مطالب مرتبط با کلیدواژه

ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ


۱.

مطالعه ی تطبیقی جوامع شهر نشین جنوب شرق ایران و دره هند (در عصر مفرغ)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهرنشینی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ هزاره ی سوم ق.م دره هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۸ تعداد دانلود : ۷۹۱
پیشینه ی ارتباطی دره هند با جنوب شرق ایران به هزاره ی سوم ق.م بر می گردد. هر چند این ارتباط ممکن است در ادوار قبلی نیز بوده باشد اما هزاره ی سوم ق.م اوج این ارتباطات می باشد. این دوره که از طرفی به دوره مفرغ شهرت دارد، دوره ظهور جوامع شهرنشین نیز هست. محوطه های روستایی با افزایش جمعیت بزرگتر می شوند و با افزایش جمعیت، نیاز جوامع به منابع غذایی نیز افزایش می یابد. در این اثناء مناطقی که دارای شرایط آب و هوایی بهتری بودند، بعنوان قطب های کشاورزی عمل می کردند. در مقابل مناطقی نیز وجود داشتند که به دلیل شرایط مناسب معادن خصوصا سنگهای نیمه قیمتی حائز اهمیت بودند. در این دوره که جوامع گسترش پیدا نمودند، نیاز جوامع به کالاهای لوکس نیز افزایش یافت و ایجاد ارتباط بین این مناطق برخی دیگر از محوطه ها را مطرح کرد. با یک نگاه کلی متوجه می شویم که با یک سیستم بزرگ مواجه هستیم که منافع زیر سیستم های آن به هم گره خورده است. هدف مقاله حاضر این است تا ضمن معرفی بخشی از این سیستم عظیم در هزاره ی سوم ق.م به چگونگی ارتباط محوطه های جنوب شرق ایران و دره هند بپردازد. زیر سیستم هایی که چنان بهم گره خورده بودند که با کوچکترین مشکلی در بخشی از این سیستم ممکن بود کل سیستم دچار مخاطره گردد. همین امر یعنی ارتباط محوطه های فوق از مهمترین ضروریات این تحقیق است تا از طریق آن بتوان به درک مناسبتری از تمدنهای فوق رسید. در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی به هدف فوق دست یابیم.
۲.

گزارش مقدماتی بررسی الگوهای استقراری عصر مفرغ دشت نهاوند(سرچشمه کاماسیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاوند ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ فرهنگ یانیق گودین گیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۰۴
عصر مفرغ به دلیل همزمانی آن با تحولات آغاز شهر نشینی در مطالعات باستان شناسی جایگاه ویژه ای دارد؛نکته قابل توجه ، ان است که این تحولات درتمامی فلات ایران به رغم ظهور خط در منطقه جنوب غربی ایران به یک میزان،تاثیر گذارند به یک میزان،تاثیرگذار نیستندو ما از تاثیرات و کنش فرهنگ های محلی و یا تاثیرگذار خارجی بر این پدیده اطلاعات کافی نداریم.زاگرس مرکزی و دشت نهاوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و وجود منابع زیست محیطی لازم،یکی از مناطق کلیدی جهت بررسی این پدیده به حساب می آید.فرهنگ یانیق یک از فرهنگ هایی است که از طریق شمال غرب ایران تاثیرات خودرابرمنطقه نهاده است که ماازمیزان آن و همچنین گسترش جغرافیایی و رابطه آن با میانرودان و جنوب غربی ایران،آگاهی های کافی در اختیار نداریم.فرهنگ گودین III که نام خود را از محوطه گودین تپه – دردشت کنگاور و در مجاورت این منطقه – اخذ کرده است بالافاصله پس از فرهنگ یانیق ، زاگرس مرکزی را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیرات در حدود یکهزار سال به طول انجامیده است.در طی یک بررسی پیمایشی در دشت نهاوند در سال 1384مجموعااز 36محوطه بازدید شد که آثار آن از دوران مس سنگی تا دوران اسلامی رادربرمی گرفت.16محوطه شناسایی شده،معرف آثار عصر مفرغ در منطقه بود.مقاله حاضر به شناسایی الگوهای استقراری منطقه در عصر مفرغ به کمک تحلیل داده های باستانشناختی می پردازد.
۳.

گونه شناسی فرمی و تکنیکی مصنوعات مرمری در محوطه های شاخص پیش از تاریخی (عصر مفرغ) جنوب شرق ایران

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ جنوب شرق فلات ایران سنگ مرمر فن آوری مصنوعات سنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۵۷۷
بررسی ارتباط و تأثیرات فرهنگی و تجاری- صنعتی بر اساس تکنولوژی های ساخت ظروف سنگی در محوطه-های عصر مفرغ جنوب ِشرق ایران، کمتر مورد تحقیق پژوهشگران بوده و داده ها در مقیاس استقراری یا ناحیه ای معرفی شده اند. لذا در این پژوهش مقدمه ای برای شناخت و بررسی تکنولوژی ساخت مصنوعات مرمری بر اساس شواهد موجودِ روی آثار در مقیاس منطقه ای به شیوه گونه شناسی از منظر فرم و تکنیک انجام گرفته است. طرح مطالعه، بررسی رایج ترین و شاخص ترین تکنیک های مته کاری، اشتراکات صنعتی محوطه ها و تنوع آن ها بر اساس شواهد قابل مشاهده بر مصنوعات مرمری - که در مقایسه با مصنوعات کلریتی تلاشی در شناخت آن ها صورت نگرفته- در شاخص ترین محوطه های عصر مفرغ جنوب شرق ایران همچون جیرفت، دامین، خوراب، بمپور، شهر سوخته، شهداد، تپه یحیی و تل ابلیس است؛ که با تکیه بر گزارش های منتشره و مطالعات میدانی و آزمایشگاهی صورت پذیرفته است. درنتیجه رایج ترین نوع ساخت ظروف، اشتراک های فرمی و 4 نوع از شواهد تکنیک های حفاری معرفی شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج بررسی و هم سنجی داده های مذکور می تواند قابل تعمیم به دیگر محوطه های جنوب شرق و به طور کل، فلات ایران بوده و در پژوهش های آتی همچون بررسی تکنولوژی های باستانی و منشأ تکنولوژی های تولید آثار سنگی راه گشا باشد.
۴.

نوسانات آب دریای مازندران از هزاره سوم ق.م تا هزاره اخیر و تأثیر آن بر پراکنش مراکز استقراری در جنوب شرق دریای مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ دریای مازندران محوطه های باستانی نوسانات سطح دریا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۳ تعداد دانلود : ۶۸۵
دریای مازندران بزرگ ترین دریاچه روی زمین است و به دلیل بسته بودن حوضه آبریز، در طول زمان نوسانات زیادی داشته است. از بدو شکل گیری این دریا تا کنون، کمینه سطح آب آن به 113- متر و بیشینه آن به 50+ متر رسیده است. در خلال هر پیش روی و پس روی، اراضی زیادی از آب خارج شده و منابع جدیدی اضافه شده یا منابعی به زیر آب می روند. پس روی و پیش روی آب دریای مازندران در پژوهش های متعددی بررسی شده که بیشتر بر مبنای مطالعه و سن سنجی رسوبات مغزه های استخراج شده و در برخی موارد تلفیق این اطلاعات با دانسته های تاریخی است. بر مبنای این یافته ها و تلفیق آن با شواهد باستان شناختی موجود، اطلاعات پیش رو استخراج شده است. در واقع، در این مقاله با بررسی دقیق مقدار نوسانات آب دریای مازندران از هزاره سوم ق.م تا کنون و تلفیق آن با اطلاعات باستان شناسی، نشان داده شده که این نوسانات و به ویژه آخرین پیش روی عمدة دریای مازندران در 1300 میلادی، مهم ترین عامل مدفون شدن استقرارگاه های انسانی در زیر رسوبات در برخی نواحی جنوب شرق دریای مازندران است. این در حالی است که پیش تر، ترک منطقه را مهم ترین عامل این خلأ اطلاعاتی می پنداشتند.
۵.

ساختارشناسی خمره ی نو یافته ی سفالی چرخه ی زیستی متعلق به گورستان پیش ازتاریخی کِشیک سیستان و بلوچستان، جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: SEM-EDX ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ خمره منسوب به چرخه زیستی ساختارشناسی سفال گورستان کشیک نیک شهر بلوچستان XRPD OPM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۵۷۷
کشف اتفاقی محوطه پیش از تاریخی کشیک در شهرستان نیک شهر استان سیستان و بلوچستان منجر به شناسایی یک گورستان هزاره سوم ق.م. گردید که دربردارنده آثار ارزشمند سفالی، فلزی و بقایای تدفین بود. در این میان یک خمره سفالی یافت گردید که با توجه به اهمیت و نقوش موجود در سطح آن نیازمند بررسی های علمی جزئی و دقیق تری بود. این خمره سفالی بر اساس نحوه تکرار نقوشش، خمره چرخه زیستی نامیده شده است. به منظور بررسی فن ساخت، شرایط پخت و کوره، بومی یا وارداتی بودن آن و همچنین شناسایی رنگدانه های به کار رفته برای ایجاد نقوش با روش های آنالیز پراش پرتوایکس به روش پودری (XRPD)، آنالیز طیف بینی پاشنده انرژی پرتو ایکس کوپل شده به میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM-EDX) و مطالعه مقطع نازک سفال (OPM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از روش های فوق نشان دهنده ی استفاده از خاک هایی با منشأ آبرفتی و منطق ه ای رودخانه کشیک دارد که حاکی از منشأ محلی و بومی سفال بررسی شده در این منطقه است. همچنین در ساخت خمره هیچ گونه تنوعی از کانی ها مشاهده نمی شود و عمده کانی موجود در آن کوارتز با دانه های ریز رسوبی است. در پخت سفال شرایط اکسیداسیون و همچنین احیا را با توجه به حضور پیک کربن (گرافیت) و مغز خاکستری سفال می توان اثبات نمود. رنگدانه مورداستفاده جهت تزئین نقوش دارای عناصر آهن و منگنز است که به جهت پایداری و پایه معدنی آن ها استفاده شده و در ترکیب با یکدیگر، تنالیته ای از رنگ قهوه ای تا سیاه را ایجاد می نماید.
۶.

بررسی نتایج آخرین فصل از پژوهش های باستان شناختی تپه گیان نهاوند

کلیدواژه‌ها: زاگرس مرکزی نهاوند تپه گیان تدفین ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۸ تعداد دانلود : ۵۶۶
آخرین فصل از پژوهش های میدانی تپه گیان نهاوند در زاگرس مرکزی در بهار و تابستان1390 ه .ش. تحت عنوان گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه به سرپرستی علی خاکسار انجام شد که هدف اصلی این طرح، حفاظت فیزیکی این تپه شاخص دربرابر عوامل تخریبی آن بود. درکنار این هدف، گاه نگاری تپه گیان و وضعیت باستان شناسی منظر بصری این محوطه نیز برای نگارندگان پرسش اصلی بودند. طی این برنامه پژوهشی، تعداد 27 گمانه در ابعاد 5/1 در 5/1 متر در همه جهات تپه ایجاد گردید که نتایج قابل توجهی به دست داد. ازجمله این نتایج می توان به ابعاد و اندازه تپه، شواهدی از دوره پارتی در آن و شناسایی عرصه واقعی تپه اشاره کرد که گسترش آن در بخش های جنوبی، شرقی و جنوب شرقی عرصه ظاهری تپه نشان می دهد که در زیر بافت خیابان ها و منازل مسکونی شهر کنونی گیان قرار داشته است. طی گمانه زنی در محدوده ای خارج از عرصه ظاهری تپه، شواهدی از یک تدفین عصر مفرغ میانی (تدفین 123) شناسایی گردید که با توجه به مستند نبودن 122 تدفینی که طی کاوش های هیأت فرانسوی به دست آمده بود، تصمیم بر آن شد تا این تدفین به طور کامل مورد کاوش و مستندنگاری قرار گیرد. پژوهش حاضر دارای نظامی کیفی، هدف آن بنیادی، و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است. اساس یافته اندوزی در این پژوهش میدانی است. در این مقاله، ضمن ارائه نتایج حاصل از گمانه زنی، به بحث، بررسی و مطالعات تطبیقی تدفین 123 تپه گیان پرداخته خواهد شد.
۷.

طرح یک فرضیه در رابطه با علل متروک شدن محوطه های پایان عصر مفرغ در شمال شرق و شرق و گذار به آغاز عصر آهن در نیمۀ شمالی ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن دورۀ گذار نیمۀ شمالی ایران شرق و شمال شرق ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۵۲۸
در مطالعات باستان شناسی هزارۀ دوم قبل ازمیلاد نیمۀ شمالی ایران براساس گاه شناختی رایج و مرسوم عصر مفرغ و عصر آهن ایران، عموماً بازۀ زمانی (2000) 1900 تا 1500 ق.م. معرّف عصر مفرغ پایانی و حدوداً 1500 ق.م. به عنوان آغاز عصر آهن شناخته می شود. ازسوی دیگر، برپایۀ شواهد و مدارک باستان شناسی، در اکثر محوطه های هزارۀ دوم قبل ازمیلاد نیمۀ شمالی ایران تصویر روشنی از توالی گاه شناختی و فرهنگی پایان عصر مفرغ و آغاز عصر آهن ارائه نشده است. این محدودیت بیشتر ناشی از بستر و ماهیت مواد و مدارک این دوره است که غالباً حاصل کاوش در گورستان های این دوره بوده و اطلاعات موجود در رابطۀ توالی لایه نگاری مشخص و دقیق در محوطه های استقراری این دوره در نیمۀ شمالی ایران، اندک است. در عین حال مدارک موجود نشان می دهد که اکثر مراکز اصلی و محوطه های این دوره، به ویژه در شمال شرق و شرق ایران (و دشت گرگان)، جنوب ترکمنستان و شمال افغانستان، در حدفاصل حدود 1700 تا 1500 ق.م. (پایان عصر مفرغ تا آغاز عصر آهن) متروک می شوند و در توالی استقراری این محوطه ها گسست فرهنگی و گاه شناختی مشهودی ایجاد می شود. در رابطه با علل متروک شدن محوطه های این دوره و گسست ایجادشده در توالی استقراری (و گاه شناختی و فرهنگی) اواسط هزارۀ دوم قبل ازمیلاد فرضیاتی مطرح شده است. غالب این فرضیات با رویکرد باستان شناسی به مواد فرهنگی، به ویژه مطالعه و تحلیل تغییرات ایجادشده در سنت های سفالی، به توجیه علل بروز گسست ایجادشده پرداخته است و عواملی نظیر مهاجرت ها و تهاجمات اقوام و فرهنگ های جدید، تغییرات زیست محیطی، افزایش جمعیت و در نتیجۀ آن افزایش میزان بهره برداری از منابع طبیعی و شوک زیست محیطی ناشی از آن و تغییر در شیوۀ اقتصاد معیشتی را به عنوان دلایل بروز گسست ایجادشده در توالی استقراری و متروک شدن مراکز این دوره در مناطق شرقی فلات ایران، پیشنهاد و مطرح کرده است. در این نوشتار، براساس یکی از فرضیات، مبتنی بر نتایج مطالعات زبان شناسی متون مذهبی منسوب به «هندو ایرانی عصر ودایی-گاهانی» پرسشی مطرح خواهد شد مبنی بر این که، آیا تحولات ناشی از اصلاحات مذهبی زرتشت که در بازۀ زمانی حدوداً 1700 (1800) تا 1500 ق.م. در شرق ایران روی داده است، به تنهایی و یا احتمالاً همراه با دیگر عوامل (احتمالاً تغییرات زیست محیطی) می تواند به عنوان یکی از عوامل تاًثیرگذار (تسریع کننده) در روند متروک شدن مراکز و محوطه های پایان عصر مفرغ شرق ایران و ازجمله عوامل گذار جوامع از عصر مفرغ به عصر آهن به شمار آید؟ با این وصف در نوشتار حاضر، بازۀ زمانی تقریبی (1600) 1700 تا (1400) 1500 ق.م. به عنوان دورۀ گذار از عصر مفرغ به عصر آهن مطرح و پیشنهاد می شود.
۸.

سازگاری های جوامع انسانی عصرهای مفرغ و آهن شمال ایران مرکزی با رویدادهای اقلیمی هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال ایران مرکزی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن رویدادهای اقلیمی نظام معیشتی سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۴۷۸
روند رو به پیشرفت جوامع یکجانشین-کشاورز منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی در اواخر هزاره چهارم ق.م به طور ناگهانی دچار رکود و ایستایی شد و جمعیت به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. این افول فرهنگی تا پایان عصر مفرغ وجود داشت و در اواسط هزاره دوم ق.م، محوطه های گورستانی عصر آهن، عمدتاً بدون وجود شواهد استقرار دائم و فعالیت های کشاورزی، با یک فرهنگ متفاوت ظاهر شدند. با توجه به فرهنگ مادی این جوامع، به نظر می رسد، این گورستان ها متعلق به جوامع کوچرو-گله دار/ شکارگر بوده اند. اعتقاد برخی بر این است که این اقوام، احتمالاً به دلیل تغییرات اقلیمی و زیست محیطی، از عرض های شمالی تر به فلات ایران مهاجرت کرده بودند. اما، همچنین، محتمل است که در جریان رویدادهای اقلیمی ۲/۵، ۲/۴ و ۲/۳ هزارسال پیش که با مخاطرات آب وهوایی همراه بوده اند، اغلب جوامع بومی شمال ایران مرکزی نیز که دچار قحطی، بیماری، خشونت، مهاجرت و مرگ ومیر شده بودند، با استراتژی های تاب آوری و سازگاری همچون تغییر نظام معیشتی از یکجانشینی-کشاورزی به کوچروی-گله داری/شکارگری، سعی کرده اند تا در برابر شرایط نامطلوب این دوره مقاومت کنند. در این پژوهش سعی شده است، با بهره گیری از اطلاعات دیرین اقلیم و دیرین محیط، علّت افول فرهنگی طولانی مدت در شمال ایران مرکزی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهند که تغییرات اقلیمی ناگهانی این دوره، نقش مستقیمی در دگرگونی های فرهنگی و تحولات عمده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته اند.  
۹.

مطالعه پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه در عصر مفرغ از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیای میانه پیکرک انسانی ریخت شناسی شمال شرقی ایران ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۷۲۲
دوره  ی مفرغ یکی از مهم ترین ادوار باستانی در ایران است. در این عصر رابطه  ی بازرگانی و تجاری گسترده  ای بین شمال شرق ایران باستان و آسیای میانه بوجود آمده بود. در جریان این تعاملات ارتباطات قابل توجه فرهنگی و هنری بین این دو منطقه دیده می شود. پیکرک  های انسانی در قبور مناطقی در شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه یافت شده  اند که به صورت تجریدی و انتزاعی از جنس گل و سنگ با قطر کم ساخته شده و از ظرافت و دقت زیادی برخوردارند که می تواند بازگوی ارتباط و برهم کنش های این دو منطقه در عصر مفرغ باشد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ این پرسش است که: پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه از لحاظ ریخت و کاربرد چه رابطه ای با هم داشته اند؟ در دوره مفرغ بیشترین پیکرک  های پیداشده را زنان تشکیل می  دهند. این آثار ازلحاظ ساختار و فرم بدن به شیوه انتزاعی و با لطافت، دقت و ظرافت قابل ملاحظه ای در اندازه  های کوچک از جنس سنگ و گلِ رنگی ساخته شده  اند و بر اندام  های مادینگی تأکید داشته  اند. این پیکرک  ها علاوه بر کاربرد مذهبی و آیینی، به مفهوم باروری و زایش اشاره دارند. پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه  ای و به روش تطبیقی توصیفی انجام گرفته است.
۱۰.

تصویرسازی با نقش بز در سفالینه های عصر مفرغ جنوب شرق فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال منقوش نماد بز تصویرسازی پویانمایی باستان ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۳۶۰
طرح اندازی نقشمایه ی حیوانی بُز یکی از ویژگی های منحصربه فرد سفالینه های منطقه جنوب شرق ایران در هزاره ی سوم ق.م است نقوش بز برروی این سفالینه ها با اشکال، فرم ها و شیوه های مختلفی، همچون شبهه طبیعت گرا و انتزاعی و یا با عناصر مشخص نژادی اجرا شده است. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و تبیین انواع نقشمایه های بز موجود بر سطوح سفالینه های جنوب شرق ایران مبتنی بر مساله حرکت و پویانمایی در محوطه های باستانی شهرسوخته و تپه صادق سیستان، بمپور، کشیک، اسپیدژ و چگردک در بلوچستان در بازه ی زمانی عصر مفرغ است. سوال اصلی تحقیق عبارت است از اینکه؛ حرکت در نقوش بز تصویر شده بر سفالینه های جنوب شرق ایران در چه قالب های حرکتی بیان شده است؟ آیا می توان این نقوش را براساس ویژگی های حرکتی و پویانمایی آنها تقسیم بندی نمود؟ روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش های میدانی و کتابخانه ای این پژوهش به ثمر رسیده است. نتایج مطالعات انجام شده نشان داد نقش مایه های بز در سفال جنوب شرقی ایران از منظر تصویرسازی در قالب حالت های ثابت، نیمه متحرک و متحرک قابل تقسیم بندی است. نقوش ثابت طرح هایی هستند که جانور بدون هیچ گونه تحرک و نشانی از حرکت ترسیم شده است که بیشتر تصاویر محوطه های فوق در این دسته قرار می گیرند. در نقوش حیوانی نیمه متحرک، طرح هایی از بز درنظر گرفته شده که بدن حیوان حالتی از حرکت و جست وخیز دارد. امّا در چند مورد خاص نقوشی با خواص پویانمایی چندمرحله ای و مصوّر از حیوان بز ترسیم شده است که معروف ترین آن جام سفالین شهرسوخته است. ازهمین رو علاوه بر تبیین این سه قالب در محوطه های فوق الذکر به معرفی نمونه های جدیدی از سفال های منطقه ی جنوب شرق، پرداخته شده است. شایان ذکر است طرح گسترش اندیشه ی نقوش متحرک و آشنایی هنرمندان پیش ازتاریخی با متحرک سازی تصاویر، طرحی تصادفی و مختص جام سفالین شهرسوخته نبوده و در دیگر نقشمایه های آثار سفالین جنوب شرق ایران قابل مشاهده است.
۱۱.

مطالعات گیاه باستان شناسی تپه طالب خان، سیستان، جنوب شرق ایران (2300-2500 ق.م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی گیاه باستان شناسی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ دشت سیستان تپه طالب خان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۴۳۹
در هزاره سوم قبل از میلاد، مناطق قابل سکونتِ بخش جنوبی دشت سیستان به اراضی دلتای رود بیابان (شاخه قدیمی و خشک شده رود هیرمند) منحصر می شده است. شاخصه مهم و اصلی آن زمان فراوانی باران و برف در هندوکش و آب های هیرمند بوده که از مجرای رود بیابان وارد دشت سیستان می شده است. ازاین رو، شکل گیری و پویایی استقرارهای این حوزه، همواره ناشی از نوسانات آبی رود هیرمند بوده و جابجایی و چرخش جریان های آبی، همواره باعث بی ثباتی و تغییر استقرارهای انسانی و محیط زیست بوده است. فاکتورهای محیطی و انسانی بدون شک درگذر زمان تغییرات چشم گیری را در سیمای گیاهی دشت ایجاد نموده اند. هدف اصلی این مقاله شناخت منابع گیاهی دشت سیستان بر اساس یافته های گیاهی تپه طالب خان و چگونگی استفاده ساکنین از این منابع در هزاره سوم پیش از میلاد است. مطالعات گیاه باستان شناسی کنونی، بر روی بقایای گیاهی به دست آمده از 25 نمونه نهشته گیاه باستان شناختی از فصل ششم کاوش های باستان شناختی در تپه طالب خان انجام یافته است. این نمونه ها مربوط به بسترهای باستان شناختی گوناگون (که تاریخ آن ها هزاره سوم پیش از میلاد، 2500-2300 ق.م است) مانند نهشته خاک، نهشته خاک و آوار، نهشته خاک و اندود ، نهشته خاک و خاکستر، آوار خشت، لایه خاکستر، خاک سوخته، اجاق، محتویات اجاق و کف هستند. نتایج حاصل از این مطالعات و همچنین شواهد گیاه باستان شناسی یافت شده در شهر سوخته بیانگر کاشت گیاهان زراعی گوناگون ازجمله گندم های بدون پوشینه (گندم ایمر، گندم نان، گندم چماقی، گندم دانه مرغی)، جو با پوشینه و جو نودووم بدون پوشینه، عدس، ماشک، خلر، نخود سبز، کتان، انگور و کدوییان بوده که خود گواهی بر نوعی اقتصاد معیشتی بر پایه کشاورزی در بخش جنوبی دشت سیستان است. همچنین مطالعه بقایای زغال چوب نشان می دهد که ساکنان تپه طالب خان برای رفع نیازهای سوختی خویش از چوب گیاهان شور پسند و خشکی پسند مانند اسفناجیان و گز که بافتی نرم و خاصیت شعله وری سریع دارند، استفاده می کرده اند.
۱۲.

مطالعه ی سفال های عصر مفرغ فارس در موزه آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ(ع)

کلیدواژه‌ها: موزه آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ(ع) سفال های پیش از تاریخ ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ دوره کفتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۵۳
حوزه ی جغرافیای فرهنگی فارس به دلیل بهره مندی از شرایط مناسب زیست محیطی از جمله آب وهوای مناسب، خاک حاصلخیز و شبکه ی آب های روان، از دوران نوسنگی تا دوران های تاریخی همیشه مورد توجه جوامع انسانی بوده و سبب بروز و پیدایش سنت های معیشتی ویژه ای در این حوزه ی جغرافیای گردیده است. مجموعه ی فرهنگی عصر مفرغ در حوزه فارس به طور کلی شامل سه دوره ی فرهنگی بانش، کفتری و قلعه – شقا می شود. در برآیند پژوهش حاضر که با محوریت شناسایی و تعیین هویت مجموعه سفال های موجود مربوط به عصر مفرغ حوزه ی فارس، در گنجینه موزه ی آستان مقدس حضرت احمد بن موسی شاه چراغ (ع) شکل گرفته است از مجموع سفالینه های موجود بر پایه ویژگی های کلی این گونه ها، 51 مورد مربوط به عصر مفرغ فارس شناسایی گردید. از مجموع 51 نمونه ی شناسایی شده در این مجموعه، 43 عدد خمره در فرم های متنوع، 7 عدد قدح و یک عدد آبریز دسته بندی گردید. بر اساس نتایج حاصل از فرآیند قیاس تطبیقی با نمونه های معرفی شده، 11 نمونه متعلق به فرهنگ بانش، 37 نمونه مربوط به فرهنگ کفتری و 3 نمونه متعلق به فرهنگ پایانی عصر مفرغ در حوزه ی فارس موسوم به فرهنگ قلعه-شقا تشخیص داده شد. ریشه و منشأ فرهنگ های عصر مفرغ در حوزه ی جغرافیایی فارس بومی و محلی بوده است. بنابراین تغییرات ساختاری در دوره گذار از دوره های مختلف فرهنگی در این محدوده مشاهده نمی شود، این در حالی است که این گونه های فرهنگی در روند پیدایش و تکامل خویش تا جایگزینی با فرهنگی نو، کمتر از شاخصه های فرهنگی مناطق هم جوار بهره برده اند.         
۱۳.

تبیین گاهنگاری مطلق (C14) و نسبی فرهنگ های مفرغ قدیم حوضه رود زاب ایران با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شکل گیری هویت فرهنگی از ورای تحولات فرهنگی مس و سنگ جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ رودخانه زاب گاهنگاری مطلق سفال نارنجی منقوش روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۳۳
حوضه رودخانه زاب در ایران باوجوداینکه در پهنه جغرافیای شمال غرب ایران وسعت کمی را اشغال کرده است، از دیرباز به جهت پل ارتباطی دو سرزمین بین النهرین و حوضه دریاچه ارومیه از یک جایگاه ویژه و استراتژیک برخوردار است. باوجود اهمیت بسیار منطقه زاب، در مطالعات عصر مفرغ قدیم، به ویژه تحولات این منطقه در گذار از مس و سنگ جدید به مفرغ قدیم، مورد غفلت واقع شده است. پروژه کاوش تپه سیلوه -از محوطه های شاخص شکل گرفته در سرشاخه های حوضه زاب - فرصت مطالعات این موضوع را فراهم ساخته است. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از 14 نمونه آزمایش کربن 14 به ترسیم توالی های فرهنگی تپه سیلوه و به تبع آن به توالی های فرهنگی حوضه رودخانه زاب در دوران پیش ازتاریخ دست یافت. بر این اساس، نتایج 14 نمونه کربن 14 در محیط آزمایشگاهی آنالیز شد و در تاریخ گذاری های به دست آمده از این نمونه ها پس از انجام کالیبراسیون آن در چهارچوب گاهنگاری ایران به تعریف توالی فرهنگی منطقه پرداخته شد. چهارچوب گاهنگاری به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حوضه رودخانه زاب در طول هزاره سوم پیش از میلاد، بیشتر از منطقه شمال غرب ایران به ویژه جنوب دریاچه ارومیه تحت تأثیر فرهنگ های شمال بین النهرین قرار داشته است.
۱۴.

بررسی تکنیک های بافندگی درمحوطه ی باستانی شهر سوخته

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ شهر سوخته پارچه تکنیکهای بافت ابزار بافندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۳
در طول دوران باستان بافندگی به عنوان یکی از مهمترین مشاغل و به عنوان یک صنعت بزرگ فرهنگی و اجتماعی پر اهمیت، مطرح بوده است. این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و داده های کیفی آن به شیوه تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده، با هدف ارائه نمایی کلی از شیوه ی بافندگی عصر مفرغ در جنوب شرقی فلات ایران سامان یافته و تلاشی است در جهت پاسخ گویی به این پرسش که چه شیوه ها و تکنیک هایی در بافندگی شهر سوخته کاربرد داشته است؟ برای نیل به این مقصود داده ها و اطلاعات مورد نیاز از میان منابع و پژوهش های صورت گرفته قبلی استخراج گردیده و تا حصول نتایج علمی مورد تجزیه - تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان میدهد دسته بندی های پیشین در ارتباط با انواع شیوهها و تکنیک های بافندگی در شهر سوخته، دارای ایرادات اساسی است و با توجه به شواهد موجود، احتمال وجود کارگاه های عظیم تولیدی در محوطه باستانی شهر سوخته تقویت می شود. دسته بندی پیشنهادی برای انواع پارچه های شهر سوخته بر اساس روش بافت به سه دسته کلی بافندگی تاری- پودی، بافندگی حلقوی و بی بافت تغییر خواهد کرد. در پارچه های شهر سوخته که به روش بافندگی تاری- پودی تولید شده اند در هم تنیدگی رشته های تار و پود به کمک تکنیک های مختلف و با طرح هایی متنوع صورت پذیرفته است.
۱۵.

مطالعه پیکرک های زنانه عصر مفرغ شوش از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکرک های زنانه شوش ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ ریخت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
تولیدات کاربردی و هنری ایران در عصر مفرغ توسعه پیدا کرده بود. شوش نیز در این دوره از تحول و توسعه چشمگیری برخوردار شده بود. شیوه تندیس گری در شوش از حدود نیمه ی دوم هزاره سوم ق.م شروع شد. پیکرک تراشی شوش شامل پیکرک های حیوانی و انسانی است. تعداد پیکرک های زنان نسبت به مردان بیشتر است. تندیسک های زنانه در اوایل عصر مفرغ متأثر از دوره متأخر(مس و سنگ) بوده و از حالت انتزاعی به سوی واقع گرایی تحول پیدا نموده اند. ساخت پیکرک های زنانه به عنوان نمادهای تولیدمثل، مادرانه و پیشکش دارای کاربرد و تنوع ظاهری بیشتری بوده است. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به پرسش مطرح شده می-باشد: سیر تحول پیکرک های زنانه در شوش از منظر ریخت شناسی چگونه بوده است؟ پیکرک ها در ابتدا به صورت ابتدایی و بدوی ساخته شده اند و به لحاظ باورها و اعتقادات، اغراق هایی در برجسته سازی نمادها و نشانه های زنانه پیکرک های برهنه انجام شده است. تندیسک های پوشیده ای نیز وجود دارند که با دقت در جزییات اجزای بدن، صورت، آرایش مو، جواهرات و لباس های منقوش همراه با اصول و شناخت اندام انسانی به حالتی واقعگرایانه ساخته شده اند. این موضوع به اهمیت جایگاه زن در تمدن شوش عصر مفرغ اشاره دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است.
۱۶.

جایگاه اجتماعی زنان در تمدن باستانی شهر سوخته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان شهر سوخته ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ مادرمحوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
برپایه اسناد باستان شناختی و انسان شناختی برخی از جوامع باستانی با ساختار مادرمحور اداره می شده اند. در میان تمدن های باستانی ایران، شهر سوخته به سبب انتشار مداوم نتایج کاوش های درازمدت و علمی مورد مطالعاتی مناسبی برای بررسی جایگاه اجتماعی زنان به شمار می رود. این نوشتار، پژوهشی تاریخی است که از دیدگاه ماهیت توصیفی تحلیلی و از دیدگاه هدف بنیادی نظری به شمار می رود و داده های کیفی و کمی آن به شیوه اسنادی با نمونه گیری هدفمند داده اندوزی شده اند. مهرها که نشانه جایگاه برجسته اجتماعی، منصب حکومتی یا مشارکت در تجارت هستند، در شهر سوخته تقریباً به طور کامل به زنان تعلق دارند. اجساد خفته در بسیاری از گورهای زنانه شهر سوخته را بر اساس شمار بالای گورآوندها می توان صاحب سرمایه دانست. فراوانی این اشیا به ویژه در دوره دوم، که جمعیت و توان بازرگانی شهر سوخته به اوج می رسد، آشکار می کند که زنان شهر سوخته (دست کم در دوره های دوم و چهارم) به طور میانگین از مردان ثروتمندتر بوده اند. در شهر سوخته، اسلحه به ندرت یافت می شود و به جای آن در کنار زنان درگذشته اغلب اشیای زینتی و لوازم گوناگون آرایش نهاده شده. با توجه به مالکیت مهرها، می توان پیشنهاد کرد که کالاهای تولیدشده در روستاهای اقماری را زنان در شهر به فروش می رسانده یا به مناطق دیگر صادر می کرده اند. برپایه شواهد تحلیل شده در این مقاله نگارنده بر این باور است که جامعه شهرسوخته دست کم در بخش مهمی از تاریخ 1300 ساله خود به شیوه مادرمحوری اداره شده است و زنان آن سهم چشمگیری در شکل گیری اجتماعی و اقتصادی این تمدن داشته اند.
۱۷.

برآورد جمعیت دشت سیستان و شهرسوخته در عصر مفرغ بر پایه مطالعات جوامع روستایی امروزین بخش شیب آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستان شهرسوخته ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ تخمین جمعیت رهیافت قوم - باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۲۱۲
دشت سیستان در عصر مفرغ کانون شکل گیری اجتماعات و محوطه های باستانی بوده و شهرسوخته استقرار مرکزی آن است. نظر به اینکه تخمین جمعیت جوامع باستانی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در پژوهش های باستان شناسی می باشد، در این مقاله سعی شده تا با انجام مطالعات میدانی با رهیافت قوم باستان شناسی و روش توصیفی- تحلیلی، ارتباطی بین مدل های جمعیت پذیری استقرارهای امروزی منطقه سیستان در حوزه شیب آب در شهرسوخته ایجاد شود و مدلی نوین برای برآورد تراکم جمعیت در هکتار برای این منطقه در دوران باستان ارائه گردد. از این رو اندازه و مقدار جمعیت 41 روستا از 154روستای حوزه جنوبی دشت سیستان مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج مطالعات نشان داد که تراکم جمعیتی در هر هکتار از مناطق مسکونی این منطقه در حدود20 نفر می باشد. براین اساس، احتمالا شهرسوخته در دوره I (دوره شکل گیری) دارای وسعت 30 هکتار با جمعیتی در حدود600 نفر بوده است. در دوره II و III (سال های 2800 تا 2200 پیش از میلاد: دوره شکوفایی و شهرنشینی)، وسعت محوطه به حدود 100 هکتار رسیده و جمعیتی در حدود 2000 نفر را در خود جای می داده است. در نهایت در دوره IV (دوره افول) با وسعت20 هکتار، جمعیتی در حدود400 نفر را دارا بوده است.
۱۸.

معرفی و طبقه بندی برخی از نقوش گرافیکی و هندسی تزئینی کنده بر روی سفال های عصر مفرغ قدیم بر اساس مدارک بدست آمده ازتپه پیسا همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ ایران تپه پیسا هنر سفالگری نقوش گرافیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
در حدود پنچ هزار سال پیش از این، فرهنگی در غرب ایران گسترش یافت که از نظر زمانی، با شروع عصر مفرغ (۳۰۰۰- ۲۶۰۰ ق.م) در ایران همزمان است. این فرهنگ جدید با دو مشخصه اصلی آن یعنی ایجاد معماری مدور و ساخت سفال های سیاه براق از دوره قبل از خود به سادگی قابل تمیز است. تا پیش از این زمان سفال های رایج در غرب ایران، سفال های نخودی و قرمز منقوش بود، ولیکن با برآمدن این فرهنگ جدید ساخت سفال های سیاه براق با نقوش کنده جای آن ها را گرفت. نقوش کنده این سفال ها تداعی کننده تکنیک خراطی روی چوب و اشیاء چوبی است. در سال های اخیر مطالعات گسترده ای در خصوص این فرهنگ در غرب ایران و کشورهای همسایه انجام شده است. این مقاله برآیند طبقه بندی و مطالعه سبک شناختی سفال های مکشوفه از کاوش عمودی در تپه پیسا همدان است. در طبقه بندی نقوش سفال ها می توان اذعان کرد که این نقوش سمبل و نمادی خاص تلقی می گردیدند. بر این اساس، می توان یک سابقه پنج هزار ساله را برای به کارگیری این نقوش در فلات ایران با اتکای به مدارک مستقیم ارائه نمود. نقوشی که بعدها با ترکیبات بیشتر بن مایه و ریشه بسیاری از نقوش هندسی و انتزاعی در دوره های تاریخی و اسلامی بودند.
۱۹.

پیدایش نقوش حجمی در سفالگری و ارتباط آن با تغییرات فرهنگی در گذر از عصرمفرغ به عصر آهن در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سفال نقوش حجمی تغییرات فرهنگی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن گونه شناسی طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
یکی از اهداف پژوهش های باستان شناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و در این رابطه بررسی و تجزیه و تحلیل فرهنگ مادی گذشته از اهمیت ویژه ای برخوردار است. معمولاً فرض بر این است که تغییرات فرهنگی در مواد باستان شناختی نمود پیدا می کنند. در این زمینه می توان به رواج فرم ها و گونه های خاص سفالی در پیش از تاریخ اشاره کرد که همواره سوالات فراوانی را ایجاد نموده است. آیا بین رواج این گونه ها و تغییرات فرهنگی آن دوره ارتباطی وجود دارد؟ آیا این گونه های تازه ریشه در سنت های فرهنگی گذشته دارند و محصول پیشرفت های تکنیکی طی زمان هستند یا با ورود اقوام جدید در ارتباطند؟ در هزاره سوم پیش از میلاد سنت طولانی نقاش روی سفال منسوخ و اندیشه ایجاد نقش به صورت حجمی جایگزین آن می شود. در طول هزاره دوم پیش از میلاد این سنت تازه، رواج بیشتری پیدا می کند و به عنوان شیوه اینو در تزئین مطرح می گردد. همزمان با آن اندیشه دیگری که ساخت ظروف به شکل حیوانات است یا ظروف حجمی رایج می گردد. در این مقاله، به طبقه بندی و تجزیه و تحلیل مجموعه ای از سفال های دارای نقوش حجمی پرداخته ایم. با جمع آوری مجموعه ای در حدود ۵۰۰ نمونه سفال با نقش حجمی، تنها آن دسته از سفال هایی که دارای نقوش حجمی حیوانی، انسانی یا نقوش خاص بودند، انتخاب شده اند. سایر نمونه ها را می توان تحت عنوان نقوش برجسته هندسی مورد مطالعه قرار داد. مجموعه مورد مطالعه در این مقاله شامل ۹۵ نمونه سفال با نقوش حجمی است. علیرغم این که قدیمی ترین نمونه این مجموعه به هزاره پنجم پیش از میلاد تاریخگذاری شده است؛ اما با توجه به آمار مربوط به نمونه ها، شکل گیری این اندیشه به هزاره های چهارم و سوم پ.م می رسد و رواج اصلی این گونه در طول هزاره های دوم و اول پ.م بوده است. بنابراین، علاوه بر این که این نوع سفال ریشه در سنت های فرهنگی گذشته دارد؛ اما با توجه به رواج آن در طول هزاره های دوم و اول پ.م با تحولات فرهنگی این دوران می تواند مرتبط باشد.
۲۰.

شیوه های تدفین پیش از تاریخ در استقرار قلعه خان (خراسان شمالی) با تاکید بر عصر مفرغ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خراسان تپه قلعه خان ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ گورستان سنت های تدفین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
شیوه های تدفین و موقعیت مکانی آن نسبت به استقرار از شاخص های عصر مفرغ است. تدفین و سنت های آن در عین حال یکی از مدخل های مسائل انتزاعی در باستان شناسی است. استقرار قلعه خان استقراری متمرکز در استان خراسان شمالی و در محدوده شهر آشخانه است. در استقرار قلعه خان دو فصل پژوهش انجام شد. فصل نخست گمانه زنی به منظور لایه نگاری بوده و طی آن کاوش عمودی عملی شد. فصل دوم تعیین عرصه و پیشنهاد حریم بوده و گمانه زنی در حاشیه های استقرار انجام شد. از اهداف اداری – پژوهشی فصل دوم در درجه نخست تعیین عرصه محوطه و پیشنهاد حریم آن به منظور حفاظت های فیزیکی از اثر بود. در این فصل تعداد ۲۷ گمانه در همه جهات محوطه ایجاد شد؛ تهیه نقشه محدوده گسترش آثار، شناسایی آثار مربوط به عصر آهن در بافتار اصلی که قبلاً در لایه نگاری بدست نیامده بود، شناسایی گورستان عصر مفرغ و در نتیجه کسب اطلاعات کلی از سنت های تدفین در این دوره، از دستاوردهای مهم این پژوهش بود. بطور کلی در کناره استقرار و در غرب آن در دو گمانه آثار تدفین های عصر مفرغ شناسایی شد. در گمانه های ۲۲ و ۲۴ آثار سه تدفین بدست آمد. همراه این تدفین ها هدایای گور نیز دفن شده بود. این مقاله توصیفی از آثار مربوط به گورستان عصر مفرغ در استقرار قلعه خان و تجزیه و تحلیل موقعیت مکانی آن نسبت به استقرار است.