مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده از شبکه های عصبی و الگوریتم های ژنتیک در بررسی مسایل و متغیرهای پر کاربرد در زمینه ی سلامت، این روزها بیش از پیش رواج یافته است. مجهز شدن علم پزشکی به ابزارهای هوشمند در تشخیص و درمان بیماری ها می تواند اشتباهات پزشکان و خسارت جانی و مالی را کاهش دهد. در این مقاله کاربردهای نوعی شبکه ی عصبی در پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است، تا هم برای محققان هوش مصنوعی و هم برای پزشکی قابل استفاده باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از نمونه ی داده های موجود در نرم افزار SPSS به نام Patient_los.sav که شامل ثبت درمان یک نمونه از بیمارانی است که برای بیماری قلبی درمان دریافت نموده اند، استفاده خواهیم کرد و با به کارگیری فرایند پرسپترون چند لایه برای ساختن یک شبکه ی عصبی، به پیش بینی هزینه و طول درمان بیماران پرداخته شده است. متغیرهای طول مدت بستری شدن و هزینه ی درمان به عنوان متغیرهای وابسته و سایر متغیرها را نیز به عنوان عامل یا فاکتور وارد مدل شده اند.
یافته ها: شبکه ی عصبی می تواند نتایج بیمارانی که عمل شده باشد یا عمل نشده باشند، را بررسی کند و سپس شبکه های جداگانه می تواند هزینه ی درمان و مدت بستری شدن را پیش بینی کند، به شرط این که بدانیم روی چه بیماری جراحی انجام شده است.
نتیجه گیری: شبکه ی عصبی طراحی شده در این قسمت به خوبی مقادیر معمول بیماران را پیش بینی میکند و با به وجود آوردن شبکه ی عصبی چند لایه می توان بیمارانی که قبل از عمل جراحی می میرند، را به خوبی به تصویر کشید. شبکه ی عصبی به خاطر خاصیت مدل سازی غیر خطی می تواند کمک مؤثری در مدل سازی و پیش بینی باشد.
نقش فراشناخت در فرآیند یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه مفهوم فراشناخت، به عنوان مفهومی متداول در تعلیم و تربیت با فرآیند یادگیری انکارناپذیر است. محققان و متخصصان تعلیم و تربیت به طور گسترده به نوع و سطح دانش مورد نیاز فراگیران علاقمندند و این مستلزم تاکید نظام های آموزشی بر آموزش های فراشناختی و یادگیری «چگونه یادگرفتن است تا فراگیران بتوانند در برخورد با مسایل گوناگون به طور مستقل بیندیشند. فراشناخت به استعداد درک و کنترل مطلب مورد یادگیری گفته می شود و نقش بسیار مهمی در بهبود و گسترش عملکردهای شناختی دارد و می تواند مهارت های یادگیری فراگیران را توسعه بخشد. فراشناخت، نقشی اساسی در یادگیری موفقیت آمیز ایفا می کند و هرچه توانایی های شناختی فراگیر بالاتر باشد، فرآیند یادگیری موفقیت آمیزتر خواهد بود. به عبارتی فراگیر باید در یادگیری خود نقش فعالی ایفا کند و یاد بگیرد که یادگیری خود را ارزیابی کند و اگر راهبردهای یادگیری اش موفق نبود، از راهبردهای جدید استفاده کند.
نتیجهگیری: آموزش مهارت های فراشناختی به فراگیران، در افزایش یادگیری و یادداری دروس تاثیر قابل توجهی دارد؛ لذا مدرسان باید در آموزش این مهارت ها به فراگیران بکوشند تا از این طریق آنان را به یادگیرندگان فعال مبدل سازند
نقش آموزش عالی در یادگیری مادام العمر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییرات وسیع اقتصادی- اجتماعی و فناوری، تاثیر قوی بر نظامهای تعلیم و تربیت در کشورهای صنعتی نشان داده است. مفاهیم و عباراتی همچون جامعه اطلاعاتی، اقتصاد دانش محور و جوامع یادگیری، هماکنون ویژگی برجستهای در مسیر اصلی مباحث سیاسی آموزشی و دولتی شده و اهمیت یادگیری در هر مرحله از توسعه انسانی به شکل گستردهای قابل تشخیص است. ا مروزه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان مکانهای کلیدی برای توسعه یادگیری مادام العمر در نظر گرفته میشوند. هدف از ارائه این مقاله مروری بررسی یادگیری مادام العمر و نقش آموزش عالی در توسعه آن بود.
