مطالب مرتبط با کلیدواژه

معری


۱.

جبر و اختیار در جهان بینی حافظ و معرّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار جبر حافظ ادب فارسی و عربی معری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۳۱
مسأله جبر و اختیار یکی از جنجالی ترین و غامضترین بحث های کلامی است. این بحث ریشه تاریخی بسیار قدیم دارد و در گفته ها و اندیشه های فلاسفه، عرفا، شعرا و دیگران به جلوه های گوناگون نمود یافته است. مفهوم جبر یکی از مفاهیم کلیدی و کاربردی اشعار حافظ شیرازی و ابوالعلاء معرّی است. گروهی آن دو را بر مسلک جبر و گروهی دیگر با تفسیر و تأویل ابیاتشان آنها را معتقد به اختیار می دانند. این نوشتار سعی در بررسی این موضوع و مقایسه تطبیقی اشعار این دو شاعر نامی، در این زمینه دارد. گرچه در ترازوی دیدگاه هر دو شاعر در زمینه جبر و اختیار، کفه جبر سنگینی می کند؛ ولی هاله ای از تردید و آشفتگی بر جهان بینی هر دو سایه می گستراند که در بسیاری از موارد در نگرش حافظ، به اندیشه اختیار انگارانه تصریح دارد؛ ولی ابوالعلا تنها به برگزیدن روشی میانه بسنده می کند و بندرت سخن از اختیار می گوید. بنابراین می بینیم که در نگرش خواجه شیراز نوعی معنویت توأم با رندی است که این امر از جهان بینی معرّی دریافت نمی گردد.
۲.

الخیام والمعری بین التشاؤم والتفاؤل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۷
لا یمکن مقارنه المعری بالخیام من حیث العلم والفلسفه لأسباب کثیره الا اننا نستطیع مقارنتها من حیث الأدب والشعر بالذات حیث نجد بینهما قواسم مشترکه کثیره کما نستطیع أن نلمس بدقه الفوارق بین تلک القواسم نحو مفهوم التشاؤم فی اشعارهما. هذا وبعد الأخذ بعین الاعتبار کلا المفهومین التفاؤل والتشاؤم لغویاً و اصطلاحیاً وعلاقتهما بنظره کل من الشاعرین الی الحیاه. اهتم البحث بنوعین من التشاؤم المطلق والنسبی فی حیاه الشاعرین و فی النهایه وَضّح البحث وجوه الاشتراک والاختلاف فی مفهومی التشاؤم و التفاؤل عند کل من المعری والخیام بعد اعتبار کل من النقاط التالیه: أ ) علل واسباب هذه الظاهره (التشاؤم) ب ) الظروف الفردیه والاجتماعیه المحیطه بالشاعرین ج ) التضاد والترادف فی مفهومی النظم والنثر عند الشاعرین د ) ردود فعل کلا الشاعرین ازاء ظاهره التشاؤم وختاماً نری فی بعض الاحیان أن اطلاق اصطلاح متشائم علی الشاعر یتجاوز دائره الانصاف والحری أن نسمی بعض الاشعار، اشعار الشکوی والنقمه علی الوجود بدل التشاؤم.
۳.

دراسه وتحلیل مفهوم الإنجاب من وجهه نظر المفکرین المسلمین (من الفارابی إلی ابن خلدون)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۳۷۵
لقد بات مفهوم الإنجاب فی العصر الحدیث یتمتع بأهمیه کبیره فی نظریات علم السکان (الدیمغرافیا) ویعبر عنه بمصطلح الخصوبه. تحاول الدراسه الحالیه وصف وتحدید هذا المفهوم لدی عدد من المفکرین المسلمین بما فیهم: الفارابی وأبوعلی مسکویه والمعری وابن سینا ونصیر الدین الطوسی وابن خلدون. وتتمثل أهمیه هذه الدراسه کونها تعبر عن حاجه النظام الجامعی الإیرانی- الذی یعد مجتمعا یعتمد فی أسسه مبادئ الإسلام وشریعته- إلی علم محلی فی کافه مجالات العلوم الإنسانیه بما فیها علم السکان. ویعتبر علم السکان الذی یدرس فی الجامعات هو تقلید للمفهوم الغربی لهذا العلم المعرفی ولیست هناک إشارات إلی ما خلّفه مفکرو الإسلام والحضاره الإسلامیه. ومن أجل تحقیق أهداف البحث استفدنا من المنهج الوثائقی. أظهرت نتائج البحث أن جمیع مفکری الإسلام الذین تمت دراسه آرائهم کانوا یهتمون بموضوع التناسل(الإنجاب) والقضایا المتعلقه به. إن أهمیه التناسل أو الإنجاب لدی هؤلاء المفکرین کانت کبیره بحیث اعتبروا القابلیه للإنجاب أحد خصائص المرأه وما یمیزها فی النوع البشری، کما عرّفوا التناسل والإنجاب بأنه أهم هدف للزواج. وفی هذا الإطار استعانوا بالآیات والروایات الدینیه من أجل تعزیز آرائهم ودعمها. وفی هذا المجال نجد أن أبا العلاء المعری مستثنیً من هذه القاعده العامه لأنه کان یوصی الناس بعدم الزواج والإنجاب. إن تحلیل النتائج یظهر أن مفکری العالم الإسلامی الذین تمت دراستهم فی هذا البحث وعلی الرغم من أنهم ناقشوا موضوع الإنجاب والقضایا المتعلقه به إلا أنهم لم یقدموا إحصائیات وأرقام فی هذا الباب وکانوا فی الغالب یتکلمون نظریا ویبینون آراءهم ومعتقداتهم حول هذا الموضوع. والجدیر بالذکر أنه لا ینبغی علینا أن نعتبر هذا الأمر علامه ضعف أو نقص فی هؤلاء المفکرین الکبار بل یجب أن نقرّ بالمحدودیه فی البیانات والإحصائیات فی العصور القدیمه لأن موضوع الجمع والإحصاء السکانی وتحلیله هو أمر خاص بالعصر الحدیث.
۴.

تأثیر مبانی فکری ابوالعلاء معری و خیّام بر سبک زندگی متعارض آن ها (با رویکرد فلسفه و اسطوره شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسطوره خیام معری کاسیرر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۳۱۶
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجسته زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینه های تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهش های بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیده اند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا می توان گفت این تفاوت برایند تغذیه تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینی های معری و خوش بینی های خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطوره ای این شاعر است؛ در حالی که منشأ خوش بینی، زندگی شاد و امیدوارانه عمر خیام نشأت گرفته از جهان بینی فلسفی و حکیمانه وی می باشد.
۵.

بررسی تطبیقی «رساله الغفران»، «کمدی الهی» و «آفرینگان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صادق هدایت معری دانته کمدی الهی رساله الغفران آفرینگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۹
این مقاله کوششی است در بررسی و تطبیق چند معراج نامه که عبارتند از: «رساله الغفران» ابوالعلاء معری، «کمدی الهی» دانته و «آفرینگان» صادق هدایت. وجه شباهت هر سه آن ها، سفر به عالم ارواح و جهان پس از مرگ، و تفاوت آن ها در نگرش دینی «رساله الغفران» و «کمدی الهی» با نگرش نیهیلیستی «آفرینگان» است. هدف مقاله بررسی تاثیرپذیری «کمدی الهی» از «رساله الغفران» و نیز تبیین دو نگرش دینی و نیهیلیستی در زمینه جست جوی آدمی درباره جهان پس از مرگ است.
۶.

جلوه های جبر و اختیار در لزومیات معرّی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معری مولوی لزومیات مثنوی جبر اختیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۷۸
جبر و اختیار از دیرپاترین و مناقشه انگیزترین مسائلی است که همواره مورد بحث و جدال متکلمان و اندیشمندان اسلامی بوده است. از جمله این متفکران در ادب عربی ابوالعلاء معرّی شاعر و فیلسوف بنام سده چهارم و پنجم هجری است که اندیشه های خود را پیرامون قضا و قدر و سرنوشت آدمی در دیوان «لزومیات» که حاصل نزدیک به نیم قرن عزلت شاعر است گرد آورده است. در ادب فارسی نیز مولوی شاعر و عارف نام آور سده هفتم هجری در «مثنوی» از جبر و اختیار و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. نوشتار حاضر بر آن است که در چشم اندازی تطبیقی به بررسی هم گونی ها و ناهمگونی های دیدگاه این دو شاعر نامی به مسأله جبر و اختیار در دیوان های «لزومیات» و «مثنوی» بپردازد. روش پژوهش کتابخانه ای است و داده ها با روش تحلیل محتوا بررسی و تحلیل شده است.