مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مهارت های مطالعه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و هنجاریابی مقیاس انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه و بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش انگیزش انجام شد. برای تدوین مقیاس انگیزش تحصیلی از هشت نظریه انگیزش در آموزش و پرورش (نیاز پیشرفت، انتظار - ارزش، هدف گرایی، انگیزش توانش، خود ارزشی، خود کارآمدی، اسنادی و انگیزش درونی - بیرونی) استفاده شد. پس از جمع بندی مفاهیم موجود در نظریه های فوق، سه مولفه نیاز پیشرفت، خود کارآمدی و انگیزش درونی استنتاج شد. سپس عبارت هایی که نشان دهنده ویژگی های رفتاری مولفه ها باشند تدوین و پس از بررسی و اجرای مقدماتی، بر روی نمونه 1122 نفر از دانش آموزان پسر شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دبیرستان های دولتی نواحی هفتگانه مشهد در سال تحصیلی 85-84، که با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند اجرا شد. پایایی این وسیله اندازه گیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0.91 و با استفاده از بازآزمایی 0.88 به دست آمد. روایی محتوایی با بررسی عبارت های مقیاس به وسیله چندین متخصص روانشناسی تربیتی و روان سنجی و مشاوران تربیتی در آموزش و پرورش مورد تایید قرار گرفت. روایی ملاکی از طریق ضریب همبستگی نمره فرد در مقیاس ساخته شده با میانگین معدل دو سال گذشته وی 0.31 و ضریب همبستگی نمره فرد در مقیاس ساخته شده با میانگین نظرات معلم و معاون دبیرستان 0.56 به دست آمد که شواهدی بر روایی ملاکی است. همبستگی نمره هر سوال با کل آزمون و همبستگی مولفه های سه گانه شاهدی بر وجود روایی سازه است. برای آزمون اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش انگیزش، دو گروه آزمایش و کنترل هر کدام به تعداد 30 نفر از بین دانش آموزان شرکت کننده در کلاس های تقویتی انتخاب شدند. ابتدا پیش آزمون (مقیاس ساخته شده توسط محقق) برای هر دو گروه اجرا و پس از اجرای آموزش برای گروه آزمایش، پس آزمون نیز برای هر دو گروه اجرا شد. نتیجه مقایسه میانگین دو گروه، اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش نمره انگیزش تحصیلی فرد در مقیاس ساخته شده را نشان نداد.
بررسی مهارت های مطالعه و یادگیری ریاضی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی مهارت های مطالعه ریاضی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان 150 آزمودنی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه مهارت های مطالعه ریاضی بر روی آنها اجرا گردید. پرسشنامه حاوی 37 سوال و در مجموع از 6 خرده آزمون تشکیل شده که 6 سازه را اندازه می گیرد. پس از اجرا و نمره گذاری پرسشنامه دانشجویان از نظر مهارت های مطالعه ریاضی سطح بندی شده و هر دانشجو در یکی از سطوح مهارت های مطالعه ریاضی ضعیف، خوب و عالی قرار گرفت. همچنین رابطه بین نمره مهارت های مطالعه ریاضی و ویژگی های جمعیت شناختی از قبیل جنسیت و رشته تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع دانشجویان از مهارت های مطالعه ریاضی ضعیفی برخوردار می باشند، بین میانگین نمرات دختران و پسران در آزمون مهارت های مطالعه ریاضی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین های دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی در برخی از خرده آزمون ها دارای تفاوت معنی داری می باشند.
مقایسه اثربخشی روش های درمانی حساسیت زدایی منظم، مهارت های مطالعه و روش ترکیبی در کاهش اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است که می تواند موجب افت چشمگیر توانایی افراد در موقعیت سنجش یا امتحان گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی منظم، مهارت های مطالعه و ترکیبی از هر دو روش در کاهش اضطراب امتحان دانشجویان پسر مبتلا به اضطراب امتحان اجرا گردید.
روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و گمارش تصادفی بوده است. جامعه آماری آن تمامی دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج در سال تحصیلی 1390-1389 می باشد. از آنجایی که مجموع دانشجویان پسر در این برهه زمانی 6000 نفر بود، لذا بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 361 نفر تعیین گردید. نمونه مورد نظر از طریق روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده و از میان آنان 64 نفر که مطابق پرسشنامه اضطراب امتحان اشپیلبرگر مبتلا به اضطراب امتحان بودند در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اضطراب امتحان اشپیلبرگر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک طرفه استفاده گردید.
یافته ها: میانگین سنی آزمودنیها 85/23 سال و دامنه سنی آنها بین 19 تا 32 سال بود. یافته ها نشان داد که بین اثربخشی گروه های حساسیت زدایی منظم، مهارت های مطالعه و روش ترکیبی با گروه گواه در کاهش اضطراب امتحان تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین در خصوص روش ترکیبی یافته ها حاکی از این بود که این روش در کاهش اضطراب امتحان کارآمدتر است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که هر چند روش مهارت های مطالعه و حساسیت زدایی منظم در بهبود اضطراب امتحان موثر می باشند اما ترکیب این دو روش به عنوان یک روش درمانی در کاهش اضطراب امتحان کارآمدتر است.
سنجش مهارت ها و عادات مطالعه دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وآگاهی از مهارت ها و عادات مطالعه دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. پرسشنامه حاوی 27 سؤال در قالب سه بخش شامل یک بخش اطلاعات جمعیت شناختی و دو بخش مهارت ها و عادات مطالعه است که هر کدام در 10 حیطه با مقیاس لیکرت 5 درجه ای از خیلی کم تا خیلی زیاد نمره گذاری شده است. سطح معنی داری 05/0P≤ در نظر گرفته شد. به منظور انجام آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون مجذور کا و آزمون تی و برای تحلیل آن ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، عمده مشکلات دانشجویان به ترتیب در زمینه عدم غلبه بر عوامل مداخله گر و استرس زا حین مطالعه، نداشتن مطالعه کاربردی و خلاقانه، عدم توانایی در مدیریت زمان، عدم توانایی در مطالعه انتقادی و دقیق خوانی و مطالعه باری به هر جهت بود. در نهایت، به نظر رسید دانشجویان در زمینه های درک مطلب، عادات مطالعه و یادداشت برداری حین مطالعه در مقایسه با سایر موارد وضعیت مناسب تری دارند. اصالت/ارزش: از دلایلی که بعضی دانشجویان از تلاش خود نتیجه مطلوبی به دست نمی آورند، نداشتن آگاهی از شیوه مطالعه و مهارت های مربوط به آن است. اصول اصلی مطالعه شامل مواردی هستند که با دانستن و به کارگیری آن ها می توان بازده مطالعه را بالا برد. این پژوهش با توجه به اهمیت تعیین مهارت های مطالعه دانشجویان و ارتباط آن با امور تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های مطالعه بر راهبردهای مطالعه در دانشجویان علوم کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: راهبردهای یادگیری و تدریس به عنوان یکی از راهکارهای عملی در راستای بهبود کیفیت آموزش و موفقیت تحصیلی دانشجویان اهمیت به سزایی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوره آموزش مهارت های مطالعه و یادگیری بر راهبردهای مطالعه و یادگیری در دانشجویان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی و به صورت دو گروهی همراه با پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 50 نفر از دانشجویان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که در سال 1389 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. نحوه ارائه دوره به صورت کارگاهی بود و از روش های تدریس سخنرانی کوتاه، کار در گروه های کوچک، بحث گروهی، پرسش و پاسخ و سمینار برای ارائه مطالب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های اطلاعات فردی و جمعیت شناختی و راهبردهای مطالعه و یادگیری است. برای مقایسه داده های کمی در دو گروه از نظر نمرات کسب شده از پرسشنامه راهبردهای مطالعه و یادگیری از آزمون تی، برای مقایسه نمرات قبل و بعد از کارگاه از آزمون تی زوج و برای مقایسه داده های کیفی بین آن ها از آزمون مجذور کای در نرم افزار اس پی اس اس استفاده گردید. یافته ها: میانگین نمرات کسب شده از 10 حیطه پرسشنامه ی راهبردهای مطالعه و یادگیری در آزمون اولیه در دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. نمرات دانشجویان در 5 حیطه انتخاب ایده اصلی (002/0p=)، راهنمای مطالعه (000/0p=)، پردازش اطلاعات (002/0p=)، خودآزمایی (005/0p=) و استفاده از راهبردهای آزمون (000/0p=) پس از شرکت در دوره آموزشی نسبت به قبل افزایش معنی داری یافته بود. اصالت/ارزش: با توجه به این که مهارت های فکری و راهبردهای ذهنی قابل آموزش و یادگیری هستند، برنامه آموزشی فوق را می توان برای بهبود راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان به کار گرفت.
عادات و مهارت های مطالعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عادت و مهارت های مطالعه یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیت تحصیلی در دانشجویان می باشد. جایگزینی مهارت های مطالعه ی مؤثر و عادت های مطالعه ی مفید برای رسیدن به یادگیری و آموزش بهتر در دانشجویان توصیه می شود. هدف این پژوهش، شناسایی عادت و مهارت های مطالعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بود.
روش بررسی: در مطالعه ی توصیفی حاضر 342 نفر (کل افراد = 2382 نفر) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در نیم سال دوم سال تحصیلی 90-1389، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. پرسش نامه ی بررسی عادت های مطالعه ی کالج Redwood، در دو بخش مشخصات جمعیت شناختی (10 سؤال) و پرسش های اصلی (51 سؤال) در اختیار دانشجویان قرار گرفت. روایی پرسش نامه توسط متخصصین تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbach¢s alpha، 855/0 محاسبه گردید. داده ها به وسیله ی آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار تحلیلی (آزمون های آماری ANOVA و t)در سطح معنی داری 05/0 با نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 15 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: مشکلات عمده ی دانشجویان مورد پژوهش در زمینه های مختلف عادت ها و مهارت های مطالعه به ترتیب در زمینه ی مدیریت زمان با میانگین (86/2)، یادآوری (93/2)، مطالعه ی یک فصل (98/2)، شنیدن و یادداشت برداری (078/3)، تمرکز (092/3)، امتحان دادن (28/3) و انگیزه (38/3) می باشد. وضعیت در زمینه ی یادآوری، شنیدن و یادداشت برداری و انگیزه در دانشجویان دختر بهتر از دانشجویان پسر بود و در زمینه ی امتحان دادن در بیشتر مواقع دانشجویان پسر بهتر از دانشجویان دختر عمل می کردند.
نتیجه گیری: وضعیت عادت ها و مهارت های مطالعه ی دانشجویان در حد متوسط برآورد شد. با توجه به اهمیت مطالعه، ضروری است که در جهت بهبود روش ها و عادت های مطالعه ی دانشجویان توجه و برنامه ریزی شود.
ارتباط مهارت های مطالعه و شیوه آمادگی برای امتحان در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مهارت های مطالعه از عوامل تاثیرگذار بر موفقیت تحصیلی دانشجویان است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت مهارت های مطالعه در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد علوم پزشکی و ارتباط آن با نحوه آمادگی برای امتحان بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 122 نفر از دانشجویان سال دوم کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم پزشکی تبریز به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه مهارت های مطالعه شامل مشخصات جمعیت شناختی و 15 سئوال در طیف سه درجه ای لیکرت در خرده مهارت های ""مدیریت وقت""، ""تمرکز""، ""یادداشت برداری کلاسی""، ""توانایی خواندن"" و ""امتحان دادن"" بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون ، T مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره کلی مهارت مطالعه دانشجویان 60/4±25/20 بود. بیشترین میانگین مربوط به حیطه یادداشت برداری (36/1±89/4) و کمترین آن مربوط به حیطه مدیریت وقت (48/1±66/2) بود. برتری نمرات دختران در خرده مهارت های یادداشت برداری (009/0=p) و توانایی خواندن (003/0=p) نسبت به پسران معنی دار بود. بین نمره کلی مهارت مطالعه و معدل کل دانشجویان در خرده مهارت های یادداشت برداری (006/0=P) و تمرکز (018/0=P) رابطه وجود داشت. بین نمره کلی مهارت مطالعه با وضعیت تاهل و همچنین سن دانشجویان، رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: 59% دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز دارای مهارت های مطالعه ضعیف و متوسط هستند. بیشترین ضعف در مدیریت زمان و بیشتریت توانایی در یادداشت برداری وجود دارد.
بررسی تأثیر روش های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان بناب
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر شیوه های مطالعه (مردر[1] و پرسیدن دو جانبه) بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان صورت پذیرفت آزمودنی های این پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان بناب در سال تحصیلی 90-1389بودند. که بوسیله روش نمونه گیری تصادفی 3 مدرسه انتخاب شد و از هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید. دو کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه گواه انتخاب شدند ابتدا از آزمودنی های هر سه گروه پیش آزمونی اجرا شد و سپس آموزش روش های مهارت های مطالعه برروی گروه ها ی آزمایشی در مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای اجرا گردید و در پایان پس آزمون اجرا شد در این پژوهش مهارت های مطالعه به عنوان متغیرمستقل پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. برای آزمون فرضیه های پژوهشی از آزمون t همبسته و ANCOVA استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان یادگیری دانش آموزان آموزش دیده به شیوه مهارت های مطالعه، با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
اثر بخشی آموزش خود تنظیمی یادگیری و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش خود تنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور واحد بومهن بود که از میان آن ها تعداد30 دانشجو پس از اجرای آزمون تشخیصی عملککرد تحصیلی در تاج(1383) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دو دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه یک ساعته،تحت آموزش خود تنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه قرار گرفت،اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های با استفاده از روش کواواریانس تحلطل شد. نتایج نشان داد که آموزش خود تنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی اثر مثبت دارد. با آموزش خودتنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه می توان راهبردهایی کارآمد و سودمندی را برای افزایش پیشرفت تحصیلی و بهبود کارکرد تحصیلی در اختیار دانشجویان قرارداد.
الگوی علی روابط بین باورهای معرفت شناختی و مهارت های مطالعه بر عملکرد تحصیلی: نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
51 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی علی روابط بین باورهای معرفت شناختی و مهارت های مطالعه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام گرفت. روش اجرای این پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) و طرح پژوهش، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 95-94 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود و برای تعیین حجم نمونه، برای هر زیرمتغیر 20 نمونه در نظر گرفته شد و در کل 350 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (1997)، مقیاس باورهای معرفت شناختی شومر (1991)، مقیاس مهارت های مطالعه کانگاس (2009) و برای سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان از میانگین نمرات دانش آموزان در نیمسال اول سال تحصیلی 95-94 استفاده شد. در مطالعه حاضر از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مهارت های مطالعه و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مستقیم بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارند. همچنین مهارت های مطالعه و باورهای معرفت شناختی به صورت غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارند. در این پژوهش تأثیر مستقیم باورهای معرفت شناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأیید نشد. نتایج پژوهش حاضر از نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در روابط علی باورهای معرفت شناختی و مهارت های مطالعه با عملکرد تحصیلی حمایت می کند.