مطالب مرتبط با کلیدواژه

شور و شوق


۱.

آموزش و پرورش شور، شوق، چالاکی، پویایی، اخلاق، رنگ، انگیزه، امید، حرکت را دریاب که فردا دیر است

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شور و شوق نسل z مدرسه فردا تجربه راهکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۲
امروزه تبدیل مدارس به یک مکان سالم، زنده، چالاک، پویا و مهیج که شور و شوق، زنده بودن، دوست داشتن، باهم بودن، بخشیدن، مهربان بودن، عامل بودن ... را بیاموزد؛ یکی از بزرگترین چالش های مربیان محسوب می شود. نشاط، تحرک، پویایی، چالاکی ... از ویژگی های نسل امروز است و موافق مقتضیات فطری اوست، خمودگی، سستی، انزوا، بی تحرکی .. آفت بزرگ و مانع عظیم رشد و شکوفایی خلاقیت نسل جوان می باشد. مطابق تئوری طبقه بندی نسل ها، امروزه اکثریت طبقه نسلی دانش آموزای و دانشجویی را طبقه نسلی z تشکیل می دهد. به نظر می رسد، که توجه به هنجارها، باورها و ویژگی های این نسل برای اتخاذ رویکردهای آموزشی متناسب با ویژگی های آنان ضرورت خواهد داشت. برنامه ریزی های آموزشی نظام های آموزش و پرورش در کشورهای توسعه یافته با توجه به خصوصیات این نسل؛ این دیدگاه را سرلوحه خود قرار داده اند: "شوق زندگی کردن را به دانش آموزان بیاموزیم". لذا مدرسه فردا، مدرسه ای است که از یک طرف پاسخگوی الزامات این نسل باشد و شوق آموختن و زندگی کردن را بیاموزد و از طرفی دانش آموزانی باسواد مطابق تعریف جدید یونسکو تربیت نماید. شخصی با سواد تلقی می شود که بتواند با استفاده از خوانده ها و آموخته های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند... . این مقاله ابتدا مروری بر مطالعات گذشته و حال، و ارائه راهکارهایی برای آینده خواهد پرداخت.
۲.

بررسی تطبیقی «عشق» در داستان «از خم چنبر» دولت آبادی و داستان «هرگز رهایم مکن» ایشیگورو بر اساس نظریه «مثلث عشق استرنبرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: از خم چنبر هرگز رهایم مکن عشق صمیمیت شور و شوق تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۲
این مقاله در زمینه ادبیات تطبیقی با استفاده از نظریه روانشناختی «مثلث عشق» استرنبرگ، به بررسی «عشق»، یکی از رایج ترین مضامین ادبیات داستانی، در دو رمان داخلی و خارجی معاصر پرداخته است. از نظر استرنبرگ، عشق دارای سه مؤلفه شامل «صمیمیت»، «هوس» و «تعهد» است. بر اساس چگونگی ترکیب این مؤلفه ها با یکدیگر هشت نوع عشق به وجود می آید؛که عبارتند از: «فقدان عشق»، «دوست داشتن»، «شیفتگی»، «عشق پوچ»، «عشق رمانتیک»، «عشق رفاقتی»، «عشق ابلهانه» و «عشق کامل». این پژوهش، مؤلفه های مذکور را در دو داستان «از خم چنبر» اثر «محمود دولت آبادی» نویسنده معاصر ایرانی، و داستان «هرگز رهایم مکن» اثر «کازئوو ایشیگورو»، نویسنده معاصر ژاپنی- بریتانیایی، شناسایی و انواع عشق را مشخص کرده است؛ تا دیدگاه دو نویسنده را در چگونگی بیان «عشق» به دست دهد و با یکدیگر مقایسه کند. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام شده است. براساس یافته های این تحقیق، مؤلفه «صمیمیت» و «عشق دوستانه یا رفاقتی» در رمان «ایشیگورو»، بیشتر به تصویر کشیده شده است. در رمان دولت آبادی، هر سه مؤلفه ، به صورت متنوع تری روایت می شود؛ در هیچکدام از رمان ها عشق آرمانی یا عشق کامل وجود ندارد بلکه عشق از نوع «پوچ و ابلهانه» بیشتر به چشم می خورد.