مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
فلسفه
حوزه های تخصصی:
اقبال لاهوری یکی از اندیشمندان دوره معاصر و از پیشگامانی است که با توجه به الزامات عصر جدید، راه های سنتی را در دفاع از دین ناکافی، بلکه مضر می دانست. او تلاش کرد ضرورت و درستی آموزه های دین را به شیوه ای نو، موجه و پذیرفتنی کند. این تحقیق که به شیوه توصیفی انتقادی صورت بندی شده است، نخست خرده گیری های اقبال بر فلسفه، کلام و عرفان اسلامی را تبیین نموده و آن گاه بعد از بیان طرح اقبال، آن را نقد کرده است. در طرح ابداعی اقبال، به منظور دفاع از دین، ابتدا باید علوم تجربی را به کار گرفت. آن گاه «تجربه دینی» را به خدمت درآورد و سپس به مباحث اجتماعی دین توجه کرد. نتایج تحقیق نشان داد که توجه اقبال به دانش تجربی و ضرورت استفاده از آن در کلام، پذیرفتنی و بایسته است؛ اما سخن او درباره کنار نهادن فلسفه و کلام سنتی، صحیح نیست.
بررسی تطبیقی قوه عملی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک میان علم النفس فلسفی و روانشناسی جدید، شناخت ابعاد و ساحتهای وجود انسان با روشهای مختلف است. یکی از این ساحتها، بعد غیرشناختی انسان است که در علم النفس فلسفی حکیمان در بحث قوه عملی به آن اشاراتی شده و امروزه ذیل عنوان هوش هیجانی مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. در فلسفه، برخی رویکرد شناختی و برخی رویکرد غیرشناختی به قوه عملی دارند و برخی اساساً وجود قوه یی جداگانه را انکار کرده اند. از بین تفسیرهای بیان شده برای قوه عملی در انسان، تفسیر غیرشناختی آن، دیدگاه صحیحی بنظر میرسد. در روانشناسی نیز مدلهای مبتنی بر توانایی، مدلهای غیرشناختی و مدلهای مبتنی بر شایستگی برای هوش هیجانی ذکر شده است که از این میان، مدل دوم و سوم با تفسیر برگزیده در مورد قوه عملی در فلسفه سازگارتر است. از آنجا که ابعاد غیرشناختی انسان در بسیاری از افعال انسانی مؤثر بوده و حتی گاه ابعاد معرفتی نیز متأثر از جنبه های غیرعقیدتی انسان است، بررسی و مقایسه نگاه روانشناسان جدید تحت عنوان هوش هیجانی با بحثهای علم النفس قدیم تحت عنوان قوه عملی اهمیت می یابد. این نوشتار با مقایسه این بعد در دو قلمروی روانشناسی جدید و علم النفس فلسفی نشان میدهد یکی از ابعاد مهم در جهت تکامل انسان، بعد غیرشناختی است و با شناخت آن میتوان به معرفت کاملتری از انسان دست یافت.
حکمت؛ گمشده انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه واژه های «فلسفه و «حکمت» در اصطلاح، معمولاً بصورت مترادف بکار میروند ولی در این مقاله اعتقاد بر این است که در سنت فلسفه اسلامی، حکمت، معنایی برتر از فلسفه دارد. با نظر به تعریف حکمت به اموری همچون معرفت الله، تشبّه به اله و استکمال نفس انسانی، بدست می آید که حکمت با اخلاق حکیم ارتباطی وثیق دارد و ملازم با ایمان و عمل اوست. حکیم برخلاف فیلسوف بمعنای رایج کلمه بر آن است تا جهانی عقلانی شود بنشسته در گوشه یی، و این امری است که زندگی حکمای مسلمان نیز گواه آن است. بدیهی است که در دنیای معاصر که اغلب فلسفه های آن بر شکاکیت و نسبیت گرایی تأکید میورزند، نمیتوان از حکمت سخن راند ولی میتوان از فلسفه های گوناگون سخن بمیان آورد. فلسفه های متأخر بیش از آنکه انسان را به یقین برسانند، او را از آن دور ساخته و در میان انبوهی از تردیدها رها میسازند. از اینرو، حکمت، گمشده انسانی است که در جستجوی یقین است.
انگاره ملاصدرا از فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگاه برخی فلاسفه، فلسفه به سلوک ذهنی و تبادلات مفهومی تقلیل می یابد. در مقابل، برخی دیگر از فلاسفه با تکیه بر جنبه های عملی، فلسفه را سلوک وجودی میدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرایند استکمال نفس انسانی است. استکمال نفس، نه از گونه رشد کمی یا کیفی بلکه بمعنای استکمال ذاتی، اشتداد و سلوک وجودی. او غایت فلسفه را تشبه به اله میداند و این تشبه با دو مشخصه احاطه به معلومات و تجرد از جسمانیات محقق میگردد. سلوک انگاری فلسفه، پیامدهایی همچون کثرت گرایی فلسفه ورزی، فلسفه ورزی بیکرانه، تناظر ارتقاء معرفتی با ارتقاء وجودی، کثرت گرایی روش شناختی و همبستگی تهذیب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تکیه بر سلوک انگاری فلسفه، میکوشد حکمت متعالیه را بر اساس الگوی سفرهای چهارگانه سامان دهد.
خلاصه سخنرانیهای برگزیده همایش «فلسفه، پرستش و نیایش» (اردیبهشت 1397: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با موضوع «فلسفه، پرستش و نیاش» در آستانه روز ملی بزرگداشت این حکیم شهیر ایرانی (یکم خردادماه) در تاریخ 26 اردیبهشت 1397 برگزار شد. همایش بدلیل تقارن یکم خرداد با ماه مبارک رمضان، چند روز زودتر برگزار گردید. فرایند برگزاری همایش «فلسفه، پرستش و نیاش» با انتشار فراخوان مقاله در تاریخ 25/10/96 آغاز شد و در زمان تعیین شده برای دریافت چکیده مقالات، تعداد 186 چکیده مقاله به دبیرخانه همایش رسید که پس از ارزیابی و بررسیهای شورای علمی، نهایتاً 107چکیده مقاله پذیرفته و در کتابچه چکیده مقالات چاپ و منتشر گردید. متن کامل مقالات نیز بزودی در قالب کتابی بعنوان مجموعه مقالات همایش، منتشر خواهد شد. در روز برگزاری همایش، از میان مقالات پذیرفته شده 27 سخنرانی در دو سالن همزمان ایراد شد و با پرسش و پاسخ علاقمندان در هر نشست تکمیل گردید. بیست و دومین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا در ساعت 8:30 با سخنرانی آیت الله سیدمحمد خامنه ای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا با موضوع: «پیوند وجودشناختی نیایش و فلسفه» آغاز شد. سپس دیگر اساتید بشرح ذیل به ایراد سخن پرداختند: دکتر رضا داوری اردکانی: «فلسفه، پرستش و نیایش»، دکتر غلامرضا اعوانی: «اشاره ای به مبادی مابعدالطبیعی و الهی پرستش و استجابت دعا»، دکتر کریم مجتهدی: «مناجات و فلسفه»، دکتر احمد احمدی: «نیایش و پرستش در فلسفه»، دکتر حسین کلباسی اشتری: «عقل پرستنده در حکمت الهی»، دکتر حسن بلخاری: «عالم معبد است؛ تأملی در رویکرد فلسفی به معماریِ پرستشگاه با تأکید بر آرای فلسفه یونانی و حکمت صدرایی»، دکتر قاسم پورحسن: «فارابی و شریعت و فلسفه»، دکتر حسن سعیدی: «تعالی اندیشه های فلسفی به ساحت معارف وحیانی»، دکتر سیدموسی دیباج: «طوفٌ فی الطواف»، دکتر عبدالرزاق حسامی فر: «فلسفه پرستش؛ تأملی در غایت اخلاقی مناسک دینی»، دکتر عین الله خادمی: «نگرش وجودی به مسئله نیایش و پرستش در اندیشه ملاصدرا»، دکتر رضا ماحوزی: «ابن میثم بحرانی و تبیین عقلی نیایش و پرستش»، دکتر فاطمه فرضعلی: «بررسی «پرستش و نیایش رتبی» در حکمت متعالیه»، دکتر عباس ایزدپناه: «تأملی در روش شناسی فهم متون نیایشی تشیع»، دکتر مسعود احمدی افزادی: «نیایش در باورهای کهن مصر و بین النهرین»، دکتر طوبی کرمانی: «ظهور فلسفه عمل اسلامی در مسئله دعا و نیایش»، دکتر محمدکاظم فرقانی: «تبیین اصعاد عبادت خالص بر اساس اشتداد وجود و اتحاد عمل و عامل و معمول»، دکتر نادیا مفتونی: «هنر فاضله فارابی و معماری اسلامی؛کدام معماری اسلامی نیست؟»، دکتر رضا سلیمان حشمت: «انسان؛ فطرت الله و خودبنیادی»، دکتر سعید انواری: «بررسی صفات انوار قاهره در رساله الواردات و التقدیسات سهروردی»، دکتر زهرا کاشانیها: «دعا و نیایش از نگاه ابن عربی با رویکرد به فص شیثی». همایش با سخنرانی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی درباره «فلسفه و حکمت پرستش» در ساعت 18 به کار خود پایان داد. همزمان با همایش، نشستی تخصصی در حوزه فلسفه و کودک برگزار نیز برگزار گردید که در آن دکتر مریم داورنیا درباره «اصول و مبانی معنویت برای کودکان»، دکتر نواب مقربی با موضوع «روش شناسی فلسفی ملاصدرا بمثابه پرستش و نیایش و کاربردهای آن در برنامه فلسفه و کودک» و دکتر عاطفه سوهانی درباره «تبیین تربیت دینی (پرورش ایمان فطری) کودک در پرتو نیایش» سخنرانی کردند. همچنین در حاشیه همایش از کتاب «تاریخ جامع حکمت و فلسفه، مقدمه و کلیات» رونمایی شد. همایش «فلسفه، پرستش و نیایش» با استقبال گرم علاقمندان برگزار شد و بازتاب گسترده یی نیز در رسانه های عمومی داشت. در ادامه به خلاصه یی از سخنان اساتید پیکسوت و چهره های ماندگار فلسفه که در این همایش ایراد گردید، اشاره میشود.
اسرار اعمال حج در قرآن و سنت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
8 - 32
حوزه های تخصصی:
نگرشی عمیق و همه جانبه به آیات و روایات، به خوبی این معنا را ثابت می کند که حج، ظاهری دارد و باطنی و آنچه را مردم در ظاهر انجام می دهند با باطن حج فاصله بسیاری دارد و خداوند طالب حقیقت حج است و حجی را از زائرش می خواهد که در آن، روحش متحول و دگرگون شود و در عمل و روح با شیاطین بجنگد و غیر خدا را لبیک نگوید. در این بحث به تبیین گوشه ای از اسرار حج پرداخته ایم تا زائران خانه خدا بتوانند با آگاهی به این اسرار، این سیر روحی را با سربلندی پشت سر بگذرانند. ازاین رو، ابتدا اسرار و فلسفه تشریع حج، و سپس اسرار اعمال عبادی عمره و حج تمتع از منظر قرآن و روایات بیان می شود.
جایگاه مکتب های فلسفه تعلیم و تربیت در آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت فلسفه در تمامی زمینه های علوم بشری بر کسی پوشیده نیست. ظهور مکتب های فلسفی در طول تاریخ در راستای پاسخگویی به زوایای پنهان دانش بشری بوده است. در حوزه تعلیم و تربیت، مکتب های مختلف فلسفی نظیر ایده الیسم، رئالیسم و غیره اندیشه ها و دیدگاه های خود را در ارتباط با آموزش بمفهوم کلی آن و ابعاد مرتبط با آن مطرح کرده اند. مبانی نظری حوزه آموزش زبان انگلیسی نیز بی تردید از اندیشه های مکتب های فلسفی الهام گرفته است. نظر به اهمیت موضوع فلسفه تعلیم و تربیت و نقش محوری آن در برنامه درسی، روش تدریس، نقش معلم و فراگیر در آموزش و دیگر ابعاد مهم در فرایند تعلیم و تربیت، پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای-اسنادی به بررسی ارتباط مبانی فلسفی مکتب های تعلیم و تربیت و حوزه آموزش زبان انگلیسی می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تأثیراصول فلسفی هر یک از مکتب های مذکور در رویکرد های مختلف آموزش زبان در خلال سده بیستم و نیز عصر حاضر قابل مشاهده و بررسی می باشد.
تأملات فلسفی و هستی شناسانه در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بر خلاف نگاه معمول که اخوان را شاعری بی اعتنا به مباحث فلسفی- معرفتی معرفی می کند و شعر او را صرفا در ستایش ایران و اسطوره های ملی خلاصه می کند، تأمل در اشعار او نشان می دهد که وی از زمره شاعران اندیشه گری است که مقولات دینی و تأملات هستی شناسانه از اصلی ترین دل مشغولی های او در طول حیات بوده، اما بسامد بالا و گستردگی مضامین میهن پرستانه، جنبه های ایدئولوژیک و معرفتی شعر او را تحت الشعاع قرار داده است. دقت در برخی سروده های اخوان، بخصوص دفترهای واپسین وی، بسیاری از دغدغه های فکری و هستی شناسانه او آشکار می کند. اگر چه این اظهارات را نمی توان تماماَ در مکاتب فلسفی شناخته شده و معهود گنجاند و نحوه ورود و خروج او در این مباحث، فیلسوفانه نیست امّا حکایت از روح جستجوگری دارد که به دنبال یافتن راه حلّی برای معمّای هستی است. در اشعاری چون نماز، ماجرا کوتاه، و ندانستن، درخت معرفت، روی جاده نمناک، او هست هست، صدا یا خدا، ای خدا خوانده خود آ و سروده هایی از این دست، با نوعی تأملات فیلسوفانه یا به تعبیری نیم فیلسوفانه مواجهیم. هستی و هستن، مفهوم خدا، فلسفه زندگی، زروان، مرگ اندیشی و پوچ گرایی موضوعاتی هستند که در این نوشتار بررسی شده اند.
ایمان فیلسوفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
16 - 39
در نوشته حاضر، نویسنده به صورت عمده دو مدعا را دنبال میکند و تلاش دارد که برای هر کدام شواهدی از تاریخ و مستندات منقول بیاورد . نخست اینکه ترجمه و رواج فلسفههای مختلف در جهان اسلام و در سدههای آغازین تاریخ اسلام، ریشه در احساس عجز بیگانگان در برابر فلسفه توحیدی و توحید قرآنی این دین مبین و تلاشی هدفدار برای از کار انداختن آثار حیاتبخش آموزههای وحیانی اسلام بود؛ تحلیل این حقیقت نیاز به بازخوانی تاریخ اسلام به خصوص در سه سده اول هجری دارد . مدعای دوم اینکه عموم دانشوران حوزه علوم معقول در جهان اسلام نخست، مسلمانانی سخت پایبند به اصول و ارزشهای الهی اسلام بودهاند و سپس فیلسوف یا متکلم و مانند آن. بدین روی به استناد اعترافات و توصیه های آنان میتوان بدین باور رسید که هیچکدام ایمان خود را از فلسفههای وارداتی نگرفتهاند و جز از رهگذر آنچه از قرآن و سنت آموختهاند، به چیزی پایبندی نشان ندادهاند.
قرآن در اندیشه های بابا افضل الدین مرقی کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
154 - 167
آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) در تکوین و تطور باورهای متفکران مسلمان اعم از متکلمان، فیلسوفان و عارفان، ادیبان و شاعران تأثیرگذار بوده است. بسیاری از متکلمان و این قبیل فیلسوفان، به گونه-های متفاوت از آیات و روایات استفاده کرده اند. گاهی از آن به عنوان شاهد و قرینه و زمانی فراتر از آن در شکل دادن مبنای مهم کلامی یا فلسفی خود به سراغ این آیات رفته اند. برای نمونه، در قلمرو شعر و ادبیات، تأثیر این آیات از دیرباز و از روزگار رودکی گرفته تا دوران معاصر در قالب اقتباس، تضمین، استقبال و دیگر بهره گیری در صور شعری بازتاب یافته است. وجه غالب شخصیت علمی افضل الدین مرقی کاشانی، جنبه های کلامی، فلسفی و بعضاً عرفانی اوست. نکته درخور توجه آنکه، بابا افضل با توجه به چنین پیشینه شخصیتی و با لحاظ رویکردهای مذکور، آن دسته از آیاتی را مورد توجه قرار داده است که مستقیم یا غیرمستقیم با مبانی و دیدگاه های نظری او ارتباط دارد. مواجهه بابا افضل با آیاتی که با عنوان معارف قرآنی موسوم است، و پیوند آن با موضوع نفس، مورد اهتمام نگارنده در این بررسی است. رهیافت این مقاله، دریافت این نکته بنیادین است که در فرازهای مختلف، بابا افضل، همسو با دیگر متکلمان مسلمان همچون خواجه نصیرالدین طوسی، از جنبه های ذوبطون آیات قرآنی در تحکیم مبانی خود بهره گرفته است.
محمد بن زکریای رازی: فیلسوف دگراندیش یا طبیب فیلسوف نما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
160 - 177
حوزه های تخصصی:
محمد بن زکریای رازی یک از چالش برانگیز ترین شخصیت ها در تاریخ علم در جهان اسلام است. صرف نظر از چالش در مورد آراء فلسفی، طبی یا دینی او، یکی از چالش ها ی دامنه دار نسبت زکریا با اندیشه فلسفی و جایگاه و مقام او در فلسفه است. از یک سو برخی مهمترین بعد شخصیت علمی رازی را بعد طبی او می دانند و تاملات رازی در فلسفه و الهیات را نوعی فضولی و خروج از حد شخصیت علمی اش قلمداد می کنند و از سویی دیگر برخی ضمن اذعان به مقام بزرگ رازی در طب، مهمترین وجه شخصیت علمی رازی را دیدگاه های فلسفی- الهیاتی او می دانند؛ به گونه ای که او را در آزاداندیشی و عقل گرایی با دانشمندان عصر روشنگری مقایسه می کنند و حتی او را یگانه فیلسوف در جهان اسلام می دانند. مطالعه آثار به جای مانده از رازی نشان می دهد که تفاوت رازی با سایر فلاسفه نه در فاصله داشتن او از اندیشه فلسفی بلکه در روش و آراء خلاف مشهور وی در مباحث فلسفی و الهیاتی است. شواهد و ادله کافی برای فیلسوف نامیدن محمد بن زکریای رازی وجود دارد که در متن مقاله سعی شده است این شواهد با تفصیل بررسی شوند. از جمله:کثرت و تنوع تالیفات رازی در فلسفه و الهیات، نگاه انتقادی رازی به فلاسفه پیش از خود، گذر از مرحله شرح آراء دیگران و رسیدن به مقام نظریه پردازی، تصریح و تاکید مکرر رازی بر اهمیت و ضرورت فلسفه ، پیگیری صادقانه و مجدانه پرسش های بنیادی، آزاداندیشی و خروج از سیطره مشهورات و .....
کالیکلس در برابر سقراط یا زندگی کنشگرانه سیاست مدار و زندگی نگرورزانه فیلسوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
345 - 362
حوزه های تخصصی:
افلاطون در هیچ یک از آثارش بجز گرگیاس عنان سخن را به منتقد گستاخ و رک و راستی همچون کالیکلس نمی سپارد که چنین با اقتدار فلسفه نگرورزانه را به باد نقد بگیرد و چالشی ژرف در برابر زندگی فلسفی سقراطی بگذارد. چنین چالشی در واقع چیز جدیدی در قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد نبود و نقل قول های متعدد کالیکلس از نمایش نامه مفقود آنتیوپه اوریپیدس حاکی از آگاهی افلاطون از اهمیت و عمومیت این مباحثه در جریان است. مقاله کنونی در صدد است تا با بررسی مباحثه زثوس و آمفیون در آنتیوپه و گفتار آغازین کالیکلس در گرگیاس، به ماهیت پیچیده ارتباط میان این دو مباحثه که به لحاظ زمانی و سبک نوشتاری باهمدیگر تفاوت دارند بپردازد. نتیجه ای که نویسنده در این مقاله می گیرد این است که دین افلاطون به آنتیوپه اوریپیدس چیزی بیش از صرف نقل لفظ به لفظ برخی عبارات آن نمایش نامه است. نویسنده بر خلاف این نظر که افلاطون در شخصیت کالیکلس، اعم از اینکه این شخصیت وجود تاریخی داشته باشد و یا صرفاً ابداع ادبی افلاطون باشد، پاره ای از وجود خودش را می دید که در غیاب هدایت سقراط شخصیت واقعی افلاطون را می ساخت، معتقد است می توان نشانه هایی از این برداشت را هم یافت که کالیکلس در واقع نمودگار مقاومت افلاطون در مواجهه با آن زندگی ایده آل و فلسفی گوشه گیرانه و به دور از سیاست و اجتماع سقراطی است. به همین دلیل نیز افلاطون تلاش می کند تا به مصالحه ای از آن دست که اورپیدس میان زثوس و آمفیون برقرار می سازد، یعنی مصالحه ای میان دو حد از افراط و تفریط، دست یابد
تحلیلی بر رویکرد پراگماتیستی از مفهوم ربط در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله قصد آن است تا فلسفه پراگماتیستی به اختصار معرفی و رویکردی پراگماتیستی از مفهوم ربط در بازیابی اطلاعات توصیف و تحلیل شود. روش شناسی: این یک مقاله تحلیل مفهومی است که از نظریه فعالیت و مرور متون استفاده شده است تا آنچه در عمل اتفاق می افتد تا فرد نیازمند به اطلاعات، بتواند نیاز اطلاعاتی خود را رفع نماید، تشریح شود. نظریه فعالیت یک نظریه جامع است که با استفاده از آن رویکرد پراگماتیستی از مفهوم ربط تبیین می شود. یافته ها: رویکرد نظام گرایی از مکتب فلسفی پوزیتویستی و رویکرد کاربرگرایی از مکتب فلسفی هرمنوتیکی برخاسته است. از دیدگاه ساراسویک (2007)، یورلند (2010) و هوانگ و سوئرگل (2013) پژوهش هایی در ارزیابی بازیابی اطلاعات (ربط) موفق خواهند بود که از هر دو رویکرد نظام گرایی و کاربرگرایی بهره برده باشند. به بیان دیگر، پژوهش هایی که در آن ها به مفهوم ربط از تمامی جنبه ها توجه شود. پراگماتیست ها استدلال کردند که دوگانگی کاذب بین دو رویکرد کمی و کیفی وجود دارد و می توان دو رویکرد کمی و کیفی را با هم ترکیب کرد که این ترکیب با تأکید بر عمل صورت می گیرد. مطابق مکتب پراگماتیستی مدرکی که مورد استفاده (برای مثال در نوشتن مقاله، منظور استناد است) قرار می گیرد، مدرک مرتبط است. از یک سو، می توان مدرک الف را به وظیفه یک مرتبط دانست، اگر مدرک الف بتواند فرد را برای رسیدن به هدف خود یاری کند و نیاز اطلاعاتی او را پاسخ دهد. از سویی دیگر، آن مدرک از لحاظ ویژگی های ظاهری و باطنی مطابق خواست فرد نیازمند به اطلاعات، مورد پذیرش فرهنگ جامعه مورد نظر و قابل دسترس برای فرد نیازمند به اطلاعات باشد. به بیانی دیگر، مدرکی که در عمل نیاز اطلاعاتی را برطرف می کند، مدرک مرتبط است. نتیجه : ربط مفهومی پیچیده است و عوامل مختلفی بر برونداد نهایی ربط تأثیر می گذارند. از این رو با وجود پژوهش های متعدد در مفهوم ربط، بازهم نیاز به پژوهش های بیش تری در این موضوع احساس می شود. درنهایت می توان گفت که تأمل درباره فلسفه علم برای درک مفهوم ربط، الزامی است براساس اینکه آیا هدف علم توصیف آنچه در عمل اتفاق می افتد و برای ما به آسانی قابل مشاهده است، می باشد یا علم باید آنچه را که به آسانی قابل مشاهده نیست، توضیح داده و آن ها را تعیین نماید.
Aperçu Philosophique de la Conscience de soi du Locuteur-Pensant en néoténie linguistique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Si nous admettons avec l’idée de la néoténie linguistique que « parler une langue c’est exister à travers elle », donc le passage obligé qui initie l’ultime étape de l’appropriation d’une nouvelle langue est le passage de la langue in fieri à la langue in esse. Dans ce passage, le locuteur-pensant étend son être dans l’accomplissement de lui-même en rapport avec sa conscience de soi qui fait partie de la subjectivité. La conscience de soi en tant qu’élément essentiel de la pensée et de la spécificité du locuteur-pensant réside différemment dans la capacité réflexive des locuteurs-pensants. L’énoncé produit par le locuteur est capable de porter la trace d’un retour sur soi grâce à la dimension réflexive alors que dans l’absence de cette dimension, nous assistons à une forme d’activité dans la subjectivité du locuteur. Cette recherche a pour but de se focaliser sur la conscience de soi, son rôle lors de la production d’un énoncé ainsi que son rapport avec des unités de représentation via l’interprétation des philosophes ainsi que celle des linguistes. Nous tentons de voir dans certains énoncés comment elle devient une partie consubstantielle de l’identité propre du locuteur-pensant lors de la production linguistique
بازسازی نقش و کارکرد فلسفه تعلیم و تربیت در نسبت با عمل تربیتی مبتنی بر اندیشه های جان دیویی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
45 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی رویکردهای مختلف به فلسفه تعلیم وتربیت و تلاش برای بازسازی نقش و کارکرد آن با توجه به اندیشه های عملگرایانه جان دیویی است. نوشتار پیش رو تاملی فلسفی است و تلاش کرده ایم ضمن بررسی آرا و اندیشه های جان دیویی، به بازسازی ارتباط میان فلسفه، عمل تربیتی و فلسفه تعلیم وتربیت بر اساس رویکرد او بپردازیم. مبتنی بر این رویکرد، رابطه فلسفه، فلسفه تعلیم وتربیت و عمل تربیتی رابطه ای دوسویه و دیالکتیکی است و هر گونه فلسفه ورزی تربیتی، زمانی که جامه عمل می پوشد و تبدیل به کنش تربیتی برای حل مسائل یا چالش های تربیتی موجود در بافت و موقعیت تربیتی می شو،د خود مشمول بازبینی و بازسازی دوباره از مسیر فلسفه ورزی تربیتی می-شود. همچنین در این نوشتار ضمن شناسایی دو نوع فلسفه تعلیم وتربیت «خرد» و «کلان»، نشان داده ایم هر دوی آنها مبتنی بر واقعیت های عمل تربیتی و برآمده از بافت و موقعیت تربیتی هستند و علاوه بر فیلسوفان/فلسفه ورزان تربیتی در محیط های آکادمیک و پژوهشی، معلمان و مربیان نیز ضروری است به تامل در مسائل موجود در میدان کنش تربیتی شان بپردازند و فلسفه ورزی کنند.
مبانی فلسفی نهضت های بخش عمومی: گذار از نهضت اداره امور عمومی سنتی به مدیریت ارزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
41 - 75
حوزه های تخصصی:
بخش قابل توجهی از مطالعات دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی به سیر تطور نهضت های بخش عمومی در این رشته اختصاص یافته است. این نهضت ها که گاهی از آنها با عنوان نهضت، الگو، مدل، رویکرد، پارادایم یا شبه پارادایم یاد می شوند، دارای مبانی نظری و هستی شناسی، شناخت شناسی، انسان شناسی،روش شناسی و ارزش شناسی خاص خود هستند که توجه به این مبانی به درک عمیق تر ما از نهضت های بخش عمومی کمک قابل توجهی می کند. اداره امور عمومی در یک نگرش جامع و کولاژگونه، نیازمند درک همزمان مبانی فلسفی نهضت ه های بخش دولتی است. مدیران دولتی در جوامع مختلف بایستی درک صحیحی از این مبانی داشته باشند تا بتوانند به کاراترین شکل ممکن تصمیم گیری کنند. حاصل تضاد دیالکتیکی اداره امور عمومی سنتی (تز) و اداره امور عمومی نوین (آنتی تز)، شکل گیری سنتزهایی قاتل از جمله مدیریت دولتی نوین، خدمات عمومی نوین و مدیریت ارزش عمومی بود. پژوهش حاضر با بررسی سیر تطور نهضت ه های بخش عمومی، به دنبال دسته بندی مبانی فلسفی این پارادایم ها است و درنهایت طی جدولی، چارچوبی برای درک بهتر آنها ارائه می دهد.
فلسفه آموزش مطالعات اجتماعی در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران
منبع:
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
77 - 100
حوزه های تخصصی:
رشد و شکوفایی ابعاد وجودی انسان در فرآیند زندگی اجتماعی و تعامل با محیط شکل می گیرد. جوامع مختلف برای اداره بهینه امور و تعامل سازنده با یکدیگر و با محیط، نیاز به شناخت محیط پیرامون و نحوه ارتباط و تعاملات انسان با محیط دارند و سعی می کنند، این مهم را با فرآیند آموزش های مختلف به شهروندان به انجام برسانند. مهمترین مکانیسم موجود در نظام آموزشی برای نیل به این هدف مهم، از طریق «آموزش مطالعات اجتماعی» است ؛ چرا که افراد با محیط، ارزش ها، فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی و حقوق و مسئولیت های خود نسبت به دیگران آشنا می شوند.یافته های تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی از منابع مختلف کتابخانه ای بدست آمده، حاکی از آن است که مکاتب و اندیشه های فکری و فلسفی مختلف، برای امور گوناگون از جمله در حوزه علوم، رویکردها و گرایش های خاصی را قائل هستند. از این رو معیارهاى نظام علمی، اخلاقی و ارزشى خاص خود را دارند. در آموزش موضوعات اساسی حوزه معرفتی و مطالعات اجتماعی یعنی انسان شناسی، جهان شناسی و ارزش شناسی نیز، هر کدام به گونه اى متفاوت با محتوا برخورد کرده اند و آن را در مبانی علمی، محتوا و روش های آموزش مطالعات اجتماعی خود جای داده اند. در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ما بر اساس مکتب فکری و فلسفه اسلامی، اهداف آموزش و آموزش مطالعات اجتماعی در شش ساحت اعتقادی و اخلاقی، اجتماعی و سیاسی، زیستی و بدنی، زیبایی شناختی و هنری، اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری تعریف و مشخص شده است.
رویکرد عقلانی - فلسفی به توحید در سخنان امام سجاد(ع)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری توحید ذاتی و صفاتی با روش فلسفه صدرایی در فرمایشات امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه و سایر آثار ایشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دعاهای صحیفه سجادیه می تواند آینه حق نمایی باشد تا دوست داران معرفت ناب، باورها و اندیشه های خود را با آن محک زده و عیار درستی آن را معلوم کنند. اگرچه اطلاق نام فیلسوف بر معصومین(ع) نشاید، ولی به دلیل بهره مندی از عقل پاک وحیانی، عقلانیت دینی را برتر از عقل فیلسوفانه و به بهترین وجه بیان نموده اند. عقل فلسفی محض، عقل بشری بوده، در حالی که عقل انسان کامل، عقل وحیانی و الهی است؛ به همین دلیل از قداست و نزاهت ویژه ای برخوردار می باشد که جایگزینی در میان عقول بشری ندارد. امام سجاد(ع) با عقل فطری، با زبانی رسا و دور از پیچیدگی معارف را به مخاطبش ارائه می دهد.
کاوش مبناشناختی مؤلفه های فلسفی در تحلیل عقلانی معاد جسمانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های بنیادین فلسفی در تحلیل عقلانی معاد جسمانی بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و یافته ها حاکی از آن است که برخی مولفه ها از قبیل تحریر محل نزاع، ثبوت عالم مثال، تفاوت مراتب انسان با مراتب عالم حقیقی خارج، مفهوم جسمانیت و مادّیت، عینیّت یا مثلیّت ابدان أخروی با ابدان دنیوی، نقش قوّه خیال در آفرینش و خلق ابدان، تفاوت دو عالم دنیا و آخرت و تبیین بدن مثالی، نقش اساسی در اثبات یا انکار معاد جسمانی دارند.
بررسی تلقی کانت از وجود، با تاکید بر مواجهه آن با حکمت صدرائی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرپاسخ به شبهه معرفت شناختی و وجودشناختی کانت با تأکید بر ظرفیت های فلسفه صدرالمتألهیناست.روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و علاوه بر مقایسه مبانی دو فلسفه کانت و صدرا، نشان داده شد که چنانکه فلسفه صدرایی به غرب منتقل شده بود، شاید نسبیت گرایی روند و روال دیگری پیدا می کرد و می توانست تاریخ تفکر بشری را به سمت و سوی دیگری سوق دهد. نتایج حاکی از آن است که اصول تفکر کانت با نقدهای کلی مواجه شده، اما فلسفه ای با اصول مستدل متقابل، در مقابل آن رخ نمایی نکرده است. فلسفه صدرا قادر است نظام فکری کانت را به چالش کشاند و پاسخ های متفاوتی بر هستی و شناخت آن ارائه دهد. نحوه شناخت و علم در فلسفه صدرایی اعتقاد کانت بر تقدم ذهن بر اشیاء را دچار چالش می سازد. تلقی صدرا بر عَرَض به عنوان شأنی از جوهر، مکمّل نقد مکتب فلسفی صدرایی بر شناخت شناسی کانت است که متعلقِ شناخت را تنها عوارض اشیاء و نه جوهر آن ها می دانست.