نتیجهگیری: یادگیری مادام العمر می تواند به عنوان مجموعه ای از اصول راهنما برای توسعه به جای مساله ای اضافی برای موسسات آموزش عالی ارایه شود. برای ایجاد و توسعه یادگیری مادام العمر در آموزش عالی، موسسات نیازمند توسعه آگاهی نظام مند و تحلیل ارتباطات داخلی بین سطوح گوناگون سازمان های خود و درک چگونگی وابستگی این عوامل با تعاملات شناختی و عاطفی یادگیری هستند. یادگیری مادام العمر تعقیب کننده اهداف عمومی مانند عمومی سازی آموزش هم در کیفیت و هم در کمیت و اقامه کننده اصل یادگیری واقعی در آموزش اجباری و تسهیل کننده توسعه و پیشرفت از تحصیل به کار است. برای این منظور نیاز به عزم ملی در سطح جامعه و آموزش عالی است و بایستی این نگرش به واقعیت و باور در ذهن افراد جامعه تبدیل شود.
یادگیری ترکیبی؛ رویکردی نوین در توسعه آموزش و فرآیند یاددهی/یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در جهان پرشتاب امروز فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحولی عظیم را در زمینه آموزش و یادگیری ایجاد کرده است، به طوری که امروزه آموزش های الکترونیکی در حال جایگزین شدن با شیوه های آموزش سنتی است. از طرف دیگر تحقیقات نشان داده است که آموزش های الکترونیکی صرف نیز دارای محدودیت های خاص خود هستند و نمی توانند به طور کامل جایگزین آموزش سنتی (چهره به چهره) شوند. بنابراین با وجود مزایا و معایب هر دو روش آموزشی، متخصصان امور آموزشی سعی می کنند تا روش های مختلف را با هم ترکیب کنند و معتقدند که یادگیری ترکیبی، یک رویکرد اثربخش برای حل این مشکلات است. هدف مقاله حاضر معرفی رویکرد یادگیری ترکیبی و بررسی میزان اثربخشی آن در فرآیند آموزش بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که یادگیری ترکیبی با داشتن مزیت های هر دو رویکرد آموزش (سنتی و الکترونیکی) یک رویکرد موثر برای افزایش اثربخشی یادگیری، سهولت دسترسی به مواد آموزشی و افزایش اثربخشی هزینه ها باشد. همچنین به دلیل ارایه فرصت های مختلف به منظور یادگیری، موجب آن می شود که در کنار افزایش جذابیت آموزش، به تفاوت های فردی فراگیران نیز به طور مناسبی توجه شود، زیرا همه افراد به یک شیوه یاد نمی گیرند و به همین دلیل استفاده از روش های مختلف برای آموزش ضروری به نظر می رسد.
تاثیر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر یادگیری و یادسپاری دانشجویان و مقایسه آن با روش سنتی تدریس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که هدف فن آوری های آموزشی تسهیل و بهبود عملکرد یادگیری است، در این راستا شبیه سازهای آموزشی می توانند به عنوان تکنیک و یا رسانه ای موجب تحقق این هدف شوند. در این مقاله تاثیر نرم افزارهای شبیه ساز (مطالعه موردی بر روی Packet trace،PSpice ، Opnet وMatLab) بر یادگیری و یادسپاری دروس و مقایسه آن با روش سنتی تدریس انجام شده است. به این منظور دانشجویان رشته های فنی دانشگاه های غیرانتفاعی شهر ساری در سال تحصیلی 1389- 1388 بررسی شده اند. روش تحقیق شبه آزمایشی بوده و با دو گروه آزمایش و کنترل در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. یک گروه با نرم افزارهای شبیه ساز و گروه دیگر به روش سنتی آموزش دیده اند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، درصد، میانگین؛ و آمار استنباطی شامل آزمون t تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که بین یادگیری و یادسپاری در آموزش با نرم افزارهای شبیه ساز و روش سنتی تدریس تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر افزایش یادگیری و یادسپاری دانشجویان نقش مطلوبی داشته اند.
بررسی چالش های کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فن آوری اطلاعات و ارتباطات بالقوه توانایی تقویت کیفیت، اثربخشی و دسترسی به تعلیم و تربیت را دارد. این مقاله به بررسی چالش های کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری از دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان می پردازد. در این پژوهش، چالش ها در چهارچوب الگوی عناصر سازمانی (درونداد، فرآیند، نتایج فردی، نتایج سازمانی) مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی است و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه استفاده شده است. نمونه آماری شامل 110 نفر از اعضای هیات علمی و 131 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته از نوع بسته پاسخ، شامل 62 گویه در محورهای اصلی کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات بود. پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 88/. برآوردگردید و روایی آن مورد تایید متخصصان مربوطه قرار گرفت. نتایج تحقیق به لحاظ آماری در سطح 05/0P بیانگر آن بود که مقوله نتایج فردی و نتایج سازمانی چالش محسوب نشده، اما مقوله درونداد و فرآیند (بیش از سطح متوسط) از دیدگاه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان و صنعتی چالش محسوب می شود. بررسی تفاوت بین دیدگاه پاسخگویان در خصوص چالش های درونداد و فرآیند کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری، حاکی از وجود تفاوت بین دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان بود، هم چنین تفاوت هایی بر حسب دانشگاه محل تحصیل و جنسیت نیز وجود داشت.
مقایسه تأثیر آموزش چند رسانه ای تعاملی با چندرسانه ای غیرتعاملی بر میزان یادگیری دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف اصلی شناخت تأثیر آموزش چندرسانه ای تعاملی با چند رسانه ای غیرتعاملی بر میزان یادگیری دانش آموزان در درس علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی انجام گرفت که به طور ویژه تأثیر این رسانه ها بر دو مؤلفه سرعت و دقت یادگیری مورد توجه بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال 89- 1388 در شهر ساری به تعداد 2350 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای به تعداد 40 نفر (در دو گروه 20 نفری ـ آزمایش و کنترل) در قالب 2 کلاس درس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد آزمون دقت تولوز ـ پیرون و پرسش نامه آزمون سرعت محقق ساخته، که روایی و پایایی آن نیز بررسی شد به صورت پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شامل درصد، تعداد و میانگین) و استنباطی (آزمون t مستقل و t همبسته) انجام شد. نتیجه پژوهش حاکی است، بین آموزش چندرسانه ای تعاملی و غیرتعاملی تفاوت معنیداری وجود دارد. به عبارتی؛ آموزش چندرسانه ای تعاملی در مقایسه با چندرسانه ای غیرتعاملی بر میزان یادگیری تأثیر بیشتر دارد و این امر در دو مؤلفه سرعت و دقت یادگیری نیز صادق است.
بررسی تطبیقی ویژگی ها و روابط معلم و شاگرد از دیدگاه امام محمد غزالی و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت صاحب نظران فرهنگی و دینی بر آموزش و پرورش یک جامعه، هدف از انجام این تحقیق شناسایی تفاوت و تشابه ویژگی های معلم و شاگرد و روابط بین آن ها از دیدگاه امام محمد غزالی و توماس آکویناس است تا میزان تناسب این راهبرد ترببیتی با چارچوب فرهنگی ایران مشخص شود. برای انجام این تحقیق از روش تطبیقی- تحلیلی استفاده شده است. به این صورت که، مطالب مرتبط با سوالهای پژوهش از منابع موجود استخراج و سپس به بررسی تطبیقی این دو دیدگاه پرداخته شد و وجوه تفاوت و تشابه دیدگاه ها بیان گردید. نتایج پژوهش مبین آن است که این دو متفکر دارای وجوه تفاوت و تشابهی در زمینه ویژگی های معلم و شاگرد و روابط بین آن ها می باشند که البته وجوه تشابه آن ها بیش از جنبه های افتراق بوده است. هر دو متفکر در خصوص ویژگی های معلم، شاگرد و رابطه معلم و شاگرد دارای نقطه نظرات مشترک زیادی می باشند، از جمله این که از نظر هر دو خداوند معلم واقعی انسآن هاست. همچنین هر دو عقیده دارند که کار معلم پاکسازی، راهنمایی و هدایت شاگردان بوده و وظیفه دارد که شاگرد را در جهت رسیدن به کمال، سعادت، خوشبختی و اطاعت از فرمان خداوند یاری نماید. البته این متفکران مذهبی، در خصوص مواردی چون اولویت یادگیری علوم مختلف، یادگیری علوم اختیاری و اجباری، نحوه آموزش و فرایند آموزش با یکدیگر اختلافاتی دارند.
رابطة شکست یا موفقیت با انتظارات خودکارامدی مردان جوان درتکلیف تیراندازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین ارتباط احتمالی شکست و موفقیت و انتظارات خودکارامدی در یادگیری مهارت تیراندازی بود. آزمودنی ها 63 دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه ارومیه بودند که در دو گروه تجربی و یک گروه کنترل سازماندهی شدند. آزمودنی ها در برنامة آموزش تیراندازی با تفنگ بادی به مدت یک روز و سپس به مدت سه روز در تمرینات شرکت کردند. در پایان هریک از جلسات تمرین، گروه تجربی اول بازخورد کلامی حاکی از عملکرد موفقیت آمیز (امتیاز بالا، خطای کم) دریافت کردند. گروه دوم بازخورد کلامی مبنی بر عملکرد ضعیف (امتیاز کم، خطای زیاد) دریافت کردند. گروه کنترل بازخوردی دریافت نکرد. در پایان دورة تمرین و نیز پس از 48 ساعت بی تمرینی کلیة آزمودنی ها تکلیف معیار شامل یک نیم فرم تیراندازی را به عنوان آزمون عملکرد و یادداری اجرا کردند. قبل از انجام تکلیف معیار در مرحلة یادداری آزمودنی ها پرسشنامة خودکارامدی باندورا و آدامز را شامل یک سؤال پاسخ آزاد دربارة علت اصلی عملکرد و نیز پنج سؤال دیگر در مورد پیش بینی سطح اجرای آتی خود در آزمون یادداری پاسخ دادند. داده های آزمون یادداری به منظور بررسی تفاوت های احتمالی ناشی از متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون واریانس یک متغیره و آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط معنادار بین اجرای تخمینی و واقعی (در سطح آلفای 05 /0) تحلیل شد. نتایج نشان داد گروه شکست و گروه کنترل عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه موفقیت داشتند. همچنین عوامل سطح و قدرت خودکارامدی ادراک شده در پرسشنامة خودکارامدی اعضای گروه موفقیت بالاتر از گروه کنترل و شکست و از نظر آماری معنادار بود. در نهایت ارتباط اجرای پیش بینی شده و اجرای واقعی فقط در گروه موفقیت معنادار بود. یافته ها از نظریة باندورا در زمینة آثار تجارب موفقیت آمیز بر ارتقای خودکارامدی حمایت میکند.
بررسی مقایسه ای منابع قدرت استادان از دید آنان و دانشجویان(مورد: دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف کلی از تحقیق حاضر، مقایسه منابع قدرت مورد استفاده استادان از دید آنان و دانشجویان در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بود. روش روش مورد استفاده پیمایشی (Survay ) بوده است.روش تحقیق پرسشنامهای ترکیبی مشتمل بر پرسشنامه نفوذ و بخش تکمیلی محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن محاسبه شده است. این پرسشنامه به وسیله 29 نفر از استادان و 305 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تکمیل و عودت داده شد. یافته های پژوهش نشان داد ، یک منبع جدید قدرت استادان (چیرگی محیطی) وجود دارد که در این پژوهش شناسایی، تعریف و ارزیابی شده است. نتایج نشان داد که: 1. از دید استادان، بیشترین میانگین مربوط به منبع قدرت چیرگی محیطی و کمترین میانگین مربوط به منبع قدرت اجبار است و تفاوت بین میانگینها معنی دار است؛ 2. از دید دانشجویان، بیشترین میانگین مربوط به منبع قدرت چیرگی محیطی و کمترین میانگین مربوط به منبع قدرت اجبار و تفاوت بین میانگینها معنیدار است؛ 3. اولویت و توزیع منابع قدرت مورد استفاده استادان از دید آنان به ترتیب عبارت است از: منابع قدرت چیرگی محیطی، فرهنگ، اخلاق، مرجعیت، پاداش، تخصص، مشروعیت و اجبار؛ 4. اولویت و توزیع منابع قدرت مورد استفاده استادان از دید دانشجویان به ترتیب عبارت است از: منابع قدرت چیرگی محیطی، تخصص، مرجعیت، اخلاق، فرهنگ، پاداش، مشروعیت و اجبار؛ 5. در اولویتبندی منابع قدرت مورد استفاده استادان، هم از دید آنان و هم از دید دانشجویان منابع قدرت چیرگی محیطی، مشروعیت و اجبار به ترتیب حائز رتبههای اول، هفتم و هشتم شدند؛ 6. بین نگرش استادان و دانشجویان در استفاده استادان از منابع قدرت، با توجه به جنسیت و رشته های تخصصی آنان، تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
ارائه یک مدل الگوی تلفیق میان رشته ای در طراحی برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
طراحی و سازماندهی برنامه های درسی به طور سنتی مبتنی بر شیوه رشته های علمی (موضوع مدار) با مسائل و کاستیهای عدیده ای همراه است. از جمله این مشکلات می توان به عدم توجه به برخی از اصول یادگیری اشاره کرد. در طریقه سنتی یادگیری، به منزله کسب دانش قلمداد شده و به تغییر رفتار یادگیرنده توجه نمی شود. شخصیت، نیازها و رغبت های یادگیرنده، مسائل و مشکلات او در جامعه ای که در آن زندگی می کند حلقه مفقوده در این شیوه است. سازماندهی محتوا به شیوه موضوع مدار، حتی اگر بخوبی نیز طراحی شود با مسائل و علایق فراگیر بی ارتباط است با توجه به این مشکلات، طراحی و اجرای برنامه درسی به شیوه میان رشته ای پیشنهاد می شود. از ویژگیهای این شیوه می توان به تقویت انتقال یادگیری اشاره کرد زیرا فراگیران فرصت می یابند تشابهات مفاهیم، اصول و استراتژی ها را بهتر از حالتی که رشته ها به صورت جدا تدریس می شوند بیاموزند و مفاهیم آموخته شده را در زمینه های مختلف به کار گیرند، همچنین به آنها می آموزد چگونه فکر کنند تصمیم بگیرند، اندیشه های خود را سازماندهی کنند، مهارت های یادگیری، پژوهش، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات را به دست آورند و منجر به پرورش تفکر یادگیرندگان می شوند.
تاکید به رشته های علمی در برنامه درسی با این انفجار دانش اصرار به یک امر غیر ضروری و حتی مضر است که باعث می شود اطلاعاتی به فراگیر انتقال یابد ولی در آینده بکار او نیاید. سرعت بالای پیشرفت دانش در زمینه های تکنولوژیکی و رویایی با مسائل متعدد ضرورت راه حل های میان رشته ای را می طلبد.
در این مقاله سعی شده به شیوه توصیفی تحلیلی ابتدا الگوهای رویکرد تلفیقی معرفی شده آن گاه یک مدل الگوی رویکرد میان رشته ای برای طراحی و اجرای برنامه های درسی ارائه گردد.
مقایسه اثربخشی روش های آموزشی نقشه مفهومی و سخنرانی بر پیشرفت درس مهارت های اجتماعی - اقتصادی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزش و یادگیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«انگیزش» عاملی است که رفتار مشخصی را تحریک و هدایت میکند و پاسخی است به این سؤال که اساس یادگیری علم چیست؟ روان شناسان برای انگیزش اهمیت بیشتری نسبت به هوش قائل میشوند. آنان انگیزش را حاصل عواملی مانند مشوّق ها، نیازهای درونی،کنجکاوی، برانگیختگی و علت هایی میدانند که فرد برای رویدادها و نتایج اعمال میکند.
در این مقاله، به عوامل بنیادین مؤثر بر انگیزه از قبیل فرهنگ، خانواده، معلم، ویژگیهای یادگیرنده، جوّ کلاس و متغیّرهای آموزشی اشاره و به دنبال آن، به اصل انگیزش در سیرة معصومان(ع)، پرداخته میشود. در پایان، برخی راهکارهای ایجاد انگیزش در دانش آموزان بیان میگردد.
بررسی میزان یادگیری خودتنظیمی در بین حافظان قرآن و غیر حافظان قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مهارت های یادگیری خودتنظیمی1 بین سه گروه (حافظان قرآن مبتدیان و غیر حافظان) میپردازد. در این مطالعه که در چارچوب طرح پیمایشی است، تعداد 120 نفر نمونه (40 نفرحافظان قرآن، 40 نفر مبتدی و40 نفرغیرحافظ قرآن) در سه پایه تحصیلی راهنمایی دبیرستان و دانشگاهی به طور تصادفی انتخاب و مقاسیه شده اند. از آزمون یادگیری خودتنظیمی بوفارد برای اندازه گیری میزان مهارت های یادگیری افراد سه گروه استفاده شده و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس وt مستقل، تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، میزان مهارت های یادگیری خودتنظیمی در بین حافظان قرآن و غیر حافظان به طور معناداری متفاوت بوده است؛ یعنی حافظان قرآن در مهارت های یادگیری خودتنظیمی، عملکرد بهتری در مقایسه با غیرحافظان داشته اند. (05/0p<) ولی بین سن، تحصیلات و جنسیت در نمره یادگیری خودتنظیمی، تفاوت معناداری مشاهده نشده است. همچنین مشخص شده است که مهارت حفظ قرآن، سایر مهارت های غیر قرآنی را نیز افزایش میدهد.
بررسی تأثیر بازی در میزان یادگیری درس ریاضی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی در میزان یادگیری درس ریاضی دوره ابتدایی است. روش پژوهشی مورد استفاده، روش شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه آماری شامل 55 دانش آموز پایه دوم در سال تحصیلی 89ـ88 بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای از میان دانش آموزان مدرسه ابتدایی دخترانه کوثر شهر قم انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه «آزمایش» (25 دانش آموز) و «کنترل» (30 دانش آموز) قرار گرفتند. مباحث «زوج و فرد، آموزش ضرب و محور اعداد»، در گروه آزمایش به وسیله بازی، و در گروه کنترل، به شیوه معمولی تدریس شدند. از آزمون tبرای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد.
نتایج آماری نشان دادند که روش تدریس مبتنی بر بازی در یادگیری مسائل ریاضی مؤثرتر است.
به سمت تعریفی از ""میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده"" در آموزش زبان دوم (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده مفهومی است که همیشه محققان زبان دوم را مجذوب خود کرده زیرا که پنجره ای بر دو سطح مهم میانی دریافت و یادگیری باز می کند. فهم بهتر از این سطح میانی به ما کمک می کند تا بین دریافتی که صرفا برای اهداف اساسی (برای مثال: ارتباطی) مورد استفاده قرار می گیرد و دریافتی که برای فراگیری استفاده می شود تفاوت قائل شویم. در این مطالعه قسمت های متفاوتی که در آن میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده مشخص می شود مورد بررسی قرار می- گیرد، تعاریف موجود از میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده تحلیل شده و تعریف جامع تری از آن پیشنهاد می شود.
