امیرحسین صیاد

امیرحسین صیاد

مدرک تحصیلی: پژوهشگر دکتری تخصصی معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

شناسایی و تحلیل عوامل موثر در شکل گیری حس مکانی در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر، تئاتر شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس مکانی فضاهای عمومی شهری مدل سنجش سطح جذابیت شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۳
حس مکانی مفهومی است کلی و پیچیده که در ارتقای کیفیت محیطهای انسانی و در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان از محیط و فضا تاثیر و نقش بسزایی دارد. با توجه به اهمیت موضوع در مقاله حاضر، با هدف بررسی عوامل شکل دهنده حس مکانی و سنجش معیارهای شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری(تئاتر شهر، فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر) صورت گرفته است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی – تحلیلی و بر اساس مرور منابع کتابخانه ای و نظرسنجی از کارشناسان و متخصصین امر به روش میدانی انجام گرفته است. از مدلهای تحلیل عاملی و سنجش سطح جذابیت به تحلیل داده های گردآوری شده پرداخته شد. نتایج حاصل از مدل نشاندهنده آنست که مهمترین عوامل تأثیرگذار در فرآیند شناخت، ارزیابی و ایجاد حس مکانی در فضاهای عمومی شهری، عامل کالبدی- محیطی، اجتماعی – فرهنگی و ذهنی – تجربی بوده و در فرآبند ایجاد حس مکانی عامل حس مکانی نسبت به عوامل دیگر شناسایی شده تأثیر بیشتری داشته و در ادامه نتایج حاصل از مدل سنجش سطح جذابیت نشان داد که در فرهنگسرای نیاوران و موزه هنرهای معاصر با توجه به عوامل شناسایی شده، رابطه عاطفی پیچیده ای فرد با فضا ایجاد می کند و فرد به مکان معنا می دهد و مکان برای او معنا دارد، ولی در تئاتر شهر، فرد با وجود اینکه میداند در یک مکان متمایز قرار گرفته است و نمادهای مکان را تشخیص می دهد ولی هیچ احساسی که او را به آن مکان متصل کند دیده نمیشود.
۲.

فضامندی و بدن آگاهی: بازخوانش مفهوم فضا در تجربه معماری (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بدنمندی تجربه حواس فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۷ تعداد دانلود : ۹۴۴
بیان مسئله:شاید بتوان یکی از وجوه تمایز انسان مدرن با انسان به سربرده در دنیای سنت را کثرت تجربه های فضا-مکان برشمرد. زیست انسان در پهنه طبیعی و اجتماعی، نه تنها دارای تاریخی معرفتی و نظری است، که دارای ادراک های متمایز و گوناگون در تجربه مکان های طبیعی و اجتماعی است. این تجربه متمایز در طول تاریخ، دارای روحی منحصربه فرد از یک سو و روحی مشترک در کالبد بشری از سوی دیگر است. لیکن در گفتمان های غالب معماری، بدن و ویژگی های جسمانی و کالبدی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بدن صرفاً به عنوان ابژه ای منفعل تلقی شده است. هدف:این پژوهش بر آن است که به بررسی ادراک بدنی به مثابه منبع الهامی برای بازتعریف مفهوم فضا در تجربه معماری بپردازد. نمودهای خوانش فضا با واردکردن عنصر ادراکات بدنی و بررسی درهم تنیدگی حواس انسانی در ادراک از فضا از اهداف فرعی پژوهش است. روشتحقیق:این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات کیفی با رویکرد فلسفی پدیدارشناسی هرمنوتیک و به لحاظ «قصد» از پژوهش، تفسیری است که به تولید بینش جدید می پردازد. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود در باب موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، لذا نتایج آن، خالص است. منطق پژوهش، استقرایی است. در پژوهش حاضر، از مصاحبه عمیق جهت استنباط و استخراج «امر ناخودآگاه» از بطن پاسخ مصاحبه شوندگان استفاده شده است. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی و شامل کدگذاری باز و محوری است. نتیجه گیری:نتیجه پژوهش نشان می دهد که خوانش پدیداری از تجربه ادراک از فضا به سه رسته «ادراک تام، درک پویا از فضا به واسطه حواس»، «فضا، واسطه ای بر ادراک نوستالژی جمعی» و «فضا به مثابه امکان شهود و درک دیگری» قابل تفکیک است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان