مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
ساختار
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف
سیل به عنوان یکی از بلایای طبیعی از چالش های اصلی برای کشورهای در حال توسعه است که همراه با تلفات جانی و مالی هر ساله بسیاری از کشورهای جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. در ایران نیز سیل به عنوان یکی از حوادث پرتکرار طبیعی است که به سبب برخی دخالت های انسانی در طبیعیت و شهرسازی ناسازگار با عوامل طبیعی سبب بروز خسارات زیادی می شود. بسیاری از شهرهای ایران از نظر روند توسعه فیزیکی با محدودیت های ژئومورفولوژیکی مواجه هستند و همین امر باعث توسعه این شهرها به سمت زمین های نامناسب و سیل خیز شده است. شهر ایلام از جمله شهرهای است که به دلیل همین شرایط به سمت حریم رودخانه گسترش یافته است. مدیریت شهری و ضعف های آن از یک طرف و مدیریت بحران به شیوه سنتی(تکیه بر امداد و نجات پس از بحران) سبب شده است تا در بحران سیل اخیر این شهر تلفات جانی و مالی را متحمل شود. مقاله حاضر با استفاده از نتایج پژوهشهای مذکور و روش آینده پژوهی در پی دستیابی به الگوی مناسب مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام است.
روش شناسی
نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات و شناخت وضع موجود از روش اسنادی و از روش میدانی مبتنی بر پرسشنامه خبرگانی استفاده شده است. در این بررسی ابعاد و شاخص های اثرگذار بر اساس مطالعات نظری استخراج و جهت دستیابی به هدف و ارائه الگو و سناریو از روش آینده پژوهی از طریق نرم افزار میگ مک استفاده شده است .جامعه آماری شامل خبرگان و کارشناسان مربوط به حوزه سوانح طبیعی و مدیریت بحران از جمله کارشناسان جمعیت هلال احمر، اداره کل مدیریت بحران، شرکت آب و فاضلاب منطقه ای، دانشگاه علوم پزشکی، شهرداری و... (تعداد 30 نفرحجم نمونه با استفاده از روش دلفی)می شود. محدوده مکانی پژوهش نیز ، شهر ایلام مرکز استان ایلام می باشد. مهمترین ابعاد مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از ابعاد طبیعی(نوع خاک، رودخانه های دائمی، توپوگرافی، رژیم بارندگی)، کالبدی(فرسودگی بافت، نوع کاربری زمین، رعایت همجواری ها ، تراکم ساختمانی، نوع بافت شهرو...)، مدیریتی(قوانین شهری ، نظارت بر ساخت و سازها ، مدیریت آبهای سطحی ، مکانیابی کاربری های حساس و حیاتی، رعایت حرایم،، نظام مدون مدیریت بحران، مدیریت شهری واحد، هماهنگی و هم افزایی دستگاههای اجرایی، تخصص گرایی در مدیریت شهری، نظام مستند سازی و انتقال دانش، تحقق مدیریت محلی، تفکیک و تدقیق وظایف بین نهادهای شهری،تخصیص مالی مناسب براساس برنامه)، اقتصادی(مالکیت، درآمد و بیمه)، اجتماعی فرهنگی(تراکم جمعیت، مشارکت عمومی، آگاهی عمومی).
یافته ها و بحث
مقاله حاضر با از چارچوب مکاتب رفتاری و ساختاری مطابق واقعیت شهر ایلام؛ الگوی مناسب مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام را ارائه داده است. با تأکید بر این مکتب ، ابعاد اجتماعی و اقتصادی و شاخص های مربوطه جهت پاسخگویی به سؤال مقاله تدوین شده است . با توجه به مطالبی که ذکر شد می توان اسم دیدگاه مورداستفاده در مقاله حاضر را دیدگاه تدوینی مکاتب ساختاری رفتاری مدیریت بحران سیلاب شهری مطابق با واقعیت گذاشت ؛ زیرا بر اساس واقعیات مکاتب اشاره شده، شاخص های مربوطه جهت دستیابی به الگوی مناسب مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام ،تنظیم و تدوین شده است. 36 عامل کلیدی مؤثر بر وضعیت کنونی مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام که توسط متخصصین امر وزن دهی شده اند در نرم افزار میگ مک مورد بررسی و تحلیل کمی قرار گرفته است و با عنایت به عوامل شناسایی شده وضع موجود مدیریت بحران(که سنتی می باشد) ، راهبردهای متناسب با وضعیت موجود مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام ارائه شده است.
نتیجه گیری
خروجی این پژوهش حاکی از آنست که؛ در شهرهای کمتر توسعه یافته ونقاط شهری محروم کشورایران چنانچه وضعیت موجود نظام مدیریت بحران آن سنتی باشد، بر پایه نظریه تدوینی مکاتب رفتاری و ساختاری مطابق واقعیت، می توان به ارائه الگوی مناسب مدیریت بحران سیلاب شهری رسید که نمونه آن شهر ایلام می باشد و مقاله حاضر این امر را تایید نموده و قابل تعمیم به شهرهایی که دارای شرایط مشابه هستند می باشد.
فراتحلیل مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده بافت فرسوده شهری در ایران (مقالات منتشرشده سال های 1392تا 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
633 - 648
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت فرسوده شده هرچند در ظاهر مفهومی کالبدی را مستتر می سازد ولی بافتی است که در ابعاد مختلف جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دچار فرسودگی شده و زیست پذیری آن کاهش یافته است. مطالعه و پژوهش این بافت ها ضرورتی است که در تحقیقات طی دو دهه اخیر جامعه علمی کشور بیشتر نمود پیداکرده است
هدف: بررسی ابعاد محتوایی و ساختاری پژوهش های مرتبط با بافت فرسوده هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
روش شناسی: این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر روش گردآوری کتابخانه ای –اسنادی به بررسی مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده با موضوع بافت فرسوده شهری در ایران پرداخته است. این پژوهش با روش فراتحلیل متغیرهای موضوعی، روش شناسی ، توزیع مکانی و فضایی ، رشته، گروه و رتبه علمی محققان مطالعات صورت گرفته را واکاوی می نماید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری پژوهش مقالات علمی و پژوهشی فارسی منتشرشده با موضوع بافت فرسوده در 5 سال اخیر(97-1392) است.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد گروه جغرافیا بیشترین پژوهش ها، دانشگاه های نخست شهرهای تهران، اصفهان، مشهد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. نیمه غربی کشور بیشترین توازن پژوهشی بافت فرسوده را دارا می باشند. روش شناسی مورداستفاده غالب پژوهش ها توصیفی- تحلیلی با تنوع موضوعی پراکنده، و روش گردآوری داده ها میدانی، با روش تجزیه وتحلیل آماری مبتنی بر مدل های جغرافیایی(SWOT,ANP,AHP) بوده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد پژوهش های صورت گرفته عمدتاً ماهیت کمی و با استفاده از مدل ریاضی و آماری انجام یافته و در مسائل روش شناسی مانند طرح سؤال، فرضیه دچار ضعف می باشند.
واکاوی تاریخی اصول راهبردی ساختار شهرهای ابواب البر ایلخانی با رویکرد نمایانگرهای طراحی شهری کارمونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
143 - 177
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرهای ابواب البر ایلخانی (شنب غازان، ربع رشیدی و سلطانیه) شامل دو قسمت کلی«هسته ی مرکزی» و «شهرستان» بوده که با یک ساختار هندسی منظم و طرحی از پیش اندیشیده شده شکل گرفتند. بخش مرکزی شهرهای ابواب البر، هسته ی مذهبی بود که چهارچوب این شهرها را دو محور عمود بر هم منتهی به دروازه ها تشکیل می داد. مقاله حاضر با هدف تبیین ارتباط اصول عوامل موثر بر شکل گیری و استخوانبندی شهرهای ابواب البر و دسته بندی عوامل ذکر شده با نمایانگرهای کارمونا انجام شده است. این تحقیق تاریخی با روش مبتنی بر دقت در مطالب و نکات موجود در متون تاریخی با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نخستین مطالعه ی کالبدی ، مؤید تفاوت هایی شکلی و ظاهری در مواردی از قبیل اندازه، موقعیت و زمینه بود؛ اما با نگاهی ژرف در نمایانگرهای شکل دهنده ی این شهرها، بر ما روشن می شود که به لحاظ رویکرد فلسفی و انگیزه ی احداث، هر سه مورد با هدفی واحد و بر مبنای تعالیم اسلامی و نظام وقف، اصول و مؤلفه های ارزشی قابل توجهی، ورای ویژگی های متفاوت کالبدی آنها داشته اند؛ اصولی که به مثابه ی باطن و روح شهرها، در کنار ویژگی های کالبدی آن ها، به جنبه های مختلف مادی و معنوی حیات شهری جهت می دهند که مطابق نظریه کارمونا در نمایانگرهای ریخت شناسی، ادراکی،اجتماعی،بصری،عملکردی،زمانی و زیست محیطی دسته بندی شده اند.
شناسایی ابعاد و مولفه های ساختاری آنومی سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های ساختاری آنومی سازمانی است، که از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جهت تحلیل داده ها از روش کمی و کیفی استفاده شده است .بدین منظور در گام اول ، به شناسایی مولفه های ساختاری آنومی سازمانی از طریق تحلیل محتوای متنی پرداختیم ، سپس گویه های بدست آمده را بر اساس مدل ساختاری نام گذاری کردیم و عوامل موثر بدست آمده را در دو مرحله دلفی به تایید ده خبره که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند رساندیم . آنگاه روایی سازه و پایایی هر سازه از پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نرم افزار SMART-PLS بررسی گردید ؛در نهایت پس از بررسی های لازم 24 گویه ی موثر برآنومی ساختاری سازمانی شناسایی شد که منجر به طراحی مدل بر اساس هدف اصلی پژوهش گردید.
مقایسه تطبیقی سازمان های مردم نهاد در ایران و انگلستان: ساختار و مکانیزم پاسخگویی (با تأکید بر رسانه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
109-137
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد تجلی اعتماد و تلفیق کننده سیاست های کلان و مطالبات مردمی به ویژه در ارائه خدمات به نیازمندان هستند. با این حال، در صورتی که استراتژی های اخذ شده از سوی آنها با اقدامات دولت در این زمینه در راستای هم افزایی یکدیگر قرار نگیرد، چه بسا به تهدیدی برای جامعه بدل گردند که مشکلات موجود را مضاعف نمایند. بنا به شواهد، اقدامات این سازمان ها با عملکرد دولت در انگلستان گویای این هم راستایی است. این مقاله با رویکرد کیفی و روش اسنادی – کتابخانه ای و با چارچوب مفهومی «مشارکت اجتماعی»، «خیر عمومی» و «کارکرد پاسخگویی رسانه های اجتماعی» انجام شده است. سازمان های مردم نهاد در ایران و انگلستان در بعد ساختار شبیه به یکدیگر هستند ولی در مورد پاسخگویی به طور عام و استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مکانیسم های پاسخگویی عملکرد، دولت انگلستان تعامل بهتر و پایدارتری را ایجاد نموده است. بر مبنای یافته های پژوهش و در راستای کاربردی نمودن نتایج، می توان چند توصیه را در مورد سازمان های همتا در ایران مطرح نمود: 1. در فرایند سیاستگذاری و خط مشی، در کنار دولت و سازمان های دولتی، برای سازمان های مردم نهاد نیز سهمی قائل گردند 2. یک تقسیم کار مدیریت شده بین سازمان-های دولتی و مردم نهاد صورت پذیرد. 3. سازمان های مردم نهاد باید در ایجاد شایستگی فنی برای کارکنان خود جهت استفاده مؤثر از رسانه های اجتماعی سرمایه گذاری کنند. همچنین در اتخاذ برنامه و استراتژی مدونی جهت به کارگیری این رسانه ها در راستای پاسخگویی بهتر تأکید داشته باشد.
بررسی تأثیرات مواجهه بندر به عنوان نماد توسعه دریاپایه بر هسته و ساختار شهر بندری (نمونه موردی: بندر شهید رجایی و شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
32 - 39
ضرورت پرداختن به بررسی تحولات شهر های بندری در روند «توسعه دریامحور»، امری اجتناب ناپذیر است. چراکه بندرها یکی از پروژه های استراتژیک و مطلوب به شمار می روند که با توجه به فرصت ها و ظرفیت هایی که برای نیل به اهداف توسعه محور دارند، در چشم انداز طرح های آمایش سرزمینی قرار گرفته اند. این وضعیت باعث رونق صنعت و تجارت دریاپایه در جغرافیایی خاص و در لوای بهره گیری فزاینده از دریا می شود و حاصل آن تولید الگویی ابزاری و ماشینی است که مدل توسعه شهر و شمایل پردازی آن را در انحصار خود قرار می دهد. مسئله ای که محل چالش در این بحث است، پرداختن به مواجهه ارکان سازمان فضایی شهر بندری و حیات جاری در آن ب ا تحول محتوایی و کالبدی متأثر از توسعه دریاپایه در درون شهر و در بستر ارتباطی شهر با بنادر اس ت. ای ن پژوهش ب ا نگرشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و با مشاهدات میدانی و مطالعه کتابخانه ای و اسنادی ب ه بررسی مؤلفه های ساختاری انتظام دهنده شامل مرکز، ساختار، قلمرو و کل های کوچک در شهر بندرعباس پرداخته است. نتیجتاً در اثر این تعامل روابط میان ارکان سازمان فضایی با تهدید مواجه است. احداث محله های جدید صرفاً جهت سکنی دادن مهاجران چهره شهر را مخدوش کرده و ساختار شهری را از حیز انتفاع ساقط کرده، چراکه ساختار شهر بندرعباس دیگر تابع نظام خور ها و تراس های ساحلی نیست، بلکه تابع نظام بنادر و سکنی دادن جمعیت مهاجر است. در بین این ارکان، هسته نیز معنای ذهنی و مفهومی خود را که منتسب و برگرفته از دریا بود از دست داده و تنها در شمایل یک امر کالبدی در بازار شهر بروز و ظهور یافته است. تبدیل شهر بندرعباس به منطقه پس کرانه محلی شهر-بندر شهید رجایی، کریدورهای ارتباطی بین این دو را به کریدورهای سرویس دهنده تبدیل کرده و مفهوم منظر راه و ارتباط با دریا را ضعیف و محقر ساخته است.
تحلیل ساختاری مکاتیب عبدالله قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸
197 - 211
حوزههای تخصصی:
مکتوبات یکی از گونه های مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دوره های مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوب نگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامه هایی برای انتقال آموزه های عرفانی و هدایت سالکان طریقت کرده اند. عبدالله قطب یکی از عارفان برجسته قرن نهم هجری است که اقدام به تأسیس جامعه ای آرمانی و مدینه ای فاضله با عنوان «اخوان آباد» در حوالی جهرم کرد. وی از طریق نگارش مکتوبات به اداره این جامعه آرمانی و هدایت و تعلیم مریدان خود پرداخت؛ مکتوباتی که هم از نظر نثر شیوای فارسی و هم از نظر دربرداشتن نکات ارزشمند عرفانی برای ارشاد و تعلیم سالکان درخور توجّه است. بر این اساس، در این جستار با روش تحلیلی توصیفی ساختار مکاتیب قطب مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد ویژگی های سبکی نگارش قطب، یعنی گرایش به ساده نویسی و ایجاز و اختصار، ساختار مکتوبات وی را دستخوش تغییر قرارداده و همین امر سبب تفاوت مکاتیب قطب در قیاس با سایر مکتوبات عرفانی شده است. این مکتوبات در زمره مکتوبات اخوانی و چند سویه جای می گیرد.
ساختار و پیکره شهر در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۴۶-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله ساختار و پیکره شهر در شعر معاصر است. پژوهش در پی جواب دادن به این سؤال است که شهر در اندیشه شاعران معاصر چه کارکردی دارد. در واقع مساله این است که در تدوین و سرایش شعر در دوران معاصر چه رویکرد یا نگاهی به شهر وجود داشته و یا دیدگاه حاکم بر اذهان شعرا و اندیشمندان حوزه ادب فارسی، چگونه تبیین شده و دارای چه مفاهیمی است. فرضیه بر این است که شاعران بنا به وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی خاصی که داشته اند، تلقی های خاصی از آن داشته اند و اندیشه های خود را در قالب شهر ریخته و یا دست به تأسیس شهر و آرمانشهر زده اند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و از ابزار گرداوری داده: مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در این پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل متن، ابتدا تمام مؤلفه-هایی که به نوعی با مبحث کتاب ارتباط داشتند، به عنوان داده های متن گردآوری، سپس به تحلیل آنها پرداخته شد. در پایان رویه های حکام بر شعر دوران معاصر را از شهر و مفهوم آن، به اختصار اشاره شده است.
بحثی در صحت و سقم انتساب منظومۀ خسرونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه عاشقانه خسرونامه یا گل و هرمز یکی از مثنوی های معروف منتسب به عطار است که برخلاف دیگر مثنوی های جعلی منسوب به وی، به خاطر نظم و انسجام شعری و اشتمال بر پاره ای ویژگی های زبانی و تبحر سراینده، عده ای را بر آن داشته است تا این منظومه را از آنِ عطار بدانند و آن را در ردیف چهار منظومه اصلی و مسلّم وی، یعنی منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه بنشانند. درمقابل، عده ای دیگر نیز با بیان ادلّه ای این انتساب را رد کرده اند. این مقاله به مطالعه سبک شناختی خسرونامه ازحیث ساختار، زبان و محتوا می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب این منظومه به عطار نادرست است؛ زیرا بین خسرونامه و آثار مسلّم عطار، هم ازحیث شکل و ساختار، هم ازنظر کاربردهای زبانی در دو سطح واژگانی و نحوی و هم ازجنبه محتوا و درونمایه، اختلاف و تفاوت های عمده ای وجود دارد. از طرف دیگر با مطالعه نسخه شناختی و برون متنی این منظومه و کشف برخی حقایق تاریخی، رد انتساب آن به عطار تقویت می شود.
تعامل بین ساختار و عاملیت و اشارات تربیتی آن برای دوره کودکی؛ با تأکید بر نظریه انسان عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی تعامل ساختار و عاملیت در نظریه انسان عامل و اشارت تربیتی آن برای دوران کودکی است.
روش: بدین منظور این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیلی استنتاجی در سه گام مشخص انجام شد. ابتدا مؤلفه های مفاهیم عاملیت و ساختار در نظریه انسان عامل تحلیل و توصیف شدند. سپس، نسبت ساختار و عاملیت در چارچوبی سیستماتیک استنتاج گردید. درنهایت بر اساس تحلیل های صورت گرفته، دلالت هایی تربیتی و عملی برای کیاست و ریاست دوران اوان کودکی عرضه شد.
یافته ها: برمبنای اهتمام فلسفی نظریه انسان به مثابه عامل، ابتدا مؤلفه های عاملیت شامل(اراده و اختیار، اندیشه ورزی و...) و مؤلفه های ساختار در دو بخش درونی(نفس و فطرت) و بیرونی(شرایط زمانی و مکانی، ایدئولوژی ها و...) احصاء گردید. درخصوص نسبت دوگانه عاملیت ساختار، غفلت از اسباب عاملیت انسان و پذیرش کنش ناپذیری و بی ارادگی او در مصافِ ساختارها از سویی و از دیگرسو، ابرام توجیه ناپذیر بر نقش ساختارها، دو کرانه ی طیفی است که باید از آن ها رو گردانید. از این رو با پذیرش عاملیت به عنوان سخت هسته ی این نظریه، ساختار نیز دارای اصالت است. بنابراین، تعامل گرایی، به معنای میانه روی و پرهیز از گرایش به سوی کرانه های افراطی طیف مدنظر است. البته این نظریه برای تدقیق این تعامل، بیشترین استفاده را از مفهوم«گزینش و انتخاب عاملانه» نموده است.
نتیجه گیری: سرانجام بنا بر فقدان عاملیت در کودکی، اتخاذ انگاره کودک به مثابه شبه عامل و برداشت از دوران کودکی به مانند دوران گذار به عاملیت، دلالت های طرح شده می توانند تمهیدات رشد و توسعه ی پایه های عاملیت را براساسِ اهمیت تعامل پویای دوگانه ی عاملیت ساختار در دوران بزرگسالی فراهم سازند.
مفهوم پردازی توسعه برنامه های میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران در سال های اخیر تلاش کرده اند میان رشتگی را در چارچوب نظریه های مختلفی بازنمایی کنند. با این وجود، ابعاد و زوایای آن در جامعه علمی به نیکویی مورد واکاوی قرار نگرفته است. این پژوهش با هدف مفهوم پردازی توسعه برنامه های میان رشته ای از منظر نظریه سیستم های پیچیده به انجام رسیده است. این پژوهش از نوع کیفی و در آن از روش «گروه کانونی» استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل؛ 7 نفر از اعضاء هیات علمی که در زمینه پژوهش دارای تجربه و فعالیت پژوهشی بوده اند، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی، و بطور مشخص تحلیل تم(مضمون)، کد گذاری باز، و محوری انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بعد کارکردی، عواملی همچون؛ 1- تفکر میان رشته ای، 2- بلوغ رشته ای، 3- توجه رسمی، 4- نیاز سنجی و مسئله یابی، 5- تولید دانش تلفیقی، و 6- شبکه سازی در توسعه برنامه های میان رشته ای موثرند. همچنین از بعد ساختاری؛ 1- نهاد سازی، 2- ساختار برنامه درسی 3- عوامل سازمانی و 4- ساختار ذهنی افراد، بر توسعه برنامه های میان رشته ای تاثیر گذارند. با اجرای این پژوهش این نتیجه حاصل شد که؛ میان رشتگی نه تنها خود حاصل پیچیدگی است، بلکه توسعه و تداوم بخشی فعالیت های میان رشته ای در فراهم سازی ظرفیت های پیچیده در سیستم دانشگاه، نقشی بسیار اساسی ایفا می کند.
پیشنهاد الگویی برای اجرای آموزش های مدیریت دانش در شرکت های خدمات پس ازفروش خودرو
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی آموزش مدیریت دانش در شرکت های خدمات پس از فروش خودرویی ایساکو انجام شده است. روش پژوهش ازلحاظ اهداف کاربردی و ازنظر دادها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) و ازنظر ماهیت در بعد کیفی، داده بنیاد از نوع خود ظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. میدان تحقیق این پژوهش را تعدادی از خبرگان (افراد معرفی شده توسط اساتید و دارای دکترای تخصصی و پژوهش در زمینه مدیرت دانش) این حوزه و در بخش کمی کلیه کارکنان شرکت (مدرک لیسانس به بالا و آشنا با مدیریت دانش) به تعداد 140 نفر تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در بخش کیفی آگاهانه هدفمند از نوع گلوله برفی بوده و تعداد 18 نفر خبره انتخاب شدند که در خبره شماره 15 به اشباع نظری رسیدیم. در بخش کمی بر اساس فرمول تعیین حجم مورگان 106 نفر به عنوان تعداد نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر پس از کدگذاری باز و محوری ابزار سنجش حاصل شده، در قالب یک فرم تنظیم و برای خبرگان جهت کدگذاری انتخابی ارسال و مورد اعتبارسنجی قرار گرفت و بر این اساس پرسشنامه محقق ساخته طراحی و میان نمونه آماری به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد و در پایان الگویی با 7 بعد، 26 مؤلفه و 138 شاخص احصا شد. ابعاد شناسایی شده در یک ساختار متجانس، سازه های الگوی یک مفهوم تحت عنوان الگوی آموزش مدیریت دانش در شرکت های خدمات پس از فروش خودرویی را حمایت می کنند و بر اساس این الگو شرکت های این صنعت می توانند در مسیر تعالی آموزش مدیریت دانش حرکت نمایند. الگوی ارائه شده می تواند به عنوان بنایی برای سازمان ها جهت تعریف اقدام های بهبود و توسعه ای مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی ماهیت کنسرسیوم (اتحادیه شرکت ها) و مقایسه اجمالی آن با عناوین مشابه
منبع:
قضاوت سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
17 - 44
حوزههای تخصصی:
پیشرفت و شکوفایی اقتصاد یک جامعه پویا در گرو سرمایه گذاری و انتفاع مطلوب از ابزارهای موجود از جمله دانش فنی، مدیریتی و تکنولوژی کشورهای توسعه یافته در نظام تولیدی و عمرانی کشور می باشد.دیگر یکی از راه های شکوفایی اقتصادی کشورها استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته و موفق در عرصه اقتصادی می باشد.صنایع جهانی به منظور تأمین نیازها در مدت زمان کوتاه و با صرف هزینه کمتر به دست کشیدن از راه های سنتی و روی آوردن به ابزارهای جدید و مشارکت محور سوق پیدا نموده اند، چه آنکه گستره دامنه فعالیت مورد نظر گاهی به حدی وسعت دارد که در عمل نیل به هدف مدنظر از توان و تخصص یک فرد خارج است و مشارکت دادن صاحبان تخصص در امر مورد نظر ضرورت دارد.پروژه های صنعتی که در مواردی از حالت تخصصی خارج بوده و بهره گیری از تخصص های متفاوت نیاز پیدا می کند.در حقوق ایران مقررات مشخصی در خصوص قرارداد کنسرسیوم وضع نگردیده و صرفا به وضع قوانین کلی و سطحی منجمله قانون جلب و حمایت از سرمایه گذاری خارجی اکتفا شده است ,در حالی است که با لحاظ اهمیت قراردادهای کنسرسیوم و موارد استفاده از ان بویژه در پروژه های بزرگ و فواید ان, لزوم تدوین قوانین حمایتی و صریح بیش از پیش نمود پیدا می کند.فقدان قانون مناسب و عدم شناسایی این نوع قرارداد در قالب یکی از اقسام شرکت های مصرح در قانون تجارت، اجرای مقرره موضوع ماده 220 قانون تجارت و در نتیجه اعمال احکام سختگیرانه شرکت های تضامنی در خصوص کنسرسیوم را موجب می گردد و از این رو سرمایه گذاران داخلی و خارجی را نسبت به استفاده از این نوع مشارکت بی میل می نماید.لذا پرداخت به مزایای کنسرسیوم در این جستار، مهر تاییدی بر لزوم رفع خلاء قانونی نبود قوانین مشخص در خصوص قرارداد کنسرسیوم خواهد بود.
سیر تحول ساختار کنش گری سازمان های تروریستی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
145 - 193
حوزههای تخصصی:
سازمان های تروریستی مدرن به سوی ساختار شبکه ای و غیرمتمرکز گرایش دارند. این سازمان ها از ساختار سلسله مراتبی به سوی ساختار شبکه ای و پویا تغییر جهت داده اند. القاعده تا 11 سپتامبر از ساختار سلسله مراتبی بهره می گرفت، ولی پس از حمله آمریکا به افغانستان، به بازسازی سازمان خود پرداخت و از ساختار متمرکز به ساختار غیرمتمرکز و شبکه ای تمایل یافت. داعش دو ساختار اداری و تروریستی دارد. ساختار اداری آن متمرکز و سلسله مراتبی با رهبری منسجم بالا به پایین و سازمان تروریستی آن غیرمتمرکز و خودگردان است و براساس راهنمایی های ایدئولوژیک و پیام کاریزماتیک و حیات سلولی هسته ها ی خودگردان و خودکفا به انجام عملیات مشغول است. متحدان داعش نیز با اعلام بیعت با آن بر مبنای راهبرد ایدئولوژیک، اهداف عملیاتی خود را انتخاب و به انجام آن مبادرت می کردند. در نهایت سازمان های تروریستی مدرن به مرور ساختار خود را از سلسله مراتبی و متمرکز به سوی ساختار غیرمتمرکز، شبکه ای و خودگردان سوق دادند.
کارکرد توحید اجتماعی در عاملیت و ساختار اجتماعی با تأکید بر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
142 - 173
حوزههای تخصصی:
توحید اجتماعی که حاصل فهم اجتماعی و عمل زا از اصل اعتقادی توحید است، در دیدگاه آیت الله خامنه ای به مثابه نظریه اجتماعی و ساختاری کلی برای زندگی است و فرضیه کارکرد توحید اجتماعی را در مبادی نظری جامعه توحیدی ازجمله عاملیت و ساختار اجتماعی مطرح می کند؛ ازاین رو هدف این مقاله بررسی کارکرد و ثمرات فهم اجتماعی از توحید در دوگانه عاملیت و ساختار اجتماعی با محوریت آیات قرآن است. این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای و منطق فهم آیات و استدلال عقلی صورت گرفته، نشان داد هم عاملیت و هم ساختار از توحید اجتماعی متأثر می شوند. محوریت اطاعت از خدا در مناسبات اجتماعی و حق محوری و نفی هواپرستی در حرکت اجتماعی، برونداد کارکرد توحید اجتماعی در عاملیت هاست و نفی تعدد ولایت ها و ساختارهای شرک آمیز، هم سرنوشتی اجتماعی امت اسلام، کنترل اجتماعی از طریق فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر، تحول در اعتبارات بعدالاجتماع و تأسیس نهادهای اعتباری و جهت دهی توحیدی به نهادها و سازمان های اجتماعی، برونداد کارکرد توحید اجتماعی در ساختار است. سنت های الهی نیز به عنوان قوانین اجتماعی تخلف ناپذیر که ناشی از عملکردهای اجتماعی و جمعی انسان هاست، به عنوان عاملیت فوق انسانی در تحولات کلان و سرنوشت جوامع دخیل اند.
آموزش عالی مالزی: تحوّلات و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
95 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر، ترسیم تحوّلات آموزش عالی مالزی به عنوان یکی از رقبای جدی ایران در آسیا، در دو بُعد کیفی و کمّی است. روش تحقیق در بخش تحوّلات کیفی، مطالعه اسنادی، و در بخش های دیگر بررسی آماری است.
یافته ها نشان می دهد که مالزی با تدوین دو برنامه موسوم به 2010 و 2020 در این بخش به دستاوردهای مهمی بویژه در توسعه ظرفیت های دسترسی و ایجاد فرصت های برابر نائل شده است.
این کشور با پیش بینی ساختاری مستقل در وزارت علوم تحت عنوان بخش مدیریت آموزش عالی خصوصی، به نحو چشمگیری به توسعه دانشگاه های خصوصی و جذب دانشجویان خارجی رو آورده است. پنج سیاست کلان آموزش عالی مالزی عبارتند از: افزایش استقلال دانشگاهی، ارتقای کیفیت، جهش در جذب دانشجویان خارجی، نوسازی تربیت معلّم، و تغییر ساختار پذیرش دانشجو.
در بخش مؤلفه های کمّی نیز در اکثر زمینه ها شاهد توسعه ظرفیت ها و رشد چشمگیر هستیم؛ هر چند این تحوّل، آسیب ها و چالش هایی را چون عدم تعادل در نسبت استاد به دانشجو و مقوله تضمین کیفیت به همراه داشته است.
مطالعه تطبیقی برنامه های رشد و توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در دانشگاه های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
7 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، توصیف برنامه های رشد و توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی بود. این پژوهش، مطالعه ای تطبیقی از نوع توصیفی است. برنامه های 53 دانشگاه ایران، آمریکا، کانادا، استرالیا، انگلستان، هنگ کنگ، به شیوه فرا ترکیب کیفی در MAXQDA10 کدگذاری خط به خط شد. مؤلفه های شناسایی شده به صورت قیاسی، تلفیق و توصیف شدند. بر اساس یافته های پژوهش، شیوه های ارائه برنامه ها عبارت اند از: برگزاری کارگاه، ارشادگری، درس های بلندمدت، سمینار، کارورزی زیر نظر ارشادگر، جلسات گفتگو، معارفه، نقد تدریس های نمونه ، مشاوره فردی، شرکت در جلسات دانشگاه، شبکه سازی تجارب، نقد همتایان، گروه های مطالعاتی، دوره های کوتاه مدت، مشارکت اجتماعی، سایه استاد، کارپوشه تدریس، مصاحبه با اعضای هیئت علمی، مشاوره گروهی، کار گروهی، خودآموز، در باز کلاس درس. محتوای دوره ها عبارت اند از: موضوعات مرتبط با تعلیم وتربیت، مدیریت، شایستگی های بین فردی اجتماعی، نگارشی، پژوهش اخلاق پژوهش، آینده پژوهی، آشنایی با نقش های سازمانی، شایستگی های فردی، ارائه خدمات، اخلاق حرفه ای، تأیید جامعه علمی. موضوعات با مخاطب عام به صورت مرکزی، عموماً در مرکز تحصیلات تکمیلی و با همکاری مراکز فناوری، کتابخانه ها، دانشکده های همکار مانند دانشکده مدیریت و موضوعات با مخاطب خاص در دانشکده های موضوعی ارائه می شوند. شیوه های ارائه دوره با توجه به هدف ها، امکانات و فرهنگ حاکم بر مؤسسه و محتوای دوره ها با توجه به هدف های مؤسسه تعیین می شوند. به منظور طراحی و اجرای موفق دوره ها لازم است نیازهای اعضای هیئت علمی و فرهنگ یادگیری آنها شناسایی شود.
طراحی سازمان ملی ارزشیابی، اعتبارسنجی و تضمین آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
145 - 174
حوزههای تخصصی:
ضرورت طراحی و انجام پژوهشی نظام دار در خصوص نظام مناسب و فراگیر ارزشیابی کیفیت در نظام آموزش عالی متناسب با دانش و تجربیات بین المللی و ملی جهت مشخص کردن روش، فرایند اجرا، معیارهای ارزشیابی و ساختار مدیریتی این نظام و ویژگی های آن، هدف پژوهش حاضر آن است که ضمن بررسی تجارب ملی و بین المللی، رویکرد بومی نظام ارزشیابی کیفیت آموزش عالی را طراحی کرده و به دنبال آن، چارچوب سازمان ملی ارزشیابی کیفیت آموزش عالی را تدوین و ارائه کرده است. برای سنخ شناسی تجارب جهانی و الگوگیری از آن از روش مطالعه تطبیقی و برای بررسی انتقادی و تفسیر تحلیلی فعالیت ها و تجربه های ملی از روش مطالعه اسنادی استفاده شده است. در قسمت یافته های پژ وهش نیز ساختارهای پیشنهادی سازمان ملی ارزشیابی کیفیت آموزش عالی ارائه شده است.
مطالعه ساختاری و محتوایی مؤلفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
30 - 43
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی، نقطه اوج هنرکتیبه نگاری و زمینه ساز راه یابی آن به هنرهای صناعی از جمله، قالی بافی به شمار می آید. به یقین بیشترین حضور کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی می باشد. اگرچه محدودیت جنس و بافت قالی در نگارش این نوع کتیبه ها، آن ها را از کتیبه نگاری در معماری و فلزکاری متمایز می کند، اما با نگاهی موشکافانه می توان دریافت که مؤلفه های بصری شاخصی در این قالی ها وجود دارند که از حیث ساختار و محتوا، تفاوت های آشکاری میان قالی های کتیبه دار ترنجی و محرابی پدید آورده اند. به نظر می رسد مضامین محتوایی و همچنین کاربرد متفاوت این دو نقش، تأثیر چشمگیری در وجوه اشتراک و افتراق مؤلفه های بصری درکتیبه های نوشتاری این قالی ها داشته که تا کنون به صورت مشخص به آن پرداخته نشده است. از این رو تأکید این پژوهش بر شناخت آن ها متمرکز است. پرسش اصلی این است، تفاوت های ساختاری و محتوایی در مؤلفه های بصری کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی در چه زمینه هایی وجود دارد؟ این پژوهش، به شناخت ساختاری و محتوایی مؤلفه های بصری شاخص و تفاوت های آن ها در کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی می پردازد و به روش توصیفی-تطبیقی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هفت تخته قالی ترنجی و هفت تخته قالیچه محرابی مربوط به اواسط قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم هجری قمری است که در زمره نمونه های شاخص موجود از هر نقش به شمار می آید. نتایج حاصل از مطالعه مؤلفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی، نشان از وجوه افتراق چشمگیری در بین آن ها می دهد. مؤلفه های بصری کتیبه های نوشتاری در قالی های محرابی نسبت به قالی های ترنجی تنوع بیشتری دارند و نوشتار در آن ها نقش اساسی تری ایفا می کند. در مقابل، کتیبه های قالی های نقش ترنجی به عنوان بخشی جزئی تر در متن نقوش اسلیمی قالی قرار می گیرند و غالباً ساختار کتیبه نگاری ها از یک روش بهره گرفته است. البته اشتراکاتی در مؤلفه هایی مانند فضاسازی و ریتم و همچنین استفاده از خط نسخ درکتیبه های هر دو نقش وجود دارد.
جایگاه ساختار نحوی در پرداخت مضامین عرفانی در مثنوی (با تاکید بر نسخه مصور موزه هنر والترز در بالتیمور آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
400 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف در این تحقیق، بررسی ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی است که با روش جمع آوری کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی به این نتایج دست یافته است: مولانا به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران، نقش برجسته ای در امر جمله سازی و واژه سازی دارد. گاه با ترکیب واژه بسیط با یک پسوند و پیشوند، گاه با ترکیب آن با یک واژه دیگر، گاه با ساخت واژه به تبعیت از ساخت واژه در زبان عربی و گاه با باستان گرایی و هنجارگریزی هنر خود را به رخ می کشد. عمده ساختارهای نحوی شعر مثنوی مولانا در زمینه نوآوری در کاربرد واژگان و نبود باستان گرایی است که با تغییرات نحوی، سبک علمی، ادبی و خطابی که در بلاغت به کار می رود؛ هویدا می شود و همچنین علم معانی، بیان و بدیع نیز آشکار می کند. مولانا در اشعار خود از دستور و نحو به حوزه کارکردهای بلیغ و فصیح روی آورده است و حال، مقام مخاطب و موضوع سبب شده است که اقسام کلام از ظاهر دستوری خود عدول کند و به کارکرد بلاغت جمله و کلام بیفزاید. همجنین مضامین عرفانی در قالب نگاره ها در نسخه مصور مثنوی معنوی نمود بارزی دارد.اهداف پژوهش:بررسی ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی معنوی.بررسی مضامین عرفانی در نسخه مصور مثنوی معنوی در موزه هنر والترز.سؤالات پژوهش:ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی معنوی چگونه است؟مضامین عرفانی در نسخه مصور مثنوی معنوی در موزه هنر والترز چگونه بازتاب یافته است؟