مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
یادگیری
حوزه های تخصصی:
امروزه از کارکنان توانمند به عنوان مهمترین سرمایه سازمانی نام برده می شود. بنابراین به منظور داشتن کارکنانی توانمند، فراهم آوردن زیرساخت ها و تسهیل کننده های این عرصه ضروری به نظر می رسد. یکی از عوامل موثر بر این فرآیند، کامیابی شغلی است که طی آن فرد دو بعد سرزندگی و یادگیری را به صورت توام تجربه می کند.بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطهکامیابی شغلی و توانمندسازی کارکنان در محیط های تولیدی می باشد. تحقیقحاضربا رویکرد توصیفی پیمایشی و بااستفادهازانتخابنمونه600 نفری از کارکنان شاغل در شرکت های صنعتی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؛ که نتایج این تجزیه و تحلیل ها نشان دهنده آن است که بین کامیابی شغلی و توانمندسازی کارکنان و همچنین بین سرزندگی و طراوت، و یادگیری و توانمندی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تحلیل مدل عوامل سازمانی، فردی وگروهی مؤثر بر توسعه نوآوری در سازمان های تحقیقاتی و فن آور
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحقیقی میدانی است. هدف اصلی آن شناسایی و تبیین عوامل سازمانی، فردی و گروهی موثر بر توسعه نوآوری در سازمان های تحقیقاتی و فن آور کشور در قالب ارائه و آزمون یک الگوی جامع و یکپارچه می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، سازمان های تحقیقاتی و فن آور کشور است که تعداد 312 نفر از مدیران و پژوهشگران آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر یک پژوهش کمی و از نوع تحقیقات توصیفی است که از حیث ارتباط بین متغیرها از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 0.93محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، ابتدا قابل قبول بودن مدل نظری از طریق نرم افزارLISREL بررسی گردید و نتایج نشان داد مدل برای جامعه آماری قابل استفاده می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد عوامل سازمانی (شامل مؤلفه های ساختار سازمانی، یادگیری، رهبری، استراتژی، فرهنگ سازمانی، سیستم پاداش و مشارکت کارکنان ) بیشترین تأثیرگذاری بر توسعه نوآوری این گونه سازمان ها را داشته و در کنار آن به ترتیب عوامل گروهی (شامل مؤلفه های ارتباطات، ترکیب، انسجام و اندازه گروه) و عوامل فردی (شامل مؤلفه های مهارت و توانایی فردی، ویژگی های شخصیتی، انگیزش) نیز بر روی توسعه نوآوری در سازمان های تحقیقاتی و فن آور موثر می باشد.
تأثیر استرس محدودیت حرکتی بر یادگیری و حافظه فضایی و نقش پیش-گیرنده فعالیت بدنی بر آن در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش استرس بر کارکردهای شناختی اثر منفی می گذارد. ازاین رو شناسایی راهبردهای مناسب برای جلوگیری از کاهش عملکرد شناختی و حرکتی ضروری است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر استرس محدودیت حرکتی بر یادگیری و حافظه و نقش پیش گیرنده فعالیت بدنی بر آنها بود. از میان رت های نر آلبینو- ویستار انستیتو پاستور 32 رت به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. حیوانات برحسب نوع گروه در معرض مداخله های استرس از نوع بی حرکتی (2 ساعت در روز × 21 روز)، دویدن با شدت ملایم (30 دقیقه در روز × 21 روز)، تعامل مداخله های استرس و دویدن یا بدون مداخله قرار گرفتند. به منظور تعیین اثربخشی استرس، وزن حیوانات در دو نوبت قبل از اجرای پروتکل و پس از پایان آزمون ها، اندازه گیری شد. آموزش و آزمون حیوانات با استفاده از ماز آبی موریس طی چند مرحله (چهار روز اکتساب و روز پنجم آزمون کاوش، سه روز استراحت و روز نهم آزمون یادداری)، انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA)، t همبسته، Repeated Measured در دوره های اکتساب و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که استرس موجب تخریب یادگیری و حافظهمی شود (03/0=(P. با وجود این، فعالیت بدنی تخریب عملکرد ناشی از استرس را خنثی کرد (5P=0/000). در گروهی که فعالیت بدنی صرف داشتند، تأثیر مثبت معنادار بر زمان رسیدن به سکو در مرحله اکتساب (P=0/005) و عملکرد شناختی مرحله به یادداری (P=0/006) مشاهده شد که نشان دهنده تأثیر مثبت فعالیت بدنی بر یادگیری و حافظه است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر که استرس موجب تخریب یادگیری و حافظه شد، انتظار می رود از فعالیت بدنی بتوان به عنوان عاملی مؤثر برای تعدیل استرس استفاده کرد.
تاثیر تخمین خطا و تواتر بازخورد آگاهی از نتیجه بر یادگیری تکالیف حرکتی و شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفازانجاماینپژوهش، بررسیتاثیر تخمین خطا و تواتر بازخورد آگاهی از نتیجه بر یادگیری تکالیف حرکتی و شناختی بوده است. نمونه آماری، 40 دانشجوی دختر با میانگین سنی 7/25 بودند که به طور تصادفی به 4 گروه بازخورد 100% با تخمین، بازخورد 20% با تخمین، بازخورد 100% بدون تخمین و بازخورد 20% بدون تخمین تقسیم شدند. 90 کوشش تمرینی و در آزمون یاد داری، 15 کوشش انجام گرفت. تکالیف پژوهش حاضر، شامل تکلیف A با مولفه حرکتی بالا (تولید نیرو با پنجه دست) و تکلیف B با مولفه شناختی بالا (رسم مثلث) بود. به منظور تحلیل نتایج، از تحلیل واریانس با سنجش مکرر، تحلیل واریانس دو طرفه و یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری بین 4 گروه آزمایشی در مرحله اکتساب نشان نداد. در آزمون یادداری در تکلیف A، گروه بازخورد 100% با تخمین، بهترین اجرا و در تکلیف B در متغیر زاویه، گروه های تخمین خطا بهترین عملکرد را داشتند ودر متغیر طول، گروه های بازخورد 20% بهترین اجرا را داشتند. نتیجه کلی این پژوهش را می توان بدین صورت بیان کرد که برآوردذهنیخطابهعنوانیکمتغیرمهمدرآمادگیبرایپاسخبعدیوهم چنین طراحی فرضیهپاسخ، می تواندبههمراهفراوانیافزایشیافتهبازخوردافزوده، موجبآزمونفرضیهپاسخبیشترودرنهایت، یادگیریبیشتریگردد؛ اما، در تکالیفی که خود دارای تقویت ذهنی هستند تخمین خطا، تاثیری بر یادگیری ندارد و در این گونه تکالیف، اصل فراوانی کاهش یافته بازخورد، تایید می گردد. هم چنین، در تکالیفی که اجرای حرکت نیازمند تخمین اولیه است، استفاده از تخمین خطا مفید می باشد.
میزان یادگیری و رضایت دانشجویان علوم آزمایشگاهی از روش مشارکت فعال در آموزش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: انگل شناسی یکی از دروس مهم در آموزش دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی است. انتخاب روش تدریس مناسب، به یادگیری بهتر فراگیران کمک زیادی خواهد کرد. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر مشارکت دانشجویان در آموزش درس انگل شناسی بر میزان یادگیری و رضایت آنها به منظور یافتن روش آموزشی بهتر بود.
روش ها: این مطالعه نیمه تجربی در سال 92-1391 روی 58 نفر از دانشجویان سال دوم و سوم کارشناسی علوم آزمایشگاهی ورودی 1389 و 1390 در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل صورت گرفت و ارایه دروس انگل شناسی1و2 با روش سخنرانی و با مشارکت فراگیران در آموزش مقایسه شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته 21سئوالی در رابطه با ارزیابی نگرش دانشجویان در مورد تاثیر روش مذکور در پیشرفت یادگیری دروس بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون T استودنت توسط نرم افزار SPSS 18 انجام شد.
یافته ها: 35 نفر (4/60%) این روش تدریس را بهتر از روش سخنرانی دانستند. 32 نفر (2/55%) از ارایه درس به روش مذکور رضایت داشتند و 33 نفر (9/56%) اجرای آن را در ترم های آتی پیشنهاد نمودند. میانگین نمرات دروس انگل شناسی 1 و 2، با مشارکت و بدون مشارکت فراگیران، اختلاف معنی دار داشت (04/0 p< ). فراوانی نمرات کسب شده بالاتر از 16 و 17 در این دروس در روش با مشارکت نسبت به روش بدون مشارکت افزایش یافت.
نتیجه گیری: مشارکت دانشجویان در امر تدریس درس انگل شناسی، کیفیت آموزش این درس را بهبود می بخشد. همچنین استفاده از این روش موجب تقویت انگیزه برای یادگیری، شرکت در کلاس، تلاش بیشتر و ارتباط بهتر بین مدرس و دانشجو می شود.
رابطه ""اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری"" با ""خودکارآمدی"" دانشجویان؛ دانشگاه فرهنگیان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مفهوم درگیری تحصیلی، از جمله مفاهیمی است که توسط پژوهشگران مختلف در حوزه تعلیم و تربیت به کار برده شده است و پژوهش های اخیر از آن با واژه اشتیاق یادگیری یاد می کنند. پژوهش ها نشان داده اند خودکارآمدی با مولفه های اشتیاق یادگیری مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1391 در اصفهان انجام شد. جامعه پژوهش را 138 نفر دانشجوی نیم سال آخر دوره کارشناسی مرکز آموزش عالی شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان تشکیل دادند که همگی آنها به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) متشکل از خرده مقیاس های خودکارآمدی، ارزش های درون زاد، اضطراب امتحان، راهبردهای شناختی و یادگیری خودتنظیم بود. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و همزمان و تحلیل واریانس یک راهه انجام شد.
یافته ها: رابطه اشتیاق عاطفی و شناختی با مولفه خودکارآمدی براساس رشته تحصیلی دانشجویان، معنی دار نبود (001/0 p> ). بین اشتیاق عاطفی و اشتیاق شناختی با خودکارآمدی، رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت (001/0 p< ). همچنین اشتیاق عاطفی نسبت به اشتیاق شناختی، پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی بود.
نتیجه گیری: بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجو- معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد ؛ بدین معنی که با افزایش اشتیاق عاطفی و شناختی، خودکارآمدی افزایش می یابد. همچنین اشتیاق عاطفی یادگیری از قدرت پیش بینی بیشتری برای خودکارآمدی برخوردار است.
ارزیابی کیفیت یادگیری الکترونیکی؛ رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از راه های بهبود کیفیت آموزش الکترونیکی، بررسی دیدگاه دانشجویان و مدرسان آن دوره است. این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت دوره الکترونیکی در مقطع کارشناسی ارشد رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- مقطعی در سال 91-1390 روی 118 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته آموزش پزشکی و 11 مدرس گروه آموزش پزشکی دانشکده پزشکی (پردیس همت) دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد که تمام این افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته 32سئوالی بود. داده ها در پنج حیطه طراحی آموزشی، تعامل، محتوای دوره، فرصت های یادگیری فردی و ارزش یابی دوره جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 و آزمون T مستقل استفاده شد.
یافته ها: کیفیت حیطه های محتوای دوره و فرصت های یادگیری فردی در سطح مطلوب، طراحی آموزش و ارزش یابی دوره در سطح نسبتاً مطلوب و حیطه تعامل در سطح نامطلوب ارزیابی شد. بین نظرات مدرسان با دانشجویان در مورد کیفیت پنج حیطه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: کیفیت دوره یادگیری الکترونیکی در مقطع کارشناسی ارشد رشته آموزش پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با توجه به میانگین پنج حیطه مورد ارزیابی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد.
تاثیر تیپ های شخصیتی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سیستم مدیریت یادگیری مودل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در یادگیری الکترونیکی، افراد با تفاوت های فردی وارد محیط آموزشی می شوند، بنابراین در سنجش بازده های یادگیری نیز تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیر تیپ های شخصیتی درون گرایی و برون گرایی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سیستم مدیریت یادگیری مودل انجام شد.
روش ها: این پژوهش به شیوه علی- مقایسه ای در سال 1392روی 86 نفر از دانشجویان ترم دوم حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع کارشناسی ارشد انجام شد. این افراد براساس جدول کرجسی و مورگان و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. این دانشجویان برای درس آشنایی با کامپیوتر در کنار جلسات حضوری خود، برخی تمرین ها را در فضای مجازی انجام دادند. برای پژوهش از دو ابزار پرسش نامه تیپ های شخصیتی آیزنک (درون گرایی، برون گرایی) و رابریک ها بهره گرفته شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون های T مستقل و تحلیل واریانس دوراهه انجام گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمرات دختران و پسران از نظر تیپ های شخصیتی درون گرا و برون گرا و همچنین از نظر میزان مشارکت، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما میانگین نمرات مشارکت دانشجویان در دو تیپ شخصیتی برون گرا و درون گرا با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری داشت. تاثیر تعامل دو متغیر تیپ شخصیتی و جنسیت نیز بر میزان مشارکت دانشجویان معنی دار نبود (0/05).
نتیجه گیری: در فضای یادگیری الکترونیکی، افراد درون گرا از میزان مشارکت بیشتری نسبت به افراد برون گرا برخوردار هستند. به عبارتی در یادگیری الکترونیکی، افراد درون گرا میزان مشارکت بیشتری در فعالیت ها و تعاملات دارند.
آمادگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم سلامت برای آموزش بین حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزش بین حرفه ای، رویکردی نوین برای توانمندساختن فراگیران علوم سلامت در جهت ارایه مراقبت تیمی، همکارانه و جامع به منظور ارتقای پیامدهای سلامت مددجویان است. این مطالعه با هدف بررسی آمادگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم سلامت برای آموزش و یادگیری بین حرفه ای انجام شد.
روش ها: این مطالعه مقطعی- توصیفی در سال 92-1391 روی 500 نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در رشته های مختلف علوم سلامت با نمونه گیری آسان و دردسترس انجام شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه سنجش آمادگی برای آموزش بین حرفه ای بود که پایایی آن 83/0 به دست آمد. داده ها با نرم افزار SPSS 18 و آزمون های آماری توصیفی (میانگین و درصد) و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین کلی آمادگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم سلامت برای آموزش بین حرفه ای بالاتر از حد متوسط بود. بین گروه های حرفه ای از نظر میزان آمادگی برای آموزش بین حرفه ای، تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (0/05). ولی با این وجود در گروه پرستاری، میانگین نمرات در کل مقیاس و در تمام زیرمقیاس ها از گروه های دیگر بیشتر بود.
نتیجه گیری: آمادگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم سلامت برای آموزش بین حرفه ای بالاتر از حد متوسط است.
ارتقای همزمان یادگیری و رضایتمندی با آموزش مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در مطالعات گذشته، مشارکت دانشجو در امر تدریس، در افزایش موفقیت تحصیلی و کسب مهارت های ارتباطی موثر شناخته شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه روش های مشارکتی تدریس با شیوه سنتی از نظر موفقیت تحصیلی و رضایتمندی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی روی 21 دانشجوی سال سوم مامایی در درس پزشکی قانونی در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 93-1392 انجام شد. 8 جلسه اول به روش سخنرانی و 8 جلسه دوم به روش مشارکتی اجرا شد. در پایان هر روش، آزمون علمی با میزان دشواری یکسان برگزار شد و دانشجویان پرسش نامه رضایت سنجی را که روایی و پایایی آن تایید شده بود، تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون آماری Tمستقل انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره آزمون علمی در روش مشارکتی با تفاوت معنی داری از روش سخنرانی بیشتر بود (0/0001>p). دانشجویان ، روش مشارکتی را باعث افزایش انگیزه آموختن (6/66%)، افزایش صمیمت و ارتباط دانشجویان (1/80%)، افزایش بحث گروهی در داخل و خارج از کلاس (81%) و افزایش یادگیری مطالب درسی (9/80%) دانستند. همچنین میانگین کلی رضایت با اختلاف معنی داری در گروه مشارکتی بیشتر بود (0/0001>p).
نتیجه گیری: به کارگیری روش های نوین مشارکتی در کلاس های تئوری دانشگاه علوم پزشکی، می تواند به افزایش یادگیری و درک دانشجویان و بهبود سطح مهارت های ارتباطی آنها کمک کند.
تاثیر زیرساخت ها و آمادگی اعضای هیات علمی در پیاده سازی اثربخش آموزش الکترونیک براساس مدل پذیرش فنّاوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ماهیت و نوع محتوای یادگیری در دروس مختلف علوم پزشکی، استفاده از امکانات چندرسانه ای را برای تسهیل یادگیری فراگیران ضروری نموده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آمادگی اساتید و زیرساخت های دانشگاه علوم پزشکی همدان در جهت استقرار اثربخش آموزش الکترونیک براساس مدل پذیرش فنّاوری بود.
روش ها: در این تحقیق کاربردی به روش توصیفی- تحلیلی که از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است، 183 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1393 به روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه و یک چک لیست استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، تکنیک تحلیلی عاملی تاییدی، مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با کمک نرم افزارهای LISREL 8.5 و SPSS 18 انجام شد.
یافته ها: آمادگی اساتید فقط در حیطه های سطح دانش و پذیرش دانشجویان نسبتاً مطلوب و در عوامل فرهنگی در سطح متوسط بود. در بخش زیرساخت ها، به ترتیب حوزه های دسترسی و رفرنس ها، نیروی انسانی و حمایت مالی مهم ترین مشکلات بودند. آمادگی اساتید و زیرساخت ها بر برداشت ذهنی از مفیدبودن و آسانی استفاده از آموزش الکترونیک تاثیر معنی دار داشتند و این دو مولفه روی نگرش نسبت به استفاده و تصمیم به استفاده از فنّاوری و درنتیجه، بر استفاده عملی از فنّاوری اثر مثبت و معنی دار داشتند.
نتیجه گیری: مدل پذیرش فنّاوری آموزش الکترونیک با توجه به تاثیر معنی دار آمادگی اساتید و زیرساخت های دانشگاه و شاخص های برازش مناسب، قابلیت به کارگیری در جامعه مورد نظر را دارد.
ارزشیابی دوره آموزشی پودمانی مدیریت عالی پزشکان خانواده در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اجرای صحیح وظایف بنیادی و نقش های کلیدی در آموزش، مستلزم برخورداری از کیفیت است. ارزش یابی دوره های مختلف آموزشی در راستای بهبود کیفیت این دوره ها، یک ضرورت محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزش یابی فرآیند دوره آموزشی پودمانی مدیریت عالی پزشک خانواده در ایران انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1393 با انتخاب 218 نفر از دانشجویان پزشک خانواده و 34 نفر از اساتید و دست اندرکاران دوره آموزشی پزشک خانواده با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از دو پرسش نامه محقق ساخته به منظور بررسی نظرات دانشجویان و نیز اساتید و دست اندرکاران اجرای دوره صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 ، شاخص های مرکزی و پراکندگی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها: دانشجویان نسبت به همه زمینه های تعیین شده در این ارزش یابی نظر موافق داشتند و بیشترین میزان رضایت دانشجویان مربوط به طول دوره آموزشی و کمترین میزان رضایت آنها مربوط به نحوه اجرا بود. اساتید و دست اندرکاران برنامه نسبت به زمینه های سازمان دهی محتوای دوره، طول دوره، شیوه ارایه دروس و منابع آموزشی نظر موافق و نسبت به نحوه اجرا، قابلیت به کارگیری دروس، ارزش یابی فراگیران و هزینه، نظر مخالف داشتند. بیشترین میزان رضایت اساتید نسبت به طول دوره و کمترین میزان رضایت آنها نسبت به موضوع هزینه بود.
نتیجه گیری: ارزش یابی دوره آموزشی پودمانی مدیریت عالی پزشکان خانواده در دانشگاه های علوم پزشکی منتخب در ایران به طور میانگین در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد.
طراحی محیط یادگیری الکترونیکی مبتنی بر سه نظریه یادگیری؛ رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختن گرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: طراحی مناسب محیط های یادگیری الکترونیکی باعث دست یابی به مزایا و قابلیت های یادگیری الکترونیکی می شود. از طرفی، طراحی آموزشی ارتباط تنگاتنگی با نظریه های یادگیری دارد. سه نظریه عمده یادگیری، نظریه های رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختن گرایی هستند. هدف این پژوهش، بررسی مدل های طراحی آموزشی موجود مبتنی بر سه نظریه یادگیری رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختن گرایی و ارایه الگویی تلفیقی برای طراحی موثر و کارآمد محیط های یادگیری الکترونیکی بود.
