حسینعلی کاوش

حسینعلی کاوش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

گاه نگاری مطلق تپه طالبخان سیستان بر اساس آزمایش کربن 14(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حوزه فرهنگی سیستان دوره مفرغ تپه طالبخان تاریخ گذاری مطلق شهرسوخته IV

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۹
طی چند دهه گذشته کاوش های متعددی در محوطه های عصر مفرغ جنوب شرق ایران صورت گرفته که نتایج حاصل از این پژوهش ها منجر به تدوین گاهنگاری منطقه با محوریت شهر سوخته شده است. تاکنون بیشتر پژوهش های صورت گرفته در پیش از تاریخ سیستان متمرکز به شهر سوخته بوده، در حالی که در بررسی روشمند باستان شناختی سیستان بیش از 900 محوطه هم عصر شهر سوخته در دشت جنوبی سیستان وجود دارد که جهت درک بهتر فرهنگ های عصر مفرغ سیستان نیاز است تا برخی از محوطه های اقماری- استقراری مرتبط با شهر سوخته مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار گیرند. ازاین رو با توجه به سؤالات و ابهامات موجود در شناخت شاخصه های فرهنگی عصر مفرغ سیستان و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه زابل، تپه طالبخان انتخاب و به مدت شش فصل مورد کاوش باستان شناسی قرار گرفت. یکی از اصلی ترین اهداف فصل پنجم در این محوطه، لایه نگاری و ارائه تاریخگذاری نسبی و مطلق بود که طی کاوش صورت گرفته شش فاز استقراری شناسایی شد در این مقاله سعی برآن است تا با تحلیل مواد فرهنگی بویژه سفال های به دست آمده از کاوش این محوطه و استفاده از نتایج آزمایش کربن 14 به گاهنگاری این محوطه پرداخته شود. سوالات مهم این پژوهش عبارت است از اینکه توالی استقراری تپه طالبخان مربوط به چه دوره هایی بوده و چگونه می توان با استفاده از نتایج کربن 14 این محوطه، چالش های موجود در گاهنگاری منطقه را تبیین و ارزیابی نمود. جهت تاریخ گذاری مطلق نهشته های فرهنگی تپه طالبخان 4 نمونه زغال به آزمایشگاه دانشگاه آکسفورد انگلستان ارسال شد که نتایج حاصل از آن نشان می دهد این محوطه در حدود 2500 پیش از میلاد مورد استقرار قرار گرفته و تا حدود 2300 پیش ازمیلاد ادامه داشته است. از آنجایی که یافته های سفالی به دست آمده از این محوطه مشابهت های زیادی با فازهای 1 و 0 شهر سوخته دارد به نظر می رسد که احتمالاً تاریخی قدیمی تر از آنچه که تاکنون در نظر گرفته می شده یعنی بین 2300 تا 2200 پیش ازمیلاد را برای پایان دوره شهر سوخته باید درنظر گرفت.
۲.

معدن کاوی و ذوب فلز کهن در بخش مزایجان، استان فارس

کلیدواژه‌ها: فارس مزایجان معدن کاوی و فلزکاری کهن فناوری ذوب کارگاه های استحصال فلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۴۸۹
شهرستان بوانات از نظر فعالیت های معدن کاوی بسیار بااهمیت بوده، به طوری که امروزه بیشترین معادن فعال استان در این شهرستان قرار دارد؛ هرچند طی سالیان گذشته، مطالعات مختلفی ازسوی زمین شناسان درراستای معدن کاوی جدید و هم چنین نقش معادن در توسعه پایدار صورت گرفته، اما از نظر باستان شناسی و معدن کاوی کهن مغفول مانده؛ به طوری که تنها از سوی پژوهشگران معدودی به معرفی دو معدن آن پرداخته اند. بخش مزایجان و مرکزی شهرستان بوانات طی یک فصل در سال 1394 ه .ش. مورد بررسی باستان شناسی قرار گرفت که منتج به شناسایی 200 اثر از نوسنگی تا اسلامی متأخر گردید؛ در این میان، 4 معدن و 4 محوطه سرباره مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت. از آنجا که بررسی شهرستان بوانات به طور کامل انجام نشده، مطمئناً با بررسی کامل این شهرستان و تمرکز بر شناسایی معادن و محوطه های مرتبط با فلزکاری کهن، می توان آثار بیشتری را بازشناخت و نقش معدن کاوی کهن در شکل گیری استقرارها را در ادوار مختلف بررسی کرد. مطالعه ارتباط بین منابع معدنی و نحوه استخراج، استحصال، به کارگیری، تبادل و تجارت آن توسط مردمان باستان، امری اساسی و حیاتی در مطالعات باستان شناسی خواهد بود و بازشناسی فرآیند صنعت فلزکاری به روشن کردن ارتباط میان مراحل مختلف در این چرخه و درک بهتر تأثیرات اجتماعی-اقتصادی این صنعت در بستر تحولات فرهنگی و تاریخی منطقه بوانات منجر می شود. مقاله حاضر سعی دارد تا با استناد به نتایج بررسی روشمند میدانی باستان شناختی در بخش مزایجان، شواهد مرتبط با چرخه صنعت فلزکاری را باز شناسد که در این راستا پرسش هایی مربوط به این که، پیشینه صنعت فلزکاری و معدن کاوی در این منطقه به چه دوره ای باز می گردد؟ فلزات استخراج شده چیست؟ و چرخه استخراج و استحصال چگونه بوده؟ مطرح گردید، که به نظر می رسد عمده این معادن جهت استخراج فلز مس و آهن مورد بهره برداری قرار گرفته بودند؛ گرچه جهت تاریخ گذاری شواهد سطحی چندانی به دست نیامده، اما معدود یافته های سفالی سطحی، حاکی از تاریخ دوره اسلامی و احتمالاً ساسانی است.
۳.

گونه شناسی سازمان دهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکل گیری فضای باز و بسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی روستا مسکن بومی فضای باز و بسته سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
گونه های مسکن، حاصل روابط میان نیازهای انسان و محیط او می باشد و به دلیل روش های گوناگون زندگی انسان و شرایط محیطی، متغیر و پیچیده است و آنچه آن ها را از هم متفاوت می کند نه اجزای تشکیل دهنده گونه، بلکه منطق استقرار و آرایش فضایی اجزا است؛ که بسته به شرایط زمانی، مکانی و شیوه های سکونت تغییر می نماید و معرف ویژگی های فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی آن شیوه است. شناخت و پاسداشت ارزش های معماری بومی به ویژه معماری روستایی، ضمن حفاظت از سرمایه های ملی تاریخی کشور، کمک می نماید تا با کشف رازها و حقایق پنهان این معماری، اصول پایدار به جای مانده از گذشته در کالبد جدید جاری گردد و هویت و اصالت معماری روستایی حفظ شود. همچنین گونه های مسکن بومی، به خصوص در مناطق روستایی به شدت متأثر از محیط پیرامون خود می باشد؛ بنابراین ورود به بحث گونه شناسی مسکن هر منطقه مستلزم شناخت بستر، مکان و بافت روستایی آن منطقه است. این مقاله منتج از بررسی و مطالعه نمونه های مسکن بومی از 20 روستای منتخب سیستان است که با استفاده از برداشت های میدانی، مشاهده و مطالعه کتابخانه ای تهیه شده و با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است؛ بنابراین رویکرد این پژوهش، گونه شناسی سازمان دهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکل گیری فضای باز و بسته است و این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که آیا می توان انواع مسکن بومی سیستان را در قالب گونه هایی مشخص با ویژگی های مشابه از نظر شکل گیری فضای باز و بسته دسته بندی کرد؟ نتایج تحقیق نشان داد که منطقه سیستان، دارای شرایط اقلیمی خاص بوده و ساختار معیشتی و اجتماعی حاکم بر آن باعث شده است که گونه های منحصربه فردی از معماری مسکن در آن شکل گرفته که این گونه ها شامل گونه پایه، خطی، L شکل، U شکل، حیاط مرکزی و کوشکی می باشند. به نظر می رسد با توجه به اینکه ساخت وسازهای اخیر در مناطق روستایی سیستان با الگوبرداری از مسکن شهری شکل گرفته است، شناخت این گونه ها می تواند منجر به احیای مسکن بومی روستایی سیستان گردد.
۴.

مطالعات گیاه باستان شناسی تپه طالب خان، سیستان، جنوب شرق ایران (2300-2500 ق.م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی گیاه باستان شناسی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ دشت سیستان تپه طالب خان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۴۴۷
در هزاره سوم قبل از میلاد، مناطق قابل سکونتِ بخش جنوبی دشت سیستان به اراضی دلتای رود بیابان (شاخه قدیمی و خشک شده رود هیرمند) منحصر می شده است. شاخصه مهم و اصلی آن زمان فراوانی باران و برف در هندوکش و آب های هیرمند بوده که از مجرای رود بیابان وارد دشت سیستان می شده است. ازاین رو، شکل گیری و پویایی استقرارهای این حوزه، همواره ناشی از نوسانات آبی رود هیرمند بوده و جابجایی و چرخش جریان های آبی، همواره باعث بی ثباتی و تغییر استقرارهای انسانی و محیط زیست بوده است. فاکتورهای محیطی و انسانی بدون شک درگذر زمان تغییرات چشم گیری را در سیمای گیاهی دشت ایجاد نموده اند. هدف اصلی این مقاله شناخت منابع گیاهی دشت سیستان بر اساس یافته های گیاهی تپه طالب خان و چگونگی استفاده ساکنین از این منابع در هزاره سوم پیش از میلاد است. مطالعات گیاه باستان شناسی کنونی، بر روی بقایای گیاهی به دست آمده از 25 نمونه نهشته گیاه باستان شناختی از فصل ششم کاوش های باستان شناختی در تپه طالب خان انجام یافته است. این نمونه ها مربوط به بسترهای باستان شناختی گوناگون (که تاریخ آن ها هزاره سوم پیش از میلاد، 2500-2300 ق.م است) مانند نهشته خاک، نهشته خاک و آوار، نهشته خاک و اندود ، نهشته خاک و خاکستر، آوار خشت، لایه خاکستر، خاک سوخته، اجاق، محتویات اجاق و کف هستند. نتایج حاصل از این مطالعات و همچنین شواهد گیاه باستان شناسی یافت شده در شهر سوخته بیانگر کاشت گیاهان زراعی گوناگون ازجمله گندم های بدون پوشینه (گندم ایمر، گندم نان، گندم چماقی، گندم دانه مرغی)، جو با پوشینه و جو نودووم بدون پوشینه، عدس، ماشک، خلر، نخود سبز، کتان، انگور و کدوییان بوده که خود گواهی بر نوعی اقتصاد معیشتی بر پایه کشاورزی در بخش جنوبی دشت سیستان است. همچنین مطالعه بقایای زغال چوب نشان می دهد که ساکنان تپه طالب خان برای رفع نیازهای سوختی خویش از چوب گیاهان شور پسند و خشکی پسند مانند اسفناجیان و گز که بافتی نرم و خاصیت شعله وری سریع دارند، استفاده می کرده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان