مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
تاپسیس
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
123 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف: افزایش آگاهی زیست محیطی در میان مصرف کنندگان، آنها را بر آن می دارد تا توجه بیشتری به کسب و کارهای سبز داشته باشند. هدف اصلی از اجرای این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر حمایت مصرف کننده از کسب و کارهای سبز در منطقه آزاد اروند با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تکنیک تاپسیس بود.روش: این پژوهش توصیفی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه مورد مطالعه مصرف کنندگان مشاغل خانگی در منطقه آزاد اروند بوده که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که، اقدامات خیرخواهانه کسب و کار، ارزش دادن کسب و کار به طبیعت، اخلاق در کسب و کار، کیفیت ادراک شده محصول به عنوان عوامل اثر گذار بر حمایت مصرف کننده از کسب و کارهای سبز در منطقه آزاد اروند هستند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها با تکنیک تاپسیس حاکی از این است که گزینه ی منافع ارائه شده از محصولات کسب و کار سبز از اولویت برتری نسبت به سایر گزینه ها برخوردار است، به همین ترتیب رتبه سایر معیارها نیز مشخص شده است.
تأثیر آزادسازی تجاری بر توسعه منطقه ای: مطالعه موردی منطقه آزاد تجاری-صنعتی ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی تأثیر ایجاد منطقه آزاد تجاری-صنعتی ماکو بر توسعه شهرستان های واقع در این منطقه پرداخته است. برای این منظور شاخص توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس 22 متغیر و روش تاپسیس برای سال 1390 و 1395 مورد محاسبه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرضیه همگرائی توسعه بین شهرستان های استان آذربایجان غربی مورد تایید قرار نمی گیرد. هم چنین، ایجاد منطقه آزاد تجاری-صنعتی ماکو باعث افزایش اختلاف(اختلاف مثبت) سطح توسعه شهرستان ماکو از متوسط توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی شده است. برای شهرستان شوط با وجود بهبود در رتبه توسعه، اختلاف(اختلاف منفی) از متوسط توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی افزایش پیدا کرده است و برای شهرستان پلدشت، ضمن بدتر شدن رتبه، اختلاف(اختلاف منفی) از متوسط توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی نیز افزایش پیدا کرده است. در جمع بندی کلی از نتایج، می توان ادعا کرد که ایجاد منطقه آزاد تجاری تحولی چشمگیر در این منطقه به لحاظ توسعه ایجاد نکرده است. این تحقیق به ارزیابی تأثیر ایجاد منطقه آزاد تجاری-صنعتی ماکو بر توسعه شهرستان های واقع در این منطقه پرداخته است. برای این منظور شاخص توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس 22 متغیر و روش تاپسیس برای سال 1390 و 1395 مورد محاسبه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرضیه همگرائی توسعه بین شهرستان های استان آذربایجان غربی مورد تایید قرار نمی گیرد. هم چنین، ایجاد منطقه آزاد تجاری-صنعتی ماکو باعث افزایش اختلاف(اختلاف مثبت) سطح توسعه شهرستان ماکو از متوسط توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی شده است. برای شهرستان شوط با وجود بهبود در رتبه توسعه، اختلاف(اختلاف منفی) از متوسط توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی افزایش پیدا کرده است و برای شهرستان پلدشت، ضمن بدتر شدن رتبه، اختلاف(اختلاف منفی) از متوسط توسعه شهرستان های استان آذربایجان غربی نیز افزایش پیدا کرده است. در جمع بندی کلی از نتایج، می توان ادعا کرد که ایجاد منطقه آزاد تجاری تحولی چشمگیر در این منطقه به لحاظ توسعه ایجاد نکرده است.
سنجش میزان تفکر استراتژیک مدیران معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳ و ۴
25 - 35
حوزه های تخصصی:
مدیرانباتفکراستراتژیک، دارای درکبهتریازبرنامهاستراتژیک بوده وعملکردمؤثرتریدارندوتفکر استراتژیکبهعنوانمکملیبرایبرنامه ریزیاستراتژیک،می تواند دردرکفرصتها،تخصیص بهینهمنابعکمیابودستیابیبهنتایجموردنظرکمکنماید. هدف اصلی این تحقیق «تعیین وضعیت میزان بلوغ تفکر استراتژیک مدیران معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور» بر مبنای مدل مفهومی "جین لیدکا" است. این مدل دارای ابعاد: نگرش سیستمی، عزماستراتژیک، پیشرویبراساسرویکردعلمی، فرصتطلبیهوشمندانه، تفکردرزمان، است. جامعه آماری این تحقیق، 60 نفر از مدیران ارشد، میانی و پایه معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور است که بر اساس مدل مفهومی "جین لیدکا" (1998) بررسی می شود. این تحقیق (توصیفی – پیمایشی)با روش هایکتابخانه ای ومیدانیبا توزیعپرسشنامه استانداردانجام شده و نتایج حاصل از پرسشنامه ها با کمک نرم افزار SPSS19 طبقه بندی شده است و سوالات با ضریب آلفای کرونباخ 86/0، از طریق آزمون دو جمله ای بررسی و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون وزن دهی شده و با کمک روش تاپسیس اولویت بندی گردیده است. طبق یافته های تحقیق وضعیت میزان خلاقیت و فرصت جویی، با اولویت یکم و رویکرد علمی با اولویت سوم، تفکر به هنگام با اولویت چهارم، در وضعیت نامطلوب است و وضعیت میزان عزم استراتژیک، با اولویت دوم و نگرش سیستمی با اولویت پنجم، در وضعیت مطلوب قرار دارد. نهایتاً وضعیت تفکر استراتژیک مدیران معاونت مذکور در وضع نامطلوبی قرار دارد و نیازمند برنامه ریزی برای ترویج و آموزش مهارت ها و مفاهیم استراتژی می باشد.
بررسی رفتار مدیر در برخورد با هزینه ها بر اساس رویکرد رتبه بندی شرکت ها با مکانیزم های حاکمیت شرکتی در تاپسیس فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ و ۲
17 - 37
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رفتار مدیریت در برخورد با هزینه ها پرداخته است. نحوه برخورد مدیریت مبتنی بر رتبه بندی شرکت ها بر اساس امتیاز حاکمیت شرکتی است. لذا با استفاده از روش تاپسیس فازی، شاخصی به منظور رتبه بندی شرکت های نمونه بر اساس امتیاز حاکمیت شرکتی، تبیین شد. شاخص مزبور متشکل از شش معیاراندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره، دوگانگی وظایف مدیرعامل، مالکیت نهادی، تمرکز مالکیت و حسابرس مستقل می باشد. جامعه آماری این مطالعه کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی بازه زمانی 1387 تا 1394 بوده و حجم نمونه با استفاده از روش حذف سیستماتیک 133 شرکت می باشد. روش اجرای پژوهش مبتنی بر داده های ترکیبی و رگرسیون چند متغیره به روش حداقل مربعات تعمیم یافته می باشد. فرضیه های پژوهش پیرامون تمرکز مدیریت بر رتبه بندی شرکت ها بر اساس حاکمیت شرکتی با استفاده از روش تاپسیس، در برخورد با هزینه ها در شرکت های دارایی رتبه بالای حاکمیت شرکتی و چسبندگی هزینه های عمومی، اداری و تشکیلاتی بوده و لذا با استفاده از نرم افزار اقتصاد سنجی ایویوز به بررسی فرضیه های پژوهش پرداخته شده است. شواهد حاکی از آن است که چنانچه مدیریت، معیارهای حاکمیت شرکتی را همواره به صورت محسوس و نامحسوس ناظر بر رفتار خود قرار داده، کمتر دست به اقدامات اختیاری و فرصت طلبانه دست می زنند.
شناسایی و رتبه بندی مهم ترین پروژه های فناورانه بخش کشاورزی استان همدان در افق پنج ساله 1400-1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
111 - 137
حوزه های تخصصی:
استان همدان از جایگاه مهمی در تولید محصولات اساسی زراعی، باغی و دام و طی ور در سطح کشور برخوردار است. همدان به لحاظ بهره مندی از پتانسیل های کشاورزی، فرصتی ارزشمند برای سرمایه گذاران به شمار می رود به طوری که می توان با جذب سرمایه گذاری در این بخش، رسیدن به توسعه پایدار را سرعت داد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی مهم ترین پروژه های فناوارانه بخش کشاورزی استان همدان در افق پنج ساله (1400-1404) با بکارگیری رویکرد ترکیبی SWOT، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس می باشد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاهی و صنعت هستند که به دلیل محدودبودن جامعه، از تمامی اعضا به عنوان نمونه آماری بهره گرفته شد. بدین منظور، در ابتدا به فرصت ها و چالش های شهرستان های استان همدان در بخش کشاورزی اشاره شده؛ سپس با استفاده از نظرات خبرگان، نقاط (قوت، ضعف، فرصت و تهدید) بخش کشاورزی شهرستان های استان شناسایی شده؛ در ادامه با بکارگیری رویکرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، شاخص های کلیدی در ارزیابی پروژه های با پتانسیل بالا موردارزیابی قرار گرفته و وزن شاخص ها محاسبه شدند. خروجی این رویکرد نشان داد که شاخص ها از نظر اهمیت به ترتیب: 1- امکان پذیری، 2- فناورانه بودن پروژه، 3- جذابیت پروژه و 4- تکمیل زنجیره ارزش قرار گرفتند. در پایان، با استفاده از تکنیک تاپسیس و نظرات خبرگان، پروژه های مذکور ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتیجه نهایی ارزیابی این تکنیک حاکی از قرار گرفتن پروژه "گلخانه با فناوری پیشرفته سبزی" در رتبه اول و پروژه "بانک ژن" در رتبه آخر..
سازوکار ارتقای حکمرانی و سیاست گذاری توسعه منطقه ای درایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصاد بخش عمومی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
37 - 58
حوزه های تخصصی:
بهبود سیاست گذاری توسعه منطقه ای از چالش های مهم کشورها محسوب می شود. در دهه های اخیر تئوری های سیاست گذاری توسعه منطقه ای با رویکرد تفویض و واگذاری اختیارات به مناطق به منظور بهبود کارایی بخش عمومی و ارتقای توازن و تعادل میان مناطق در ادبیات اقتصادی گسترش زیادی یافته است. در برنامه سوم توسعه با ایجاد نظام درآمد - هزینه استانی شکل جدیدی از تمرکززدایی اداری و مالی در ایران در راستای سیاست گذاری توسعه منطقه ای شکل گرفته است. هدف این مقاله بررسی مسائل و مشکلات سیاست گذاری توسعه منطقه ای و راه های ارتقای آن می باشد.با استفاده از روش دلفی مهم ترین چالش های سیاست گذاری منطقه ای شناسایی شده و سپس برای کاهش مسائل و مشکلات توسعه منطقه ای در ایران،راهکارهای اصلی و فرعی تعیین شده و برای تعیین و رتبه بندی آن ها از روش (تحلیل سلسله مراتبی[1]و تاپسیس[2]) استفاده شده است. بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی از بین شاخص های اصلی بهترین سازوکار برای ارتقای سیاست گذاری توسعه منطقه ای در ایران " طراحی سیستم جامع نظارت در نظام برنامه ریزی بودجه کل دولت در راستای رصد توسعه و توازن منطقه ای و پایش نحوه مصرف اعتبارات در استان ها" می باشد. بر اساس روش تاپسیس برای ارتقای سیاست گذاری توسعه منطقه ای بهترین شاخص ازنظر کارشناسان " بازطراحی نظام درآمد - هزینه استانی (شفافیت سازی در میزان نحوه توزیع منابع مالی و بودجه ای بین مناطق کشور) " و همچنین "طراحی سیستم جامع نظارت در نظام برنامه ریزی و بودجه کل دولت در راستای رصد توسعه و توازن منطقه ای و پایش نحوه مصرف اعتبارات در استان ها" بهترین راهکار می باشد؛ بنابراین باید سیاست گذاران و برنامه ریزان برای ارتقای سیاست گذاری منطقه ای به این راهکارها توجه داشته باشند. [1]. AHP [2]. TOPSIS
طیف بندی و ارزیابی فضایی شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیکهای Entropy-VIKOR، TOPSIS و GIS در استان یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۸
90-63
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به هدف غایی برنامه ریزی شهری-منطقه ای به طور اعم و برنامه ریزی توسعه پایدار در شهرها به طور اخص مبنی بر نیل به توسعه همه جانبه در فضاهای شهری، مقاله حاضر به طیف بندی و ارزیابی شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار شهری می پردازد. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از 56 متغیر در شاخصهای بهداشتی-محیطی و ماهیت توسعه ای-کاربردی در مدلهای Entropy-VIKOR و TOPSIS و نرم افزار GIS، Excel، به بررسی رتبه بندی و ارزیابی شهر سالم در استان یزد پرداخته است. یافته ها: بین شهرستانهای استان، میزان سلامتی شهرها در شاخصهای مورد مطالعه تفاوت فاحشی دارد. به گونه ای که میانگین درجه انحرف به تفکیک هر شاخص برابر 277/0% که بیشترین مقدار درجه انحراف برابر 852/0% در کل شاخصها است و براساس نتیجه مدل TOPSIS، تمام شروط مدل VIKOR مورد تأیید قرار گرفته و به طورکلی شهرستان یزد با مقدار TOPSIS برابر با 496/0% به عنوان برترین شهرستان و شهرستان خاتم با مقدار TOPSIS برابر با 108/0% به عنوان محروم ترین شهرستان در شاخصهای مورد قرار گرفته اند. بحث: اختلاف زیاد توسعه بین مناطق استان، دلالت بر اهمیت دوچندان برنامه ریزی و آینده نگری شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار در استان دارد.
نابرابری فضایی سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۱۷۱-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه:آنچه که از واکاوی نوشته های سرمایه اجتماعی روستاها به دست می آید این است که مفهوم سرمایه اجتماعی به ویژه با بُعد فضایی می تواند به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی مناطق روستایی به حساب آید. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش استفاده شد. حجم نمونه به شیوه تصادفی طبقه بندی شده در محیط GIS و توسط ابزار Hawths Analysis Tools (توسط این ابزار روستاها با درنظر گرفتن موقعیت طبیعی، فاصله تا نزدیکترین شهر و تعداد خانوار طبقه بندی شدند) مجموعاً 18 روستا با تعداد 378 نفر به دست آمد. ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان روایی گویه های تبیین کننده سرمایه اجتماعی با استفاده از آماره آزمون بارتلت و KMO برابر 71/0 و ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نیز 89/0 می باشد. یافته ها : روستاهای دیزادیز، گوهردشت، قله زو، برآباد، شوراب و خیرآباد دارای سرمایه اجتماعی زیاد؛ روستاهای گرماب، گروه، کریز، آبگاهی، جابوز و سده دارای سرمایه اجتماعی متوسط؛ و روستاهای استای، حصار، مریچگان، صفی آباد، رباط و پیوه ژن دارای سرمایه اجتماعی کم هستند. همچنین وضعیت شاخصهای سرمایه اجتماعی به تفکیک طبقات موردمطالعه نیز نشان داد، طبقه اول (روستاهای دشتی با فاصله اندک از شهر و تعداد خانوار زیاد)، بالاترین میانگین را در ارتباط با شاخصهای مشارکت، شبکه های اجتماعی، عضویت در نهادهای دولتی/ خصوصی و مردم نهاد، رضایت از عملکرد نهادها و نیز آگاهی و دانش بومی و رسمی دارا می باشند؛ طبقه دوم (روستاهای دامنه ای با فاصله متوسط از شهر و تعداد خانوار در سطح متوسط)، تنها در ارتباط با شاخص همبستگی اجتماعی میانگین بالایی را به خود اختصاص داده اند؛ و طبقه سوم (روستاهای کوهستانی با فاصله زیاد از شهر و تعداد خانوار اندک)، به لحاظ هنجارهای اجتماعی، اعتماد و امنیت از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردارند. اولویت بندی روستاهای نمونه با مدل تاپسیس نیز نشان می دهد، روستاهای دیزادیز (قوچان) و پیوه ژن (مشهد) به ترتیب دارای بیشترین و کم ترین سرمایه اجتماعی هستند. بحث: مناطق روستایی از کمبود سرمایه اجتماعی که راهکاری مؤثر جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی است، رنج می برند. بخشی از نابرابری فضایی سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه ناشی از تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی درون گروهی و سرمایه اجتماعی برون گروهی است. کم توجهی و سرمایه گذاری اندک در زمینه تقویت و توسعه سرمایه اجتماعی برون گروهی از جمله اطلاع رسانی و آگاهی بخشی ضعیف روستاییان در ارتباط با نهادهای غیررسمی و داوطلبانه، روابط و تعاملات اندک و ناپیوسته، شبکه های اجتماعی ضعیف، فراهم نبودن زمینه مشارکت روستاییان در برنامه ریزیهای مختلف مربوط به روستا و .... و به طورکلی شرکت ندادن روستاییان در بازیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سبب عدم توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاها در منطقه مورد مطالعه گردیده است.
مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره قطعی و فازی و اطلاعات GIS (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
65 - 98
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی می شود، مکان یابی مطلوبی برای احداث ایستگاه های آتش نشانی در شهر اصفهان صورت گیرد. مکان های کاندید برای ایستگاه های جدید، با استفاده از تکنیک AHP به روش ساعتی، تکنیک AHP فازی به روش چانگ و تاپسیس و سپس ترکیب آن ها با اطلاعات GIS تحلیل می شوند. با درنظر گرفتن معیارهای مختلف مانند تراکم جمعیت، نزدیکی به جاده اصلی، فاصله از ایستگاه آتش نشانی موجود، تراکم مواد خطرناک، شعاع پوشش آتش نشانی ها، شبکه ترافیک، کاربری اراضی، قدمت ساختمان ها و پتانسیل خطر، مکان های کاندید برای احداث ایستگاه های آتش نشانی در شهر اصفهان اولویت بندی خواهند شد. نتایج پژوهش حاضر با واحد آمار و برنامه ریزی استراتژیک سازمان مرکزی آتش نشانی شهر اصفهان در میان گذاشته شد و آن ها اولویت بندی حاصل از روش AHP فازی را تأیید کردند که در این روش، سه اولویت بالاتر به ترتیب منطقه هشت، منطقه نه و منطقه چهار شهر اصفهان است. تحلیل حساسیت روی وزن معیارها مشخص کرد که منطقه هشت در تمامی حالت ها دارای بالاترین اولویت برای احداث ایستگاه آتش نشانی است و مناطق دوازده و پانزده آخرین اولویت ها را به خود اختصاص دادند. چند پیشنهاد مدیریتی برای کنترل و بهبود شرایط احداث ایستگاه ها ارائه شد که شامل تغییر موقعیت اماکن خطرآفرین و اصلاح ضوابط ساختمان سازی شهرداری است. کلیدواژه ها: مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی؛ تصمیم گیری چندمعیاره؛ تحلیل سلسله مراتبی؛ نظریه فازی؛ تاپسیس.
اولویت بندی موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف و ارائه راهکارها در نظام قضائی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 61
حوزه های تخصصی:
روش های جایگزین حل وفصل اختلاف یکی از شیوه های بهبود رسیدگی به دعاوی می باشد که به عنوان جایگزین رسیدگی های قضائی، توسعه یافته است. این روش ها به منظور ترمیم و تکمیل شاخص های توسعه در نظام قضائی از جمله افزایش مشارکت مردمی، بازپروری و بهبود روابط اجتماعی ایجاد شده اند. بااین حال، مسیر اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف با موانعی مواجه است. به همین منظور، در این پژوهش ابتدا به بررسی و دسته بندی جامعی از موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف، با استفاده از مرور ادبیات، پرداخته می شود، و سپس موانع و چالش های کشف شده اولویت بندی می گردند. در ادامه نیز براساس اهمیت و فوریت رسیدگی به این موانع و چالش ها، به ارائه راهکارهایی جهت مرتفع ساختن آن ها پرداخته می شود. مرور ادبیات، منجر به کشف 15 چالش و مانع گردید که در دو دسته کلی، مشکلات سمت کاربر و مشکلات سمت سیستم دسته بندی شدند. پس از دسته بندی، چالش های موجود با استفاده از روش تاپسیس و با در نظر گرفتن سه نوع پیامد مخرب این چالش ها ازجمله بی اعتمادی نسبت به روش های حل وفصل اختلاف، اتلاف وقت در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف و زیان مالی در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف اولویت بندی شدند. داده های مورد نیاز جهت اولویت بندی این چالش ها با استفاده از تهیه پرسشنامه جمع آوری شد. پس از اولویت بندی چالش ها مشخص گردید که نبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف و نبود تمایل طرفین اختلاف به همکاری، از مهم ترین چالش های اجرایی سازی روش های جایگزین حل اختلاف هستند. در نهایت، پس از اولویت بندی مشکلات، با استفاده از نظر خبرگان، راهکارهایی کاربردی جهت حل مشکلات ارائه گردید. بر این اساس مشخص شد که تدوین سیاست ها و اصول کلی سیستم حل وفصل اختلاف با در نظر گرفتن حقوق ذی نفعان مختلف می تواند به بهبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف بینجامد.
رتبه بندی کتابخانه های مرکزی دانشگاه های جامع و صنعتی به روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت کتابخانه های مرکزی دانشگاه ها و لزوم شناسایی نقاط ضعف و قوت و ایجاد رقابت بین آنها در ارائه خدمات بهتر، هدف پژوهش حاضر ارزیابی و رتبه بندی کتابخانه های مرکزی دانشگاه های جامع و صنعتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به روش تاپسیس است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی-توصیفی انجام شده است. جهت تعیین معیار و وزن دهی شاخص ها از تکنیک مقایسه زوجی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش دانشگاه های جامعی که رتبه 1تا 40 و دانشگاه های صنعتی که رتبه 1 تا 10 را در رتبه بندی سال 95- 1394 پایگاه استنادی علوم جهان اسلام کسب کرده بودند. تعداد 50 کتابخانه انتخاب شده، 27 دانشگاه تمایل به شرکت در پژوهش و رتبه بندی شدن داشتند. روش های آماری شامل آمار توصیفی برای محاسبه شاخص ها، تکنیک مقایسه زوجی برای تعیین وزن شاخص و معیارها، و تکنیک تاپسیس برای رتبه بندی بود. یافته ها: یافته های حاصل از ارزیابی کتابخانه های دانشگاهی مورد مطالعه نشان داد که کتابخانه ها در شاخص ارتباط و همکاری، برنامه ریزی، خدمات، آموزش، دسترس پذیری و مدیریت در وضعیت مطلوب تری نسبت به امکانات، بودجه، کارکنان و منابع قرار دارند. نتایج رتبه بندی نیز نشان داد که کتابخانه های دانشگاه ارومیه، تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان و شیراز به ترتیب رتبه های اول تا سوم را کسب کرده اند. نتایج: نتایج بیانگر آنست که کتابخانه دانشگاه ارومیه در محاسبه شاخص ها بیشترین میزان نزدیکی را به راه حل ایده آل مثبت داشته و در مطابقت با استانداردها در جایگاه نخست قرار گرفته است. دانشگاه بوعلی سینا همدان نیز در جایگاه آخر قرار گرفته است.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان (با تأکید بر بخش های کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
943 - 958
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کاهش محرومیت و نابرابری به دلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی امری مهم و در خور توجه به شمار می رود. از این رو یکی از نیازهای اساسی و چالش های برنامه ریزان توسعه و اقتصاددانان برای رهایی از تله های فقر و انحرافات اجتماعی که از جمله پدیده هایی هستند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، شناسایی وضعیت و تنگناهای توسعه ی هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه ی مورد بررسی است، تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه، و در سطح توسعه ی هر یک از مناطق تخصیص داد و برنامه ریزی درست برای رسیدگی به مشکلات، کاهش و نابودی نابرابری ها و نواقص و اجرای راهبردهای توسعه در مناطق کمتر توسعه یافته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی توسعه یافتگی کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان کردستان و رتبه بندی این شهرها با توجه به شاخص های توسعه بخش های مورد بررسی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین شهرستان ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان است.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع 93 شاخص در چهار بخش گردآوری گردید: کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل، سپس وزن دهی شاخص ها با استفاده از روش مک گراناهان انجام شد و در نهایت رتبه بندی شهرها با روش TOPSIS تعیین و با استفاده از روش موریس مقایسه مقادیر انجام شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: استان کردستان به مرکزیت سنندج در غرب کشور در بین رشته کوه های زاگرس واقع شده است. استان کردستان دارای 10 شهرستان، 29 شهر، 31 بخش، 86 دهستان و 1677 روستای دارای سکنه می باشد.یافته ها و بحث: بر اساس یافته های تحقیق درجه ی توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل متوازن نبوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها تفاوت محسوسی بین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان وجود دارد که می بایت مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
مکان یابی مدارس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تاپسیس (نمونه موردی: منطقه 18 شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
مکان گزینی ناصحیح کاربری های شهری خصوصاً کاربری آموزشی، منجر به ناهماهنگی بین نیازها و خدمات ارائه شده از سوی کاربری ها می شود. افزایش تعداد دانش آموزان و محدودیت منابع مالی، نبود برنامه ریزی، کمبود زمین مناسب، استفاده نکردن از برنامه ریزان شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی، باعث شده مکان یابی بهینه در اکثر فضاهای آموزشی اعمال نشود. در تحقیق حاضر منطقه 18 شهر تهران به دلیل پراکنش ناهمگن مدارس آن مطالعه شد. لذا با هدف یافتن محل های مناسب استقرار مدارس در آینده این منطقه با استفاده از مدل تاپسیس در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مکانیابی انجام شد. به این منظور معیارهای مورد نظر بر اساس نظر کارشناسان و تحقیقات گذشته در چهار گروه سازگار شامل، فاصله از فضای سبز، اماکن ورزشی، مراکز فرهنگی و مناطق مسکونی؛ نیمه سازگار، شامل: فاصله از آتش نشانی و درمانی؛ ناسازگار شامل: فاصله از مراکز صنعتی، گورستان، مراکز تجاری، مراکز اداری، دامداری و مرغداری، حمل ونقل و انباری، و تأسیسات و تجهیزات شهری؛ و شبکه معابر شامل: معابر اصلی و معابر فرعی انتخاب شد. برای اولویت بندی و وزن دادن به معیارها از تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج فاصله از مراکز صنعتی با ارزش 18/0 مهم ترین و فاصله از مراکز اداری با ارزش 017/0 کم اهمیت ترین لایه انتخاب شد. پس از هم پوشانی محدودیت تمام کاربری ها و شعاع دسترسی مناطق مجاز برای ساخت مدارس از نقشه مکان یابی انتخاب و 5 طبقه مناسب، نسبتاً مناسب، متوسط، نسبتاً نامناسب و نامناسب کلاس بندی شد که کلاس نامناسب با 210255 مترمربع و تنها با 67/6 درصد کمترین و طبقه متوسط با مساحت 1047766 مترمربع و 25/33 درصد بیشترین سهم مساحت را دارد.
ارائه الگویی پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
158 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف: با وجود دلایل قوی که برای استفاده از مدیریت دانش به منظور بهبود عملکرد سازمانی وجود دارد، موانع مختلفی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان ها به چشم می خورد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران انجام شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی، مبتنی بر روش ترکیبی تاپسیس و معادلات ساختاری و جامعه آماری آن، شامل کلیه کارکنان سازمان امور عشایری ایران در سال 1398 است. حجم نمونه نیز طبق فرمول کوکران 302 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 60 گزینه ای بهره گرفته شد که پس از اعمال روش تاپسیس 24 شاخص که میانگین لازم جهت ورود به مدل را دریافت ننمودند از مدل حذف شدند. پرسشنامه 36 گزینه ای به تأیید خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد.
یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد. یافته ها نشان داد که مدل الگویی ساخته شده، یازده بعد را می سنجد. پژوهش نشان داد، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: برای پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران عوامل، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی کارساز بوده و در این بین می بایست از عامل اجتماعی به عنوان متغیر میانجی بهره جست.
واکاوی زمانی تأثیر بادهای 120 روزه سیستان در فعالیت های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
97-119
حوزه های تخصصی:
هدف: یگان های نظامی قبل از شروع یک فعالیت و یا مأموریت نظامی جو و زمین منطقه را بررسی و تأثیر آن را بر مأموریت های محوله را ارزیابی می کنند. هدف از انجام این تحقیق تعیین تأثیر بادهای 120 روزه بر فعالیت های نظامی در منطقه شمال استان سیستان و بلوچستان و به صورت موردی شهر زابل است.روش شناسی: داده های مربوط به سمت و سرعت باد، دید افقی و تعداد گزارش های گردوغبار با دوره آماری 21 ساله (2021-2000) از ایستگاه سینوپتیک زابل دریافت و مورد واکاوی آماری قرارگرفته شده است.یافته ها: به منظور تعیین میزان اثرگذاری این بادها بر فعالیت های نظامی مصاحبه خبرگی با صاحب نظران نظامی انجام و در ادامه به منظور تعیین نزدیکی و مطلوبیت ماه های سال به ایدئال موردنظر خبرگان از روش تاپسیس استفاده شد. باد غالب منطقه شمال غربی بوده و بیشترین سرعت باد و همچنین کمترین دید افقی در فصل تابستان اتفاق افتاده است.نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که ماه های آذر، دی، آبان، بهمن، فروردین و مهر به ترتیب به لحاظ جوی(دید افقی، سمت و سرعت باد) به ایدئال موردنظر نظامی نزدیک ترین و ماه های تیر، مرداد، خرداد و شهریور، بیشترین فاصله را از ایدئال جوی برای فعالیت های نظامی در منطقه موردمطالعه را دارا هستند. هرگونه فعالیت نظامی در این زمان کمترین مطلوبیت و بیشترین اثر منفی به لحاظ شرایط جوی را به همراه خواهد داشت.
ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری مطالعه موردی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۲۰۸-۱۹۳
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به مثابه مزیت و روح اجتماعی، نقش مهمی در بالندگی و پویایی فضاهای عمومی شهری بر عهده دارد. توجه به محله های شهری و مطالعه ظرفیت های موجود در آنها به منظور احیاء و تقویت کارکردهای مهم عناصر سرمایه اجتماعی، می تواند پشتوانه ای محکم برای توسعه اجتماع محور فراهم نماید. هدف تحقیق پیش رو تحلیل توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهر ساری و سنجش و ارزیابی مولفه های تاثیرگذار در هویت بخشی فضاهای عمومی محله های شهری آن است. روش بررسی، توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری 383 خانوار از نواحی 20 گانه شهر ساری می باشند. برای ارزش گذاری و رتبه بندی میزان برخورداری نواحی، از مدل های تاپسیس استفاده گردید. برای تدقیق یافته ها جهت خوشه بندی نواحی از مدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با الگوریتم (Ward) استفاده شد. مدل های مورد استفاده از طریق آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از نرم افزار ARCGIS نقشه رتبه بندی نواحی شهر ترسیم شده است. نتایج نشان می دهد که بین نواحی شهر ساری به لحاظ برخورداری از شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت وجود دارد. در رتبه بندی سرمایه اجتماعی روش تاپسیس ناحیه 9 به عنوان برخوردارترین و ناحیه 19در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند. نواحی 20 گانه شهر ساری نیز در 4 خوشه همگن قرار گرفته اند، که 11 ناحیه در خوشه اول و دوم و 9 ناحیه در خوشه دوم و سوم قرار دارند. همچنین بین شاخص های سرمایه اجتماعی رضایت شهروندی (23.95) دارای بیشترین میزان و شاخص احساس امنیت (51/15)کمترین میزان را در میان نواحی شهر به خود اختصاص داده است.
رتبه بندی حوزه های مختلف ریسک زیست محیطی و سلامت انسان در فناوری نانو با استفاده از روش Topsis و AHP در محیط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۳۵۵-۳۳۵
حوزه های تخصصی:
فناوری نانو را منشا تحولات فناورانه و انقلاب صنعتی آینده می دانند و بسیاری از کشورها اقدام به توانمندسازی خود در رویارویی با این فناوری نموده اند. این فناوری در مراحل اولیه رشد خود است و انجام پیش بینی های دقیق در خصوص روند توسعه و ابعاد آن امکان پذیر نیست. سیاست گذاری گسترش فناوری های نوین بویژه علوم مرتبط با نانو، مستلزم بررسی ابعاد و جوانب مختلف عملکردی اقدامات پژوهشی می باشد. یکی از منابع عملکردی تولید علم، قلمرو آثار زیست محیطی آنهاست. با توجه به اهمیت این موضوع، ارزیابی خطرات زیست محیطی در همان مرحله ی اولیه ی تولید علم و تولید ایده می تواند تاثیرات چشم گیری بر پیشگیری از گسترش آسیب زیست محیطی و تاثیرات پیشبرنده ای بر توسعه پایدار علم داشته باشد. در این تحقیق سعی شده است که ابتدا حوزه های تحقیقاتی علم نانو از حیث خطرپذیری زیست محیطی با نظر خبرگان و تکنیک AHP اولویت بندی شود. سپس طبقات مختلف ریسک با توجه به اوزان بدست آمده برای هر یک از حوزه های تحقیقاتی و میزان ریسکی که در هر طبقه از ریسک ایجاد می کنند و با استفاده از روش TOPSIS فازی، رتبه بندی می گردند. با توجه به اینکه این پژوهش نتیجه انجام یک پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد لذا طریقه ی استخراج عوامل با استفاده از ادبیات تحقیق در پژوهش به تفصیل آورده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین خطرات در حوزه ی فناوری نانو در مراحل اولیه تولید ایده مربوط به خطر سرطانزایی مواد می باشد. پس از آن مواد حساسیت زای پوستی و خطرناک برای محیط های آبزی سلامت انسان و محیط زیست را تهدید می کند و کمترین تاثیر مربوط به مواد جهش زای ژنتیکی است. محاسبات انجام شده جهت افزایش دقت در محیط فازی به روش محاسبات فازی و محاسبات غیر فازی انجام شده است که نتایج بدست آمده در رتبه بندی بسیار به یکدیگر نزدیک می باشند.
سنجش میزان توسعه یافتگی استان های کشور از نظر شاخص آموزشی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان برخورداری از عوامل گوناگون، متشکل از عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابری های منطقه ای را ایجاد یا آن را تشدید می کنند .توجه به توسعه موزون منطقه ای، مستلزم مطالعه و شناخت خصوصیات هر منطقه با توجه به جایگاه آن در کل سیستم منطقه ای است. هدف این پژوهش تحلیل و طبقه بندی استان های کشور از لحاظ برخورداری از شاخص های بخش آموزشی است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از سالنامه آماری و نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 استان های کشور انتخاب شده اند. این داده ها که بر اساس 19 شاخص در بخش آموزشی است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند فرایند تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش، براساس مدل، ساو ، تاپسیس ، ویکور و همچنین برای بدست آوردن وزن شاخص ها از روش آنتروپی شانون و با استفاده از روش کپ لند نتایج سه مدل با هم ترکیب شده است و همچنین با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS 10.1 به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته شد نتایج نشان می دهد که اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی استان های کشور وجود دارد؛ استان های کشور در سه سطح توسعه یافته، میان توسعه، کمتر توسعه یافته، قابل دسته بندی هستند و رتبه بندی استان ها نشان می دهد که استان تهران در رتبه اول و رتبه آخر هم متعلق به استان سیستان و بلوچستان می باشد
ارزیابی خطر و ریسک بیابان زایی با استفاده از روش TOPSIS-GIS (مطالعه ی موردی: منطقه ی باشتین سبزوار-خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
44 - 59
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم، بیابان زایی و کمبود آب شیرین، سه چالش اصلی می باشند که بشر در قرن 21 با آن ها مواجه است. به منظور ارزیابی خطر و ریسک بیابان زایی در منطقه ی باشتین سبزوار از روش TOPSIS، فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. بدین منظور شش شاخص مؤثر در بیابان زایی شامل زمین شناسی، خشکی، بارندگی سالانه، شوری خاک، بافت خاک و درصد پوشش گیاهی بر اساس مدل IMDPA طبقه بندی و نقشه بندی شدند. سپس وزن شاخص ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP < /span>) تعیین گردیدند. به منظور تلفیق شاخص استانداردشده ی وزنی و محاسبه ی خطر بیابان زایی از تکنیک TOPSIS و عملگرهای Fuzzy در محیط نرم افزار GIS استفاده شد. پس از به دست آمدن نقشه ی خطر بیابان زایی(H)، نقشه ی عناصر در معرض خطر(E) و آسیب پذیری آن ها(V) در سطح هر پیکسل و به طور رستری تهیه و درنهایت نقشه ی ریسک بیابان زایی برای منطقه ی فوق به دست آمد. نتایج نشان داد که شوری آب وخاک مؤثرترین شاخص ها در بیابان زایی می باشند. کلاس های بحرانی خطر بیابان زایی(IV و V) حدود 50 درصد منطقه را پوشش داده اند. این مناطق بیش تر اطراف کال شور سبزوار و جنوب اراضی کشاورزی این شهر را در بر می گیرد. بیش ترین سطح منطقه (68/56 درصد) را کلاس ریسک II به خود اختصاص داد. توزیع فضایی کلاس ریسک V در غرب شهرستان سبزوار و در امتداد جاده ی سبزوار–تهران است که می تواند اولویت اجرای برنامه های مهار بیابان زایی قرار گیرد. نقشه ی مذکور می تواند برای تمهیدات مدیریتی در راستای مهار تخریب سرزمین و مدیریت آن مورداستفاده قرار گیرد.
مدل سازی مکانی و مکان یابی بیمارستان با تلفیق روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره مدل بهترین-بدترین و واسپاس (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
125 - 161
حوزه های تخصصی:
ایجاد تعادل میان تقاضا و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی نیازمند بهره برداری از بیمارستان های جدید است، اما مسئله مهم این است که کدام مکان برای احداث بیمارستان بهینه است. تحقیق حاضر به منظور تعیین مکان بهینه احداث بیمارستان در منطقه 2 کلان شهر تهران از روش ترکیبی استفاده کرده است. روش ترکیبی استفاده شده مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی، مدل وزن دهی بهترین-بدترین و روش های تصمیم گیری چندمعیاره واسپاس و تاپسیس است. مقایسات زوجی کمتر در فرایند وزن دهی روش پیشنهادی موجب افزایش دقت و قابلیت اطمینان نتایج تصمیم گیری شده است. انجام توأم مدل سازی مکانی و رتبه بندی نیز موجب کاهش فضای جست وجوی مکان های مناسب احداث بیمارستان شده است. این ابتکار علاوه بر افزایش دقت، موجب افزایش سرعت و سهولت تصمیم گیری می شود؛ بر این اساس، پس از تعیین معیارهای مناسب در تصمیم گیری، فرایند وزن دهی با مدل جدید بهترین-بدترین انجام شد و لایه مکانی هر معیار با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی تهیه شد. براساس نتایج روش وزن دهی، معیارهای فاصله از بیمارستان های موجود و فاصله از مراکز بهداشتی و درمانی، به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. در گام بعد، نقشه تناسب اراضی با تلفیق لایه های مکانی تهیه شد. تقریباً 88 درصد نتایج مدل سازی مکانی با واقعیت های منطقه مطابقت داشت و نیمه غربی به ویژه قسمت جنوب غربی برای احداث بیمارستان جدید، از تناسب بیشتری در مقایسه با سایر قسمت ها برخوردار بود. درنهایت سایت های شماره 2، 5 و 8 از میان 11 سایت کاندید، به عنوان بهینه ترین مکان برای احداث بیمارستان جدید در منطقه 2 کلان شهر تهران تعیین شد. پیشنهاد می شود که متناسب با جمعت ساکن در قسمت های فاقد دسترسی مطلوب به امکانات بیمارستانی در منطقه 2، یک یا چند بیمارستان در سایت های بهینه تعیین شده احداث شود تا علاوه بر بهبود دسترسی شهروندان به خدمات بهداشتی و درمانی، هزینه های دسترسی ساکنان منطقه به خدمات بهداشتی و درمانی کاهش یابد.