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر بهبود مهارت های مطالعه و تعلّل ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
84 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر بهبود مهارت های مطالعه و تعلل ورزی دانش آموزان پسر بود. این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 92-91 بود. نمونه پژوهش شامل 400 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه بود که از میان مدارس این شهرستان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (برای هر گروه 25 نفر)؛ بدین صورت که از بین 400 دانش آموز 50 نفر از دانش آموزانی که 2 انحراف نمره بالاتر در مقیاس تعلل ورزی دریافت کرده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی نیز در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه مهارت های مطالعه و تعلل ورزی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر بهبود مهارت های مطالعه و تعلل ورزی دانش آموزان مؤثر بوده است (0/01>P). از آنجا که آموزش مهارت های مدیریت زمان می تواند بر ایجاد اعمال و بینش های نو و اصیل تأثیر مهمی داشته باشد، و با توجه به این که زمان یک منبع محدود به شمار می آید لزوم مدیریت آن به خصوص در محیط های آموزشی و برای دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
تاثیرآموزش مهارت های مطالعه بر عملکرد تحصیلی با نقش تعدیل کنندگی اسنادها در دانش آموزان دبیرستان های شهر کرمانشاه
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵)
9 - 22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیل کنندگی سبک های اسنادی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم دبیرستان های شهر کرمانشاه( 4350 نفر) بود که بصورت خوشه ای انتخاب شد. برای نمونه گیری با رعایت ملاک ورود وملاک خروج تعداد 36 نفر انتخاب و پرسشنامه پژوهش(سبک اسناد سلیگمن، 1982) بین این افراد توزیع شد. سپس آزمودنی ها با توجه به نتایج پرسشنامه و معدل در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. نتایج نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مطالعه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای سبک اسناد مثبت تاثیر معناداری گذاشته است. اما بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در دانش آموزان دارای سبک اسناد منفی تفاوت معناداری وجود نداشت، از یافته پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک اسناد مثبت و داشتن مهارت های مطالعه باعث افزایش عملکرد تحصیلی می شود. بنابراین این احتمال وجود دارد که رابطه بین مهارت های مطالعه و عملکرد تحصیلی به وسیله سبک اسناد میانجی گری شود.
بررسی تأثیر آموزش مهارت ها و روش های مطالعه با الگوی مدیریت آموزش بر خودراهبری دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵)
23 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت ها و روش های مطالعه با الگوی مدیریت آموزش بر خودراهبری دانشجویان دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان پسر رشته ی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان (740 نفر) می باشد. که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنی های پژوهش شامل تعداد 60 دانشجو می باشد که از بین آن ها30 دانشجوی شرکت کننده در کارگاه مهارت های مطالعه و یادگیری با الگوی مدیریت آموزش به عنوان گروه آزمایش و دانشجویانی با ویژگی های همسان به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. در ابتدا پرسشنامه ی خودراهبری فیشر به عنوان پیش آزمون به دانشجویان هر دو کلاس ارائه شد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت شش جلسه ی هفتاد دقیقه ای طبق الگوی مدیریت آموزش به یادگیری مهارت ها و روش های مطالعه پرداختند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در پایان، پرسشنامه ی خودراهبری به عنوان پس آزمون مجدداً به هر دو گروه ارائه شد. داده های آماری با استفاده از آزمون های T مستقل، فرمول اندازه ی اثر و تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد؛ آموزش مهارت ها و روش های مطالعه با الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری خودراهبر دانشجویان تأثیر معنادار و مثبتی دارد. لذا می توان با این آموزش، خودراهبری یادگیری دانشجویان را ارتقاء داد.
