مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نفس
حوزه های تخصصی:
چکیده :
مقالهای که پیش روی دارید، به مقایسه دو مکتب عرفانی «محییالدینابن عربی» و «یاسپرس» از فیلسوفان و عارفان اگزیستانسیالیست پرداخته است. پس از بیان جایگاه عقل و برتری حریم عشق نسبت به آن، ناتوانی علم حصولی از رسیدن به معرفت حقیقی خدای متعال مورد بحث قرار گرفته است و معرفت از راه تسلیم و عبادت تا رسیدن به فناء فیالله و شناخت از راه اصول متناقض را از این دو دیدگاه بیان کرده است و به جمع بین تشبیه و تنزیه پرداخته است. در فلسفه و عرفان غرب، غالبا سخن از تنزیه خدا است و برتری عرفان اسلامی که تنزیه را نیز نوعی محدودیت دانسته است و راه درست را در جمع بین تشبیه و تنزیه میداند، در این مقاله به بحث گذاشته شده است و با بحث از رابطه خدای متعال با انسان و جهان به وسیله فیض و تجلی دایمی از دیدگاه دو مکتب فوق پایان یافته است.
جاودانگی نفس: تأملی در محاوره فایدون افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
نوشتار حاضر شرحی مختصر بر محاورة زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. مقدمة مقاله نشان میدهد که به اعتقاد افلاطون مرگاندیشی از دغدغههای اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شادابتر و شادمانتر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ میداند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایندتر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فیلسوفی چون سقراط فقط به یک خیال (یعنی خیال زندگی پس از مرگ) دل خوش داشته است یا نه حقیقتاً چنین حیاتی وجود دارد. اینجاست که مسأله جاودانگی نفس به طور جدی رخ مینماید. به علاوه دو تصور مختلف افلاطون از نفس به عنوان نفس بسیط و نفس سه جزئی مورد بحث قرار گرفته و ضمن یافتن توجیهی برای جمع میان این دو تصور نشان داده شده است که آنچه در فایدون موضوع بحث است، همان تصور نفس بسیط است.
در ادامه مقاله، براهین چهارگانه افلاطون بر اثبات جاودانگی نفس مورد بحث و بررسی انتقادی قرار گرفته و ضمن تفکیک مقدمات آن براهین، به قدر گنجایش فضای مقاله نشان داده شده است که چگونه مبانی آن براهین از دیگر اندیشههای افلاطون یا احیاناً از فیلسوفان سابق بر افلاطون اقتباس شدهاند. به علاوه دو نقدی را که خود افلاطون در مورد مسأله وجود نفس و جاودانگی آن ایراد کرده است، مطرح شده و پاسخهای افلاطون به این نقدها نیز بررسی شدهاند.
بررسی ادله ی تجرد نفس انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از پرسشهایی که از قدیم در مبحث انسان شناسی مطرح بوده، این است که آیا در درون آدمی حقیقتی بالاتر از پدیدههای طبیعی وجود دارد؟ عدّهای جز همین اعضای مادی و طبیعی که دارای قوانین مخصوص خود است در وجود آدمی به واقعیت دیگری اعتقاد نداشته، همهی فعالیتها و بازتابهای انسان را ناشی از اعضای مادی و طبیعی وجود او میدانند و گروهی دیگر که معمولاً اندیشمندان الهی از آنهایند، قایلند که در تحقق هستی آدمی، علاوه بر جسم و اعضای مادی او، یک حقیقت دیگری وجود دارد که دارای آثار و فعالیتهای غیر مادی است، و اوست که اصل و اساس انسان را شکل میدهد و برای اثبات دیدگاه خود به رهآوردهای کتب آسمانی و سخن پیشوایان دینی و استدلال و براهین عقلی استناد کردهاند. با توجه به این که یکی از فصول ممیّزهی اصلی ماده گرایان و الهیون همین مسأله است، قوت و ضعف برهانهای ارایه شده توسط دانشمندان الهی اهمیت زیادی دارد و برای تشخیص این ضعف و قوت بایستی به نقد و بررسی آنها پرداخت. در این نوشتار پژوهش نقدگونهای در بعضی از براهین ارایه شده از طرف اندیشمندان و فلاسفه مسلمان به عمل آمده است.
سلسله مراتب وجود در برخی از آثار ادب عرفانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار عرفانی فارسی ، قوس نزولی وجود از ذات واجب الوجود آغاز می شود و به انسان ، که آخرین موجود عالم مادی است ، پایان می پذیرد . در این مسیر ، مراحلی طی می شود که جستار حاضر درصدد است این مراحل یا مراتب را براساس ترتیب تاریخی - البته با کمی تسامح - در آثار ادب عرفانی فارسی تا سده نهم قمری بررسی کند . در یک تقسیم بندی کلی می توان در این زمینه دو دیدگاه را تشخیص داد : 1. دیدگاه فلسفه گرا در آثار کسانی همچون سهروردی ، سنایی و جامی ....
زن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
على رغم نگاه ارزشمند و والای مولانا به زنان، چه در زندگی خانوادگی خود و چه در جامعه، و به رغم بسیاری از اشعار نغز و پر نکته او پیرامون زنان گاه در مثنوی، شاهد حکایتها و اشعاری هستیم که نه با دید مولانا در زندگی خانوادگی اش تناسب چندانی دارد و نه با دیگر اشعار او. با توجه به اینکه قرآن و حدیث دو منشا عمده اشعار مولانا محسوب می شود به نظر می رسد اشعار مورد نظر بیش از آنکه متاثر از و یا متناسب با آیات قرآنی باشد همسو با احادیث و روایات است که بتدریج در عرف زمانه خود را مستتر کرده است.
انسان شناسی مولانا در مثنوی
حوزه های تخصصی:
سیری در افکار و اندیشه های احمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله شخصیت های کم نظیری که در قرن پنجم هجری پا به عرصه وجود نهاد، احمد غزالی است. این شخصیت با آن که تاثیر فراوانی در ادب فارسی و عرفانی از خویش برجای نهاده است اما آن چنان که سزاوار و شایسته بود شناخته نشده است. از احمد غزالی آثار متعددی بر جای مانده است اما کتاب سوانح العشاق او از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا زبده افکار و مهمترین اندیشه ها و تفکرات او را باید در این کتاب سراغ گرفت. سوانح از گنجنه های با ارزش ادب فارسی محسوب می شود که در باب عشق و حالات گوناگون آن به رشته تصنیف در آمده است. نثر این کتاب در بسیاری از موارد به شعر نزدیک شده و با احساسات و تخیلات شاعرانه گره خورده است. وجد و شور ذوق و سرمستی نویسنده را کاملا می توان از سطر سطر جملات کتاب مشاهده نمود. بسیاری از حقایقی که در سوانح بیان شده حاصل تجارب چندین و چند ساله غزالی در امر سیر سلوک است. او نه تنها در مسیر عشق و عرفان صاحب نظر است بلکه در علم روانشناسی و موشکافی روان افراد نیز از تبحر استادی خاصی برخوردار است. در باب اهمیت و ارزش این کتاب همین بس که در آثار مشهور بعد از خود تاثیر بسزایی بر جای نهاده است. با آنکه محور اصلی این کتاب در باب عشق است اما بسیای از حقایق و اصطلاحات عرفانی با دیدی کاملا روشن بینانه و مبتکرانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل مسأله تعقل از دیدگاه ابنسینا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابنسینا با تمایز بین دو مقام ذات و فعل در نفس انسانی، از یک طرف توانست ادراک عقلی را که خود نوعی ادراک مجرد از ماده است به ذات و حقیقت نفس نسبت دهد؛ و از طرف دیگر رابطه نفس با بدن را براساس مبانی فلسفی خود تبیین نماید. وی هرچند در بیان این حقیقت که ادراک عقلی فعل حیثیت ذاتی نفس است و این نفس است که می اندیشد، مقدم بر دکارت است؛ اما برخلاف دکارت به هیچوجه تأثیر مبادیعالیه را در روند تعقل منکر نمی شود. از نظر وی اگرچه تعقل فعل خود نفس است اما این عقل فعال است که به مدد تأثیر خود هم نفس ناطقه را از مرتبه عقل بالقوه یا عقل هیولانی به مرتبه عقل بالفعل ارتقاء می دهد و هم معقول بالقوه را به معقول بالفعل تبدیل می کند؛ و همین تأثیر است که وی از آن با نامهایی از قبیل افاضه و اشراق یاد می کند. افاضه و اشراق به هیچوجه دو عمل یا دو فعل متمایز نیست تا چنین گمان شود که کلام ابنسینا در این باب دارای ابهام است بلکه از نظر وی افاضه و اشراق در حقیقت دو روی یک عمل واحدند.
مبادی علوم طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگیهای فلسفه به معنای خاص کلمه آن است که مبادی تصوری و تصدیقی سایر علوم در آن مورد بحث قرار میگیرد و این نکته ای است که بویژه از عهد شیخ الرئیس بر آن تأکید فراوان شده و به همین جهت فلسفه را مادر و مرجع سایر علوم دانسته اند. در این مقاله سعی شده است در حد اختصار، دیدگاههای ابن سینا و صدرالمتألهین در این باب توضیح داده شود و مواردی از قبیل طبیعت، موضوع علوم طبیعی، کیفیت ترکب جسم طبیعی، بحث مزاج و ارتباط آن با بحث ماده و صورت مطرح گردد.
تجرد خیال در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا مفهوم خیال از دیدگاه حکیمان مسلمان تعریف و سپس مفهوم تجرد و اقسام آن به نحو مختصر ذکر شده و آنگاه به موضوع تجرد خیال پرداخته شده است. از دیدگاه ابن سینا، قوة خیال مادی است و در هیچیک از آثارش حتی المباحثات تجرد خیال را نپذیرفته است. فخر الدین رازی ادراک خیالی را مجرد دانسته و براهینی بر نفی مادیت آن ذکر کرده است. صدر المتألهین معتقد است که رأی او دربارة قوة خیال و تجرد آن بی سابقه است. به نظر ما، تنها برخی دلایل صدرا بر تجرد خیال بی سابقه است. مهمترین ثمرة اثبات تجرد خیال، بقای نفوسی است که به حد تجرد عقلی نرسیده اند.
تبیین حکمی و عرفانی حدیث من عرف نفسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت نفس، به حکم حدیث شریف من عرف نفسه فقد عرف ربه رهنمون معرفت رب است از این رو بعضی از عالمان و عارفان به تبیین حکمی و عرفانی آن پرداخته اند. برخی آنرا از قبیل تعلیق به محال دانسته اند و بعضی به طرق گوناگون در صدد توجیه و تبیین کیفیت معرفت رب از راه معرفت نفس بر آمده اند. از نظر این گروه، معرفت فطرت، حدوث، امکان، حرکت، تجرد و فقر هستی نفس ما را به خدای متعال دلالت می کند و نفس از جهات جامعیت، احاطه، معیت، ظهور و بطون، علو و دنو، وحدت، فاعلیت و وجوه بسیار دیگر، ظلال و مثال باری تعالی است
همراه با استاد در جستجوی نخستین جرقه های حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار طی بحث در دو مورد اثبات می کند نخستین جرقه های حرکت جوهری در آثار شیخ الرئیس وجود دارد و استاد مطهری به کشف بیشتر آنها نائل آمده است مورد اول استحاله و استکمال است استحاله تغیر دفعی و استکمال تغیر تدریج است شیخ الرئیس استکمال را به کون الرجل من الصبی مثال زده و این مستلزم حرکت جوهری است مورد دوم نیاز حرکت به موضوع است شیخ الرئیس از راه نیاز حرکت به موضوع حرکت جوهری را زیر سئوال برده ولی در حرکت کمی بلکه در تغیر دفعی از یافتن موضوع درمانده است از لوازم سخن او قبول حرکت جوهری است.
تعریف و تشخیص انسان از نگاه ملاصدرا و کارل یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاسپرس و صدرا گرچه به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند ولی هر دو بر ضرورت شناخت انسان تاکید و به وجود هسته ای مرکزی به نام نفس اشاره دارند که به علت فعالیت و مدرک بودن و نیز حرکت و آزادی غیر قابل تعریف و شناسایی حدی است این حقیقت دارای تعیین ها و تحصل ها و مراتب بی شمار است اساساً انسان دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نیست و هر فردی خود نوع منحصر به فرد است در نظام فکری صدرا نفس و بدن با هم ارتباطی عمیق دارند و بدن مرتبه نازله نفس و نفس حقیقت تکامل یافته بدن است نزد یاسپرس نیز وجود انسان که عبارتند از دازاین آگاهی کلی ذهن و نفس با هم در ارتباط و تعاملند.
نظریة نفس کلی و نفوس افلاک و تأثیر آن در فهم صدرا از آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة «نفس کلی و نفوس افلاک» در این مقاله با توجه به بطلان مبانی آن که از طبیعیات قدیم گرفته شده، ابطال گردیده و تأثیر آن بر فهم صدرا از آیات قرآن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به این منظور، با بررسی تمام کتب تفسیری و فلسفی صدرا، مواردی که او آیات قرآن را بر نفس کلی و یا نفوس افلاک منطبق کرده، جمع آوری شده است. سپس با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و سیاق آیات و قرائن موجود در آنها، معنای آن آیات به دست آمده و با توجه به خصوصیاتی که برای نفس کلی و نفوس افلاک در فلسفه ذکر شده، صحت و سقم انطباق آن آیات بر این نظریة، معلوم و این نتیجه به دست آمده است که نمی توان هیچ یک ازچهارده موردی را تأیید کرد که صدرا آیات قرآن را بر این نظریه تطبیق کرده است.
نظریه اخوان الصفا درباره چگونگی پیدایش کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخوان الصفا در رسایل خود بعد از پیشینة تاریخی بحث نظام فیض، دربارة چگونگی پیدایش کثیر از واحد، دو نظریه بیان کرده اند. بر مبنای نظریة اول، مراتب طولی فیض عبارتند از: خدا= عقل فعال = عقل منفعل (نفس کلی) = هیولای اولی= جسم مطلق (هیولای ثانیه). بر مبنای نظریة دوم، بین مراتب طولی فیض و سلسلة اعداد (از 1 تا 9) تناظر وجود دارد و این سلسلة طولی عبارتند از: خدا= عقل=نفس=هیولی= طبیعت= جسم فلک=ارکان چهارگانه و طبایع چهارگانه= مولّدات سه گانه. نظریة اول، مبین وامداری اخوان الصفا از افلوطین، و نظریة دوم ترتیب منطقی بیان تاریخچة نظام فیض، مبین وامداری اخوان الصفا از فیثاغوریان است. اخوان الصفا با ایجاد تغییراتی در نظریة افلوطین وفیثاغوریان آن را پذیرفتند. بین نظریة اول و دوم آنان، از جهاتی مشابهت و از جهاتی تمایز وجود دارد. اخوان الصفا از باب تسامح و تقارب با فیلسوفان نظریة اول را مطرح کردند. نظریة دوم احتمالاً به جهت برخورداری از زبان رمزآلود و تناظر بین سلسله مراتب فیض و سلسلة اعداد و شواهد دیگر از رسائل اخوان الصفا و مجمل الحکمه، نظریة نهایی اخوان الصفا است.
جاودانگی انسان از دیدگاه قران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بینادی در فلسفه دین به شمار می آید این مسئله با رویکردهای فلسفی و کلامی و عرفانی و قرانی مورد توجه اندیشمندان بخصوص عالمان مسلمان واقع شده است در این مقاله ابتدا یافته های اندیشمندان مسلمان در ارتباط با مسئله در قالب پنج دیدگاه گزارش می شود و بدین منظور تلاش شده است به اصل نظریه همراه با پیشینه و قائلین به آن اشاره شود به دنبال آن این بحث از منظر قران با تتبع در موارد کاربرد واژه نفس و روح در آیات قران مورد بررسی قرار گرفته است در این پژوهش معلوم شده است آنچه از قران درباره جاودانگی انسان استفاده می شود یک شاکله سه مدعایی را تشکیل می دهد این مهم ترین یافته پژوهش است
بررسی نقش معرفت شناسی عقل فعال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین در پی اثبات مسألة اتحاد عقل، عاقل و معقول و با توجه به مبانی خاص معرفت¬شناسانه خود از قبیل مساوقت علم و وجود، تجرد صورت علمی محسوس، متخیل و معقول، حرکت جوهری و استکمالی نفس در حین ادراک مدرکات محسوس، متخیل و معقول و ...، معتقد است نفس در هنگام ادراک صور کلی و معقول و به عبارت دیگر در مرتبة تعقل، با عقل فعال متحد می¬شود. صدرالمتألهین به اثبات این مدعای خویش و توضیح و تبیین اصطلاحات عقل فعال، اتحاد، چگونگی برقراری ارتباط و اتحاد نفس با عقل فعال و ... می¬پردازد که در این مقاله به آنها اشاره می¬شود.
مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانهانگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابنسینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حلهای تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیبهای مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راهحلهای آنها در مورد این مسأله پرداخته شده است.
بررسی تحلیلی کوجیتوی دکارت و انسان معلق ابنسینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان مشهور انسان معلق ابنسینا همواره مورد توجه متفکران مغرب زمین¬ ـ از قرون وسطی تاکنون ـ بوده است و بسیاری از فلاسفة غربی با بهرهگیری از این استدلال به طرح ایدههای خویش پرداختهاند. یکی از نمونههای برجستة مشابه استدلال ابنسینا را میتوان در فیلسوف معروف قرن هفده اروپا و بنیانگذار فلسفه جدید ـ رنه دکارت ـ یافت. همین شباهت میان دو اصل کوجیتوی دکارت و انسان معلق ابن سینا دست¬مایة آثار و بررسیهای تطبیقی فراوانی در میان اندیشمندان غربی و اسلامی شده است. بسیاری از آنها میزان شباهت میان این دو موضوع را به حدّی رساندهاند که بر تأثیرپذیری و اقتباس دکارت از ابن سینا نیز تأکید کردهاند. نگارندة مقالة حاضر بر آن است تا با بررسی اجمالی جایگاه این دو نظریه در نظام فلسفی دو فیلسوف مورد نظر و با وارسی مبانی و اهداف آنها به طرح و پاسخ¬گویی این پرسش بپردازد که تا چه میزان میتوان این دو نظریة مشابه را نزدیک و در راستای یکدیگر دانست.
استحاله تناسخ در فلسفه اسلامی و اعتقاد به رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا رجعت با ادلة نقلی اثبات شده و سپس در بحث تناسخ، مهمترین ادلة استحالة آن با تحلیل نقادانه بررسی شده است. این ادله با دقت در مقدمات و لوازم آنها، به وسیله اشکالهایی ابتکاری مورد نقد قرار گرفته و این نتایج به دست آمده است که اولا": هیچ یک از این ادله با نظریة رجعت تنافی ندارد؛ ثانیاً: از پنج دلیل استحالة تمام اقسام تناسخ. دلیل اول (بر اساس نظریة حرکت جوهری یا اتحاد عاقل و معقول) استحالة تمام اقسام تناسخ را اثبات میکند، ولی دلیل دوم تنها تناسخ مطلق را ابطال مینماید و دلیل پنجم (بر اساس نظریة اتحاد عاقل و معقول) تنها قادر به ابطال برخی از اقسام تناسخ است. دو دلیل دیگر باطل است. دلیل اول از دو دلیل استحالة تناسخ نزولی تنها برخی از آرای قائلان به این نوع تناسخ را ابطال میکند. دلیل دوم استحالة تناسخ نزولی و دلیل استحالة تناسخ صعودی، هر دو، باطلاند.