احمد چایچی امیرخیز

احمد چایچی امیرخیز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

اصالت سنجی ریتون سیمین منتهی به سر شیر ماده منسوب به دوره هخامنشی موجود در موزه هگمتانه بر مبنای مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
ریتون های هخامنشی به عنوان یکی از مهم ترین داده های باستان شناسی زینت بخش بسیاری از موزه ها در سراسر جهان هستند؛ با این حال تعداد زیادی از این ریتون ها از کاوش های علمی باستان شناسی به دست نیامده اند؛ از این رو مطالعه آنها به لحاظ اصالت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه، مطالعات آزمایشگاهی به منظور تعیین قطعیت هنوز در ابتدای کار بوده و از طرفی روش های جعل نیز با گسترش فناوری، پیشرفته تر گردیده است؛ بنابراین فن شناسی و مطالعات تطبیقی هنوز یکی از مهم ترین و مناسب ترین شیوه های شناسایی اصالت آثار تاریخی از جمله ریتون های هخامنشی به شمار می رود. در این راستا نوشتار حاضر سعی دارد با تمرکز بر ریتون سیمین توقیف شده منتهی به سر شیر ماده منسوب به دوره هخامنشی موجود در موزه هگمتانه، ضمن تحلیل و بررسی وجوه اشتراک و افتراق ریتون مورد بحث با سایر نمونه های مشابه در این دوره، راستی آزمایی تاریخ گذاری (اصالت) این نمونه را با رویکرد توصیفی-تحلیلی (گونه شناسی، فنون ساخت و آرایه های تزئینی) مورد مطالعه قرار دهد. نتایج حاصل از گزینش و شیوه بازنمایی آرایه های تزئینی بیانگر آن است که نقش مایه های ریتون مورد بحث فاقد تناسبات و سبک هنر هخامنشی است. از طرفی جانمایی جزئیات نقوش واحد نیز عدم تناسب با سبک هخامنشی را نشان داد. یافته های به دست آمده می تواند عدم اصالت یا عدم تعلق ریتون منتهی به سر شیر ماده در موزه هگمتانه به دوره هخامنشی را تأیید کند.
۲.

گونه شناسی کاروانسراهای مسیر تهران- انزلی در دوره قاجار (با تکیه بر اسناد و بررسی باستان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
در دوره قاجار مناسبات میان ایران و کشورهای اروپایی رو به گسترش نهاد. ازآنجایی که بزرگراه تجاری-سیاسی، از سوی پایتخت دولت قاجار در تهران به بندرانزلی در مرز شمالی، معبری راهبردی در شبکه ارتباطی ایران با روسیه و اروپا به حساب می آمده، ایجاد تحولات اساسی در اجرای عملیات راه سازی، اعم از تعمیر، توسعه، تأسیس و تجهیز اماکن بین راهی ضروری بوده است. در این میان قدیمی ترین و مهم ترین مکان خدماتی برای مسافران، کاروانسراها بوده اند. کاروانسراهای این مسیر، در آن بازه زمانی علاوه بر عملکردهای گذشته مبنی بر رونق امور اقتصادی و پیشبرد تبادلات فرهنگی، در روابط برون مرزی ایران نقش مؤثری ایفا نموده اند. هدف اصلی این پژوهش، گونه شناسی معماری، تأثیر نقش شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی در روند شکل گیری معماری کاروانسراهای مسیر تهران-انزلی است. یافته ها بر اساس منابع کتابخانه ای و روش بررسی میدانی (باستان شناسی) جمع آوری شده و موردپژوهش قرارگرفته است. شیوه تجزیه وتحلیل اطلاعات از نوع کیفی بوده است. نتایج حاصل از داده ها نشان می دهد، بیشترین تعدادِ کاروانسراها به لحاظ گونه شناسی، برون شهری بودند. تنوع شرایط اقلیمی مسیر با فرم و ویژگی های معماری کاروانسراها انطباق نداشته است. باآنکه مکان گزینی متفاوت جغرافیایی، سبب تفاوت های جزئی در عناصر معماری تعدادی از آن ها شده است، تمامی این گونه از کاروانسراها به تبعیت از الگوی مشابه معماری کاروانسراهای چهار ایوانی-حیاط دارِ دوره صفویه ساخته شده اند. تعداد اندکی از سایر کاروانسراها، از گونه درون شهری بودند. ساختار و فرم معماری آن ها، منطبق با جغرافیا و اقلیم مناطقی بود که در آن قرار داشتند.
۳.

بررسی و تحلیل سفال های اشکانی دشت سرخس، شمال شرق ایران

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی شمال شرق ایران دشت سرخس دوره اشکانی طبقه بندی سفال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
دشت سرخس در شمال شرق ایران و همجوار با کشور ترکمنستان واقع شده است. درخصوص مطالعات سفال دوره اشکانی در دشت سرخس، تاکنون مؤلفه های به خصوصی برای آن درنظر گرفته نشده است. شناسایی و طبقه بندی سفال های اشکانی این منطقه می تواند ابزار مناسبی برای شناخت بیشتر سنت های سفالگری، و مطالعه تعاملات فرهنگی و اقتصادی مراکز جمعیتی آن دوره فراهم سازد. روش انجام پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای (توصیفی و تحلیلی) طی یک مرحله بررسی میدانی (پیمایشی) است. براساس یافته های سطحی بررسی میدانی درمجموع 91 قطعه سفال شاخص از 14 محوطه استقراری متعلق به دوره اشکانی جهت بررسی انتخاب شد. درواقع این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش است که، ارتباطات درون منطقه ای و فرا منطقه ای دشت سرخس در دوره اشکانی با مناطق هم دوره چگونه بوده است؟ با توجه به مطالعات صورت گرفته برروی سفال های منتسب به دوره اشکانی در دشت سرخس می توان این دوره را در دشت یاد شده به دو دوره بخش نمود که در دوره نخست (شکل گیری حکومت اشکانیان تا قبل از به سلطنت رسیدن مهرداد اول) دشت سرخس متأثر از فرهنگ واحه سرخس ترکمنستان است؛ و در دوره دوم، تا پایان دوره اشکانیان متأثر از فرهنگ های شناخته شده جنوب ترکمنستان، یعنی فرهنگ های نسا و مرو هستند. هدف از این پژوهش ضمن شناسایی و معرفی سفال اشکانی دشت سرخس، طبقه بندی و گونه شناسی سفال های دوره اشکانی منطقه است. ضرورت پژوهش حاضر، ناشناخته بودن فرهنگ های سفال استقرار اشکانی دشت سرخس است و پژوهش حاضر تا حدودی می تواند زمینه شناخت بهتر را برای پژوهش های بعدی فراهم کند.
۴.

ارزیابی عوامل محیطی در شکل گیری استقرارهای اشکانی دشت سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت سرخس باستان شناختی اشکانیان استقرار عوامل محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۴۳۵
دوره اشکانی در خراسان بیشتر از ادوار تاریخی ایران شناخته شده است؛ اما نیازمند کاوش های باستان شناسی مدون و هدفمندی است تا اطلاعات و داده های باستان شناختی محکم و استواری را در اختیار باستان شناسان قرار دهد. با توجه به خاستگاه اشکانیان در شمال شرق ایران، دشت سرخس هدف یک بررسی روشمند میدانی قرار گرفت تا از روند و چگونگی استقرار و تأثیرگذاری دوسویه طبیعت و انسان در منطقه، درک درستی حاصل شود. نتیجه این بررسی، شناسایی چهارده محوطه استقراری از این دوره بود که این تعداد، از منظر عوامل محیطی و وسعت محوطه ها، قابل تأمل و ارزیابی است. هم چنان که گفته شد، هدف و ضرورت این پژوهش بررسی و شناخت استقرارهای دوران اشکانی در این منطقه و مطالعه پیرامون مؤلفه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری و الگوی پراکندگی محوطه ها در این حوزه جغرافیایی است. ازاین رو، محوطه های شناسایی شده اشکانی دشت سرخس از منظر عوامل محیطی و شاخصه های مؤثر جغرافیایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از روش های مرسوم در بررسی های میدانی و الگوهای استقراری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. خروجی نقشه ها و داده های استقرارهای اشکانی منطقه نشان داد که از میان عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری استقرارها، دوری و نزدیکی یا قرار گرفتن استقرارها در امتداد مسیر رودخانه ها (الگوی استقرار خطی)، راه های ارتباطی (نسا و جاده ابریشم)، ارتفاع و ناهمواری در مکان گزینی استقرارها در محدوده ارتفاعی بین 300 تا 1100 متر از سطح دریا و چگونگی پراکنش آن ها در دشت سرخس و همچنین ارتفاعات، در شکل گیری استقرارها بیشتر از سایر عوامل محیطی تأثیرگذار بوده اند. از مهم ترین نتایج بررسی حاضر، شناسایی و کشف استقرارهایی با آثاری غنی از دوره اشکانی و تحلیل شکل گیری آن ها بر مبنای عوامل و مؤلفه های محیطی و نیز بازسازی بخشی از فرهنگ اشکانی در شمال شرق خراسان و تأسیس گاه نگاری نسبی پارتیان دشت سرخس در چارچوب طبقه بندی، گونه شناسی و گونه شناختی نمونه های سفالین به دست آمده است.
۵.

مخاطرات اقلیمی هزاره چهارم ق.م و پاسخ های فرهنگی جوامع انسانی: مطالعه موردی دشت تهران و حوضه قمرود-قره چای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی هزاره چهارم ق.م دشت تهران حوضه قمرود-قره چای پژوهش های دیرین اقلیم. آنالیز XRD

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۳۵۱
شرایط اقلیمی از اواخر هزاره پنجم ق.م رو به خشکی گرایید. پژوهش های دیرین اقلیم نیمکره شمالی، به ویژه ایران و کشورهای همجوار، نشان دهنده شرایط اقلیمی نامساعد و وقوع چند دوره خشکسالی شدید از ۴۲۰۰ تا ۳۰۰۰ ق.م هستند. همچنین، بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی محیطی محوطه های مافین آباد اسلامشهر و میمنت آباد رباط کریم در استان تهران و قره تپه قمرود در استان قم مشخص شده است که هر سه محوطه در اواسط و اواخر هزاره چهارم ق.م در اثر طغیان رودخانه های همجوارشان، به زیر رسوبات سیل رفته اند. زمان وقوع این سیل ها کاملا با دوره های خشکسالی شدید هزاره چهارم ق.م مطابقت دارند. سیل های سهمگین ناشی از بار ش های متمرکز و سیل آسا، اصولا یکی از مشخصه های اصلی دوره های تغییر اقلیم و خشکسالی هستند. با شدت گرفتن شرایط اقلیمی خشک، به ویژه از اواسط هزاره چهارم ق.م، جمعیت انسانی در منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی رو به کاهش گذاشت، به طوری که منجر به یک افول فرهنگی طی عصر مفرغ شد. این پژوهش سعی دارد تا با بهره گیری از پژوهش های دیرین اقلیم هولوسن و بررسی های رسوب شناسی محیطی محوطه های باستانی هم افق با دوره سیلک III ، تأثیرات مخرب تغییرات اقلیمی را بر روی جوامع انسانی دشت تهران و حوضه قمرود-قره چای، واقع در نیمه غربی منطقه شمال ایران مرکزی، مورد بررسی قرار دهد. همچنین، آنالیز عنصری XRD بر روی رسوبات محوطه مافین آباد نشان دهنده مکان گزینی آگاهانه این استقرارگاه در کنار شاخه ای از رود کرج است که در اواسط هزاره چهارم ق.م جریان داشته و به احتمال زیاد، طغیان همین رود موجب تخریب روستای باستانی مزبور شده است. نتایج نشان می دهند که رسوبات این رود، یکی از مرغوب ترین خاک های کشاورزی و سفال گری در سراسر منطقه شمال ایران مرکزی بوده است. بنابراین، به احتمال زیاد، عدم ورود این منطقه فرهنگی به دوره آغاز شهرنشینی، با وجود پتانسیل های بالای محیطی اش، می تواند در ارتباط مستقیم با وقوع مخاطرات اقلیمی هزاره چهارم ق.م توضیح داده شود.
۶.

