلو را ناشی از بی توجهی به خاستگاه معرفتی این برهان دانست و بدان پاسخ داد.
۳.

انسان گرایی نوین، مانع نقش آفرینی دین در اندیشه امام موسی صدر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۲
اومانیسم یا انسان گرایی مدرن یکی از مکاتبی است که انسان را محور همه چیز قرار می دهد و اصالت را به اراده و خواست او متعلق می داند. از دیدگاه امام موسی صدر، این مکتب مانع نقش آفرینی مؤثر دین در جهان امروز شده است. به سبب اهمیت این موضوع، هدف از این پژوهش، که با روش توصیفی تحلیلی و انتقادی انجام شد، نقد مبانی این مکتب با توجه به آثار و آرای امام موسی صدر بود تا به این پرسش پاسخ دهد که انسان گرایی نوین چگونه مانع نقش آفرینی دین در زندگی فردی و اجتماعی می شود. یافته ها و نتایج نشان داد دین امروزه بر اساس فلسفه عینیت گرایی، به ویژه در غرب، یک اُبژه (متعلق شناسایی) تلقی می شود که تجربه حسی را مقدم بر شناخت ذهنی می داند و مفاهیم را مستقل از عواطف و سلایق محسوب می کند. بنابراین، دین در زندگی انسان غربی تجلی و نمود ندارد؛ مانند اومانیسم، که با خودمحوری همه چیز را بر اساس منافع شخصی و حزبی تفسیر می کند و از خدامحوری و دین و اخلاق فاصله می گیرد و باعث رشد تک بُعدی بشر و تبدیل حب ذات به خودپرستی و رواج دیکتاتوری و استعمار و تبعیض و سرمایه داری طغیانگر می شود. صدر، با انتقاد از این جریان، معتقد است علم و عقل بشری به تنهایی برای سعادتمندی دو جهان کافی نیست و باید خدامحوری و شناخت حقیقت دین و تربیت فراگیر در کنار علم و عقل مورد توجه قرار بگیرد تا موجب تکامل و سعادت فردی و اجتماعی بشر شود.
۴.

واکاوی سوگیری های شناختی در تفاسیر تجربه دینی مدرن بر اساس تئوری صورت حیات ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
مسئله پژوهش حاضر این است که راهکار حلّ مشکل سوگیری های شناختی در تجربه دینی مدرن چیست؟ با روش توصیفی تحلیلی و با تحلیل اندیشه های نظریه پردازان حوزه های مرتبط با مسئله، به ویژه ویتگنشتاین، برای پاسخ به این سؤال از یک سو باید دانست که بین باور کلّی برآمده از متافیزیک دینی و باور شخصی ناشی از تجربه دینی رابطه تعاملی برقرار است و از سوی دیگر میان متافیزیک دینی و صورت حیات دینی رابطه تعاملی در کار است. در نتیجه، اگر تجربه دینی بر اساس صورت حیات خاص شخصِ تجربه گر و شخصِ مفسّر واکاوی نشود، می تواند موجب سوگیری های شناختی شود. بنابراین تفاسیر تجربه دینی مغایر صورت حیات می تواند برای خود تجربه گر از نظر اول شخص غیرشفاف و بی معنا باشد. همچنین، برای شخص مفسّر از نظر سوم شخص به نحوی بدعت آمیز شناخته شود.
۵.

شأن دین در مقابل اخلاق در فلسفه کانت؛ نگاهی نقادانه به تفسیر تحویل گرایانه از نسبت دین و اخلاق در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
تکیه کانت در فلسفه نقادی خود به برخی مبانی عقل عملی، همانند جاودانگی نفس و وجود خداوند و در رأس همه آن ها خیر اعلی به مثابه غایت قصوای اخلاق، با دو مؤلفه اساسی اش، یعنی فضیلت و سعادت، مُهر تحویل مطلق دین به اخلاق را بر پیشانی فلسفه او زده است. مطابق این نگرش گویی کانت کل دین را به اخلاق فرومی کاهد و از هیچ جنبه ای از دین جز جنبه اخلاقی آن دفاع نمی کند و وجود سایر جنبه ها و ابعاد را زائد می داند. در حالت ضعیف تر، فلسفه کانت با مُهرنشان معتدل تری از فروکاهی با عنوان تحویل تفسیری دین به اخلاق روبه روست. مقاله حاضر می خواهد با تکیه بر اقسام مختلف تحویل گرایی نشان دهد که در نظام فکری و فلسفی کانت اگرچه دین یک عنصر ضروری تکمیل کننده هدف غایی اخلاق است، خود کانت برای دین شأنی غیر از اخلاقی بودن نیز قائل است. بنابراین، این دو قرائت رایج از نسبت دین و اخلاق در فلسفه کانت خالی از دشواری نیست.
۶.

بررسی رویکرد کاپلستون به فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
رویکرد کاپلستون به شرق در طول زمان دستخوش تغییر قرار گرفت؛ به گونه ای که می توان از کاپلستون متقدم و متأخر سخن گفت. او هنگام تدوین تاریخ فلسفه غرب دست کم نگاهی مثبت به شرق نداشت. ولی، بعد از فراغت از کار یادشده، به تدریج به اهمیت تفکر شرق و نیز تفکر روسی پی برد و از رویکرد قبلی خود فاصله گرفت و به فلسفه های فرهنگ های شرقی و نیز مطالعات تطبیقی سخت علاقه مند شد و از اهمیت و ضرورت و ارزشمندی این دست مطالعات به تفصیل سخن گفت. از میان آثار بسیار وی، کتاب فلسفه ها و فرهنگ ها و کتاب دین و واحد: فلسفه های شرق و غرب مهم ترین کتاب هایی هستند که با رویکرد تطبیقی نوشته شده اند. رویکرد کاپلستون به مطالعات تطبیقی تاریخی است؛ در عین حال رویکرد وی از رویکرد تاریخی ماسون اورسل متفاوت است. او وسعت دید و غنای تفکر را مهم ترین دستاورد تعامل تفکر شرق و غرب می داند. ضرورت آشنایی تطبیق گر با خطوط کلی فلسفه های فرهنگ های دیگر و زبان آن ها، پرهیز از هر گونه دوگانگی های شتابزده و تعمیم های ناروا، و نیز تأکید بر داشتن پیش فرض از موضوعات مهمی هستند که در رویکرد وی به مطالعات تطبیقی برجسته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۳