بررسی های ویژگی روان سنجی پرسشنامه سبک یادگیری فلدر سولومون در دختران دوره راهنمایی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش، بررسی روایی عاملی و پایایی پرسشنامه سبک های یادگیری است. این پرسشنامه توسط فلدروسولومون (1996)، برمبنای مدل فلدر وسیلورمن (1988) در زمینه سبک های یادگیری ساخته شده است. جامعه این پژوهش، دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر تهران بودند که از این جامعه تعداد 450 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سبک های یادگیری فلدر و سولومون بودکه روایی و پایایی آن درمطالعات مختلف تایید شده بود. برای بررسی روایی عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل همگرا و همزمان استفاده شد. شاخص های نیکویی برازش در این پژوهش عبارتند از 066/0= MSEA 70/0= GFI ، 7/0= AGFA ،052/0= RMR ، 91/0= NFI ،90/0= NNFI ، 88/0= IFI و 89/0= CFI . این نتایج مؤید آن است که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد وهمه شاخص های نیکویی برازش مدل را تایید کرده، بر برازندگی مطلوب آن دلالت دارد. علاوه بر این تحلیل نتایج حاصل از روایی همگرا (همسانی درونی مؤلفه های پرسشنامه با کل پرسشنامه) و روائی همزمان(همبستگی مؤلفه های پرسشنامه با معدل نیمسال اول تحصیلی1390-1389) نشان دادکه پرسشنامه از روائی قابل قبولی برخوردار است. پایایی پرسشنامه با استفاده ازآلفای کرونباخ بررسی گردید. ضرایب آلفای کرونباخ در زیر مقیاس های پرسشنامه بین 69/0 تا 79/0 است. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، می توان گفت پرسشنامه های سبک یادگیری فلدر و سولومون می تواند ابزار معتبری در ارزیابی سبک های یادگیری دانش آموزان در جمعیت ایرانی باشد .
اثر دستورالعمل کانون توجه بر سینماتیک و دقت پرتاب طی یادگیری پرتاب دارت در افراد مبتدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثر دستورالعمل کانون توجه بر دقت و همچنین سینماتیک پرتاب دارت افراد مبتدی طی یادگیری مهارت بود. 20 دانشجوی دختر راست دست رشته تربیت بدنی دانشگاه الزهرا، بدون تجربه در مهارت پرتاب دارت، در دامنه سنی 22-20 سال داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. دانشجویان بر اساس امتیاز پیش آزمون، به دو گروه همسان کانون توجه بیرونی و کانون توجه درونی تقسیم شدند. سپس تمرینات دوران اکتساب هر گروه با دستورالعمل مربوط به آن (گروه کانون توجه بیرونی تمرکز بر دارت و مسیر آن، و گروه کانون توجه درونی تمرکز بر دست و حرکت آن)، شامل 6 دسته کوشش 10 تایی انجام گرفت. پس از 48 ساعت، شرکتکنندگان در آزمون یادداری بدون دستورالعمل، شامل 2 دسته کوشش 10 تایی، شرکت کردند. داده های سینماتیک با استفاده از فیلمبرداری از اجرای مهارت و تحلیل آن با نرم افزار تحلیل حرکت شریف استخراج شد. خطای شعاعی و خطای متغیر دو بعدی در هر دسته کوشش به عنوان معیار سنجش نتیجه اجرا محاسبه شد. دامنه حرکت شانه، حداکثر دامنه باز شدن آرنج و خم شدن مچ دست پرتاب در پیش آزمون، آخرین دسته کوشش مرحله اکتساب و یادداری به عنوان داده های سینماتیک و معیار سنجش فرایند اجرا در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل واریانس دو عاملی با تکرار سنجش نشان داد که اگرچه اثر تمرین بر هر دو نوع خطا معنادار بود (05/0P<)، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). داده های سینماتیکی فقط در مرحله اکتساب تحت تأثیر نوع کانون توجه تغییر کرد، که البته این اثر تنها در مورد خم شدن مچ دست معنادار بود (05/0P<).
بررسی تأثیر آموزش مهارت های مطالعه بر راهبردهای مطالعه در دانشجویان علوم کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: راهبردهای یادگیری و تدریس به عنوان یکی از راهکارهای عملی در راستای بهبود کیفیت آموزش و موفقیت تحصیلی دانشجویان اهمیت به سزایی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوره آموزش مهارت های مطالعه و یادگیری بر راهبردهای مطالعه و یادگیری در دانشجویان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی و به صورت دو گروهی همراه با پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 50 نفر از دانشجویان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که در سال 1389 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. نحوه ارائه دوره به صورت کارگاهی بود و از روش های تدریس سخنرانی کوتاه، کار در گروه های کوچک، بحث گروهی، پرسش و پاسخ و سمینار برای ارائه مطالب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های اطلاعات فردی و جمعیت شناختی و راهبردهای مطالعه و یادگیری است. برای مقایسه داده های کمی در دو گروه از نظر نمرات کسب شده از پرسشنامه راهبردهای مطالعه و یادگیری از آزمون تی، برای مقایسه نمرات قبل و بعد از کارگاه از آزمون تی زوج و برای مقایسه داده های کیفی بین آن ها از آزمون مجذور کای در نرم افزار اس پی اس اس استفاده گردید. یافته ها: میانگین نمرات کسب شده از 10 حیطه پرسشنامه ی راهبردهای مطالعه و یادگیری در آزمون اولیه در دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. نمرات دانشجویان در 5 حیطه انتخاب ایده اصلی (002/0p=)، راهنمای مطالعه (000/0p=)، پردازش اطلاعات (002/0p=)، خودآزمایی (005/0p=) و استفاده از راهبردهای آزمون (000/0p=) پس از شرکت در دوره آموزشی نسبت به قبل افزایش معنی داری یافته بود. اصالت/ارزش: با توجه به این که مهارت های فکری و راهبردهای ذهنی قابل آموزش و یادگیری هستند، برنامه آموزشی فوق را می توان برای بهبود راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان به کار گرفت.
پیام مولانا برای جهان امروز و انسان معاصر
حوزه های تخصصی:
جهان امروز دارای تفاوت هایی بسیار با دوران گذشته است. عنصر اصلی تفاوت های مربوط را میتوان در «کیفیت عقلانیت» و «نوع خردورزی» خلاصه کرد. عقلانیت نوین و مدرن، با وجود قابلیت ها و تواناییها، کاستیهایی نیز دارد که محتاج بازاندیشیهای گسترده است.
از آن جا که «مولانا جلال الدین محمد بلخی»، دارای دیدگاه های بدیع، جامع و انتقادی نسبت به عقلانیت است، در این مقاله با الهام از اندیشه ها و افکار بلند وی، به شرح مباحث مربوط به «عقلانیت» پرداخته و تبیین اجمالی حلقه مفقوده عقلانیت مدرن در عصر کنونی پرداخته شده است. مقاله درصدد پاسخ گویی به دو سؤال اساسی است:
1- مؤلفه های بهره گیری مناسب از عقل چیست؟
2- آثار بهره گیری مناسب از عقل چیست؟
در پاسخ به سؤال اول، به تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگون و ملزومات بنیانی شکوفایی عقل هم چون «یادگیری» و «هم بستگی عقل و قلب» پرداخته شده و در پاسخ به سؤال دوم، نسبت به ریشهیابی روابط تنگاتنگ «دانایی» و «عقلانیت» با «توانایی» و «قدرت» که از آثار اصلی و اساسی بهره گیری مناسب از عقل محسوب میشود، اقدام گردیده است.