سازگاری های جوامع انسانی عصرهای مفرغ و آهن شمال ایران مرکزی با رویدادهای اقلیمی هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال ایران مرکزی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن رویدادهای اقلیمی نظام معیشتی سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۴۷۸
روند رو به پیشرفت جوامع یکجانشین-کشاورز منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی در اواخر هزاره چهارم ق.م به طور ناگهانی دچار رکود و ایستایی شد و جمعیت به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. این افول فرهنگی تا پایان عصر مفرغ وجود داشت و در اواسط هزاره دوم ق.م، محوطه های گورستانی عصر آهن، عمدتاً بدون وجود شواهد استقرار دائم و فعالیت های کشاورزی، با یک فرهنگ متفاوت ظاهر شدند. با توجه به فرهنگ مادی این جوامع، به نظر می رسد، این گورستان ها متعلق به جوامع کوچرو-گله دار/ شکارگر بوده اند. اعتقاد برخی بر این است که این اقوام، احتمالاً به دلیل تغییرات اقلیمی و زیست محیطی، از عرض های شمالی تر به فلات ایران مهاجرت کرده بودند. اما، همچنین، محتمل است که در جریان رویدادهای اقلیمی ۲/۵، ۲/۴ و ۲/۳ هزارسال پیش که با مخاطرات آب وهوایی همراه بوده اند، اغلب جوامع بومی شمال ایران مرکزی نیز که دچار قحطی، بیماری، خشونت، مهاجرت و مرگ ومیر شده بودند، با استراتژی های تاب آوری و سازگاری همچون تغییر نظام معیشتی از یکجانشینی-کشاورزی به کوچروی-گله داری/شکارگری، سعی کرده اند تا در برابر شرایط نامطلوب این دوره مقاومت کنند. در این پژوهش سعی شده است، با بهره گیری از اطلاعات دیرین اقلیم و دیرین محیط، علّت افول فرهنگی طولانی مدت در شمال ایران مرکزی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهند که تغییرات اقلیمی ناگهانی این دوره، نقش مستقیمی در دگرگونی های فرهنگی و تحولات عمده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته اند.  
۷.

بررسی و تحلیل داده های فرهنگی-استقراری حاصل از کاوش تپه لپویی (تل سیاه خان شنگولی)

کلیدواژه‌ها: استان فارس دشت مرودشت هزاره چهارم قبل ازمیلاد دوره لپویی کاوش تپه لپویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۶۰۴
استان فارس یکی از مهم ترین مناطق ایران در مطالعات باستان شناسی دوران پیش ازتاریخ است. این منطقه جغرافیایی با توجه به زیر ساخت های زیست محیطی متنوع، از استعدادهای طبیعی مناسبی برخوردار است. طی بررسی های باستان شناسی «سامنر» در سال 1972 م. با توجه به شناسایی سفال قرمز رنگ ساده و صیقلی در چندین محوطه دشت مرودشت و کاوش تل باکون در لایه V الف، یکی از دوره های مهم شناسایی شده در توالی گاه نگاری فارس، دوره لپویی است. طی چند دهه اخیر با توجه به شناسایی اندک ویژگی های مادی-فرهنگی دوره لپویی و اندک مدت زمان استمرار فرهنگی (3900-3400 ق.م.)، ابهاماتی نظیر شروع و پایان زمان دقیق این دوره، معیشت، سازوکار اجتماعی-فرهنگی، تولیدات تخصصی و اقتصادی باقی مانده است. یکی از محوطه های منتسب به دوره لپویی، «تپه لپویی» یا «تل شنگولی» است که جزو آخرین بازمانده های محوطه های شاخص این دوره در دشت مرودشت است و در فاصله 3 کیلومتری رودخانه کر در جوار کفه آهو چر قرار دارد. این محوطه، تابستان 1394 ش. توسط کامیار عبدی مورد بررسی مجدد، گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و حریم و کاوش قرار گرفت. تنوع مواد فرهنگی به دست آمده شامل چندین لایه استقرار، ساختارهای معماری، سفال، دست افزار و ظروف سنگی، پیکرک حیوانی، مواد مرتبط با فنون مدیریتی و اداری، اشیاء زینتی و متفرقه بوده که مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش فوق در رابطه با مطالعه مواد فرهنگی و استقراری به دست آمده از کاوش تپه لپویی بوده و ماحصل آن مهر تأییدی بر استمرار فرهنگی- استقراری هزاره چهارم قبل ازمیلاد و دوره لپویی در دشت مرودشت است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.
۸.

تحلیل آثار به دست آمده از کاوش طبقه C غار کرفتو در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال غرب ایران کردستان غار کرفتو باستان شناسی آیین مهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
قلعه و غار باستانی کرفتو در شمال غرب ایران و در منطقه ای کوهستانی میان سقز و تکاب در استان کردستان قرار گرفته است. برای نخستین بار، در اوایل قرن نوزدهم میلادی، پزشک و جراحی انگلیسی به نام جان کرمیک از همراهان شاهزاده عباس میرزا در شهر تبریز از این مجموعه بازدید کرد. جهانگرد معروف انگلیسی، سر رابرت کرپورتر نیز با استفاده از یادداشت های کرمیک از این غار بازدید و نقشه و رونوشتی از کتیبه یونانی آن تهیه کرد. پس از او پژوهشگران متعددی با ملیت های گوناگون ترجمه کتیبه یونانی را بازنگری یا آثار این غار را بررسی کردند. همچنین عکس، گزارش و نقشه هایی همراه با جزئیات دقیق تری تهیه کردند؛ با این حال حفاری باستان شناسی در این مکان نزدیک به دو قرن به تعویق افتاد. در تابستان سال ۱۳۷۶، نخستین هیئت باستان شناسی از پژوهشکده باستان شناسی با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان کردستان در این مجموعه به گمانه زنی و سامان دهی پرداخت و پس از آن عملیات کاوش و ساماندهی در سه فصل ادامه یافت. آثار به دست آمده از این مجموعه و مناطق هم جوار نشان دهنده استفاده آیینی، سکونت موقت و متناوب انسان از پیش از تاریخ تا عصر حاضر است. این مقاله که حاصل کاوش و عملیات میدانی سال ۱۳۷۶ است به تحلیل شواهد باستان شناختی به دست آمده از طبقه C و به ویژه چاه موجود در یکی از اتاق های مجموعه دست کند پرداخته است. یافته ها بر استفاده آیینی انسان از این چاه دلالت دارد.
۹.

تأثیر تغییرات اقلیمی هولوسن میانه بر پیدایش و شکوفایی نخستین استقرارهای شمال ایران مرکزی

کلیدواژه‌ها: هولوسن میانه تغییر اقلیم رویداد ۶۲۰۰ ق.م. هزاره ششم ق.م. شمال ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۹ تعداد دانلود : ۶۶۷
رفتارها و شیوه زندگی انسان بستگی مستقیمی به وضعیت محیط زیست او دارد. در عصر هولوسن تغییرات اقلیمی ناگهانی و شدیدی رخ داده اند که این رویدادها بر روند تطور فرهنگی، نظام معیشتی جوامع، تغییرات جمعیتی و پراکندگی استقرارهای انسانی تأثیر گذاشته اند. بررسی های دیرین اقلیم شناختی نشان می دهند که در نیمه دوم هزاره هفتم ق.م. طی یک رویداد اقلیمی سرد و خشک شدید، با اوجی در حدود ۶۲۰۰ ق.م. شرایط اسکان، به خصوص در بعضی مناطق نیمکره شمالی، به طور قابل ملاحظه ای دچار اختلال گردید. پس از این دوره، دمای هوا شدیداً افزایش یافت و از اوایل هزاره ششم ق.م. اقلیم گرم و خشک حاکم شد. از ربع دوم هزاره ششم ق.م. به تدریج بر میزان رطوبت افزوده و از گرمای هوا کاسته شد، به طوری که از اوایل نیمه دوم هزاره ششم ق.م. شرایط اقلیمی مساعدتری برای انجام فعالیت های کشاورزی به وجود آمد. شواهد نخستین استقرارهای انسانی در منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی که به دو بخش شرقی (نیمه غربی حوضه آبریز کویر مرکزی) و غربی (حوضه آبریز دریاچه نمک) تقسیم می شود، عمدتاً به آغاز هزاره ششم ق.م. می رسد. به دلیل کمبود آثار معماری از نیمه اول هزاره ششم ق.م. در این منطقه احتمال می رود که استقرارهای انسانی به صورت نیمه یکجانشین بوده اند. از حدود ۵۴۰۰ ق.م. استقرارهای یکجانشین-کشاورز با معماری، نظیر تپه پردیس، تپه معین آباد، تپه زاغه، یان تپه ازبکی و تپه چشمه علی ظاهر شدند و به تدریج بر تعدادشان افزوده شد. در اوایل هزاره پنجم ق.م. یک تغییر اقلیمی گرم و خشک موجب فترت و یا افول استقرارهای این منطقه گردید. بنابراین زمان پیدایش و شکوفایی نخستین استقرارهای شمال ایران مرکزی وابسته به شرایط اقلیمی بوده است و در دوره ای معتدل و مرطوب بین دو دوره خشکسالی قرار می گیرد.
۱۰.

پیدایش نقوش حجمی در سفالگری و ارتباط آن با تغییرات فرهنگی در گذر از عصرمفرغ به عصر آهن در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سفال نقوش حجمی تغییرات فرهنگی ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن گونه شناسی طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
یکی از اهداف پژوهش های باستان شناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و در این رابطه بررسی و تجزیه و تحلیل فرهنگ مادی گذشته از اهمیت ویژه ای برخوردار است. معمولاً فرض بر این است که تغییرات فرهنگی در مواد باستان شناختی نمود پیدا می کنند. در این زمینه می توان به رواج فرم ها و گونه های خاص سفالی در پیش از تاریخ اشاره کرد که همواره سوالات فراوانی را ایجاد نموده است. آیا بین رواج این گونه ها و تغییرات فرهنگی آن دوره ارتباطی وجود دارد؟ آیا این گونه های تازه ریشه در سنت های فرهنگی گذشته دارند و محصول پیشرفت های تکنیکی طی زمان هستند یا با ورود اقوام جدید در ارتباطند؟ در هزاره سوم پیش از میلاد سنت طولانی نقاش روی سفال منسوخ و اندیشه ایجاد نقش به صورت حجمی جایگزین آن می شود. در طول هزاره دوم پیش از میلاد این سنت تازه، رواج بیشتری پیدا می کند و به عنوان شیوه اینو در تزئین مطرح می گردد. همزمان با آن اندیشه دیگری که ساخت ظروف به شکل حیوانات است یا ظروف حجمی رایج می گردد. در این مقاله، به طبقه بندی و تجزیه و تحلیل مجموعه ای از سفال های دارای نقوش حجمی پرداخته ایم. با جمع آوری مجموعه ای در حدود ۵۰۰ نمونه سفال با نقش حجمی، تنها آن دسته از سفال هایی که دارای نقوش حجمی حیوانی، انسانی یا نقوش خاص بودند، انتخاب شده اند. سایر نمونه ها را می توان تحت عنوان نقوش برجسته هندسی مورد مطالعه قرار داد. مجموعه مورد مطالعه در این مقاله شامل ۹۵ نمونه سفال با نقوش حجمی است. علیرغم این که قدیمی ترین نمونه این مجموعه به هزاره پنجم پیش از میلاد تاریخگذاری شده است؛ اما با توجه به آمار مربوط به نمونه ها، شکل گیری این اندیشه به هزاره های چهارم و سوم پ.م می رسد و رواج اصلی این گونه در طول هزاره های دوم و اول پ.م بوده است. بنابراین، علاوه بر این که این نوع سفال ریشه در سنت های فرهنگی گذشته دارد؛ اما با توجه به رواج آن در طول هزاره های دوم و اول پ.م با تحولات فرهنگی این دوران می تواند مرتبط باشد.
۱۱.

گزارش مقدماتی بررسی الگوهای استقراری عصر مفرغ دشت نهاوند(سرچشمه کاماسیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاوند ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ فرهنگ یانیق گودین گیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۰۵
عصر مفرغ به دلیل همزمانی آن با تحولات آغاز شهر نشینی در مطالعات باستان شناسی جایگاه ویژه ای دارد؛نکته قابل توجه ، ان است که این تحولات درتمامی فلات ایران به رغم ظهور خط در منطقه جنوب غربی ایران به یک میزان،تاثیر گذارند به یک میزان،تاثیرگذار نیستندو ما از تاثیرات و کنش فرهنگ های محلی و یا تاثیرگذار خارجی بر این پدیده اطلاعات کافی نداریم.زاگرس مرکزی و دشت نهاوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و وجود منابع زیست محیطی لازم،یکی از مناطق کلیدی جهت بررسی این پدیده به حساب می آید.فرهنگ یانیق یک از فرهنگ هایی است که از طریق شمال غرب ایران تاثیرات خودرابرمنطقه نهاده است که ماازمیزان آن و همچنین گسترش جغرافیایی و رابطه آن با میانرودان و جنوب غربی ایران،آگاهی های کافی در اختیار نداریم.فرهنگ گودین III که نام خود را از محوطه گودین تپه – دردشت کنگاور و در مجاورت این منطقه – اخذ کرده است بالافاصله پس از فرهنگ یانیق ، زاگرس مرکزی را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیرات در حدود یکهزار سال به طول انجامیده است.در طی یک بررسی پیمایشی در دشت نهاوند در سال 1384مجموعااز 36محوطه بازدید شد که آثار آن از دوران مس سنگی تا دوران اسلامی رادربرمی گرفت.16محوطه شناسایی شده،معرف آثار عصر مفرغ در منطقه بود.مقاله حاضر به شناسایی الگوهای استقراری منطقه در عصر مفرغ به کمک تحلیل داده های باستانشناختی می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان