مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه


۲۸۱.

تحلیل و بررسی چگونگی مثبت اندیشی و آسیب شناسی آن از منظر عقل و دین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مثبت اندیشی مثبت اندیشی دینی مهندسی فکر روان شناسی دین فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۱۱
«مثبت اندیشی و مهندسی فکر»، از جمله مباحث نوینی است که به تبع مباحث روان شناسی شناختی در جهان رواج یافته است. پیوند این مقوله با زندگی انسان و سعادت و خوش بختی او، تعمق بیشتر در مبانی معرفتی این بحث را می طلبد. این پژوهش با توجه به سه رویکرد روان شناختی، فلسفی و دینی، به دنبال واکاوی چگونگی و نیازمندی های مثبت اندیشی است. توجه به اهمیت بعد شناختی انسان در شناخت عقلی و شناخت گرم عاطفی، و کیفیت صحیح بهزیستی ذهنی و در نهایت، پیوند مثبت اندیشی با سعادت و خوش بختی انسان، گام های معرفتی بحث را شکل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بعد شناختی انسان، در کنار بعد عاطفی و شناخت گرم و در نظر به پارادایم کلی فلسفی و جهان بینی دینی و سبک تحلیل فردی و جزیی در حوزه روان شناختی، می تواند مسیر درست فکر را مهندسی کند تا از این رهگذر، مثبت اندیشی حقیقی فرصت طرح بیابد و مشخص شود که این مهم تنها با همپوشانی معرفتی روان شناسی، فلسفه و دین میسر می شود.
۲۸۲.

آینده نگاری ورزش با تکیه بر مبانی اسلامی (روش تحلیل علی– لایه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آینده نگاری ورزش دین اسلام فلسفه تحلیل علی - لایه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۳۱
موضوع ورزش به عنوان یک پدیده مهم اجتماعی در کلیه جوامع پیشرفته مطرح است، اثرات این پدیده از دیدگاه علوم مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و تقریباً همه مکاتب فلسفی و ادیان به نحوی راجع به آن اظهارنظر کرده اند، آیین مقدس دین اسلام نیز ورزش را به طور اعم در نظر داشته است. از دیدگاه اسلام انسان در پیمودن راه کمال و تقرب، همواره با سه امر مرتبط به یکدیگر سروکار دارد؛ فرد، جامعه و عالم هستی، انسان نیز سه بعد جسمانی، عقلانی و نفسانیت دارد که عبارت است از: تزکیه، تربیت و آموزش. همه ابعاد وجود انسان، توأم و موازی همواره مورد توجه آیین نجات بخش اسلام بوده است؛ لذا در این پژوهش با استفاده از تحلیل علی- لایه ای، به عنوان یک روش مدیریتی آینده نگر، سناریوهای مختلفی طراحی و مطرح شده است تا لایه های مختلف موضوع چرایی ورزش در دین مبین اسلام بررسی شود. در این راستا بر اساس تحلیل های مربوط به لایه های پایین تر و با توجه به میزان عدم قطعیت و اهمیت دو پیشران، «الگوی توسعه ورزشی» و «جهت گیری فرهنگی غالب» شناسایی، و بر اساس آن ها سناریوهای موردنظر طراحی شده است.
۲۸۳.

نسبت دین و فلسه در نگاه فیلون اسکندرانی و عبدالله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین فلسفه نسبت دین و فلسفه فیلون جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۳ تعداد دانلود : ۳۹۳
موقعیت آیت الله جوادی آملی در ایران بعد از انقلاب بسیار شبیه به جایگاه فیلون یهودی در اسکندریه قرن اول میلادی می باشد؛ به نحوی که می توان و باید ریشه ی بسیاری از عقاید کلان هر دو فیلسوف را در شرایط اجتماعی شان جست وجو نمود؛ چراکه نوعِ اندیشه ورزی یک شخص نمی تواند بی ارتباط با شرایط اجتماعی اش بوده باشد. اما در این میان، اسکندریه به دلیل سبقت زمانی و چیدمان متنوع فرهنگی اش، خاستگاه نخستین بارقه های تاریخی در پرسش از نسبت دین و فلسفه بوده است؛ و باز در این بین، جایگاه فیلون اسکندرانی بسیار شاخص و مهم بوده است. علاقه ی توأمان فیلون به فرهنگ و فلسفه ی یونانی از سویی، و انتساب او به سنّت عبرانی و دین یهودی از سوی دیگر، او را بر آن داشت تا درصدد ارائه ی طرحی برای تأسیس فلسفه ای دینی نماید؛ مؤلفه های طرح فیلونی، هنوز هم مدنظر فلاسفه ی دینی است؛ به نحوی که شخصیتی همچون جوادی آملی که فاصله ای دوهزار ساله با فیلون دارد نیز آن ها را در طرح تجمیعی خویش به کار گرفته است؛ خلاصه ی هر دو طرح این است: همه معارف در گسترده ترین معنای کلمه - که به ویژه شامل آموزه های فلسفی می شود - یا مستقیماً برآمده از وحی و تعالیم انبیاء(ع) هستند یا به آن ارجاع می یابند؛ به نحوی که باید گفت فلاسفه ای همچون سقراط، افلاطون و ارسطو، جیره خواران پیامبران بزرگی مانند ابراهیم(ع) و موسی(ع) می باشند.
۲۸۴.

نگرشی تحلیلی به چرایی سلسله مراتب و اطاعت پذیری در آموزش های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه آموزش سلسله مراتب اطاعت پذیری نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۳۳۰
زمینه و هدف: یکی از راه های پی بردن به حقیقت اشیاء و پدیده ها، «طرح سؤال» است و انسان براى بر طرف کردن شک خود از آن سؤال می کند ولیکن این خلأ چندین ساله در حوزه آموزش های نظامی سبب گردیده است تا فراگیران پاسخی برای سؤالات خود پیدا نکنند. پژوهش حاضر با هدف نگرش تحلیلی چرایی سلسله مراتب و اطاعت پذیری در آموزش های نظامی انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری مورد نظر شامل تعداد 16 نفر از نخبگان و پیش کسوتان نیروهای مسلح بوده که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب گردیدند. جمع آوری داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه ساختاریافته شامل تعداد 17 سؤال در مورد چرایی سلسله مراتب و اطاعت پذیری انجام شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش و پس از تحلیل مصاحبه ها و بهره گیری از منابع و متون مختلف، در قالب محتوای کلیدی و گزاره های اصلی، چرایی هریک از این آموزش ها به طور مفصل تبیین گردید فلسفه و چرایی سلسله مراتب و اطاعت پذیری در آموزش های نظامی در دوازده طبقه شامل: هماهنگی با موازین اسلامی، سلوک مادون و مافوق، تمرین شایستگی، مسیر اجرایی فرمان ها و دستورات، حفظ توان و کارایی یگان، امکان نظارت فرماندهان، تمایز بین جایگاه و مسئولیت افراد، زمینه نظم خواهی و نظم پذیری، نظام پاسخگویی و انجام وظیفه، محور قدرت و تکیه گاه نیروها و بسترساز رشد و تعالی نیروها قابل دسته بندی است. نتیجه گیری: اطلاع از چرایی آموزش های نظامی نه تنها به مبنا بودن و اصالت آن ها لطمه ای وارد نمی کند بلکه تبیین آن ها امکانی را فراهم می سازد تا باورپذیری به این آموزش ها به عنوان تجارب چندین هزارساله بشری برای دانشجویان و فراگیران محقق شود. علاوه براین نتایج حاصله دربردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی در حوزه تربیت و آموزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.
۲۸۵.

انسان شناسی فلسفی؛ مدخلی بر انسان شناسی ساحتی نقد کتاب انسان شناسی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۴۷۰
این مقاله به معرفی و نقد کتاب «انسان شناسی فلسفی» اثر «هانس دیرکس» می پردازد. نویسنده در این کتاب به گزینش متونی حاوی دیدگاههای آموزشی در ذیل موضوع بحث پرداخته که عمدتاً بدون تحلیل جامع و نظام مندی عمیقی طرح شده اند. در این مقاله، پس از اشاره به چهار سطح از انسان شناسی فلسفی نزد «دیرکس» و نقد آن، از اهمیت توجه به رویکرد جدیدی با عنوان «انسان شناسی ساحتی» سخن رفته و ضمن بررسی تقسیم بندی انسان شناسی در ساختار کتاب، به الگوی پیشنهادی چهارجانبه در مواجهه انسان با؛ خود، طبیعت، جامعه، و خدا اشاره شده است. در ادامه، با روش تحلیلی – انتقادی، به تبیین وجوه اشتراک و اختلاف دیدگاه های انسان شناسی می پردازد و زمینه را برای نقد فلسفی آن ها فراهم خواهد ساخت. در این منظر، مهمترین یافته پژوهش آن است که؛ غالب رویکردهای انسان شناختی، به بُعد یا ابعادی از وجوه انسان توجه کرده و دچار بزرگ نمایی شده اند و در کمتر دیدگاهی می توان به تحلیل نسبت و ترابط تمامی قوای انسانی با یکدیگر دست یافت. این امر، نشان از اهمیت توجه به بنیادهای فلسفی و روش شناختیِ «انسان شناسی ساحتی» دارد. این کتاب، از جهت افق گشایی علمی و پیش رو قراردادن پرسش های اصلی انسان شناسی، بسیار راهگشاست اما ارائه هر تعریفی از قلمرو و مصادیق انسان شناسی فلسفی، وابسته به تبیین «موضوع» و «روش» چنین رویکردی است و بدون چشم انداز دقیقی از مولفه های آن، نمی توان به مرزهای روشنی بین سطوح چهارگانه انسان شناسی های مذکور نزد «دیرکس»، دست یافت.
۲۸۶.

ارزیابی جایگاه هنر به عنوان شرط فلسفه آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو فلسفه هنر مشروط سازی رخداد مالارمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۹۵
در این مقاله بعد از بیان دیدگاه آلن بدیو در خصوص جایگاه هنر به عنوان یکی از شرایط فلسفه، نسبت خاص فلسفه او را با هنر مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. بررسی نوع مواجهه او با آثار هنری و شعری تردیدهایی را در خصوص اهمیت و جایگاه واقعی هنر بما هو هنر در دستگاه فلسفی او پدید می آورد. این تردیدها به برانگیخته شدن انتقادات و دفاعیاتی از سوی منتقدان و شارحان نیز منجر شده است. این مقاله با بررسی گستره معتنابهی از متون و دیدگاه های بدیو درباره این مسئله و از جمله با بررسی مدعای بدیو در خصوص اخذ مفهوم «رخداد» از شعر استفان مالارمه، استدلال هایی را ارائه خواهد کرد که نشان می دهند جایگاه عملی و حقیقی هنر در فلسفه بدیو به هیچ وجه آن جایگاه اساسی و غیر قابل حذفی که ادعا می شود نیست، بلکه بسیار کمتر از آن، در حد یک تفنن فلسفی است که مقولات و مفاهیم ازپیش ساخته و پرداخته شده را در آثاری که ملاک مشخصی برای گزینش آن ها وجود ندارد، یافته و عرضه می کند. ممکن است فلسفه بدیو «درباره» هنر حرف های بسیار جدی برای گفتن داشته باشد، اما نقش هنر در شکل گیری این فلسفه به هیچ وجه حتی نزدیک به یک «شرط» هم نیست.
۲۸۷.

بررسی مبانی حقوق حیوانات در پرتو فقه و رویکردهای فلسفی

کلیدواژه‌ها: حقوق حیوانات مبانی حقوق حیوانات فقه فلسفه حقوق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۱۶
یکی از مسائل بحث برانگیز حال حاضر جوامع مسئله حقوق حیوانات می باشد. این مسئله اگرچه در میان حوزه های مختلف علمی و اجتماعی موضوعی نسبتاً نوظهور است و اغلب فعالان و پژوهشگران این حوزه معتقد بر مغفول ماندن جوانب بسیاری از آن هستند، لیکن این مغفول ماندن را نباید به معنای سکوت و غفلت ریشه ای و مبنایی دانست. بلکه مسئله حقوق حیوانات از حیث مبنا و پایه، چه در مستندات فقهی و چه در میان رویکردهای فلسفی دارای مبانی محکم و کاملی است؛ که در آن ها نه تنها جوانب مختلف موضوع مغفول نمانده، بلکه حتی می توان گفت تقریباً تمام جوانب آن را  پوشش داده اند. لذا مغفول ماندن برخی از جوانب این مسئله را در مقطع زمانی حال، می بایست ناشی از غفلت پژوهشگران و نیز دستگاه قانون گذاری دانست. لذا از آن جایی که پرداختن به مسئله حقوق حیوانات در ابتدا مستلزم درک صحیح مبانی و ریشه و اصالت آن است و نیز پرداختن به انواع حقوق حیوانات و ابعاد ایشان خود موضوع مستقلی برای پژوهش به شمار می آید، در این مقاله مستقلاً به بررسی مبانی و ریشه حقوق حیوانات در پرتو فقه و رویکردهای فلسفی می پردازیم تا اصلاً بدانیم که چرا گفته می شود حیوانات نیز دارای حق و حقوقی می باشند؛ و چرا باید به رعایت حقوق ایشان پایبند باشیم.
۲۸۹.

بررسی و مقایسه ی تطبیقی بن مایه های فکری در اشعار محمدحسین و رابرت لی فراست » شهریار « بهجت تبریزی با تأکید بر الهیات، فلسفه، عشق

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شهریار رابرت لی فراست الهیات فلسفه عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۴۴۲
ادبیات تطبیقی یا هم سنجی،شاخه ای از نقد ادبی است که از روابط ادبی ملل و زبان های مختلف و از تعامل میان ملّت ها با یکدیگر سخن می گوید و به دیگر سخن ادبیات تطبیقی بازشناخت خود از زبان دیگری است. بر اساس این تعریف در این پژوهش سعی شده است تشابه و تفاوت طرز تفکر و اندیشه های دو شاعر معاصر ایرانی و آمریکایی یعنی محمدحسین بهجت تبریزی (1367 1285) و رابرت لی فراست (1963 1874) بررسی شده تا هم نوعی ارتباط فرهنگی میان ادبیات معاصر ایران و آمریکا برقرار کرده و هم تأثیر هر یک بر دیگری را مورد بررسی قرار دهد؛ و به این ترتیب جایگاه شعری هر یک از این شاعران بزرگ با تأکید بر الهیات و فلسفه، طبیعت، عشق و وطن مشخص گردد. چرا که در نگاه اول در کلام استاد شهریار به عنوان شاعر معاصر شرق و رابرت لی فراست به عنوان شاعر غرب ازلحاظ توجه به زندگی ساده ی روستایی عشق و نیز افکار فلسفی و عرفانی تشابهاتی به چشم می خورد؛ و این عوامل باعث شده تا هم نوعی تخیلی شیرین به اشعار این دو شاعر حاکم شود و هم شعرشان ساده و نزدیک به فهم عامه مردم باشد و در دل و روح مردم تأثیر عمیق بگذارد و نام و آوازه ی شهریار و فراست را علاوه بر ایران و آمریکا به خارج از مرزهای این دو کشور نیز ببرد .
۲۹۰.

نظریه تمدنی ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن مسکویه نظریه تمدنی فلسفه حکمت اخلاق سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۷۸۵
منظومه تمدنی مسکویه بر فلسفه ای که عمدتاً معطوف به اخلاق و تفکر سیاسی بود استوار گردیده بود . با توجه به نگرشابو علی مسکویه، در فلسفه از او با عنوان حکیم اخلاق گرا یاد می کنند او همچنین در دیگر شاخه علوم نیز به اصولاخلاق اهتمام خاصی ورزیده است چنانکه در نگارش تاریخ نیز اهمیت فزاینده اخلاق را از خاطر دور نداشته و به کراتچه مستقیم و چه غیرمستقیم ارزش فراو ان سجایای اخلاقی را بیان داشت ابن مسکویه تلاش داشت انسان را در رسیدنبه سعادت تام اخلاقی و متخلق شدن به اخلاق الهی رهنمون کند و حتی یکی از مهم ترین اهدافش در نگارش تاریخ نیلبدین آرمان بود . رویکردی که او در پیش گرفت سبب می شود که او را از جمله مورخان مسلمان پیشرو در طریق علمیتاریخ و در شمار پیشگامان فلسفه تاریخ محسوب کنند .مسکویه افزون بر اینکه نخستین تاریخنگاری است که در نگارشتاریخ ضابطه سنجش حوادث را خرد قرار داد توانست اندیشه ایرانشهری را با اندیشه یونان و روح دیانت اسلامیهماهنگ سازد . دیانت مسکویه دیان تی مدنی است و او دیانت را همچون شریعت نویسان در اصالت و استقلال آن بررسینمی کند بلکه از دیدگاه »انس طبیعی « یا »جامعه پذیری طبیعی « انسان به تفسیر احکام شریعت می پردازد و اندیشه مدنیاو در برابر اخلاق محو نمی شود و دیدگاه او در تأملات اخلاقی مدنی است . در نتیجه اخلاق مدنی مسکویه را باید دردوران روابط مدنی مورد عمل قرار داد . ابن مسکویه همواره بر هماهنگی میان علم و عمل تأکید دارد . وی زیربنایفراگیری علوم را نیز توجه به اخلاق و عمل انسانی می داند . ابن مسکویه اسباب یادگیری حکمت را در ترک از شهواتو دوری از لذت های جسمی می داند و معتقد است که فراگیری حکمت باید بر اساس روش برهانی باشد . این نوشتار باطرح این سوال که مبانی اندیشه تمدنی ابن مسکویه بر چه اصولی استوار است این فرضیه را مطرح می نماید در نظریهتمدنی ابن مسکویه فلسفه یگانه آموزش حقیقی یا راه رستگاری است و بر این اساس ملاک تقسیم وی از حکمت برمبنای سعادت بوده است و آن را شامل درجاتی می دانسته است که برای رسیدن به کمال سعادت باید علم و عملهماهنگ وتوأمان با یکدیگر شوند و قبل از هر چیز بر تهذیب نفس و فراگیری برهان و منطق تأکید دارد و شناخت علومطبیعی را مقدمه ای برای رسیدن به علوم مابعدالطبیعه می داند و آن را مرحله ای می داند که انسان م ی تواند به شناختسعادت حقیقی دست پیدا کند . باید توجه داشت رویکرد تمدنی ابن مسکویه که بر مبنای اخلاق مدنی شکل گرفته استدر جهت روششناسی مطالعات اسلام و تمدن برای تحقق تمدن نوین اسلامی می تواند الگوی مناسبی باشد .این نوشتارتلاش دارد با رویکردی توصیفی -تحلیلی-تاریخی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به بررسی و تبیین نظریه تمدنی ابنمسکویه بپردازد.
۲۹۱.

What Medical Ethics Have to Offer both Moral and Political(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کثرت گرائی برابری اسکان فلسفه اخلاق پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۸
The four principles of medical ethics -- autonomy, justice, non-maleficence, and beneficence -- can be interpreted as being based on a respect for human life.  Human life, however, is also understood to be multidimensional.  Like folk psychology, medical ethics understands there to be physical, social, mental, and metaphysical/spiritual aspects of human nature. These four categories are a very useful framework of analysis for the larger fields of moral and political philosophy.  The four principles of medical ethics are also compatible with four concepts of equality derived from four different moral and legal systems in Western Civilization which had their separate foundations in religion (Canon Law), nature (Roman Law), society (English Common Law), and the individual (Social Contract Theory). There is, thus, a relationship between the concept of a respect for personal dignity and our common humanity in medical ethics and the concept of equality in the Western liberal political tradition. Medical ethics bring some coherence to the moral categories. They are, also, one source of an applied moral philosophy that can enable cross-cultural understanding and dialogue. Medical ethics have, at least, the capacity to provide a well-balanced source of accommodation in a pluralistic global community, without alienation or coercion.
۲۹۲.

Philosophy, Art and Critique: A (short) conversation with the “other”(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفت و گو خاورمیانه فلسفه هنر علوم سیاسی نقد دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
The article sketches a nexus between philosophy, art (poetry) and critique with a particular emphasis on the contribution of classical Muslim philosophers. At the same time, it demonstrates how luminaries such as Omar Khayyam and Ibn Sina, contributed to the renewal of philosophy as a freedom seeking exercise and as a means to pursue happiness through knowledge. In the second part of the article this discussion is geographically de-located to include critical theories from mainland Europe. The conclusion focuses on the comparability of these contemporary critical theories with the philosophies of the “east”. 
۲۹۳.

نظریه ارتباط مفهومی و مصداقی تمدن و فلسفه از فارابی و ابن خلدون تا سارتن و توین بی / Global hypothesis of civilization and philosophy

تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۴۲۳
از جمله نظریه پردازی های جهانی در زمینه ارتباط حکمت و فلسفه با تمدن و فرهنگ است. کندی،جاحظ، فارابی ، ابن سینا ، مسکویه ، رازی ، نصیرالدین طوسی، ابن عربی، ابن خلدون بانیان تمدن اسلامی و در بین متفکران غربی فروید ، یانگ ، کانت ، هگل ، گنون ، گیبون ، گوستاولوبون ، سارتن ، توین بی و دورانت در مورد ارتباط تمدن و زمینه های فلسفی فرضیاتی ارایه داده اند. وجود این افراد دلیل ارتباط تمدن و فلسفه است .مبانی نظری وفلسفی تمدن در اثار فلاسفه مسلمان در عصر تمد ن سازی با تعابیر مختلف آمده است که قابل تاویل به جمهوری وسیاست و فلسفه مدنی است. در بین آن ها فقط فارابی ماهیت نظری تمدن و نسبت و قابلیت تعریف آن با فلسفه را تبیین کرد و مصادیق آن را نقد کرد و در آثاردیگران استطرادی وبا اشاره است . رازی گزارش کمی بلندی از مصداق تمدن اسلامی ارایه دادو ابن عربی ماهیت متافیزیکی تمدن بی مرز بشری که محل ظهور بی نهایت علم خدا است را نشان داد، اما این ابن خلدون است که با امداد ازواژه قرانی ، علم عمران ، علم تمدن را معرفی کردو به ارتباط بین فلسفه وتمدن براساس حادثه تمدنی در حال وقوع اشاره کرده است و با مقایسه وضعیت فلسفه در اروپا و جهان اسلام بویژه در منطقه غرب جهان اسلام ، آندلس ، مغرب و افریقیه با یکدیگر،می نویسد، جریان فلسفه در اروپا بیدار و رو به توسعه است اما در جهان اسلام در حال افول است . این دیدگاه را درچهار چوب گزارش از هم زمانی سقوط اندلس و انحطاط تمدن اسلامی و مقارن با تحولات فلسفی و کلامی ذکر کرده است. استقبال و یا مخالفت با فلسفه از پدید ه های حاکم بر جهان قرون وسطی است ، اما ابن خلدون ، موارد استثنا در این مورد در نقاطی از جهان که تمدن در حال شکوفایی است و درعین حال استقبال از فلسفه روی داده اورده است واز جمله در مورد ایران ، تصریح می کند به علت افرادی مانند نصیرالدین طوسی اندیشه فلسفی و کلامی هنوز زنده است . خواجه نصیرالدین طوسی که عامل توسعه تمدنی ایران عصر ایلخانی با تاسیس شهر اموزشی و پژوهشی مراغه است ( 1395) با تمدن سازی فیلسوف و ارایه الگوی برتر تمدنی رابطه تمدن و فلسفه را عملی ساخت . ابن خلدون با وجود رعایت انصاف در ذکر بسیاری از مصادیق تمدن اسلامی در عدم ذکر مواردی در مظان نقد است . تمدن در اروپا رنسانس و دوره مدرن بر مبنای تفکرات فلسفی دکارت و همراه با چالش های فلسفی و کلامی شکل گرفت و این فرضیه اثبات شد وتعاریف متعدد در حوزه علوم انسانی به تمدن و مفهوم آن دچار ابهامات تعاریف میان رشته ای شد ، در این حوزه کار سارتن اهمیت اکادمیک دارد که نخستین طراحی از تاریخ علم بر مبنای زمین های فلسفی را نوشت و رابطه تمدن و فلسفه را درتاریخ علم جهانی نوشت ، توین بی با وجود بررسی ابعاد تمدن از ماهیت پیدایش و توسعه و ظهور و سقوط و انتقال و ارتباط جهانی تمدن ها در رویکردی سیاسی به تمدن اروپایی – آمریکایی معاصر در رابطه قدرت و تمدن و نماد آن انرژی اتمی پرداخته است و را ه هایی برای حفظ پیشرفت و ترقی فقط در حوزه تمدن غربی و عدم اشاعه آن به سایر ملل ارایه کرده است ، این رویکرد مورخ شهیر تمدن ، در دریافت مفهوم و مصداق تمدن و ارتباط فلسفه و تمدن ، قابل تامل است ، ایا روند ثابت و الگویی کلی و جهانی از ارتباط تمدن و فلسفه وجود دارد که مبنای منطقی و فلسفی رفتار های و گزینش های تمدن نگاری است و یا تمدن نگاری مانند تاریخنگاری تابع قدرت حاکم است وتمدن نگاری زیر مجموعه ای از مقتضیات قدرت است . پژوهش ازمقالات تحولات فلسفی – کلامی عهد مرابطین (1380)و تحولات فلسفی – کلامی عهد موحدین (1382) و تحولات فلسفی – کلامی عهد حفصیان (1384) و معرفی فرهنگ و تمدن اسلامی بوسیله ابن خلدون (1378 )و کتاب مطالعه تحلیلی فرهنگ و تمدن اسلامی در غرب اسلامی (1395) و مفهوم علم در تمدن اسلامی و بخشی از ارایه مقاله دیدگاه ابن خلدون در ارتباط مفهومی و مصداقی تمدن و فلسفه (9/2/1398) در دانشگاه شهید بهشتی است . در این مقایسه مفهوم تمدن درحوزه شرقی تا حدود بسیاری وضوح در بیان ماهیت آن هست اما در حوزه علوم انسانی غربی هنوز ابهام در تعریف و سرنوشت اینده تمدن وجود دارد.
۲۹۴.

ویژگی های داستان داستان های شاهنامه فردوسی و پیام دهی اخلاق (فلسفه دان بسیارگو)

تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۵۷۲
قدیمی ترین داستان های پیدا شده در دنیا، داستان های اساطیری است که مادر داستان های حماسی و سپس تاریخی می شود. تمایز داستان های شاهنامه با دیگر داستان های ادبی از وجوه امتیاز این اثر است. داستان رفتن کیکاووس به مازندران، هوشنگ و پیدایش آتش، چگونگی گرفتن رخش و رام کردنش به دست رستم، داستان بیژن و منیژه، زال و رودابه، داستان رستم و اسفندیار و داستان رستم و سهراب جذاب می باشند. شاهنامه از نظر محتوا و نظام داستانی، رویدادها، کنش ها و واکنش ها، گره زنی و گره گشایی ها، تأکید دارد. در بخش اساطیری شاهنامه فردوسی ارزش ها و مفاهیم اخلاقی و خردپسند و صفات و مفاهیم ضداخلاقی و ناپسند در قالب موجوداتی اهورایی و اهریمنی ظاهر شده اند که در داستان ها نمود دارند. در ورای بداخلاقی های ظاهری، دیو آز، زشت ترین دشمن آدمی است که در کنار دیوهایی چون خشم و بداندیشی قرار دارد. تنوع و گستردگی قصه های شاهنامه بیانگر تنوع فرهنگی ایران باستان است نتیجه داستان های شاهنامه آرزوهای ایرانیان برای پاسداشت از حریم خاک خود، نابودی دشمنانی چون افراسیاب، رهایی بردگان از چنگال ضحاک، به سلامت رستن بی گناهانی چون سیاوش از آتش هوسرانان است. واژه هایی چون خرد، دانش، داد، راستی، آزرم و یا چون آز، کژی، کاستی، ننگ، تباهی پر بسامد می باشند که هر یک بار مفهومی خاص را دربردارند. فردوسی وقتی درباره توحید و یگانگی حرف می زند به زبان فلسفه حرف می زند. هرگز تسلیم ناامیدی نشدن، اگر همه درها هم بسته شده باشد، پند و اندرزی شریف است که در بیان فلسفی هر داستان نهفته است، که در ابتدا یا فرجام جای دارد. فردوسی به آفرینش خلقت اشاره می کند و سرچشمه همه خلقت و کائنات را پروردگار می داند، از این رو، پهلوانان او هم رنگ و بوی توحیدی دارند.
۲۹۵.

زمان فلسفی در شعر حافظ

کلیدواژه‌ها: فلسفه زمان طبیعی زمان انسانی وقت عرفانی شعرحافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۴۲۲
با تأمّل در آثار حکما و اندیشمندان و فلاسفه شرق و غرب، می توان فهمید که درک آن ها از «زمان» عمدتاً دو گونه بوده است: نخست زمان طبیعی و بیرونی، معدود و تاریخی، مستمر و برگشت ناپذیر که مستقل از وجود و تجربه انسان قابل فهم است؛ دیگر زمان انسانی و درونی، اساطیری و مقدّس، پایا و برگشت پذیر که انسان در درون خود آن را تجربه می کند. در این پژوهش، نگارندگان ضمن بیان مختصری از آراء حکما و صاحب نظران فلسفه غرب درباره هر دو مفهوم زمان، اشعار حافظ را نیز بررسی کرده، در پایان به این نتیجه رسیده اند که حافظ هر دو معنای زمان را در دیوان خود با ذوق شعری و عرفانی و دقّت فلسفی مورد توجّه قرار داده و در لابه لای اشعار خود از آن بهره برده است. از آن جایی که زمان (وقت) در عرفان جایگاه ویژه ای دارد و بی تردید حافظ دستی در عرفان نظری و عملی داشته است، بر این اساس به زمان استفاده شده در اشعار حافظ از دیدگاه عرفا نیز اشاره شده است.
۲۹۶.

هویّت فلسفی تهران، نمادی برای هویّت ملّی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران هویت ملی فلسفه قاجار ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۳۲
تأسیس تهران را باید نمادی برای هویت ملی ایرانی تلقی کرد. تهران صرفاً یک پایتخت در عداد پایتخت های دیگر نیست، بلکه علاوه بر آن پدیده ای است که حیات و زندگی فلسفی دارد و احکام فلسفی را ظاهر می سازد. ویژگی مهندسی ساز بودن تهران و انفراد ساکنان آن را می توان در این جهت مؤثر دانست. تهران، انتظاری را برآورده کرد و تخیلات و انتظاراتی را سبب شد. جایگاهی در داخل کشور و موقعیتی در عرصه بین المللی یافت. ادراک واقعبینانه از تهران گذشته و مآلاً کنونی، به درک مناسب تر زندگی امروز هر ایرانی با همه زوایای آن منجر می شود. این داشته تهران هم مربوط به جغرافیای آن است و هم در گرو زمان تأسیس و تحولات و پیشرفت آن است. شکل دهی به تخیّل های سیاسی و اجتماعی جدید، نیازمند بازآفرینی های تاریخی جدیدتر و برساخت های اجتماعی تازه تری از واقعیّات تاریخی گذشته است. این مقاله با چنین هدفی، به سراغ امر پایتختی تهران و شکل گیری هویت جدید آن رفته است و آن را در بستر تحولات نیمه اول قرن سیزدهم هجری مورد توجه قرار می دهد.
۲۹۷.

فلسفه و اقتباس سینمایی؛ بررسی مصادیق سینمایی تمثیل غار افلاطون

کلیدواژه‌ها: فلسفه افلاطون تمثیل غار اقتباس سینمایی فیلم نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۷۵۵
سینما همواره در جست وجوی کشف منابع جدید و متنوع جهت اقتباس و خلق فیلم به عنوان محصول نهایی اش است. از دیگر سو، فلسفه نیز بیش تر به عنوان چارچوبی برای تبیین و نقد و توصیف و تشریح و ارزش داوری فیلم های سینمایی به کار گرفته شده است؛ حوزه ای فرا دست سینما که به پژوهش گران اجازه می دهد به میانجی فیلم بیندیشند و فلسفه بورزند. این مقاله امّا قصد دارد مسیر برعکسی را نشان دهد که در خلال آن سینماگران و به ویژه فیلم نامه نویسان یکی از مشهورترین تمثیل ها و حکایاتِ فلسفه را به عنوان دست مایه ای برای آفرینش پیرنگ داستانی مورد استفاده قرار داده اند. سخن از این که افلاطون در «تمثیل غار» آینده را پیش بینی کرده و سینما را درهزاره های پیشین به تصویر کشیده است، نیست. پرسش اصلی این پژوهش این است که در نمونه فیلم های منتخب نسبت و وابستگی بین منبع اصلی اقتباس با عناصر دراماتیک و ساختاری فیلم نامه های مذکور چیست؟ مقاله با روشی تطبیقی، با بررسی متون فیلم نامه ها و به واسطۀ اشارات و تلمیحات انجام شده در دیالوگ ها یا پیرنگ فیلم نامه، به آشکار ساختن چگونگی فرایند اقتباس از یکی از مشهورترین حکایات و تمثیلات فلسفی جهان در سینما می پردازد و بر آن است که با بررسی نمونه هایی از جریان های سینمایی متفاوت، یعنی طیفی متشکل از «جریان اصلی سینمای هالیوود» و کارگردانی چون  پیتر ویر گرفته تا «سینمای هنری اروپا» و فیلم سازی چون برناردو برتولوچی و از خلال تفسیر محتوای متون فیلم نامه ها، به تحلیل و توصیف این شیوه از اقتباس پرداخته، آن را به عنوان راهی برای دیگر اقتباس ها در سینمای ایران ارایه دهد.
۲۹۸.

رابطه چند وجهی دین و سیاست در نزد فلاسفه غرب تمدن اسلامی با تأکید بر ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین فلسفه فقیه فیلسوف سیاست مدینه فاضله و ابن رشد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۹۷
مسلمانان از نخستین روزهای حیات فلسفه، شاهد دغدغه فلاسفه در اصلاح جامعه اسلامی بوده اند (تاریخچه)؛ اما دغدغه ابن رشد در تحلیل رابطه چندوجهی دین و سیاست بر پایه فقه و فلسفه، مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشینه)؛ ازاین رو، ابهام در وجوه چنین رابطه ای از نگاه ابن رشد، همچنان باقی است (مسئله) بنابراین، پرسش از «چگونگی نگاه ابن رشد در رابطه بین دین و سیاست» پرسش اصلی و «ارائه الگوی پیوند دین و سیاست بر پایه فلسفه و فقه از سوی ابن رشد» گمان این مقاله را شکل داده است. (فرضیه) مقاله پیش رو می کوشد با شیوه اسنادی با رویکردی تفسیری (روش) به تبیین مشکل اصلی جامعه اسلامی و عرضه راه حل آن از منظر ابن رشد اندلسی بپردازد (هدف). نتایج نوشتار پیش رو، این است که حلقه ارتباطی بین دین و سیاست در نزد ابن رشد، همان فلسفه است؛ درنتیجه، رئیس مدینه فاضله، هم فیلسوف است و هم فقیه؛ همان گونه که خود او فیلسوف فقیه بود. همچنین در این تحقیق بر این نکته تأکید می شود: توجه به دو بُعد نظر و عمل، برای اصلاح یک جامعه لازم است؛ بنابراین، فقه به تنهایی و فلسفه به تنهایی، کارآمدی لازم جهت تحقق این مهم را نخواهند داشت (یافته).
۲۹۹.

مرز اخلاق و حقوق؛ نقدی بر نظریه"نفی ورود حقوق به گستره حجاب" (مطالعه تطبیقی اسلام، ایران و اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۹۹
رویکرد جرم زدایی و کیفر زدایی در برخی مقولات فردی یا اجتماعی قابل تصحیح است لکن برخی قرائن علمی و عملی حاکی از ضرورت توسعه حقوقی برای انسجام در هماهنگی های مرتبط با حجاب است ؛ ابعاد پوشش منحصر به گستره فردی نیست و آثار اجتماعی متعدد دارد لکن تمحض برآثار اجتماعی و اغماض از ابعاد دیگر آن خلاف مبانی حقوق اسلامی و قابل نقد است قلمرو حقوق منحصر به گستره اجتماعی نبوده و ابعاد فردی و الهی نیز خارج از گستره حقوق نیست و ورود حقوق به این محدوده قابل دفاع عقلانی و بر ترسیم صحیح مرز اخلاق و حقوق استوار است؛بر این پایه در این مقاله از یکسو به نحو استدلال حلی با ارائه ادله عقلانی برای ورود حقوق به همه ارتباطات ضروری انسان، ضمن ترسیم صحیح مرز اخلاق و حقوق به نقد ادله مخالفین ورود حقوق به گستره فردی و الهی عفاف و حجاب پرداخته می شود و از سوی دیگر به نحو استدلال نقضی تلاش شده تا با اشاره و تحلیل قوانین مختلف داخلی و خارجی بواسطه ابعاد اجتماعی حجاب ، رد عملی نظریه" انکار ورود حقوق به اینگونه مقولات " به مثابه ادل الدلیل علی امکان شی وقوعه ارائه شود.
۳۰۰.

تأثیر مبانی فکری ابوالعلاء معری و خیّام بر سبک زندگی متعارض آن ها (با رویکرد فلسفه و اسطوره شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسطوره خیام معری کاسیرر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجسته زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینه های تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهش های بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیده اند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا می توان گفت این تفاوت برایند تغذیه تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینی های معری و خوش بینی های خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطوره ای این شاعر است؛ در حالی که منشأ خوش بینی، زندگی شاد و امیدوارانه عمر خیام نشأت گرفته از جهان بینی فلسفی و حکیمانه وی می باشد.