مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
معادلات ساختاری
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن و قیمت آن از عوامل بسیاری تأثیرپذیر است. این عوامل را می توان به دودسته عوامل طرف عرضه و طرف تقاضا تقسیم نمود که هرکدام از این عوامل، شامل بسیاری از متغیرها می باشد. به دلیل همگن نبودن بازار مسکن در تمام استان ها، شواهد نشان می دهد باید به بازار مسکن به صورت منطقه ای نگاه کرد. هدف این مقاله تحلیل مؤلفه های اثرگذار بر قیمت مسکن در شهر ارومیه می باشد، نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی می باشد و از انواع روش های کتابخانه ای، بازدید میدانی و مصاحبه استفاده شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی توسعه ای است زیراکه با هدف شناسایی و ساخت مدل مفهومی با استفاده از معادلات ساختاری (Smart PLS) قیمت مسکن در ارومیه بوده و ماهیت اکتشافی دارد. همچنین از نظر نوع داده ها از نوع پژوهش آمیخته است. جامعه آماری شامل 30 نفر از خبرگان است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار مؤلفه اجتماعی، کالبدی، مدیریتی، اقتصادی، قیمت مسکن را 70 درصد تبیین می کنند. به این صورت که ضریب ترکیبی هر مؤلفه، به دیگر مؤلفه ها نیز وابسته است. به عبارت دیگر ضریب ترکیبی نشان می دهد که رشد قیمت مسکن در شهر ارومیه تا چه میزان متأثر از شوکت وارد بر مؤلفه اقتصادی در ارتباط با سایر مؤلفه های تأثیرگذار بوده است. تحلیل ضرایب مسیر مربوط به 4 مؤلفه مورد بررسی نشان می دهد که مؤلفه های اقتصادی (E) مدیریتی (M)، کالبدی (Ph)، و سپس اجتماعی (S) با ارزش 0/169، 0/014، 0/088 و 0/033 بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن در شهر ارومیه داشته اند.
برآورد حجم قاچاق کالا به روش معادلات ساختاری و تاثیر آن بر رشد اقتصادی در ایران: بررسی تجربی در نیم قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
90 - 130
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر قاچاق کالا و همچنین اثرات آن بر متغیرهای کلان اقتصادی یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه اقتصاد کلان بوده است. بررسی این موضوع و نتایج آن نقشی مهم در سیاست گذاری در حوزه قاچاق کالا دارد. با توجه به این موضوع، هدف این مقاله بررسی اقتصادی قاچاق کالا به عنوان یکی از موانع تولید با استفاده از رویکردی تجربی است. از همین رو در این مطالعه ضمن برآورد حجم قاچاق کالا در ایران به روش مدل سازی معادلات ساختاری طی دوره زمانی 1350 تا 1399 به بررسی تاثیر آن بر تولید ناخالص داخلی با رویکرد سری زمانی نیز پرداخته خواهد شد. یافته های این مطالعه نشان داد که میانگین حجم قاچاق کالا در دوره مورد بررسی حدود 53/22 درصد از تولید ناخالص داخلی رسمی بوده است. همچنین براساس نتایج این مطالعه، قاچاق به عنوان یک مانع تولید، دارای تاثیر منفی و معنی داری بر تولید ناخالص داخلی در سطح 95 درصد اطمینان طی دوره 50 ساله مورد بررسی بوده است.
توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم با رویکرد داده بنیاد و معادلات ساختاری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانمندسازی کلید موفقیت سازمان ها و نظام های آموزشی بوده و دانشگاه ها باید برای توسعه، اثربخشی، ارتقای توانمندی ها و شایستگی های اعضای هیئت علمی خود گام های موثری در این زمینه بردارند. هدف این پژوهش توانمندسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی استان قم به روش آمیخته با رویکرد معادلات ساختاری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش در بخش کیفی استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی بر اساس اصل اشباع نظری تعداد15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه، صاحبنظر در حوزه توانمندسازی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمّی دربرگیرنده تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی استان قم(221 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مدل اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمّی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.یافته ها: نتایج فاز کیفی کشف 145 مفهوم،12 مقوله اصلی و32 مقوله فرعی شامل عوامل علّی، زمینه ای،مداخله گر،راهبردها و پیامدها بود. در فاز کمّی روایی صوری توسط تعدادی از نمونه آماری و روایی محتوایی آن توسط چندنفر از متخصصان تایید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تمام مقوله ها بالاتر از7/0 برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه، موجب می گردد که دانشگاه در محیط رقابتی به گونه ای موفق عمل کند که علاوه بر اثرپذیری از محیط، برآن اثرگذار نیز باشد.
تبیین عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در محلات برنامه ریزی شده شهری با استفاده از معادلات ساختاری (مطالعه موردی: محله جاهد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
49 - 58
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی که بحران هویت یکی از مشکلات پیش روی شهرنشینی در توسعه های جدید است؛ احساس تعلق به مکان با گسترش روح مشارکت و تعامل با مکان به ایجاد دغدغه های مشترک میان ساکنین و افزایش میزان پایداری اجتماعی می انجامد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت میانگین شاخص های حس تعلق به مکان در محله جاهد شهر مشهد و تبیین روابط علی میان مولفه های آن است. این پژوهش مبتنی بر پارادایم اثبات گرایی، منطبق بر ملاحظات روش شناسی کمی از نوع توصیفی تحلیلی است که با روش پیمایش و ابزار پرسش نامه انجام شده است. به وسیله مدل سازی معادلات ساختاری میزان تاثیر هریک از مولفه ها بر حس تعلق به مکان مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه ادراکی معنایی، بیشترین میزان تاثیر گذاری بر حس تعلق به مکان در محله جاهد شهر را دارد و در درجات بعدی مولفه های فردی-اجتماعی، کالبدی-زمینه ای و فعالیتی-عملکردی قرار گرفته اند.
نقش مدیریت شهری در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
از دیرباز افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی موضوعی است که از دیرباز دانش پژوهان علاقه مند به مسائل شهری را به چالش کشانده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت شهری در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی در سطح تهران به اجرا درآمد. این پژوهش ازنظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است. در این تحقیق اطلاعات مربوط به 373 نفر از کارکنان و مدیران شهرداری شهر تهران در سطح تهران مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند تا بر اساس آن رابطه بین متغیرها برای آزمون فرضیه های تحقیق بررسی شود. داده های جمع آوری شده با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شهرداری، شورای شهر، اتاق بازرگانی و سایر ارگان ها به عنوان ابعاد مدیریت شهری نقش اساسی در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی دارد.
الگوی بانکداری شرکتی مبتنی بر کسب و کارهای سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
فضای رقابتی، نیازهای متنوع مشتریان، خدمات و فرایندهای اجرایی متفاوت و مشکلات زیست محیطی در بیشتر کشورها منجربه شکل گیری محیط های جدید برای کسب وکارها شده است که نیاز به تغییر رویکرد توجه بانک ها به زیربخش مهمی از بانکداری جامع به نام بانکداری شرکتی را ضروری کرده است. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادین کاربردی، از نظر ماهیت، تحقیق های پیمایشی و از نظر پارادایمی، تحقیق های ترکیبی اکتشافی، نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. در مرحله کیفی با 15 نفر، متخصصین و خبرگان دانشگاهی و فعالان در حوزه بانکی تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه صورت گرفت و نمونه های بخش کمی براساس فرمول کوکران انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی مولفه های بانکداری شرکتی و عوامل مؤثر بر آن مشخص شده و در بخش کمی از طریق تحقیق توصیفی- پیمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه اکتشافی نیمه ساختمند بوده است و در بخش کمی برای ارزیابی بانکداری شرکتی مبتنی بر کسب وکار های سبز از پرسشنامه محقق ساخته که براساس کدهای بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شد، استفاده شده است. در بخش کیفی تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل داده بنیاد انجام شد. روایایی و پایایی مولفه ها بررسی و آلفای کرونباخ همه مولفه های بالا 7/0 بوده و طی آن؛ مهم-ترین مولفه های بانکداری شرکتی و کسب و کارهای سبز مورد سنجش قرار گرفته شد. در بخش کمی از طریق روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس، صحت مدل تحقیق، مورد تأیید قرار گرفت و معلوم گردید که انتخاب مفاهیم، ابعاد و شاخص ها از دقت بالایی برخوردار بوده و می تواند چارچوب مناسبی را برای تدوین سند چشم انداز بانکداری شرکتی مبتنی بر کسب و کارهای سبز فراهم نماید. بر این اساس تعداد 21 مؤلفه شناسایی شد و تعداد 124 شاخص بر اساس کدگذاری محوری طبقه بندی و ارتباط آنها با مؤلفه ها شناسایی و طبقه بندی گردید.در نهایت برازش مدل انجام شده و نتایج بخش کمی یافته های بخش کیفی را تأیید می کند.
بررسی رابطه بین استراتژی بازاریابی با توسعه محصول اوره درشرکت پتروشیمی پردیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین استراتژی های بازاریابی و توسعه محصول برای همسوسازی نیازهای مشتری، روند بازار و اهداف تجاری برای هدایت نوآوری، تمایز و مزیت رقابتی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استراتژی بازاریابی با توسعه محصول اوره درشرکت پتروشیمی پردیس می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – همبستگی می باشدو جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان پتروشیمی پردیس است که تعداد 150 نفر بصورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدندو داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد استراتژی بازاریابی (کسزی و بیمنز، 2016) و توسعه محصول (مو وهمکاران، 2007) جمع آوری شدندو از طریق روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد رابطه معناداری بین ابعاد استراتژی بازاریابی و توسعه محصول اوره در پتروشیمی پردیس وجود دارد. بنابراین با توجه به این نتایج پیشنهاد می شود پتروشیمی پردیس همکاری و ارتباط بین تیم های بازاریابی و توسعه محصول برای اطمینان از یک رویکرد منسجم را تقویت نماید.
ارائه الگوی توصیه الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام (مورد مطالعه صنعت رستوران داری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
259 - 280
حوزههای تخصصی:
با ظهور فناوری های اینترنتی، ارتباطات سنتی دهان به دهان به شکل ارتباطات دهان به دهان الکترونیکی یا EWOM درآمده است. تاثیر EWOM در صنعت مهمان نوازی بسیار قوی است. خدمات هتلداری مانند : هتل ها و رستوران ها را نمی توان قبل از بازدید و دریافت خدمات از آن ها ارزیابی کرد. بنابراین، خرید محصولات و خدمات ناملموس ریسک بیشتری دارد، بنابراین مشتریان بیشتر به تبلیغات شفاهی متکی هستند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه EWOM در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت رستوران داری و ارائه مدلی محلی از این عوامل انجام شده است. رویکرد تحقیق، کمی است . مدل با توزیع پرسشنامه بین 384 کاربر اینستاگرام مورد آزمایش قرار گرفت و روابط بین متغیرها توسط نرم افزار3 Smart PLS و26 Spss مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که خدمات رستوران، شهرت برند و عوامل فردی، فناوری و اجتماعی تبلیغات دهان به دهان الکترونیک در صنعت رستوران ها و در شبکه اجتماعی اینستاگرام مؤثر هستند.
تأثیر سواد مالی بر تصمیمات پس اندازی (بررسی تجربه طرح آسمان بنیاد برکت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف ارائه پیشنهاداتی جهت بهبود تأثیرگذاری عضویت در صندوق های تأمین مالی خرد ازطریق افزایش سواد مالی اعضا است. روش: داده های پژوهش از نتایج مصاحبه های ساختاریافته انجام شده براساس پرسشنامه OECD و بومی سازی این پرسش نامه طبق نظر متخصصان جمع آوری شد. موضوعاتی که در علوم رفتاری و اجتماعی دنبال می شود، ماهیت چندمتغیری دارد؛ ازاین رو، از روش معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شده است.نوآوری: سواد مالی معمولاً آموزش صریح به فرد در نظر گرفته می شود، اما عضویت افراد در صندوق ها نیز می تواند بر آن تأثیر داشته باشد و کیفیت تصمیم گیری های پس انداز را بهبود بخشد. در مطالعات انجام شده به این جنبه کمتر توجه شده است.نتایج: طبق یافته های پژوهش، دانش پس اندازی بر نگرش و رفتار پس اندازی معنادار و نگرش نیز بر رفتار پس اندازی تأثیر مثبت داشته است. به علاوه، عضویت در صندوق ها تأثیر مثبتی بر سطح دانش و نگرش پس اندازی افراد داشته، اما تأثیر آن بر بُعد رفتاری پس انداز معنادار نبوده است؛ درنتیجه، آموزش های ارائه شده ازسوی مؤسسات مالی خرد بر دانش و نگرش اعضا تأثیرگذار بوده، ولی قادر به ایجاد تغییرات مشهود در رفتار آن ها و درنتیجه، فقرزدایی نبوده است.
تحلیل ساختاری اثر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه با میانجی گری ظرفیت جذب دانش (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
233 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: یادگیری از شکست و خطا، منبع دانشی پایدار برای سازمان هاست که خود منجر به افزایش ظرفیت جذب در کارکنان می شود. توانایی و انگیزه بالا که از عوامل مهم ظرفیت جذب کارکنان است، انتقال دانش در سازمان را تسهیل نموده و نوآوری سازمانی را بهبود می بخشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه سازمان و نیز بررسی نقش میانجی ظرفیت جذب دانش است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شرکت های تعاونی شهر اهواز بوده که 348 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردبررسی قرار گرفته اند. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد وانگ و الینگر [1]، مینباوا و همکاران [2]، رایبویک و همکاران [3]، ون دیک و همکاران [4] استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (بالاتر از 0/7) تایید شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS-3 نشان داد که اگرچه یادگیری از خطاهای سازمانی تاثیر مستقیم و معناداری بر عملکرد نوآورانه دارد، اما به واسطه ظرفیت جذب دانش کارکنان، موجب افزایش بیش تر عملکرد نوآورانه می شود. به عبارتی ظرفیت جذب دانش کارکنان نقش تسهیل گری و میانجی در رابطه بین یادگیری از خطاهای سازمانی و عملکرد نوآورانه در سازمان ایفا می کند. هم چنین نتایج، تاثیر مثبت و معنادار یادگیری از خطاهای سازمانی بر ظرفیت جذب دانش و ظرفیت جذب دانش بر عملکرد نوآورانه را تایید نموده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: تاثیر مثبت یادگیری از خطا بر عملکرد نوآورانه به طور مستقیم و نیز به واسطه ظرفیت جذب دانش نشان داد شرکت می تواند عملکرد خود را از طریق بهبود ظرفیت جذب دانش و تجربه اندوزی از خطاهای پیش آمده در شرکت بیش ازپیش بهبود بخشد.
تبیین، اولویت بندی و بررسی نقش ابعاد فساد مالی در تحریف صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
519 - 546
حوزههای تخصصی:
هدف: هر اندازه فساد در یک جامعه بیشتر باشد، توجیه اعمال و رفتارهای غیراخلاقی نیز بیشتر خواهد بود؛ از این رو شرکت هایی که در محیط های بسیار فاسد فعالیت می کنند با سیستم گزارشگری مالی ضعیف تری روبه رو هستند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد مختلف فساد مالی و بررسی ارتباط این ابعاد با تحریف صورت های مالی است. مطابق با مبانی نظری، سه بُعد فساد اداری عملیاتی، فساد تجاری و فساد سیاسی شناسایی و مؤلفه ها و شاخص های آن تبیین شد.روش: روش پژوهش حاضر، پیمایشی و از نوع مقطعی بوده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه، مدیران مالی و اعضای جامعه حسابداران رسمی بوده اند و حجم نمونه ۱۹۳ نفر بود. اطلاعات لازم برای پژوهش، از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای بررسی اعتبار پرسش نامه، از اعتبار محتوایی و به منظور سنجش پایایی آن، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس بهره گرفته شد. آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمون هم بستگی پیرسون صورت گرفت و ارزیابی مدل، بر اساس تحلیل عاملی داده ها آزمون شد.یافته ها: نتایج پژوهش از ارتباط مستقیم و معنادار بُعدهای تجاری و سیاسی فساد، بر تحریف در صورت های مالی حکایت دارد؛ اما ارتباط معناداری بین بُعد اداری عملیاتی با تحریف در صورت های مالی یافت نشد. همچنین نتایج معادلات ساختاری گویای قابل قبول بودن داده های گردآوری شده و برازش مدل مفهومی پژوهش بود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج، فساد در به کارگیری کارکنان و مدیران، به تنهایی عاملی برای بروز فساد و در نتیجه، تحریف در صورت های مالی نخواهد شد. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط با احزاب سیاسی و وابستگی به دولت، ارتباط با مشتریان خاص وعدم معامله با مشتریان جدید و قوم گرایی، می تواند به تحریف در صورت های مالی منجر شود. این نوع برقراری ارتباط، نه تنها منابع مالی شرکت ها را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه انگیزه مدیران را برای ارائه گزارش ها و صورت های مالی مطابق با نظر دولت فراهم خواهد کرد. از طرفی، بر اساس نتایج می توان گفت که رشوه، تقلب، تضاد منافع، اختلاس و اخاذی، به ترتیب به تبانی مدیریت با سایر افراد (کتمان حقایق و طولانی تر و پیچیده کردن گزارش های مالی)، دست کاری در گزارش های مالی (جهت منافع شخصی)، افزایش بهای تمام شده کالا و خدمات و کاهش سود، تغییرات غیرقانونی در دارایی ها و بدهی های شرکت و حذف مشتریان و تأمین کنندگان مواد اولیه منجر خواهد شد. بر اساس نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری، شاخص هایی که برای سنجش متغیرهای مکنون به کارگرفته شده است، بار عاملی مناسبی دارند و می توان از آن ها برای اندازه گیری متغیرهای فساد اداری، فساد تجاری، فساد سیاسی و تحریف در صورت های مالی بهره بُرد. همچنین نتایج حاکی از تأثیرپذیری صورت های مالی از فساد تجاری و فساد سیاسی است.
مدل سازی معادلات ساختاری رابطه توانمندی های منش با کیفیت روابط زناشویی: نقش میانجی گر خودشناسی انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۶۱-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: ویژگی های شخصیتی یکی از مهمترین عوامل در حفظ و فروپاشی خانواده است. افرادی که رفتارهای سازگارانه دارند و می توانند هیجانات ناخوشایند و منفی خود را مدیریت کنند، روابط بهتری را تجربه می کنند. بنابراین لازم است نقش عوامل روانشناختی در کیفیت روابط زوجین مورد بررسی قرار گیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل سازی معادلات ساختاری رابطه توانمندی های منش با کیفیت روابط زناشویی با میانجی گری خودشناسی انسجامی صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی که به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پزوهش 392 نفر بود که به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت روابط زوجین کوندی و همکاران (2016)، توانمندی های منش پترسون و سیگلمن (2004)، خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، مدل ساختاری رابطه توانمندی های منش با کیفیت روابط زناشویی با میانجی گری خودشناسی انسجامی با داده ها برازش دارد. همچنین توانمندی های منش و خودشناسی انسجامی بر کیفیت روابط زناشویی اثر مستقیم و مثبت دارند و توانمندی های منش با میانجی گری خودشناسی انسجامی بر کیفیت روابط زناشویی اثر غیرمستقیم دارد (001/0 ≥P، 174/0 =b). براساس نتایج به دست آمده، بهبود توانمندی های منش هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با اثرگذاری خودشناسی انسجامی، در افزایش کیفیت روابط زناشویی نقش مؤثری دارند. نتیجه گیری: در نتیجه ی یافته های مطالعه حاضر، درک مفهوم، ابعاد و عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی واضح تر و می تواند مبنایی در راستای تصمیم گیری های راهبردی برای تحکیم خانواده فراهم آورد. همچنبن قادر است به ایجاد درک عمیق از مفهوم کیفیت زندگی زناشویی منجر شده و نظریه های موجود در این زمینه را تکمیل نماید.
رابطه نظریه های اخلاقی و رفتار اخلاقی در قضاوت حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نظریه های اخلاقی و رفتار اخلاقی در قضاوت حسابرسان است. رفتار اخلاقی موضوعی مهم و حیاتی برای حرفه حسابرسی است که بدون وجود آن، اعتماد عمومی نسبت به حرفه مخدوش خواهد شد و آثار زیانباری متوجه حرفه می شود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آن شامل حسابرسان مختلف کشور است که 164 نفر از آنان با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها نیز از تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته های کلی پژوهش نشان میدهد که بین نظریه های موردبررسی و رفتار اخلاقی در حسابرسان رابطه معناداری در سطح 77 درصد وجود دارد. همچنین، سایر یافته ها نشان داد که نظریه های دیگر گرایی (22 درصد)، عدالت گرایی (29 درصد)، خیر گرایی (58 درصد) و فضیلت محور (21 درصد) رابطه مثبت و معناداری با رفتار اخلاقی در حسابرسان دارد. افزون بر آن، رابطه معناداری بین نظریه های وظیفه گرایی و سودگرایی با رفتار اخلاقی در حسابرسان مشاهده نشد. بررسی متغیرهای کنترلی نیز نشان داد که بین سن و جنسیت و رفتار اخلاقی حسابرسان رابطه معناداری وجود ندارد. با توجه به اهمیت اخلاق حرفه ای در حسابرسی و اهمیت فلسفه اخلاق و نظریه های اخلاقی در راستای گسترش اخلاق حرفه ای، ضروری است این موضوع موردتوجه بیشتری قرار گیرد تا بتوان در آینده سطح اخلاق حرفه را افزایش داد..