مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
روش تدریس سنتی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر به کارگیری نرم افزارهای آموزشی با روش تدریس سنتی بر یادگیری درس ریاضی پایه چهارم مقطع ابتدایی پسرانه شهرستان قائمشهر می باشد. در این پژوهش که از نوع شبه آزمایشی است از میان 65 کلاس چهارم ابتدایی، به روش تصادفی ساده، دو کلاس از مدارس (فجر و سما شماره 1) پسرانه که جمعاً 60 دانش آموز در آنها مشغول به تحصیل بوده اند به عنوان نمونه انتخاب شدند.گروه نمونه به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و جهت دستیابی به هدف پژوهش، روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل اتخاذ گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون دو گروه آزمایش و کنترل با آزمون t گروه های مستقل نشان داد بین دو گروه قبل از شروع آزمایش در پیش دانسته های لازم برای آموزش مباحث پیش بینی شده تفاوت معنی داری وجود ندارد. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون بین دوگروه با آزمون t گروه های مستقل نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان داد که عملکرد دانش آموزانی که به وسیله نرم افزار آموزشی، آموزش دیده اند در مقایسه با دانش آموزانی که به شیوه سنتی آموزش دیده اند در آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی به طور قابل ملاحظه ای بهتر بوده است.
بررسی و مقایسه تأثیر روش تدریس حل مسأله با روش تدریس سنتی در دروس علوم تجربی و ریاضیات بر پیشرفت تحصیلی و یادآوری دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر بهشر و ارائه الگوی عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس نتایج به دست آمده از طرح پژوهش بررسی و تأثیر روش تدریس حل مسأله با روش تدریس سنتی در دروس علوم تجربی و ریاضیات بر پیشرفت تحصیلی و یادآوری دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر بهشهر و ارائه الگوی عملی تهیه شده است. تحقیق یاد شده طی یک سال تحصیلی بر روی 224 دانش آموز دختر و پسر با روش نیمه تجربه و استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای اجرا گردیده است و دانش آموزان هر جنسیت به دو گروه تقسیم شدند. نتایج نشان داد دانش آموزان که باروش تدریس حل مسأله به صورت گروهی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش تدریس سنتی آموزش دیده اند در دروس علوم تجربی و ریاضیات از پیشرفت تحصیلی و میزان یاد آوری بیشتری برخوردار شدند. همچنین روش تدریس حل مسأله و سنتی بر دانش آموزان دختر و پسر تأکید یکسان را نشان داده است.
تاثیر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر یادگیری و یادسپاری دانشجویان و مقایسه آن با روش سنتی تدریس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که هدف فن آوری های آموزشی تسهیل و بهبود عملکرد یادگیری است، در این راستا شبیه سازهای آموزشی می توانند به عنوان تکنیک و یا رسانه ای موجب تحقق این هدف شوند. در این مقاله تاثیر نرم افزارهای شبیه ساز (مطالعه موردی بر روی Packet trace،PSpice ، Opnet وMatLab) بر یادگیری و یادسپاری دروس و مقایسه آن با روش سنتی تدریس انجام شده است. به این منظور دانشجویان رشته های فنی دانشگاه های غیرانتفاعی شهر ساری در سال تحصیلی 1389- 1388 بررسی شده اند. روش تحقیق شبه آزمایشی بوده و با دو گروه آزمایش و کنترل در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. یک گروه با نرم افزارهای شبیه ساز و گروه دیگر به روش سنتی آموزش دیده اند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، درصد، میانگین؛ و آمار استنباطی شامل آزمون t تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که بین یادگیری و یادسپاری در آموزش با نرم افزارهای شبیه ساز و روش سنتی تدریس تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر افزایش یادگیری و یادسپاری دانشجویان نقش مطلوبی داشته اند.
مقایسه تأثیرروش تدریس مبتنی بر تفکر فعال (روش مشارکتی) و روش تدریس سنتی دریادگیری درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پسر.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر روش تدریس مبتنی بر تفکر فعال (روش مشارکتی) و روش تدریس سنتی در یادگیری درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پسر نواحی پنجگانه تبریز انجام شد. روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پسر سال اول متوسطه نواحی پنجگانه تبریز به تعداد 10665 نفر در سال 91-90 بود. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای است. بنابراین حجم نمونه آماری پژوهش عبارت است از دانش آموزان دو کلاس اول متوسطه که از هر کدام از کلاس ها پس از موازنه سازی آزمودنی ها یکی به شکل یادگیری سنتی به تعداد 30 نفر و دیگری به شیوه تدریس مشارکتی (فعال) به تعداد 32 نفر در درس مطالعات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان یادگیری گروه ها از آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر متخصصان و معلمان استفاده شد. برای تحلیل داده های آماری در مورد هر یک از فرضیه های پژوهشی به علت تعیین تفاوت و محاسبه و مقایسه نمره های پیش آزمون و پس آزمون درگروه های آزمایش وگواه ازآزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد: که بین نمرات یادگیری کلی، عمیق و سطحی هر دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر روش تدریس مشارکتی در افزایش یادگیری کلی، عمیق و سطحی دانش آموزان تأثیرگذاشته و نسبت به روش سنتی تدریس اثربخش بوده است.
مقایسه اثربخشی روش تدریس بدیعه پردازی با سنتی بر درس انشای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عامل پیشرفت یک کشور درنهایت به نوع انسان ها و میزان استفاده از قوّه تفکّر و خلّاقیت آن ها بستگی دارد؛ درس انشا از جمله دروسی است که خلاقیت در آن نقش مهمی ایفا می کند؛ اما جوّ حاکم بر آموزش کشور سال هاست که این درس را از رسالت اصلی خود دور نگه داشته است. پژوهش حاضر به دنبال یافتن راه حلی برای این مسئله است؛ به همین منظور به مقایسه اثربخشی روش تدریس بدیعه پردازی با سنتی بر درس انشای دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق در این مطالعه کاربردی و از نوع نیمه تجربی است که از پیش آزمون و پس آزمون در آن استفاده شده است. جامعه آماری، 150 دانش آموز , نمونه ی آماری 20 نفر از دانش آموزان پایه ی ششم هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند مجموع دانش آموزان تنها به صورت یک گروه قرار داده شدند. در نیمی از سال کلاس انشا به همان روش سنتی اداره شد و پس از گرفتن آزمون، در نیمه دوم سال در همان کلاس، درس انشا با روش بدیعه پردازی آموزش داده شد. ابزار پژوهش حاضر عبارت بود از شش موضوع انشا که بعد از ارائه روش سنتی و بعد از تدریس به روش بدیعهپردازی نگاشته شد و با ملاک ارزشیابی که روایی آن مورد تأیید استادان صاحب نظر قرار گرفته بود نمره گذاری شد. سپس با نرم افزار spss و آزمون t موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد:آموزش به روش بدیعهپردازی در مقایسه با روش تدریس سنتی تأثیر بیشتری بر ارتقای توان انشاءنویسی دانش آموزان دوره ابتدایی داشته است.
مقایسه تاثیر آموزش از طریق رایانه با روش سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف مقایسه تاثیرآموزش از طریق رایانه باروش سنتی برپیشرفت تحصیلی دانش آموزان دردرس زبان انگلیسی انجامشد. ین پژوهش از ظرنوع کاربردی و ازنظر روش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون-پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری موردمطالعه شامل 1875 نفر از دانش آموزان پسر سال سوم دبیرستان های متوسطه دوره اول شهر سنندج بودند.از جامعه مذکوربه روش نمونه گیری تصادفی دوکلاس پایه سوم به تعداد 44 نفرانتخاب شدندو پس از برگزاری پیش آزمون و اطمینان از عدم معنی داری تفاوت ها، گروه آزمایش و کنترل تشکیل گردید. برای سنجش یادگیری دانش آموزان سوالات محقق ساخته ابزار اندازه گیری بود که با نظرمتخصصان روایی محتوایی آن و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 88 % تعیین گردید. بعد از اجرای آزمایش (آموزش از طریق رایانه و آموزش چند رسانه ای) پس آزمون مشترک به عمل آمدوداده های جمع آوری شده باکمک شاخص های آمار توصیفی و نیز آزمون t تجزیه و تحلیل شد.یافته های پژوهش نشان دادکه میانگین نمرات گروه آزمایش (43/18) بیشتر از میانگین نمرات گروه کنترل(75/15) است و میانگین مهارت گفتاری و نوشتاری گروه آزمایش در پس آزمون 18/4 و5 درحالی که گروه کنترل دارای میانگین 21/3 و61/4 دراین مهارت ها است.مهارت شنیداری وخواندن گروه آزمایش به ترتیب 41/4 و 86/4 و گروه کنترل میانگین 43/3 و45/4 را داشته است. به عبارتی دیگر با 95درصد اطمینان می توان گفت که آموزش از طریق رایانه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی داشته است. لذا ضرورت دارد که به منظور بهبود آموزش و ارتقای کیفیت یادگیری زبان انگلیسی باید تاحدامکان ازآموزش به کمک رایانه وآموزش چند رسانه ای بهره لازم راگرفت.
مقایسه تأثیر آموزش به روش کلاس معکوس و روش تدریس سنتی بر انگیزه پیشرفت و استرس تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش به روش کلاس معکوس و روش متداول بر انگیزه پیشرفت و استرس تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی بود. در این مطالعه نیمه آزمایشی به شیوه قبل و بعد، 30 نفر از دانشجویان ترم دوم کارشناسی دانشگاه بیرجند با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به روش تصادفی ساده به دوگروه آزمون و کنترل (هر گروه 15نفر) تخصیص یافتند. مداخله برای گروه آزمون به شیوه کلاس معکوس و برای گروه کنترل به شیوه متداول برگزار گردید. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت باهارگاوا (1994) و پرسشنامه استرس تحصیلی گادزالا (1991) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و آزمون های استنباطی مانند تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شیوه یادگیری معکوس نسبت به شیوه متداول به طرز معناداری بر انگیزه پیشرفت و استرس تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی تأثیر دارد.
مقایسه ی اثر روش های تدریس فارسی معلمان بر افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
67 - 86
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا ضمن مقایسه ی روش های تدریس سنتی و فعال، بررسی نماید که کدامیک از الگوهای تدریس کارآیی گروهی، تدریس اعضای گروه، قضاوت عملکرد و الگوی روشن سازی طرز تلقی، تأثیر بیش تری بر افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر تهران داشته اند. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی چهارم ابتدایی شهر تهران بوده است. نمونه شامل 10 کلاس است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل می باشد. هر یک از معلمان شرکت کننده در پژوهش در دو جلسه، آموزش های لازم را دیده اند و پس از اجرای پیش آزمون، سه درس انتخاب شده از کتاب «بخوانیم» فارسی سال چهارم دوره ی ابتدایی را تدریس نموده اند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس یک عاملی (ANOVA) و دو عاملی (طرح5×2) و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شده اند. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین روش های تدریس سنتی و فعال در افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی وجود ندارد. تأثیر تعامل میان الگوهای تدریس و جنسیت بر نمرات خواندن دانش آموزان معنی دار بوده است. به گونه ای که بدون در نظر گرفتن جنسیت تفاوت معنی داری بین روش های فعال تدریس و روش سنتی به دست نیامد. پسرانی که با روش تدریس سنتی آموزش دیدند بهترین عملکرد را در گروه پسران داشتند اما در مورد دختران عکس این اتفاق روی داد. دخترانی که با روش سنتی آموزش دیدند ضعیف ترین عملکرد را در بین گروه دختران داشتند. بیش ترین تأثیر از جنسیت مربوط به الگوی قضاوت عملکرد می باشد، به گونه ای که در گروه دختران بهترین عملکرد را بعد از الگوی کارایی گروهی به خود اختصاص داده است ولی در گروه پسران پایین ترین میانگین مربوط به این الگو می باشد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس سنتی و روش تدریس کلاس معکوس در یادگیری درس فارسی: سنجش بر مبنای سطوح یادگیری شناختی بلوم
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تدریس سنتی و روش تدریس کلاس معکوس در یادگیری درس فارسی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بر مبنای سطوح یادگیری شناختی بلوم بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم منطقه 14 شهر تهران تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 1 (15 نفر) و آزمایش 2 (15 نفر) جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش 1 برای مدت 8 جلسه به روش سنتی و افراد گروه 2 به روش معکوس مفاهیم کتاب درس فارسی پایه ششم ابتدایی را آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مداد کاغذی محقق ساخته ای که یادگیری را بر اساس سطوح شناختی بلوم می سنجید استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و جمعی از دبیران این رشته به تائید رسید. در آخر داده ها از طریق روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تفاوت دو گروه در متغیرهای کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی معنی دار است اما در متغیرهای دانش و فهمیدن معنی دار نیست. درمجموع می توان گفت که روش تدریس معکوس نسبت به روش سنتی در رخ دادن یادگیری در سطوح بالای شناختی طبقه بندی بلوم ارجحیت دارد.