روش ها: در این مطالعه تلفیقی، به منظور تطبیق مدل های مبتنی بر سه نظریه یادگیری، از روش مطالعات تطبیقی ایساک کندل استفاده شد. جامعه مورد مطالعه در بخش تطبیق، الگوهای طراحی آموزشی بودند. ابزار نمونه گیری از مدل ها، پرسش نامه محقق ساخته حاوی 55 الگوی طراحی آموزشی و توضیحات ضمیمه مربوط به هر مدل بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. به منظور اعتباریابی مدل، از نظر متخصصان استفاده شد. ابزار اعتباریابی از مدل، پرسش نامه محقق ساخته بود که پایایی آن 91/0 محاسبه شد.
یافته ها: براساس تحلیل مدل های طراحی آموزشی انتخاب شده و فهرست ویژگی های هر گروه از مدل های رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختن گرایی در طراحی محیط های یادگیری الکترونیکی، مدل تلفیقی طراحی آموزشی حاوی 135 زیرمولفه و 12 مولفه اصلی شکل گرفت. در اعتباریابی از مدل نیز همه مولفه ها و زیرمولفه ها نمره ای بالاتر از متوسط داشتند.
نتیجه گیری: مدل مطلوب طراحی آموزشی محیط های یادگیری الکترونیکی براساس تلفیق ویژگی های سه نظریه رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختن گرایی دارای 12 مولفه اصلی است.
مؤلفه های مؤثر در یادگیری دایره ی مثلثاتی و روابط بین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین فهمیدن دایره ی مثلثاتی و مؤلفه های تشکیل دهنده ی آن بود. در این راستا، ابتدا آزمونی شامل 67 سؤال مطابق با جدول هدف محتوای طبقه بندی بلوم طرح شد. با استفاده از ضرایب تمیز، دشواری و عدم هماهنگی درونی سؤالات، 41 سؤال نامناسب حذف گردید. آزمون نهایی با 26 سؤال بر روی 147 نفر از دانش آموزان سال دوم متوسطه ریاضی فیزیک و علوم تجربی مدارس شهر زنجان اجرا، و مقدار آلفای کرونباخ برای هر مؤلفه محاسبه گردید. با استفاده از نتایج به دست آمده، مدل تجربی دانش یادگیرنده تدوین گردید. تجزیه و تحلیل روابط بین مولفه ها با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که رابطه ی مستقیم معناداری بین دانش زوایای مثلثاتی با فهمیدن دایره ی مثلثاتی وجود دارد. بین فهمیدن زوایای مثلثاتی با فهمیدن تانژانت؛ و فهمیدن زوایای مثلثاتی با فهمیدن دایره ی مثلثاتی نیز رابطه ی مستقیم معناداری وجود دارد. هم چنین رابطه ی مستقیم معناداری بین فهمیدن تانژانت با فهمیدن دایره ی مثلثاتی وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان دادند که مؤلفه ی دانش زوایای مثلثاتی با واسطه گری مؤلفه ی فهمیدن زوایای مثلثاتی و مؤلفه ی فهمیدن تانژانت باعث افزایش مؤلفه ی فهمیدن دایره ی مثلثاتی در یادگیرنده می شود.
ساخت و هنجاریابی مقیاس کیفیت آموزش و یادگیری
حوزه های تخصصی:
ارائه تعریفی جامع و کامل از کیفیت آموزش و یادگیری امکان پذیر نیست زیرا کیفیت از یک نظریه عمومی یا یک الگوی کلی به دست نمی آید، همین امر موجب شد که دستیابی به یک اتفاق و اجماع بر روی ابعاد کیفیت با مشکلاتی مواجه شود لذا شاید بهتر باشد که به جای تأکید بر یک تعریف خاص، به مؤلفه هایی پرداخته شود که هدف کیفیت است.
این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش و یادگیری از نظر اعضای علمی دانشگاه های پیام نور فارس و علوم پزشکی شیراز انجام شد.
روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه اعضای علمی دانشگاه های پیام نور فارس و علوم پزشکی شیراز می باشند. داده ها از طریق آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بررسی شد.
عامل های هفتگانه روی هم رفته، 152/64 درصد از کل واریانس کیفیت آموزش و یادگیری را تبیین می کند و پرسش هایی که بار عاملی کمتر از 45/0 داشتند، حذف شدند. مقدار کای اسکوئر و درجه آزادی مدل به ترتیب برابر 859/306 و 226 و مقدار P بزرگتر از 05/0 است که این امر نشان دهنده برازش خوب مدل است.
از بین عوامل دهگانه، سه عامل حذف شدند و هفت عامل استفاده از اطلاعات و نتایج تحقیقات، ارزشیابی، برنامه ریزی کیفیت، حمایت مسؤولان دانشگاه، آموزش، بهره گیری از تجهیزات و مشتری مداری جز مؤلفه های هفتگانه پرسش نامه کیفیت آموزش و یادگیری است.
بررسی تاثیر مدل طراحی آموزشی رایگلوث بر یادگیری و یادداری درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مدل طراحی آموزشی رایگلوث بر میزان یادگیری و یادداری درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان سال دوم راهنمایی پسر شهرستان کلیبر در سال تحصیلی 90-89 و نمونه آن 40 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در دوگروهی کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون یادگیری، و آزمون یادداری اجرا شد. روش اجرای پژوهش بدین ترتیب بود که گروه آزمایش، فصل 13 کتاب علوم تجربی دوم راهنمایی را به روش مدل طراحی آموزشی رایگلوث آموزش دیدند و گروه کنترل همان فصل را به روش آموزش متداول و سنتی دریافت نمودند. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، شاخص هایی نظیر میانگین و انحراف استاندارد نمرات مورداستفاده قرار گرفت. و در بخش آمار استنباطی و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین میزان یادگیری و یاد داری گروه آزمایش و کنترل در درس علوم تجربی تفاوت معناداری وجود دارد و گروه آزمایش از یادگیری و یادداری بهتری بهره مند است. بنابراین، با استفاده از مدل طراحی آموزشی رایگلوث می توان میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان را بهبود بخشید.
جستجوی درونمایه های یک نظریة اجتماعی کجروی بر اساس آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، گسترة ایدة «همنشینی افتراقی» را در نظریه های کجروی اجتماعی شناسایی و با تحلیل محتوای قرآن و منابع تفسیری، نکاتِ نسبت پذیر به قرآن را در قالبی مقدماتی از یک الگوی نظری، سامان می دهد. هدف، امکان سنجی طرح یک نظریة اجتماعی دربارة کجروی بر اساس آموزه های اسلامی است. تحقیق همچنین به عنوان مسیری بنیادین در سیاست گذاری سازگار با آموزه های دینی و یافته های علمی معرفی می شود. در بررسی گزاره های قرآنی مربوط به مضامین پیوند همنشینی، کجروی و پیشنهادهای کنترلی، به نظر می رسد متغیرها و ساز و کار هایی مورد نظر بوده اند که با گذشت زمان، در الگوی همنشینی افتراقی شکل گرفته اند. گزاره ها واژگانی کمیت پذیر دارند. پیوندها جزئی و دوسویه اند و همنشینان بر یکدیگر تأثیر می گذارند. ارزش ها، هنجارها، جامعه پذیری، یادگیری، نفوذ اجتماعی و برچسب زنی، جاذبة میان فردی و سطوح مختلف نیازها، از جمله متغیرهای مورد استفاده در سطوح کلان، میانه و خرد می باشند که در محیط های مختلف کنش (حتی در تعامل با موجودات ماورایی) و در خلال ساز و کارهای علّی، فرد را به کجروی یا استمرار آن سوق می دهند. راهکارهای کنترلی عبارتند از: پیش گیری، پیام سازی فرهنگی، توان بخشی، هنجارسازی، کنترل ارزشی و عاطفی و تقویت.
طراحی و تبیین مدل خودتوسعه ای منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
وقوع پیشرفتهای شگرف و سریع در زمینه های علمی و فنّاوری، در کوتاه مدت منجر به قدیمی شدن دانش و مهارت شغلی کارکنان می شود. از سویی، سازمانها با فشار فزاینده ای برای کاهش هزینه های مالی و زمانی همراه با نیاز به برنامه های آموزش کارکنان روبه رو هستند. این امر سبب شده که امروزه توجه زیادی به سوی برنامه های خودتوسعه ای صورت گیرد. هدف این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی خودتوسعه ای منابع انسانی است. تحقیق حاضر، مطالعه ای توصیفی پیمایشی است که 949 نفر از پرستاران در آن شرکت کردند. داده ها به روش تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که سن، سطح تحصیلات، نگرش اسلامی به کار، خودکارآمدی و انگیزش شغلی، بر تمایل و رفتار خودتوسعه ای اثرگذارند؛ در حالی که عوامل سازمانی شدت این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهند. به نظر می رسد مدیران و سرپرستان از طریق حمایت واضح و مشهود از کارکنان، فراهم کردن زمان، اطلاعات، همراهی، منابع و پاداش می توانند نقش حیاتی را در زمینة یادگیری و خودتوسعه ای منابع انسانی بازی کنند.
تأثیر دست کاری فاصله و عرض هدف بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال: با تاکید بر شاخص دشواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش شاخص دشواری در یادگیری مهارت حرکتی بود. به ویژه فرض شد که نسبت فاصله عرض هدف (ID) که عامل مشهودی در زمان حرکت است می تواند عامل تعین کننده ای در یادگیری حرکتی باشد و هنگامی که نسبت فاصله عرض هدف حفظ می شود یادگیری بالاتری به نسبت زمانی که فقط یک عامل تغییر می کند انجام می گیرد. بدین منظور در این پژوهش، 71 پسر 9 تا 12 ساله که هیچ گونه سابقه در زمینه بسکتبال نداشتند در 9 گروه به تمرین پرتاب آزاد بسکتبال با شاخص های دشواری مختلف (شاخص های دشواری یکسان، ساده تر و سخت تر از شرایط استاندارد) پرداختند. پس از اجرای 200 کوشش در قالب 10 بلوک 20 کوششی، آزمون انتقال با فاصله و عرض هدف استاندارد از شرکت کنندگان به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس بر نمرات آزمون انتقال گروه ها نشان از یادگیری بهتر در گروه هایی که با شاخص دشواری ثابت تمرین کرده بودند داشت. چنین استنباط می شود که نسبت فاصله عرض هدف در به دست آوردن راهبرد کنترلی که در طول تمرین به کار می رود موثر می باشد. از نتایج این پژوهش به نظر می رسد شاخص دشواری و حفظ این نسبت ها، عامل موثری در افزایش میزان یادگیری می باشد. پیشنهاد می شود مربیان برای افزایش میزان یادگیری با حفظ شاخص دشواری تکلیف، به آموزش مهارت بپردازند.
اثر بازخورد خود کنترلی بر یادگیری تکلیفی پرتابی در کودکان 10 ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه اثر بازخورد خود کنترلی بر یادگیری تکلیفی پرتابی در کودکان 10 ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم شهر همدان بود. نمونه آماری پژوهش شامل 20 کودک 10 ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم بود که بصورت تصادفی در دو گروه بازخورد خودکنترلی و جفت شده قرار گرفته و به تمرین مهارت پرتاب کیسه 100 گرمی لوبیا با دست غیر برتر در 6 بلوک 10 کوششی پرداختند، به منظور ممانعت از آگاهی نسبت به نتایج از عینک غواصی بدون دید استفاده گردید. در طول تمرین به گروه بازخورد خودکنترلی هر زمان از سوی آنها درخواست می شد بازخوردی که نشان دهنده جهت و اندازه خطا بود بصورت کلامی ارائه می شد در همین زمان به فرد جفت شده با آزمودنی در گروه بازخورد خودکنترلی نیز همان برنامه بازخوردی ارائه گردید، تنها تفاوت دو گروه توانایی کنترل دریافت بازخورد از سوی آزمودنیها بود. پس از 24 ساعت آزمودنیها در آزمون یادداری که شامل انجام 10 کوشش بدون دریافت بازخورد بود شرکت نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون ANOVA با اندازه گیریهای مکرر و آزمون تی نشان داد، تفاوت مابین گروه بازخورد خود کنترلی و گروه جفت شده در طول مرحله اکتساب معنی دار نبود ولی در آزمون یادداری این تفاوت معنی دار بود (05/0p≤). این یافته ها تایید مجددی بر این نکته می باشد که ارائه بازخورد بصورت خود کنترلی حتی در کودکان با اختلالات ژنتیکی بدلیل درگیری فعالانه تر یادگیرنده در فرآیند یادگیری و افزایش انگیزش در یادگیرنده، برای یادگیری سودمند می باشد.