واکاوی ادراکات دانش آموزان در زمینه یادگیری درس ریاضی: نقش قدرتمند خودپنداره ریاضیاتی و مهارت های مطالعه ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، کشف قدرتمندترین عوامل اثرگذار بر یادگیری درس ریاضیات در دوره متوسطه بود. با توجه به ماهیت اکتشافی این هدف، پرسشنامه ای جامع برای سنجش عوامل مرتبط با یادگیری ریاضیات طراحی شد که ادراکات دانش آموزان دبیرستانی را درباره مجموعه گسترده ای از عوامل اندازه گیری می کرد. حداقل حجم نمونه موردنیاز برای انجام تحلیل ها با استفاده از نرم افزار ج ی پ اور برآورد و سپس با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد نُه مدرسه دولتی در شهرستان کاشان به تصادف انتخاب شد. پس از اجرای پرسشنامه بر روی کل دانش آموزان پایه دهم در هرکدام از این مدارس، درنهایت تعداد 575 پرسشنامه کامل به دست آمد. با انجام تحلیل عامل اکتشافی بر روی داده ها دو مؤلفه اصلی، یکی مربوط به ادراکات دانش آموزان از خویشتن و دیگری مربوط به ادراکات دانش آموزان از دبیران ریاضی شناسایی شد که هرکدام شامل چند عامل بود. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان دهنده آن بود که ادراکات دانش آموزان درباره خودشان اثر قدرتمندتری بر یادگیری درس ریاضیات دارد. پس اجرای مدل اثرات آمیخته و کنترل اثر رشته تحصیلی دانش آموزان نیز مشخص شد. از میان ادراکات، عامل خودپنداره ریاضیاتی و مهارت های مطالعه، اثر قدرتمندی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضیات دارد. دلالت اصلی این یافته برای آموزش ریاضیات این است که در کنار ارتقای مهارت ها و فنون تدریس معلمان ریاضی یا تدریس اثربخش این درس، باید به ایجاد خودپنداره ریاضیاتی مثبت در دانش آموزان و نظارت بر مهارت های مطالعه و یادگیری توجه کرد. درواقع اگرچه سؤال اساسی بسیاری از دبیران ریاضیات این است که «من چگونه می توانم ریاضیات را به شکل اثربخش تر آموزش دهم؟»، یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده آن است که بهبود خودپنداره ریاضیاتی و مهارت های مطالعه دانش آموزان نیز به مراتب حائز اهمیت است.
بررسی رابطه بین مهارت های مطالعه با اشتیاق تحصیلی و اهمال کاری دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت های مطالعه با اشتیاق تحصیلی و اهمال کاری دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان بود؛ بنابراین در این راستا روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی برگزیده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان تشکیل می دهند جامعه آماری 898 نفر است. با استفاده از جدول مورگان 260 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه مهارت های مطالعه پالسانی و شارمال (۲۰۰۱) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (2003) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS- 20 مورد تحلیل قرارگرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین مهارت های مطالعه با اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و با اهمال کاری دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر موک بر بهزیستی روان شناختی و مهارت های مطالعه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر موک بر بهزیستی روان شناختی و مهارت های مطالعه دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان آق قلا بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای از بین مدارس دوره دوم مقطع ابتدایی شهرستان آق قلا، به صورت تصادفی یک مدرسه انتخاب شد. سپس، از بین پایه های تحصیلی به صورت هدفمند پایه ششم انتخاب شد و از بین دانش آموزان پایه ششم به طور همسان تعداد 40 دانش آموز به عنوان نمونه پژو هشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف-نسخه کوتاه ریف و کیس (1989) و راهبردهای مطالعه و یادگیری وین اشتاین (2002) بود که روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و روانشناسی پس از اعمال تغییرات جزئی تأیید نهایی شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب، 72/0 و 74/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش مبتنی بر موک تأثیر مثبت و معناداری بر بهزیستی روان شناختی و مهارت های مطالعه دانش آموزان دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت روش آموزش مبتنی بر موک نسبت به روش آموزش معمول تأثیر بیشتری بر بهزیستی روان شناختی و مهارت های مطالعه دانش آموزان دارد. بنابراین، می توان از این روش در کنار سایر روش ها برای بهبود بهزیستی روان شناختی و مهارت های مطالعه دانش آموزان استفاده کرد.